فایل ورد کامل مقاله فلسفه نماز؛ تحلیل دینی، فلسفی و اجتماعی جایگاه عبادت در زندگی انسان


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله فلسفه نماز؛ تحلیل دینی، فلسفی و اجتماعی جایگاه عبادت در زندگی انسان دارای ۲۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله فلسفه نماز؛ تحلیل دینی، فلسفی و اجتماعی جایگاه عبادت در زندگی انسان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله فلسفه نماز؛ تحلیل دینی، فلسفی و اجتماعی جایگاه عبادت در زندگی انسان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله فلسفه نماز؛ تحلیل دینی، فلسفی و اجتماعی جایگاه عبادت در زندگی انسان :

فلسفه نماز
تمام پدیدههاى نظام هستى معلول و مخلوق ذات حق بوده و منشأ آفرینش آنها خالق قادرى است که هستى از او نشأت گرفته است. همه موجودات از جمله انسان از فیض حق وجود یافتهاند. و نه تنها در مقام حدوث بلکه در مقام بقاء نیازمند و محتاج اویند.
یعنى خداوند نه تنها نعمت وجود را به موجودات اعطا نموده است بلکه ربوبیت و سرپرستى آنها را نیز عهدهدار گشته است پس خدا هم خالق است و هم رب، و همه موجودات به خالقیت و ربوبیت او اعتراف دارند.
یسبح لله ما فى السموات وما فى الارض الملک القدوس العزیز الحیکم.
«تسبیح مىگوید خدا را آنچه در آسمانها و در زمین است آن پادشاه پاک عزیز حکیم را».
انسان که اشرف کائنات است بر اساس فطرت به ربانیت او مقر و معترف است و هرگونه شرک را از او نفى مىکند و لازم است که فقر خویش و غناى خالق، کوچکى خود و عظمت رب را اظهار نماید و رمز نماز در همین است که بنده اظهار عبودیت و بندگى نماید. چنانچه در کلام گوهر بار امام رضا(علیه السلام) آمده است که: عله الصلاهِ انَّها اقرارٌ بالربوبیّه لله ـ عزّ وجل ـ وخلعُ الانداد وقیامٌ بین یدى الجبّار جلّ جلاله بالذّل والمسکنه والخضوع والاعتراف.
«علت نماز اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست»(۲).
از آن جهت که آدمى مرکّب از عقل و شهوت است و نیز در فرمان بردارى او هیچ گونه جبرى وجود ندارد بلکه با اختیار زندگى مىکند قطعاً داراى معاصى و گناهان هم هست پنج بار ایستادن در مقابل خداوند در حال نماز به معناى اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان و طلب مغفرت در مقام عمل است.
پس «نماز، ایستادن با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین پنج نوبت در شبانه روز با عظمت خدا، همراه است».
و چون هواى نفس هر لحظه او را به غفلت و سرکشى سوق مىدهد و به غرور و خود خواهى دعوت مىکند و به افزون طلبى و تمامیت خواهى فرا مىخواند باید در مقابل آن، عاملى باشد بسیار قوى و نیرومند که جلوى این رذایل را سد نموده و او را به سمت عزت و عظمت انسانى سوق دهد که آن نماز است چون نماز تنها عنصر بازدارنده از ذمائم اخلاقى است.
چنانچه در حدیث آمده است که «نماز موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى و باعث خشوع، فروتنى و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است».
و چون در سرشت آدمى نسیان و فراموشى عجین است هر لحظه بیم آن مىرود که انسان خود و آفریدگارش را به باده نسیان و فراموشى سپرده و طغیان و سرکشى را پیشه خود سازد و عمرى را در حیوانیت و پستى
سپرى سازد و کمال و انسانیت خویش را در حیات حیوانى ببیند اینجاست که: «نماز او را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مىانگیزاند تا بنده، مولى و مدبر و آفریدگار خود را فراموش نکند چرا که فراموشکارى، باعث طغیان و سرکشى خواهد بود»(۱).
وبالاخره اینکه فلسفه نماز، حضور در پیشگاه ربوبى و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به ربوبیت پروردگار و جاودانگى بر آن ذاتى است که موجب مىشود بنده در پى اصلاح و سعادت خویش برآید و به کمال انسانى خود دست یابد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهىها و تاریکىها او را مانع مىشود».

