فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران :

«جامعه روحانیت مبارز»

فهرست مطالب

عنوان صفحه
مقدمه——————————————————- ۳

بنیانگذاران————————————————— ۵
شهدا——————————————————- ۶
اعضای برجسته فعلی——————————————– ۷
انواع رابطه تشکل‏هاى سیاسى و جامعه روحانیّت با نظام جمهورى اسلامى——- ۷
اهداف و استراتژى بلند م—————————————- ۹
اهداف کوتاه مدت——————————————- ۱۳
مکتب و جهان‏بینى——————————————– ۱۴
میزان پایبندى به روش‏هاى مردم سالارانه—————————- ۱۵
سیاست‏هاى کلّى انتخاباتى————————————– ۱۶
سیاست کلّى اقتصادى—————————————– ۱۷
سیاست‏هاى کلّى فرهنگى————————————– ۱۹
پی نوشت ها———————————————— ۲۰

منابع وماخذ————————————————- ۲۳

صادق سلیمى بنى(۱)
مقدمه:
قبل از پیروى انقلاب اسلامى در بهمن ماه ۱۳۵۷ ه . ش (فوریه ۱۹۷۹م)، رژیم حاکم بر ایران، نه تنها ماهیّتى مذهبى نداشت بلکه با در پیش گرفتن خط مشى مذهب‏زدایى از صحنه اجتماع، نظام سیاسى کشور سرشت ضد دینى نیز به خود گرفته بود.
پس از پیروزى انقلاب و با رأى اکثریت مردم به نظام جمهورى اسلامى در همه‏پرسى عمومى و برگزارى رفراندوم قانون اساسى و گنجاندن اندیشه حکومتى «ولایت فقیه» در آن، رژیم حاکم بر کشور ماهیتى صد در صد مذهبى پیدا کرد. ناگفته پیداست‏که این نظام سیاسى جدید، بدون پشتوانه، هدایت و راهنمایى نهاد روحانیت، از مسیر اصلى خود منحرف مى‏شد.
بر این اساس، با تشکیل نهادها و ارگان‏هاى انقلابى و مؤسسات جدید در صبحگاه پیروزى انقلاب، اداره عمده آن نهادهاى خود جوش انقلابى در اختیار روحانیت قرار گرفت.
با تدوین قانون اساسى جمهورى اسلامى، از نظر حقوقى نیز براساس

تعدادى از اصول آن، روحانیت به صورت قانونمند مى‏بایست برخى مسؤولیت‏ها و پست‏هاى کلیدى کشور را عهده‏دار مى‏شد. به عنوان نمونه آنجایى که قانون اساسى به شیوه حکومت در اسلام مى‏پردازد، نظارت جدّى و دقیق از سوى مجتهدین عادل و پرهیزکار و متعهّد و فقهاى عادل را امرى ضرورى بیان مى‏دارد. اصل چهارم قانون اساسى که راجع به تدوین قوانین و مقررات مدنى، جزایى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى و سیاسى براساس موازین

اسلامى است، تشخیص آن را برعهده فقهاى شوراى نگهبان مى‏داند.
اصل پنجم قانون اساسى نیز در زمان غیبت حضرت ولى عصر(عج)، حکومت را برعهده فقیه عادل و; مى‏داند.
این امر واضح‏ترین دلیل بر حضور قانونمند روحانیّت در عرصه سیاسى حکومت جمهورى اسلامى مى‏باشد. قرار دادن قواى سه گانه کشور زیر نظر ولایت فقیه بر طبق اصل پنجاه و هفتم، تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با احکام اسلامى از سوى اکثریت فقهاى شوراى نگهبان و تشخیص عدم مغایرت آن مصوبات با قانون اساسى از سوى اکثریت اعضاى شوراى نگهبان بر طبق اصل نود و ششم و اصول مندرج در فصل هشتم قانون اساسى که راجع به اختیارات رهبر و مجمع تشخیص مصلحت نظام و فصل یازدهم‏که مربوط به وظایف و تشکیلات قوه قضائیه مى‏باشند، از جمله شواهدى هستند که دلالت بر قانونمند بودن تصدّى مصادر کلیدى نظام توسط روحانیت مى‏کنند.
با وجود این، باید عنایت داشت که امام خمینى رهبر گرانقدر انقلاب اسلامى در ابتداى مبارزه علیه رژیم شاهنشاهى پهلوى در اظهار نظرهاى خود در پاریس و تهران اعلام کرده بود که روحانیت در امور اجرایى کشور مداخله نخواهند کرد و صرفاً به رسالت اصلى خود ک

