فایل ورد کامل مقاله بررسی اهداف و وظایف حکومت دینی؛ تحلیل علمی نقش دین در ساختار سیاسی و اجتماعی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله بررسی اهداف و وظایف حکومت دینی؛ تحلیل علمی نقش دین در ساختار سیاسی و اجتماعی دارای ۴۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله بررسی اهداف و وظایف حکومت دینی؛ تحلیل علمی نقش دین در ساختار سیاسی و اجتماعی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله بررسی اهداف و وظایف حکومت دینی؛ تحلیل علمی نقش دین در ساختار سیاسی و اجتماعی

چکیده  
مقدمه  
مفهوم حکومت دینی  
اهداف حکومت  
۱نظریات سعادت‌گرای کلاسیک  
أ) دیدگاه افلاطون  
ب) دیدگاه ارسطو  
ج) فارابی  
۲ دیدگاه فیلسوفان مدرن و معاصر غرب  
أ) دیدگاه ماکیاول  
ب) دیدگاه هابز  
ج) لیبرال دموکراسی  
د) دیدگاه جان رالز  
۳ اهداف حکومت در نظام سیاسی اسلام  
رویکرد بحث  
تعیین‌ اهداف حکومت به لحاظ برون دینی  
اهداف حکومت دینی به لحاظ درون دینی  
۱امنیت  
۲ عدالت  
۳ آزادی  
۴ آبادانی و مبارزه با فقر  
۵شکوفایی علمی  
۶تربیت و هدایت جامعه به سوی کمال  
۷اجرای حدود و احکام الهی  
امر به معروف و نهی از منکر  
۸حمایت از محرومان  
نتیجه  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله بررسی اهداف و وظایف حکومت دینی؛ تحلیل علمی نقش دین در ساختار سیاسی و اجتماعی

نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج۲۰، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق

ـــــ ، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین(ع)، بی‌تا

ـــــ ، ترجمه علینقی فیض الاسلام، تهران، فقیه، ۱۳۶۷

ابن سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات،‌ با شرح نصیرالدین طوسی، ج۳، تصحیح کریم فیضی،‌ قم، مطبوعات دینی، ۱۳۸۴

اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، تبریز: مکتبه بنی هاشمی، ۱۳۸۱ه. ق

امیر، ایرج، رابطه دین وسیاست، تهران، نی،‌ ۱۳۸۰

جزیری، عبدالحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج ۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ ق

جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت دینی، قم، بوستان کتاب، چ۴، ۱۳۸۴

جونز،‌ و ویلیام توماس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین و محمد جواد شیخ الاسلامی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱

خدادادی، محمد اسماعیل، مبانی علم سیاست، قم، یاقوت،‌ ۱۳۸۱

امام خمینی(ره)، کتاب البیع، ‌قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۶

خوانساری، جمال‌الدین، محمد، شرح غرر و درر الحکم، ج۲، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ۳، انتشارات دانشگاه تهران،

سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۴، قم: مرکزجهانی علوم اسلامی، چ۳، ۱۴۱۲ه. ق

عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه غرب‌از آغاز تاپایان، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، ۱۳۷۶

عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، تصحیح عبد الرحیم الشیرازی و محمد رازی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۶

عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: خوارزمی، ۱۳۶۵

فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، بی‌جا،[ایران]، مکتبه الزهرا، چ۱، ۱۴۰۵ه. ق

قزوینی، محمدکاظم، شرح نهج البلاغه، ج۱، نجف: مطبعه النعمان، ۱۳۷۸ ه. ق

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال‌الدین مجتبوی، تهران، اعلمی و فرهنگی و انتشارات سروش، ۱۳۸۰

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر جلال‌الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، ۱۳۷۰

کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۸۱ه. ق

ماوردی، علی بن محمد، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه،‌ قم، دفتر تلبغات اسلامی، بی‌تا

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه،

موسوی، سیدصادق، تمام نهج البلاغه، تصحیح فرید السید، تهران، ۱۴۱۷ ق

موسوی، سیدعباس علی، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار الرسول و دار المحجه البیضاء، ۱۴۱۸ق

