فایل ورد کامل مقاله تخت سلیمان؛ بررسی تاریخی، معماری و جایگاه مذهبی این مجموعه در فرهنگ ایران باستان
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله تخت سلیمان؛ بررسی تاریخی، معماری و جایگاه مذهبی این مجموعه در فرهنگ ایران باستان دارای ۵۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله تخت سلیمان؛ بررسی تاریخی، معماری و جایگاه مذهبی این مجموعه در فرهنگ ایران باستان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله تخت سلیمان؛ بررسی تاریخی، معماری و جایگاه مذهبی این مجموعه در فرهنگ ایران باستان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله تخت سلیمان؛ بررسی تاریخی، معماری و جایگاه مذهبی این مجموعه در فرهنگ ایران باستان :
تخت سلیمان
استان آذربایجان غربی
این استان براساس آخرین تقسیمات کشوری ۱۲ شهرسان ،۲۸ بخش،۲۲ شهر، ۱۰۳ دهستان و ۳۲۲۷ آبادی دارای سکنه دارد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستان های استان آذربایجان غربی عبارتند از ارومیه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، سردشت، سلماس، شاهین دژ، ماکو، مهاباد و میاندوآب و نقده.
شهرستان تکاب
شهرستان تکاب باوجــود آثار باستانی ، منابع طبیعی و معدنی در اطراف آن ، یکی از محروم ترین شهرهای استان آذربایجان غربی است . صنعت در این شهر رونق چندانی نیافته و اقتصاد آن وابسته به کشاورزی و دامداری اغلب سنتی می باشد. همه ساله صدها نفر از نقاط مختلف دنیا از آثار باستانی این شهر به خصوص تخت سلیمان بازدید میکنند. از مناطق دیدنی این شهر کوه زندان ، آبشار قینرجه ، آبهای گرم ، چمن متحرک و .. می باشد.
کوه بلقیس در نزدیکی تکاب یکی از زیباترین مکانهای گردشی و تفریحی است و در تابستان از آب و هوای بسیار خوبی برخوردار است.
تخت سلیمان
موقعیت مکانی
این اثر در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی واقع در ۴۳ کیلو متری شهرستان تکاب قرار داد و فاصله آن از تهران تقریبا ۵۰۰ کیلومتر است که میتوانید در ۶ ساعت از تهران به این مکان سفر کرد .
تخت سلیمان یکی یا آتشکده آذر گشنسب (به معنی اسب نر) در تکاب آذربایجان، یکی از بزرگترین آتشکدهها و مورد احترام همه بوده است. گفته شده است که در هنگام تاجگذاری و جنگ پیاده از تیسفون به آنجا میرفتهاند.
در آنجا برکهای است که آب بطور طبیعی در آن میجوشد. آن گونه که یاقوت میگوید: «آب دئماً بوسیله هفت نهر از آن بیرون میآید و هفت آسیاب را میگردانده است» اکنون این چشمه بصورت خم ژرف در آمده در سوبات بجای مانده نشان میدهد که حدوداً هزار سال است که آب آن روان است. آتشکده، فضای گنبدداری است که در جلوی آن ایوان بوده و نیز دروازه عمومی و خصوصی برای ورود به آن داشته است. در کنار آن ایوان خسرو یا محل تاجگذاری خسرو قرار داشته است.
این فضا بعداً در دوره هلاکو بازسازی و درون آن کاشیکاری شده است که شاید اقامتگاه تابستانی او بوده است. در سمت چپ آتشکده یک مدرسه و در پشت آتشکده، رصدخانه و در کنار آن جایی برای نیایش به مرور زمان ویران شده است. این بنا را میتوان یک مجموعه کامل و یکی از الگوهای همه مجتعهای ساختمانی که بعدها در ایران ساخته شده است، دانست.
ساختمانهای تخت سلیمان از شیوه پارتی بجای مانده بود. یک ارسن از ساختمانها گرداگرد آتشکده آذرگشنسب که پیش از اسلام جایگاه بسیار ارزشمندی بود، تشکیل یافته بود. پس از اسلام ایلخانان مغول دوباره به آن توجه کردند (۶۷۴ ه.ق). با بهرهگیری از ویژگیهای بومی آنها،
بویژه چشمه جوشان آن یک کاخ تابستانی در آن ساختند. همچنین تالار خسرو (جایگاه تاجگذاری خسرو پرویز) را که با سنگ لاشه ساخته شده بود، کاشیکاری کردند. بازمانده آن در مرز ایوان هنوز یافت میشود.
هنگامی که اعراب مسلمان، به نخستین پایتخت هخامنشیان وارد شدند، از دیدن بنایی سنگی و هرمی شکل که با قطعه سنگ های سفید آهکی برپا شده بود، حیرت کردند. آنان ساخت این بنا را که به مقبره ای با شکوه میمانست، از قدرت بشر خارج می دانستند.
