فایل ورد کامل مقاله تحلیل رابطه پرخاشگری والدین با افسردگی کودکان پایه پنجم ابتدایی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و تربیتی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
4 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله تحلیل رابطه پرخاشگری والدین با افسردگی کودکان پایه پنجم ابتدایی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و تربیتی دارای ۱۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله تحلیل رابطه پرخاشگری والدین با افسردگی کودکان پایه پنجم ابتدایی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و تربیتی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله تحلیل رابطه پرخاشگری والدین با افسردگی کودکان پایه پنجم ابتدایی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و تربیتی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله تحلیل رابطه پرخاشگری والدین با افسردگی کودکان پایه پنجم ابتدایی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و تربیتی :

چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین پرخاشگری و افسردگی در بین دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهرستان ابهر که فرضیه عنوان شده عبارتند از اینکه بین پرخاشگری و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد که جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهرستان ابهر است که از بین ۱۳۵۰ نفر، ۷۰نفر بصورت روش نمونه گیری طبقه ای و به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده که پرسشنامه های افسرگی و پرخاشگری بر روی آنها اجرا گردیده است که بعد از اجرای پرسشنامه در بین آزمودنیها و بدست آوردن نمرات خام از طریق روش آماری ضریب هم بستگی آمار را بدست آورده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین افسردگی و پرخاشگری رابطه معنی داری وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر ۰۵/0p> است.

فصل اول
کلیات تحقیق

مقدمه :
پرخاشگری یکی از پدیده های مهم روانی ـاجتماعی است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است. برخی سپیده دم تاریخ را با بیان قتل هابیل بدست قابیل آلوده به پرخاشگری و خشونت می دانند. کوالسکی بر اساس پژوهشهای انجام شده خود می نویسد: از ۵۶۰۰ سال پیش تا امروز بشر فقط ۲۹۲ سال در صلح و صفا گذارنیده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است اگر تاریخ انسان را ورق بزنیم پر از خونخواری و قتل و غارت و کشتار و بزرگترین افتخار قهرمانان تاریخ این بوده است که توده های گسترده تری از انسانها را

کشته یا به کشتن داده اند. از آن سردار رومی می توان نام برد که چهل هزار غلام را در روم به صلیب کشیده است. که تمام این موارد نمونه هایی بارز از پرخاشگری در ایران و جهان بوده است که به طور گسترده خود را نشان می دهد ولی پرخاشگری امروزه در مدارس و حتی در خانواده و خانه ها در بین زنان و مردان خود را نشان می دهد که به صورت زنی که از شوهر خود انتقاد می کند یا مردی که حضور همسرش را در یک مهمانی نادیده می گیرد و تمام این موارد که می تواند در زندگی زناشویی باعث پرخاشگری شود و بدون در نظر گرفتن

فرزندان که چه ضربه ای به روحیات آنها خواهد خورد و تمام این نوجوانان و جوانان سرخورده می تواند حاصل این زندگی های بدون برنامه باعث پرخاشگری به دلیل خشم یا برای هیجان ایجاد نمی شود. بلکه هدف به دست آوردن پاداشهای مطلوب مثل پول یا کالای با ارزش است و تمام این موارد ممکن است که در نظر فرد دیگر امری نامطلوب جلوه کند که تمام

مشکلات را بوجود آورد و پرخاشگری ناشی از خشم که این نوع پرخاشگری عموماَ با علائم برانگیختگی هیجانی و اغلب ناشی از ناکامی است که در زندگی زوجین دیده می شود که تمام موارد را می تواند در گوشه گیری و انزواطلبی فرزندان و به گونه ای افسردگی تاثیر بگذارد که این مسأله باعث می شود کودک بعدها دچار ناراحتیها می شود که عامل اصلی ناراحتی خود را در والدین خود می دانند.

(علی صائبی ، ۱۳۸۰)

بیان مسئله:
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد و آنچه در این تعریف حائز اهمیت است، قصد و نیت رفتار کننده است یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر، پرخاشگری نیست در عمل بسیاری از پژوهشگران ترکیبی از این دو تعریف را به کار می برند رفتاری که به دیگران آسیب می رساند به خصوص وقتی که کودک بداند

