فایل ورد کامل مقاله رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ تحلیل علمی مبانی فکری و تأثیرات اجتماعی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ تحلیل علمی مبانی فکری و تأثیرات اجتماعی دارای ۳۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ تحلیل علمی مبانی فکری و تأثیرات اجتماعی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ تحلیل علمی مبانی فکری و تأثیرات اجتماعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)؛ تحلیل علمی مبانی فکری و تأثیرات اجتماعی :
رهیافتهاى تاریخى در اندیشه امام خمینی
اشاره :
در این مقاله، رویکرد امام خمینى رض به تاریخ و عنصر عبرت تاریخى، بررسى شده کهچگونه ایشان همواره چشمى به تاریخ اسلام، تاریخ ایران قبل و پس از اسلام و نیز تاریخمبارزات معاصر ایران از جنبش تنباکو، مشروطیت، کودتاى رضاخان و نهضت نفت داشتهاند.
مىتوان گفت که علم تاریخ را تاریخى طولانى است. زیرا این پرسش که گذشته و بخصوص گذشته بشرىچگونه بوده است؟ همواره بعنوان یک سؤال بزرگ فرا روى انسان هر عصرى قرار داشته است. حاکمى کهمىکوشید با پدید آوردن یک سنگنوشته بر دامنه کوهى یا تهیه لوحى زرین و یا نگارش ختم نامهاى، خاطرهخویش را جاودانه سازد، شبیه آنچه کسانى چون آریا مانند و آرشام یا داریوش و اردشیر و شاهپور در تاریخایران باستان کردهاند، گامى در اینجهت مىنهاد. همچنین مورخ و نویسندهاى که هر چند خود در پیدایشحوادث عصرش نقش چندانى نداشت، اما با ثبت اخبار آن حوادث، در جهت جاودانگى آن مىکوشید (۱).
ن.آ.یروفهیف ظهور علم تاریخ را در حدود سدههاى هفتم و هشتم پیش از میلاد در یونان مىداند (۲) هرودوت )۴۲۵ – ۴۸۴ ق.م) که بعنوان پدر علم تاریخ شناخته شده استبه همان عصر طلایى یونان باستانتعلق دارد. که کتاب او نیز خوشبختانه باقى است (۳). گزنفون مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثارى چونآناباسیس و کوروپدى از شاگردان سقراط بود و در کنار کسانى چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگفلسفه یونان تلمذ مىکرد و به همین جهت در کنار آثار فلسفى و تاریخى خویش کتاب خاطرات سقراطى رانیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت (۴). علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهاى روم ایران باستان، مصر، چین،هند و غیره نیز علم تاریخ همواره شکوفا بوده و بزرگانى را بر سر سفره خود داشته است (۵).
مخالفتبا تاریخ
معذلک کسانى حتى با علم تاریخ مخالفت کردهاند. ابن اثیر در آغاز کتاب الکامل فى التاریخ مىگوید:
من کسانى را دیدهام که خود را دانا و هوشیار مىدانند و در دانش فرهیخته، اما با این وجود، تاریخ را موردتحقیر و تمسخر قرار مىدهند و از خواندن آن دورى مىکنند و آن را لغو مىشمارند و تصور مىکنند کهتنها سود تاریخ در اختیار گذاردن مقدارى قصه و خبر است و آگاه شدن به حدیثها و افسانهها، حد نهایىآشنایى با تاریخ است (۶) .
سپس خود در صدد پاسخگویى به این سخنان برآمده است:
اما اینان که چنین مىاندیشند مغز را رها کرده و به پوست چسبیدهاندو گوهر را خرمهره مىدانند. ولىکسى که خداوند به او طبعى سالم داده است و به راه راست هدایتشده است، مىداند که تاریخ سود بسیاردارد و منافع دنیایى و آخرتى آن بىاندازه مىباشد (۷).
بىتردید برخى از همین مخالفتها بود که سخاوى (۹۰۲ – ۸۳۱ ه) را به تالیف کتاب الاعلان بالتوبیخلمن ذم اهل التاریخ وادار کرد (۸).
