فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره حقیقت انسان و نقش آن در تبیین حیات پس از مرگ از منظر سید مرتضی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره حقیقت انسان و نقش آن در تبیین حیات پس از مرگ از منظر سید مرتضی دارای ۳۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره حقیقت انسان و نقش آن در تبیین حیات پس از مرگ از منظر سید مرتضی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره حقیقت انسان و نقش آن در تبیین حیات پس از مرگ از منظر سید مرتضی

چکیده  
مقدمه  
۱ دیدگاه سید مرتضی درباب حقیقت انسان  
۱ـ۱ دیدگاه سید مرتضی درباره روح و نفس  
۲ـ۱ ادله دیدگاه سید‌مرتضی  
استدلال مستقیم و استدلال غیرمستقیم  
۱-۲-۱ استدلال‌ مستقیم  
۲ـ۲ـ۱ استدلال‌ غیرمستقیم (استدلال از طریق نقد دیگر دیدگاه‌ها)  
نقدهای سید مرتضی بر دیدگاه شیخ مفید  
۲ دیدگاه سید مرتضی در تبیین حیات پس از مرگ  
۲۱ حقیقت مرگ  
۲ـ۲ عالم برزخ و کیفیت آن  
۳ـ۲ حیات اخروی و کیفیت معاد  
جمع‌بندی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره حقیقت انسان و نقش آن در تبیین حیات پس از مرگ از منظر سید مرتضی

ابن‌زهره حلبی، ابوالمکارم (۱۴۱۷ق)، غنیه النزوع الی علمی الاصول و الفروع، قم، موسسه امام صادق(ع)

ابن‌شهر ‌آشوب، محمدبن ‌علی (۱۳۲۸)، متشابه‌القرآن و مختلفه، قم، بیدار

ابن‌فورک، محمدبن‌حسن (۱۹۸۷م)، مجرد مقالات الشیخ ابی‌الحسن الاشعری، بیروت، دارالمشرق

ابن‌مرتضی، احمدبن یحیی (بی‌تا)، طبقات المعتزله، بیروت، دار المکتبه الحیاه

ابن‌میثم بحرانی، میثم‌بن علی (بی‌تا)، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سیداحمدحسینی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی

ابن‌نوبخت، ابواسحاق ابراهیم‌ (۱۴۱۳ق)، الیاقوت، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی‌نجفی

اسعدی، علی‌رضا (۱۳۸۹)، «نفس و معاد از دیدگاه سیدمرتضی»، نقد و نظر، ش۶۰، ص۱۷۰-۱۸۰

اشعری، ابوالحسن علی‌بن اسماعیل (۱۹۲۹م)، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، استانبول، مطبعه الدوله

بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان (۱۴۱۶ق)، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت

بریدی آبی، اشرف الدین صاعد (۱۹۷۰م)، الحدود و الحقائق، تحقیق حسین‌علی محفوظ، بغداد، مطبعه المعارف

پهلوانیان، احمد (۱۳۸۷)، رابطه نفس و بدن از منظر ملّاصدرا، قم، بوستان کتاب

حلّی، جعفربن حسن (۱۴۱۴ق)، المسلک فی اصول الدین، تحقیق رضا استادی، مشهد، آستان‌قدس‌رضوی

حلّی، حسن‌بن یوسف (۱۳۶۳)، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، مقدمه محمد نجمی زنجانی، قم، شریف الرضی

ـــــ (۱۴۱۳ق)، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن‌زاده‌آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی

ـــــ (۱۴۱۵ق)، مناهج الیقین، تهران، دارالاسوه

ـــــ (۱۴۲۶ق)، تسلیک النفس الی حضیره القدس، تحقیق فاطمه رمضانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)

حمصی رازی، سدیدالدین (۱۴۱۴ق)، المنقذ من التقلید، قم، تحقیق و نشر موسسه النشر الاسلامی

خدایاری، علی‌نقی (۱۳۹۰)، «نظریه‌های نفس‌شناسی متکلمان امامی سده‌های میانی و کارکرد آنها در تبیین آموزه معاد»، نقد و نظر، ش۶۱، بهار ۱۳۹۰، ص۶۹-۱۰۸

دغیم، سمیح (۱۹۹۸م)، موسوعه مصطلحات علم الکلام، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون

