فایل ورد کامل مقاله قیامهای علویان؛ تحلیل تاریخی، سیاسی و اجتماعی جنبشهای علوی در جهان اسلام
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله قیامهای علویان؛ تحلیل تاریخی، سیاسی و اجتماعی جنبشهای علوی در جهان اسلام دارای ۸۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله قیامهای علویان؛ تحلیل تاریخی، سیاسی و اجتماعی جنبشهای علوی در جهان اسلام کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله قیامهای علویان؛ تحلیل تاریخی، سیاسی و اجتماعی جنبشهای علوی در جهان اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله قیامهای علویان؛ تحلیل تاریخی، سیاسی و اجتماعی جنبشهای علوی در جهان اسلام :
مقدمه
برخی ظهور شیعه را به دوران کوتاه خلافت علی (ع)و رخدادها و جنگها و مشکلاتی که تقریبا”درسرتاسر مدت کوتاه خلافت آن حضرت ادامه داشت نسبت می دهند و به منزله پاسخ به روش ناکثین ( آتش افروزان جنگ جمل) و قاسطین ( جنگ افروزان صفین ) و مارقین ( خوارج) می شمارند .
دسته ای نیز پدیده تشیع را به شهادت حسین بن علی (ع) در کربلا ارتباط می دهند اینان ادعا می کنند که شهادت آن بزرگوار نقطه تحولی عظیم در تاریخ فکری و اعتقادی تشیع است زیراآثار کشتارکربلا به این که آتش تشیع را در دلها برافروزد وصفوف آنان را متحد سازد محدود نشدچه بیش ازاین شیعیان دچار اختلاف کلمه و عقیده بودند تشیع قبل از این فاجعه جز نظریه ای سیاسی به شمار نمی آمد و خون درپای ریخته نشده بود بلکه پس از شهادت حسین بن علی (ع ) تشیع باخون شیعیان بیآمیخت و دراعماق جان ودل آنها جا گرفت و به صورت عقیده ای پایدار و ریشه دار درآمد که آنان را به فداکاری و جهاد درراه آن برمی انگیخت .
خون مطهرحسین بن علی (ع) زمینه رابرای شیعه مهیا کردو آنان رابرای قیام برضد ستم و ستمگران آماده ساخت و با این که دردوران اموی و عباسی فشارهای فکری و سیاسی برشیعیان به منتهای شدت رسید آنان شهادت مظلومانه آن بزرگوار را درمیدان شکیبایی کربلاوشهادت درراه حق و ستمدیدگان و مستضعفان نمونه و سرمشق عالی خودقراردادند و درعین این که تمام جنبشهای شیعی مشروعیت و نیروی خود را خلاف قرون پس از جامعه کربلا ازمبادی اسلام و پیام آن درباره شهادت و فداکاری برای نجات مستضفعان و رنجدیدگان ازسلطه ستمگران اخذ کرده است رفتارحسین بن علی (ع) در کربلا پیوسته سرمشق اعلای همه انقلابیان ومبارزان راه آزادی انسان وکرامت او بوده و خواهدبود.
لیکن آنچه را ماانکار می کنیم سخنان آنان و دیگرکسانی است که معتقدند تشیع رویدادی است نوظهورو وارداتی که مانند دیگر فرقه هایی که دردورانهای پس از رحلت پیامبراکرم (ص) پدیدآمده اند درپرتواوضاع وشرایط معینی به وجود آمده است شرایطی که انگشت حاکمان در پیدایش آنهابی دخالت نبوده و موجب استقرار آنها بر مستند قدرت و حفظ آنها از شرور جنبشها و انقلاباتی می شده که هرچند مدت از سوی کسانی که اجرای عدالت و اصلاح اموردولت و سازمانهای فاسد آن را می خواستند به وجود می آمد و حکام با آنهاروبرومی شدند .