نوروزی، محمدجواد،‌ نظام سیاسی اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۷۹

نوروزی، محمدجواد، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۱،

واعظی، احمد،«اسلام و لیبرالیسم»، علوم سیاسی، سال ششم، ش ۲۲،‌تابستان ۱۳۸۲،‌ ص۳۲

واعظی، احمد، حکومت اسلامی، قم، سامیر، ۱۳۸۰

هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی، ‌۱۳۸۵

هاشمی خویی، میرزا حیب‌الله، منهاج البراعه، با تصحیح سیدابراهیم میانجی، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۶

همپتن، جین، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، طرح نو، ۱۳۸۵

چکیده

بحث اهداف حکومت از مباحث مهم فلسفه سیاسی است. در این نوشتار، پس از تعیین مفهوم حکومت دینی، به مهمترین دیدگاه‌ها در باب اهداف حکومت، اشاره شده است. برخلاف نظریه فیلسوفان مدرن، که وظیفه حکومت را ایجاد نظم و حد اکثر تأمین رفاه مادی مردم می‌دانند، فیلسوفان کلاسیک معتقدند که حکومت علاوه بر تأمین امنیت و عدالت، وظیفه تربیت مردم و هدایت آنان به سوی خیر و سعادت و زمینه‌سازی برای اکتساب فضایل انسانی را نیز به عهده دارند. تفاوت مهم حکومت دینی با حکومت‌های غیر دینی آن است که حکومت دینی، افزون بر تأمین نیازهای مادی، بر توزیع عادلانه امکانات تأکید می‌ورزد و به لحاظ توجه به فطرت و حقیقت انسان ارزش‌مدار است. از این رو، عدالت خواهی، هدایت و تربیت جامعه برای نیل به سعادت و خیر حقیقی و ملاحظه مصالح اخروی، از شاخصه‌های اصلی حکومت دینی است.

کلید واژه‌ها: دین، حکومت، حکومت دینی، اهداف و وظایف.

 

مقدمه

در فلسفه سیاسی بحث از ضرورت و مبنای مشروعیت و ماهیت حکومت، انواع نظام‌های سیاسی، مزایا و معایب هر یک، اهداف و ظایف آن از جمله مباحث بسیار مهم است. در این میان، بحث اهداف و وظایف حکومت از مباحث کاربردی است. تعیین موضع در این بحث، خود مبتنی بر مباحث پیشین است. در این نوشتار، اهداف و وظایف حکومت دینی را بررسی می‌کنیم

 

مفهوم حکومت دینی

رفتار و سلوک حاکمان متأثر از دریافتی است که از مفهوم حکومت دارند. اگر ذهنیت آنان از حکومت، تسلط بر مردم و استخدام آنان در جهت اهداف و منافع حاکم باشد، طبعاً رفتار شان متناسب با آن خواهد بود. اما اگر مراد حاکم از حکومت، خدمت به مردم و هدایت و مدیریت آنان باشد. همان اهداف را دنبال خواهد نمود و رفتارش به سوی خدمت، هدایت و مدیریت جهت‌گیری خواهد داشت. از این‌رو، لازم است مفهوم حکومت دینی روشن شود

عبارت «حکومت اسلامی» متضمن این معنا است که اسلام چارچوب و خطوط کلی حکومت را و یا دست‌کم مبانی و اهداف حکومت را مشخص نموده است. ورود به بحث مفهوم و ماهیت حکومت اسلامی، به صورت مبسوط خارج از هدف این نوشتار است. از این‌رو، به اختصار، در تعیین مقصود از حکومت اسلامی می‌توان گفت: «حکومت اسلامی اشاره به وجود سازمانی دارد که تمامی ارکان آن نشأت گرفته از اسلام باشد».۰ به عبارت دیگر، «حکومت دینی حکومتی است که مرجعیت همه جانبه دین خاصی را در عرصه سیاست و اداره جامعه پذیرفته است؛ یعنی دولت و نهادهای مختلف آن، خود را در برابر آموزه‌ها و تعالیم دین و مذهب خاصی متعهد می‌دانند».۱ بنابراین، مراد از حکومت دینی این نیست که مردم یا حاکمان متدین باشند. بلکه دینی بودن حکومت به معنای تعیین مبانی و اهداف آن از سوی دین است

