فایل ورد کامل مقاله عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری خشونت؛ تحلیل علمی، فرهنگی و پیامدهای اجتماعی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری خشونت؛ تحلیل علمی، فرهنگی و پیامدهای اجتماعی دارای ۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری خشونت؛ تحلیل علمی، فرهنگی و پیامدهای اجتماعی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری خشونت؛ تحلیل علمی، فرهنگی و پیامدهای اجتماعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری خشونت؛ تحلیل علمی، فرهنگی و پیامدهای اجتماعی :
عوامل اجتماعی موثر در بروز خشونت
چکیده:
مفهوم خشونت، دو مورد خاص دارد یعنـی ضـرب وجرح و قتل عمد
جنس، وضعیت تأهل، معاشرت با دوستان بزهکار، عضویت در گروههـای نـزاع، تاثیر آب وهوا وشرایط جغرافیایی برخلق وخوی ساکنین تأیید پرخاشگری، توجیه عمل مجرمانه، تصور از خوردن برچـسب منحـرف، عقـه بـه فیلمهای خشن، سابقه اخراج از مدرسه و مصرف الکل، مواد مخدر و قرص اکس با سابقه خشونت جوانان ۱۸-۳۵ سال مورد بررسی ارتباط معنادار دارد. جرایم خشونت آمیزی چون قتل و ضرب و جرح در مـردان بـیشتـر از زنـان رخ میدهد. بیشترجوانانی که سابقه خشونت دارند مجردند، عضو گـروههـای نـزاع هـستند، سابقه اخرج از مدرسه دارند، پرخاشگری را برای حل مسائلشان زم میدانند، جرم خود را توجیه میکنند.
کلید واژهها: خشونت، ضرب و جرح، قتل ،پرخاشگری،
مقدمه:
خشونت یکی از آسیبهای عمده در جهان امروز است که معمولاً توسط کنش گران فردی یا جمعی ،علیه خود (خود کشی یا خود آزاری )یا علیه دیگران (دیگر کشی یا دیگر آزاری) اعمال می شود .خشونت ماهیتی اجتماعی دارد وبیشتر در تعاملات بین شخصی وبین گروهی صورت می گیرد اما به صورت های متفاوت فیزیکی، اقتصادی ،سیاسی اجتماعی وفرهنگی نظیر قتل ،ضرب وجرح ،ترور ،جنگ ،تهدید،تخریب ،هتک حرمت ،تحقیر ،توهین وفحاشی و;. نمود پیدا می کند و امنیت اجتماعی وگروهی افراد را مورد تهدید قرار می دهد .خشونت مفهومی وس
یع ودارای معانی گوناگونی است وهر جامعه ای طیفی از خشونت های خاص وپذیرفتنی را در درون خود مشخص کرده وحساسیت خود را متوجه انواع دیگر این پدیده می سازد. تمام جوامع امروزی با مساله خشونت مواجه اند اما آنچه که امروز ه نگرانی جوامع را موجب ش
ده همان وسعت ودامنه خشونت است. در ایران نیز جهش ناگهانی خشونت در شهر ها ی بزرگ در آمار وارقام خود نمایی می کند .
در این نوشتارسعی شده است بطور خلاصله به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت پرداخته شده است.
تعریف موضوع، بیان مسئله و اهداف:
خشونت در لغت به معنای «درشتی، زبری، ناهمواری و تندخویی» می باشد، این معنا کلیه اعمال فشارهای جسمی و روحی را شامل می شود. «نقطه مقابل محبت، بغض و اثر محبت احسان و نرمی است و نقطه و اثر بغض قهراً خشونت و سختگیری است. خشونت سوء رفتارهایی است که علیه فردی توسط فرد دیگر اعمال میشود و میتواند با آزارهای جسمی، روانی، اقتصادی، اجتماعی یا جنسی همراه باشد».
خشونت امـری اسـت کامً نسبی، گسترده ای است که با زمان و مکان تغییر ماهیت میدهد. بنابراین بـرای بررسـی بهتـر موضوع، ازمیان انواع خشونت که شامل خشونت ا
جتماعی، خشونت خانوادگی و خشونت دولتی است، یک نوع آن یعنی خشونت اجتماعی و آن هم در دو بعد قتل عمد و ضـرب وجرح در میان جونان در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
منظور از قتل عمد، سلب ارادی و ظالمانه حیات انسانی توسط شـخص عاقـل و بـالغدیگر است . و ضرب و جرح نیز از نظر پزشکی قانونی عبـارت اسـت ازآسیبهای حاصل از برخورد عوامل مکانیکی، فیزیکی، شیمیایی و روانی بر بدن انسان کـه به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به وجود میآیند. ضرب به صدمات و آسیبهـایی اطـق میشود که بدون از هم گسیختگی ظاهری نسجی و جاری شدن خون ایجاد شوند و جرح نیز به مواردی گفته میشود که بافت
های بدن از هم گسیخته و اغلب بـا خـونریزی همـراه است. نتیجه بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که در ایران پیمایش ملی جامعی در زمینهپرخاشگری یا خشونت صورت نگرفته (بیشتر تحقیقـات انجـام شـده درایـن زمینـه بـه خشونتهای خانوادگی از جمله خـشو
نت علیـه زنـان و کودکـان و همسرکـشی پرداختـه اند)اما بر اساس اطعات به دست آمده میتوان گفت که میزان آن در طول چند دهه اخیر ً خصوصا در بین جوانان دارای رود افزایشی بوده اسـت. بنابراین بیشترین گروه درگیر با مسئله خشونت، گروه فعال و جوان جامعه است که ایجاد آسیبهای جسمی جدی در این گروه سنی، موجب وارد شدن صدمات اقتصادی به جامعه به علت از کار افتادن نیروی فعال کار در جامعه میگردد . در نتیجه با توجه به مطالب فوق، سئوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عوامل و شرایطی با این موضوع مرتبط است؟ زیرا هیچکس از مادر مجرم متولد نمیشود و انسان ساخته و پرداخته بنیادهای خانوادگی، فرهنگی، آموزشـی، اقتـصادی و روابـط و مناسـبات اجتماعی جامعه خویش است و همین دلیل بـر آن شـدیم تـا عوامـل بـر ناهنجـاریهـای اجتماعی از قبیل ضرب و جرح و قتل عمد را به طور کلی بـا توجـه محـیط خـانوادگی و اجتماعی و ; بررسی نماییم. در ادامه و در جهت بررسی عوامل و تحقق اهداف پـژوهش به نقش خانواده، گروه دوستان و همـسان، رسـانههـای جمعـی،
احـساسات، عواطـف و همبستگی و همچنین عوامل مربوط به محل زندگی
و ; پرداخته شده است. انتخـاب دوره جوانی نیز به دلیل حساسیت این دوره سـنی و نقـشی اسـت کـه جوانـان در جامعـه و در پیشرفت آن دارند. عوه بر این با توجه به این که افراد جوان هر جامعهای دسـت کـم بـه دلیل داشتن شرایط جسمی و روانی خاص بیشتر از دیگران مستعد عـصیان و سرکـشی و کجروی و بزهکاری هستند و با توجه به جوان بودن جامعه ما، در این جا سعی شده تا بـه بررسی خشونت و عوامل مرتبط با آن در بین جوانان زندانی (۱۸-۳۵)سال پرداخته شود. مبانی و چارچوب نظری نظریههای مربوط به خشونت را میتوان به چهـار دسـته تقـسیم کـرد: الـف) زیـستی ب) روانشناختی ج) روانشناسی اجتماعی د) جامعه شناسی.