رفتارش به دیگری آسیب می رساند همه مسأله ای مثلاَ در زندگی زناشویی یا محل کار و ; دیگر می تواند باعث پرخاشگری فرد شود ولی در محیط خانواده و پرخاشگری در بین زنان و مردان باید در نظر داشته باشیم که ضربه نهایی به فرزند خانواده وارد نشود زیرا گاهی بعضی از رفتارها باعث اختلال رفتاری و روانی کودکان می شود مانند افسردگی، بیش فعالی، گوشه گیری، شب ادراری و; که اینها در وهله اول وظیفه والدین کودک است که زندگی و محیط خانه را محیطی امن و آرام برای فرزند بوجود آورند تا مشکلات روحی و روانی به سراغ آنها نیاید.
(احمدی، ۱۳۷۸)

اهداف تحقیق:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین پرخاشگری والدین و حالت پرخاشجویانه مادران و پدران با یکدیگر می تواند باعث افسردگی کودکان شود رفتاری مثل گوشه گیری و انزوا و تنهایی را در کودکان گسترش می دهد یا نه و آیا بین کودکان افسرده و کودکان عاری از لحاظ پرخاشگری تفاوت وجود دارد یا نه و آیا کودکان پرخاشگر بیشتر دچار افسردگی می شوند یا نه؟

 

اهمیت و ضرورت تحقیق:
زیست شناسان بر این باورند بیشترین تغییراتی که هنگام پرخاشگری در بدن و اعمال آن روی می دهد همانهایی است که هنگام به کار افتادن امیال جنسی به وقوع می پیوندد پرخاشگری در زندگی زناشویی می تواند مشکلاتی را به همراه آورد که این مشکلات می تواند بیشتر گریبانگیر فرزند خانواده شود به این صورت که عدم برخورد صحیح همسران نسبت به یکدیگر و مشاجره در نزد کودک می تواند تاثیر منفی بر روی فرزند داشته باشد که امید است با تحقیقات انجام شده بتوان در ایجاد رابطه صمیمانه والدین راه حلهایی را بوجود آورد تا باعث رشد و شکوفایی فرزند خانواده در جهت مثبت باشیم. همواره ناکامی در خانواده و محیط خانواده می تواند در پرخاشگری زوجین نقش داشته باشد که تصور نابجا و نادرست از ناکامی و نرسیدن به آرزوهایی از زندگی که تمام این مسائل با نگرش درست و عاقلانه می تواند از بین برود.
(ستوده، ۱۳۸۳)

فرضیه تحقیق:
بین پرخاشگری والدین و افسردگی کودکان رابطه معنی داری وجود دارد .پرخاشگری در بین والدین دارای کودکان افسرده بیشتر از کودکان غیر افسرده است.
متغیرهای تحقیق: کودکان پرخاشگر بیشتر از کودکان عادی دچار افسردگی می شوند.
پرخاشگری والدین متغیر مستقل
افسردگی کودکان متغیر وابسته

واژه ها و مفاهیم و تعاریف عملیاتی:
افسردگی عبارت است از یک اختلال رفتاری و روانی که شامل گوشه گیری و انزواطلبی و عدم برخورد با دیگران و عدم هم صحبت شدن و ارتباط برقرار کردن و احساس گناه داشتن و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی یک بدست آورده است.
(دادستان، ۱۳۸۲)

پرخاشگری عبارت است حالت خصمانه ای که با دیگران انجام داده و ضربات روحی و جسمی که به فرد مقابل وارد کرده و ضربه وارد کردن به دیگران و آسیب رساندن به دیگران و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون پرخاشگری بدست آورده است. (دادستان، ۱۳۸۲)

فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق

پرخاشگری:
نفر مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد- نشان می دهد که در کشور ما، پرخاشگری یکی از پدیده های مهم روانی ـاجتماعی است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است. برخی سپیده دم تاریخ را با بیان قتل هابیل بدست قابیل آلوده به پرخاشگری و خشونت می دانند. کوالسکی بر اساس پژوهشهای انجام شده خود می نویسد: از ۵۶۰۰ سال پیش تا امروز بشر فقط ۲۹۲ سال در صلح و صفا گذارنیده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است اگر تاریخ انسان را ورق بزنیم پر است از خونخواری و قتل و غارت و کشتار و بزرگترین

افتخار قهرمانان تاریخ این بوده است که توده های گسترده تری از انسانها را کشته یا به کشتن داده اند. از آن سردار رومی می توان نام برد که چهل هزار غلام را در روم به صلیب کشیده است. پادشاهی که فرمان داد تا هزاران نفر از هواداران یک عقیده را در زمین بکارند و یا از آتیلا و چنگیز ذکری به میان آورد که مردم شهرهای چندهزار نفری را قتل عام کردند و تیمور که سراسر ایران را از کله انسان مناره ساخت و یا از ترومن که صد هزار ژاپنی را در لحظه ای به هلاکت رساند; این است بیلان تاریخ بشر!