از همان سال های نخستین حضور اسلام در ایران بود که آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب به گور سلیمان نبی معروف شد. بی شک سلیمان می توانست با کمک دیوان، سازه ای با ویژگی های آرامگاه مرغاب بنا کند.
مدت درازی از زمان کشف هویت واقعی گور سلیمان یا گور مادر سلیمان نمی گذرد. پژوهش های ۲۰۰ سال اخیر نشان داده است که آن چه در دشت مرغابی یا جلگه پاسارگاد مشهد مادر سیلمان معروف است، آرامگاه کوروش پادشاه انساندوست و انسانپرور هخامنشی است.
«مردمان بعد از اسلام بسیاری از ساختمان های مهم و عظیم سنگی که ساخت آنها را از عهده بشر خارج دانسته، از زمان و بانی ساخت آنها بی اطلاع بودند، به سلیمان نسبت داده اند.
تصورشان این بود که چون دیوان گوش به فرمان وی بودند، برای او کاخ ها و عمارت های عظیم سنگی می ساختند. آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب معروف به گور سلیمان و بنای مرتفع سنگی ساخته شده بر بلندای تپه ای واقع در این دشت، موسوم به تخت سلیمان از جمله این بناها محسوب می شوند. اسم گذاری خرابه های قصر اشکانیان در آذربایجان غربی به تخت سلیمان نیز از همین تفکر نشات می گیرد.»
آرامگاه کوروش اولین بنایی است که در بدو ورود به محوطه تاریخی پاسارگاد با آن رو به رو می شویم. بنایی سنگی که به صورت هرمی شکل ساخته شده است. شش ردیف پلکان مرتفع بازدید کننده را از سطح دشت به اتاقک بالایی سازه راهنمایی می کنند.
سنگ های تشکیل دهنده بنا بدون ملات و با استفاده از بست های آهنی به صورت دم چلچله ای، روی یکدیگر قرار گرفته اند. اما پاسارگاد تنها به یک بنا یا محوطه خاص محدود نمی شود. از زمانی که پاسارگاد به عنوان محوطه ای تاریخی شناسایی و حصارکشی شد یعنی از اوایل دهه پنجاه شمسی، مجموعه ای از آثار هخامنشی تا اسلامی، در این حوزه، شناسایی شده و جملگی تحت حفاظت و مرمت قرار گرفتند.
جلگه پاسارگاد که در منطقه مرتفع شمال غرب استان فارس در ۱۳۸ کیلومتری شیراز قرار گرفته، به مستطیلی شباهت دارد که بخش شمالی آن ۱۰ تا ۱۲ کیلومتر طول دارد و بخش شرقی و غربی آن ۲۵ کیلومتر، جنوب غربی این دشت به تنگ های باریک به نام تنگ بلاغی منتهی می شود. طول این تنگه ۱۲ کیلومتر است و با عرضی به پهنای ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر بر پهنه دشت گسترده شده است.
نام پاسارگاد را به عنوان مهم ترین طایفه و عشیره پارسیان که شاهان هخامنشی از تیره آنان اند، دانسته اند، اگر چنین نام گذاری درست تلقی شود، پاسارگاد را باید یکی از مهم ترین اقامتگاه های هخامنشیان به شمار آورد. پس باید به دنبال شهر و تختگاهی بود که مردمان به آن داخل شده و به رفع و رجوع امور روزانه بپردازند.
در منتهی الیه مجموع کاخ های موجود در پاسارگاد، تالاری ستون دار قرار گرفته است که به دلیل وجود درگاهی بزرگ و منقوش به تصویر انسان بالدار، به کاخ دروازه معروف شده است. پژوهشگران این مجموعه را دروازه پاسارگاد تلقی می کنند. در عکس هایی که جیمز موریه و سر ویلیامز اوزلی در سال ۱۸۱۱ از نقش انسان بالدار تهیه کرده اند، کتیبه ای بر بالای نقش هویداست که اینک مفقود شده است. متخصصین خطوط باستانی، کتیبه را چنین ترجمه کرده اند:
من، کوروش، شاه هخامنشی.
آن جا که شاهان استقرار می یابند، جایی نیز باید برای ملاقات با مردمان میداشته است. کاخ بارعام در ۱۲۵۰ متری شمال شرقی آرامگاه کوروش به همین منظور ساخته شده بود. کاخ بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در اطراف تالار مشتمل می شده است. هشت ستون در دو ردیف چهار تایی نیز سقف بنا را نگاه می داشته اند.
سرستون هایی به شکل جانوران مختلف از جمله شیر، شیروان (شیر شاخدار)، گاو اسب، بر بلندای سنگ های استوانه ای شکل، آخرین نقطه اتصال سقف و ستون ها به شمار می آمدند. سرستون هایی با شکل سر اسب، تنها در کاخ بارعام تاریخ ساخت آن را ۵۴۶ تا ۵۳۰ پیش از میلاد تخمین زده اند، دیده شده است.
