فایل ورد کامل مقاله نقش حسابداری مدیریت در فرآیند تصمیمگیری مدیران؛ بررسی علمی و کاربردی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله نقش حسابداری مدیریت در فرآیند تصمیمگیری مدیران؛ بررسی علمی و کاربردی دارای ۱۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله نقش حسابداری مدیریت در فرآیند تصمیمگیری مدیران؛ بررسی علمی و کاربردی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله نقش حسابداری مدیریت در فرآیند تصمیمگیری مدیران؛ بررسی علمی و کاربردی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله نقش حسابداری مدیریت در فرآیند تصمیمگیری مدیران؛ بررسی علمی و کاربردی :
نقش حسابداری مدیریت در تصمیمگیری مدیران
چکیده
با توسعه تکنولوژی در صنایع و ایجاد تغییر و تحول در سیستمهای تولیدی سازمانها چنان با پیچیدگی و تغییرات شدید روبرو شدهاند که مدیریت به تنهایی نمیتواند نسبت به محیط خود در سازمان شناخت کافی داشته باشد. به همین دلیل، مدیران نمیتوانند با اتکاء به تجربیات شخصی، حتی اطلاعات منعکس شده در صورت های مالی به وظایف خود به نحو احسن عمل نمایند. از این روست که سیستمی که مدیریت را در امر شناسایی مش
کل تعریف راه حل های ممکن و ارزیابی این راه حلها، انتخاب یک راه حل
بهینه و اجرای راهکارها، کنترل و ارزیابی آن کمک کند ضرورت مییابد. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت این اطلاعات را برای مدیر فراهم کرده و مدیریت را در ارزش آفرینی و کسب بازده بیشتر هدایت میکند. مدیریت در تصمیمگیری بایستی ابتدا به رسالت سازمان و رسالت حسابداری مدیریت و سپس به اهداف استراتژیک سازمان و حسابداری مدیریت توجه نماید و در نهایت با آشنا بودن به وظایف مدیریت و با عوامل و شاخص های مورد نیاز
آن حسابداری مدیریت میتواند مدیران را در هر مرحله از عملیات سازمان از قبیل تصمیمگیری، اجرا، نظارت، ارزیابی و کنترل یاری رساند.
هدف این مقاله بررسی نقش حسابداری مدیریت در تصمیمگیری مدیران میباشد که برای این منظور به بررسی علمی حسابداری مدیریت، مشخصات حسابداری مدیریت مناسب، نقشهای حسابداری مدیریت، انواع مساله و تصمیم، مراحل فرآیند تصمیمگیری و نقش حسابداری مدیریت آن و سنجش و ارزیابی عملکرد پرداخته شده و رابطه این مولفهها تعیی
ن گردیده و در نهایت نتیجهگیری و پیشنهاداتی ارائه شده است.
واژههای کلیدی: مدیریت، تصمیمگیری، حسابداری مدیریت، عملکرد
۱- مقدمه
پیشرفت روزافزون، تجارت، علم، تکنولوژی و مساله جهانی شدن و ایجاد فضای رقابتی، عرصه فعالیت های واحدهای تجاری و اقتصادی را دچار تغییرات مستمر و پر شتابی در جهت کسب بازار بیشتر و پیشی گرفتن از سایر رقبا و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت نموده است. در چنین شرایطی ضرورت تهیه و ارائه اطلاعات مالی مربوط و قابل اتکاء و مقایسه پذیرش بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. اطلاعاتی که از یک سو باید استفاده کنندگان برون سازمانی را در زمینه تصمیمگیری یاری دهد و از سوی دیگر مدیران و استفاده کنندگان درون سازمانی را در راستای تامین نیازهای اطلاعاتی جهت تصمیمگیری های بهتر و آگاهانه یاری کند.
این نیازها حیاتی با ارائه اطلاعات توسط حسابداری مالی برای سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان برون سازمان و با ارائه اطلاعات توسط حسابداری مدیریت برای مدیران مرتفع می شود. به جرأت میتوان گفت تصمیمگیری مدیران درباره ی مدیریت واحدهای اقتصادی و منابع ان جهت کسب بازده بیشتر نقطه شروع سایر فعالیتهای واحدهای اقتصادی است چرا که نتیجه این تصمیمات در قالب صورتهای مالی برای استفاده گان برون سازمان ارائه شده و مبنای تصمیمات آنان را فراهم میکند.
با توجه به این مساله مدیران یک سازمان همواره ناگزیر از تصمیمگیریهای گوناگونی در مورد امور روزمره و همچنین هدفهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت واحدهای تجاری و اقتصادی میباشند. تصمیمگیری بدون تجزیه و تحلیل و ارزیابی صحیح و منطقی بخشهای مختلف یک واحد تجاری نتیجه ای جز اتلاف وقت و تحمل زیانهای سنگین نخواهد داشت.
این مقاله ابتدا به تعریف حسابداری مدیریت و تشریح اهداف ح
سابداری مدیریت پرداخته و سپس مشخصات و نقشهای حسابداری مدیریت را توضیح میدهد. آنگاه به تحلیل فرآیند تصمیمگیری، مساله یابی و تشریح انواع تصمیمگیری پرداخته و در نهایت نقش حسابداری مدیریت را در هر یک از مراحل فرآیند تصمیمگیری را بیان میکند.