در طی این جنگ و ستیزها، شمار افرادی که کشته شده و یا در اثر بیماریهای واگیری از میان رفته اند، بالغ بر سه میلیلارد و ششصد میلیون نفر بوده است؛ یعنی معادل کل جمعیت فعلی کره زمین. اهمیت موضوع وقتی روشن می شود که بدانیم شمار کشته شدگان در امریکا بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ بیشتر از تلفات ارتش امریکا در ویتنام بوده است. در سال ۱۹۷۵ از هر ده هزار نفر امریکایی یک نفر بطور پرخاشگرانه کشته شده است. در مقایسه آماری پرخاشگری و خشونت در ایران با دیگر کشورها- که مثلاَ در هر پنج دقیقه یک نفر به قتل می رسد و در هر ده دقیقه یک هنوز در مقایسه با بسیاری از کشورهای بزرگ، حتی معدل خشونت و پرخاشگری در جهان، بسیار پایین است.

روان شناسان اجتماعی، پرخاشگری را به عنوان یکی از رفتارهای بیمارگونه مورد مطالعه قرار می دهند و در تلاشند تا عوامل موثر در پیدایی، افزایش یا کاهش آن را معلوم دارند.
(آزاد، ۱۳۸۱)

تعریف پرخاشگری:
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد و آنچه در این تعریف حائز اهمیت است، قصد و نیت رفتار کننده است یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر، پرخاشگری نیست. مثلاَ اگر توپ فوتبال سهواَ به بازیکن دیگر اصابت کند، پرخاشگری نیست. اما اگر فردی مخصوصاَ بازیکنان را با پا بزند، هل بدهد، تنه بزند و یا فحاشی کند، پرخاشگری است.شاید این تعریف کمتر عینی باشد؛ زیرا می توان از نیات فرد استنباطهای مختلفی کرد. علاوه براین، این تعریف شامل رفتارهایی که ما معمولاَ بدانها

«پرخاشگری» می گوسس، نمی شود. مثلاَ کودکی که کودک دیگر را از تاب به زمین پرتاب می کند تا خودش سوار شود، قصد آزار او را ندارد؛ اما دیگران رفتارش را پرخاشگرانه می دانند. در عمل بسیاری از پژوهشگران ترکیبی از این دو تعریف را به کار می برند رفتاری که به دیگران آسیب می رساند، پرخاشگری نامیده می شود، به خصوص وقتی که کودک بداند رفتارش به دیگری آسیب می رساند. اعمال خصمانه ای که از روی قصد باشد نیز پرخاشگری تلقی می شود.

(ماسن و همکاران،۱۳۷۶)

از این رو، ارائه تعریفی روشن و دقیق از پرخاشگری همچون تعریف سایر مفاهیم علوم اجتماعی دشوار است. این مشکل از آنجا ناشی می شود که همواره نمی توان مرز روشن و قاطعی بین رفتارهای پرخاشگرانه و غیر آن ترسیم کرد. به عنوان مثال دقیقاَ نمی توان گفت کدامیک از رفتارهای زیر، نمونه هایی از پرخاشگری محسوب می شود:
– سارقی که به هنگام دزدی با صاحب مال گلاویز می شود؛
– مال باخته ای که در دفاع از اموال خود با دزد درگیر می شود؛
– یک شکارچی که حیوانی را شکار میکند؛

– بازیکن فوتبالی که پس از شکست از حریف، توپ خود را پاره می کند؛
– کودکی که سهواَ به پدر خود سیلی می زند؛
– یک جوخه اعدام که موظف به تیرباران محکوم است؛
– فردی که خودکشی می کند؛
– زنی که از شوهر خود انتقاد می کند و به او غر می زند؛

– مردی که حضور همسرش را در یک مهمانی نادیده می گیرد.
رفتارهای فوق هرکدام بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه اند؛ اما بین آنها باید تفاوت قائل شد. در برخی از آنها یک موجود زنده مورد آسیب قرار می کیرد (اعدام یک انسان یا شکار یک حیوان)، در بعضی آسیب به غیر از موجود زنده معطوف می گردد (پاره کردن توپ فوتبال)، در بعضی اوقات گزند ارادی است (مثل شکار) و در برخی مواقع اراده، در آن سهمی ندارد (مانند سیلی زدن کودک به پدر) گاه آسیب جنبه روان شناختی دارد (مانند انتقاد و غر زدن) و زمانی رو به خویشتن دارد (مثل خودکشی) و گاه رو به سوی دیگری دارد (مانند بوکسوری که مشت به حریف می زند)، و در مواقعی نیز انجام وظیفه را می رساند (مانند انجام وظیفه یک جوخه اعدام).
(حسین آزاد، ۱۳۸۱)