نام کوروش، که در جای جای مجموعه بنای پراکنده در دشت مرغاب دیده می شود، [گرچه کوروش، هماره در سفر بود] اما نخستین پادشاه سلسله هخامنشی، مکانی را برای اقامت موقت خود نیاز داشته است. باستان شناسان و متخصصین تاریخ، در فاصله ۲۳۰ متری شمال غرب کاخ بارعام ، بنایی را شناسایی کرده اند که مشخصات یک مجموعه مسکونی را داراست. نام این بنا در تاریخ معاصر، کاخ نشیمن یا کاخ اختصاصی ثبت شده است.
یک تالار در میانه و در ایوان در شرق و غرب آن، معماری این کاخ عظیم را شکل داده اند. تالار با ۳۰ ستون برپا شده است: ایوان شرقی را ۴۰ ستون که در دو ردیف بیست تایی کنار هم قرار گرفته اند سر پا نگه داشته اند و ایوان غربی را دو ردیف ستون و در هر ردیف ۱۲ تا.
هنوز باستان شناسان به دنبال قلمه های بالایی ستون های تالار و سرستون های این بخش می گردند. تاکنون جز ۱۹۰ سانتی متر از ستون ها که بر زمین قرار دارد، نشانه ای از بخش های فوقانی ستون ها پیدا نشده است. بر جرز درگاه این بنا، تصاویری از گذر پادشاهی پارسی نقر شده و بر بالای هر یک نگاشته اند: کوروش، شاه بزرگ هخامنشی.
مسافرینی که از شیراز به اصفهان سفر می کنند، بقایای دیوار سنگی عظیمی را می بینند که همچنان در شمال جلگه پاسارگاد، مشرف به تمام قصرها و بناهای پراکنده در دشت پابرجاست. بر فراز صفحه ای که اینک تنها دیوارهایش بر جای مانده، بناهایی ساخته شده بود که بنا بود مجموعه ای همانند تخت جمشید را شامل شود. مرگ کوروش، گرچه از ارزش های معنوی پاسارگاد نکاست اما موقعیت این مجموعه را از مرکز تمرکز هخامنشیان به محلی عبادی _ سیاسی تغییر داد. تل تخت یا تخت سلیمان نیز که دیگر نمی توانست رقیبی برای مجموعه کاخ های تخت جمشید در ۷۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد باشد، در دوران حکمرانی داریوش به دژ نگهبانی تبدیل شد.
متخصصینی که ویژگی های معماری و ساخت و ساز در دوران های مختلف را بررسی می کنند، از کنار رابطه معماری و طبیعت به سادگی نمی گذرند. باغ ها و بوستان ها، مهم ترین نمونه های قابل تامل ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت به شمار می روند.
سه آتشکده بسیار مهم در دوران ساسانی در ایران وجود داشت که هم اکنون تنها آثاری از آتشکده آذرگشنسب که به نام تخت سلیمان شهرت پیدا کرده، بر جا مانده است. این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود. آتشکده آذرگشنسب در واقع نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. خصوصا پس از خیزش مزدکیان و شکل گیری جنبش آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشکده با عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد. آتشکده آذرگشنسب در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه آنان بر پایتخت کشور نداشتند.
حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود. تا این که در دوران ایلخانان، این مجموعه به عنوان پایتخت ییلاقی حکام مغول مورد استفاده قرار گرفت.
اما پس از سقوط ایلخانان، تخت سلیمان تقریبا متروک شد و به عنوان یک شهرک خدماتی کوچک با امکاناتی نظیر آهنگری، سفال گری و نانوایی مورد استفاده قرار گرفت.
در دوران صفویه دیگر این مجموعه به طور کامل متروک شد و هیچ استفاده ای از آن نشد.
در این منطقه نشانهها و بقایای استقرار از هزاره اول پیش از میلاد تا قرن ۱۱ هجری قمری به چشم میخورد. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی است که ساختمان آتشکده آذرگشنسب در آنجا احداث شد و آتش جاودان آن به مدت ۷ قرن نماد اقتدار آئین
زردتشت محسوب میشد. آتشکده ساسانی آذرگشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد «تخت سلیمان» نام گرفت.
بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن ۴ هجری قمری تعداد اندکی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است.
در دوره ایلخانیان و در زمان حکومت آباقاخان مغول این شهر بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده شد.
بازگویی میراث
قلعه تخت سلیمان با قدمتی ۲ هزار ساله میراث و تاریخ ایران باستان را بازگو میکند. این قلعه به وسعت حدود ۱۰۰۰ متر دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازههای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشکدهها، آبگرم معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای از عجایب این مکان تاریخی است که باستانشناسان و محققان در مورد عمق واقعی آن اطلاعی در دست ندارند. گفته میشود در قعر آب دریاچه، خزاین عظیمی از زیورآلات و اشیای قیمتی وجود دارد که شاهان از ترس دشمن به دریاچه ریختهاند.