الف) در نظریههای زیستی نظریه پردازانی چون توماس هـابز و ویلـسون هـستند کـه خشونت را بیانگر یک مشی طبیعی و به عنوان یک ویژگی ذاتی انسانی میدانند.
ب) نظریه پرداز مهم دیدگاه روانشناختی فروید است. او به خـشونت بـه عنـوان یـک غریزه اساسی نگاه میکرد. از نظر او انسان دارای دو غریزه زندگی و مـرگ و روان انـسان عرصه نبرد و کشاکش این دو غریزه است که اگر نیروی مرگ بر نیروی زندگی پیروز شود موجب خشونت و ایجاد تمایل به اعمال وحـشیانه مـیشـود. بـسیاری از انسان شناسان با مطالعه جوامعی که در آنها صلح حاکم است فرضیه غریزه خشونت را ردکردهاند. وجود بعضی جوامع (حتی نادر)ک
ه در آنها خشونت فیزیکی(واقعی یا به صورتتهدید) دیده نمیشودمی تواند فرضیه استعداد درونی خشونت را زیر سئوال ببرد .در نتیجه باید به دنبال شرایط محیطی و اجتماعی باشیم کـه زمینـه سـاز اعمـال و رفتارهای خشونتآمیزاند.صــاحب نظــر دیگــر در ایــن زمینــه لــورنز اســت او بــا وجــود آن کــه ماننــد فرویــد پرخاشگری وخشونت را ذاتی میداند ام
ا بر خف وی آن را سازنده و مثبت تلقی میکند. به نظر اوپرخاشگری به ویژه در حیوانات وسیلهای است برای حفظ حریم و قلمرو زندگی و ً طبعـا حفظ حیات موجود زنده.
ج) نظریه پردازان دیدگاه ناکامی ـ پرخاشگری معتقدند انسانهایی که دست به عمـل خشونت آمیز میزنند، تحت تأثیر یک نوع محرومیـت ونـا امیـدی در زمینـه دسـتیابی بـهاهدافشان قرار میگیرند.نظریه واکنش به رویدادهای آزاردهنده مطرح میکند که رویارویی با وقایع آزار دهنده باعث ایجاد احساسات منفی میشود. این احساسات به نوبـه خـود بـه صـورت خودکـار، گرایش به سمت پرخاشگری یا فرار و گریز را افزایش میدهند. باندورا (نظریهپرداز یادگیری اجتمـاعی) ریـشه خـشونت را در محـیط تعلیمـی افـراد میداند. از نظر او یادگیری عمل خشونت آمیز ً معمو تحت شرایط مستقیم(تنبیه، تشویق ومشاهدات فردی) صورت میگیرد و میتواند نتیجه تجارب شخصی فرد یا برگرفته ازنتایج رفتارهای سایر افراد باشد. باندورا سه الگـوی خـانواده، خـرده فرهنـگهـای فرعـی مثـل گروههای همسن و فرهنگ مثل فیلمها را مطرح کرده است. ولفگنگ نظریه پرداز خرده فرهنگ خشونت، مطرح مـیکنـد فـرد بـه علـت تعلـق بـه گروههای خشونت، هنجارها و ارزشها و عقاید و رفتارهای خشونتآمیز را یاد مـیگیـرد.گسر معتقداست که بسیاری از مشکت به ظاهر ینحل انسانی مشکت رابطـهای هستند. ازنظر او به جز بیماری و فقر و مصائب و عوارض کهنسالی سـایر مـشکت مهـم بشر مثل خشونت، بزهکاری، بدرفتاری با همسر، اعتیاد به الکـل، مـواد مخـدرو ; معلـول روابط غیر رضایت بخش هستند. عوه بر این او مطرح میکنـد کـه اگـر یک فرد صرف نظر از سابقه زندگیاش بتواند در مدرسـه موفـق شـود بـرای م
وفقیـت در زندگی نیز شانس فوق العادهای دارد.
د) نظریههای جامعهشناسی مطرح شده در این زمینه را میتوان به س
ه دسته تقسیم کرد:
۱- نظریههای کارکردگرایی ساختاری: نظریه پردازان کارکردگرایی ساختاری معتقدند که خشونت را بیشتر افرادی انجام میدهند که پیوستگی و همبستگی ضـعیفی بـا جامعـه دارند (پارسونز و دورکیم). همچنـین هنگـامی کـه افـراد یـک جامعـه نتوانند از طریق وسایل مورد قبول جامعه اهداف خود را محقق سازند ممکن اسـت ازابزارهای نامشروع استفاده کنند. و در چنین شرایطی جـرایم خـشونت آمیزی چون قتل افزایش مییابد(مرتون). عوه بر این خشونت میتواند نتیجه شکست عوامل کنترل اجتماعی مثل پلـیس و دسـتگاههـای قـضایی و امنیتـی باشـد(هیرشـی و رکلس)
۲- نظریههای کنش متقابل: تعاملگرایان چگـونگی و عللـی را کـه اشـخاص و گـروههـا منحرف دانسته میشوند مورد توجه قرار میدهند. در ایـن نظریـههـا مطرح میشود که قرار داشتن فرد در معرض مناسبات فرایند اجتماعی شدن و یادگیری اجتماعی مساع
د با بزهکاری در خانواده، گروه دوستان و محیط پیرامـون فـرد و ارزش نهایی و با ارزش بودن خشونت موجب گرایش فرد به جرایم خـشونتآمیـز مـیشـود (ساترلند). اکثر جرایم جوانان مواردی هستند کـه جـوان بـرای آنهـا توجیهــاتی دارد کــه از نظــر او معتبــر اســت، امــا نظــام حقــوقی آنهــا را معتبــر نمیداند(ماتزا). همچنین قبول انحراف در مورد یـک فـرد منجـر بـه رفتار نامناسب دیگران نسبت به او و تمایـل او بـرای شـرکت در گـروههـای منحـرف میشود (بکر، گافمن).
