فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگها و ادیان مختلف
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگها و ادیان مختلف دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگها و ادیان مختلف کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگها و ادیان مختلف،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگها و ادیان مختلف :
مقدمه :
حجاب وپوشش برای بانوان ـ بویژه حجاب برتر ـ وتوجه به تحریم عفاف وحراست آن درزن از اصیل ترین سنگرزنان واز مهمترین وسودمند ترین قانون الزامی آفرینش برای آنها درجامعه است ، به عبارت روشنتر ،حجاب وپوشش ،سنگر سعادت وپیروزی ورستگاری زنان وجامعه است،که اگراین سنگر آسیب ببیند ویافرو ریزد ،عوامل سعادت ،پاکزیستی وشرافت آنها فرو می ریزد. لزوم پوشیدگی زن دربرابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است،درخود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است ،پوشیدن زن ازمرد بیگانه یکی ازمظاهر لزوم حریم میان مردان وزنان اجنبی است ،همانطورکه عدم جوازخلوت میان اجنبی واجنبیه یکی از مظاهر آن است.
با کمال تأسف دینای غرب ودنباله روهای آنان این مسئله بسیار مهم اسلامی واخلاقی را نادیده گرفته ،بلکه به عکس با کمال گستاخی برضد آن ،گام بر می دارند وآنرا عامل تخدیر ورکود وواپس گرایی دانسته،تا آنجا که دردانشگاههای خود ،دختران دارای پوشش را اخراج می کنند، با اینکه : حجاب ؛سنگر حفظ عفت ومعرف شخصیت زن وجامعه ،سنگر حفظ زیبایی وشکوه زن ،سنگرحفظ صحیح ارتباطها ورشته های اجتماعی ،سنگر حفظ اخلاق فردی واجتماعی ،سنگر ودژ خلل ناپذیر،برای حفظ مرزها وشیرازه های روابط مختلف بوده وکیان خانه وخانواده را از هرگونه انحراف وگمراهی ،حفظ می کند.
براستی درچه دنیای جاهلیتی قرار گرفته ایم که دنیای غرب والگو تراشان غربزده ،حتی در کشورهای اسلامی شکستن چنین سنگر و دژی را علامت ترقی ،رشد وتمدن می دانند ،وبه عکس حجاب وحفظ حریم عفاف را نشانه عقب گرد و واپس گرایی.
دزدان عفت وغارتگران استعمار،برای فریب اذهان ،و وسیله قرار دادن زنان به عنوان یک کالا ،می خواهند زنان را که نیمی از جامعه انسانی هستند از همین راه ،از درون تهی کنند،وبا این کار به تهاجم فرهنگی خود ادامه دهند،آنها چنین القاء می کنند که:
حجاب ؛سدی بر سرراه تکامل آنهاست.
تاریخچه ی حجاب :
در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بهوسیله اسلام در عرب پیدا شده است.ویل دورانت در صفحه ۳۰جلد ۱۲ ” تاریخ تمدن ” ( ترجمه فارسی ) راجع به قوم یهود و قانون تلمودمینویسد :
” اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلممینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد . ” علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه بعدا شرح خواهیم داد بسی سختتر و مشکلتر بوده است .
در جلد اول ” تاریخ تمدن ” صفحه ۵۵۲راجع به ایرانیان قدیم میگوید :
” در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند.”
آنگاه چنین میگوید :
” پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ،
و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد ” چنانکه ملاحظه میفرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است .
در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا میشده است .
اما اینکه میگوید : ” و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار میرود”منظورش چیست ؟
آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا میشود ؟ ! همه میدانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد
. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشهنشینی شود و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است .
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده میشود یعنی هم مدعی است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیری آنان مؤثر بوده است .
فلسفه پوشش در اسلام :
فلسفههائی که قبلا برای پوشش ذکر کردیم غالبا توجیهاتی بود که مخالفین پوشش تراشیدهاند و خواستهاند آن را حتی در صورت اسلامیش امری غیر منطقی و نامعقول معرفی کنند . روشن است که اگر انسان مسألهای را از اول خرافه فرض کند ، توجیهی هم که برای آن ذکر میکند متناسب با خرافه خواهد بود اگر بحث کنندگان ، مسأله را با بیطرفی مورد کاوش قرار میدادند در مییافتند که فلسفه پوشش و حجاب اسلامی هیچیک از سخنان پوچ و بیاساسآنها نیست ، ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی آن را موجه میسازد و از نظر تحلیل میتوان آنرا مبنای حجاب در اسلام دانست .
