فایل ورد کامل مقاله مناظره؛ تحلیل علمی شرایط، آداب و آسیبهای گفتوگوهای فکری و دینی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله مناظره؛ تحلیل علمی شرایط، آداب و آسیبهای گفتوگوهای فکری و دینی دارای ۵۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله مناظره؛ تحلیل علمی شرایط، آداب و آسیبهای گفتوگوهای فکری و دینی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله مناظره؛ تحلیل علمی شرایط، آداب و آسیبهای گفتوگوهای فکری و دینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله مناظره؛ تحلیل علمی شرایط، آداب و آسیبهای گفتوگوهای فکری و دینی :
در مناظره و شرایط و آداب و آفات آن
باب سوم : در مناظره و شرایط و آداب و آفات آن
فصل اول : در شرائط و آداب بحث و مناظره
مقدمه :
باید متوجه باشیم که مناظره و تبادل فکر و راءى و نظر در احکام دینى به عنوان بخشى و عضوى از پیکره دین تلقى مى شود. ولى مناظره و تبادل نظر داراى شرایط و آداب و موقعیت و فرصت مناسب (و مخصوص به خود) مى باشد.
اگر کسى دست اندر کار بحث و مناظره – بر اساس وجه صحیح آن – گردد، و شرایط و آداب آن را رعایت کند قطعا در قیام به حدود مناظره ، موفق و کامیاب بوده و در این کار مهم از پیشینیان پیروى کرده است ؛ زیرا آنان در مسائل مختلفى به بحث و مناظره مى پرداختند و هدف آنها – صرفا – الهى بوده و مى خواستند از رهگذر مناظره ، جویاى حقایقى گردند که از دیدگاه خداوند متعال ، به حق بوده است .
کسى که براى خدا و در راه او مناظره مى کند داراى علائم و مشخصاتى است که از رهگذر آن ، شروط و آداب مناظره روشن مى گردد.
(حقایق مربوط به این فصل در ضمن هشت مسئله ، مورد بحث قرار مى گیرد):
۱- باید مناظره به منظور اثبات حق انجام گیرد نه به خاطر تظاهر و ریاء
هدف و مقصود مناظره کننده باید عبارت از رسیدن به حق و جویا شدن ظهور و پدیدار گشتن حق باشد، ولو آنکه به هر کیفیتى این حق ثابت شود.
نباید منظور اهل بحث و مناظره چنین باشد که گفتار و نظریه خود را به کرسى نشانده و حق به جانب بودن خویشتن را اظهار نموده و سرشار بودن مایه هاى علمى و صحت راءى خود را اثبات کنند؛ زیرا اینگونه هدف گیرى در بحث و مناظره به عنوان جدال و ستیز و ریاکارى تلقى مى شود که ما قبلا ضمن بحثهاى گذشته از قبح و زشتى هاى این شیوه و نهى اکید از آن ، آگاه شدیم .
یکى از نشانه هاى وجود قصد و هدف الهى در مناظره ، این است که مناظره کننده – جز در مواردى که امید تاءثیر در طرف مناظره وجود دارد – وارد مناظره نگردد، و اگر بداند که طرف بحث او، سخن وى را نمى پذیرد و زیر بار حق نمى رود (و در راءى شخصى خود پافشارى مى کند)، و اگرچه خطاء و اشتباه او کاملا روشن گردد، به هیچوجه دست از سلیقه شخصى خویش برنمى دارد، مناظره با او جائز نیست ؛ چون آفات و نتایج سوئى – که بعدا درباره آنها بحث خواهیم کرد – بر این گونه مذاکره مترتب خواهد شد، و هیچ هدف مطلوب و صحیحى از رهگذر آن به دست نخواهد آمد.