انواع پرخاشگری:

 

روان شناسان اجتماعی دوگونه پرخاشگری را از هم تمیز می دهند:
۱-پرخاشگری هدفی: که در آن پرخاشگری خودش هدف است و غالباَ با ایجاد درد و هیجان همراه است. وقتی خواهر و برادری با هم دعوا می کنند و به یکدیگر مشت می زنند و یا توهین به کسی که از او متنفریم و یا صدمه زدن به فردی، برای جبران تحقیری که روا داشته، نمونه هایی از این نوع پرخاگری هستند.

۲-پرخاشگری وسیله ای: این نوع پرخاشکری به دلیل خشم یا برای هیجان ایجاد نمی شود؛ بلکه هدف به دست اوردن پاداشهای مطلوب، همچون پول یا کالای با ارزش است. به بیان دیگر، هدف پرخاشگری ابزاری دستیابی به پاداش است، نه آزار قربانی رفتار. کودکی که کودک دیگر را می زند تا اسباب بازی مورد علاقه خود را بدست آورد، یک بازیکن فوتبال که عملاَ به بازیکن تیم مخالف آسیب می رساند تا او را از بازی بیرون کند و احتمال پیروزی تیم خود را افزایش دهد.نمونه ای از پرخاشگری ابزاری یا وسیله ای است.

 

انواع دیگر رفتار پرخاشگرانه را می توان به شرح برشمرد:
۱- پرخاشگری ناشی از خشم: این نوع پرخاشگری عموما با علائم برانگیختگی هیجانی و اغلب ناشی از درد یا ناکامی است. برای مثال: اگر دو تا موش با هم در قفسی جای داده شوند، وقتی به آنها ضربه الکتریکی وارد شود، به یکدیگر حمله می کنند. اگر یک موش باشد به عروسک یا شیء دیگر حمله میکند. در ناکامی، اگر از حیوان گرسنه در رسیدن به به غذا جلوگیری شود، پاسخ پرخاشگرانه در پی خواهد داشت کبوتری که آموخته برای دریافت دانه، به میله ای نوک بزند اگر از خوردن دانه بازداشته شود به کبوتر دیگری حمله می کند.

۲- پرخاشگری ناشی از حس غارتگری یا به خاطر شکار:در این حالت حیوان بدون احساس خاصی به شکار خود حمله می کند. این رفتار تا حدودی نتیجه تقلید و یادگیری است. گربه ای که بطور طبیعی از مادرش یادگرفته که به موشها حمله کرده، آنها را بکشد، کشتن موشها را بدین وسیله یاد گرفته است؛ اما اگر به تنهایی پرورش یابد موشی را نخواهد کشت.
(فرجی، ۱۳۷۲)

۳- پرخاشگری ناشی از ترس: هر حیوانی که ترسیده باشد وقتی حیوان تهدید کننده خیلی به او نزدیک شود، امکان دارد برای دفاع از خود، او را گاز بگیرد.(۱۹۹۵:۴۱۵ ، sabini )
۴-پرخاشگری به خاطر حفظ قلمرو: بسیاری از حیوانات، قلمرویی را برای خود تعیین کرده و آن را به صورتهای مختلفی نشانه گذاری می کنند، مثلاَ با ادرار کردن روی مرزهای قلمرو. سپس هر عضو ناآشنایی از نوع خود که وارد قلمرو شود، تهدید به حمله می کند. اگر حیوان به مکان دیگری انتقال یابد، رفتار پرخاشگرانه ناشی از حفظ قلمرو از او سر زده نمی شود.

۵ -پرخاشگری نوعدوستانه: پرخاشگری پرنده ای که از جوجه های خود، یا پستاندار ماده ای که از بچه خود، یا زنبور عسل سربازی که از کندو خود محافظت می کند، نمونه هایی از پرخاشگری نوعدوستانه است. مویر (۱۹۸۳) اصطلاح پرخاشگری مادری را برای توصیف رفتار خشم آلود پستاندار ماده ای که بچه هایش در لانه مورد تهدید قرار می گیرند، بکار برده است.

