فایل ورد کامل مقاله مسکن و معماری؛ بررسی علمی نقش طراحی و ساخت در ارتقای کیفیت زندگی شهری


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
7 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله مسکن و معماری؛ بررسی علمی نقش طراحی و ساخت در ارتقای کیفیت زندگی شهری دارای ۴۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله مسکن و معماری؛ بررسی علمی نقش طراحی و ساخت در ارتقای کیفیت زندگی شهری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله مسکن و معماری؛ بررسی علمی نقش طراحی و ساخت در ارتقای کیفیت زندگی شهری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله مسکن و معماری؛ بررسی علمی نقش طراحی و ساخت در ارتقای کیفیت زندگی شهری :

مسکن و معماری

مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح

می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.

خانه قبل از هر چیز فضا و مکانی درونی است و البته در رابطه با بیرون، کوچه و خیابان و زمین و آسمان و طبیعت و همه هستی، اما آنچه که به آن معنا می دهد«سکونت» و پناه گرفتن در مامنی است که پیوند خاطره و خیال است و القاء کننده آرامشی که در آن خیالاتمان را مرور می کنیم. خیالاتی بر پایه ارزشهایی تاثیر گذار بر آدمی، که پویش را در آدمی بر می انگیزد و او را به ادامه و استمرار توصیه می کند. هر چه خانه تو در تو تر باشد و با گوشه های رنج، ماجاء و مامن مناسب تری برای سکونت خاطره است.
مجموعه حاضر مطالعات مربوطه به مجموعه مسکونی واقع در میدان فردوسی مشهد

می باشد. که در آن ابتدا با بررسی تعریف خانه و مفهوم سکونت سعی شده تا نکات مهم در این زمینه که گاه مورد توجه قرار می گیرد مشخص می شود و مبانی نظری کاربر براساس آن شکل گیرد و در ادامه با توجه به رابطه تعامل مسکن و افراد خانواده بر هم به بررسی و شناخت سنا پیدایش و سیر تحول و ویژگی های مسکن پرداخته شده است و از آن چه پروژه مورد نظر نیازها و دیدگاههای آنان با هم مقایسه شود.

در انتها با توجه به مفاهیم به دست آمده و بررسی های انجام شده بر روی سایت مورد نظر طرحهای پیشنهادی شکل گرفته است و مطالعات سازه ای و راه کارهای موجود در این خصوص ارائه شده است.
روند پژوهش(تحقیقات)
در این پروژه یک مجموعه مسکونی به گونه ای که بیشترین امکانات را در طول زمان در یک مکان فراهم آورده مورد نظر بوده است. در روش طراحی خطوط اصلی سایت، بررسی نقاط مهم سایت و محورهای تاثیرگذار و ویژگی اصلی یک مبنای مسکونی و باورهای یک فرد از یک مبنای مسکونی در دستور کار طراحی قرار گرفته است.

با توجه به اینکه مجموعه مورد استفاده اقشار مختلف قرار میبایستی نیازها و تمایلات آنها پاسخ داده شود در این راستا با توزیع فرمهای نظرسنجی در بین افراد و بررسی نظرات آنها مبانی کلی کار مشخص هستند توجه به فضای سبز باز، حرکتها و چرخشها. مسیرهای حد پیاده دید و منظر مناسب و نحوه دسترسی به مجموعه از نکات مهمی بودند که در طراحی مدنظر قرار گرفته. ابزار مورد استفاده در طراحی، کتابهای موجود و مقالات و نشریات سازمانها و ادارات است که توجه به استانداردهای موجود حداقل های مورد نیاز و ابعاد فضاها پیش بینی شده است.
اهمیت موضوع:
در میان فضاهای معماری، مسکن اولین نیازی بود که در ذهن انسان جای گرفت. توجه انسان اولیه به مسکن تنها به دلیل رفع نیاز به سرپناه و ایجاد فضای امن بوده است ولی به تدریج کسب آسایش بیشتر از نظر فیزیکی و روانی در راستای پیشرفت انسان در طول تاریخ به عنوان اولویتهای بعدی مطرح شدند بدین ترتیب می توان گفت مسکن با اهمیت ترین فضای معماری در میان فضاهای مختلف هم از نظر پیشینه تاریخی و هم از نظر مدت حضور در آن برای بشر بوده است.