آری آنچه مورد انکارماست این ادعای آنها ست که : تشیع پیش از حسین بن علی (ع ) وجود نداشته وواژه تشیع مفهوم ومحتوایی راکه بعد از آن فاجعه پیداکرده پیش از آن دارا نبوده است ونیز گفتار آنها را تشیع درآراومعتقدات خودبکلی از اسلام سنی جداشده است انکار می کنیم و تردید نداریم که تشیع از همان مرحله نخستین با اسلام همراه و جزئی از کل آن بوده واین به متقضای خصوصی است که پیامبراکرم (ص) از آغاز بعثت تا آخرین لحظات زندگی خود دربسیاری از موارد و به مناسبتهای مختلف گاهی به گونه ای صریح و زمانی به تلویج درباره علی (ع) ایراد فرموده تاپس از او امورخلافت را عهده دار باشد و به انجام مهمات آن اقدام کند و معتقدیم که پیامبر(ص) همه اختیارات معنوی و اجتماعی و سیاسی راکه خداوند برایش مقرر فرموده بودبرای علی (ع) قرارداد و تشیع با اسلامی که محمدبن عبدا..(ص) برای بشرآورده است چه دراصول و چه درفروع اختلافی ندارد برهمین اساس مصرانه می گوییم که تشیع همان اصالت را دارد که اسلام داراست و چه غیرازتشیع است پدیده های تازه ای است که هوسها و مصلحت اندیشها آنها را به وجود آورده است .
همه کسانی که عقیده دارند خلافت حق خاندان پیامبراست و ازپس مرگ وی علی بحق و رضایت ووراثت جانشین وی بود واین حق در خاندان علی موروثی است شیعه نامیده می شوند ، آنها مختلف دارند بعضی فرق شیعه عقیده دارند که امامان معصومند و صفات خدایی در آنها جلوه و هر که جز این معقتد باشد از دین بیرون شده است این گروه به تأئید نظرخویش گویند که علی نخستین کس ازمردان بود که مسلمان شد و کوشش که درراه اعتلای کلمه اسلام چنان بود که بعد از پیغمبرهیچکس همطراز اونبود .
شاید نخستین انقلابی که در اسلام برضد فرمانروایان وقوع یافته قیامی بوده که برای جلوگیری از سلطه امویان دردوران خلیفه سوم عثمان بن عفان اتفاق افتاده است این جنبش بدین سبب بود که مروانیان وامویان در مدینه ودیگر شهرها قدرت را قبضه کرده بودند و عثمان و مروان بن حکم و هواداران آنها با خودکامگی واستبداد حکومت می کردند که مسلمانان مانندآن را دردوران دوخلیفه پیش از او ندیده بودند . این انقلاب اگرچه در آن مهاجران وانصار شرکت داشتند از نظر بیشتر تاریخ نگاران دارای ویژگیهای شیعی بوده و ریشه های آن را به عبدا.. بن سبا معروف به ابن السودا ارتباط داده و ادعا کرده اند که اندیشه وصی بودن علی (ع) را او اختراع کرده وباهمین تفکر به کشورهای مختلف سفر کرده ومردم رابرضد عثمان شورانده است تاآن جاکه سرانجام مردم بطور دسته جمعی به مدینه یورش آورده ه عثمان راکشته و باعلی بیعت کرده اند و عبدالله بن سبادرجنگ بصره درکنارعلی (ع) قرارگرفت و همچنین
همچون وسیله ای برای خرابکاری و آشوبگری بوده و سد راه صلحی شدکه اگر اووجودنداشت نزدیک بود در بصره میان دوطرف جنگ انجام گیرد . امانقش این سودای موهوم باظهورمعاویه در صحنه سیاسی و مخالفت او باعلی (ع) و تجدید جنگ به گونه ای سخت تر و خونبارتر در صفین پایان می یابد چنانکه گویی نقش واهی او با کشته شدن عثمان و جنگ بصره پایان یافته است .