آتشکدههای تخت سلیمان نیز به نامهای آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا هر یک برای خود افسانههای شنیدنی دارند. محمد جواد، یکی از مورخان این منطقه در کتاب نگاهی به آذربایجان نوشته است:
آتشکده جاویدان که آذرخوش نیز گفته میشود، به علت اینکه به روی مخازن نفت قرار داشته و همیشه روشن بوده، از آتشکدههای جاویدان محسوب میشده است. در آتشکده آذرگشسب نیز مردم برای رفع مشکلات خود به دعا میپرداختهاند.
آتشکده آناهیتا نیز که ۸ ستون دو متری از آن بجای مانده است، توسط یک هیات مشترک ایرانی ـ آلمانی از دل زمین بیرون آورده شده است.
زندان سلیمان نیز که در ۵۰۰ متری قلعه قرار دارد، بر اساس افسانههای قدیمی محل زندانی دیوهای خطارکار بوده که بر روی کوهی واقع است و در قلعه آن، دهانه بزرگی از یک آتشفشان غعرفعال وجود دارد.
تخت سلیمان و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یکی از مهمترین و مشهورترین مراکز تاریخی و تمدنی کشور ماست که دیرگاهی است روزگاران آبادانی و رونق خود را پشت سر گذاشته و در ایام پیری و دیرینهسالی، در سکوت و خلوت کوهستانهای سرسبز منطقخه افشار به حیات آرام و خسته خود ادامه میدهد.
این مکان تاریخی در ۴۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان تکاب در آذربایجان غربی واقع شده است.
این اثر مهم کمتر از دیگر آثار تاریخی و باستانی ایران مورد توجه و مطالعه محققان و باستانشناسان قرار گرفته و این امر شاید به دلیل بعد مسافت و دور از دسترس بودن آن است.
تخت سلیمان کنونی باقیمانده و قلعه و آثار قصر بزرگ و عمارتهای مخصوص برای سکونت موبدان بوده است که در زمان اشکانیان و ساسانیان در اوج قدرت بود و در نتیجه حمله رومیان و تاخت و تاز عرب و مغول ویران شد.
این مکان تاریخی بدور دریاچهای قرار دارد که با دیوار سنگی محصور و به شکل بیضی ساخته شده که طول آن از شمال به جنوب ۴۰۰ متر و عرض آن از شرق به غرب، ۲۰۰ متر است.
این قلعه دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازهه ای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشکدهها، آبگرمهای معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای، از عجایب این مکان تاریخی است که حدود ۸۰ متر عرض و ۱۲۰ متر طول دارد.
این دریاچه که عمق آن ۱۱۰ متر است، به صورت چشمه جوشانی از طبقات تحتالارضی فوران میکند و طبق محاسبهای که شده در هر ثانیه ۱۰۰ لیتر آب از دل زمین میجوشد.
به گفته کارشناسان، قلعه سلیمان از سمت جنوبی شبیه به یک دروازه قدیمی است که چند دیوار فرو ریخته، سه اتاق بدون سقف داشته و گفته میشود این محل روزی عبادتگاه موبدان به درگاه خداوند بوده است.
به مورخان، آباقان خان مغول ـ نواده چنگز که مسلمان شده بود ـ مسجدی بر روی ویرانههای این قلعه بنا نهاد که بعدها ویران شد.
ستون هفت متری که در ورودیه این قصر قرار دارد متعلق به مکان خسروپرویز بوده که تنها یک ستون از آن باقی مانده و از ۲۰سال پیش داربستهایی برای جلوگیری از از ریزش مجاور این ستون بسته شده است. در برخی قسمتهای این ستون آثار تعمیرات از جمله گچبری مربوط به دوره مغول دیده میشود و گفته میشود این ایوان قصر باستانی شاهان ایران بوده و از نوع ایوان مدائن است.
۹ پله سالم در پای پادگاهی در شمالیترین نقطه تخت سلیمان مشاهده میشود که از آن به عنوان قسمگاه شاهان ساسانی یاد شده است. تنوع کاشیهای اسلامی در تخت سلیمان به قدری است که میتوان آنها را به ردهها و مکاتیب مختلفی تقسیمبندی کرد. از همه مهمتر، نوع زرینفام کتیبهدار و نیز کاشی برجستههای زمینه لاجوردی و فیروزهای زراندود با نقوش حیوانات اساطیری همچون سیمرغ و اژدهاست که در تزئین دیوار کاخها بکار میرفته است.
آتشکدههای تخت سلیمان نیز به نامهای آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا و دو آتسکده عمومی هر کدام برای خود افسانههای شنیدنی دارند. آتشکده آذرگشسب که آتشکده اصلی بوده، دارای چهار ستون، یک گنبد از جنس طلا و فیروزه و دارای هفت ورودی و خروجی بوده که گنبد آن فرو ریخته و تنها در بالای ستونها آثاری از طاقهای هلالی و گچکاری باقی مانده است.