خانه ها در کنار هم هسته اولیه شهرها را تشکیل می دهند و دیگر عناصر شهری به عنوان فضای هدماتی وابسته به آن مطرح می شوند.
بنابراین مسکن در معنای فضای زندگی باید به تمام ابعاد فیزیکی و روانی انسان پاسخ دهد چرا که الگوهای رفتاری اعضای جامعه از روحیه حاکم بر فضای زندگیشان نشات
می گیرند.

آنچه موجب شاخص شدن یک فضای معمار از می شود توجه به همین تعریف موضوع است که خانه را از طراحی براساس روشهای ساخت و استانداردها خارج کرده و مفاهیم جدیدتر و عمیق تری را ارائه می دهد. به طوری که مفهوم مسکن در هر زمان و مکان، با توجه به نیاز و روحیات مخاطبان خود تغییر و تحول یافته است.
مفهوم سکونت:

سکونت را می توان بیانگر تعیین موقعیت و احراز هویت دانست. بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین انسان و محیطی موزون که این پیوند از تلاش برای هویت یافتن معینی به مکانی احساس تعلق داشتن ناشی می شود بدین ترتیب انسان زمانی به خود وقوف می یابد که مسکن گزیند و در نتیجه هستی خود را در جهان تثبیت کرده باشد. بنابراین سکنی گزیدن هدف و مقصود ساختن را نشان می دهد.

ساختن تنها وسیله ای برای سکونت کردن به معنای پناه گرفتن نیست بلکه به نحوه ی خودی پیش از همه چیز سکونت کردن است. رابطه انسان با مکان و به تبع آن با فضا ویژگی های سکنی گزیدن است هنگامیکه به ارتباط مکان و فضا و انسان می اندیشیم فوری بر ماهیت چیزهایی که مکان هستند و ما آنها را ساختمان می نمایم پرتو می افکند.
مکان انسان را می پذیرد و به آن استقرار می بخشد. مکان به دو معنی برای انسان مکان
می سازد. پذیرفتن و استقرار بخشیدن که این دو به یکدیگر وابسته اند. مکان به عنوان یک فضا سازی دوگانه یک سرپناه به شمار می رود و برای انسان یک مسکن و جایگاه سکنی گزیدن است.

این مکان های زندگی است که انسانها را پناه می دهد و مسکن شمرده می شود اگر چه به طور مسلم خانه های مسکونی در معنای محدود آن نباشند، ایجاد چنین مکانهایی ساختن است و ساختن چون چیزها را به عنوان اماکن تولید می کند به ماهیت فضاها و منشا سرقت فضا نزدیکتر است تا به هندسه و ریاضیات بناهای اصیل به سکنی گزیدن شکل می دهند و سکنی گزیدن برای حضور بناها مکان ایجاد می کند و ساختن فراهم آوردن زمینه سکنی گزیدن است و این است ماهیت ساختن ما فقط آنگاه می توانیم باشیم که سکنی گزینیم و برای سکنی گزیدن هم ساختن و فکر کردن هر یک به گونه ای خاص خود اجتناب ناپذیر به نظر می رسند.

از روزگاران کهن تاکنون مسکن مکانی بوده که با تامین آن انسان به«بودن» دست یافته است و در این بودن هستی و زندگی را تجربه کرده است و چون هستی در حال شدن است نحوه نگرش به هستی نوع بودن و شکل سکونت را رقم می زند و از پذیرش خبری هستی به نیستی تا به این باور که از هستی به نیستی، آنی از شدن است و هستی جاودانی است. شکل های متفاوتی از مسکن را تجربه کرده ایم بنابراین انسان با سکونت به بودن دست یافته و سکونت چگونگی بودن را معنی کرده است.
انسان جهان ماقبل صنعتی به لحاظ دگرگونی های اندک آن جهان در طول سالیان دراز شدنی آرام را تجربه می کرد و در این آرامش بر آن بود که سکونت خویشتن را برای بودنی جاودانی شکل بخشد.

خشتهایش را محکم بر هم می نهاد و سنگهایش را استوار بر هم قرار می داد. در جهان ایستایی او همه چیز لایتغیر می نمود و مسکن نیز چنین مکانی بود برای هستی یافتن چندین نسل، نسلهایی که کماکان بر سنت پدران خویش می رفتند. دگرگونی حادث شده از انقلاب صنعتی نه تنها چارچوب کهن زیست و تولید را بر هم زد بلکه جهانی را سبب گردید که شدن در آن بس شتابان است.