۶ -پرخاشگری ناشی از نر بودن: در بسیاری از انواع حیوانات واکنش نر بزرگسال نسبت به نر ناآشنا خصمانه است. این واکنش با حفظ قلمرو فرق دارد. زیرا در هر مکان و موقعیتی ممکن است رخ دهد. محرک فراخوان حمله، بوی نر حیوان دیگر است. اگر بوی حیوانات نر به وسیله بوی ماده مصنوعی تغییر کند و یا دستگاه احساس بو با عمل جراحی برداشته شود، حیوانات دیگر به همدیگر حمله نمی کنند. هورمون تستوسترون اهمیت حساسی دارد. حیوانات اخته یا به بلوغ نرسیده، این رفتار را از خود نشان نمی دهند. علاوه براین پرخاشگری ناشی از نر بودن با رقابت بر سر ماده ها نیز ارتباط دارد؛ زیرا بیشتر در فصل جفت گیری اتفاق می افتد ( آزاد- ۱۳۸۱)

علل و انگیزه های پرخاشگری
ریشه های پرخاشگری در کجاست؟ و پاسخ به این پرسش به عهده کیست؟ زیست شناس؟ روان شناس؟ یا جامعه شناس و یا ترکیبی از این سه (مدل زیستی ـ روانی ـ اجتماعی)؟ ; و یا هیچکدام! روان شناسان اجتماعی سه نظریه عمده را درباره علل و انگیزه های پرخاشگری مورد تبیین قرار داده اند.

۱ نظریه زیستی پرخاشگری
قدیمی ترین علت شناخته شده برای پرخاشگری حول محور این نظریه می چرخد که انسانها از نظر ماهیت زیست شناختی برای پرخاشگری برنامه ریزی شده اند. نخستین و معروفترین نظریه در این باره مربوط به زیگموند فروید (۱۹۳۳) را می توان نام برد.

فروید، کلیه اعمال آدمی را با دو غریزه زندگی و مرگ تحلیل می کند و می گوید غریزه مرگ هم باید به شکلی تخلیه شود: یا به بیرون، به صورت پرخاشگریو خشونت و دیگر کشی؛ و یا به درون، به صورت اعمال خود ـ تخریبی و خودکشی. به همین دلیل است که نمی توان خشونت را به کلی ریشه کن کرد و حداکثر کاری که می شود کرد والایش آن است؛ یعنی هدایت کارمایه (انرژی) این غریزه در جهتی که مورد قبول اجتماع و به سود آن باشد. مثل: ورزش، فعالیتهای سیاسی و رقابتهای سالم حرفه ای.

لورنز (۱۹۶۶) نیز مانند فروید معتقد است که انسان و حیوان هر دو ذاتاَ پرخاشگرند، با این تفاوت که حیوانات در طول تکامل خود و برای حفظ گونه خود به ساز و کارهایی دست یافته اند که تکانه های پرخاشگرانه آنها را بر ضد گونه خود مهار می کند، حال آنکه در مورد انسانها چنین نیست. از جمله این ساز و کارها در حیوانات، رفتارهای آدابگونه (ritualistic) آنها به هنگام جنگ است که مانع از گسترش خشونت می شود، مثلاَ گرگ هنگامی که ببیند حریفش (گرگ دیگر) قدر است بر زمین دراز می کشد و گلویش را نشان می دهد.

یافته های جالب زیست شناسی درباره خشونت، نیز قابل توجه است: مطالعات انجام شده در دانشگاه ییل در دهه ۱۹۶۰ نشان می دهد که پرخاشگری شکل واحدی ندارد، تحریک الکتریکی منطقه خاصی از هیپوتالاموس گربه باعث می شود که حیوان جیغ بکشد، موهایش سیخ شود، مردمک چشمش گشاد شود و به موشی که در قفسش قرار داده شده با چنگ و دندان حمله کند، ولی هیچ آسیبی به او نرساند و تحریک منطقه دیگری از این ساختمان مغزی، رفتاری کاملاَ متفاوت ایجاد می کند: گربه در کمال خونسردی به سوی موش می رود و او را پاره پاره می کند. به عکس در مطالعه دیگری دیده می شود که تحریب بخش کوچکی از بادامه (آمیگدالا) در گربه وحشی که ذاتاَ پرخاشگر است، باعث می شود که حیوان، رام شود.

سروتونین خون وقتی پایین باشد موجب پرخاشگری می گردد. مک گوایر خون ۴۲ گروه مختلف از میمونها را مورد آزمایش متعدد قرار داد. سرانجام مشاهده کرد که یکی از مواد شیمیایی موجود در خون میمون حاکم بر سایر میمونها تفاوت چشمگیری دارد، سروتونین خون دو برابر دیگران است. در انسانها نیز چنین است. او خون اعضا و مدیران یک انجمن دانشگاهی را آزمایش کرد در خون آنان سروتونین بیشتری یافت.
(رفیعی، ۲۰:۱۳۷۳)

کروموزمهای جنسی و پرخاشگری
در زمان حاضر، بعضی از پژوهندگان برای اینکه اثبات کنند پرخاشگری پایه و مبنای زیستی (بیولوژیک) دارد، به کروموزم ها اضافه می کنند. گاه یک یا چند کروموزم به الگوی طبیعی کروموزمها اضافه می ود و به صورت XYY یاXXY در می آید. در نتیجه، موجودی پا به عرصه وجود می گذارد که واجد آمادگی بیشتری برای پرخاشگری و بزهکاری است.