ه تبلیغ دین وهدایت‏گرى اجتماعى است، خواهند پرداخت. مخالفت ایشان با نامزدى شهید بهشتى در انتخابات ریاست جمهورى، به رغم اصرار شخصیت‏هاى طراز اول نظام، نشانگر نگرش حضرت امام(ره) در بدو انقلاب در این ارتباط بود. آیت‏ا; مهدوى کنى، دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران، این مطلب را چنین تبیین کرد:
امام(ره) از اول نظر مبارکشان این بود که ما [روحانیت مبارز] در کارهاى

اجرایى دخالت نکنیم. حتى خودشان رفتند قم. من، شهید باهنر، آقاى هاشمى رفسنجانى و مقام معظم رهبرى حضرت آیت‏ا; خامنه‏اى رفتیم قم خدمتشان. آن زمان که دوره اول ریاست جمهورى بود قرار بود بنى صدر کاندیدا شود. هر چه اصرار کردیم که اجازه بدهید آقاى بهشتى کاندید باشد، امام قبول نکردند. فرمودند نمى‏خواهیم کارهاى اجرایى را در دست بگیریم. براى اینکه مردم فکر مى‏کنند این همه مبارزه براى این بود که بیاییم حاکم بشویم. ما براى این کار نیامده‏ایم. ما انقلاب کردیم ولى امور را مى‏دهیم دست مؤمنین و مواظبت مى‏کنیم که منحرف نشوند. البته فرمودند مجلس را رها نکنید، مجلس مهم است و همچنین قوه قضائیه باید در دست علما باشد.(۲)
اما به مرور زمان و با علنى شدن ناکارآمدى و وابستگى عناصر لیبرال نهضت آزادى در دولت موقت به امریکا و آشکار شدن خیانت بنى‏صدر و ملى‏گرایان همفکر او و اصرار آنها بر استمرار وابستگى ایران به غرب و امریکا به شیوه قبل از انقلاب و همچنین شدّت گرفتن توطئه‏هاى مخالفان و گروهک‏هاى ضد انقلاب، بنیانگذار جمهورى اسلامى ناچار شد که علاوه بر حضور روحانیت در عرصه امور فرهنگى و قضایى، به تصدى مستقیم آنها در امور اجرایى به ویژه ریاست جمهورى نیز رضایت دهند. آیت‏ا; مهدوى کنى از شخصیت‏هاى برجسته روحانیت مبارز در این رابطه گفت:
; امام [ره] با مشاهده مشکلات فراوان و آشکار شدن این مطلب که حضو

ر روحانیون لازم بوده و مى‏بایستى نقش فعال در اداره کشور داشته باشند (زیرا پس از مدتى تجربه نشان داد که این کار درست نبود)، امام(ره) صریحاً فرمودند ما در این تصمیم اشتباه کردیم و نمى‏بایست حکومت را دربست در اختیار کسانى قرار دهیم که امتحان خود را ندادند و با روحانیت و دخالت آنها در کارهاى سیاسى و اجرایى مخالفند.(۳)
حال با عنایت به اینکه در این مقاله درصدد هستیم تا ابعاد جامعه شناختى س