نیروهای گسلنده این انقلاب و خیزشها و موجهای پیاپی آن نوعی دیگر از بودن را طلب می کند و به تبع آن شکلی دیگر از سکونت را. انسان این جهان نوعی دیگر از چادر نشینی را تجربه می کند بی آنکه سازمان اجتماعی آنرا شکل بخشیده باشد.

اگر در روزگار چادرنشینی، نخستین امکان انتخاب مکان را می داشت این مکان اکنون از او سلب شده و همانگونه که مفهوم«بودن» در نحوه سکونت چادرنشینی سخت می شود امروز نیز این مفهوم ناتوان جلوه می کند الزامات شیوه زیست و تولید صنعتی حکم به آن تعیین کننده شکلی از سکونت می گردد که دست یابی به بودن در آن اگر نه هیچ که معنای بس کمرنگی می یابد و هستی یافتن به هیچ می رسد ولی از آن جا که بودن یکی از نیازهای اولیه انسان است تلاش برای یافتن مکانی که این امر در آن تحقق یابد یکی از خواستهای انسان معاصر می گردد. از حرکتهایی که به نوعی آرام صورت می پذیرد و

می توان به این دست یافت که انسان معاصر نیز برآن است که با سکونت گرفتن در مکانی شایسته بودن خویش را تجربه کند. در سنت دینی حضور انسان بر روی زمین سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین به انسان هدیه شده بود با شب، همسر، زمین آبی که در دسترس باشد و ابرای که چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه ها شده است.

اشتیاق، سکونت، معماری:
«مسکن» محل سکونت فضای زندگی خصوصی و در زبان محاوره و روزمره خانه است معنایی حساس این اصطلاح با«خانه شخصی» متفاوت است که براساس اراده و تمایلات صاحب آن شکل گرفته است. مسکن بحث گسترده تری است که با اقتصاد، سیاست و فناوری ارتباطی مستقیم دارد. در طراحی مسکن عوامل زیادی دخیل هستند که راه را بر خلاقیت و احساسات می بندند.
صرفه جویی در مصرف انرژی، مقررات زلزله، ساختمان شهرسازی، آتش سوزی، بهداشت استاندارد تولید انبوه شبکه بهینه سازی و تاسیسات، ابعاد مشخص فضاء، سطوح پنجره ها، شکل پلکان و راهروها و صدها مسئله دیگر معماران را به سوی اتخاذ راه حلهای از پیش تعیین شده سوق می دهند.

راه حلهایی که از واکنش خارج از اراده مجموعه عوامل مستقل تعیین کننده پروژه بوجود می آیند و مستقل از امیال طراحان، بهره برداران، سازندگان و سفارش دهندگان کار تحقق می یابد به جز در مواردی خاص که اراده قوی اقتصادی با مدیریتی پشتوانه کار طراحی باشد عموما همین بند از بند گسیخته جایگزین طراح و تعیین کننده انتخابهای فرمال پروژه است.
در شرایط فعلی عامل سوداگری ساختمانی نیز که ارزشها را فدای قیمت و سود آسان
می کند فعال است و در تقابل مخرب با معیارهای فنی و اقتصادی ملغمه ای بوجود

می آورد که فقط از ناچاری محل سکونت نامیده می شود.
این مسکنی نیست که انسان با میل و رغبت در آن زندگی کند و به آن باز گردد. این گونه مسکن کاذب، خریده و اشغال می شود ولی هرگز به لحاظ حسی و عاطفی تصرف
نمی شود و انسان هویت خود را در آن باز نمی یابد. کودکان در نقاشیهای خود با سعی فراوان خانه هایی تصویر می کنند که از غریزه طبیعی آن ها ناشی شده است و درک آنها را از مفهوم سکونت، مرکز، مبدا و مرجع زندگی نشان می دهد.

بیشتر این تصاویر خانه ای نیست که کودکان در آن زندگی می کنند بیشتر خانه ها تبلور تمایلات نامرئی و غیر قابل توصیف بزرگسالان نیستند.
طرح مسکن را می توان ناشی از تمایلات شخصی معمار یا سازنده بنا نیز دانست و اراده جمع نیز، که فرضا در ضوابط و معیارهای ساختمانی تبلور بیابند و به طور غیرمستقیم در طرح مسکن تاثیر بگذارند از آن چنان مسیرهای پیچ در پیچ اداری عبور می کنند در نهایت نقش موثر و دلخواهی را در شکل گیری مسکن ایفا نمی کند. اگر یک لحظه عادت چشم را فراموش کنیم و به اطراف خود نگاه کنیم در خواهیم یافت که در این عرصه بی کران ساختمانهای زشت یکسان و در عین حال متفاوت چیزی وجود ندارد که ما را به خود جلب کند.