امام حسن بن علی (ع)
امام حسن بن علی (ع) با انعقاد پیمانی که از مطامع امویان و کینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر(ص) ورسالت اووعلی و فرزندانش (ع) بوده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خودپیروزشد و ماسکهایی راکه امویان و کینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر (ص) و رسالت اووعلی و فرزندانش (ع) پرده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خود پیروزشد و
ماسکهایی راکه امویان برای پوشش اهداف پست خود به کار می بردند از آنها گرفت و معاویه را آن چنان که بود نشان داد همچنان که امام (ع) توانست انقلاب جوشانی راکه سران و بزرگان شیعه آن را به وجود آوردند را آرام سازد . اینان دسته دسته به نزد او آمدند تا آن حضرت را به قیام برضدمعاویه که به تمام شروط قرارداد و تعهدات خود پشت پازده وادارسازد . آنان به امام (ع) پیشنهاد کردند کارگزارمعاویه راازکوفه بیرون کنند و تأمین همه نیازهای جنگ را از حیث سلاح و سازوبرگ ضمانت و تعهد کردند لیکن جوش و خروش هواداران و شیعیان امام (ع) را تحریک نکرد و به خطبه ها و سخنرانیهای آنها گوش نداد.
پس از قتل امام حسن (ع) شیعه گری درمردم کوفه سستی گرفت و چون حسن حق خلافت را به معاویه گذاشت کوفیان نیز از معاویه اطاعت کردند وقتی معاویه فرمان داد علی و خاندان وی را برمنبرهاناسزاگویند شیعیان خشمگین شدند، معاویه هنگامی که مغیره بن شیعه را به فرمانداری کوفه می فرستاد بدوفرمان داد که علی رالعن کند و مغیره هروقت خطبه می خواند علی را لعن می کرد. یک روزکه ضمن خطبه علی راناسزاگفت و عثمان راستایش کرد حجربن عدی برخاست و گفت : آن کس که وی راناسزامی گوئید، به فضیلت
سزاوارتراست و آن کس که اورا ستایش می کنید به مزمت سزاوارتر است . مغیره گفت : وای برتواز غضب و سطوت سلطان نترس زیراممکن است سلطان امثال تو را هلاک کند . حجرهمچنان برضد تسلط بنی امیه بود تا مغیره بمرد و زیاد به حکومت کوفه رسید و مانند پیش علی را برمنبرلعن می کرد حجرو یارانش از این قضیه خشمگین شدند واجتماعات برای لعن معاویه تشکیل می دادند .
وقتی زیادخبریافت به کوفه رفت و به سالار نگهبانان خویش فرمان داد تاحجررابیآورد یاران حجربه سالارنگهبانان ناسزاگفتند و نگذاشتند به حجردست یابد ، زیادمردم کوفه را فراهم کردوگفت : بایک دست زخم می زنیدو بایکدست مرهم می نهید ، تنهای شما بامن است و دلهایتان باحجراحمق است ، این ازپلیدی شماست. به خدا باید بی گناهی خود را ثابت کنید ، گروهی به سوی شما می آورم که اصلاحتان کند . گفتند : ما ازاطاعت و رضای توسرنمی پیچیم بار دیگر زیاد سالارنگهبانان رابرای دستگیری حجرفرستادکه اورادستگیر کرد ، زیاد حجرو یارانش را بسوی معاویه فرستاد . معاویه هشت کس ازآنها را به کُشت و شش کس راکه از علی بیزاری جستند آزاد کرد این رخداد بسال ۵۱ حجری بود.
قیام امام حسین (ع)
کشته شدن امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و متحد کردنشان تأثیربسیارداشت پیش از این رخداد شیعیان پراکنده بودند زیراشیعه گری یک نظریه سیاسی بودکه دردل پیروان خودنفوذنکرده بود وقتی امام حسین (ع) شهید شد شیعه گری باخون آمیخته شد و دراعماق قلوب شیعیان نفودکردوعقیده راسخ آنهاشد.