زندان سلیمان با کوه زندان که در فاصله ۵ کیلومتری قلعه قرار دارد و در کمرکش آن آثار معماری هزاره اول قبل از میلاد از سنگ و ملات و ساروج وجود دارد و بر اساس افسانههای قدیمی محل زندانی دیوهای خطاکار بوده که بر روی کوهی واقع است و در قله آن دهانه بزرگی از یک آتشفشان غیرفعال وجود دارد.
ارتفاع این زندان مخوف بیش از ۱۰۰ متر است و بوی گاز تند از درون آن به مشام میرسد.
قلعه باستانی تخت سلیمان دارای دو دروازه اصلی است که یکی در جنوب و دیگری در شمال قرار دارد.
در این منطقه علاوه بر بقایای معماری مربوط به آتشکده آذرگشنسب و تاسیسات معماری دوره ساسانی و آثاری از دوران اسلامی بویژه زمان ایلخانی مغول نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م ملاحظه می شود. اما اوج شکوه و آبادانی تخت مربوط به دوره ساسانی می باشد که ساختمان آتشکده آذرگشنسب در این مکان احداث و بعنوان مهمترین معبد مورد احترام ایرانیان قبل از اسلام نقش بسیار تعیین کننده ای در حیات سیاسی – اجتماعی حکومت ساسانی ایفا می نماید و آتش جاودان آن بمدت ۷ قرن نماد اقتدار آئین زرتشت محسوب می شد.
مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان وسیع ترین تاسیسات مذهبی واجتماعی دوره ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است بقایای آثار معماری این محوطه متعلق به یکی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخر دوره ساسانی در قرن ۶ م بشمار می آید. بطوریکه نقش تخت سلیمان برای حکومت ساسانیان همانند تخت جمشید است برای هخامنشیان . بعد از زوال حکومت ساسانی وپذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز بشدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن ۴ ه .ق تعداد اندکی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان مدتی بعنوان پایتخت تابستانی و تفرجگاه استفاده می شود، بعدا” نیز محل مذکور توسط عامه مردم بصورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوع تا قرن ۱۱ ه.ق. ادامه حیات میدهد.
همانطور که ذکر شده در دوره ساسانی بویژه در زمان خسرو انوشیروان ( ۵۷۹-۵۳۱ میلادی ) و خسرو پرویز توجه خاصی به عمران و آبادانی این محوطه معطوف می گردد، و بعنوان یکی از معابد
بسیار با اهمیت تلقی می شود. آتشکده آذر گشنسب در متون قدیم دارای اسامی متعددی است از جمله به زبان پهلوی گنزک(GANZAK) یا گنجه نامیده می شده، رومیان آنرا گزکا (GAZKA) و اعراب شیز (SHIZ)می گفتند. در زمان ایلخانان بدان ستوریق گفته شده، اما کلمه تخت سلیمان از اسامی متاخر مجموعه میبا شد که عامه مردم بعلت عدم اطلاع ازعملکرداصلی و زمان ساخت آن، با توجه به احادیث و روایت مذهبی در مورد اقتدار حضرت سلیمان ، این امکان را بدان منسوب داشته و بهمین جهت محل یاد شده حالت تقدیس پیدا می کند و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از این محل می دانستند.
از اوایل قرن ۱۹ م به بعد نیز مستشرفین از تخت بازدید و نهایتا” از سال ۱۹۵۹ میلادی ( ۱۳۳۷ شمسی ) مجموعه توسط هیات حفاری آلمانی با نظارت کارشناسان ایرانی به مدت ۲۰ سال مورد کاوش علمی قرار گرفت. بعد از انقلاب اسلامی نیز بلحاظ اهمیت بالای تاریخی – فرهنگی مجموعه و خطراتیکه موجودیت بقایای معماری آثار را تهدید می نمود. در سال ۱۳۷۲ این مکان به عنوان یکی از ده پروژه بزرگ تاریخی – فرهنگی کشور انتخاب وتوسط سازمان میراث فرهنگی کشور عملیات، ساماندهی، (حفاظت،مرمت و پژوهش ) بوسیله کارشناسان سازمان بطور جدی در آن آغاز گردید
و تا کنون هم ادامه دارد.
با این اقدام علاوه بر انجام پاره ای اقدامات اضطراری از نظر حفاظت پژوهش، مرمت و معرفی، در حال حاضر محوطه جهت بازدید علاقه مندان و گردشگران داخل و خارجی آماده شده و سالیانه به تعداد قابل توجهی اقشار مختلف مردم داخلی و خارجی از این مکان بازدید می نمایند.