یکی از مسائل بسیار اساسی که اغلب در برنامه ریزی های مسکن از قلم می افتد میل طبیعی انسان به سکونت به عنوان یک عامل تعیین کننده در انتخابهای معمارانه و رابطه مستقیم با میل غریزی ساختن و اشتیاق به کار معماری است. سکونت یک نیاز دیرینه است همچنان که زنده ماندن، غذا خوردن و زندگی اجتماعی این گونه هستند انسان به طور غریزی کارهای غروری زندگی خود را تحت فرمان اشتیاق انجام می دهد حتی نیازهای فرهنگی نظیر آموختن خواندن، نوشتن، نقاشی و بازدید موزه، گوش کردن به موسیقی یا نواختن ساز نیز با محرکه اشتیاق صورت می گیرد در یک زندگی سالم و طبیعی حتی فعالیت کاری، آشپزی، پیاده روی و رانندگی نیز با میل و علاقه انجام می شود.

در پس هر اشتیاق همواره یک ضرورت یا یک نیاز وجود دارد.
خانه مکانی است که در آن بخش مهمی از فعالیتهای ضروری انسان که با اشتیاق سر و کار دارند اتفاق می افتد توجه به میل زیستن در فضای معماری و تجربه جلوه های جذاب آن از یاد رفته است. در دوره شکوفایی معماری هم معماران و هم مردم در این اشتیاق مهم بودند و خصوصا سفارش دهندگان ساختمان پا به پای معلمان در ماجرای طراحی شرکت می کردند.

امروز اشتیاق معماران به طراحی و اشتیاق بهره برداران به سکونت سرکوب شده است. نتیجه معماری نیم بعدی که بیشتر اوقات هم طراح و هم مردم از آن راضی نیستند. البته اشتیاق و ارضای آن دو مسئله جداگانه هستند و همچنان که ویتروبوگرگوئی
می گوید:«فقط فرآیند طراحی است که این دو را به هم پیوند می دهد.»

اشتیاق به بیان اشتیاق از طریق معماری بسیار اهمیت دارد. وقتی نیازهای اولیه مانند نیاز به داشتن سرپناه تامین شوند دامنه اشتیاق گسترش می یابد و به دامنه هنر کشیده می شود. جامعه امروزی به سوی تامین وسایل و امکانات و پیشرفت فنی اشیای زندگی پیش از حد نیاز حرکت می کند. ساعتی که بر مچ می بندد بیش از حد نیاز دقیق است اتومبیلی که سوار می شویم می تواند سریعتر از حد نیاز حرکت کند و تلفن همراهی که می خریم بیش از حوصله ی ما امکانات و گزینه های فنی دارد. خانه ی خود را از وسایلی پر
کرده ایم که ۳۰ سال پیش از این حتی در تصور نمی گنجد.

در چنین جامعه ای به گفته دمارنی جامعه شناس ایتالیایی زیبایی شناسی مهم ترین عامل تعیین کننده رفاه است. امروز ساعت مچی خود را نه برای دقت بلکه به دلیل طرح ویژه آن می خریم و این کار را از روی اشتیاق و نه صرفا از روی ضرورت انجام می دهیم.
اگر چه جامعه ما و بسیاری از جوامع بشری به حدی از رفاه نرسیده اند که همه انتخابهای آن از توجه به زیبایی تاثیر بپذیرد. هنگام ساختن یک ساختمان هر چند اقتصادی، توجه به غریزه طبیعی انسان در اشتیاق به سکونت و محل زیست اصلی است که نباید فدای کم توجهی و جلوتر از آن سوداگری ساختمانی شود.

مسلم اینکه کیفیت خاسته بسیار مهمی است که در کار معماری از بحث اشتیاق تفکیک ناپذیر است مخاطب معماری فقط کاری را می پذیرد که نخست طراح از آن راضی باشد اشتیاق امری غریزی است ولی شکل تبلور آن را فرهنگ تعیین می کند و در معماری طراحان وظیفه پیشبرد مفاهیم فرهنگی و زیبایی شناسی را بر عهده دارند.
طراح با عمل طراحی، در مقابل فرهنگ در مقیاس محلی یا جهانی واکنش نشان می دهد. این واکنش می تواند در جهت پذیرش و برجسته کردن ارزشهای زیبایی شناسی نهفته در شرایط موجود باشد. به عنوان کردن مفاهیم جدید منحصر شود یا گزینه ای در تضاد با متن ساختمانی و فرهنگی موجود ارائه کند.
در هر صورت اشتیاق عامل تعیین کننده ای در انتخابهای معمارانه است.