۲- اولویت و اهمیت والاى امر به معروف و نهى از منکر نسبت به مناظره
اشتغال به مناظره در صورتى صحیح است که وظائف و تکالیف دیگرى که از آن مهمتر است در میان نباشد؛ چون اگر مناظره درباره امر واجب به صورت مشروع برگزار گردد به عنوان انجام و اداء یکى از واجبات کفائى محسوب مى شود. اما اگر وظیفه دیگرى که داراى وجوب عینى و یا کفائى و مهمتر از خود مناظره است در میان باشد اقدام به مناظره جائز نخواهد بود.
از جمله وظائف و تکالیف واجب – که هم اکنون و در دوره ما کسى بدان قیام نمى کند – مسئله امر به معروف و نهى از منکر است (که از لحاظ اهمیت در درجه نخست قرار دارد، و اقدام به آن نسبت به مناظره داراى اولویت مى باشد).
بارى ، ممکن است مناظره کننده در مجلس مناظره با یک سلسله از منکرات مواجه گردد؛ – چنانکه این حقیقت بر کسانى که نسبت به حالات واجب و حرام ، مجرب هستند مخفى نیست . علاوه بر این ممکن است مناظره کننده راجع به مسئله اى بحث و مناظره کند که هیچوقت و ابدا مورد ابتلاء کسى نباشد و یا به ندرت اتفاق مى افتد، از قبیل برخى از دقائق علمى و فروع و شاخه هاى جزئى احکام دینى (که کمتر در عمل اتفاق مى افتد). و نیز احیانا ممکن است از او و دیگر حاضران ، حالاتى سر زند که گوینده و مستمع هر دو دچار گناه گردند از قبیل : ایجاد محیط وحشت ، ناسزا و زشت گوئى و آزاررسانى و کوتاهى و غفلت نسبت به امر واجب ، مانند نصیحت و سفارش مسلمین و ترغیب به محبت و مودت ، که مناظره کنندگان موظف به رعایت اینگونه وظائف اخلاقى هستند؛ ولى متاءسفانه در حین مناظره ناخودآگاه از این وظائف سر باز مى زنند و گرفتار این آلودگیها مى گردند و خود متوجه آن نیستند و تصور مى کنند که با هدفى الهى به مناظره مى پردازند.
۳- اجتهاد – یا – شرط مناظره در احکام دینى
کسى که در مسائل دینى مناظره مى کند باید مجتهد باشد، مجتهدى که بتواند بر طبق نظر خود فتوى دهد نه آنکه پیرو راءى و نظر شخص دیگر باشد و بر طبق راءى او اظهار نظر کند. و آنگاه که حق و حقیقت به زبان طرف مناظره ، ظاهر گردد باید از راءى و نظر او پیروى کند و بدان گرایش یابد.
اما کسى که به درجه اجتهاد نرسیده است نمى تواند در ضمن مناظره ، با مذهب و راءى و نظر کسى که خود از وى تقلید مى کند به مخالفت برخیزد. آیا اگر مخالفت کند چه فائده اى مى توان از رهگذر مناظره او تصور نمود؛ در حالیکه او نمى تواند – در صورت بروز و آشکار شدن ضعف و بطلان نظریه اش – از مذهب و راءى خود دست بردارد؟ بر فرض که این فرد فاقد اجتهاد، با شخص مجتهدى به مناظره پردازد و ضعف و سستى دلیل ، و بالمآل بى پایگى نظریه او روشن شود چه کمک و مددى به مجتهد خواهد کرد؟؛ زیرا او بر این اساس فکر مى کند که باید مسئله ، بر طبق نظریه وى سرانجام گیرد، نظریه اى که از دیدگاه او به حق است و در نظر او بر راءى مجتهد ترجیح دارد – اگرچه در واقع و فى نفسه ، نظریه او ضعیف باشد – چنانکه همین امر در میان سایر مجتهدین نیز اتفاق افتاده است ؛ زیرا آنها نیز قبلا به ادله و شواهدى براى اثبات نظریه خود متمسک مى شدند؛ سپس براى آنها یا دیگران روشن مى شد که ادله آنها سخت سخیف و سست بوده ، و در نتیجه پس از ظهور ضعف ادله آنها، فتواى آنها نیز تغییر مى کرد، که این تغییر راءى را در یک کتاب و حتى در محدوده یک برگ کتاب آنها نیز احیانا مى بینیم .