شریف مرتضی، علم‌الهدی (۱۲۵۰ق)، تنزیه الانبیاء، قم، شریف‌الرضی

ـــــ (۱۳۷۴ق)، طیف الخیال، مصر، طبعه عیسى الحلبی

ـــــ ‌(۱۳۸۷ق)، جمل العلم و العمل، نجف، مطبعه الآداب

ـــــ (۱۴۱۱ق)، الذخیره فی علم الکلام، قم، مؤسسه النشر الاسلامی

ـــــ (۱۴۱۵ق)، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم

ـــــ (۱۹۹۸م)، أمالی المرتضی، قاهره، دارالفکر العربی

صدوق، محمدبن علی (۱۴۱۴ق)، الاعتقادات، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید

طبرسی، فضل‌بن‌حسن (۱۴۱۵ق)، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات

طوسی، خواجه نصیرالدین (۱۴۰۵ق)، نقد المحصل، بیروت، دارالاضواء

ـــــ (۱۴۱۶ق)، قواعد العقائد، تحقیق علی‌ ربانی‌ گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه

طوسی، محمدبن حسن (۱۳۶۲)، تمهیدالاصول فی علم الکلام، تهران، دانشگاه تهران

ـــــ (۱۴۳۰ق)، الاقتصاد فی‌ما یجب علی العباد، تحقیق سیدمحمد کاظم موسوی، قم، دلیل ما

فاضل مقداد، مقدادبن‌عبدالله (۱۴۰۵ق)، ارشاد الطالبیین الی نهج المسترشدین، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی

فیاضی، غلامرضا (۱۳۸۹)، علم النفس فلسفی، تحقیق محمدتقی یوسفی، قم، مؤسسه آموزشی و پژهشی امام خمینی(ره)

قاضی الفرّاء، ابویعلی محمدبن‌الحسین (۱۹۷۴م)، کتاب المعتمد فی اصول الدین، تحقیق ودیع زیدان حداد، بیروت، دارالمشرق

قاضی عبدالجبار (جمعه‌بن متویه) (بی‌تا)، المجموع بالمحیط بالتّکلیف، قاهره، الدار المصریه للتألیف و الترجمه

قاضی عبدالجبار المعتزلی (۱۹۸۱م)، المجموع فی المحیط بالتکلیف (جمعه ابن متویه)، بیروت، دارالمشرق

کلینی، محمدبن یعقوب‌ ( ۱۴۰۷ق)، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دارالکتب الإسلامیه

مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۳ق)، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی

مصباح، محمدتقی (۱۳۷۷)، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی

مفید، محمدبن نعمان (۱۴۱۳ق الف)، المسائل السرویه، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید

ـــــ (۱۴۱۳ق ب)، اوائل المقالات، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید

ـــــ (۱۴۱۳ق ج)، تصحیح الاعتقادات الامامیه، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید

مقری نیشابوری، ابوجعفرمحمدبن‌حسن (۱۳۸۵)، التعلیق، تحقیق محمود یزدی مطلق(فاضل)، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی

ملاحمی خوارزمی، محمودبن محمد، (۱۳۸۶)، الفائق فی اصول‌الدین، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران

ـــــ، (۱۳۸۷)، تحفه المتکلمین فی الرد علی الفلاسفه، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

ملّاصدرا (۱۳۸۳)، شرح اصول کافی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى

نباطی العاملی، علی‌بن‌محمد (۱۴۳۱ق)، الباب المفتوح الی ماقیل فی النفس و الروح، قم، مکتبه العلامه المجلسی

یوسفی، محمدتقی (۱۳۹۱)، رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملّاصدرا و کتاب و سنت، پایان‌نامه دکتری، رشته فلسفه، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

چکیده

تبیین حیات پس از مرگ و معاد، مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و ساحت‌های وجودی اوست. اندیشمندان با ارائه رویکردهای گوناگون در این زمینه، تبیین‌های متفاوتی را ارائه کرده‌اند، که عمدتاً مبتنی بر رویکرد فلسفی در این زمینه‌اند؛ اما بسیاری از متکلمان مسلمان، دیدگاهی مادی‌انگارانه از انسان دارند و اصل وجود نفس یا غیرمادی بودن آن را نمی‌پذیرند. با این‌ حال، ایشان به معاد باور دارند و درباره حیات پس از مرگ تبیین ویژه خود را ارائه می‌دهند. سید مرتضی نخستین متکلم شیعی است که این رویکرد را در مباحث انسان‌شناختی متکلمان مطرح ساخته است. ادله‌ای که وی بر این مطلب اقامه کرده، اغلب مبتنی بر مادی بودن ادراک و عدم معقولیت پذیرش ساحتی غیرمادی در انسان‌‌اند. براین اساس وی از حقیقت مرگ، عالم برزخ و آخرت نیز تبیینی متفاوت ارائه می‌دهد. این مقاله، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی دیدگاه سید مرتضی را بررسی می‌کند

کلیدواژه‌ها: حقیقت انسان، بدن، روح، نفس، مرگ، برزخ، آخرت، سید مرتضی.