دانیل لیبسکنبد در کار خود به سه عامل مهم اشتیاق، روش دایره اشاره می کند. به نظر او بین این سه موضوع فاصله ای وجود دارد که هرگز طی نمی شود. زیرا هر یک از قضا متفاوتی نتیجه می شوند.
اشتیاق به آرزوی شخصی طراح در تبلور بخشیدن به یک تصور، رساندن یک پیام، از خود به جای گذاشتن اثری بر صفحه یا به انجام رساندن تجربه ای جدید مربوط می شود.
ایده، جهشی شهودی است که مستقل از اراده و حتی میل طراح به وقوع می پیوندد و روش یک فن است که از طریق آموزش و تجربه حاصل می شود.
به طور کلی لزومی ندارد همواره فاصله بین این سه عامل طی شود و کار معماری به وحدتی مطلق برسد چنین وحدتی هرگز وجود ندارد و حتی مهم ترین شاهکارهای تناقض هایی آشکار دارند که از چندگانگی عوامل موثر بر طراحی و اجرا نشات
می گیرند.

عوامل وحدت دهنده اشتیاق، ایده و روش را به هم مربوط می کنند دو عامل مهم به شرح زیر هستند:
الف: اثر به مشابه موجودی مستقل که گویی میلی درونی به دگرگونی در آن وجود دارد.
میکل آنژ معتقد است مجسمه سازی خلق یک اثر جدید نیست بلکه آزاد کردن فرمی است که درون سنگ اسیر است. او با دیدن یک تخته سنگ می توانست تصور کند چه شکلی می تواند از درون حجم نامنظم سنگ بیرون آید و به بهترین وجه با موضوع کار و فرم سنگ هماهنگ شود.
نویسنده پیش از این که نوشته را آغاز کند ایده ای در سر دارد پس از شروع کار، خود متن نویسنده را هدایت می کند. هر اثر معماری سزاوار این نام، مشخصات و شرایطی دارد که ایده ها و شوق اولیه را در جهت مشخصی راهنمایی می کنند.

ب: توجه به اشتیاق مخاطب معماری.
هنر زمانی به ضرورت تبدیل می شود که در مخاطب خود اشتیاقی برانگیزد. معماری نباید از موقعیت ممتاز خود نسبت به دیگر هنرها در ارتباط با ضرورت عملی خود سوء استفاده کند.
یک گالری هنری را که اگر دوست نداشته باشید معنی نمی بینید ولی معماری اینگونه نیست از خیابان چه زشت و چه زیبا اجبارا عبور می کنیم. توجه به نیروهای درونی هر اثر و در نظر گرفتن آنچه می تواند مخاطب معماری را به شوق آورد می توانند تضادها و کثرت داده های یک پروژه را در جهتی مشخص هدایت کنند.

در این جا سعی شد اشتیاق که ظاهرا از جنس موضوعات معماری نیست به بحث گذاشته شود و نقش تعیین کننده ای آن در طراحی و ایجاد معماری مورد اکید قرار گیرد.
اقلیم، مصالح، تکنولوژی، اقتصاد با مذهب صرفا تاثیر گذار بر فرم و در عوض عوامل اجتماعی و فرهنگی تعیین کننده فرم خانه هستند.
انبوه سازی و شهرک سازی های و راه حل آزمایشی سکونت در کشور ما فاقد هر گونه دیدگاه فرهنگی و اجتماعی بوده و حتی با آن بیگانه اند و در نتیجه مسکن سازی در ایران به خودی خود فعالیتی هویت زدا و تخریب کننده فرهنگ و زندگی اجتماعی ما است.
منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی:

بخش مهمی از تاریخ شهر و شهرسازی متوجه رفتار انسانی است. به گونه ای که با بررسی منشا فرهنگی مجتمع های زیستی در می یابیم که شکل گیری آنها براساس الگوهای رفتاری انسان صورت پذیرفته است و بسیاری از محیطهای مصنوع ما براساس فرهنگ و رسوم مردم شکل گرفته اند.