۴- حق و حقیقت – یا – هدف اساسى مناظره
باید مرزهاى بحث و مناظره به وقایع مهم دینى و یا مسئله قریب الوقوع ، محدود باشد (و نباید در هر مسئله کم ارزش و یا مسائلى که در آینده بسیار دوردستى اتفاق مى افتد، وقت و فرصت را تلف کرد)؛ لذا مناظره کننده باید متوجه این نکته اساسى بوده و بدان اهتمام ورزد.
آنچه در مناظره داراى اهمیت است ، مسئله ظهور و روشن شدن حق و حقیقت مى باشد. ضمنا نباید مناظره کننده براى اثبات حق ، سخن و گفتار خویش را بیش از اندازه – طولانى سازد.
مناظره کننده نباید مغرور و فریفته شود و این تصور در او به وجود آید که بحث و مناظره در مسائل نادره یعنى مطالبى که به ندرت اتفاق مى افتد و شگفت انگیز مى باشد موجب ورزش و رشد ملکه و نیروى استدلال و تحقیق انسان است ؛ چنانکه این تصور غالبا براى کسانى پیش مى آید که خواهان حظ نفس بوده و مى خواهند از طریق اظهار فضل و ابراز علم ، کامروا گردند. لذا در تعریفات ، و نقض و ایرادهائى که بر این تعریفات وارد است ، و همچنین در مغالطات و امثال آنها مناظره مى کنند.
اگر حالات روحى اینگونه افراد دقیقا و به درستى در بوته امتحان و آزمایش قرار گیرد مى بینیم هدف و آماج آنها در مناظره حتى چنین چیزى نیست (یعنى نمى خواهند از رهگذر مناظره به ورزش فکر و تقویت ذهنى روى آورند چه رسد به اینکه داراى هدف الهى باشند).
۵ – شایسته است جلسه مناظره از تیررس دید مردم بدور باشد
باید مکان خلوت و دور از چشم مردم – از دیدگاه مناظره کننده – براى امر مناظره ، محبوب تر از مناظره در مجالس و محافل باشد؛ زیرا اگر مناظره در محلى به اصطلاح دنج و خلوت انجام گیرد این امر به تمرکز فکر و صفاء اندیشه – براى درک حقیقت – کمک بیشترى مى کند.
مناظره در حضور توده مردم ، انگیزه هاى ریاء و تظاهر و حرص در غلبه و اسکات خصم را – ولو به هر دلیل باطلى هم باشد – تحریک مى نماید.
کسانى که داراى مقاصد و اهداف فاسد هستند شیوه آنها این است که از جواب به سؤ ال دیگران در جاى خلوت ، احساس کسالت و سستى مى نمایند؛ ولى در مجالس و محافل در پاسخ به مسائل ، با هم به رقابت برمى خیزند، و براى اینکه پاسخ به مسائل را در مجامع به خود منحصر سازند (سخت به تکاپو افتاده ) و دست اندر کار حیله و چاره جوئى و نیرنگ مى گردند.
۶- باید مناظره کننده ، پویاى حق باشد
مناظره کننده باید در پویائى از حق همچون کسى باشد که دنبال گم گشته خویش در تکاپو است . و آنگاه که گمشده خود، یعنى حق را پیدا کرد باید در حالیکه اشک شوق مى ریزد، خداى را سپاس گوید. او نباید در اینکه حق به دست او و یا به دست شخص دیگرى ظاهر مى شود فرق و امتیازى ببیند. باید او را چنین تصور کند که طرف و شریک مناظره او، یار و یاور او مى باشد، و نباید او را به عنوان خصم و دشمن خویش تلقى نماید. لذا اگر شریک مناظره وى ، او را به اشتباهش واقف سازد و یا حق را براى او ظاهر و روشن نماید باید از او تشکر کند؛ چنانکه اگر کسى راهى را در پویش و جستجوى گمشده خویش طى مى کند؛ ولى شخص دیگرى او را از طریق دیگر به گمشده اش رهنمون مى گردد، (مسلما ارشاد او شایسته تشکر و سپاسگزارى است ). حق و حقیقت نیز گمشده هر فرد باایمانى است که باید هر مؤ منى بدینسان در صدد پویائى از آن برآید.