گنجهای سلیمان در قعر دریاچه مقدس شیز
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ
چنین تیره چرایی ای مبارک تخت رخشنده همانا کز سلیمانت بدزدیدند دیوانش
ناصر خسرو
راه مخلوقان گیری و نیندیشی هیچ دیو بر تخت سلیمان چو سلیمان نشود
سنایی
چون تواند دیو بر تخت سلیمانی نشست
گر سلیمان گم کند در ملک خود خاتم رواست
عطار
این مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستانشناختی و چه به لحاظ ارتباط با مدارک مکتوب تاریخی و اسطورهای در شمال و غرب ایران کاملا منحصربهفرد است. هماینک در این مجموعه آثاری از اوایل دوره ساسانی تا دوره ایلخانان مغول شناسایی شده است. لیکن از آنجایی که تاریخ نظری این مجموعه به دوره هخامنشی و اشکانی میرسد، بیتردید در صورت ادامه حفاری، آثار مهمی از دورههای پیش از ساسانی در این محل کشف خواهد شد.
بخش طبیعی مجموعه تختسلیمان متشکل از یک کوه آهکی است که در قله آن چشمه بسیار بزرگی (با دریاچهای به قطر حدود ۱۰۰ متر) وجود دارد. این کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکی موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته است. هماینک در اطراف کوه تختسلیمان چندین تپه کوچک از این نوع در اطراف چشمههای آهکی در حال شکلگیری است. کوه بلند زندانسلیمان نیز یکی از همین کوههای رسوبی است که در پنج کیلومتری تختسلیمان هزاران سال پیش شکل گرفته است. (البته در حال حاضر چشمهی بهوجودآورنده این کوه و دریاچه آن خشک شده است). بنابراین روند شکلگیری کوههای رسوبی در منطقه تختسلیمان امری طبیعی و مربوط به شکل خاص زمین و نوع املاح موجود در آب چشمههای منطقه است. مسئله مهم این است که بنا به گفته ((رودلف ناومان)) بپذیریم ((قشر رسوبات آهکی انباشتهشده چشمهها جوانتر از ساختار درهای هستند که اکنون جزیی از آن شدهاند)).
چشمه تختسلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن کرده و بهتدریج بر اثر لعاب حاصل از آهک موجود در آب آن، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده که آب چشمه گلدانی در پیرامون خود بسازد بهنحوی که هماینک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود ۶۲ متر میرسد. با توجه به این که ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تا کنون، یعنی در طول ۱۴۰۰ سال گذشته ۱۲/۵متر افزایش یافته است، میتوان گفت: به ارتفاع گلدان دریاچه تقریبا سال ۸/۵میلیمتر افزوده شده است. این افزایش ارتفاع از سه طریق ممکن بودهاست:
اول اینکه بهتدریج و لایهبهلایه انجام شده باشد. دیگر اینکه هر چند سال دریاچه فوران کرده و ناگهان افزایش سریعی در رسوبات رخ داده باشد. حالت ممکن دیگر ایناست که هر دوی این اشکال اتفاق افتاده باشد. یعنی در شرایط معمولی رسوب بهوجودآمده کمتر از ۵/۸میلیمتر در سال بوده، اما این کمبود در فورانهای ادواری جبران شده است. وجود لایههای رسوب نازک در بقایای سنگهای کوه زندانسلیمان، موید فرضیه اول است، چرا که در غیر اینصورت لایهگذاری میبایست بهصورت عمودی و به شکل ریزش اشک در دامنه کوه صورت گیرد، درحالیکه لایهگذاری شکل کاملا افقی دارد. از دیگر سو، لایههای ضخیمی که بخشی از آثار دوران ساسانی را در تختسلیمان دربرگرفته، فرضیه دوم را ثابت میکند. البته ممکن است خاک فوق بهصورت مصنوعی ریخته شده باشد تا آثار مقدس از دستبرد دشمنان مصون بمانند. با توجه به مجموع عوامل فوق
بهنظر میرسد که اتفاق سوم افتاده باشد، یعنی هم رسوبگذاری ادواری و هم فوران ناگهانی.
این واقعیت که ارتفاع مجموعه تختسلیمان از خطالقعر محیطی که در آن قرار دارد ۶۲متر یعنی برابر عمق دریاچه است، ثابت میکند که کف دریاچه بهوسیله املاح آهکی رسوبگذاری نشده و در طول سالهای شکلگیری آن ثابت بوده است. بنابراین در صورتیکه اشیایی در طول تاریخ به داخل دریاچه پرت شده باشد، در داخل گلولای کف دریاچه مدفون نشده و از طریق غواصی قابل کشف است. در این مورد تنها ناحیه لبه دور کف دریاچه استثنا است، همانطور که در مقطع اراضی
ارایهشده ملاحظه میگردد، لبه بالایی دریاچه دارای پیشرفتگی نازکی در داخل آب است، اما باقی دیواره دریاچه کاملا عمودی است. از این بابت مشخص است که در ادوار مختلف، لبه اضافی دریاچه بهتدریج شکل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و بههمین دلیل شکسته و به داخل دریاچه افتاده است. بنابراین عمق ناحیه داخلی دریاچه همان ۶۲متر اولیه باقی مانده، لیکن نواحی حاشیهای کف آن شیب پیدا کرده است. ارتفاع این شیب بین ۴۶ تا۴۹ متر است. از دیگر سو اگر بدیهی بدانیم که ریختن اشیاء تاریخی در داخل دریاچه از ساحل آن رخ داده باشد، این اشیاء میبایست
در حاشیه محیط دایره کف دریاچه افتاده باشند. بنابراین بهنظر میرسد که کشف منوط به لایروبی بخش حاشیهای کف دریاچه و برداشت مثلثی از خاک به ارتفاع حدود ده الی پانزده متر است. این لایروبی میبایست تا عمق ۶۲متری ادامه یابد بهشکلی که کف حاشیه دریاچه همسطح مناطق مرکزی آن شود.