آری آن حضرت همراه پدر و بردارش شاهد همه اقدامات خصمانه امویان نسبت به اسلام بود اکنون درمیدان مبارزه با معاویه و دستگاههای حکومت خود کامه و تروریستی او که می خواستند امت راازاهداف خود منصرف کنندواسلام را ازمسیر خود برگردانند تنها مانده بودو می دید اینان چگونه اسلام را دگرگون و اصول و مبادی انسانی آنراکه محمدبن عبدالله (ص) پیامبر (ره) آورده است دستخوش فساد وتزویرمی سازد وافکارمردم رابه نام دین باافترابه خدا و پیامبرش تخدیرمی کنند تاجایی که فردمسلمان خود و زندگی و آزادی و شرفش
رابامشتی درهم به حکام ستمگر می فروشدواززندگانی خویش باهمه سختیها وبی رحمی هاومحرومیتهای آن خشنود است آن حضرت همه این انحرافها و ستمگریهارامی دید ونگرانی سرتاسروجوداورافرامی گرفت و دردو اندوه برای سرنوشت رسالت وانسانیت که نتیجه این دگرگونی مهم و خطرناک بود او رابی تاب می کرد همان تحول پرخطری که امویها می کوشیدند آن راهرچه عمیقتر سازند.
تشخیص و هویت اسلامی امت را ریشه کن کنند تامطمئن شوند که اعمال خودسرانه آنها نفرت و انزجارتوده های مردم را برنمی انگیزد و احساس و تشخیص گناه که فرد مسلمان رابه قیام برضد ستم وستمگر وادارد از وجدان و ضمیرتوده ها رخت بربست . امویان درراه ریشه کن ساختن روح و هویت اسلامی علاوه برصرف مال و به کارگیری همه وسایل تهدید و ارعاب مکاتب راویان ومحدثان و افسانه سرایان رانیز برای این منظور به خدمت خود گرفتند . ابوهریره سمره بن جندب ، کعب الاخبار ودیگران دررأس مکاتبی قرارداشتند که معاویه آنها رابرای جعل احادیث تأسیس کرده بود .
دلایل و انگیزه های قیام برضد حکومت اموی در دوران معاویه وامام حسین (ع) بسیاربود . آن حضرت آنها رادرک می کرد و می شنــاخت و در نامه هایی که گهگــاه به سوی معــاویه می فرســتاد صریح و روشن آنها راذکر می کرد. دریکی از این نامه ها آمده است: هیهات هیهات ای معاویه هرآینه روشنی صبح سیاهی شب را رسواساخته و تابش خورشید برروشنایی چراغهاغلبه یافته است . سخن گفتی تا آن حد که زیاده روی کردی و به خود اختصاص دادی تا آن اندازه که ستم رواداشتی ودست بازداشتی تابخل ورزیدی و ستم کردی تا از حدگذشتی و به هیچ دارنده حقی از حقش بهره ای ندادی تا آنگاه که شیطان بیشترین بهره و بزرگترین نصیب خود را از توگرفت .
امام حسین (ع) برمخالفت خودنسبت به بیعت با یزید ورسواکردن معاویه و کارهاوبدعتهای اوونیزتشویق مسلمانان به قیام برضد وی همچنان ادامه دارد و از جمله فشارهایی که معاویه برآن حضرت واردکرد، این بود که پرداخت مستمریهای بنی هاشم را متوقف و به بیعت امام حسین (ع) موکول کرد . لیکن این اقدام سودی نداد و معاویه مُرد وامام (ع) همچنان برموضوع خود باقی بود ، بعضی از صحابه مانند امام حسین ازبیعت با یزیدخودداری می نمودند.