۳- نظریهپردازان تضاد: (انگلس، ولد، کوئینی و ترک) معتق
دند رقابت و ستیز و ناسازگاری افراد با یکـدیگر زمینـهسـاز وقوع خشونت است. برای بررسی علل خشونت جوانان متغیرهای اساسی از نظریههای مطروحه اخـذ شـده است. از جمله از نظریههای کارکردگرایی ساختاری متغیرهای همبستگی اجتماعی و عـدم تناسب میان اهداف و وسایل، از نظریههای کنش متقابـل متغیرهـای معاشـرت بـا دوسـتان بزهکار، توجیه عمل مجرمانه، و تصور از خوردن برچـسب منحـرف توسـط دیگـران و ازنظریههای روانشناسی اجتماعی متغیرهای تأیید پرخاشگـری، سـابقه اخـراج از مدرسـه، عقه به فیلمهای خشن و عضویت دردار و دسته نزاعهای محلی اخذ و مورد استفاده قرارگرفته است.
بررسی واکنش افراد در قبال پدیده بزهکاری(خشونت)
هجوم افراد شهرها وشلوغی بی حد شهر ها موجب پیدایش نوعی لز زندگی گردیده است که در آن آثاری از محبت وهمبستگی وبرادری دیده نمی شود .در اجتماع سرد وخالی از عواطف بشری ،انسان بیش از پیش خود را تنها احساس نموده وبین(( هیجان )) و((دلمردگی))دست وپا می زند بعضی از افراد در برخورد با این زندگی ووقایع آن بیش از حد به هیجان آمده وبه ((ستیز وپرخاش )) ویا حتی به خشونت روی می آورند.
۱-پرخاشگری وستیز در زندگی عادی و روزانه
پرخاشگری وستیز در زندگی عادی مردم شهر بیشتر ق
ابل ملاحظه وادراک است .ضریب ودر صد افرادی که اذعان داشته اند که در زندگی خصوصی وعادی بیش از دیگران خشونت جو و ستیزه گرند در شهر های بزرگ ودر شهر هایی که بیش از صد هزار نفر جمعیت دارند ،به مراتب از نقاط روستایی بیشتر است .بسیاری از کسانی که در شهر های بزرگ زندگی می کنند وگرفتار زندگی جنجالی وپر هیا هوی شهری هستند معتقدند که برای ادامه زندگی در محیط فعلی مقداری خشونت ودرگیری لازم وضروری است .این افراد زرنگی در رانندگی وفرار از ترافیک سنگین شهری به هر طریق ،سوار شدن به اتوبوس ومترو بدون رعایت نوبت وبدست آوردن جای خالی بدون استحقاق را نوعی زرنگی دانسته وآن را پاداش پرخاش جویی وخشونت گری خود می دانند.
اگر مقداری زرنگی برای ادامه زندگی عادی بی فایده نباشد ،ولی باید توجه نمود که این زرنگی با اندک تغییری به خشونت ودرگیری گلاویز شدن با همدیگر وکتک کاری وبزهکاری غیر منطقی وغیر قابل دفاع تبدیل می گردد.
۲- خشونت وستیزه گری در زندگی اجتماعی
در زندگی اجتماعی امروز ،نمونه های فراوانی از خشونت ودرگیری وجود دارد که یک قسمت اعظم آنها به دنیای کار وکارگری مربوط می شود .روابط کارگران وکار فرماین گاه جنبه های خشونت آمیز به خود گرفته وافکار عمومی را به خود متوجه می سازد .مهمترین نوع چشمگیر وجنجالی آین نوع از خشونت ((اشغال محل کار ))به وسیله کارگران است این عمل به خودی خود مستلزم هیچ گونه خشونت جانی علیه افراد وحتی مدیران ،ویا خشونت
های مالی علیه اموال کارخانه نمی باشد .بلکه همین عمل مانع استفاده معمولی و آزاد از وسایل کار بوده وبه همین جهت در بطن خود بذر هایی از خشونت کیفری ذخیره می نماید که ممکن است رشد نموده وبه ضرب وجرح ویا جنایت منجر شود.
۳- جغرافیایی جنایی
کلته بلژیکی وریاضی دان بود وگری فرانسوی وحقوق دان .این دو با توجه به آمار جنایی دادگستری فرانسه نوسانات بزهکاری را در شهرستانها وا
ستانهای این کشور مطالعه کرده اند .کلته می خواست از این طریق ویژگی ونرخ جرایم را برحسب ویژگی های محیط جغرافیایی مطالعه کند (بررسی تاثیر آب وهوا وشرایط جغرافیایی برخلق وخوی ساکنین ).این دیدگاه قبل از کلته وگری در کتاب مقدمه ابن خلدون ودر برخی فصول کتاب روح القوانین منتسکیو منعکس شده بود.البته این دو توجه خاص به جرم نداشته اند اما اشاراتی هم به تاثیر شرایط جغرافیایی برخلق وخوی مردم کرده اندکه در این زمینه
قانون حرارتی بزهکاری این دو اندیشمندبیان گر این است که در فصول گرم وکشورهای جنوبی معمولاًجرایم علیه اشخاص بیشتر است ودر فصل سرد وکشورهای شمالی جرایم علیه اموال بیشتر رخ می دهد .همچنین عوامل طبیعی مانند کوهستانی بودن منطقه که مردمانی خشن دارند در مقایسه با مردمان کنار ساحل که آب وهوای ملایمی دارند در بروز خشونتهای فیزیکی (ضرب وجرح) وجنایت می شود تاثیر بسزایی دارد.
۴-مهاجرت وحاشیه نشینی
محیطهای حاشیه ای ونامساعد شهر ها ومهاجرت افراد از روستا ها به شهر ها ونبودن امکانات لازم وسکونت در حاشیه این شهر ها همچنین نا همگونی در آمد ومخارج افراد تقسیم شهر ها به مناطق بالای شهر وپائین شهر وتفکیک محلات برحسب طبقات مختلف مردم وعدم توجه مساوی مسئولان ونابرابری وناعدالتی در وضعیت اجتماعی با عث
سرو صدای زیاد ،تراکم وسائل نقلیه ،رفت وآمد در شلوغی ،خستگی ناشی از کار،زرق وبرق برخی از اماکن که به خودی خود اغوا کننده وفریبنده است باعث بروز خشونت ودر گیری ضرب وجرح ودر مواقعی باعث قتل نیز می گردد.