تاریخ و اندیشمندان
اما از این مخالفان اندک که بگذریم شمار اندیشمندان و عالمانى که علاوه بر رشته علمى خویش به تاریخنیز توجه کردهاند، کم نمىباشند. تقریبا بیشتر محققان شاخههاى مختلف علوم اجتماعى و انسانى به تاریخرویکرد داشتهاند.
تعبیرات بلند مرحوم مدرس را بیاد آوریم که:
تاریخنویسان ما باید همه امکانات را داشته باشند که کولهپشتى خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند وملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و باوضعیات ملت و ملکتخودشان مقایسه کنند و بگویند و بنویسند (۹) .، تاریخ اسلام مخصوصا تاریخاسلام در ایران باید با همت علماى مملکت ما بازنویسى شود. هزینه یک کرور یا صد کرور هم مصرف گرددمفید فایده و مؤثر است (۱۰(. ، تاریخ ما آورندگان عقاید دهرى و بلشویکى را از درون مرزهاى شمالى ما،مجاهدین و آزادى خواهان و یاوران جان نثار مشروطه خواندند که با دست و دلبازى خانه و زندگىشان راگذاشته و براى آزادى ملت ایران آمدند. چون از این دوره تاریخ ما کلمههاى تعقلون، تعلمون، تفعلونیا اولوالالباب با سرانگشتبه زبان زده اساتید فن پاک شده بود، نتوانستیم بفهمیم که این دایههاىدلسوزتر از مادر چه نوزاد شرورى را آورده و در میان نواحى شمال و شمالغربى ما ول کرده است (۱۱ .(
آیتا; مدرس حاضر شد روزانه هشتساعتبراى بازرگانى در نجف کار کند تا او در ازاى آن، در ساعتکتاب سفرنامه شاردن را که هنوز به فارسى و عربى ترجمه نشده بود برایش بخواند (۱۲ (آن مجاهدخستگىناپذیر که به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهى متفکران و عالمان پى برده بود، مىکوشیدتا درس تاریخ را در ردیف دروس اصلى حوزههاى علمیه بگنجاند هر چند موفق نگردید:
با این عقیده به اساتید حوزههاى نجف خیلى اصرار و استدلال کردم که تاریخ را یکى از درسهاىحوزههاى علمى در بخش دروس خارج قرار دهند ولى قبول نکردند و اشتباه کردند (۱۳) .
مرحوم دکتر شریعتى نیز که بخش بزرگ و اساسى اندیشه خود را مدیون دانش تاریخ بود و در تمامى آثارو نوشتهها از این سرچشمه غنى سیراب مىگشت. با توجه به شناخت تاریخى گستردهاى که نسبتبه تاریختمدن غرب داشت و از طرفى نیز آشناى با تمدن اسلامى بود، در مقام مقایسه آندو و بخصوص علل انحطاطمسلمین و بر آمدن غرب نوشتههاى سودمندى دارد. او بر روش روشنفکران ترجمهاى شرق در تبعیت محضاز تحولات قرون جدید مغرب زمین، وارد مىسازد:
این است که مبارزه روشنفکر – در قرون ۱۶ و ۱۷ – علیه مذهب موجود و حاکم در قرون وسطى، بطورموقت و در زمان خودش، مبارزهاى مترقى است. اما تکرار آن حرفها بوسیله روشنفکرها – از لحاظ اینکهآن عقاید با تجربه اجتماعى محیطش وابستگى ندارد و مذهبش بىشباهتبه مذهب اروپایى است وتضادهاى طبقاتى و بطور کلى وضع اجتماعى خاص خودش را دارد. نقش منفى مىیابد و هیچ تحرکراستینى را ایجاد نمىکند (۱۴(.
امام خمینى(ره(و رویکرد تاریخى
تاریخ در اندیشه والاى امام خمینى(ره) بعنوان یک مجتهد علوم دینى و فیلسوف و عارف و از طرفىشخصیتى برجسته و انقلابى و مصلح چه جایگاهى را دارا بوده است؟ آیا امام رویکردى به تاریخ داشتهاند؟! درچه سطح و به کدامین عصر و دوره تاریخى؟ آیا تنها به تاریخ اسلام نظر داشته استیا تاریخ ایران، جهان وکشورهاى اسلامى هم مورد توجه او قرار مىگرفته است؟
علم تاریخ در اندیشه امام خمینى(ره) از جایگاه بلند مرتبهاى برخوردار بود و ایشان علیرغم اشتغالات بهفقه، اصول، فلسفه، عرفان و غیره به دانش تاریخ نیز توجه فراوانى داشتهاند. درست همانگونه که چهره ادبىامام بر عموم مردم تا رحلت ایشان پنهان بود و کسان محدودى از اشعار گرانبهاى ایشان با خبر بودند، مىتوانگفت که تاریخ اندیشى امام نیز تا حدود بسیارى بر همگان پوشیده مانده است.