مقدمه

مسئله حقیقت و ساحت‌های وجودی انسان، که به‌بررسی ساختار تشکیل‌دهنده وجود انسان (بدن، روح، نفس و;) و نحوه وجود (مادی، مثالی یا مجرد) هریک از آنها می‌پردازد، یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح‌شده در تاریخ اندیشه بشری است، که ‌به‌علت داشتن ارتباط وثیق و مستقیم با بسیاری از آموزه‌های دینی، از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. در زمره مهم‌ترین آموزه‌های دینی، بحث حیات پس از مرگ و معاد است، که تبیین آن مبتنی بر شناخت حقیقت و ساحت‌های وجودی انسان است؛ به‌‌گونه‌ای ‌که گزینش هر رویکردی در این مسئله، موجب ارائه تبیینی متفاوت از حیات پس از مرگ و معاد خواهد شد

شاید بتوان بیشترین تلاش‌ها را در این‌باره از آنِ فلاسفه دانست، که با پذیرش ساحتی غیرمادی در انسان، به ارائه دیدگاه‌هایی درباره تبیین حیات پس از مرگ و نیز چگونگی معاد جسمانی پرداخته‌اند. برخی از متکلمان امامیه در قرون نخستین و میانه مانند هشام‌بن حکم (ر.ک: مفید، ۱۴۱۳ق‌الف، ص۵۸)، شیخ صدوق (صدوق، ۱۴۱۴ق، ص۴۷) شیخ مفید (مفید، ۱۴۱۳ق‌الف، ص۵۸ و ۱۴۱۳ق ب، ص۷۷) و محقق طوسی (طوسی، ۱۴۰۵ق، ص۳۷۹ و ۱۴۱۶ق، ص۴۶۴) نیز از این دیدگاه طرف‌داری می‌کردند. این دیدگاه در قرون متأخر و با ظهور فیلسوف ـ متکلمان امامی‌مذهب آنچنان گسترش یافت که دیگر رویکردها در این زمینه به فراموشی سپرده شدند

البته باید گفت برخلاف تصور رایج و همسو با دیدگاه فلاسفه، که مدعی است انکار تجرد نفس لزوماً به انکار معاد می‌انجامد، بسیاری از متکلمان مسلمان، به‌رغم آشنایی با مباحث عقلی و آرای فلسفی، دیدگاهی مادی‌انگارانه از انسان دارند و اصل وجود نفس یا غیرمادی بودن آن را نمی‌پذیرند. با این‌همه ایشان به اصل معاد باور دارند و درباره حیات پس از مرگ تبیین‌هایی متفاوت با رویکرد‌های فلسفی به‌دست داده‌اند