یاسى جامعه روحانیت مبارز را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، شایسته است قبل از پرداختن به اصل موضوع، اسامى بنیانگذاران، شهدا و اعضاى فعلى آن بیان گردد.
بنیانگذاران
هسته اولیه این تشکّل روحانى، مرکّب از روحانیون برجسته‏اى بود که سال ۱۳۵۶ ه . ش بیرون از زندان رژیم پهلوى به سر مى‏بردند. این افراد شوراى مرکزى روحانیت مبارز را تشکیل و قریب به اتفاق مبارزین روحانى را زیر پوشش قرار دادند.
در میان نویسندگان و صاحب‏نظران، راجع به اسامى بنیانگذاران و اعضاى مؤسس جامعه روحانیت مبارز، اتفاق نظر وجود ندارد. برخى، اعضاى مؤسس روحانیت مبارز را برابر با تعداد انگشتان دست دانسته و شخصیّت‏هاى ذیل‏الذکر را از بنیانگذاران اولیه جامعه به حساب آورده‏اند:
۱ ـ استاد شهید آیت‏ا; دکتر بهشتى
۲ ـ استاد شهید آیت‏ا; مرتضى مطهّرى
۳ ـ استادشهید دکتر محمّد مفتّح
۴ ـ شهید حجت‏الاسلام محمدجواد باهنر
۵ ـ شهید حجت‏الاسلام‏والمسلمین حاج شیخ فضل‏ا; محلاتى
۶ ـ آیت‏ا; سیّد على خامنه‏اى
۷ ـ آیت‏ا; محمدرضا مهدوى کنى
۸ ـ آیت‏ا; اکبر هاشمى رفسنجانى
۹ ـ آیت‏ا; امامى کاشانى
۱۰ ـ آیت‏ا; محمدعلى موحدى کرمانى
در برخى یافته‏ها، صرفاً از شهیدان بهشتى، مطهرى، مفتح، باهنر و آقایان خامنه‏اى، رفسنجانى، مهدوى‏کنى و موسوى اردبیلى به‏عنوان مؤسسین ابتدایى جامعه روحانیت یاد ش

ده است.
در برخى از آثار که پیرامون مسائل و تحولات تاریخى انقلاب اسلامى به رشته تحریر درآمده، آیت‏ا; شهید دکتر بهشتى به عنوان شخصیّت برجسته و مؤسس جامعه روحانیت مبارز به حساب آمده و از افرادى نظیر شهیدان مطهّرى، مفتح، باهنر و آقایان مهدوى‏کنى، خسروشاهى، عبدالمجید ایروانى، هاشمى رفسنجانى، ناطق نورى، معادیخواه، شُجونى، مهدى کرّوبى، هادى غفارى و; به‏عنوان فعّالان و گردانندگان روحانیّت مبارز یاد شده است.(۴)
با وجود این، اطلاعات کتابخانه‏اى موجود، حکایت از قطعیّت وجود اسامى شهیدان بهشتى، باهنر، مطهّرى و آقایان خامنه‏اى، رفسنجانى و مهدوى‏کنى در میان اعضاى مؤسس روحانیت مبارز دارد و قدر مسلّم آن است که سایر اعضا در گذر زمان و به تدریج در جمع جامع

ه روحانیت مبارز وارد گردیده‏اند. مقام معظم رهبرى در این ارتباط چنین مى‏گوید:
تابستان ۱۳۵۶ [ه . ش] در مشهد با دو نفر از برادران نشسته بودیم، مرحوم آقاى ربّانى املشى و آقاى موحدى کرمانى. صحبت از این شد که مبارزین و مخصوصاً روحانیت که عمده‏ترین مبارزین بودند، چرا متشکّل نیستند؟ پیشنهاد شد که بیاییم تشکیلاتى را به وجود آوریم. در همان جلسه گفته شد که اگر آقاى بهشتى در این جلسات باشند، این جلسات عاقبت به خیر خواهد شد و به جایى خواهد رسید. از حسن اتفاق، شهید بهشتى و شهید باهنر هم در آن موقع در مشهد بودند و سنگ بناى تشکل اسلامى گذاشته شد.(۵)
شهدا
یکى از افتخارات و ویژگى‏هاى ارزشى روحانیت مبارز، آن است که قریب به اتفاق اعضا و مؤسّسین آن را نخبگان طراز اول انقلاب که در راه تحکیم پایه‏هاى نظام جمهورى اسلامى و استحکام انقلاب اسلامى به شهادت رسیده‏اند، تشکیل مى‏دهند. شهداى جامعه روحانیت مبارز همگى از شخصیت‏هاى طراز اول انقلاب اسلامى مى‏باشند که هم براى اعضاى شوراى مرکزى فعلى و هم براى مردم مسلمان ایران و حتى براى احیاگران تفکر دینى در کشورهاى اسلامى به عنوان الگوهاى ارزشى و تأثیرگذار به‏حساب مى‏آیند.
این شهیدان عبارتند از: ۱ ـ آیت‏ا; دکتر مرتضى مطهرى، ۲ ـ آیت‏ا; دکتر سید محمد حسینى بهشتى، ۳ ـ آیت‏ا; شهید دکتر مفتح، ۴ ـ حجت‏الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر، ۵ ـ حجت‏الاسلام والمسلمین حاج شیخ فضل‏ا; محلاتى، ۶ ـ حجت‏الاسلام والمسلمین شاه‏آبادى.
اعضاى برجسته فعلى