۲- حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت دانشی است که از طریق به کارگیری روشهای عملیاتی موثر در فرآیند پردازش دادههای مالی (تاریخی، جاری،آینده) یک واحد اقتصادی از
یک سو مدیریت را در برنامهریزی مناسب برای دستیابی به هدفهای مشخص یاری میدهد و از سوی دیگر شرایط تصمیمگیری منطقی را برای دستیابی به هدفهای مقرر فراهم میکند به بیان دیگر حسابداری مدیریت فرآیندی است که مشتمل بر ابعاد متعددی مانند روشها و مفاهیم لازم برای برنامهریزی موثر، تصمیمگیری مناسب برای انتخاب از میان راهکارهای مختلف ارزیابی و تغییر عملکرد و اعمال کنترل مناسب است که همگی از جمله ابعاد کاربردی حسابداری مدیریت است. از این رو نظام حسابداری مدیریت روشهای جمعآوری دادهها، ترکیب، تجزیه و تحلیل آن و ارائه اطلاعات مربوط به مدیران برای کنترل سازمان و حصول اطمینان از حسابدهی و نحوه استفاده از منابع مربوط برنامهریزی مورد استفاده مدیران و در نهایت تصمیمگیری جاری، معمول و بررسی شرایط خاص است ( ثقفی، ۱۳۸۶، ۳۵ ). جدیدترین و پذیرفتهشدهترین تعریف حسابداری مدیریت در سطح وسیع، تعریفی است که فدراسیون بینالمللی حسا
بداران ارائه کرده است و از حمایت کامل انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان نیز برخوردار است. این فدراسیون حسابداری مدیریت را چنین تعریف کرده است: حسابداری مدیریت فرآیند تشخیص، اندازهگیری، انباشت، تحلیل، تنظیم و تفسیر و ارتباط اطلاعات مالی و عملیاتی است که برای برنامهریزی، ارزیابی و کنترل سازمان و حصول اطمینان از حسابداری و نحوه استفاده از منابع مربوط، مورد استفاده مدیران قرار میگیرد. حسابداری مدیریت همچنین تنظیم گزارش های مالی برای افراد خارج از گروه مدیریت مانند سهامداران، بستانک
اران و مراجع قانونی و مالیاتی را نیز در بر میگیرد. با توجه به این تعریف میتوان نتیجه گرفت که حسابداری مدیریت در موارد زیر مورد استفاده قرار می گردد.
برنامهریزی: دستیابی به اتفاق نظر در سازمان نسبت به معاملات تجاری و سایر رویدادهای اقتصادی پیش بینی پذیر در آینده و تاثیر آنها بر سازمان و استفاده از پیش بینی های توافق شده به عنوان مبنای فعالیتهای دوره عملکرد که بوسیلهی سازمان پیگیری میشود.
ارزیابی: قضاوت درباره آثار رویدادهای گوناگون گذشته و آینده.
کنترل: اطمینان دادن نسبت به درستی اطلاعات مالی مربوط به فعالیتها یا منابع سازمان.
اطمینان دادن نسبت به اعتبار حسابدهی: اجرای سیستم گزارشگری منطبق بر مسئولیتهای سازمان که امکان اندازهگیری موثر عملکرد مدیریت را فراهم کند(تقوی،۱۳۳۳ ،۱۵).
۳- هدف حسابداری مدیریت
هدف اساسی حسابداری مدیریت کمک به سازمان به منظور به دست آوردن اصول استراتژیک آن سازمان است این اصول نیازهای مشتریان و دیگر سهامداران را برآورده میکند. استراتژی راهی است که به کمک ان شرکت خود را از دیگر رقیبان متمای
ز می سازد و جایگاه خود را پیدا میکند. امتیازات رقابتی بر روی سه بعد کیفیت زمان، و بهای تمام شده هزینه استوار است. مشتریان انتظارات مختلفی از حالات و کیفیت قابل اعتماد به محصول دارند. آنها بهای تمام شده، زمان و چگونگی تحویل محصول یا خدمتشان را در نظر میگیرند. برای راضی نگه داشتن مشتریان و رقابت با سایر تولید کنندگان باید به صورت همزمان روی سه بعد کیفیت، هزینه و زمان رقابت کرد. این سه عنصر مثلث استراتژیک را تشکیل میدهند.
نمودار۱ – مثلث خشنودی مشتریان و رقابت با سایر تولید
کنندگان
کیفیت: تجربه کلی یک مشتری با یک محصول است که خصوصیات فیزیکی و امکانات آن محصول و قابلیت اعتماد به کارآیی امکانات آن را در برمیگیرد. کیفیت همچنین شامل خدمات دهی این امکانات مانند خدمات پس از فروش و سطح کارآئی خدمات انجام شده به وسیله یک سازمان است.
هزینه: شامل منابع مصرف شده به وسیله تولید کنندگان و سازمانهای حمایت کننده آنها، مانند فروشندگان و عرضه کنندگان در جهت کسب منافع کسب میباشد.
زمان: یعنی مدتی که طول می کشد تا شرکت پس از اعلام نیاز محصول را در دسترس مشتری قرار دهد یا مدتی که شرکت قادر است محصولاتی را با امکانات جدید یا تکنولوژی نوآور شده با سرعت توسعه دهد. و آن را در سریعترین وقت به بازار عرضه کند همچنین زمان شامل صرف وقت جهت کامل کردن حلقه فعالیتها نظیر شروع تا پایان تولید میشود (گودرزی،۱۳۸۶،۳۲ ). باید توجه داشت که حسابداری مدیریت در ذات خود، هدف نیست یک وسیله مهمی است برای به دست آوردن هدفهای استراتژیک سازمان. البته باید توجه نمود که مفهوم کیفیت، هزینه و زمان در چارچوب یک سازمان یا یک محصول تغییر میکند.