متکلمانی مانند ابوالهذیل (ر.ک: اشعری، ۱۹۲۹م، ص۳۲۹)، اصم (ر.ک: همان، ص۳۳۵)، ابوالحسین خیاط (ر.ک: ملاحمی، ۱۳۸۷، ص۱۵۸)، ملاحمی (ملاحمی، ۱۳۸۶، ص۲۲۵)، قاضی عبدالجبار (قاضی عبدالجبار، ۱۹۸۱م، ج۲، ص۲۴۱)، ابوالحسن اشعری (ر.ک: ابن فورک، ۱۹۸۷م، ص۱۴۶) و قاضی الفراء (قاضی الفرّاء، ۱۹۷۴م، ص۱۰۱) بر این باورند که انسان، مجموعه همین بدن محسوس مشاهده‌پذیر است. این رویکرد در میان متکلمان شیعی نیز طرف‌دارانی دارد. نخستین متکلم شیعی که این رویکرد را اختیار کرد و آن را در مباحث کلامی به‌کار گرفت، سید مرتضی (۴۳۶ـ۳۵۵) بود. با اینکه شیخ مفید و قاضی عبدالجبار هر دو از استادان سید مرتضى بوده‏اند (ابن‌المرتضی، بی‌تا، ص۱۱۷)، در بحث حقیقت انسان، وی متأثر از استاد معتزلی خود بوده و دیدگاه وی را پذیرفته است. چنین باوری درباره انسان، سالیانی متمادی در کلام شیعه مورد پذیرش قرار گرفت و متکلمانی همچون شیخ طوسی (طوسی، ۱۳۶۲، ص۱۶۴ـ۱۶۹؛ همو، ۱۴۳۰ق، ص۱۳۵-۱۳۹)، ابواسحاق ابراهیم‌بن‌نوبخت (ا‌بن‌نوبخت، ۱۴۱۳ق، ص۵۴)، ابوعلی فضل‌بن‌حسن طبرسی (طبرسی، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۱۸۱)، ابوجعفر محمدبن‌حسن مقری نیشابوری (مقری نیشابوری، ۱۳۸۵، ص۱۰۸-۱۰۹)، ابن‌شهر آشوب (ابن‌شهر ‌آشوب، ۱۳۲۸، ج۱، ص۷؛ ج۲، ص۱۰۱)، سدیدالدین محمود حمصی (حمصی‌رازی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۶)، قاضی اشرف‌الدین ‌صاعد بریدی‌آبی (بریدی‌آبی، ۱۹۷۰م، ص۱۵-۱۹) و ابن‌زهره (ابن‌زهره، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۲) به آن باور داشته‌اند. همچنین این دیدگاه زمینه را برای متکلمان قرون بعدی، مانند محقق حلی (حلّی، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۶ و ۱۰۹)؛ ابن‌میثم بحرانی (بحرانی، بی‌تا، ص۱۳۹-۱۴۴)، علّامه حلی (حلّی، ۱۴۲۶ق، ص۱۲۴؛ همو، ۱۴۱۳ق، ص۴۰۶) و فاضل مقداد (فاضل مقداد، ۱۴۰۵ق، ص۳۸۶) فراهم کرد، تا رویکرد مادی بودن نفس (نظریه اجزای اصلیه) را درباب حقیقت انسان بپرورانند

بنابراین با توجه به اینکه بیشتر آثار متأخر و معاصر کلامی و فلسفی که در باب تبیین حیات پس از مرگ و معاد نوشته شده‌اند، به دلیل غلبه دیدگاه فلسفی درباره ساحت‌های وجودی انسان، دیدگاه این متکلمان را کم‌اهمیت جلوه داده و از آن غفلت ورزیده‌اند، توجه به این عرصه و بازشناسی زوایای علمی آن، امری شایسته و بایسته به نظر می‌رسد. در این مقاله برآنیم تا با بررسی دیدگاه سید مرتضی به‌منزله یکی از مهم‌ترین متکلمانِ امامی مذهب، و نخستین متکلم شیعی که به تبیین این رویکرد پرداخته‌ است (ر.ک: حلّی، ۱۳۶۳، ص ۲)، به این امر مهم دست‌یابیم

درباره دیدگاه سید مرتضی درباب حقیقت انسان و تبیین حیات پس از مرگ، دو مقاله نوشته شده است

علی‌رضا اسعدی، «نفس و معاد از دیدگاه سیدمرتضی»، نقد و نظر، ش۶۰

علی‌نقی خدایاری، «نظریه‌های نفس‌شناسی متکلمان امامی سده‌های میانی و کارکرد آنها در تبیین آموزه معاد»، نقد و نظر، ش۶۱

هر دو مقاله به‌دلیل اختصار، به‌بررسی تفصیلی ادله سید مرتضی نپرداخته‌اند، و دیدگاه وی را درباب حیات برزخی به‌درستی تبیین نکرده‌اند. براین‌اساس در این مقاله ابتدا به بررسی حقیقت و ساحت‌های وجودی انسان از نگاه سیدمرتضی می‌پردازیم، و برای این منظور همه ادله‌ای را که وی بر مدعای خود اقامه کرده است، به‌تفصیل بررسی می‌کنیم. در ادامه بر اساس این رویکرد، نخست به بررسی معنا و حقیقت مرگ از نگاه وی می‌پردازیم. سپس نظر او را درباره وضعیت انسان، پس از مرگ و عالم برزخ مورد بررسی قرار می‌دهیم و سرانجام به این مسئله می‌پردازیم که او با توجه به دیدگاهش درباره حقیقت انسان، چه تبیینی از حیات اخروی و مسئله این‌همانی انسان دنیوی و اخروی ارائه می‌دهد