نوسانات خشونت در دوران کودکی ونوجوانی
رفتار های خشونت آمیز مانند ضرب وجرح ،فریاد وگاز گرفتن ،از زمان که طفل از لحاظ فیزیکی قادر به انجام آن باشد ،یعنی از زمان راه رفتن تا حدود ۲۹ ماهگی می تواند ظهور پیدا کند .بر همین اساس ۵۳%پسران و۴۱%دختران این رفتار ها را انجام مید هند پس از آن این درصد مرتباًسیر نزولی به خود می گیرد و در سنین یازده سالگی میزان بروز رفتار های خشن در پسران ودختران به ترتیب به ۱۴%و۸%می رسد .بدین ترتیب فراوانی خشونت در سن دو سالگی است وپس از آن به دلیل آموختن تدریجی خود کنترلی ،فروکش می کند لذا آموختن عدم خشونت باید زود هنگام آغاز شود .همچنان که عدم خشونت قابل آموختن است .اما سوال مهمی در اینجا ااین است که آیا انسان ذاتاً بد متولد می شود واین جامعه است که وی را به سمت خوبی ها سوق می دهد ؟پاسخ به این سوال بله یا خیر نمی باشد .در واقع اگر چه انسان فطرتاًبد متولد نمی شود لیکن توانایی عمل وعکس العمل تهاجمی در او تکوینی است .پس شرور مت
ولد نمی شود ولی برای زنده ماندن در محیط متخاصم مجهز به قدرت دفاع وحمله می باشد .همانطور که ملاحظه شد ،خشونت در سنین متفاوت به اشکال مختلف ظاهر می شود :به عنوان مثال در سن دوسالگی به صورت ضرب وگاز گرفتن ،۱۲-۱۳سالگی به صورت زدو خورد ودرگیری فیزیکی ودر ۱۸سالگی در قالب قتل ظهورپیدا می کند یعنی خشونت
بالقوه بسته به شرایط وزمان به فعل در می اید .یک نوجوان که خود کنترلی را هم خوب آموخته است ،در برابر یک تحریک یا حمله غافلگیرانه ،به یک باره گی خود را در مقابله می بینداما آموزش عدم خشونت که زود هنگام در اوان زندگی شروع می شود ،مانع باز ظهور اشکال مختلف خشونت می گردد.بطور کلی بروز ناگهانی خشونت در طول نوجوانی نتایج جمع دو فاکتور است .فاکتور اول سست شدن کنتر ل اجتماعی وفاکتور دوم فرصت های حمله ودفاع از خود .چنین است که در مرحله پر مشکل که آموزش خود کنترلی ندیده اند برخی از جوانان به عنوان باند وگروهه به نزاع واستمرار زد وخورد می پردازند.
کاهش مرحله به مرحله خشونت که به دنبال تقویت خود کنترلی اتفاق می افتد در مورد همه صدق نمی کند در واقع این خشونت همچنان نزد اقلیتی از نوجوانان باقی می ماند .اینها کسانی هستند که خود کنترلی وشیوه کنترل خشونت بالقوه را نیاموخته اند .اقلیت مورد اشاره در مدرسه رفتار های نسنجیده وتکانشی دارند ،با همکلاسی ها در تقابل اند ،نمرات درسی شان رضایت بخش نیست ،در بزرگسالی نیز به بزهکاری ادامه می دهند .آنها به دلیل بی کفایتی والدین وناتوانایشان در آموزش خود کنترلی ،برای تحمیل خود صرفاًبه خشونت کلامی ومادی متوسل می شوند ونمی دانند که چگونه با دوستان ورفقای خود رفتار صمیمانه ومحترمانه بر قرار کنند روابط شان با معلمین نیز توام با زور وقدرت نمایی است البته این تنها ترین راهی است که می شناسند ،به همین خاطر در مدرسه نیز چیز زیادی یاد نمی گیرند این گونه از افراد به خاط
ر اینکه توان ایجاد وبرقرای تعامل وهمکاری با دیگران را ندارند منزوی شده ودر نهایت به عضویت گروههای ضد اجتماعی در می آیند .برای اینکه لذت همکاری وتعامل را در ک نکرده اند .نوجوانان پرخاشگر به لحاظ بالینی نیز خصوصیاتی به شرح زیر دارند.
۱-ناتوانی در خود کنترلی
۲-گرایش به خطر پذیری
۳-فقدان قدرت پیش بینی پیامد های رفتاری
۴-خود محور بینی وضعف در توجه به خواسته های دیگران
مجموع این پیش آمدگی ها آنان را به سمت ارتکاب جرم ودستیابی به لذت بلا فاصله سوق می دهد .
شناسایی از طریق عوامل خطر
در طول دهه های گذشته ،از گذر مجموعه ای از مطالعات جاری در زمان ،عوامل متعددی که در رشد بزهکاری وخشونت موثر بوده است شناسایی گردیده اند .این عوامل را بطور کلی به دو دسته ی عوامل خطر وعوامل حمایتی تقسیم کرده اند.به عبارت دیگر انسان در دوران طفولیت از عوامل حمایتی مانند حمایت خانواده ،عشق به والدین ،آموزش مدرسه ،کودکستان ،آمادگی ،رابطه تعاملی سازنده با مربیان ،اموزگاران ،دوستان ،وخانواده برخوردار است .اگر این عوامل حمایتی کار کرد خود را درست انجام ندهند ،تبدیل به عوامل خطر می شوند یعنی مجموعه ای از خصوصیات فردی وپیرامونی که از طریق آن می توان در صد ارتکاب جرم یا انجام رفتار های ضد اجتماعی شخص را در آینده پیش بینی کرد . با توجه به توضیحات فوق عوامل خطر موثر در به عادت شدن بزهکاری علی الخصوص خشونت که در شناسایی افراد موضوع اقدامات زود رس می تواند به ماکمک نماید را می توان در چهار سطح خانواده ، رفتارها ، محیط تحصیلی و سطح دوستان بررسی کرد:
الف:در سطح خانواده:
منشاء عوامل خطر می تواند مهمترین مکانهاونهاد های جامعه پذیری مانند محیط خانواده باشد.
۱-فقر عاطفی ،فقر تربیتی واقتصادی والدین
. بر اساس جامعه آماری درصد بایی از این جوانان مطرح کرده اند که در محلهای که قبـل از دسـتگیری در آن زندگی میکردهاند فقر(۶۷,۹%) و جرم(۷۴%) وجود داشته است. ۶۳ درصد از این افراد نیـز عضو گروههای نزاع محلی بودهاند.
۲-اعتیاد ،خشونت وفروپاشی بنیان خانواده
استعمال مشروبات الکلی ومصرف مواد مخدروپناه بردن به آن یکی دیگر از تجلیات خشئنت ودرگیری است .