حتی عناصر طراحی شده در شهرها چون آکروپلیس تنها در رابطه با و زمینه محلی آن در میان سایر فضاهای موجود قابل شناخت است.
در بررسی مجتمع های زیستی از نظر تاریخی با گسترش نمونه قابل مطالعه در فضا و زمان امکان یافتن نظمی در بی نظمی و دریافت تمایزات بیشتر خواهد بود.
به این ترتیب الگوها و روابط بصورت ساده تری در خواهند آمد و در صورت شناخت علل و شیوه های متفاوت در می یابیم که فرمهای به ظاهر نامربوط در واقع یکی هستند و با سیر تفکر مشابهی به یک نتیجه رسیده اند.
علت وجود اختلال در فرم و ساخت مجتمع ها زیستی وجود اختلاف نظر در میزان اهمیت مکانها در جوامع مختلف است که از تفاوت فرهنگها نشات می گیرد بطوریکه شهرهای امریکایی باز و بی پایان و شهرهای اسلامی دارای ساخت مشخص و بسته هستند. چرا که در جوامع امریکایی تحرک و جابجایی دارای ارزش والایی هستند و برخلاف آن در شهرهای اسلامی محدودیت حرکت و کنترل رفتار مورد توجه است.

بنابراین محیطهای به ظاهر بی نظم و گیج کننده به طور اتفاقی بوجود نیامده بلکه معمولا بیانگر ساختی شخصی براساس طرح و نظم اجتماعی خاص می باشد.
در میان فرهنگهای مختلف برای پیدایش یک مجتمع زیستی وجود عناصر مختلفی از قبیل ورزشگاه، بازار، مسجد یا معبد و; ضروری است که وجود آنها در کنار هم منجر به پیدایش یک مجتمع زیستی یا شهر می شود که عملکرد خاص آن نظم بخشیدن به یک محدوده و ایجاد فضای مفید می باشد.

بنابراین این محیطهای مصنوع به ناگاه بوجود نیامده بلکه به تدریج و با گسترش حوزه نفوذ خود در اطراف شکل یافته اند و سیر تحولی از نظام مسکن مجتمع زیستی به مجتمع زیستی- مجتمع زیستی و مجتمع زیستی- منطقه و برداشته است. لازم به ذکر است که مذهب، آب و آبیاری، جنگ و تجارت از جمله عواملی بوده که به عنوان قشاء پیدایش عملکردی اتمام بخش شناخته شده که از میان آنها نمادهای مقدس اهمیت بیشتری دارا هستند و در تمامی فرهنگ های سنتی و مراکز سکونتی نقش مرکزی داشته است. به نظم درآوردن محیط پیرامون مجتمع های زیستی حاصل فعالیت ذهن انسان است. ذهن انسان سعی بر نظم بخشیدن و طبقه بندی جهان پیرامون خود دارد تا به این ترتیب به مدلی آگاهانه و قابل احاطه برای جهان دست یابد.

بنابراین مجتمع های زیستی در برگیرنده تصمیمات و گزینشهای انسان می باشد و این گزینشهاست که با فرهنگ مردم تطابق دارد و به وجود آوردن سبک خاصی در زندگی با محیط مصنوع می انجامد.

در انتخاب یک راه حل از میان تمامی راه حلهای موجود برای شکل دادن به یک مکان از ارزشها و معیارهای خاصی استفاده می شود که بیان کننده مدل آرمانی دایره آل می باشد که در ذهن انسان وجود دارد و آن را در محیط مصنوع به صورتی هر چند ناقص بیان می کند و به صورت شیوه ایده آل و خاص آن فرهنگ تلقی می شود.
بدین ترتیب تلاس برای مفهوم بخشیدن به جهان و انسانی کردن آن از طریق اعمای نظمی خاص برآن یعنی نظمی آگاهانه که با سازماندهی حاصل می شود. قبل از آنکه به صورت فرم کالبدی درآید ذهنی داشته است.