با تحقیقات انجام شده مشخص گردیده است، مردانی که دارای یک یا چند کروموزم y یا x اضافی هستند، بسیار پرخاشگرند و در میان مرتکبان جنایتهای خشن درصد بالاتری را تشکیل می دهند. در سال ۱۹۶۶ ریچارد اسپک که متهم به کشتن هفت پرستار در شیکاگو شده بود، الگوی کروموزمی XYY داشت (کوئن، ۱۶۳:۱۳۷۲). پس از کشف این قضیه، پژوهشهای گوناگونی در ایالات متحده امریکا صورت گرفت تا معلوم دارد آیا میان کروموزم و رفتار پرخاشگرانه رابطه ای وجود دارد یا نه، تا این زمان هیچگونه دلیلی دال بر رابطه میان آنها پیدا نشده است.
(ستوده، ۱۳۸۱)

 

بلوغ جنسی و پرخاشگری
زیست شناسان براین باورند بیشترین تغییراتی که هنگام پرخاشگری در بدن و اعمال آن روی می دهد، همانهایی است که هنگام بکار افتادن امیال جنسی به وقوع می پیوندد. در واقع باید گفت، همانطور که میل جنسی، جانور نر را به جنب و جوش می اندازد و او را متجاوز، تسلط جو یا پرخاشگر می سازد، انسان هم از این قاعده مستثنی نیست. البته تجاوز و پرخاشگری انسان در این مورد غالباَ با نرمش، نوازش و ریشخند طرف معاشقه همراه است واین امر خشونت و تجاوز را تعدیل می کند؛ ولی گاهی هم این چاشنی دلپذیر در کار نیست

و تجاوز صورتی خشن و آزار دهنده به خود می گیرد که در کسانی که به بیماری دگرآزاری مبتلایند، دیده می شود. این افراد از آزار رساندن و شکنجه دادن طرف معاشقه لذت می برند. واحیاناَ بدون این رفتاری خشونت آمیز، که گاه ممکن است منجر به قتل نیز شود، نمی توانند شهوت جنسی خود را ارضاء کنند. روانکاو انگلیسی درک میلز عقیده دارد که نوجوانی و بلوغ دوره ناسازگاریهاست و در این دوران نوجوانان ناراحت و مضطرب هستند. البته این عقیده ای است که به آسانی مورد قبول واقع نمی شود. اما در بیشتر اجتماعات این نکته مورد قبول واقع شده که نوجوانی و بلوغ دوره ای است که در طی آن نوجوان به موجودیت و هویت خود پی می برد و این کار برای او معمولاَ از راه تضادها و اختلافهای قابل فهم با پدر و مادرو

نسلهای قدیمی تر جامعه صورت می گیرد. این تضادها و اختلافات واکنشهای دیگری از جمله سرکشی و نافرمانی و ناسازگاری و پرخاشگری، و در مراحل حادتر رفتار نوروتیکی و غیرطبیعی و انواع بزهکاری نوجوانان را به دنبال می آورد.
(ستوده،۱۳۸۱)

۲ نظریه ناکامی ـ پرخاشگری
آیا پرخاشگری پاسخی به ناکامی است؟ به باور جان دالرد و همکارانش، پرخاشگری همیشه پیامد ناکامی است و ناکامی همیشه منجر به پرخاشگری می شود. هیچ یک نمی توانند بدون دیگری صورت گیرند.هر چیزی که مانع رسیدن به هدف شود، ناکامی راسبب می گردد.(Myers,1988:396) در نظریه ناکامی ـ پرخاشگری به جای تاکید روی گرایش انواع آدمها به پرخاشگری به انواع وضعیتها یا تجربه هایی که ممکن است پرخاشگری را در هر فردی رشد دهد، تاکید می شود.خاستگاه ناکامی ممکن است در ساختار شخصیت فرد یا در محیط خارجی وی باشد. شدت ناکامی متغیر است، شدت تمایل درونی به پرخاشگری نیز متغیر است.
(اشرف، ۱۵۲:۱۳۵۵)