۴- مشخصات حسابداری مدیریت مناسب
۱- مشخصه های فنی: اشاره به اندازه گیری و سنجش دارد که با کیفیت دلخواه در حسابداری مدیریت مرتبط است هم اندازهگیریها در بخشهای خوب دو ویژگی با اهمیت و اساسی دارند. ارتباط با تصمیمگیری و درک از فرآیند.
الف) ارتباط با تصمیمگیری: معیار اندازه گیری و سنجش وقتی با تصمیمگیری مرتبط است که بتواند باعث ایجاد تغییرات و ارتقاء در تصمیمگیری شود و علاوه بر این، تغییر باید مثبت باشد یعنی نتیجهاش بهبود تصمیمگیری را به دنبال داشته باشد.
ب) درک از فرآیند: به طور عادی حسابداری مدیریت بر پایه اصول حسابداری سنجش مسئولیت که به ارزیابی نتایج و تخصیص آنها به افراد یا واحدهای سازمانی تاکید دارد، بنا شده است. یک فرآیند کاربردی مجموعه به هم پیوستهای از فعالیتهاست که برای تولید محصولات یا خدمات به کار میرود. به طور معمول واحدهای مختلف سازمانی به صورت
افقی درگیر کارها و فرآیندهای تولید می شوند در حالی که در سیستم حسابداری سنجش مسئولیت نتایج عملکرد واحدها را به صورت عمومی مورد سنجش قرار منی دهد. لذا سیستم در تهیه اطلاعات لازم برای مدیریت کارآ دچار مشکل میشود. سیستم حسابداری مدیریت بر هدفهای تک تک واحدهای سازمانی تکیه دارد. دستیابی به این هدفها لزوماً تضمین کننده رضایت مشتری نیست. حال آنکه حسابداری مدیریت فرآیند گرا، خروجیهای فرآیند های کاری بین سازمانی مرتبط با نیازهای مشتری را اندازه گیری میکند. یک سیستم حسابداری مدیریت فرآیند گرا در موارد زیر به مدیران کمک میکند:
۱- درک روابط علت و ملو: برای مثال حسابداری مدیریت م
یتواند، مدیریت در زمینه اینکه چه چیزی باعث و علت هزینه شده است یا چرا ظرفیت خالی یا غیر قابل استفاده برای تولید وجود دارد کمک کند.
۲- تشخیص فعالیتهایی که ارزش افزوده ایجاد نمیکند یا کارایی ندارند برای مثال حسابداری مدیریت با تشخیص فعالیتها یا وظایف ناهماهنگی یا تکراری که به نیازهای مشتری مرتبط نیست به طراحی مجدد فرآیندهای کاری کمک میکند.
۳- درک ارتباط بین اجزای مختلف یک زنجیره ارزش برای مثال اطلاعات حسابداری مدیریت میتواند تاثیر فعالیتهای واسطه یا تامین کننده برای نچه در نهایت مشتری برای یک محصول میپردازد را نشان دهد.
۴- مشخص کردن گلوگاههای فرآیندی داخل یا خارج شرکت برای مثال حسابداری مدیریت نشان میدهد چه اجزائی از فرآیند کاری، کارائی سیستم را محدوده کرده و باعث نارضایتی مشتری میگردد.
۲- شاخههای رفتاری؛ به روشهایی که اندازهگیری بر رفتار تاثیر می گذارد اطلاق میشود. راههای متعددی وجود دارد که فعالیتهای حسابداری مدیریت میتواند بر رفتار افراد تاثیر بگذارد.
– حسابداری مدیریت باشفاف کردن، درک افراد را تغییر می دهد و باعث تغییر نظر آنها میشود.
– باعث ایجاد انگیزه میشود. اندازه گیری اجزاء باعث مشخص شدن رفتارهای مطلوب میشود.
– گرایشها و جهتها را تغییر می دهد برای مثال استانداردهای زمانی برای اجرای یک فعالیت هدفی را مشخص میکند که انتظار میرود کارکنان با تلاش معقول به آن دست پیدا کنند.
– نیت ها را تغییر می دهد. افراد تمایل دارند که موفقیت را به تصمیمها و فعالیت خود نسبت دهند اما مشکلها را به عوامل محیطی که خارج از حوزه کنترل آنهاست مربوط کند. تحقیقات نشان داده که این نسبت دادن علّی، می تواند با ملاکهای حسابداری مدیریت تغییر کند در نهایت رفتار را تغییر دهد.
۳- مشخصههای فرهنگی: اعتقادات، ارزشها و تفکراتی است که در یک ملاک سنجش در نظر گرفته میشوند و تفکرات اعضای محیط سازمانی یا اجتماعی را منعکس می کنند. این اعتقادات رفتار افراد را در سطح خود آگاهانه راهنمایی میکند(انصاریان،۱۳۸۲، ۱۷).
۵-نقشهای حسابداری مدیریت
۱- نقش حسابداری مالی داخلی؛ برای دستیابی به نتایج عملکرد که فعالیتهای زیر را در بر میگیرد. تهیه گزارشهای مالی میان دوره ای برای مدیران دخل سازمان که این امر مقایسه هزینه هیا انجام شده با پیش بینیها را در گردآوری محصولات تولید شده و بخشهای مختلف را فراهم میکند و مبنای تصمیمگیریهای مدیریت قرار میگیرد.
۲- نقش تهیه ارقام برای کنترل که فعالیتهایی زیر را در برمیگیرد.
الف) تهیه و تنظیم بودجه ب)تعیین هزینه های استاندارد، ج)
کنترل عملکرد بخشهای مختلف که بدین وسیله نظر مدیریت واحدهای اقتصادی نسبت به عملکردها، تحرک بخشیدن به فعالیتها و ارزیابی عملکرد جلب میشود.