مروان بن حکم با امام حسین (ع) دیدارکرد و آن حضرت را اندرزدادکه بایزید بیعت کند و گفت : این بیعت برای دین و دنیای تو بهتر است . امام(ع) به او پاسخ داد : اگر امت به زمامداری مانند یزید بن معاویه گرفتارشود با اسلام باید خداحافظی کرد . من ازجدم پیامبرخدا (ص) شنیدم که می فرمود: خلافت برخاندان ابوسفیان حرام است پس هرگاه معاویه را برمنبرم دیدیدشکمش رابدرید . مروان خشمگین از نزد آن حضرت بازگشت براستی امت در مورد معاویه سهل انگاری کرد و به کسی که بدتر ازاوبود دچارشد .
امام (ع) به برادرش محمدبن حنیفه وصایایی فرمودکه ضمن آن آمده است من از غرورسرخوشی و برای ستمگری و تبهکاری قیام نکرده ام بلکه تنها اصلاح اوضاع امت جدم را می خواهم و برآنم که امربه معروف و نهی از منکر کنم هرکس با قبول حق ازمن بپذیرد خداوند بررعایت حــق سزاوارتــراست وهرکس دعوت مرا ردکند شکیبایی می کنم تاخداوندمیان من و قوم به حق حکم فرماید واوبهترین حکم کنندگان است .
درمدتی که امام حسین (ع) در مکه اقامت داشت این شهر پرازهیأتهای نمایندگی اعزامی مردم کوفه بود . هر هیأتی دههانامه ازعشایر و سران کوفیان راباخودداشت که ضمن آنها از امام می خواستنددرحرکت به سوی آنها شتاب کند تایکصدوپنجاه نامه از آنها نزد آن حضرت گرد آمد . سرانجام در روزهشتم ذی الحجه سال شصت هجری پس ازطواف خانه خدا و سعی صفاومروه درحالی که مردم برای اتمام حج و مناسک آن با جامه احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند از حالت احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند ، ازحالت احرام بیرون آمده و ازمکه خارج گردید.
آری آن حضرت پیش از آن که اعمال حج خود را به پایان برد از مرگی زودرس به سوی شهادتی هجرت کردکه پس از گذشت سی روزیابیشتر این هجرتش درسرزمین طف انتظاراورامی کشید ، شهادتی که پشت ستمگران را به لرزه درآورد و تخت فرمانروایی آنان راازجاکند و بسیاری از نقشه های خصمانه نوادگان امیه رابرضد اسلام از میان برد .
حادثه حــره
وقتی یزید خبریافت که مردم مدینه قیام کرده اند ، جنونش تحریک شد و سخت به هیجان آمد و بی درنگ سپاهی بسیار از جیره خواران و یاران بنی امیه از مردم شام به فرماندهی مسلم بن عقبه که درتاریخ عرب بنام مسرف شهره است به سوی مدینه فرستاد، مردم مدینه با سپاه شام درحره روبرو شدند و جنگی سخت رخ داد . دراین جنگ که مایه وبال اسلام و مسلمانان بود نخبه اهل مدینه از چابک سواران و بهترین یاران پیغمبرکشته شدند و محل وی ورسالت بشمار بوداز میان بردند و آنراآلوده کردند . سپاه شام مسجد مدینه را طویله اسبان کرد و حرم و مکانهای مقدس را برای ربودن اثاثیه آن ویران کردند .
محاصره مکه
مسلم بن عقبه طبق دستوریزید بن معاویه برای جنگ با ابن زبیرروبه سوی مکه آمد ، چه ابن زبیربه آنجا پناه آورده بود و مردم پیرامون او گرد آمده بودند . مسلم درراه خود به سوی مکه حالش دگرگون و بیمار شد ، لذا حصین بن نمیررااحضارکرد و فرماندهی لشکر رابه اوواگذارد و به وی سفارش کرد در برابرزبیرمقاومت ورزد و بامردم مکه همان کند که او با مردم مدینه کرده سپس جان از تنش بیرون رفت و حصین او را درهمان که مرده بود به خاک سپرد ، ابن زبیر خود را برای مقاومت در برابر او آماده کرد و به اتفاق هوادارانش با مهاجمان درحرم و بیرون آن درگیرشدند ، شامی ها خانه کعبه را هدف آتش قرارداده و آن را سوزانیدند . چند روزی از جنگ لشکریان شام با ابن زبیر در مکه نگذشت که یزیدبن معاویه در محلی از کشور شام به نام حاوارین مرد و این رویداد درسوم ماه ربیع الاول یازده روزپیش از مرگ یزید اتفاق افتاده است و چون خبرمرگ یزید به حصین رسید بیهوده کوشید آن را از سپاهیان پوشیده دارد که مبادا احساس شکست در آنها راه یابد ، بعد از مدتی این خبر پخش شد و برلشکریان آثار ضعف نمایان شد و حصین به شام بازگشت .