از آن جا که نظم دهی به محیط زیست در واقع نظم دهی فضا، مفهوم، ارتباط و زمان است نمی توان تنها به کار نظم دهی فضا پرداخت. همچنان که اغلب به این صورت است بلکه به ویژگی های ارتباطی و نمادی نیز حائز اهمیت است که حتی می تواند گاهی هم با نظم فضایی تطابق پیدا کند و این سازگاری از آن جهت که می تواند ارتباطات اجتماعی میان مردم را تقویت نماید شایان توجه است. البته محیطهای زیستی زمانی می توانند بیانگر و در عین حال کنترل کننده ماهیت، تراکم و حجم و جهت ارتباط باشند که مردم آمادگی درک و رفتار برطبق آن مجموعه از مفاهیم ارتباطی را دارا باشند.
همچنین محیط زیست به عنوان عامل نظام زمان یعنی عاملی که رفتار را در طی زمان نشان داده و بر آن تاثیر می گذارد از یک سو با نظم دهی آگاهانه زمان و از سوی دیگر در رابطه با سرعت و نظم فعالیتهای انسانی مطرح می شود.

لازم به ذکر است در بررسی مجتمع های نسبی بررسی نظم فضایی که نظم غالب هم
می باشد بیش از همه نظمی از آنجا که در مجتمعهای زیستی سنتی مذهب اهمیت زیادی داشته است براساس مقدسات نظم یافته است.
چرا که مقدسات مهمترین مفاهیم را بیان می کنند و موثرترین راه برای دارا کردن انسانها به انجام کاری و ترجمه آنها می باشند و این نظم مقدس از واحد مسکونی تا مجتمع زیستی و تمام منظر و منطقه کشیده شده است بنابراین برای درک مجتمع های زیستی سنتی بایستی به عنوان بیان کالبدی فضای مقدس به آنها نگریسته شود همچنان که در شهرهای شمال چین توجه به فرم هندسی جهات اصلی و محور گرایی برای تطابق کوچک و جهان بزرگ وجود داشته است و حصارها نخستین بخشی بودند که ایجاد

می شوند.
در اغلب موارد ایده آلهای مادی و معنوی در شکل یافتن مدل طراحی دخیل هستند چنانکه پس از رسانس طبیعت تنها عنصر ارزشمند بوده و شهرها منفور شدند اصولا مفاهیم و کیفیات اساس محیط زیست را خواهد ساخت و به دنبال آن با تغییرات فرهنگی حتی با وجود موقعیت مکانی و اقلیمی یکسانی مدلهای متفاوتی شکل می گیرند که در طول زمان تغییر می کنند.

با بررسی فرهنگهای سنتی اغلب حضور دو نوع سیستم نظم دهی به چشم می خورد که از هم جدا نیستند و در بسیار موارد در رابطه با هم عمل می کنند.
یکی نظم مهندسی براساس روابط اجتماعی و دیگری نظم مقدس که هر دو ممکن هم
می باشند چنانچه نظم مقدس علاوه بر نظم هندسی ایجاد و تقویت و تحکیم نظم اجتماعی است.
تعریف مسکن:

مسکن از ماده«سکن» به معنای آرام گرفتن، سکونت، آرامش، اسکان قلب و اطمینان آمده است« و ا;جعلکم من یتویکم سکنا» سوره نحل آیه
در دومین اجلاس اسکان بشر«۱۹۹۶» در استامبول، مسکن مناسب چنین تعریف شده است«سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست، سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب، قضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیتی مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه ای، روشنایی، تهویه، سیستم گرمایی مناسب زیر ساختنهای اولیه مناسب(از قبیل آبرسانی، بهداشت، آموزش و;) کیفیت مناسب زیست محیطی، مکان مناسب و قابل دسترسی که همه این موارد با توجه به استطاعت مردم تامین می شود»
طبق تعریف مقامات بهداشتی از مسکن می توان به پیچیدگی آن پی برد:«مسکن به مثابه فرآیندی پیچیده از مراحل بهداشت عمومی برنامه ریزی، معماری و مهندسی، پول و اقتصاد، سنن فرهنگی و اجتماعی و علوم رفتاری تلقی می گردد که چنان در هم گره خورده اند که تجزیه آنها به عناصر مجزا به منظور بحث و بررسی و تحلیل به سختی امکان پذیر است.
تعریف خانه:

واژه خانه که امروز مصطلح است در گذشته به اتاق گفته می شده و از واژه«سرا» به جای کلمه خانه امروزی استفاده می شده است.
خانه مفاهیم گزیده ای را گرد می آید که مقصود وتیگستین از گفته من جهان خویشیم را برآورده می سازد خانه با مطرح شده به عنوان پیکره ای معمارانه در محیط هویت ما را محرز کرده و امنیت را برای ما ارزانی می دارد. هویتی که جای فرد را در اجتماع زمان خویشتن مشخص می کند و برای او یک نیاز اساسی است ساختمان ها و به خصوص ما همیشه وسیله ای برای بیان خصوصیات فردی بوده و صاحبان آنها همیشه اینطور حس کرده اند که نیازمندند که محیط خود را شخصی و خصوصی کنند.
بنابراین رشد و هویت فردی مقصود عمومی شکل گیری خانه است و خانه نه تنها پدید آورنده کیفیت مربی است بلکه آشکار کننده خلق و خوی فعالیتهای دروس می باشد. با عقب نشینی به خانه نوعی متفاوت از دیدار بر مبنای عشق را تجربه می کنیم.