قبلا بایستى به این سؤال پرداخت که امام خمینى(ره)چگونه با تاریخ پیوند خورده است؟
الف – فایده و عبرتآموزى تاریخ
امام(ره) به دانش تاریخ بعنوان یک سرگرمى یا قصه و افسانه نمىنگریستبلکه تاریخ در اندیشه ایشانعامل رشد و آگاهى است و مایه عبرت مىباشد.
تاریخ و آنچه که به ملتها مىگذرد این باید عبرت باشد براى مردم از جمله تاریخ عصر حاضر، ببینیم کهچه شد که یک چنین قدرتى از بین رفت. دولتها ببینند که براى چه این طور منهدم شد یک چنین قدرتىو اجزاء دولتى ادارات ببینند که چه شد قضیه و موجب عبرت همه باشد (۱۵) .
امام، تاریخ را سرمشق و الگوى زندگى و مبارزه مىدانست:
وظیفه ماست که این مطالب را تذکر بدهیم، طرز حکومت اسلامى و روش زمامداران اسلام را در صدراسلام بیان کنیم. بگوییم که دارالاماره و دکهالقضاى او در گوشه مسجد قرار داشت و دامنه حکومتش تاانتهاى ایران و مصر و حجاز و یمن گسترش داشت. متاسفانه وقتى حکومتبه طبقات بعدى رسید طرزحکومت تبدیل به سلطنت و بدتر از سلطنتشد. باید این مطالب را به مردم رسانید و آنان را رشد فکرى وسیاسى داد (۱۶) .
ب – امام و تاریخ اسلام
از جمله دورههاى تاریخى که امام خمینى(ره) عنایت وافرى بدان داشتهاند، تاریخ اسلام و تحولاتى استکه در آن عصر پدید آمده است. امام مبناى قیام خویش را، قیام رسول اکرم(ص) و شمشیر زدن آن حضرت درراه تبلیغ پیام الهى خود و زدودن موانع آن منتسب کردهاند. بنظر مىرسد که نامه امام به گورباچف نیز بىتاثیر از نامهنگارى پیامبر(ص) به سران دولتهاى بزرگ عصر خویش نبوده است:
خود رسولاکرم بهطورى که مکتوبشان در صحیح نجارى مضبوط است و آنطورى که تاریخ ضضبط کرده است،ایشان چهار تا مکتوب مرقوم فرمودند به چهار تا امپراطور، یکى ایران یکى روم یکى مصر یکى حبشه (۱۷) .
امام به پیدایش جریان انحراف در تاریخ اسلام و افتادن قدرت بدست امویان وقوف کامل داشت و بر آنتاسف بسیار مىخورد و در موارد متعددى به این انحراف مىپرداخت و به گمان ما این سخن امام که مباداانقلاب بدست نااهلان افتد ناظر به همان انحراف در تاریخ اسلام مىباشد.
امام در رابطه با على بن ابیطالب(ع) و علتسکوت نخستین آن حضرت پس از رحلت پیامبر و قیام بعدىایشان جهت تشکیل حکومت اینچنین اظهار نظر کردهاند.
از اول ظهور اسلام، مسلمین حافظ دین مبین اسلام بودهاند. حتى براى حفظ دین از حق خودمىگذشتند. حضرت امیرالمؤمنین با خلفا همکارى مىکردند چون ظاهرا مطابق دستور دین عملمىنمودند و تشنجى در کار نبود تا موقعى که معاویه روى کار آمد و از طریقه و روش خلفا منحرف گشته وخلافت را مبدل به سلطنت نمود. در این موقع حضرت ناچار شد قیام کند زیرا روى موازین شرع و عقلنمىتوانستند معاویه را یک روز بر مقام خلافت پایدار ببینند (۱۸) .