۱. دیدگاه سید مرتضی درباب حقیقت انسان

سیدمرتضی در مباحث تکلیف، ‌هنگام تعریف مکلف، به بیان حقیقت انسان می‌پردازد و آن را همان «حی» (زنده) می‌شمارد

لما أحوجنا الکلام فی التکلیف الى بیان ما هو المکلّف لتعلقه به وجب بیانه. والمکلّف هو الحیّ، ویسمّى الحیّ منا انسانا وان یسمّى الحی من الملائکه والجنّ بأسماء اخر، [وکذلک الحی من البهائم یسمى بأسماء آخر] موضوعه لذلک الجنس، والفلاسفه یسمّون الحی الفعّال بأنه نفس. والحیّ على المذهب الصحیح هو هذه الجمله التی نشاهدها دون أبعاضها، وبه تعلقت الأحکام من أمر و نهی ومدح وذم (شریف مرتضی، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳-۱۱۴)

از نگاه وی، انسان، یکی از موجودات زنده است و بنابراین «حی» عنوان عامی است که بر انسان و برخی موجودات دیگر، همانند چهارپایان (که هر یک نامی ویژه خود دارند)، فرشتگان، جن و; اطلاق‌پذیر است. بدین‌ترتیب می‌توان این عنوان را به‌منزله جنس (در اصطلاح منطق) در تعریف انسان قرار داد. برای تبیین این مطلب باید به دو پرسش پاسخ دهیم: حیات و زنده بودن، از نگاه سید مرتضی چیست و چگونه تعریف می‌شود؟ ماهیت «زنده از ما» که انسان نامیده می‌شود، چیست؟

سید‌مرتضی در پاسخ به چیستی حیات، آن را به اعتدال مزاج یا قوت حس تعریف می‌کند و برای موجود زنده (حیّ) تعریفی به این شکل ارائه می‌دهد: «زنده موجودی است که خصوصیتی دارد که به سبب آن، محال نیست بداند و بتواند و ادراک کند» (شریف مرتضی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۶۸). بدین‌ترتیب می‌توان گفت که احتمالاً منظور وی از آن خصوصیتی که موجب امکان داشتن علم، قدرت و ادراک در موجود زنده می‌شود، همان اعتدال مزاج یا قوت حس باشد؛ اما باید گفت آنچه در زنده بودن یک موجود نقشی بنیادین دارد، همان ادراک است؛ به‌گونه‌ای که سید مرتضی نیز در مواردی به رکن بودن ادراک برای موجود زنده تصریح کرده است (همان، ج۱، ص۳۶۰-۳۶۱). همچنین این مطلب از ادله‌ای که وی بر دیدگاه خود در باب حقیقت انسان مطرح می‌کند برمی‌آید؛ چراکه عمده این ادله حول مسئله ادراک دور می‌زنند

ازآنجاکه ویژگی‌های ادراک و قدرت هر دو تشکیکی و دارای مراتب‌اند، پس موجودات زنده نیز دارای مراتب خواهند بود. بنابراین مراتب گوناگونی از حیات (مانند نباتی، حیوانی و انسانی) می‌توان برشمرد؛ اما بر اساس تعریف وی از حیوان، می‌توان گفت که انسان نیز نوعی از حیوان است. به اعتقاد سیدمرتضی، حیوان هر موجود زنده‌ای است که از اجزایی ترکیب شده و دارای اعراض ویژه است. با وجود این، او از اینکه آن اعراض ویژه چیستند، سخنی به میان نیاورده است. چه‌بسا مراد او از این ویژگی‌ها همان حرکت ارادی و احساس باشد (همان، ج۲، ص۲۶۸)

بنابراین حیات، ویژگی‌ خاصی در برخی موجودات است که موجب امکان علم، ادراک و قدرت در متعلق آن می‌گردد و موجودی که دارای این ویژگی باشد، حیّ (زنده) نامیده می‌شود و انسان یکی از انواع حیوانات است که از حیات برخوردار است

