فایل ورد کامل مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تحلیل راهبردهای پیشگیری، مراقبت و توسعه نظامهای بهداشتی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تحلیل راهبردهای پیشگیری، مراقبت و توسعه نظامهای بهداشتی صفحه می باشد دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تحلیل راهبردهای پیشگیری، مراقبت و توسعه نظامهای بهداشتی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت عمومی
سلامت عمومی
تعاریف سلامت عمومی
سلامت عمومی عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود دنیای اطراف، محل زندگی، اطرافیان مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی با درآمد خود و تفاوت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن (میلانی فر، ۱۳۷۳).
علم سلامت عمومی شاخهای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلالهای روانی و حفظ شیوههای بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر وکار دارد. علم سلامت روان فرایند همیشگی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه مییابد این علم با چهار هدف شکوفایی توان بالقوه، شادکامی، رشد و تحولی هماهنگ، و زندگی مؤثر و کارآمد سعی میکند از طریق آموزش به کارکنان بهداشت روانی، پیشگیری، درمان اختلالهای روانی و حفظ و تداوم بهداشت روانی در اشخاص سالم شرایطی ایجاد کند که شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محیطهای کاری و نهایتاً با خویش سازگار شوند (حسین شاهی برواتی؛ ۱۳۷۹؛ ص ۱).
در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال ۱۹۴۸ آمده است : « سلامت عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبودن بیماری و ناتوانی» (اصفهانی ، ۱۳۸۳، ص ۷).
سلامت روان عبارت از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضاء نیازهای خویشتن به طور متعاون و شکوفایی استعدادهای فطری خویش می باشد (حاجی آقاجانی و اسدی نوقابی، ۱۳۷۸؛ ص ۱۶).
۲-۲-۲- تاریخچه مختصری بر سلامت عمومی
بهداشت عمومی از پیشینهای به قدمت انسان متمدن و تاریخچهای کوتاه، به لحاظ علمی، برخوردار است با اینکه فلاسفه هزاران سال در خصوص « سلامت » سخن میراندند، صرفاً در ۱۹۰۸ بود که نخستین جمعیت برای سلامت روان تأسیس گردید. در ۱۹۱۹ ، «جامعه و ملی سلامت و روان » تشکیل شد که به تدریج به « کمیته بین المللی سلامت روان » تبدیل شد و نشریهای به نام «سلامت روان» منتشر نمود تا یافتههای پیشرو و حتی سراسر جهان را گردآوری کند و ارتباط و همکاری دستاندرکاران این حوزه را تسهیل نماید. نمود کنونی سلامت را میتوان در روانشناسی جامعهنگر و مراکز بهداشت روانی جامعهنگر یافت که با هدف سه نوع پیشگیری در سطح وسیع و اجتماعی فعالیت دارد. جلوگیری از بروز اختلالهای روانی (پیشگیری نخستین) ، تشخیص و درمان زود هنگام اختلالها (پیشگیری ثانوی) و کمک به معضلات و مشکلات ناشی از ابتلاء به اختلالهای روانی (پیشگیری ثالث) در روانشناسی، علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قایل میشویم، به دنبال دستیابی به ویژگیها و کیفیتی هستیم که سالم، سازگار و در یک کلام مطلوب به شمار میآیند. مواردی که نمیتوان صرفاً از طریق توجه محض به پیشگیری به آنها دست یافت کما اینکه این طرز تلقی با تعریف کامل بهداشت روانی نیز مطابقت بیشتری دارد (حسین شاهی، ۱۳۷۹، ص ۱).
۲-۲-۳- شاخصهای سلامت عمومی
سلامت عمومی را با شش معیار می توان مورد ارزیابی قرار داد:
- فرد سالم احساس میکند، راحت است و میتواند باخودش زندگی کند ، محرومیتها و استعدادهای خود را میشناسد، کمبودهای خود را میپذیرد و برای بهبود رفتار خود قدم بر میدارد. بر احساسات خود تسلط دارد و معیارهای جامعهای را که درآن زندگی میکند، زیرپا نمیگذارد. میداند که در فراز و نشیبهای زندگی گاهی با موفقیت و زمانی هم با عدم توفیق روبرو خواهد بود و آنرا میپذیرد و به نحوی خود را از این بن بست بیرون میکشد.
- چگونگی روابط فرد با اطرافیانش است، شخص سالم دیگران را دوست دارد و همچنان که به آنها اعتماد دارد، متقابلاً مورد اعتماد و احترام آنان قرار میگیرد. تفاوتهای افراد را میپذیرد و به آنها خرده نمیگیرد. در میان هر گروهی که قرار میگیرد با حفظ فردیت خویش، قادر است جزئی از آن گروه گردد.
- قدرت مقابله فرد با مشکلات زندگی میباشد، شخص سالم خود را با ناملایمات تطبیق داده، از راه سازگاری به عرصه زندگی وارد میشود و اهداف واقعگرا برای خود در نظر میگیرد و برای دستیابی به آنها اقدام میکند. او میداند که در طول زندگی با مشکلات نیز مواجه خواهد شد و احساس سعادت «نسبی» است و برای دستیابی به سعادت باید کوشش نمود. پایه سلامت روان در کودکی گذارده میشود و هیچگاه از تکامل باز نمیایستد (شریفی، ۱۳۸۹).