روانکاوان نیز نظریه ناکامی ـ پرخاشگری را می پذیرند و ناکامی را به عنوان یک عامل مهم در پیدایی پرخاشگری می دانند. برکوویتز (۱۹۸۹) نشان می دهد که ناکامی حتی زمانی که غیر منتظره و شدید باشد همیشه منجر به پرخاشگری نمی شود. احساسی که به ما دست می دهد، در بروز پرخاشگری مهم است. یکی از مطالعات «گروه ییل» بدین شکل بود که از آزمودنیها خواسته که خودشان را در ۱۶ موقعیت ناکامی و سرخوردگی تصور نمایند و آنگاه از آنها پرسیده شد که چه احساسی در این حالت دارند. به عنوان مثال در یک وضعیت، افراد تحت آزمایش تصور کردند که در انتظار اتوبوس هستند و راننده اتوبوس در ایستگاه از کنار آنها گذشت. بنابراین افرادی که در انتظار سوار شدن بودند، ناکام ماندند. آزمایش شوندگان، در این رابطه گزارش دادند که در این شرایط و ۱۵ شرایط دیگر آنها احساس عصبانیت داشتند (عصبانی شده بودند). این آزمایش فرضیه ناکامی ـ پرخاشگری را اثبات می کند.
(ستوده، ۱۳۸۱)

 

درستی و نادرستی نظریه ناکامی ـ پرخاشگری
مخالفان این نظریه معتقدند که افراد ناکام همیشه با کلمات یا رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان نمی دهند؛ بلکه چنین افرادی طیف وسیعی از واکنشها را نسبت به ناکامی از خود بروز می دهند. مانند کناره گیری، ناامیدی و از طرف دیگر تلاش غلبه بر این ناامیدی و از بین بردن ناکامی. هم چنین همه پرخاشگریها به خاطر ناکامی نیست؛ بلکه دلایل متعددی دارد.، مثلاَ بوکسورهای حرفه ای ضربه های محکمی به سر طرف مقابل می زنند که با آسیبهای جدی همراه است. به علت اینکه قانون بوکس اجازه می دهد و دیگر اینکه اشتیاق فرد برای برنده شدن و دریافت جایزه است نه به دلیل ناکامی. یا در زمان جنگ سربازان علیه دشمن یورش می برند چون دستور مافوق را اجرا می کنند.

پاستور (۱۹۵۲) اثبات کرد که همواره ناکامی نیست که افراد را پرخاشگر می کند؛ بلکه تصور نابجا و نادرست ناکامی است که انها تصور می کنند. مثلاَ : در مثال فوق، مسافران منتظر اتوبوس فقط ناکام نشده بودند، بلکه حقشان هم از بین رفته بود، و این مساله نشان میدهد که دلیل راننده برای عبور از کنار مسافران این نتیجه را پدید آورده و بر آنان تاثیر گذارده و موجب عصبانیت آنها شده است.(یعنی تصور به حق تبدیل شده است.)

پاستور برای اثبات این مساله،۱۶ موضوع جدید را برای آزمایش جدیدی انتخاب کرد که هر کدام شامل ناکامیهای مشابه قبلی بود با این تفاوت که فقط ناکامیهای توجیه شده انتخاب شده بودند. به عنوان مثال: در نسخه بازسازی شده واقعه اتوبوس، ادعا شده بود که راننده اتوبوس گفت: «گاراژ». بدین ترتیب، نشان داده شده که خارج از سرویس است. پاستور متوجه شد که اگر وقتی رایط واقعی برای مردم توصیف و تبیین گردد، آنها بسیار کم عصبانی خواهند شد، مخصوصاَ دلایل برای آنها توجیه گردد، عصبانی نخواهند دو به بیان دیگر، دریافتهای پاستور نشان می دهد که ناکامی، خشم را به وجود نمی آورد؛ بلکه بستگی به توجیه شرایط دارد.
(Baron/Byrne,1992:223)

۳ نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه یادگیری اجتماعی بر این حقیقت تاکید دارد که رفتار پرخاشگرانه مانند دیگر رفتارهای اجتماعی آموخته می شود. روان شناسان اجتماعی پافشاری می کنند که پرخاشگری یک رفتار اجتماعی است که در نتیجه پاداش و تنبیه و نیز از طریق تقلید از الگوها آموخته می گردد. نمونه این یادگیری در کودکی دیده می شود که برای به دست آوردن چیزی پا به زمین می کوبد و داد و فریاد می کند تا چیزی را که می خواهد به دست آورد. اگر این کودک چندین بار با اتخاذ همین روش به مقصود برسد، یعنی از پرخاشگری پاداش ببیند، پرخاشگری در او تقویت می شود و به سادگی این صفت را از از دست نخواهد داد. اگر یک بزرگسالی نیز چندین بار بر اثر خشونت و تندی و تهدید و خواستن حق السکوت و نظایر آن (با پرخاشگری) مقصود خود را حاصل کند، این صفت در او تقویت خواهد شد.