فلسفه قبله
حالت نماز از بهترین حالات روحانى و معنوى انسان در تمام لحظات عمرش بحساب مىآید بنده خود را به تمام معنى آماده مىسازد تا با معبود خویش سخن بگوید. عبد وقتى در مقابل معبود خویش قرار مىگیرد و مهیاى سخن گفتن با او مىگردد احساس مىکند که باید آدابى را درنظر بگیرد و با حفظ آن آداب با او سخن بگوید چنانچه در عرف اجتماعى هم چنین است.
یکى از آداب این حالت معنوى و ملکوتى، قیام در مقابل کعبه است، محلّى که جلوهاى از حق در آن تجلّى یافت و نمونهاى از تصویر کعبه حق در بیت المعمور در این سراى مادى در آن مکان ظهور یافت. لذا فرمان رسید به آنان که مىخواهند از دنیّت دنیا اِدبار نموده و قلب خویش را از همه امور سرگرم کننده آن بازداشته و با انقطاع از ملعبههاى خلق وصال به حق پیدا نمایند به قبله اقبال نمایند تا شاید بدان واسطه نورانیت قلبشان به وجود جسمانى و مادى آنان تسرّى یافته و قدرت حق را با خلافتى که از قِبَل او بعهده دارند در زمین ظاهر سازند. چنانچه از امام صادق(علیه السلام) منقول است که فرمودند: «هرگاه براى نمازى رو به قبله ایستادى از دنیا و آنچه در آن است و مردم و آنچه در آنند مأیوس باش و قلبت را از هر چیز که تو را از خدا غافل مىکند خالى کن و با چشم دل عظمت خدا را نظاره کن»(۱).
و قیام مقابل کعبه در حال نماز باید یادآور ایستادن انسان در مقابل عظمت الهىاذا استقبل المصلى القبله استقبل الرحمان بوجهه لا إله غیره.
«آنگاه که نمازگزار روى به قبله مىایستد روى به آن خدایى ایستاده است که جز او خدایى نیست»(۲).
در واقع رو کردن به قبله به معناى بردن دل بدانجاست یعنى سپردن دل به صاحبدل است که گناه را از او باز دارد و در مسیر کمال سیر دهد بنابر این استقبال ظاهرى به کعبه باید با توجه باطنى بدان همراه باشد والاّ نماز، او را سودى نبخشد. «حاتم اصم را از نمازش پرسیدند در جواب گفت: چون وقت نماز آید وضو سازم و به موضع نماز روم پس براى نماز کعبه را در میان دو ابروى خود فرض مىکنم و صراط را زیر دو قدم خود و بهشت را بر راست و آتش را از چپ و ملک الموت را پشت سر و آن نماز را آخرین نماز خود پندارم و با خوف و رجا، با خضوع و خشوع و اخلاص آن را انجام دهم»(۱).
پس استقبال به قبله در حال نماز به معناى استدبار دل از غیر خداست. و اعراض از قبله به معناى استقبال به غیر اوست. و به همین خاطر توجه به قبله در نماز از واجبات شمرده شده و روى گردانى از آن از محرمات به حساب آمده چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند: «آیا آن کس که در نماز صورتش را از قبله بر مىگرداند نمىترسد از اینکه خداوند او را مسخ نماید و صورتش را مبدّل به صورت حمار کند».

سرّ الله اکبر
گفتن تکبیر به معناى ورود در حریم معنوى نماز است و با تعظیم و تکبیر در شروع نماز خداوند او را تکریم و تعظیم نماید و او را نزد بندگان دیگرش بزرگ بدارد چون او با بیان الله اکبر نه تنها خالق خویش را بزرگتر دانسته بلکه از او نفى شرک نموده است. و این مضمون کلام گوهر بار امام حسن عسکرى(علیه السلام) است که فرمودند: «هنگامى که نمازگزار دو دستش را جهت گفتن الله اکبر بالا برد و ثناى خدا گوید خداى تعالى به ملائکه خود چنین فرماید: اى عبادت کنندگان من آیا نمىبینید بندهام را که چگونه مرا بزرگ و عظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست و دستش را بلند کرد و دورى جست از گفتههاى دشمنان من که براى من شریک قائلند شما را شاهد مىگیرم به درستى که به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک مىگردانم او را در پاکیزگى دار کرامتم و او را از گناهان پاک مىسازم و از عذاب جهنّم و آتش آن او را حفظ مىکنم»(۱).
و شاید سرّ بالا بردن دستان به هنگام تکبیر (الله اکبر) نفى همه امور دنیوى و قدرتهاى پوشالى و یا نفى همه اوصاف مادى از اوست. چنانچه از على(علیه السلام) منقول است که فرمودند: وجه دیگر «الله اکبر» این است که کیفیت و چگونگى را از او نفى مىکند گویى اذان گوینده مىگوید: خداوند والاتر از آن است که وصف کنندگان صفت او را ادراک کنند»(۲).
گفته مىشود همین که وقتى بندهاى تکبیره الاحرام نماز را بگوید خداوند به او توجه کند و فرشتهاى را مأمور کند که ثواب همه اجزاى نماز را به دست او سپارد و او را نزد خود عزیز دارد و مشمول عزت خود گرداند و در قلب او اثر کبریائى خویش را نمایان سازد اگر ذکر تکبیر او از روى صدق و صفا باشد.
ولى اگر در قلب او چیزى باشد که از حقیقت معناى تکبیر بازش دارد خداوند او را از حلاوت و شیرینى یاد خود محرومش سازد و از قرب به خود و شادمانى مناجات محجوب سازد. امام صادق(علیه السلام) را در این باره کلام زیبائى است که فرموده ایشان چنین است: «پس به هنگام نماز دل خود را بیازماى اگر شیرینى نماز را و در عمق جان، سرور و بهجت آن را
مىیابى و دلت از راز و نیاز با او شادمان است و از گفتگو با او لذت مىبرد بدان که خداوند، تو را در تکبیرى که بر زبان راندهاى تصدیق فرموده است و گر نه بدان فقدان لذّت مناجات و محرومیت از شیرینى عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را در گفتن تکبیرات دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است».
و اینکه چرا گفتن هفت تکبیر در ابتداى نماز داراى ثواب و فضیلت است هشام بن حکم گوید از امام موسى کاظم(علیه السلام) پرسیدم امام در پاسخ فرمودند: «اى هشام خدا آسمانها را هفت، زمین را هفت و حجابها را هفتگانه آفرید پس چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را به معراج برد و قرب او به پروردگارش به اندازه فاصله دو کمان یا نزدیکتر شد یک حجاب از حجابهایش برداشته شد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) تکبیر گفت و آغاز نمود به گفتن کلمات افتتاحیه نماز، پس چون حجاب دوم برایش برداشته شد تکبیر گفت و به همین منوال گذشت تا به هفت حجاب رسید پس آن جناب هفتتکبیر گفت بدین علت براى افتتاح نماز هفت تکبیر گفته مىشود».