سوال مهم این است که نتایج چنین عملیاتی چه میتواند باشد و انتظار پیداکردن چه اشیایی را در کف دریاچه داریم؟ اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز میگردد. طبق این گزارش کورش، پس از اینکه بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران آورد و در مکانی بهنام ((بارن ، نزدیک همدان)) اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را بهعنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت (۵۴۷ قبل از میلاد).
کروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولین پادشاهی است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازهای بود که هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه میکنند. بنابراین این درصورتیکه افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به اینکه در هیچ دورهای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته،میتوان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.
در دوره اشکانی نیز چندین گزارش از جنگهای بین امپراتوری روم و پادشاهی اشکانی گزارش شده است. بر طبق یکی از این گزارشات، داستان تاریخی کلئوپاترا و آنتونی در تاریخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومی ((آنتونیو))، در سال ۳۶قبل از میلاد به محاصره قلعه گنزک پرداخت. در جریان این محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس میکردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشکده و معبد ناهید را به داخل دریاچه میانداختند. بنابراین میتوان امیدوار بود که مقدار زیادی از نذورات دوره اشکانی در کف دریاچه موجود باشد.
در دوره ساسانی نیز دستکم یکبار قلعه تختسلیمان بهوسیله نیروهای روم شرقی به اشغال درآمده است. برطبق این گزارش در جریان جنگهای خسروپرویز با ((هراکلیوس))، پادشاه روم، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمیآید (۶۲۴میلادی) گمان میرود که موبدان آتشکده پیش از تصرف قلعه بهوسیله نیروهای متخاصم نذورات و گنجهای موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در این صورت مقادیر زیادی اشیاء قیمتی دوره ساسانی نیز در کف دریاچه قابل اکتشاف است.
در جریان جنگهای صدر اسلام و تصرف ایران بهوسیله اعراب نیز قلعه به محاصره نیروهای اعزامی از طرف عمر خلیفه دوم درمیآید. بنابر گزارش منابع تاریخی ساکنان قلعه بهشرط اینکه اجازه انجام مراسم مذهبی و بهخصوص رقصهای آیینی خود را داشته باشند، با قبول جزیه اقدام به صلح میکنند. بعدها از انتقال آتش مقدس سخنی بهمیان نیامده و بعید نیست که این گنجها نیز به قعر دریاچه ریخته شده باشند. بهخصوص که از نگاه موبدان زرتشتی این دریاچه متعلق به ناهید (الهه مادر) بوده است. بنابراین ریختن اشیاء نذری به داخل آن اصولا بهمنظور حفظ این اشیاء بهوسیله صاحب آن تلقی میشده و جایز و مباح بوده است.
اگرچه گزارشهایی دال بر استفاده از این قلعه در دوره خلفای عباسی در دست است، لیکن تختسلیمان در این زمان از اهمیت زیادی برخوردار نبوده است. بعدها در دوره پادشاهی ایلخانان مغول در زمان ((آباقاخان)) ، دومین پادشاه این سلسله و برادرزاده هلاکوخان (۶۸۰تا۶۶۳ قمری) ، قصر و عمارتی در کنار این دریاچه بنا گردید. خوشبختانه امرای مغول آثار ساسانی را تخریب نکردند و ساختمانهای خود را در کنار و یا برروی این آثار بنا نمودند. از همینرو در حال حاضر بخشی از آثار دوره ساسانی در زیر آثار دوره ایلخانی مدفون است. وجود یا عدم وجود چنین آثاری را میتوان با حفر گمانههای آزمایشی معلوم کرد. باید توجه داشت که عمق این گمانهها دستکم میبایست ۵/۱۲متر از سطح دریاچه باشد. در صورت وجود آثار قدیمیتر، بایسته است که آثار ایلخانی به نقاطی که حفاری به کف رسیده (بخشی از جنوب مجموعه) انتقال یافته و بازسازی شوند. آن
گاه نسبت به حفاری زیر آن اقدام گردد.