واژه حجاب :
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم :
آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست ؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوشش حجاب نامیده میشودکه از طریق پشت پرده واقع
شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان ، غروب خورشید را اینطور توصیف میکند : ” « حتی توارت بالحجاب »” یعنی ” تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد پرده حاجز میان قلب و شکم را حجاب ” مینامند ( ) .
در دستوری که امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است میفرماید :
« فلا تطولن احتجابک عن رعیتک » ( ) . یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن ، حاجب و دربان تورا از مردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایت خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان مورد نظر بیاطلاع نمانی .
ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان ” فصل فی الحجاب کیف یقع فی الدول و انه یعظم عند الهرم ” در این فصل بیان میکند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصلهای قرار نمیدهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر میشود تا باعخره عواقب ناگواری به وجود میآورد .ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل – نه پوشش – به کار برده است .
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه ” ستر ” که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقهاء چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شدهاند کلمه ” ستر ” را به کار بردهاند نه کلمه حجاب را بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه ” پوشش ” را به کار میبردیم . زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است ، و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن
است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود ، وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهائی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد ، پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمائی نپردازد . آیات مربوطه همین معنی را ذکر میکند و فتوای فقهاء هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است .
آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . آیهای که در آن ، کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام و میدانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است . اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز میشود : ‹‹ یا نساء النبی لستن کأحد من النساء » یعنی شما با سایر زنان فرق دارید.
اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان ، در خانههای خود بمانند ، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر میگوید: ‹‹ و قرن فی بیوتکن » یعنی در خانههای خود بمانید .
اسلام میخواسته است ” امهات المؤمنین ” که خواه ناخواه احترام زیادی درمیان مسلمانان داشتند ازاحترام خود سوء استفاده نکنند ، و احیانا ابزارعناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانکه میدانیم یکی از ” امهات المؤمنین ” ( عایشه ) که از این دستور تخلف کرد ، ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد .
خود او همیشه اظهار تأسف میکرد و میگفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر میداشتم و میمردند اما به چنین ماجرائی دست نمیزدم سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است . یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده میکرد و ماجراها میآفرید بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است به هر حال آیهای که در آن آیه کلمه ” حجاب ” به کار رفته آیه ۵۴ از سوره احزاب است که میفرماید : « و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب » . یعنی اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه میکنید از پشت پرده از آنها بخواهید .
در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام ” آیه حجاب ” آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد ، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است ( ) ، نه آیات سوره نور که میفرماید : ‹‹ قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم »- الی آخر – « قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ›› یا آیه سوره احزاب که میفرماید: ‹‹ یدنین علیهن من جلابیبهن » – الی آخر. اما اینکه چطور شد در عصر اخیر به جای اصطلاح رائج فقهاء یعنی ستر و پوشش ، کلمه حجاب و پرده و پردگی شایع شده است شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجابهائی که در سایر ملل مرسومبوده است باشد .
سیمای حقیقی مسأله حجاب :
حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب
سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از اینکه مردان در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند درست است که صورت ظاهر مسأله اینست که زن چه بکند ؟
پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان میشود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانهای طرح میشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهرهکشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفعتر است . به قول ویل دورانت ” دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است
” پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه اول است. از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند ، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد ، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب میگردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی ، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او .
حجاب در اسلام از یک مسأله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن اینست که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد . برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوئیهای جنسی به هم میآمیز دل ، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند. اکنون به شرح چهار قسمت فوق میپردازیم :
۱- آرامش روانی :
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون میبخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد . غریزه جنسی ، غریزهای نیرومند ، عمیق و ” دریا صفت ” است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر میشود . برای درک این مطلب به دو چیز باید توجه داشت : ۱ – تاریخ :همانطوری که از آزمندان ثروت یاد میکند که با حرص و آزی حیرتآور در پی گرد آوردن پول و ثروت بودهاند و هرچه بیشتر جمع میکردهاند حریصتر میشدهاند ، همچنین از آزمندانی در زمینه مسائل جنسی یاد میکند . اینها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف تملک زیبا رو یان در یک حدی متوقف نشدهاند . صاحبان حرمسراها و در واقع همه کسانی که قدرتاستفاده داشتهاند چنین بودهاند.