نماز و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی
در دنیای مادی و ماشینی امروز، همه به دنبال پیشرفت و ترقی هستند و هر روز برای دستیابی به امکانات بهتر و جدیدتر تلاش می کنند، تا از رفاه بیشتری برخوردار شوند. این همه اختراع و اکتشاف به خاطر راحتی و تأمین نیازهای جسمی انسان است. آیا درمیان این همه رفاه اهمیتی هم به غذای روح بشر داده شده است؟
اصلا غذای روح انسان چیست؟
هدف از آفرینش موجودات عبادت است. حال عبادت چیست؟ تمامی کارها و اعمالی را که ما انجام می دهیم اگر برای رضای خدا باشد، عبادت محسوب می شود. چرا که آن چیزی که یک امر را عبادت می کند آن است که با انگیزه و نیت پاک و مقدس انجام شود و به تعبیر قرآن رنگ خدایی داشته باشد و عبادت نیز خود شامل درجه های مختلفی می باشد که نماز عالیترین نوع آن محسوب می شود زیرا نماز تنها عبادتی است که انسان هر روز موظف به انجام آن است و به ماه و فصل و شرایط خاصی وابسته نیست و این عبادت اثرات مختلفی را برای انسان در زندگی فردی و اجتماعی به همراه دارد ازجمله اینکه: عامل نزدیکی به خداوند و بازدارنده از گناه و دوری از شیطان است، زیرا نمازی که در اول وقت باشد و تمام شرایط آن به جا و با حضور قلب ادا شود باعث می شود انسان ازدرون و برون درمقابل خطرات شیطان حفظ شود؛ دوم: نماز عامل پاکی جسم و روح انسان است زیرا روح انسان نیز درمیدان زندگی روزانه درمعرض آلودگی های زیادی مانند هوسها، خودخواهیها، غرور، تکبر و کینه و حسد قراردارد سوم: نماز، تمرین وظیفه شناسی و قبول مسئولیت پذیری است و مانعی دربرابر بی بندوباری و سهل انگاری نسبت به وظایف و کمکی به پیشرفت در زندگی می باشد چهارم: نماز وسیله ای برای حفظ تعادل فرد در مقابل سختیها و نعمتها می باشد. این عامل سازنده ایستادگی و مقاومت انسان را در فراز و نشیب زندگی حفظ کرده و باعث می شود که فرد دربرابر هرگونه سختی و رنجی نلغزد و درهنگام سختیها به خدا توکل کند و او را تکیه گاه امنی برای خود بداند زیرا نماز عالیترین مهم ترین وسیله استعانت و یاری جستن ازخداوند است که در مواقع سختی و برای رفع پریشانی و نگرانی سفارش شده است. از دیگر فواید نماز، کبرزدایی است، حضرت علی(ع) درنهج البلاغه نماز را عامل تنزیه و تزکیه از کبر و خود بزرگ بینی معرفی می فرمایند و می گویند: خداوند حکیم، نماز را برای پاکسازی و جداسازی انسان از بیماری کبر و خودستایی مقرر فرموده است.
نماز عامل بازدارنده از گناه و شهوت است زیرا نماز واقعی انسان را از زشتیها و منکرات باز می دارد و باعث می شود که انسان در موقع نماز از هرگونه بی عفتی پاک باشد و روحش نیز مانند جسمش طاهر شود.
نماز نوعی تمرین بدنی یا ورزش است که انسان را شاداب و سرحال می کند و باعث می شود که تنبلی و کسالت از او دور شود و انسان با نشاط بیشتری به کار و فعالیت بپردازد.
یکی از اثرات اجتماعی نماز ترس از عذاب قیامت است زیرا یادآور معاد و روز محشر است و درنتیجه سبب می شود تا انسان مواظب رفتار و اعمال خود باشد چرا که خود را درپیشگاه خداوند مسئول می داند نماز، وسیله ارتباط خالق با مخلوق و به منزله پلی برای رسیدن به خداوند است و مشوقی برای انفاق کردن اموال به دیگران به این ترتیب، افراد هم ارتباطشان را با خدا حفظ می کنند و هم پیوندشان را با مخلوق، خداوند دراین زمینه می فرماید «قل لعبادی الذین امنوا یقیموا الصلاه و ینفقوا مما رزقناهم سراً و علانیه» به بندگان من که ایمان آورده اند بگو نماز را به پا دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم در پنهان و آشکار انفاق کنند. یکی دیگر از رموز نماز این است که خودبینی و غرور را درهم می شکند و به انسان درس تواضع و خشوع دربرابر خداوند و همینطور در زندگی می دهد نماز علاوه بر ایجاد خضوع و خشوع یک نوع تمرین جهاداست جهاد انسان با نفس خود. و بالاترین امر به معروف و نهی از منکر می باشد. نماز، استحکام بخش ارزشها و جلوگیری از فروپاشی شخصیت افراد و اعضاء یک جامعه می باشد. چرا که اگر افراد جامعه سست و بی مسئولیت باشند، اجتماع آنها نیز متزلزل خواهدشد.
خلاصه: نماز، عبادتی انسان ساز، وسیله ای برای وسعت رزق، شفای بیماریها، سهولت در امور زندگی و معیشت و دفع بلاها و خطرات است.