مصرف کنندگان مواد مخدر والکلی در پناه نشئه این مواد برای خود کاخ پوشالینی از ر.یاها وتصورات بنا نموده ودر آن کاخ دروغین وتصوری خود را در امن وامان حس می کنند .غافل از آنکه مصرف مواد الکلی ومخدر شخصیت آنان را از بین برده وانسانیتشان را لکه دار می سازد .استعمال این مواد نه تنها آنان را از جامعه وانسانیت دور وبیزار می نماید بلکه سعدت وسلامت وحتی زندگی آنان را شدیداً به خطر می اندازد .علاوه بر آن، این خطرات تنها متوجه شخص معتادان ووضع داخلی آنان نیست .در بسیاری از موارد استعمال این مواد ویا کوشش برای
بدست آوردن این مواد به وقوع جرایم ضرب وجرحها وجنایات خطر ناک(قتل )می شود.معتادانی که هدف زندگیشان به دست آوردن مواد الکلی ومخدر است ،در راه وصول به این هدف از انجام هیچ گونه جرم وجنایتی پروا ندارند.
۳-روابط ناموزون وقهر آمیز بین اطفال وووالدین
طبق آمار های بدست آمده۵۳ درصد از بزهکاران شاهد خشونت والدین(کتـک کـاری) و ۴۴درصد نیز شاهد کتک کاری اعضای خانواده با دیگران بودهانـد. درصـد زیـادی از ایـن جوانان در دوران کودکی و نوجوانی از سوی اعضای خانواده شان(پـدر۵۶%، مـادر۴ .۷۰%،
برادر و خواهر۶۷%، ناپدری و نامادری۸۰%درصد)در حد زیادی تنبیه بدنی شدهاند
۴-اقدامات تنبیهی وتشویقی ،بی ضابطه وبی قاعده که گاه شدید وگاه با اغماض صورت می گیرد.
کتک زدن کودک همیشه در سوئد غیرقانونی است.درسال ۱۹۷۹ استفاده از هرنوع خشونت علیه کودکان ممنوع شد. مفهوم این امر آنست که والدین حق ندارند فرزند خودرا بزنند. همه افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب می شوند. سوئد اولین کشوری در جهان بود که خشونت علیه کودکان یا به اصطلاح تنبیه کودکان را ممنوع کرد. هنوز در بسیاری از کشورهای جهان مثلاً در آمریکا و انگلستان، زدن کودک آزاد است. خشونت علیه کودکان در کلیه اقشار اجتماعی، طبقات شغلی و مناطق مسکونی وجود دارد.
ب:در سطح رفتارها :
۱-استمرار حالت پرخاشگری
۲-وجود رفتار های مخالفت آمیز ومنفی
۳-تکانشی بودن ،شلوغ بودن ،آرام نداشتن فزون کاری
۴-فقدان یا کمبود رفتار مثبت وسازنده با دیگران وهمسالان
ج: در محیط تحصیلی
۱-شکست تحصیلی
با توجه به نتایج به دست آمـده از بررسی های جامعه شناسان بـیشتـر جوانـان خشونت گر مرد(۹۴,۳۱%)، مجرد (۵۲%) و سطح سوادشان زیر دیپلم اسـت (۵۵,۸%) اسـت. ۱۶,۲%از آنها نیز بیسواد هستند. والدین تعداد زیادی از این افراد بیسواد(به خصوص مادر) یا سطح سوادشان پایین است. ۷۱,۵% از این افراد شاغلند و میانگیندر آمدشان بسیار پائیین است.
۲-رفتار توام با اخلال گری وآشوب
۳-ضریب هوشی پائین
۴-عقب ماندگی تحصیلی
۵-مشکل داشتن در تمرکز
۶-فقدان آینده بینی وبرنامه ریزی
د:در سطح دوستان
۱-آمیزش با دوستان وهمسالان ضد اجتماع
۲-ترجیح خوشگذرانی وعیاشی بدون کنترل در اماکن غیر معمولی
مشروبات الکلی بطور اتوماتیک با خشونت ارتباطی ندارند. برخی از افرادی که کتک می زنند معتاد به مشروبات الکلی هستند و برخی دیگر نیستند. عده ای فقط وقتی مشروب الکلی نوشیده باشند کتک می زنند. سایرین فقط وقتی کتک می زنند که مست نیستند. از طرف دیگر مشروبات الکلی اغلب بعنوان دلیل توجیهی برای کتک زدن استفاده می شود.
۳-طرد فرد از سوی همسالان اجتماعی ،بهنجار ومعقول
دلایل خشونت در جامعه ایرانی
بر حسب آمار، آمریکا پرخاشگرترین جامعه در سطح جهانی است و میزان پرخاشگری به صورت قتل، استفاده از اسلحه و تجاوز جنسی در این کشور بسیار بالا
ست. روانشناسان معتقدند در امریکا اصولاً پرخاشگری تشویق می شود و این تشویق معمولاً به وسیله فیلم های هالیوودی نمود پیدا می کند.گویی خشم به فیلم های امریکایی تقدس فرهنگی می دهد؛ اما در ایران که این مشوق وجود ندارد، جامعه شناسان مشکلات اقتصادی و افسردگی را مهمترین عامل پرخاشگری می دانند. ریشه خشونت را می توان در تداوم تاریخی مبارزه و مقابله انسان با خطرها و تهدیدهای محیط زندگی فرد دانست که بر تفکر و رفتار او و چگونگی برخورد وی با تهدیدها و خطرها اثر می گذارد.
طبق آماری که دربرخی از سایت های اینترنتی منتشر شده اس
ت خشونت ها یی از جمله ضرب و شتم عمدی و غیر عمدی، توهین، تهدید، تخریب جزو بیشترین خشونت ها در ایران هستند.
در این راستا یک استاد دانشگاه و آسیبشناس اجتماعی ، جامعه ایران را یک جامعه خشن دانسته و معتقد است: ما وقتی پروندههای قضایی ایران را مورد بررسی قرار میدهیم متأسفانه با توجه به مقیاس نسبی با جمعیت کشورمان، باید بگوییم که یک جامعه خشن هستیم؛ به عبارت دیگر وقتی ردیفهای قابل ملاحظه و آماری که در قتل عمد، درگیریها و خشونتهای فیزیکی وجود دارد ،که منجر به تشکیل پروندههای قضایی شده و آن پروندهها به پزشکی قانونی ارجاع داده میشود را نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که جامعه خشنی داریم.