کریستن سن نویسنده کتاب ” ایران در زمان ساسانیان ” در فصل نهم کتاب خویش مینویسد :
” در نقش شکار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنی که خسرو ( پرویز ( در حرم داشت میبینیم . این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمیشد دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان میدادند ، به حرم خود میآورد . هر زمان که میل تجدید حرم میکرد
، نامهای چند به فرمانروایان اطراف میفرستاد و در آن وصف زن کامل عیار را درج میکرد . پس عمال او هرجا زنی را با وصف نامه مناسب میدیدند ، به خدمت میبردند از اینگونه جریانها در تاریخ قدیم بسیار میتوان یافت . در جدیدترین جریانها به شکل حرمسرا نیست ، به شکل دیگر است ، با این تفاوت که درجدید لزومی ندارد کسی به اندازه خسرو پرویز و هارون الرشید امکانات داشته باشد . در جدید به برکت تجدد فرنگی ، برای مردی که یک صد هزارم پرویز و هارون امکانات داشته باشد میسر است که به اندازه آنها از جنس زن بهرهکشی کند .
۲ – هیچ فکر کردهاید که حس ” تغزل ” در بشر چه حسی است ؟ قسمتی از
ادبیات جهان عشق و غزل است . در این بخش از ادبیات ، مرد ، محبوب و معشوق خود را ستایش میکند ، به پیشگاه او نیاز میبرد ، او را بزرگ و خود را کوچک جلوه میدهد ، خود را نیاز میبرد ، او را بزرگ و خود را کوچک جلوه میدهد ، خود را نیازمند کوچکترین عنایت او میداند ، مدعی میشود که محبوب و معشوق ” صد ملک جان به نیم نظر میتواند بخرد ، پس چرا در این معامله تقصیر میکند ” از فراق او دردمندانه مینالد .این چیست ؟
چرا بشر در مورد سایر نیازهای خود چنین نمیکند ؟ آیا اکنون دیدهاید که یک آدم پول پرست برای پول ، و یک آدم جاهپرست برای جاه و مقام غزلسرائی کرده است ؟ ! آیا تاکنون کسی برای نان غزلسرائی کرده است ؟ چرا هر کسی از شعر و غزل دیگری خوشش میآید ؟ چرا همه از دیوان حافظ اینقدر لذت میبرند ؟ آیا جز این است که همه کس آنرا با زبان یک غریزه عمیق که سراپای وجودش را گرفته است منطبق میبیند ؟ چه قدر اشتباه میکنند کسانی که میگویند یگانه عامل اساسی فعالیتهای بشر عامل اقتصاد است . بشر برای عشقهای جنسی خود موسیقی خاصی دارد ،
همچنانکه برای معنویات نیز موسیقی خاص دارد ، در صورتی که برای حاجتهای صرفا مادی از قبیل آب و نان و موسیقی ندارد . البته نمی توان ادعا کرد که تمام عشقها جنسی است و من هم هرگز نمیگویم که حافظ و سعدی و سایر غزلسرایان صرفا از زبان غریزه جنسی سخن گفتهاند . این مبحث ، مبحث دیگری است که جداگانه باید بحث شود ولی قدر مسلم اینست که بسیاری از عشقها و غزلها عشق و غزلهائی است که مرد برای زن داشته است . همین قدر کافی است که بدانیم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نیست که با سیر شدن شکم اقناع شود ،
بلکه یا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی در میآید و یا به صورت عشق و غزل به هر حال اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است و روایات زیادی درباره خطرناک بودن غریزهای که مرد و زن را به یکدیگر پیوند میدهد وارد شده است اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان ، تکلیف معین کرده است . یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است :
‹‹ قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن ››
خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند ، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند ، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند . یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربائی نپردازند . به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند .روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است .
اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد همانطور که بشر اعم از مرد و زن – در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد ، در ناحیه جنسی نیز چنین است . هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بلا خره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت . دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است ؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچهها انجام میشود .