امام خمینى(ره) درباره امام حسن(ع) و صلح آن حضرت با معاویه نیز فرمودهاند:
معاویه یک سلطانى بود در آن وقت، حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد. در صورتى که آنوقت همه باآن مردک بیعت کرده و سلطانش حساب مىکردند، حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتى که مىتوانست.وقتى که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام دهد با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را.آنقدر که حضرت امام حسن مفتضح کرد معاویه را به همانقدر بود که سیدالشهداء یزید را مفتضح کرد (۱۹) .
قیام امام حسین(ع) و حادثه عاشورا نیز بطور گسترده مورد توجه امام قرار گرفته است. اما برخلاف توجهمعمول دیگر روحانیون به این حادثه – که جهت ذکر مصیبتبدان مىپردازند – امام همواره مىکوشد تا از اینحادثه درس گرفته و آن را نیز مبناى درک خویش از رفتار ائمه و قیام انقلابى خود قرار دهد و در ضمن بهبرخى نظرات موجود درباره آن حضرت پاسخ گوید:
سیدالشهداء به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آن وقتى که از مدینه حرکت کرد مىدانست کهچى دارد مىکند. مىدانست که شهید مىشود. قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتىکه آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفتیک حرکتسیاسى بزرگى بود که در یک وقتى که همه مردمدارند به مکه مىروند، ایشان از مکه خارج میشود. این یک حرکتسیاسى بود. تمام حرکاتش حرکاتسیاسى بوده اسلامى – سیاسى و این حرکت اسلامى – سیاسى بود که بنىامیه را از بین برد (۲۰) .
در جایى دیگر امام گویى خطاب به رهبران و علمایى که به سبب سستى و کوتاهى و با بهانه نبودن نیروىکافى دست از قیام و اصلاح اجتماعى کشیده و به وظیفه خویش عمل نمىنمایند و همچنین در ترسیم دیدگاهخویش از هدف قیام عاشورا مىفرمایند:
امام حسین(ع) نیروى چندانى نداشت و قیام کرد. او هم اگر نعوذبالله تنبل بود مىتونستبنشیند و بگویدتکلیف شرعى من نیست که قیام کنم. دربار اموى خیلى خوشحال مىشد که سیدالشهداء بنشیند و حرفنزند و آنها بر خر مراد سوار باشند. اما او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومتاسلامى تشکیل بدهد و این حکومت فاسد را از بین ببرد (۲۱) .
سیره و رفتار سایر ائمه معصومین نیز از نگاه تاریخى امام پنهان نمانده است:
همینطور ائمه معصومین قیام کردند ولو با عده کم تا کشته شدند و اقامه فرائض نمودند و هر کداممىدیدند قیام صلاح نیست در خانه مىنشستند و ترویج مىکردند (۲۲) .
ج – امام و تاریخ ایران
گذشته از تاریخ اسلام، امام بعنوان یک ایرانى به تاریخ کشور خود نیز توجه داشت و تحولات آن را موردمطالعه قرار داده بود. امام علاوه بر تایخ ایران در دوره اسلامى، به تاریخ ایران باستان نیز نظر داشتند و درکتاب کشف الاسرار خود راجع به فرقه مزدکیه که در دوره ایران باستان و در عصر ساسانیان ظهور کردهاند وهمچنین پیرامون آتشکدهها مىنویسند:
مزدک در زمان قباد پدر انوشیروان ظاهر شد و قباد را به دین خود دعوت کرد. او نیز قبول کرد وانوشیروان او را کشت. اینها نیز آراى عجیبى داشتند. از جمله آن است که به دو اصل قدیم
قائل بودند و ازاو نقل است که مىگفت: خداى من در عالم بالا بر کرسى نشسته مانند نشستن خسرو در عالم پایین و درپیشگاه او چهار قوه است: قوه تمیز، فهم، حفظ و سرور چنانکه در پیشگاه خسرو چهار شخص است:موبدان، هربداکبر، اسپهبد و رامشگر; و طوایف مجوس آتشکدهها برپا کردند. اول آتشکدهاى که بنا شدفریدون بنا کرد در طوس پس از آن به نوبت در بخارا و سجستان و در مشرق چین و در فارسآتشکدههایى بنا شد و اینها قبل از بروز زردشتبود. او نیز در نیشابور و غیر آن آتشکدههایى بنا نهاد (۲۳) .