قیام توابین
جنبش توابین را پنج تن از بزرگان شیعه که به دوستی علی (ع) و خاندانش معروف بودند رهبری می کردند که عبارت بودند از سلیمان بن صردخزاعی که در شرح حالش آمده وی صحابی بوده و محضرپیامبر(ص) رادرک کرده است ومسیب بن بخیه فرازی ، عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی ، عبدالله بن وائل تمیمی ، و رفاعه بن شداد بجلی ، که همه آنان با علی (ع) همزمان بوده ودرجنگهای اوباناکثان و قاسطان ومارقان شرکت کرده بودند اینان گهگاه بسیارمخفیانه و درمنتهای احتیاط گرد هم می آمدند ، برامام حسین (ع) می گریستند و پیشمانی خود راازاین که به یاری اونشتافتند اظهارمی کردند ، این رهبران غالبا” به همراه هرکسی که با آنها انس و الفت داشت و به وفاداری و اخلاص او مطمئن بودند درمنزل سلیمان بن صرر
گردهم می آمدند ، نخستین اقدام آنها درسال ۶۱ هجری بود ، یعنی همان سالی که امام حسین(ع) در آن کشته شد و آن عبارت بود از گردآوری سلاح و ساز وبرگ نظامی و فراخوان مخفیانه مردم به خونخواهی حسین (ع) وگرفتن انتقام و گروههاومناطق یکی پس ازدیگری دعوت آنها را می پذیرفتند ووضع آنها پیوسته بدین گونه بودتاآنگاه که یزیدبن معاویه به هلاکت رسید.
دراین هنگام سلیمان بن صردبه شیعیان مدائن که از کوفه به آن جا منتقل شده بودند و به شیعیان بصره نامه نوشت و از آنها خواست به خونخواهی امام حسین (ع) و انقلاب برضدبنی امیه قیام کنند ، آنان دعوت اورا اجابت و آمادگی خود را نمایان ساختند و داعیان و مبلغان خود را در کوفه پخش کردند و رهبران نهضت مردم را گردآوری و آنان را دعوت می کردند که به همراه آنها قیام کنند و از این که امام حسین (ع) رایاری نکردند به پیشگاه خداوند توبه کنند و مردم دسته دسته به آنها می پیوستند تااین که شانزده هزارمردپیرامون آنها گرد آمد ، توابین یا انقلابیان خونخواهی حسین (ع) را فریاد می زدند و ابن زبیروهوادارانش کشندگان حسین (ع) را دشنام می دادند .
توابین پس از فراهم کردن وسائل کاردر ربیع الآخرسال ۶۵ هجری در عین الورده با عبیدالله بن زیاد روبروشدند . عبیدالله درزندگی مروان مأمورشده بودکه عراق رااززیرتسلط امویان درآورد و عراقیان رامطیع کند و پس ازمرگ مروان عبدالملک او رادرمقام خویش بجانهاد. شیعیانی که درعین الورده حضوریافتند تنها از مردم کوفه نبودند بسیاری از مردم بصره و مدائن نیز بدانها پیوسته بودند وقتی دوسپاه روبروشدند شیعیان با آنکه درجنگ به سختی پایداری کردند شکست خوردند و پیشوای آنها سلیمان بن صردکشته شد و فراریان به شهرهای خویش رفتند .
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 