تآثیر نماز بر اعتیاد
حدیث از امام صادق (ع):
ای انسان ، تو طبیب خویشتن هستی ، هم دردها برای تو بیان شده است و هم به دوای آن دردخها راهنمایی شده ای
اعتیاد بلای سیاه و خانمان سوز . بشری در عصر بیگانگی از خود است . دامنه ابتلاء به اعتیاد از وابستگی به مشروبات مرگبار الکی در کشورهای غربی ( الکلیسم ) گرفته تا اعتیاد به مواد افیونی که بدبختانه هنوز گریبانگیر جامعه مسلمانان ماست گسترده است .
گویی ، انسان امروزی برای گم کردن خود و فرار از اضطرابها و افسردگیهای خویش راهی جز وابستگی به صدها نوع ماده روانگردان پیدا نکرده است . حال آن که اگر به مجموع تعداد معتادان به الک و مواد مخدر در سراسر جهان ، شمار کسانی که به لهو و لعب های دیگر از جمله قمار و انحرافات جنسی و ; اعتیاد دارند را اضافه کینم ، به آمار تکان دهنده و وحشتناکی خواهیم رسید که خبر از افول دردناک ستاره انسانیت می دهد .
با این که فجایع ناشی از اعتیاد از جنبه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ; قابل بررسی است . اما تنها در بعد پزشکی قضیه می توان به این نکته اشاره کرد که هر سال بخش عضیمی از توان پزکشی و روانپزشکی کشورها ، مصروف درمان عوارض جسمی و روانی متعدد معتادان و تأثیرات شومی که خواه ناخواه بر اعضای خانواده شخص معتاد وارد میشود ، می گردد.
هر چند علتهای مختلفی در ابتلای به اعتیاد مطرح شده است . اما بیشتر تحذیر روان و تجربه تغییر حالات روانی ناشی از خود می گریزد و دچار خود فراموشی می شود و این برعکس جریان مقتدر خودشناسی و معرفت النفس موجود در تعالیم نماز است . نمازگران با تکرار دائم آیات هفتگانه سوره حمد ( سبع المثانی ) که چون حلقه های به هم متصل ، هر کدام راهگشای بعدی می باشد . پیوسته سرنوشت خود را مرور می کنند و در مسیر خودشناسی و خود باوری گام بر می دارند و با اعتقاد به ایاک نعبد و ایاک نستعین از هیچ چیز جز خدا برای التیام دردرهای خویش یاری نمی جویند .
و این گونه ایت که نماز حقیقی تیشه بر ریشه اعتیاد می زند و به قول اندیشمند شهید و استاد بزرگ مطهری (‌ره) :
راز این که اکثر جانی های دینا معتاد بع یک سلسله سرگرمیهای خیلی شدید از قبیل مصرف تریاک و هرودین و مشروبات الکی و قمار هستند، این است که می خواهند از خودشان فرار کنند . مثل این مه دورنشان پر از مار و پر از عقرب است و دایم او را می گزند و این اعتیاد ها مانند مرفینی است که به انسانی که از شدت درد می نالید تزریق می کنند ، تا درد را احساس نکند ، این بدبختی بزرگی است که انسان نتواند خودش را آنچنان بسازد تا بتواند با خودش خلوت کند .
برعکس بیشتر اهل صلاح و تقوی و اخلاق ( نمازگزاران ) و آنهایی که ندای وجدانشان را همیشه می شنوند ، معتاد به اینها نیستند و از هز چند که آنها را از خودشان منصرف می کند ، فرار می کنند ، دلشان می خواهد ، خودشان یاشند و در خودشان فکر کنند . چون عالم درونشان از عالم بیرونشان واقعا سالم تر است .

تأثیر نماز بر وسواس های فکری
حدیث از امام صادق (ع) :
شیطان ، به وسیله وسواس نمی تواند بر ضرر بنده خدا کاری بکند ، مگر آن که بنده از یاد خدا اعراض کرده باد.
وسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است وسواس را امروزه در دو عنوان کلی وسواس فکری ( مانند احتیاط یا تنفر مروبط به ترشحات و مواد دفعی بدن ، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناک مثل آتش سوزی و مرگ و ; ) و وسواس عملی ( مانند شست و شوی دست ، استحمام ، آرایش مفرط ، امتحان دردها و قفلها ، مرتب و منظم کردن ، احتکار و جمع آوری و ;..) طبقه بندی می کنند.
موضوع سخن امروز ما وسواس فکری است که می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزاردهنده بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیماری سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی مانند سوال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟
و گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و ;.. متفاوت است و تقریبا همه این افکاتر بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .
اما درست برخلاف آنچه که در مورد شخصیتهایی مثل جانی بانی یان ( خطیب و مؤلف انگلیسی در قرن هفدهم ( که به شدت از افکار وسواسی در ارتباط با خدا و مذهب رتج می برد ، به نظر می رسد ، مذهب و شکوهمندترین جلوه آن یعنی نماز می توانند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کننند.

گواه این موضوع نیز یادآوری این مساله است که در منابع اسلامی و وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شبطان را اطاعت می کند؟

در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، کهاز آن جمله بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله (لا اله الاا..) و ( لا حول و لا قوه الابا 😉 می باشد که در حقیقت ماحصل همه آن روشها را می توان در ذکر خدا خلاصه کرد .

در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و حای قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقیف فکر نام دادر بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .
با این وصف برخی از اذکار و اوجهات حین نماز نه تنها به این قبیل روشها قابل مقایسه است ، بلکه بسیار مؤثر تر به نظر می رسد.
استفاده زبان و ذهن از ذکر غیر المغضوب علیهم و الضالین که جدایی راه مومن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سورهمبارکه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه من شر وسواس الخناس الذی یوسوس فی الصدور الناس به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند .
همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس ذکر خدا را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که برای ذکر من نماز را به پا دارید (اقم الصلوه لذکری ) .