سید ‌مرتضی در پاسخ به پرسش دوم (چیستی و ماهیت انسان) می‌گوید: «زنده» همین مجموعه مرکبی است که مشاهده مى‏شود و تصریح می‌کند که مراد از «حی»، نه برخی از اجزای این مجموعه، بلکه کل آن چیزی است که ما می‌توانیم به‌منزله تشکیل‌دهنده حقیقت انسان مشاهده کنیم و همه احکام (اعم از مدح، ذم، امر و نهى) نیز به آن تعلق مى‏گیرد (شریف مرتضی، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۴و نیز ر.ک: همو، ۱۳۸۷ق، ص۳۳)

براین‌اساس باید پذیرفت از دیدگاه سید‌مرتضی، انسان حقیقتی تک‌ساحتی (بدن مادی و جسمانیِ مشاهده‌پذیر) است؛ اما به‌رغم این تصریح، مشاهده می‌کنیم که در برخی عبارت‌ها سید مرتضی از نفس و روح انسان نیز سخن گفته است. بنابراین بایسته است نفس و روح و ویژگی‌های آن دو را نیز از نگاه سید مرتضی بررسی کنیم

۱ـ۱ دیدگاه سید مرتضی درباره روح و نفس

سید‌مرتضی در پاسخ به پرسشی از معنای نفس در آیه «تَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ لا أَعْلَمُ ما فِی نَفْسِکَ» (مائده: ۱۱۶)، به بیان معانی نفس می‌پردازد

النفس فى اللغه لها معان مختلفه، ووجوه فى التصرّف متباینه؛ فالنفس نفس الإنسان وغیره من الحیوان، وهى التى إذا فقدها خرج عن کونه حیّا، ومنه قوله تعالى: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ» (آل‌‌عمران: ۱۸۵); (شریف مرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۳۲۴ و نیز ر.ک: همو، ۱۲۵۰ق، ص۱۰۲-۱۰۳)؛ نفس در لغت دارای معانی مختلف و وجوه کاربردی گوناگونی است. [یکی از معانی] نفس، نفس انسان و حیوان است، و نفس انسان و حیوان همان است که اگر آن را از دست بدهد از زنده بودن خارج می‌شود و این گفته خداوند که «هر نفسی چشنده مرگ است» ناظر به همین معناست

در این عبارت سید مرتضی تعریفی از نفس ارائه داده است که متکلمان (نباطی العاملی، ۱۴۳۱ق، ص۸۵) آن را به‌منزله لازمه ذاتی نفس می‌شناسند و براین‌اساس در برخی موارد نفس را به «ما یفوت الحیاه بفواته»؛ «آنچه زندگی به واسطه از بین رفتن آن از بین می‌رود» تعریف می‌کنند. بر اساس این عبارت باید گفت که سید مرتضی معتقد است که انسان (و حیوان) دارای نفسی است که قابلیت از دست دادنِ آن را دارد. این نفس هنگامی که به همراه انسان است موجب حیات اوست و با از بین رفتن آن، مرگ وی فرامی‌رسد. بنابراین نفس چیزی است که موجب حیات انسان می‌شود

البته با توجه به دیگر آثار وی که در آنها تصریح می‌کند «حی فعال»، که فلاسفه آن را «نفس» می‌نامند، همین مجموعه مشاهده‌پذیر (مجموعه بدن و اجزای آن) است (شریف مرتضی، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۴)، و آنچه را فلاسفه درباره نفس گفته‌اند، نمی‌پذیرد و نقد می‌کند (شریف مرتضی، ۱۳۷۴ق، ص۳۹؛ همو، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۳۹۵)، نمی‌توان گفت که سید مرتضی به «نفس» به‌منزله ساحتی وجودی در انسان اعتقاد داشته؛ بلکه نهایت چیزی که می‌توان به وی نسبت داد این است که نفس عرضی است در انسان، که موجب حیات وی می‌شود. البته سید مرتضی از دیدگاه فلاسفه درباره نَفْس با خبر است و آن را در عبارت‌های مختلفی غیرمعقول و غیرمضبوط برشمرده است (ر.ک: شریف مرتضی، ۱۳۷۴ق، ص۳۹؛ همو، ‌۱۹۹۸م، ج۲، ص۳۹۵)

سید ‌مرتضی در برخی عبارات دیگر از «روح» نیز نام می‌برد و ویژگی یادشده برای نفس را به آن نسبت می‌دهد

