فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل پی دی اف
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل PDF (پی دی اف) ارائه میگردد

 فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF دارای ۱۷۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در PDF می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پی دی اف فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF2 ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل پی دی اف کامل رمان داستانی گریز از عشق با روایت سرنوشت و چالش‌های عاطفی شخصیت‌های اصلی PDF :

توضیحات محصول

نام کتاب : گریز از عشق

نویسنده : باربارا کارتلند

رمان عاشقانه گریز از عشق

ویکتور با لحنی باور نکردنی گفت:ولی این واقعیت ندارد؟
مارینا از مقابل پنجره دور شد بطرف او آمد و گفت:متاسفم ویکتور.
یعنی چه متاسفم؟دلیلش چیست؟
مارینا با لحنی جدی جواب داد:هیچ حرفی برای گفتن ندارم.هیچ توجیهی هم مرا قانع نمیکند بهتر است همه چیز را به باد فراموشی بسپریم من دیگر نمیتوانم زندگی را با دروغ و نیرنگ ادامه دهم.بهتر است تو هم مخالفتی نکنی چون هیچ دردی رادرمان نمیکند. ویکتور با لحن ملتمسانه ای گفت:چرا عجولانه قضاوت میکنی؟بهتر است فرصت دیگری داشته باشیم تا مفصلتر در این مورد بحث کنیم.فقط خواهشی از تو دارم و آن اینکه چند روز ی همه کارها را ول کنیم و با هم باشیم.اگر هم بخواهی میتوانیم از دوستانمان هم دعوت کنیم اگر میل نداشته باشی تنها خلوت میکنیم.هر طور که صلاح بدانی. مارینا بسمت پنجره برگشت و با لحن خسته ای گفت:حرف تو صحیح ولی من تمام شب رو فکر کردم.ما برای هم مناسب نیستیم.
ویکتور هاریسون سیگاری روشن کرد و کبریت را با قیافه ای افسرده به روی میز انداخت.مارینا با ملایمت نگاهی به او انداخت و آرام آرام به او نزدیک شد .قصد داشت غرور او را له کند.بخت و اقبال و مقام ویکتور چنان بود که به تمام یا اکثر خواسته هایش دست میافت و بیشتر به این میبالید که در مواقع شکست دست بسوی کسی دراز نمیکند. مارینا با قیافه ای از خود راضی و متین به ویکتور نگریست در ذهنش چنین تصور کرد که نه تنها زیاد هم سخت نیست که او را دوست بدارد بلکه بسیار هم سهل بود که حماقت را کنار بگذارد و با او بسازد چرا که ویکتور فردی بود….

نوع فایل:
pdf
MB1.08سایز:

تعدادصفحه :۱۷۳

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.