تأثیر نماز بر شیوع خودکشی
( و استعینوا بالصبر و الصلوه;.)
سوره مبارکه بقره آیات شریف ۴۵ و ۱۵۳
قدمت خودکشی به اندازه خود انسان است . در سراسر تاریخ مکتوب بشر ، به اقدام انسان برای از میان بردن
خود اشاره شده است که از آن جمله می توان به داستان خودکشی آژاکس درایلیا هومر اشاره کرد

ام به خودکششی موفق تا حدودی متفاوت است ، بعنوان مثال ثابت شده است که خودکشی های جدی و مصمم که معمولا از روشهای جدی و خشونت آمیز ( مثل پرت کردن خود از ساختمانهای مرتفع ، پریدن زیر قطار ، حلق آویز کدن ، بریدن رگ یا استفاده از گلوله و ;.) صورت می گیرد ، عمدتا در مردها و در سنین بالا و با موفقیت بوقوع می پیوندد .

در عوض اقدام به خودکشی به شیو.ه تهدید آمیز یا نمایشی و با استفاده از روشهای کم خطر تر مثل مصرف دارو ، بیشتر در خانمها و در سنین جوانی شایع است و کمتر به موفقیت می انجامد . هر چند که در موارد تهدید و اقدام نمایشی یه خودکشی نیز باید مساله را کاملا جدی گرفت . چرا که ۷۰ تا ۸۰ درصد کسانی که خودکشی موفق می کنند ، قبلا نیت خود را با کسی در میان گذاشتند که البته مورد توجه قرار نگرفته است .
در هر صورت آن چه که برای ما مهم است ، دلایل اقدام به خودکشی یا خودکشی موفق است که عمدتا به سه گرئه تقسیم می شوند :
۱- زمینه های روانی ۲- زمینه های اجتماعی ۳- بحرانهای شخصی و اتفاقاتی که ایجائ فشار روانی می کنند.
درباره زمینه روانی ، یک بررسی آماری در آمریکا پیرامون خودکشی نشان داده است که : ۷۲ درصد خودکشی های موفق به علت بیماریهای افسردگی ، ۱۳ درصد به علت می بارگی ( الکلیسم ) ، ۸ درصد به علت سایر بماریهای روانی و ۷ درصد بدون هیج زمینه قبلی یا بیماری روانی خاص بوقوع پیوسته اند. بررسیهای مشابه وجود اختلالات شخصیت توأم با اعتیاد به الکل ویا مواد مخدر را در اقدام کنندگان به خودکشی و کسانی که موفق به خودکشی می شوند نشان میدهد .

اما از جمله زمینه های اجتماعی موثر در خودکشی ، به انزوای اجتماعی (ناشی از پیری ، بازنشستگی ، تغییر منزل و گسستن پیوند از خانواده و ;.) اشاره شد ه است . بعنوان مثال آسیب پذیری گروه مردان پیری شناحته شده اند که بر اثر بازنشستگی از کار و تقلیل روابط اجتماعی و کم شدن یا از دست دادن درآمد در آنها باعث ایجاد احساس از دست دادن موقعیت در جامعه و فقدان هدف در زندگی فردی شده است که احساس از دست دادن موقعیت در جامعه و فقدان هدف در زندگ فردی شده است که ممکن است منجر به احساس بی ارزشی و افسردگی گردد و در نهایت به خودکشی منجر شود .
در میان بحرانهالی شخصی ( سومین گروه) نیز فشارهای روانی ناشی از داغدیدگی ، فشار مالی و قانونی و وجود بیماری در خانواده حائز اهمیت یشتری شناخته شده اند .

با مرور کلی و گذرایی که بر عوامل ایجاد خودکشی انجام دادیم ، نقش نماز در تخفیف یا از بین بردن کامل هر یک از عوامل بررسی است . درباره تأثیر ایمان و نماز بر زمینه های روانی ، می توانیم به تأثیر عمده نماز در زدودن افسردگی و ایجاد امید و انگیزه زندگی در افراد اشاره نمود و این غیر از عوامل درونی و ناقل های عصبی شیمیایی ضد افسردگی است که توسط نماز فعال می شود و ما در نکته دوم از این مجموعه مقالات بدان اشاره نموده ایم .

بعلاوه واضح است که نمازگزار واقعی را با می و افیون ( که عوامل محرک دیگری در تحریک به خودکشی هستند ) ، میانه ای نیست . در مورد تأثیر نماز بر رفع اختلالات شخصیت نیز در آینده طی چند نکته سخن خواهیم گقت .