۳- نقشهای تصمیمگیری و حل مشکل که فعالیتهای زیر را در بر میگیرد:
الف) حسابداری مدیریت استراتژیک؛ این نقش در زمینه برنامهریزیهای بلند مدت، تنظیم استراتژی موسسه و پیشبینی و ارزیابی وضعیت رقبا به مدیریت سازمان کمک میکند. حسابداری مدیریت استراتژیک یکی از حیطههای رشد یابنده و بسیار مهم حسابداری است زیرا تاکنون بیشتر ارزشی وجودی حسابداری مدیریت برگرفته از مسائل داخلی سازمان بوده است، در حالی که مشتریان و رقیبان در بیرون سازمان قراردارند.
ب) ارزیابی و پایه گذاریهای بلند مدت و برنامههای سرمایه گذاری و تامین نقدینگی بر واحدهای مصوب.
ح) مدیریت وجوه: اگرچه در برخی تعریفهای حسابداری مدیریت نقش در شمار وظایف حسابداری مدیریت به شمار نمیآید اما فعالیتهایی مانند فراهم آوردن نقدینگی برای سرمایه گذاریها، اداره وجوه مازاد و انجام معاملات ارزی مقرون به صرفه در قلمرو این نقش قرار دارد.
د) تصمیمگیریهای موردی کوتاه مدت: این گونه تصمیمگیریها را محل قیمت گذاری کالاها، تولید کردن یا نکردن یک محصول قبول یا رد سفارش است(تقوی،۱۳۷۱، ۱۵).
۶-تصمیمگیری
تصمیمگیری در تعریفی ساده عبارت است از انتخاب
یک راهکار یا راه حل از بین چندین راهکار یا راه حل مختلف. همه مدیران با فراگرد تصمیمگیری سرو کار دارند زیرا حرفه آنان چنین اقتضا میکند با وجود این بیشتر مدیران از تحلیل اینکه چگونه یک تصمیم را اتخاذ میکنند ناتوانند. در واقع تصمیمگیری و مدیریت را میتوان مترادف هم دانست زیرا تصمیمگیری جزء اصل مدیریت است. به همین جهت شناخت فراگرد اتخاذ تصمیم اهمیت بسیاری برای مدیران دارد. البته لازم به ذکر است در نوشتهها و دورههای آموزشی نحوه تصمیمگیری، بیشتر بر لحظه تصمیمگیری تاکید میشود تا کل فراگرد پیچیده تصمیمگیری و متغیرهایی که نهایتاً به اخذ یک تصمیم منجر میشوند. جورج هربر معتقد است
که مراحل مسالهیابی، تصمیمگیری، انتخاب، حل مساله با هم تفاوت دارند با توجه به نمودار زیر میتوان این تفاوت را آشکار ساخت.
نمودار۲ – تفاوت مسالهیابی، تصمیمگیری
مسالهیابی: برای حل یک مساله ابتدا باید آنرا شناخت و تعریف صحیحی بر آن ارائه کرد یعنی ابتدا باید تعیین شود که چه وضعیتی بر وجود مساله دلالت دارد و کدام مساله باید حل شود. (رضائیان، ۱۳۸۸،۱۳۴) تمامی مدیران باید تصمیمگیری کند، آنها باید با روشهای مختلف فکرکردن آشنا باشند و بدانند، در چه شرایطی باید چه نوع تصمیمگیری داشته باشند. چستر بارنارد تصمیمگیری را کانون مرکزی مدیریت معرفی میکند. در حقیقت تصمیمات مدیر است که میتواند سازمانی را از مرحله بحرانی به کامیابی سوق دهد و یا برعکس. یک مدیر تصمیمات خود را در سه حالت اتخاذ میکند. این سه حالت از نکته نظر نوع عواملی که در اتخاذ تصمیم مؤثر هستند با یکدیگر تفاوت ندارند. معمولاً تصمیمگیری در چهارچوب یکی از عوامل زیر قرار می گیرد:
الف) اخذ تصمیم در شرایط مطمئن : زمانی که کلیه عوامل مؤثر در اخذ تصمیم روشن و معلوم باشد، مدیر براساس اطلاعات موجود و با اطمینان بداند نتایج حاصل از هر تصمیم چیست و در چه شرایط اتفاق خواهد افتاد. از لحاظ تصمیمگیری و انتخاب بهترین راه در شرایط اطمینان قرار دارد در چنین حالتی تصمیمگیری به سادگی و دقت بسیار زیادی قابل انجام است.
ب) اخذ تصمیم در شرایط ریسک : واقعیت این است، اکثر تصمیماتی که یک مدیر اتخاذ میکند، در شرایط مطمئن صورت نمیگیرد. زیرا سازمان در محیطی فعالیت میکند که نمیتوان به طور یقین، از احتمال وقوع انجام کاری اطمینان داد. هرگاه تصمیمگیرنده با
اطمینان کامل از نتایج حاصل از هر تصمیم مطلع نباشد ولی احتمال وقوع آنها را بداند، تحت شرایط ریسک و یا مخاطره تصمیمگیری میکند.