ما تقول فی الروح؟ الجواب: الصحیح عندنا أن الروح عباره عن: الهواء المتردد فی مخارق الحی منا، الذی لا یثبت کونه حیا الا مع تردده، ولهذا لا یسمى ما یتردّد فی مخارق الجماد روحا، فالروح جسم على هذه القاعده. (شریف مرتضی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۰؛ ج۴، ص۳۰)؛ دیدگاه شما درباره روح چیست؟ پاسخ: دیدگاه صحیح به نظر ما این است که روح همان هوایی است که در منفذهای بدن هریک از ما که موجودی زنده‏ایم (در بدن زنده از ما) رفت‌وآمد دارد؛ به‌گونه‏اى که زندهبودن منوط به تردد آن است. بنابراین آنچه در منفذهای جماد (موجودات بی‌جان) رفت و آمد دارد، روح نامیده نمی‌شود. بر اساس این قاعده روح جسم است

بنابراین به نظر می‌رسد که از نگاه سید مرتضی روح و نفس به یک معنا هستند و این مجموعه مشاهَد که حقیقت انسان را تشکیل مى‏دهد، دربردارنده روح و بدن است. بر اساس این تبیین، وی درباره حقیقتِ روح دیدگاهی همانند دیدگاه منقول از معتزله (حلّی، ۱۴۱۵ق، ص‌۷۴) برگزیده است و بر اساس آن، تبیینی جسمانی از روح ارائه می‌دهد که همان هوای موجود در منفذهای بدن است و شرط زنده بودن را وجود همین هوا در بدن می‌داند

البته وی در عبارتی دیگر، روح را به هواى سردى در قلب، ماده نفس و شرط حیات تعریف کرده است: «الروح: هواء بارد فی القلب، وهو ماده النفس، وهو شرط الحیاه، وقیل جسم رقیق منساب فی بدن الحیوان، وهو محل الحیاه والقدره» (شریف مرتضی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص‌۲۷۱). در این تعریف، وی «قلب» را محل استقرار روح دانسته است، با اینکه در عبارت‌های گذشته تصریح می‌کند که مستقر روح، مخارق حی است: «; و الروح روح واحده، وقد قلنا انها عباره عن الهواء المتردد فی مخارق الحی، وإذا لم یکن فی مخارق حی فهو هواء وروح. وقوله: وأین مستقرها، فقد قلنا: مخارق الحی» (شریف مرتضی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۱). افزون بر این، او در اینجا روح را ماده نفس می‌داند، درحالی‌که در موارد دیگر چنین تعبیری ندارد. در این عبارت شباهت دیدگاه وی با دیدگاه منقول از معتزله، بیشتر است

البته می‌توان به‌نحوی این عبارت را نیز در ردیف عبارت‌های پیشین و هم‌‌افق با معنای آنها دانست؛ به این صورت که ما واژه «النفس» در عبارت یادشده را به‌صورت «النَفَس» بخوانیم. در این صورت معنای عبارت این خواهد بود که این هوای سرد موجود در قلب، موجب تنفس می‌گردد و وجود این هوا و انجام عمل تنفس شرط حیات است. در هر حال از نگاه سید مرتضی «روح»، ساحتی وجودی در انسان به‌شمار نمی‌آید؛ بلکه همان‌گونه که گفته شد، وی تبیینی جسمانی از روح ارائه می‌دهد که همان هوای موجود در منفذهای بدن است و شرط زنده بودن را وجود همین هوا در بدن می‌داند. بنابراین وی روح را یا عرضی در انسان می‌داند که موجب حیات می‌گردد، و یا اینکه روح انسان به‌منزله عضوی از اعضای بدن همچون گوشت، خون، رگ‌ها و اعصاب است که وجودش برای انجام تنفس و رسیدن هوا به سایر اعضا لازم است و این موجب ادامه حیات انسان می‌گردد. البته تبیین دوم با عبارت‌های وی درباره روح سازگارتر است

بنابراین علی‌رغم اینکه سید مرتضی در برخی آثار خود از روح و نفس سخن گفته است. باید پذیرفت که وی انسان را حقیقتی تک‌ساحتی (بدن مادی و جسمانی مشاهده‌پذیر) می‌داند و ساحتی وجودی به نام نفس یا روح را برای انسان قبول ندارد و در عین آشنایی با دیدگاه فلاسفه، آن را نمی‌پذیرد و آنچه را که ایشان نفس نامیده‌اند، همین مجموعه مُشاهَد (بدن) می‌داند

۲ـ۱ ادله دیدگاه سید‌مرتضی

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.