اما در زمینه های اجتماعی از جمله انزوای سالخوردگان نیز تأثیر نماز نمود بارزی دارد ، دیدگاه معنوی و آخرت گرای نمازگزار سبب می شود ، که به دوران پیری خویش ، بعنوان فرصتی از آخرین فرصتها برای تجدید میثاق با پروردگار خویش و توبه و رهایی از گناهان بنگرد و درست به همین دلیل است که پای ثابت مسجدهای ما را پیرا ن و خردمندان تشکیل می دهند .
گو این که جامعه اسلامی و نمازگزار روابط توأم با احترام و ارزش را با این گروه افراد بواسطه سابقه اسلامشان از ضروریات می داند .
اما در بعد بحرانها شخصی ، مثلا در مورد داغدیدگی ، باز هم دیدگاه معادنگر و تکرار مالک یوم الدین توسط نمازگزار او را ب طور کلی ، حتی از فکر خودکشی نیز دور می سازد . چرا که دیدگاه معادنگر نمازگزار سخن مولای متقیان جهان حضرت علی (ع) را به یاد می آورد که فرمودند : گمان کنید این شخصی که مرده است ، به مسافرتی دور و دراز رفته است و اگر روزی او از سفر باز نگردد ، شما برای دیدارش به همان سفر دور و دراز خواهید رفت .
به این ترتیب واکنش نشان دادن در مقابل داغدیدگی و سایر بحرانهای شخصی ، آن هم به شکل خودکشی در مورد مشلمان نمازگزار به کلی بعید به نظر می رسد . بخصوص که صبر و صلوه قدرتمندترین دستاویز های انسان در بحرانهای زندگی ، به حساب می آیند . به قول رهبر عظیم الشأن انقلاب : انسان در هر شرایطی به نماز محتاج است و در عرصه های خطر محتاج تر .

تأثیر نماز بر انحرافات جنسی
ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر
سوره ملارکه عنکبوت آیه ۴۵
انحرافات جنسی از دردناک ترین مشکلات بشر د آستانه قرن بیست و یکم است . بررسیهای کینزی در سال ۱۹۴۸ نشان داد که از هر ۱۰۰ مرد آمریکایی ۴ مرد منحصرا همجنس خواه هستند ، یعنی کوچکترین تمایلی به جنس مخالف ندارند !؟!
این در حالیست که گروههای پر تعداد دیگری از این ۱۰۰ نفر ، همجنس را بر غیر همجنس ترجیح می دهند یا تفاوتی بین همجنس و غیر همجنس برایشان نیست و یا با این که به غیر همجنس متمالیند ، بطور اتفاقی یا بیش از اتفاقی همجنس بازی نیز می کنند . بدین ترتیب این آمار نشان می دهد ، بیش از ۳/۱ مردان آمریکایی بعد از سالهای بلوغ خود همجنسی بازی کرده اند و حداقل نصف این آمار در مورد زنان آمریکایی نیز صادق است .

 

تازه این آمار مربوط به زمانی است که تفسیر غلط از تظریات فروید و انحرافات از آن ، گسترش چندانی پیدا
نکرده است . بدیهی است پس از گذشت چند دهه باید هم همجنس بازها به جایی رسید باشند که در پارلمان
آمریکا برای خود نماینده ها داشته باشند و کمیسیون ها تشکیل دهند.

جالب اینجاست که برخی منابع علمی روانپزشکی ، حتی این تمایل را در برخی کاملا بهنجار و در افراد طبیعی با شخصیت پایدار و عاری از هر گونه نشانه روانی و با انطباق خوب از نظر اجتماعی توصیف کرده اند ! با این اوصاف اگر همجنس بازی و لواط انحراف جنسی نیست ، می توان حدس زد ، که انحرافات جنسی در قاموس غرب دیگر چه واویلایی است !؟!
بچه بازی ، نمایش اعضای جنسی ، سادیسم و مازوحیسم جنسی ، مبدل پوشی، خود ارضایی، نظر بازی ، حیوان پرستی ، مرده پرستی و نمونه های بسیار متعدد دیگری که قداست قلم مانع از توصیف آنهاست ، همگی نمونه هایی از مهار گسیختگی و سقوط فاجعه آمیز غرب در قهقرای فساد و فحشاء به شمار می آیند .

بدین ترتیب انحرافات جنسی صرفنظر از مشکلات اجتماعی ، فرهنگی ، خانوادگی و ; که ایجاد می کنند تنها در بعد پزشکی و آن هم جدای از نتایجی که در بروز بیماریهای جسمی مانند بیماریهای مقاربتی بر جای می
گذارند ، به خودی خود ، از بزرگترین مشکلات پزشکی بشر امروز به حساب می آیند.

این در حالیست که در جوامع اسلامی ، قرنهاست که نماز فعالانه و مقتدرانه بسان یک منجی از هر حیث قابل اطمینان ، دامان مدد جویندگان از خویش را از هر گونه فحشاء و انحراف جنسی پاک و مصون داشته است .

آیین اسلام با ترغیب هایی متعدد به امر ازدواج و بخصوص با وضع قانون مقدس و درخشان ازدواج موقت ( که با توجه آنکه از موارد اساسی اختلاف شیعه و سنی است ، در کشور شیعه مذهب ما نیز بسان ممالک اهل سنت به فراموشی محض سپرده شده است ) از هر جهت انسان را برای ارضای غریزه نیرومند جنسی ، از طریق مشروع راهنمائی می کند . آیات متعدد سوره های نور ، احزاب ، بقره ؤ نساء و ; بهترین گواه برای این موضوع است .

اما علاوه بر تحریک همه جانبه اسلام برای ازدواج و حتی سهل نمود آن مثلا با وضع قانون متعه ( برای ریشه کردن کردن موانع اقتصادی ازدواج ) و علاوه بر مجازاتهای سختی که برای منحرفین جنسی در نظر گرفته شده است ، سایر قانونهای اسلامی به گونه ای ارایه شده اند که چنانچه حتی شخصی بدلایل از ازدواج بازماند ، هرگز به فساد و انجراف آلوده نشود و در رأس این قانونها ،فریضه نورانی نماز است .

نمازگزار بامداد از نماز توانایی کنترل غرایز خود را افزونی می بخشد و آتش سوزاننده و پر لهیب فحشاء که چه بسا ممکن است به انحراف جنسی ییانجامد را به آب عفاف ، سرچشمه گرفته از نماز خاموش می کند .