ج) اخذ تصمیم در شرایط نامطمئن : در اکثر مواقع مدیر با مسئلهای روبرو است که اطلاعات قبلی آماری درباره آن موضوع در اختیار ندارد. در چنین حالتی، تصمیمگیری معمولاً بر مبنای قضاوت شخصی و یا احتمالات صورت میگیرد. برای تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان از سه روش زیرکمک میگیرند:
۱- شیوه انتخاب حداکثر حداکثرها: در این شیوه بهترین نتیجه از بین بهترین نتایج راه حل ممکن در شرایط محیطی مورد نظر انتخاب میشود. در این شیوه تصمیمگیری خوشبینانه برای حل راه حل ممکن، بهترین نتیجه قابل قبول را فرض میکند و آنگاه بهترین آنها را بعنوان تصمیم اتخاذ مینماید.
۲- حداکثر حداقلها: در این شیوه با بدبینی اینطور فرض میشود که برای راه حلهای ممکن، بدترین نتیجه در شرایطی محیطی مورد نظر حاصل خواهد شد. آنگاه بهترین راهحل را از میان بدترینها انتخاب مینمایند.
۳- شیوه انتخاب با فرض احتمال یکسان: در این شیوه با فرض اینکه هیچ احتمالی برای وقوع نتایج در شرایط محیطی مورد نظر درست نیست، احتمال برای شرایط مختلف یکسان فرض میشود و براساس ارزش مورد انتظار خطمشی تعیین میگردد. از آنجایی که ماهیت تصمیمات مدیران تا حد زیادی بستگی به محیط دارد. لذا برای پیبردن به نحوه تصمیمگیریها می
بایست در ابتدا محیطکاری مدیران مورد بررسی قرار گیرد. مدیران عالی سازمان به سبب جایگاهشان در رأس هرم سازمان همواره تحت تأثیر محیط خارجی قرار دارند. تحولات پیچیده و گسترده محیط سازمان باعث شده است تا تصمیمات غالباً غیربرنامهریزی شده و ساخت نیافته باشند(دمیرچی،۱۳۸۸،۳۱).
شکل ۱- نوع تصمیمات مدیریت بر سطوح سازمان
۷- مراحل فرآیند تصمیمگیری و نقش حسابداری مدیریت آن
۱- تشخیص و تعریف مساله ۲- ارزیابی و انتخاب بهترین راهحل ۳- اجرای راه حل انتخاب شده
۱- تشخیص و تعریف مساله: فرآیند تصمیمگیری با تشخیص مساله آغاز میشود (اولین کار مدیر پیدا کردن عواملی است که احتمالاً در ایجاد مساله نقش داشتهاند) مساله عبارت است از جزئی که از توان سازمان برای رسیدن به هدف میکاهد. مدیر در این مرحله مساله یا مشکل را شناسایی کرده و تعریفی دقیقی از آن باید ارائه دهد و این شناخت برای مدیر هنگامی میسر خواهد بود که وی از اطلاعات و فرض های سیستم اطلاعاتی حسابداری در تشخیص علل ایجاد مشکل یا مساله استفاده کند. به طور کلی این مرحله سختتر مرحله فرآیند تصمیمگیری است و در بیشتر موارد مدیران در تمایز بین علت و معلول یک مساله دچار خطا میشوند.
عملکرد صحیح مدیریت در این وجه منوط به تجزیه و تحلیل دقیق و منطقی از گزارشهای لازم دریافت شده از حسابداری مدیریت و مطالعه آن است لذا در این مرحله حسابداری مدیریت وظیفه دارد که با کمک فنون جدید نشانه های مساله یا مشکل را به مدیریت ارائه کند به عبارتی نقش حسابداری مدیریت در این مرحله را می توان سیگنالی دانست که توجه مدیریت را به نقاط ضعف عملیات واحدهای اقتصادی معطوف میکند.
مهمترین فنون حسابداری مدیریت که در این مرحله می تواند، مدیریت آگاهی بخش عبارتست از: ۱- صحه ارزیابی عملکرد، ۲- کارت ارزیابی متوازن ۳- هزینهیابی بر مبنای هدف ۴- هزینه یابی بر مبنای فعالیت
۱- صفحه ارزیابی عملکرد – این صفحه ابتدا توسط مهندسین تولید فرانسوی طراحی گردید و طی ۵ دهه توسط شرکت های فرانسوی مورد استفاده قرار گرفت. در آن علاوه بر عوامل مالی به عوامل غیر مالی نیز توجه شده است. این صفحه ممکن است برای سطوح مختلف مدیریت یا انواع مختلف فعالیت های تامین مالی، بازاریابی و تولید طراحی شود. فعالیت تولیدی
ممکن است شامل چندین صفحه ارزیابی عملکرد برای بخش های مختلف از قبیل دایرهی خرید، دایرهی دریافت، انبار، دوایر تولیدی و هم چنین برای هر خط تولید باشد. هر صفحه شامل چند عامل و هر عامل شامل چندین شاخص است و. این عوامل و شاخص ها ممکن است مالی یا غیر مالی باشند. لذا، مدیریت سازمان با مطالعه و تجزیه و تحلیل ادواری این صفح
ه مشکلات و انحرافات موجود را بر حسب هر فعالیت یا سطوح مختلف مدیریت شناسایی میکند و نسبت به رفع آنها اقدام می نماید ( چیاپلو، ۱۹۹۶).
۲- کارت ارزیابی متوازن – ارزیابی متوازن عملکرد توسط کپلن و نورتون عرضه شد. در آن مجموعهای از معیارهای مالی و غیر مالی وجود دارد که منعکس کننده عواملی هستند که در موفقیت واحد تجاری نقش تعیین کننده ای دارند و می توانند وضعیت فعلی و آتی واحد تجاری را منعکس کنند. معیارهای ارزیابی متوازن عملکرد عبارتند از:
الف) بعدمالی: در بعدمالی به نیازهای سهامداران و برآوردن خواستههای آنان توجه اساسی میشود و به پرسشهایی از قبیل: آیا واحد تجاری بازده کافی از محل سرمایه گذاری داشته است یا خیر؟ و آیا ارزش بازار سهام واحد تجاری افزایش داشته است یا خیر؟ پاسخ داده میشود (چو، ۱۹۹۸).