یکی دیگر از اساتید دانشگاه تهران وجامعه شناس ایرانی در پاسخ به این سوال
که علت خشونت هایی مانند نزاع های خیابانی در جامعه ایران چیست؟ تصریح کرد: بحثی که در علوم اجتماعی وجود دارد این است که جامعه مدرن مجموعه ای از تناقض ها و تعارضات است. این تعارضات در دو سطح وجود دارد؛ یکی سطح فردگرایی، جمع گرایی، اقتصادگرایی و; است که ساحت مفهومی و نظری دارد ولی سطح بعدی ساحت تجربی است؛ جامعه ی مدرن جام
عه ای است که نابرابری در کنار برابری و یا میل به برابری زیست می کند، فق
ر با ثروت در حال زیست مستمر است و نهایتا خشونت و عدم خشونت هم با هم زیست می کنند. این نوع تعبیر تناقض در جامعه مدرن به ما این اجازه را می دهد که بگوییم در زند
گی مدرن، خشونت، فساد، نابرابری و فقر بیش از امر ممکن است و یک امر مستمر است.
او دلیل این اتفاق در جامعه مدرن را در این دانسته است که در چنین جامعه ای آدم ها و سازمانهای اجتماعی مبتنی بر ریسک و اراده عمل می کنند همچنین وی می گوید: جامعه را می توان با ماشین مقایسه کرد. مثلا وقتی یک ماشین حرکت می کند باید احتمال تصادف و پنچری را در آن داد. به دلیل وجود داشتن این مشکلات جاده و علائم رانندگی و پلیس ایجاد شده است پس اختراعی به نام ماشین باعث می شود مجموعه ای از اتفاقات دیگری افتد و در کنار آن بیماری ها و پیشگیری ها ایجاد می شود پس وقتی جامعه وارد ساحتی به اسم خطرپذیری می شود یکسری مشکلاتی را هم ایجاد می کند.
این جامعه شناس در ادامه بحثهای خود می افزاید: این مسایل در مورد خشونت هم صدق می کند. وقتی افراد به حوزه عمومی دعوت می شوند، باید انتظار چیزی به نام تعارض و تضاد را داشته باشیم.جامعه ای که افراد با هم در ارتباط باشند ولی در تعارض نباشند، و
جود ندارد. این در حالتی که جامعه در شرایط مدرن باشد بسیار بیشتر اتفاق می افتد که سطح شدید آن خشونت است. بنابراین نهایتا ما باید یک ساحتی از برخورد و خشونت را در جامعه جدید بپذیریم. البته خشونت سطوح متفاوت دارد مشکلی که ما با آن رو به رو هستیم در این است که خشونت در جاهایی وجود دارد که انتظار نمی رفت. مثلا خشونتی که بین دو برادر، دو همسایه ، .والدین و فرزندان اتفاق می افتد و افراد به جای اینکه در مناسبات اجتماعی مشکلات را حل کنند دست به خشونت می زنند. مشکل این است که تعارضات طبیعی است
اما واکنش مانند خشونت برای جامعه ما عادی نیست.
همچنین این اتفاقات چند دلیل دارد، یکی از دلایل آن است که در جامعه ما ساحت بیرونی افراد بسیار بیشتر از ساحت درونی آنها شده است. دیروز ایران، دیروز بسیار خلوت درونی بود. مثلا در قدیم زن و شوهر دعواهایشان در خلوت بود حتی جلوی فرزندان دعوا نمی کردند ولی در حال حاضر دعواها به سطح خیابان ها هم رسیده است. در حوزه سیاست هم همین گونه است. در دیروز ما، اگر مشکلی در بین سیاسیون وجودداشت در نهاد مربوطه بود ولی در حال حاضر به ساحت بیرونی و عمومی مردم رسیده است این ساحت یک ساحت نمایشی هم دارد بنابراین نیاز به مخاطب دارد، در نتیجه کپی برداری می شود یعنی وقتی فردی خشونتی را انجام می دهد حتما از جایی آن را کپی کرده است و به شکل خاصی این رفتار را از خود بروز می دهد.
اینکه در جامعه امروزی مثلا در عرصه سینما و یا فیلم های کارتونی برای کودکان، کشتن را امری ممکن نشان می دهند در سطح بعدی شیوه ها و ابزارها را هم به نمایش می گذارند و یا وقتی حادثه ای رخ می دهد ما نحوه اجرای خشونت آن را در مطبوعاتتوصیف میکنیم این عمل ما از زشتی آن نمی کاهدبلکه ساحت نمایشی پیدا می کند و کسی هم
که این کار را انجام می دهد حالت نمایشی آن را بیشتر می کند بنابراین یکی از علت ها این است که زندگی ایرانی حالت نمایشی و وجه بیرونی اش در مقایسه با دیروز که خیلی خلوت بوده بیشتر شده است.
یکی دیگر از علل بروز خشونت در جامعه ایران را می توان کاهش کنترل اجتماعی دانست منظور از کنترل اجتماعی، پلیس نیست. زیاد بودن پلیس در جامعه به
این معنا نیست که کنترل زیاد است و یا کم آن نشان این است که کنترل اجتماعی وجود ندارد؛ وقتی پلیس زیاد است دال بر وجود خشونت در جامعه است. کما اینکه در ایران مجازات هایی که صورت می گیرد موجب کاهش جرایم نشده و از طرفی موجب افزایش خشونت هم شده و علت آن این است که کنترل اجتماعی کاهش پیدا کرده است. باید رابطه ای بین مجازات و کنترل اجتماعی وجود داشته باشد وقتی کنترل اجتماعی افزایش پیدا می کند، جرایم و مجازات ها کاهش پیدا می کند. مجازات ها معطوف به جرایمی است که غیر قابل کنترل است. منظور از کنترل اجتماعی وقتی است که آدم ها در جامعه ای که زیست می کنند معطوف به شرایط پیرامونی خود حساسیت به خرج می دهند در حال حاضر افراد جامعه ما حساسیت خود را نسبت به محیط پیرامونی خود از دست داده اند و از طرفی گروه های ذی نفوذ و مرجع که در کنترل اجتماعی موثرند اثرات خود را از دست داده اند.مثلا محیطی که در آن مس
جد وجود دارد و یا محیط بازار که محیط کسب و کار است و نشان از رفت و آمد خانواده هاست این ها عواملی است که با مشخص بودنشان کنترل اجتماعی را برای جامعه به وجود می آورند که در حال حاضر اثرات آنها کمرنگ شده است و علت آن این است که همه نشانه ها در شهر گم شده اند و نمادی از آنها مشخص نیست که کنترل اجتماعی را ایجاد کند ولی وقتی شهر به لحاظ معماری خود را نشان می دهد و عناصر بیرو
ن هستند دیگر نیازی به ایجاد علائم و تابلو ها هم نیست. این ها عواملی است که کنترل اجتماعی را تسهیل می کند در این شرایط وقتی کسی می خواهد جرمی انجام دهد جلوی مسجد این کار را نمی کند ولی در تهران به دلیل پنهان بودن عناصر همه جا جرم اتفاق می افتد.