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است . از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی ، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شکار است و مرد شکارچی . میل زن به خودآرائی از این نوع حسشکارچیگری او ناشی میشود . در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند . این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد . لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است اما درباره طغیان پذیری غریزه جنسی و اینکه بر خلاف ادعای افرادی مانند راسل ، غریزه جنسی با آزاد گذاشتن کامل و خصوصا با فراهم کردن وسائل تحریک هرگز سیر نمیشود و اشباع نمیگردد و همچنین درباره انحراف ” چشم چرانی ” در مردان و انحراف ” تبرج ” در زنان ، باز هم بحث خواهیم کرد .
۲-استحکام پیوند خانوادگی :
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آنمبارزه کرد .اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادرازدواج مشروع ، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود .
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی اینست که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود ، در حالی که در سیستم آزادی کامیابی همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و هر وقت به آنان پیشنهاد میشود ، جواب میدهند که حالا زود است ، ما هنوز بچهایم ، و یا به عناوین دیگر از زیر بار آن شانه خالی میکنند همین است
. و حال آنکه در قدیم یکی از شیرینترین آرزوهای جوانان ازدواج بود . جوانان پیش از آنکه به برکت دنیای اروپا کالای زن اینهمه ارزان و فراوان گردد ، ” شب زفاف را کم از تخت پادشاهی ” نمیدانستند .ازدواج در قدیم پس از یک دوران انتظار و آرزومندی انجام میگرفت و به همین دلیل زوجین یکدیگر را عامل نیکبختی و سعادت خود میدانستند ، ولی امروز کامجوئیهای جنسی در غیر کادر ازدواج به حد اعلی فراهم است و دلیلی برای آن اشتیاقها وجود ندارد معاشرتهای آزاد و بیبند وبار پسران و دختران ، ازدواج را به صورت یک وظیفه و تکلیف و محدودیت در آورده است که باید آن را با توصیههای اخلاقی و یا احیانا – چنانکه برخی از جرائد پیشنهاد میکنند – با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد. تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود میکند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی ، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده میشود اینست که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت ، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است
. در سیستم روابط آزاد جنسی ، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنها را ملزم میسازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان میبخشد . سیستم روابط آزاد اولا موجب میشود که پسران تا جائی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد ، اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزند زادن و احیانا برای خدمتکاری و کلفتی بخواهند ،
و ثانیا پیوند ازدواجهای موجود را سست میکند و سبب میگردد به جای اینکه خانواده بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند امثال راسل و تقلید از صاحبان مکتب ” اخلاق نوین جنسی ” با داشتن همسرقانونی ، عشق خود را در جای دیگر جستجو میکند
و با مرد مورد عشق و علاقه خود هم بستر میشود ، چه اطمینانی هست که به خاطر همسر قانونی که چندان مورد علاقهاش نیست وسائل ضد آبستنی به کار برد و از مرد مورد عشق و علاقه خود آبستن نشود و فرزند را به ریش همسر قانونی نبندد . قطعا چنین زنی مایل است که فرزندی که به دنیا میآورد از مرد مورد علاقهاش باشد نه از مردی که فقط به حکم قانون همسر او است و الزاما به حکم قانون نباید از غیر او آبستن بشود . همچنان مرد نیز طبعا علاقهمند است که از زن مورد عشق و علاقهاش فرزند داشته باشد نه از زنی که با زور قانون به او پیوند کردهاند . دنیای اروپا عملا نشان داده است که با وجود وسائل ضد آبستنی ، آمار فرزندان غیر مشروع وحشتآور است .
۳- استواری اجتماع: کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع ، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف میکند . برعکس آنچه که مخالفین حجاب خردهگیری کردهاند و گفتهاند: ” حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است” بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است . آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد . اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد – بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است – و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند .
اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید , پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی است. اما آیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانهای تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس میخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فکر میکنند و به سخن استاد گوش میکنند
یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد ؟ آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافههای محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت میشود یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود ؟ اگر باور ندارید از کسانی که در این محیط کار میکنند بپرسید . هر مؤسسه یا شرکت یا ادارهای که سخت مایل است کارها به خوبی جریان یابد ، از این نوع آمیزشها جلوگیری میکند . اگر باور ندارید تحقیق کنید . حقیقت اینست که این وضع بی حجابی رسوا که در میان ما است و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو میافتیم از مختصات جامعههای پلید سرمایهداری غربی است و یکی از نتائج سوء پول پرستیها و شهوترانیهای سرمایهداران غرب است ، بلکه یکی از طرق و وسائلی است که آنها برای تخدیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و در آوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار میبرند .