ب) بعد مشتریان: بسیار مهم است که واحد تجاری توجه خود را معطوف به تامین نیازها و خواسته های مشتریان کند. زیرا، با وجود مشتریان است که شرکت می تواند هزینه های خود را پوشش دهد و سود مورد نظر را کسب نماید. برای این منظور واحد تجاری لازم است شاخص هایی را برای نشان دادن وضعیت مشتری نسبت به واحد تجاری از قبیل میزان رضایتمندی مشتریان، درجه و میزان وفاداری مشتریان به واحد تجاری و توانایی حفظ مشتریان و همچنین توان جذب مشتری جدید و حاشیه سود حاصل از هر مشتری ارائه دهد (کپلن، ۱۹۹۶).
ج) بعد عملیات داخلی: این بعد به تحقق اهداف مالی و نیازهای مشتریان توجه میکند و دربرگیرنده زنجیرهی ارزش عملیات داخلی است که به قصد تامین نیازها و خواسته های فعلی و آینده مشتریان و یافتن راهکارهای ممکن برای تحقق چنین موضوعی انجام میشوند. از شاخصهای این بعد میتوان به شاخص واحدهای معیوب به کل واحدهای تولید شده و شاخص هزینه های دوره تضمین اشاره کرد (سال تریو، ۲۰۰۰).
د) بعد آموزش و رشد: این بعد به میزان و توان واحد تجاری در ایجاد تغییر و بهبود مستمر توجه دارد و شامل شاخصهایی از قبیل شاخص آموزش کارکنان، شاخص رشد و شاخص بهبود کیفیت محصول اشاره کرد.
۳- ارزیابی عملکرد بر مبنای فعالیت – در ارزیابی عملکرد بر مبنای فعالیت، تجزیه و تحلیل هر فعالیت به صورت جداگانه انجام میگیرد. هر فعالیت شامل مجموعهای از افراد، منابع و فنآوری به کار گرفته شده در آن است و دارای دادهها و ستادهها است. عملکرد هر فعا
لیت از بعد مالی و غیر مالی مورد ارزیابی قرار میگیرد و این ارزیابی پاسخگوی پرسشهایی خواهد بود که در ادامه میآید (اکسلس، ۱۹۹۲).
الف- هزینه عملکرد هر فعالیت چه میزان است؟ ب- زمان تکمیل و انجام یک فعالیت چقدر است؟ ج- درجه و سطح کیفیت فعالیت چقدر است؟ د- درجه انعطافپذیری فعالیت چگونه است؟
۴- ارزیابی مقایسه ای با شرکت موفق در صنعت ارزیابی مقایسه ای با شرکت های موفق در صنعت یکی از روش های ارزیابی حسابداری مدیریت است. بر این اساس، سازمانها و شرکتها برای ارزیابی عملکرد خود اقدام به مقایسه شاخص های خود با شاخص ها
ی شرکت های موفق در صنعت میکنند. این کار برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ توسط شرکت زیراکس مورد استفاده قرار گرفت. از مهمترین مزایای این روش کمک به واحد برای رسیدن به شاخص های موجود در صنعت و حفظ توانایی رقابت با شرکت های صاحب نام در صنعت است و دیگر آن که شاخص های شرکت های موفق به عنوان یک شاخص و معیار عملی در نظر گرفته میشوند. زیرا، این شاخصها توسط سایر رقیبان عملاً محقق میشوند. لذا، مدیران واحد تجاری این باور را خواهند یافت که چنین شاخصها و معیارهایی ذهنی نیستند و واقعی و عملی هستند ( برنارد، ۲۰۰۳).
مرحله دوم: یافتن راه حل های ممکن و گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هر راه حل هنگامی که مساله تعریف شد، این سوال مطرح میشود که چگونه باید آن را حل کرد برای حل مسائل معمولاً بیش از یک راه ممکن وجود دارد. این مرحله از فرآیند تصمیمگیری بسیار مهم میباشد. برای اینکه مدیر در انتخاب بهترین راه حل دچار خطا نشود ضروری است که در این مرحله تمامی راه حلهای ممکن شناسایی شده و همراه با اطلاعات هر راه حل به مدیریت ارائه شود. نقش حسابداری مدیریت در این مرحله نیز حائز اهمیت است زیرا موفقیت مدیریت در انتخاب مناسبترین راه حل کاملاً به راه حلها بستگی دارد که حسابداری مدیریت ارائه می دهد ( یکی از مهمترین روشهای ارزیابی حسابداری مدیریت روش هزینه فایده یا تحلیل هزینه و فایده میباشد برای انجام چنین ارزیابی لازم است که اطلاعات مربوط به هر راه حل گردآوری شود) مدیران در این مرحله ممکن است به اطلاعات متنوعی نیاز داشته باشند برخی از این اطلاعات ممکن است ذهنی، برخی دیگر عینی، برخی درون سازمانی و برخی برون سازمانی باشد. برخی از اطلاعات ممکن است بر مبنای قیمتها و رویدادهای گذشته و برخی دیگر بر پایه انتظارات مدیران از قیمتها در رویدادهای آینده باشد. تکنیک های حسابداری مدیریت تقریباً با تلفیق حسابداری مالی بسیاری از این اطلاعات را فراهم میآورد مانند انتخاب یکی از دو راه حل خرید یا ساخت یک محصول که حسابداری مدیریت با ارائه بهای تمام شده محصول ساخته شده در این هدف مدیریت را یاری میدهد. به طور کلی از سال ۱۹۶۰ تحقیقات حسابداری مدیریت در راستای ارائه اطلاعات راه حلهای ممکن برای تصمیمگیری مدیریت توجه خود را به تجزیه و تحلیل ریاضی جنبه های اقتصادی حسابداری مدیریت معطوف کرده است و مسائل زیر در قالب مسائل حسابداری مدیریت مطرح نمود.