اهداف حکومت

در عصر حاضر، حکومت‌ها امکانات وسیعی برای اعمال سلطه دارند. از این‌رو، در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تربیتی می‌توانند نقشی مؤثر ایفا کنند. حکومت‌ها می‌توانند در اندیشه‌ها، گرایش‌ها، ارزش‌ها و شیوه زندگی و نوع نگرش انسان به خود، جامعه و جهان تأثیرگذار باشند. معمولاً، قدرت‌های سیاسی حاکم، در زمینه‌های مختلف اجتماعی، مانند تعیین ساختار اقتصادی، طراحی و ترویج الگو‌های تربیتی، به دست گرفتن جریان اطلاعات، الگوسازی در ساختار خانواده، ترویج سرگرمی‌های معین، بها دادن به هنرهای خاص، نقش عمیق و بنیادین دارند. با این حال، مسئله مهم این است که هدف از تشکیل حکومت چیست و حکومت چه وظایفی را به عهده دارد؟ از سوی دیگر، تعیین اهداف و وظایف حکومت، مشخص می‌سازد که محدوده مشروع و مجاز دخالت دولت تا کجا است

در اینجا لازم است روشن شود که اصولاً به متقضای نگرش عقلانی اهداف حکومت چیست: آیا عقلاً هدف حکومت تنها حفظ نظم، امنیت و تأمین رفاه مادی مردم است یا اینکه حکومت‌ها به عنوان قدرت برتر و نیروی مسلط وظیفه هدایت و محافظت از ارزش‌ها را نیز به عهده دارند. و از این‌رو، دخالت نهادهای حکومتی در تقویت ارزش‌های مورد قبول، معقول و موجه است. فرضیه مخالف این است که موضع حکومت در برابر مقوله‌های اررزشی و تعیین خیر و سعادت باید بی طرفی کامل باشد

پاسخ به این پرسش مبتنی بر اتخاذ موضع جهان‌شناختی، انسان‌شناختی، معرفت‌شناختی و ارزش‌شناختی معین از سوی نظریه پرداز سیاسی است. عالمان و نظریه‌پردازان فلسفه سیاسی، براساس مبانی نظری خود در محورهای یاد شده، دیدگاه‌‌های مختلفی ابراز نموده‌اند. دیدگاه‌های عمده در این بابت عبارتند از

۱نظریات سعادت‌گرای کلاسیک

به اعتقاد فلاسفه کلاسیک مانند افلاطون، ارسطو و فارابی، غایت حکومت تحقق خیر و فضیلت و رستگاری انسان است. به نظر آنان، حکومت موظف است افزون بر استقرار نظم و امنیت و صیانت از حقوق افراد، شهروندان را در نیل به فضایل انسانی یاری نماید. حکومت باید سعادتمندی انسان را از طریق ایجاد جامعه‌ای که افراد در آن زیست سعادت‌مندانه دارند، تأمین نماید. آنان تلاش دارند که حقیقت و حدود خیر و سعادت را شناسایی و مصادیق آن را تعیین نمایند

أ) دیدگاه افلاطون

کاپلستون نظریه افلاطون در باره غایت حکومت را این‌گونه تبیین می‌کند

کشور صرفاً برای این وجود ندارد که حاجات اقتصادی آدمیان برآورد؛ زیرا انسان صرفاً«انسان اقتصادی» نیست، بلکه[ کشور] برای سعادت آنان و برای پروردن آنها در زندگی خوب برطبق اصل عدالت وجود دارد. این مطلب تعلیم و تربیت را ضروری می‌گرداند؛ زیرا اعضای کشور موجودات عقلانی اند؛ اما هر نوع تعلیم و تربیتی کافی نیست، بلکه تنها تعلیم و تربیت حقیقی و متضمن خیر مورد نیاز است. کسانی که زندگی کشور را تنظیم و اداره می‌کنند، کسانی که اصول تعلیم و تربیت را معین می‌کنند و کارها و مشاغل مختلف موجود در کشور را به اعضای مختلف آن تخصیص می‌دهند، باید به آن چه حقیقی و خیر است معرفت داشته باشند، به عبارت دیگر، باید فیلسوف باشند