- عزت نفس و پذیرش: افراد دارای سلامت عمومی تا حدودی این احساس را دارند که آدمی هستند با ارزش و مورد قبول اطرافیان خود، با افراد دیگر راحت هستند و در موقعیتهای اجتماعی به خوبی عمل میکنند، آنها احساساتی نظیر بیارزشی، ناامیدی، عدم پذیرش از سوی دیگران و احساس فقدان حتی یک دوست را در دنیا ندارند.
- توانایی در برقراری روابط محبت آمیز: افراد دارای سلامت عمومی قادرند روابط نزدیک و رضایت بخش با افراد دیگر در جامعه برقرار نمایند. نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و برای ارضای نیازهای خود آنان را تحت فشار نمیگذارند، این افراد خودمحور و مغرور نبوده و در احساسات خود غرق نمیشوند، به سلایق دیگران احترام گذاشته و این امکان را فراهم نمیآورند که زیر فشار و ظلم دیگران قرار گیرند و سعی هم نمیکنند که بر دیگران مسلط شوند. این افراد نسبت به اعمال خود احساس مسولیت میکنند و با مشکلات برخورد مناسب دارند.
- خودشکوفایی: افراد دارای سلامت عمومی با زندگی سازگاری خوبی داشته و تواناییهای خویش را به سمت خودشکوفایی و کمال جهت میدهند (شریفی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۴- دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی دربارهی سلامت عمومی:
- سلامت عمومی در دیدگاه روانکاوی
به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت عمومی ضروری است خودآگاهی[۱] است. یعنی هر آنچه که ممکن است درناخودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خودآگاه شود.
به عقیده فروید انسان عادی کسی است که مراحل رشد روانی – جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل، بیش از حد تثبیت نشده باشد. به نظر او کمتر انسانی، متعارف به حساب میآید و هر فردی به شکلی نامتعارف است.
فروید از دیدگاه روانشناسی، انسان نامتعارف را به دو گروه رواننژند[۲] و روانپریش[۳] تقسیم میکند و هسته مرکزی بیماریهای روانی را اضطراب میداند. به عقیده فروید نوع مکانیسمهای دفاعی مورد استفاده افراد سالم، رواننژند و روانپریش متفاوت است (ایروانی و نجات، ۱۳۷۸).
شخص سالم از مکانیسمهای دفاعی، نوع دوستی [۴]، شوخ طبعی[۵] ، پارسایی و ریاضت[۶] و والایش[۷] استفاده میکند. هارتمن[۸] (۲۰۱۱) تعادل روانی را با این ترکیب تعریف کرد که ((من)) بتواند تطابق بین ((نهاد)) و ((فرا من)) ایجاد نماید و خواستههای آنها را نفی و طرد نماید. او قبلاً انعطافپذیری من را بعنوان عامل سلامت فکر مطرح ساخته بود. کاپلان (۱۹۷۱) نیز سلامت عمومی را شامل سازگاری مداوم با شرایط متغیر میداند. وی معتقد است که انسان برخوردار از سلامت عمومی، برای برقراری اعتدال بین تقاضاهای درونی و الزامات محیط در حال تغییر، تلاش میکند.
کارل . گ . یونگ[۹]
فرایندی که موجب یکپارچگی شخصیت انسان میشود فردیت یافتن[۱۰] یا تحقق خود است. این فرایند خود شدن فرایندی طبیعی است. این کیفیت در واقع، گرایشی چنان نیرومند است که یونگ آن را غریزه[۱۱] میداند. در انسان فردیت یافته، هیچ یک از وجوه شخصیت مسلط نیست، نه هوشیار و نه ناهوشیار، نه یک کنش یا گرایش خاص و نه هیچ یک از سنخهای کهن[۱۲] بلکه هم آنها به توازونی هماهنگ رسیدهاند.
اشخاص فردیتیافته، باید از همه نیروهای سایه[۱۳]– چه ویرانگر و چه سازنده – آگاه شوند. باید وجه تاریک طبیعت جوششهای حیوانی و ابتدایی خود از قبیل میل به ویرانگری یا خودخواهی را دریابند و بپذیرند. این به معنای تسلیم شدن یا رفتن زیر سلطه آنها نیست، بلکه صرفاً پذیرش وجود آنها است. گام بعدی فرایند فردیت یافتن، ضرورت سازش با دوگانگی جنسی روانی است. مرد باید آنیما[۱۴] (خصائص زنانه) و زن آنیموس[۱۵] (خصائص مردانهاش) را بیان کند. ویژگی دیگر یکپارچهسازی خود[۱۶] است. همه جنبههای شخصیت یکپارچگی و هماهنگی مییابند، به گونهای که هم آنها بتوانند بیان شوند. پذیرش ناشناخته و مرموز، ویژگی دیگر افراد است. اشخاص سالم از شخصیتی برخوردارند که یونگ آن را شخصیت مشترک خوانده است. چون دیگر هیچ جنب شخصیت به تنهایی حاکم نیست. یکتایی فرد ناپدید میشود، دیگر این چنین افراد را نمیتوان متعلق به یک سنخ روانی خاص دانست (گنجی، ۱۳۸۹)
۱- Self – Consciousness
۱- Neurosis
۲- Psychosis
۳- Altruism
۴- Humor
۵- Asceticism
۶- Sublimation
۷- Hartman
۱- Carl. G. Jung
۲- Individualization
۳- Instinct
۴- Archetype
۵- Shadow
۶- Anima
۷- Animus
۸- Ego – Integration
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 