۱- تجزیه و تحلیل حجم – فعالیت سود در شرایط نامعین
۲- بررسی مناسبترین ترکیب تولید با استفاده از فنون برنامهریزی
۳- استفاده از تکنیک های آماری برای طبقهبندی هزینهها
۴- استفاده از قیمت های سایهای که از مدلهای برنامهریزی خطی به دست میآید برای محاسبه انحرافات مربوط به هزینه های فرصت های از دست رفته
۵- به کار گیری مدلهای بررسی انحرافات آماری
البته باید توجه داشت در بررسی و ارزیابی اطلاعات راهحلهای ممکن باید تحلیل هزینه و فایده نمود. یعنی فزونی منفعت بر هزینه در هر کدام از روش بایستی وجود داشته باشد و همچنین اطلاعات تمامی راهحل های ممکن که بر سیستم حسابداری مدیریت ارائه میشود بایستی دارای ویژگیهای کیفی حسابداری مدیریت عبارتند از:
مربوط بودن: یعنی اینکه اطلاعات باید با مسئله در دست بررسی مرتبط باشد. البته در شناسایی راه حلها این اطلاعات علاوه بر مرتبط بودن مورد بررسی بایستی به آینده نیز مربوط باشد چرا که عمل تصمیمگیری نسبت به آینده صورت میگیرد.
به موقع بودن: اطلاعات حسابداری مدیریت باید به هنگام تهیه شود و به موق در اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد زیرا با گذشت زمان ممکن است ارزش اطلاعات از دست برود.
صحیح بودن: اطلاعات حسابداری مدیریت باید صحیح باشد. زیرا به موقعترین اطلاعات در صورت صحیح نبودن ارزش چندانی ندار به عبارتی صحیح بودن یک پیش شرط با اهمیت برای اطلاعات مربوط به و موقع حسابداری مدیریت است. در مرحله گردآوری اطلاعات علاوه بر عواملی کمی حسابداری مدیریت باید عوامل کیفی مربوط به هر راه حل را برای مدیریت تعیین کند. عواملی که برای آن نمی توان ارزش ریالی تعیین نمود اما بر تصمیم مدیریت موثر خواهند بود. برخی از این عوامل عبارتست از:
اثرات زیست محیطی: هر راه حل و یا تاثیرات راه حلها بر سلامت بهرهوری کارکنان و یا کیفیت محصولات انتخاب راه حل: مرحله انتخاب یک راه حل از میان راه حل های موجود می توان گفت سادهترین مرحله از مراحل فرآیند تصمیمگیری است و هر چه عوامل کمی راه حلها بیشتر از عوامل کیفی باشد این سادگی بیشتر معنا خواهد یافت. مدیریت در این مرحله با توجه به اهداف و با توجه به اطلاعات ارائه شده در مرحله قبل به انتخاب گزینه اصلی اقدام میکند. در حال کلی حسابداری مدیریت در این مرحله نقش کمتری نسبت به مراحل دیگر
دارد و آنها می تواند به همراه فراگیری خود توجیه های لازم را به مدیران ارائه کند و راهکار انتخابی را پیشنهاد دهد و مدیر واحد اقتصادی در انتخاب راه حل اصلح دارای آزادی عمل کامل است.
۸-اجرای راه حل انتخابی یا تصمیم و پیگیری آن
پس از انتخاب بهترین راه حل از میان راه حل های موجود، مدیر باید اجرای راه حل و نحوه رفع نیازها و مسائل اجرایی را طرح ریزی کند. قبل از صدور دستورهای مقتضی اجرای راه حل انتخابی دشوار است. زیرا ابتدا باید منابع ضروری راهم شوند و برای رفع نیازها و اجرای راه حل تخصیص داده شوند. سپس باید برنامه زمانبندی عملیات تنظیم شود در مرحله بعد مسئولیت اجرای هر کار به افراد مناسب واگذار گردد. آنگاه باید رویه ای برای گزارش گیری ادواری برقرار شود. به عبارتی می توان گفت دوره اجرای تصمیم عموماً بسیار متفاوت از دوره انتخاب آن است به گونه ای که انتخاب یک تصمیم ممکن است در چند روز یا در چند هفته انجام شود اما دوره اجرای آن چندین سال طول بکشد. مهمترین وظایف حسابداری مدیریت در این مرحله عبارت است از:
کنترل تصمیمات اجرایی یا کنترل فعالیتهای عملیاتی: حسابداری مدیریت با تهیه ارقام مقایسه ای یعنی عملکرد واقعی و ارقام بودجه ای و تعیین انحرافات آن مدیریت با را مشکلات موجود به تصمیم آشنا میکند تا مدیریت نسبت به رفع آنها اقدام کند.