در کشورهای دیگر مثل آمریکای شمالی توزیع جرایم به دلایل متعدد مثلا اجتماعی، ترکیب جمعیت، سابقه جرایم تقسیم بندی می شود به همین دلیل مثلا در یک منطقه ای خودکشی بیشتر است و در منطقه ای دیگر دزدی. بنابراین عوامل کنترل در شهری مثل تهران کم است و جامعه به نوعی درهم شده است یعنی افراد بیشتر به خودشان می پردازنند تا محیط پیرامونی خود به همین دلیل ما دچار فردگرایی شده ایم نه از نوع فردگرایی اجتماعی بلکه در این نوع فردگرایی که افراد به منافع خود بیشتر توجه می کنند به همین دلیل وقتی اتوبوسی با ظرفیت ۴۰ نفر باشد و افرادی که می خواهند سوار شوند هم ۴۰ نفر باشند باز هم همه دم در جمع می شوند چون ه
مه می خواهند زودتر بروند در صورتی که جا برای همه وجود دارد. مثلا در توزیع سبد کالا دولت مدام تکرارمی کند که این سبد برای همه است و به همه می رسد ولی باز هم ما شاهد به هم ریختگی بودیم؛ چون هر کسی می خواهد به منافع خود برسد. این فرد گرایی باعث شده که ما به محیط پیرامون خود توجهی نکنیم از طرفی عوامل فیزیکی که ما را نسبت به محیط حسا
س کند وجود ندارد به همین دلیل برای افراد فرد گ
را پلیس حضور دارد.
یک جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران ، علت ایجاد افزایش خشونت در بعضی از جوامع را مورد بررسی قرار داده و معتقد است: خشونت در دو حالت فردی و اجتماعی وجود دارد که این ها به هم قابل انتقال هستند. البته خشونت فردی حالت های روانشناختی ولی خشون
ت اجتماعی حالت جامعه شناسی دارد. ریشه های خشونت های فردی در این است که خوی حیوانی از گذشته در انسان مانده و باعث شده تا انسان همیشه در جنگ و خشونت به سر ببرد. البته بعضی خشونت ها نوعی بیماری است. خشونت اجتماعی نتیجه ای که به همراه خود دارد جنگ ها و تهاجم ها است . این نوع خشونت حالت ویژه ای دارد که در حیوا
نات هم هست که وقتی که در شرایط اضطرار قرار می گیرند خشمگین می شوند، این حالت در انسان ها هم دیده می شود البته بستگی به شرایط فرد دارد.
همان طور که ابن خلدون در مقدمه کتاب خود توضیح می دهد؛ قبایل از یک طرف حالت وحدت و اتحاد پیدا می کنند ولی در آنها یک عصبیت قبیله ای هم وجود دارد و وقتی این عصبیت ها رو در روی هم قرار می گیرند به خشونت ها و جنگ ها منجر می شود. به عنوان مثال چنگیز خان اول در قبیله خود خشونت ایجاد کرد و بعد به تدریج قبایل دیگر را به
زور تحت سلطه خود در آورد و بعد با این قبیله به سراسر دنیا رفت و خشونت را در همه جا به راه انداخت و یا هیتلر که خوی خشونت او در ملت آلمان، تحت عنوان نژاد پرستی رسوخ کرد. در واقع می توان گفت مذهب، نژاد، مسایل اقتصادی و مسایل سیاس
ی انگیزه هایی هستند برای به وجود آمدن خشونت های طولانی و نابود کننده.
معمولا تسلط اقتصادی قومی بر قوم دیگر و زندگی نابسامانی که در جامعه وجود دارد، افراد را به انسان های تهاجمی تبدیل می کند. خشونت انواع مختلفی دارد گاهی خشونت جسمانی، کلامی و یا حتی مطبوعاتی. رقابت هم ممکن است مو
جب خشم شود از طرفی نیازهای اقتصادی و مظالمی که در جامعه وجود دارد هم جزء مواردی است که باعث ایجاد خشم می شود؛ مثلا وقتی کارگران ناچار شوند و احساس می کنند که از آنها بهره کشی می شود طغیان می کنند و تا جایی پیش می روند که طبقه بالاتر خود را نابود کنند و جانشین آنها شوند.به طور خلاصه خشونت نوعی حالت تهاجمی روانی است و در شرایطی است که افراد ناچارند و هیج راه دیگری را پیدا نمی کنند .البته در افراد هم سطح هم این تهاجمات به وجود می آید مثلا در گذشته بر سر تقسیم غنائم این خشونت ها بسیار زیاد ایجاد می شده است. تعصبات نقش مهمی در ایجاد خشونت ها دارند تعصبات دینی، نژادی، قومی، هر کدام به نوبه خود می توانند سر منشا خشونت های بی حدی شوند به همین دلیل برخی گرایش های مسلمانان و یا یهودیان دست به خشونت می زنند. این ها تعصبات قومی و مذهبی است که ندانسته در افراد رسوخ می کند و افراد به دلیل تحقیرهای نژادی، واکنش های خشونت آمیزی را از خود نشان می دهند. خشونت در جامعه متمدن هم رخ می دهد انس
ان ها هر چه از خوی های حیوانی خود دور شوند و به تمدن نزدیک تر شوند و تمدن و فرهنگ جانشین خشونت خواهد شد البته در جوامع جدید هم خشونت های زیادی بوده است مانند جنگ جهانی اول و دوم که ناشی از خودخواهی هایی است که کشورها بر سر منابع با یکدیگر داشتند.
انسان یک نوع خشونت تخریبی دارد و حالت دیگر آن هم نسبت به هم نوع است. خشونت هایی که علیه کودکان و زنان وجود دارد از جمله خشونت هایی است که سرچشمه القایی دارد و از فیلم هایی که توسط رسانه های جمعی پخش می شود و مورد استقب
ال بیشتر افراد قرار می گیرد، نشات می گیرد و این ها خوی خشونت را در انسان ترویج می کند و در اینجاست که فرد به انتقام گیری روی می آورد. چون زنان از نظر نیروی جسمانی متفاوت با مردان برخوردار هستند خشونت ها تبعیض جنسی هم ایجاد می کند. این مساله در کشورهای کانادا و ژاپن هم دیده می شود. در مقاله ای خواندم که در کانادا حدود ۴۸ درصد از مردان، زنان خود را کتک می زنند بنابراین این گونه خشونت ها در کشورهای
متمدن هم دیده می شود البته در قبایل بیشتر و در شهرها هم کمتر است ولی از بین نرفته و به نوع های مختلف خود را نشان می دهد.