دیوار محرمانه و سکونت خصوصی و بر این اساس جایگزینی مفهوم پذیر شدن به جای تجمع و در تصرف آوردن. هنگام پای نهادن در خانه به«آسایش» دست می یابیم و در خانه چیزهایی را می بینیم و می یابیم که بر آنها وقوف داشته و گرامیشان می داریم چیزهایی که ما آنها را با خود از بیرون آورده و به خاطر اینکه بخشی از جهان ما را می سازد در کارشان به زندگی می پردازیم.
برای شبلار(فیلسوف ۱۹۶۲-۱۸۸۴) خانه قبل از هر چیز فضا و مکانی درونی است و درونی بودن آن در رابطه با بیرون آن با کوچه و خیابان، رودخانه و مزرعه و گستره های بیرونی روستا و شهر، دریا و زمین و آسمان، طبیعت و جهان و سرانجام همه هستی معنا و ارزش می یابد. با این نگاه مهمترین حس خانه این است که رویا را در خود می پروراند و به ما این امکان را می دهد که در آرامش در خیالات خود غرق شویم.

عقب نشینی به قلمرو درونی با خاطرات محیط دوردست.
خانه عامریها، خانه بروجردیها و; از زیباترین خانه های جهان در کاشان است. وقتی از هشتی های بزرگ و کوچک هر یک از آنها می گذریم و از هیاهوی آزاردهنده خیابانهای اطراف و تصاویر در هم ریخته شهر رهایی می یابیم. احساسی که شاید بتوان«احساس خانه» نامیدش را تجربه می کنیم آنچه در یک خانه ابتدایی همچنان که در یک قصر اشرافی به آشیانه و صرفا پناه دهنده و گرم و مطبوع نخستین نزدیکتر است. آن مایه درونی که از خلال خاطره همه خانه هایی که در آن ها سکونت داشته ایم ماورای همه خانه هایی که در خیالمان در آنها اتراق کرده ایم تعیین می شود. همان چیزی که موجب می شود برای کودک حتی ساده ترین و محقرترین خانه، تجلی نخستین تصور ممکن از عالم باشد. نخستین تصور از غیر خود که او را در پناه خود نگه می دارد.

تفاوت مسکن و خانه:
هنگامیکه بحث از مسکن مطرح می شود منظور سطح وسیع تری از خانه است که شامل یک سیستم دسته بندی جمعی می گردد و آن مجموعه ای از خانه ها، مراکز آموزشی، مغازه های اولیه و تاسیسات وابسته و مورد نیاز خانه هاست که در واحدهای شهری مطرح می گردد.

درحالیکه وقتی از خانه صحبت می شود در ذهن ما تصویری از یک سرپناه و تعدادی اتاق توام با سرویس های مختلف بوجود می آید.
بنابراین مسکن یعنی مجموعه ای از خانه ها و خیابانها و سرویسهای بهداشتی و شهری وابسته به آن و خانه یکی از عناصر وابسته به مسکن است که احتیاج افراد ساکن در آن برحسب نیازهایی که از یک واحد مسکونی متوقع هستند را برآورده می سازد و متناسب با نیازهای مطرح شده ابعاد و اندازه های آن مشخص می شود. برای دست یابی به مسکن جهت تحلیل و سپس طراحی به بیان ارکان استفاده از مسکن می پردازیم. تا با توجه به آن با عملکردهای مورد نیاز از مسکن مشخص شود:
الف: سرپناهی در مقابل عوامل طبیعی
ب: محیطی جهت ایجاد زندگی خانوادگی
ج: ایجاد ثبات اقتصادی
د: ارتباط متقابل خانواده با اجتماعات بزرگتر
قسمت اول و دوم تشکیل دهنده خانه می باشد و قسمتهای بعدی به عنوان فضاهای پشتیبان.
در همین راستا توجه به نکات زیر در طراحی خانه می تواند به ارائه کارهایی منجر شود.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.