انگیزش مدیران و کارکنان برای فعالیت در راستای هدفهای سازمان: اگرچه مدیران هدفهای سازمان را تعریف کردهاند اما سازمان مشتمل بر افرادی است که هدفهای خاص خود را دارا میباشد هدفهای خاص افراد بسیار متنوع و لزوماً در تمامی موارد در راستای هدفهای سازمان قرار ندارد. یک مقصد کلیدی حسابداری مدیریت این است که انگیزه لازم را در مدیران ایجاد کند که فعالیتهای خود را در راستای دستیابی به هدفهای سازمان متمرکز نمایند یکی از راههای دستیابی به این مقصد بودجهبندی است ودر تهیه بودجه، مدیریت ارشد سازمان تعیین میکند که چگونه منابع در دسترس باید به فعالیتهای مختلف تخصیص یابد و کدامیک از فعالیتها باید مورد تاکید قرارگیرند در مواردی که عملیات واقعی با اقلام بودجه شده مطابقت ندارد. از مدیران مسئول خواستهمیشود که دلایل مغایرتها را بیانکنند.
۹- نتیجهگیری
سیستم حسابداری مدیریتی یکی از سیستم های اطلاعاتی است که مدیریت را در تصمیمگیری کنترل، و هدایت سازمان یاری میرساند. لذا در زمان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت در تصمیمگیری بایستی تحلیل هزینه فایده و به عبارتی فزونی منافع بر مخارج و همچنین هماهنگی آن با فرآیندهای تولید و انعطافپذیری سیستم در برابر تغییرات آینده در تولید توجه کرد. برای استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت در تصمیمگیری سازمان باید ابتدا به رسالت سازمان و حسابداری مدیریت و سپس به اهداف استراتژیک حسابداری مدیریت و نیز ماهیت طبیعت و مشخصات حسابداری مدیریت مناسب و نقش های حسابداری مدیریت توجه کرد و در نهایت به کمک فنون حسابداری مدیریت از قبیل صفحه ارزیابی عملکرد، کارت ارزیابی متوازن، هزینهیابی بر مبنای فعالیت و هزینههای بر مبنای هدف و جریان برنامه های کاری خود را اج
را نمود. با آشنا بودن به وظایف مدیریت و هم چنین با عوامل، شاخصها و اطلاعات مورد نیاز آن حسابداری مدیریت می تواند مدیران را در هر مرحله از عملیات از قبیل تصمیمگیری، اجرا، و نظارت و کنترل و ارزیابی یاری رساند.
موفقیت هر سازمان در رسیدن به اهداف خود به نحو قابل توجه ای به مدیران آن بستگی دارد. اگر مدیران وظایف خود را به نحو صحیح انجام دهند. سازمان به اه
داف خود دست خواهد یافت. بنابراینم مدیران در انجام وظایف خود ناگزیرند به کرات تصمیمگیری نمایند. با توسعه تکنولوژی در صنایع و ایجاد تغییر و تحول در سیستم های تولیدی سازمانها چنان با پیچیدگی و تغییرات شدید روبرو شدهاند که مدیریت به تنهایی نمی تواند نسبت به محیط خود در سازمان شناخت کافی داشته باشد. بنابراین دلیل و دلایل دیگر، مدیران نمی توانند با اتکاء به تجربیات شخصی حتی اطلاعات منعکس در صورت های مالی به وظایف خود به نحو احسن عمل نمایند از این روست که سیستمی که مدیریت را در امر شناسایی مشکل تعریف راه حل های ممکن و ارزیابی این راه حلها، انتخاب یک راه حل بهینه و اجرای راهکارها، کنترل و ارزیابی آن کمک کند ضرورت مییابد. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت این اطلاعات را برای مدیر فراهم کرده و مدیریت را در ارزش آفرینی و کسب بازده بیشتر هدایت میکند.
مدیریت در تصمیمگیری بایستی ابتدا به رسالت سازمان و رسالت حسابداری مدیریت و سپس به اهداف استراتژیک سازمان و حسابداری مدیریت توجه نمود و در نهایت با آشنا بودن به وظایف مدیریت و با عوامل و شاخص های مورد نیاز آن حسابداری مدیریت می تواند مدیران را در هر مرحله از عملیات سازمان از قبیل تصمیمگیری، اجرا، نظارت، ارزیابی و کنترل یاری رساند.
منابع
۱ انصاریان، مهدی، ۱۳۸۲، استراتژی و حسابداری مدیریت،مجله حسابدار شماره ۱۵۶، آذرماه
۲ ثقفی، علی، پاییز۱۳۷۱، تاثیر روشهای حسابداری در تصمیمگیریهای مدیریت، فصلنامه بررسیهای حسابداری، شماره(۲)
۳ جعفری مصطفی، حسین اصولی، ۱۳۷۹، مدیریت کیفیت فراگیر، تهران: انتشارات رسا،
۴ رضائیان،علی، زمستان۱۳۸۸، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: انتشارات سمت
۵ شباهنگ، رضا ، ۱۳۶۵، حسابداری مدیریت، سازمان حسابرسی، نشریه ۶۴
۶ مام بیگی، محسن،۱۳۷۱، حسابداری مدیریت
و روشهای تصمیم گیری، مجله حسابدار، شماره ۸۹،مهرماه
۷ مکرمی،یدالله،۱۳۸۱، آشنایی با برخی مفاهیم حسابداری مدیریت، کارنامه متوازن عملیات، مجله حسابرس، شماره ۱۵، تابستان.
۸ وظیفهدمیرچی، قادر، (۱۳۸۸)، اصول سرپرستی، چاپ اول، اردبیل: انتشارات مهر غزال.
۹ Daury, Olin,2004,Management&Cost Accounting
۱۰. Ray,Hga Rrison,1976,Costand Managementing
۱۱. Cost And Managerial Accounting ,Gary And Ricket,1982
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 