پس بنابراین اگر حق به وسیله بیان طرف و شریک مناظره او پدیدار گردد باید بدان شادمان گشته و از او سپاسگزارى کند؛ نه آنکه احساس شرمسارى نموده ، و کوشش خویش را در مبارزه و دفع و طرد او بکار گیرد.
۷- ضرورت بکار داشتن انصاف در مناظره
مناظره کننده نباید یار و یاور (یعنى شریک مناظره ) خود را در انتقال از دلیلى به دلیل دیگر، و از سؤ الى به سؤ ال دیگر بازدارد؛ بلکه باید امکاناتى براى او به وجود آورد تا آنچه در ذهن خویش فراهم آورده بکار گرفته و آنرا ایراد نماید، و از خلال مجموع سخنان و بیانات وى آنچه را مورد احتیاج او در رسیدن به حق است استخراج کند. اگر مناظره کننده ، حق را ضمن تعبیر و بیانات او به دست آورد، و یا ملاحظه کرد که سخن او مستلزم ثبوت حق است – اگرچه خود او از این استلزام ، غافل باشد – باید از او بپذیرد و خداى متعال را سپاس گوید (که حق و صواب به دست شریک مناظره او پدیدار گشته است )؛ زیرا هدف مناظره عبارت از رسیدن به حق است ولو آنکه این حق در طى سخن و بیان نامتناسب و غیرموزون و ناهماهنگ جلب نظر کند، سخن و بیانى که هدف و مطلوب او از لابلاى آن به دست مى آید.
اینکه مناظره کننده به طرف بگوید: این نظریه ، – با توجه به اینکه تو سخن و راءى نخستین خود را رها کردى – لازمه سخن من نیست و نمى توانى چنین و چنان بگوئى ، و امثال اینگونه سخنها – که باید آنها از اراجیف و یاوه گوئیهاى مناظرین تلقى کرد – صرفا عبارت از عناد و لجاج محض و خروج و انحراف از طریق حکمت و استواراندیشى است .
غالبا ملاحظه مى کنید که مناظره ها در محافل به ستیزه جوئى و جدالها و نزاعهاى محض ، منتهى مى شود تا آنجا که شخص معترض ، مطالبه دلیل مى کند، ولى مدعى در حالیکه بدان آگاهى دارد از اقامه دلیل خوددارى مى نماید. و بالاخره جلسه مناظره سرانجام به انکار و اصرار و عناد و کینه منقضى مى شود. بدیهى است که چنین مناظره اى عین تباهکارى و خیانت به شرع مقدس و موجب ورود فرد در سلک و کادر کسانى است که در قرآن کریم – به خاطر کتمان علم -، مورد نکوهش قرار گرفته اند.
۸ – مناظره باید با افراد برجسته علمى صورت گیرد
باید با افرادى مناظره کرد که داراى استقلال علمى (و صاحب نظر) مى باشند – تا در صورتیکه مناظره کننده ، طالب حق باشد – بتواند از بیاناتشان سودمند گردد.
اکثر مناظره کنندگان از مناظره با دانشمندان چیره دست و بزرگان علم احتراز مى جویند؛ چون مى ترسند که مبادا حق از رهگذر بیان آنها پدیدار گردد. لذا علاقه دارند با اشخاصى به مناظره برخیزند که از لحاظ علمى در درجه پائین ترى قرار دارند تا بتوانند حس آزمندى و طمع خود را در ترویج باطل ، بر افراد ضعیف العلم تحمیل کنند.