به همین دلیل از لحاظ اجتماعی پرخاشگری، نه تنها قابل آموزش؛ بلکه قابل پیشگیری و کنترل است. در تائید این عقیده دلایل بسیاری آورده شده است:
۱- دشمنی حیوانات با یکدیگر فطری نیست؛ بلکه اکتسابی است.

۲- وجود کروموزم y اضافی، دلیلی بر ذاتی بودن پرخاشگری نیست؛ بلکه افرادی که دارای این الگوی کروموزمی هستند؛دارای اندامی درشت و قوی و قدی بلند بوده و همین امر، از نظر اجتماعی سبب گزینش آنان به کارهای خشن می شود. مدتها بود که تصور می شد که کروموزم y اضافی، مردان را به طرف ابر مرد بودن و بسیار پرخاشگر بودن سوق می

دهد.مطالعات دقیق با زندانیان دارای الگوی کروموزمی xyy مشخص کرد که اغلب آنها در جنایاتی غیر خشونت بار مثل سرقت اتومبیل، دزدی، اختلاس و گزارش های نادرست به پلیس دستگیر شده اند و تنها تعداد کمی مرتکب جنایت خشونت آمیزی شده بودند. (اون، ۱۹۷۲).ممکن است مردان دارای xyy نه به علت بالا بودن پرخاشگری بلکه به علت کم هوشی، بیشتر زندانی شده باشند(ویت کین، ۱۹۷۶). هوش پایین زمینه ساز دست زدن این افراد به جنایت است؛ زیرا عوامل اجتماعی چون کاهش فرصتهای شغلی را به دنبال دارد. همچنین به علت هوش پایین است که اگر این افراد مرتکب جنایت شوند، زود دستگیر می شوند (کالات، ۵۷۷:۱۳۷۴).

۳- تحریک الکتریکی هیپوتالاموس حیوانی وقتی باعث رفتار پرخاشگرانه می شود که در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گیرد. اگر در برابر حیوان قوی تر قرار بگیرد، واکنش او فرار و ترس است. شناخت نیز در این میان موثر است، ممکن است فردی که با کلمه توهین آمیزی عصبانی می شود، فرد دیگری نشود. اگر ذاتی بود باید هر دو عصبانی می شدند.

۴- در بسیاری از فرهنگها، چیزی به عنوان پرخاگری وجود ندارد. مثلاَ: به گفته اتوکلاین برگ در یکی از قبایل وقتی دو نفر اختلافی دارند، به جای جنگ و دعوا، اختلاف خود را با شعرگویی در حضور جمع مطرح می کنند و قبیله داوری می کند، برنده مشاعره، برنده دعوا است.همچنین در جامعه ای که پرخاشگری یک رفتار هنجاری تلقی می شود،در مقایسه با جوامعی که چنین وضعی ندارند، پرخاشگری به مراتب بیتر است. به بیان دیگر همه ما این مفروضه نسبتاَ جهانی را به یاد داریم که «مردان همیشه سلطه جو و پرخاشگرند در حالی که زنان مطیع و صلح جویند». اما، این الگو ظاهراَ از آن چیزی که جهانی تلقی می شود بسیار فاصله دارد، در بین افراد «آراپش» کوه نشینانگینه نو، هم مردان و هم زنان رفتاری از خود بروز می دهند

که آن را صفات زنانه می نامیم.ظاهراَ این گروه، رقابت، پرخاشگری و رفتار سلطه جویانه را کنار گذاشته، محبت و اعتماد دو جانبه را جایگزین آن ساخته اند. در مقابل، «موندوگومر» ها یک قبیله آدمخوارند که در گینه نو زندگی می کنند. در اینجا، هم مردان و هم زنان رفتاری بروز می دهند که مردانه تلقی می شود آنها بی باک، جابر، مستبد، پرخاشگر و آماده اند با کوچکترین تحریکی دعوا را بیندازند. در این قبیله از آغاز تولد، کودک به یک دنیای خصومت آمیز قدم می نهد، زود از شیر گرفته می شود،مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، و اغلب توسط مادرانی فاقد هرگونه نشانی از انگیزه های متدوال مادرانه به قتل می رسد.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.