در زمینه تحولات ایران عصر اسلامى نیز اشارههاى گستردهاى در آثار امام یافت مىشود، هر چند تمرکزتاریخ اندیشى امام بر محور تاریخ معاصر مىباشد. امام در یکى از سخنان خود که به محمدرضا شاه تاختهاند،او را از چنگیز نیز بدتر مىدانند:
در تاریخ هست که چنگیز با آن طبع وحشیگرى و صحرایى که داشته است و با آن خونریزیهایى که کردهاست، تابع یک قانون بوده است که به آن قانون مىگفتند یاسا نامه بزرگ و مغول، چنگیز و سایر مغولتخلف از آن قانون نمىکردند حتى تعبیر بعضى این بوده است که احترام آن قانون پیش مغول مثل احترامقرآن در صدر اسلام پیش مسلمین بوده است، تخلف از قانون مطابق با مرگ بوده است (۲۴) .
همچنین در سخنرانى دیگرى در پاریس رفتار پهلوى را به رفتار آقا محمدخان و نادرشاه در اواخر عمرتشبیه مىکنند:
آن طورى که من سابقا حدس زدم تا شاید دو سال، سه سال پیش از این بود که گفتم باید از اواخر عمر ایندیکتاتورها بترسیم. اواخر عمرشان دیوانه مىشوند آقا محمدخان قاجار هم دیوانه شد آن آخر عمرش،نادر شاه هم دیوانه شد آن آخر عمرش (۲۵) .
د – امام و تاریخ معاصر
میزان پرداختن امام به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن بگونهاى است که مىتوان ادعا کرد بنیاد بینشسیاسى آن حضرت نیز بطور گسترده بر همین اندیشه تاریخپژوهى، استوار گردیده است. امام علاوه برمطالعات وسیعى در تاریخ معاصر ایران، خود نیز در خانوادهاى سیاسى بدنیا آمد و پدر بزرگوار ایشان در بدوتولد او به شهادت رسید (۲۶) . امام در پاسخ به سؤال یک خبرنگار ایتالیایى که در سال ۵۷ از ایشان پرسید که چهعواملى موجب یک رنسانس معاصر شیعى گردیده است؟ ضمن تکیه بر یکى از خصلتهاى ذاتى تشیع یعنىمقاومت که خود به سبب اشراف امام بر تاریخ تشیع مىباشد، به برخى از این تحولات مهم تاریخ معاصر اشارهکردهاند:
یکى از خصلتهاى ذاتى تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتورى و ظلم است که در تمامىتاریخ تشیع به چشم مىخورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضى از مقطعهاى زمانى بوده است. درصد سال اخیر حوادثى اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تاثیر داشته است. انقلابمشروطیت، جنبش تنباکو و; قابل اهمیت فراوان است. تاسیس حوزه علمى دینى در بیش از نیم قرناخیر در شهر قم و تاثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبى در داخلمراکز دانشگاهى و قیام سال ۴۲-۴۱ ملت ایران به رهبرى علماى اسلامى که تا امروز ادامه دارد، همهعواملى هستند که اسلام شیعى را در سطح جهانى مطرح مىکند (۲۷) .
علاوه بر نگاه کلى، هر یک از این تحولات نیز جداگانه مورد توجه امام بودهاند:
۱- نهضت تنباکو
نهضت تنباکو یکى از این تحولات است که امام مکرر به آن پرداختهاند:
قریب صد سال سابق دیدند که یک پیرمردى در یکى از دهات عراق وقتى که ایران در معرض فشار بود،این پیرمرد که در کنجیک ده بود، یک سطر نوشت و همه قواى خارج و داخل نتوانستند در مقابل این یکسطر مقاومت کنند. آن مرحوم میرزاى بزرگ رحمهالله که در سامره تنباکو را تحریم کرد براى اینکه ایرانرا تقریبا در اسارت گرفته بودند به واسطه قرارداد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است وحتى بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسراى آن جائر هم ترتیب اثر دادند بهآن فتوى و قلیانها را شکستند و در بعضى جاها تنباکوهایى که قیمت زیاد داشت در میدانآوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد را و لغو شد قرارداد (۲۸) .
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 