علاوه بر این شرائط و آدابى که یاد شد، شرائط و آداب دقیق دیگرى نیز براى مناظره کننده وجود دارد؛ لکن شرائط و آدابى که ما از آنها یاد کردیم مى تواند ترا به شناخت مناظره اى که با هدف الهى صورت مى گیرد، و شناخت کسى که به خاطر خود مناظره و یا به خاطر انگیزه ها و هدفهاى نارواى دیگر به مناظره مى پردازد، رهنمون گردد.
فصل دوم : آفات و نتایج سوء بحث و مناظره نادرست
مقدمه :
در این فصل ، آفات مناظره و نتایج سوئى که از رهگذر مناظره نادرست عائد انسان مى گردد، و از بلیاتى که از مهلکات اخلاقى به شمار مى آید، بحث و گفتگو مى شود.
لذا باید متوجه باشیم مناظره اى که به منظور غلبه بر دیگران و اسکات طرف و مباهات ، و شوق و تمایل عصبى به اظهار فضل ، صورت مى گیرد منبع و سرچشمه همه خویها و رفتارهائى است که از نظر خداوند متعال ، ناستوده است ؛ ولى از دیدگاه ابلیس ستوده مى باشد.
رابطه و نسبت اینگونه مناظرات با زشتیهاى باطنى – از قبیل تکبر و خودبزرگ بینى ، عجب و خودستائى ، ریاء، حسد، رقابت ، تزکیه نفس و خودپسندى ، جاه طلبى و امثال آنها – همچون نسبت خمر و شراب با زشتیها و زشتکاریهاى ظاهرى از قبیل : زنا، قتل ، و نسبت و تهمت زنا به دیگران است . همانگونه که اگر کسى میان شرب خمر و سایر گناهان و زشتکاریها مخیر باشد، و شرب خمر را – به خاطر ناچیز شمردن جرم آن – بر دیگر گناهان ترجیح دهد؛ در نتیجه ، همین گناه ، وى را به طرف گناهان و زشتکاریهاى دیگر سوق مى دهد؛ همینگونه نیز اگر بر روحیه کسى حس علاقه به غلبه بر دیگران و اسکات آنها در مناظره ، و جاه طلبى و مباهات بر اقران ، چیره و مستولى گردد، اینگونه تمایلات ، او را به اظهار و ارتکاب علنى تمام پلیدیها سوق مى دهد (که مى توان آنها را به عنوان آفات و نتایج سوء مناظره هاى نادرست تلقى کرد).
(مطالب مربوط به این فصل ، طى گزارش دوازده آفت بررسى میشود):
۱- عدم پذیرش حق از رهگذر مناظره تواءم باجدال و ستیزه جوئى
یکى از آفات مناظره ، مسئله عدم پذیرش حق و ناخوش انگارى آن و حرص و تمایل شدید به مبارزه با حق از طریق جدال و ستیزه کارى است . این حالت ناپسند تا آنجا در روح مناظره کننده ستیزه جو پیشروى مى کند که نامرغوب ترین حادثه و نامطلوب ترین رویداد زندگانى – از دیدگاه او – این خواهد شد که مبادا حق بر زبان طرف مناظره او پدیدار گردد. و هر چند که حق بدینصورت چهره مى نمایاند با توسل به تلبیس و بیان حق به جانب و حربه نیرنگ و چاره اندیشى مى کوشد به منظور انکار حق – بر حسب مقدورات و توانائیش – مناظره وى ادامه یابد تا سرانجام ، حق را پایمال سازد.
از این پس ، ممارات و ستیزه جوئى به صورت عادت و طبیعت ثانوى در او درمى آید، آنهم به گونه اى که هر سخنى به گوشش مى رسد – براى اظهار فضل و خرده گیرى از خصم – حالت اعتراض و اشکال تراشى هر لحظه در دلش برانگیخته مى شود، اگرچه طرف او بر حق باشد؛ چون مى خواهد باصطلاح : خودى را بنمایاند؛ لذا به هیچوجه در صدد اظهار حق برنمى آید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 