دیدگاه افلاطون در این زمینه با توجه به نکات ذیل تبیین می‌گردد

۱ از دیدگاه افلاطون، انسان موجود عقلانی و فرامادی است

۲ خیر و سعادت انسان متناسب با هستی او است، پس خیر و سعادت انسان امری فرامادی است

۳ شناخت خیر و سعادت حقیقی برای برخی انسان‌ها مقدور است

۴تنها فیلسوفان توانایی شناخت خیر حقیقی را دارند

۵ وظیفه حکومت رساندن افراد به خیر و سعادت حقیقی است

بنابراین، وظیفه حکومت از دیدگاه افلاطون به تأمین نیازمندی‌های مادی جامعه منحصر نمی‌شود، بلکه تربیت درست و رسانیدن افراد به خیر و سعادت از وظایف اصلی حکومت است. این کار تنها از عهده حکیمان بر می‌آید. از این‌رو، تنها حکیمان شایسته به عهده گرفتن حکومت هستند

ب) دیدگاه ارسطو

از نظر ارسطو نیز دولت وظیفه دارد علاوه بر تأمین نیازهای مادی شهروندان، بستر رشد اخلاقی و معنوی آنان را فراهم سازد، بلکه دست یابی به خیر اخلاقی هدف و غایت اصلی تشکیل مدینه و دولت شهر است. به نظر ارسطو، سه نوع نیک بختی و سعادتمندی برای انسان متصور است

۱ خوبی‌های خارجی که عبارت است از یاران، خانواده و رفاه مادی و برخورداری از امکانات مورد نیاز زندگی همراه با آسایش

۲ خوبی‌های جسمی، یعنی سلامتی و کامیابی‌های جسمانی

۳ خوبی‌های روح و فضایل اخلاقی

از این سه نوع سعادتمندی و خوبی، فضایل اخلاقی مهمتر است؛ زیرا دو نوع اول زمانی مفید و ثمر بخش‌اند که بستر خوبی‌ها و فضایل روحی فراهم گردیده باشد

همچنین در تاریخ فلسفه کاپلستون، نظریه ارسطو در باره غایت حکومت این گونه تقریر شده است: «مدینه، [دولت شهر یونانی]، مانند هر اجتماع دیگری برای غایتی وجود دارد. این غایت در مورد مدینه خیراعلای انسانی، یعنی زندگی اخلاقی و زندگی عقلانی است

بنابراین، بهترین دولت از نظر ارسطو، دولتی است که شهروندان را در رسیدن به زندگی خوب مدد رساند. این هدف به نظر وی از طریق تربیت، تغییر عادات و تقویت نیروی استدلال و توانایی عقلی آنان، قابل تحقق است.۵ گرچه نظریه سیاسی افلاطون و ارسطو تفاوت‌هایی دارند که مجال بیان آن نیست، اما به نظر هردو اساساً، دولت نهاد تربیتی است و باید تربیت و هدایت جوانان را به عهده بگیرد.۶ به اعتقاد آنان، گرچه مدینه برای غایات ساده زندگی (عمدتاً نیازهای اقتصادی) به وجود می‌آید، اما بقای آن برای تأمین زندگی نیک، یعنی زندگی همراه با فضیلت و مقرون به سعادت است.۷ از نظر آنان، اساساً دولت نهاد تربیتی است

لازم به یادآوری این است که توجه و تأکید فیلسوفان یونان بیشتر بر سعادت و فضیلت دنیوی است و در باره حقیقت سعادت اخروی، راه رسیدن به آن و وظیفه دولت در قبال آن دیدگاه روشن و صریحی ارائه نکرده‌اند

ج) فارابی

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.