تأثیر نماز بر احساس امنیت روانی
پس کدامیک از دو دسته مردم سزاوار به امنیت اند (بگویید ) اگر می دانید ! ( بگو ) : کسانی که ایمان آورده اند
و ایمان خود را به ستم نیامیخته اند

سوره مبارکه انعام – آیه شریفه ۸۲)‌
هر چند که در پزشکی و زیست شناسی امروزی واژه استرس به معنی های متفاوتی به کار می رود ، اما براساس تعریف هانس سلیه ( روانشناس مشهور ) استرس در پزشکی و روانپزشکی معمولا اشاره به موقعیت های روانی و اجتماعی متنوعی دارد مه قادر به ایجاد بیماریهای جسمی و روانی و سایر اختلالات رفتاری است .

مطالعات هاروی برنر ( محقق برجسته استرس ) نشان می دهد که آمار مرگ و میر ، بیماریهای جسمی ، خود کشی و دیگر کشی ، پذیرش بمارسنهای روانی و زندانها و ;. در میان افرادی که در معرض استرس های گوناگون بوده اند ، به مراتب بیشتر از افراد عادی است .

از آنجا که زندگی انسانها در عصر حاضر ، با استرس های بسیار متعدد و گوناگونی همراه شده است و با توجه به این که لازمه زبستم و تداوم زندگی سازش پذیری و مقاومت در برابر استرس ها افزایش بخشند و احساس آرامش و امنیت روانی را دروجود او حکمفرما سازند، بوضوح احساس می شود .

چنانچه با دقت کافی و استناد به شواهد آماری به مکانهایی که استرس های متعدد زندگی کار افراد را بدانجا می کشاند ( مکانهایی مثل مطب پزشکان ، بیمارستانهای جسمی و روانی ، قبرستان جوانمرگ ها !؟! ، زندانها و ;. ) سری بزنیم متوجه می شویم که تعداد مذهبی ها ، در مقایسه با غیر مذهبی های حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است .
بعنوان مثال در کشورخودمان ۹۰ % محکومان زندانها را افراد بی نماز تشکیل می دهند .. یا مثلا آمار بیماران بستری در بیمارستانها که با نماز بیگانه اند به طرز باورنکردنی بیش از اشخاص مقید به نماز است .

این موضوع نه فقط در کشورهای مسلمان ، بلکه در سرتاسر جهان عمومیت دارد . بعنوان مثال : بررسی جوامع هوتری در آمریکای شمالی حاکی از آن بود که بروز اختلال روانی در آنها کمتر از سایر افراد جامعه است . جوامع هوتری نسبتا پایدار و منزوی هستند و در شرایط آرام کشاورزی و با عقاد دینی استوار زندگی می کنند .

بدین ترتیب می توان با فیلسوف بزرگ قرن اخیر لیمان هم عقیده بود ، آنجا که گفته است : دین مذهب در زندگی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد .
با این اوصاف نماز بعنوان برجسته ترین چهره ایمان نقش بزرگی در ایجاد امنیت روانی و توانی مقابله با استرس ها در انسان ایفا می کند و اگر به یاد آوریم که بیش از ۶۰ % مراجعه کنندگان به بیمارستانها ی عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند و بیماریهای ( روان تنی ) در طب نوین روز به روز جایگاه مهمتری پیدا می کنند ، می توانیم از دریچه تازه ای از نقش نماز در بیماریهای جسمی سخن بگوییم .
پس با این دیدگاه ؤ در چند شماره آینه به بررسی تأثیرات نماز بر برخی اختلالات مورد بحث در طب روان تنی خواهیم پرداخت .

تأثیر نماز بر ثبات شخصیت

ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا پروردگارا ! صبر و شکیبایی را بر ما فرو ریز و قدمهایمان را ( در زندگی ) ثابت و پایدار نما
(سوره مبارکه بقره – آیه شریفه ۲۵۰ )
شخصیت در تعریف روانشناسی و روانپزشکی ، معرف مجموعه ای از صفات رفتارها ، افکار و تمایلات عاطفی و هیجانی هر فرد می باشد ، که او را از دیگران متمایز می کند .

دانش امروز ، عوامل شکب دهنده شخصیت انسان را در دو گروه درونی و بیرونی ، طبقه بندی می نماید ، صرفنظر از عوامل درونی و چسمی تأثیر گذار بر روی شخصیت ( از جمله مسائل ژنتیکی ، وضعیت فیزیکی و ظاهری بدن ، مسائل هورمونی و شیمیایی و ;. ) عوامل بیرونی ( محیطی ) نقش عمده ای را در شکل دادن به شحصیت انسان ایفا می کنند.
این عوامل بیرونی شامل : ۱- تأثیر والدین و خانواده ۲- عوامل فرهنگی – اجتماعی ۳- تجارب زندگی می باشند و تأثیر هر کدام از این عوامل بر شخصیت انسان توسط مطالعات متعدد پژوهشی به اثبات رسیده است .

با توجه به نقش این عوامل متعدد ، بر روی تشکیل شخصیت ، می توان رسیدن به ثبات شخصیت و برخورداری از آرامش و پایداری شخصیتی را یکی از ایده آلترین ، خواسته های بشری دانست ، چرا که وجود ناهنجاری در هر کدام از عوامل شکل دهنده شخصیت می تواند اثرات فاجعه آمیزی مثلا به صورت اختلالات پیچیده و متعدد شخصیت به بار آورد ، که از جمله این اختلالات به سه نمونه در نکات پیشین این مجموعه مقالات و تأثیر نماز در رفع آنها ، اشاره شده است .