عموما در کشورهای توسعه نیافته قدرت های بالا بر مردم مسلط شده اند و یا حکامی همراه با استبداد حکومت می کنند بنابراین در این افراد حقارت ایجاد می شود که احساس حقارت ریشه خشونت است . به عنوان مثال در ۵۰ سال اخیر مساله تسلط اسراییل بر کشورهای غربی و تحمیل شدن این رژیم به کشورهای دیگر باعث از بین رفتن شهرها و قبایل شده است مانند لبنان، مصر؛ در این راستا چون اسراییل بسیار مورد حمایت اروپاییان قرار گرفته مردم در واکنش به این تهاجم به ناچار به خشونت دست می زنند و این خشونت ها از گ
روهی به گروه دیگر انتقال می یابد.
بحث و نتیجه
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که جرایم خشونت آمیزی
چون ضرب و جرح وقتل عمد، جنسیتی هستند و مردان بیشتر مرتکب این جـرایم مـیشـوند. تأهـل از جملـه مواردی است که میتواند با کاهش این جرایم مرتبط باشد. معاشـرت بـا دوسـتان مجـرم، عضویت در گروههای نزاع محلـی، سـابقه شکـست تحـصیلی و اخـراج ازمدرسـه، عقه به مشاهده فیلمهای خشن نیز از مواردی است که با سابقه خشونت مرتبط است. این نتیجه همسو است با تحقیقات انجام شده دیگر در این زمینه که تماشـای
خـشونت درتولیدات رسانهها را یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر بـروز رفتارهـای پرخـاشگرانـه است ، . سابقه مصرف مواد مخـدر، الکـل و قـرص اکـس بـا سـابقه خـشونت تأییـد پرخاشگری و استفاده از فنون توجیه با ارتکاب این جرایم همبستگی دارند. عوه بر ایـن نحوه برخورد اطرافیان با فرد مجرم میتواند با ارتکاب مجدد این جرایم از سوی او رابطـه باشد. بین افرادی که سابقه خشونت داشته و افرادی که سابقه خـشونت نداشـتهانـد، از نظـروجود میزان همبستگی اجتماعی و عدم تناسب میان اهداف و وسـایل، تفـاوت معنـیداری دیده نشد
.
در پایان بر اساس نتایج این تحقیق میتوان گفت که بـا فـراهم کـردن شـرایط ازدواجمناسب جوانان، آموزش شیوههای تربیتی صحیح به والـدین، نظـارت صـحیح والـدین بـرفرزندان، اعمال دقت و نظر و کنتـرل مـستمر بـر پخـش برنامـههـای رسـانه ای، آمـوزش مهارته
ای زندگی (مهارت کنترل خشم) و فراهم کردن فضای آموزشی مطلوب ،طرح جذب حاشیه نشینان ،برنامه های پیش از تولد مـیتـوان در جهت کاهش و پیشگیری از وقوع جرایم خشونت آمیزی چون قتـل و ضـرب و جـرحقدم برداشت.
منابع وماخذ
– آقابخشی، حبیب(۱۳۸۸). وضعیت زندگی زنان متهم بـه قتـل شـوهر(رویکـردمددکاری اجتماعی)، فـصلنامه پـژوهش اجتمـاعی، سـال دوم، شـماره سـوم،تابستان ۱۳۸۸
– افتخاری، اصغر(۱۳۷۹)خشونت و جامعه، تهران: سفیر – احمدی، حبیب(۱۳۸۴)جامعهشناسی انحرافات، تهران: سمت
– جوادی فاطمه، فرامرز سهرابی، محمدرضا فلسفی نژاد، احمد برجعلـی(۱۳۸۷). بررســی تــأثیر ســبک مداخلــه(نظــارت) در تماشــای خــشونت تلویزیــونی بــرپ
رخاشگری پسران ۹-۱۱ ساله، فصلنامه پژوهش و سنجش.
– ستوده، هدایت ا; (۱۳۸۲). آسیبشناسی اجتماعی، تهران: آوای نور.
– سخاوت، جعفر(۱۳۸۱). جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، تهران: دانشگاه پیامنور.
– سخنوری فاطمه، محسن مصلحی، حسن نوازهی و رضا فدایی نـوبری(۱۳۸۹). بررسی اپیدمولوژیک خشونت و ارتباط آن با سـن و جـنس و محـل درگیـری،مجله دانش و تندرستی، تابستان ۱۳۸۹ شماره ۵
– سلیمی، علی و محمدداوری(۱۳۸۶)جامعهشناسـی کجـروی، قـم: پژوهـشگاهحوزه و دانشگاه.
– سفیری، مسعود(۱۳۷۹)کالبد شکافی خشونت، تهران: نشر نی
– شامبیاتی، هوشنگ(۱۳۷۵). حقوق جزای عمومی، جلد دوم، تهران: ویستار.
– شیخاوندی، داور(۱۳۸۶). جامعهشناسی انحرافات و مـسائل جـامعتی ایـران،تهران: نشر قطره- صادقی، عباس و محسن حقیقـی(۱۳۸۵)مـدیریت پرخاشـگری، رشـت: حـقشناس
– صدیق سروستانی، رحمت ا; (۱۳۸۸)، آسیبشناسی اجتماعی جامعهشناسـیانحرافات، تهران: سمت.
– عبداللهی، محمد. آسیبهای اجتماعی و روند تحـول آن در ایـران، مقـاتاولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران خرداد ۱۳۸۱، تهران: آگه، جلداول.
– کریمی، یوسف(۱۳۸۰). روانشناسی اجتماعی، تهران: ارسباران.
– کیانی مهرزاد، شبنم بزمی، جابر قره داغـی، عبـدالرزاق برزگـر(۱۳۸۶) مجلـهعلمی پزشکی قانونی، دوره ۱۳، شماره ۴ زمستان ۱۳۸۶
– گسر، ویلیام(۱۳۸۲)نظریه انتخاب، ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران: رسا.
– گسر، ویلیام(۱۳۸۰)مدارس بدون شکست، ترجمه ساده حمزه، تهران: رشد
– گلچین، مسعود. انحرافات اجتماعی جوانان در آیینه پـژوهشهـا، نامـه علـوماجتماعی شماره۲۸پاییز۱۳۸۵
– مقــصودلوصفا، آرش قدوســی، علیرضــا کفاشــیان، ســمیه بهــرا
م زاده و عبــاسعطاری(۱۳۸۸). ارتکاب به قتل در زنان قاتـل، مجله روانپزشکی و روانشناسیبالینی ایران (اندیشه و رفتار)زمستان ۳۸۸
– وایت، راب وفیونا هینز(۱۳۸۳). جرم وجرمشناسی، ترجمه علـی س
ـلیمی، قـم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه
-ابراهیمی ،شهرام جرم شناسی پیشگیرانه،جلداول،سال ۱۳۹۱
– پرفیت،آلن، (۱۳۷۸) پاسخ هایی به خشونت ،ترجمه مرتضی محسنی ،گنج دانش
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 