” اطلاعات ” ۴۷ / ۹ / ۵ گزارشی از اداره کل نظارت بر مواد خوردنی ، آشامیدنی ، آرایشی نقل کرده است. درباره لوازم آرایش چنین مینویسد : ” ها در ظرف یک سال ۲۱۰ هزار کیلو مواد و لوازم آرایش از قبیل ماتیک ، سرخاب ، کرم ، پودر ، سایه چشم برای مصرف خانمها وارد شده است . از این مقدار ۱۸۱ هزار کیلوگرم آن انواع کرم بوده است . در این مدت به ۱۶۵۰ قوطی و ۲۵۰۰ دوجین پودر صورت و ۴۶۰۴ عدد روژلب ، ۲۲۸۰ عدد صابون لاغری ، ۲۲۸۰ آمپول آرایشی اجازه ورود داده شده است .
البته باید ۳۱۰۰ عدد سایه چشم و ۲۴۰۰ خط چشم را نیز به آن اضافه کرد. آری باید زن ایرانی به بهانه ” تجدد ” و ” تقدم ” و ” مقتضیات زمان ” هر روز و هر ساعت با وسائلی که در دنیای سرمایهداری تهیه میشود خود را در معرض نمایش بگذارد تا بتواند چنین مصرف کننده لایقی برای کارخانههای اروپائی باشد . اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید ، نه مصرف کننده لایقی برای سرمایهداران غربی خواهد بود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان وایجاد رکود در فعالیت اجتماعی ، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد . در جامعههای غیر سرمایهداری با همه احساسات ضد مذهبی که در آنجا وجود دارد کمتر شنیده میشود که چنین رسوائیها به نام آزادی زن وجود داشته باشد.
۴- ارزش و احترام زن:
قبلا گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد . از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است . زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد ، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است . حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است , اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند .
اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود در تفسیر آیات سوره احزاب دیده شده است که قرآن کریم پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند میفرماید : ” « ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین »” . یعنی این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمیدهند بهتر است ، و در نتیجه دور باش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبکسر میگردد .
حجاب؛زنان را در زندان زندگی حبس کرده وآنها را ا ز تعالی و رشد باز می دارد.
حجاب ؛از توسعه علمی،فکری ،فرهنگی ،هنری زنان می کاهدو;
درحالیکه حجاب اسلامی ،آنگونه پیامدهای شوم راندارد،بلکه وسیله وسنگر محکمی برا ی استواری زندگی بانوان بوده وپشتوانه نیرومندی برای آنها درراستای توسعه علمی ،فکری ،فرهنگی و هنری است.
ای خواهرانم حجاب تیغ شما ست تیغ خود را از کف نیندازید
ونیز شرف زن به یمن عصمت اوست این شرف را از تن نرنجانید
و این را بدانید که:
هر شاخه ای که از باغ برون آرد سر در میوه آن طمع کند راهگذر
بخش اول : حجاب از نظر قران
اشاره: اصل وجوب حجاب برای زنان ازضروریات دین اسلام است،ومنکر آن در حکم منکر دستورات ضروری اسلام است وکسی که ازروی عمدوآگاهی منکر ضروریات اسلام شود،درحکم کفراست ،مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا ویارسول خدا نیست.
ضروری و وجوب حجاب داشتن برای زنان ازنظر قرآن ،وگفتار پیامبر وامامان وبه حکم عقل واجماع واتفاق رأی علمای اسلام ثابت است.
درقرآن برای وجوب حجاب وحدود آن ،به چهارآیه که صراحت برآن دارند تمسک شده ولی درمورد حفظ عفت وپاسداری از حریم آن ،درقرآن بیش از ده آیه وجود دارد.
تجزیه وتحلیل آیه ۳۰سوره نور
درآیه ۳۰سوره نور (به عنوان نخستین آیه ای که صراحت بر وجوب حجاب دارد) می خوانیم:
«وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن ;»
ای پیامبر به زنان با ایمان بگو چشمهای خودرا (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند ،ودامان خویش را حفظ کنند ،وزینت خود را ـ جزآن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند،و(اطراف ،روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن وسینه با آن پوشیده شود.)وزینت خود را آشکا رنسازند مگر برای شوهرانشان وسایر افراد محرمشان;
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 