با توجه به مجموعه موارد فوق بیتردید کاوش در دریاچه تختسلیمان بسیار بااهمیت است و میبایست بهعنوان یک اقدام ملی در دستور کار سازمانهای مربوط و بهخصوص میراث فرهنگی قرار گیرد. در بیان ارزش سرمایهگذاری در حفریات تختسلیمان همین بس که اولین سرمایهگذاری انجامشده در این مورد بهوسیله بانک ((بورگهارت و بروکلشن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و کاملا جنبه اقتصادی داشته است. در حال حاضر مهمترین مشکلی که در جهت انجام این مهم وجود دارد عبارت از عمق زیاد دریاچه است که غواصی در آن را غیرممکن میکند. در تلاشهایی که بهوسیله هیاتهای کاوش اروپایی انجام شد هیچ غواصی نتوانست در عمق بیش از ۳۲متر غور کند و غواصی در عمق ۶۲متری دریاچه عملا غیرممکن مینماید. چرا که فشار آب داخل آن بسیار زیاد و همچنین آب دارای ملح غلیظ و سنگین است.
بهنظر میرسد که بهترین روش برای کاوش در قعر دریاچه تخلیه موقت آب آن باشد. این کار از دو طریق ممکن است: اول اینکه بهوسیله پمپهای شناور قوی با دبی بیشتر از فوران چشمه به تخلیه آن بپردازند. طبق برآورد انجامشده در هر ثانیه حدود ۱۰۰لیتر آب از چشمه کف دریاچه فوران میکند. دیگر اینکه بهوسیله حفر تونلی افقی از حاشیه تپه تختسلیمان آب دریاچه را تخلیه و پس از انجام عملیات کاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. بهنظر میرسد راه حل دوم ساده و عملی باشد. طول این تونل با توجه به نقشه توپوگرافی منطقه میبایست حدود ۲۰۰متر درنظرگرفته شود. چرا که مقطع باریک تخت ۳۲۰متر است که نصف آن ۱۶۰متر میشود، از این مقدار نیز باید ۵۰متر (شعاع دایره دریاچه) کم شود. عرض تپه پیرامون دیوارهای قلعه نیز کمتر از ۱۰۰متر است.
بنابراین با حفر کمتر از ۲۰۰متر تونل افقی میتوان نسبت به تخلیه آب دریاچه اقدام کرد. راه حل سوم تلفیق دو راه حل فوق است، یعنی استفاده از تونل افقی و پمپهای شناور در یک زمان، به این ترتیب میتوان با هزینه و زمان کمتری به نتیجه رسید. در ضمن پیشنهاد میشود که با استفاده از زیردریاییهای اکتشافی کوچک (یکنفره) پیش از شروع عملیات کاوش، کف دریاچه بهدقت مورد بازبینی و نقشهبرداری قرار گیرد. استفاده از دوربینهای زیرآبی دارای پروژکتور و کنترل از راه دور نیز برای انجام این مقصود مفید خواهد بود. هزینه این عملیات نیز چندان زیاد بهنظر نمیرسد، کافی است که امتیاز تهیه گزارش به موسسات تحقیقات بینالمللی جغرافیا (مانند نشریه ناشنال جغرافی) داده شود تا ایشان نسبت به اعزام هیات اکتشافی و دوربین و زیردریایی اقدام کنند.
پیش از این نیز هیات کاوش آلمانی از دوربین تلویزیونی و همچنین چنگک برای درآوردن اشیاء باستانی از زیر آب دریاچه استفاده کردهاند، اما در گزارش هیات درباره موفقیت یا عدم موفقیت این کار حرفی زده نشده است. چهبسا که نخواستهاند ایرانیان از نتیجه کاوش کف دریاچه باخبر شوند. در جریان این کاوش، سطح کف دریاچه دارای ناهمواری زیادی گزارش شده است. از آنجایی که کف دریاچه زندانسلیمان کاملا مسطح است بهنظر میرسد که ناهمواری گزارششده مربوط به آثار تاریخی بیشماری باشد که در کف دریاچه افتاده است. هیات آلمانی تلاش کرد که بهوسیله چنگک به درآوردن آثار از کف دریاچه اقدام نماید اما دو عدد از چنگکها شکست و ظاهرا موفقیتی کسب نشد؟
خلاصه اینکه مجموعه تاریخی تختسلیمان از نظر وجود آثار باستانی با دارابودن آثار چندین دوره تمدنی کاملا غنی است و از نظر اسطورهشناسی نیز سرشار از مطالب جاذبی است که نظر هر صاحبذوقی را به خود جلب میکند. تاریخ این مجموعه نیز با تاریخ ایرانیان، ایتالیاییها، یهود، مسیحیان و مغول ارتباط تنگاتنگی دارد. از دید اقتصادی نیز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنجهایی که قطعا در کف دریاچه مدفون است، کاوش در تختسلیمان کاملا مقرون بهصرفه بهنظر میرسد. اگرچه در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی در حال کاوش در منطقه است اما حجم این عملیات بهقدری کم است که به قولی سیصد سال طول خواهد کشید …؟
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 