اما بی ثباتی شخصیت ( پسیکوپاتی ) که گاهی از اصطلاح آن در ممالک غربی برای برچسب زدن به مخالفان سیاسی و مذهبی نیز استفاده می شود ، دلالت بر یک نوع شایع از اختلال شخصیت دارد که مبتلایان به آن از تغییرات دائمی حالات و رفتارها و افکار رنج می برند ، به نحوی که هر لحظه به رنگی در می آیند و نغمه جدیدی ساز می کنند.

این بیماران که بدون آن که با عنوان بیمار شناخته شوند به وفور در جامعه حضور دارند ،کسانی هستند که از کمترین درجه سازشکاری و انطباق در خانه ، مدسه محل کار یا حتی در امر ازدواج برخوردارند ، بعنوان مثال به تغییر مکرر شغل می پردازند یا گروه و جناح سیاسی خود را پیوسته تغییر می دهند .

مبتلایان به این اختلال که در جامعه ایرانی با عناوینی چون بوقلمون صفت ، عضو حزب باد ، دمدمی مزاج و ; معرفی می شوند در واقع از بیماری بی ثباتی عمومی شخصیت رنج می برند .

با این که موارد درمانی متعددی در کتب روانپزشکی برای درمان این بیماران لیست می شود ( از جمله این که در دارو درمانی گروهی از اینان که دچار اختلال ریتم مغزی هستند از داروهای محرک دستگاه عصبی استفاده می گردد ) اما از دیدگاه ما نماز باز هم می تواند ایفاگر نقش بسیار مهمی در پیشگیری در درمان این اختلال عمیق شخصیت باشد .

پذیرفتن مطلق و تسلیم در مقابل یک دین و پیروی از یک مذهب و پیمودن یک راه که همانا صراط المستقیم است ، ویژگی مهم و برجسته نمازگزاران است . نمازگزاران ضمن تکرار مکرر مجموعه از الفاظ و اذکار واحد در طی نمازهای روزانه خود پیوسته یک عقیده واحد و یک خط مشی مشخص را در زندگی خود دنبال می کند و بدین ترتیب گویی یک شخصیت ثابت و یک روش و منش معین و یک ایدئولوژی همیشگی را برای خود انتخاب می نمایند و در حین تکرار جزء به جزء اصول اساسی

ایدئولوژی خود در نماز ( که همگی آن اصول در مضامین نماز متجلی است ) پیوسته به تثبیت شخصیت واحد و ثابت خود می پردازد ، بدین ترتیب برای آن گروه که نماز را تکرار مکررات می دانند شاید توجه به همین یک نکته کافی باشد ، که در ورای همین تکرار همیشگی ، موهبت بزرگ ثبات شخصیت و تعادل کامل روانی نهفته است که می توان آنرا به نوعی سر منشاء تمام موفقیت های بشری در عالم ماده و معنا دانست.

تأثیر نماز بر بیماریهای روح (گناهان )
با آن که طب سی و نه نکته گذشته با نکات گوناگون و متنوعی پیرامون برخی فواید پزشکی نماز ، با شما همراه بوده ایم ، اما با طرح نکات سی و هشتم و سی و نهم و بحث درباره ” تعادل ناقل های عصبی “ به گسترده عظیم و بی نهایت عمیقی از معارف نماز وارد شدیم که عرصه توانمندیهای این گسترده حداقل تا قرنهای آینده از حیطه توانائی های متصور برای علم بشر و دانش پزشکی خارج است و آن همانا تأثیر خارق العاده و فوق بشری نماز در از بین بردند روحیه گناه و بیماریهای روح ، یعنی همان چیزی که ر قاموس قرآن از آن با نام ” امراض قلب “ یاد شده است – و گفتیک که غربیان آن را با عنوان تعادل ماقل های عصبی می شناسن – می باشد .

هر چند اظهار نظر در این مورد از حیطه نگاه و تخصص حقیر سر تا پا تقصیر نگارنده سطور ، به کلی خارج است اما از آنجا که شاید برای برخی خوانندگان این مجموعه مقالات ، این نگرش پدید آمده باشد که ” نماز “ تنها پدیده ای عبودی و معنوی ، توأم با تأثیرات شگرف مادی و دنیایی از جمله روی جسم و روان انسان است ،‌لازم دیدم که در بعدی دیگر و تنها به گونه ای اشاره وار ، از عظمت لایتناهی و قدرت و توانایی باور نکردنی ” نماز“ در پیراستن انسان از ” گناه“ نیز سخن بگویم .
به خصوص که با ارائه نکات اخیر به این دیدگاه رسیدیم که ” گناه “ ، نه فقط از دیدگاه دین و قرآ“ بلکه از دیدگاه علم و یافته های جدید دانش پزشکی ، نوعی ” بیماری “ است .

بنابراین اصرار ما مبنی بر این که ، بیماریهای روح ( گناهان ) را بعنوان مسائل پزشکی بشر بشناسیم ، نه فقط دیدگاه قرآنی و ناشی از تعصب مذهبی نویسنده است ،‌بلکه این موضوع یک باور عمیق علمی است ، که هر چه دروازه های علم بیشتر به روی انسان گشوده می گردد ، این باور عمیق بیشتر تقویت می گردد.

بعنوان مقال : در تعالیم اسلامی از دروغ به عنوان یک گناه کبیره و معصیتی بزرگ یاد شده است ، و ما در مطالعات روانپزشکی به بیماریها و اختلالات گوناگونی بر می خوریم که در آنها ” دروغ گویی “ به عنوان یک علامت برجسته مطرح است .

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.