روحانیت مبارز یکى از تشکّل‏هاى فعّال در صحنه سیاسى اجتماعى ایران است. هسته مرکزى این تشکل را مشایخ و مصلحان روحانى تشکیل مى‏دهند. براساس ماده هفتم اساسنامه جامعه روحانیت مبارز استان تهران، روحانیت مبارز مرکّب از علماى متعهد استان است که داراى سوابق علمى و تقوایى و فعّالیّت‏هاى اجتماعى و سیاسى منطبق با اهداف جامعه روحانیت بوده و از حسن شهرت و مقبولیّت عامّه برخوردار مى‏باشند.(۶) اعضاى برجسته روحانیت مبارز که در حال حاضر در شوراى مرکزى این تشکل عضویت دارند، ۲۶ نفر مى‏باشند. اسامى ش

وراى مرکزى روحانیت مبارز به ترتیب به شرح زیر مى‏باشد:
۱ ـ آیت‏ا; مهدوى‏کنى، ۲ ـ آیت‏ا; امامى کاشانى ۳ ـ آیت‏ا; یزدى ۴ ـ آیت‏ا; انوارى ۵ ـ آیت‏ا; هاشمى رفسنجانى ۶ ـ آیت‏ا; موحدى کرمانى ۷ ـ آیت‏ا; عمید زنجانى ۸ ـ آیت‏ا; مجتهد شبسترى ۹ ـ آیت‏ا; غیورى ۱۰ ـ حجت‏الاسلام ناطق‏نورى ۱۱ ـ حجت‏الاسلام روحانى ۱۲ ـ حجت‏الاسلام هزاوه‏اى همدانى ۱۳ ـ حجت‏الاسلام تقوى ۱۴ ـ حجت‏الاسلام معزى ۱۵ ـ حجت‏الاسلام ناصحى ۱۶ ـ حجت‏الاسلام طباطبایى ۱۷ ـ حجت‏الاسلام عبدوس ۱۸ ـ حجت‏الاسلام مطلبى ۱۹ ـ آیت‏ا; سید هاشم حمیدى ۲۰ ـ حجت‏الاسلام مصباحى ۲۱ ـ حجت‏الاسلام سید رضا اکرمى ۲۲ ـ حجت‏الاسلام سید احمد علم‏الهدى ۲۳ ـ حجت‏الاسلام قائم‏مقامى ۲۴ ـ حجت‏الاسلام على سعیدى ۲۵ ـ حجت‏الاسلام ادبى ۲۶ ـ حجت‏الاسلام سالک.
با این وصف، در ابتدا انواع روابط قابل تصوّر براى تشکل‏هاى سیاسى با نظام جمهورى اسلامى و نوع رابطه جامعه روحانیت مبارز در میان آنها مورد اشاره قرار گرفته و پس از آن اهداف، راهبردها، سیاست‏ها، مسائل سازمانى، ارتباطات برون سازمانى و آسیب‏شناسى سیاسى این تشکل روحانى که به عنوان یکى از ریشه‏دارترین تشکل‏ها در نظام جمهورى اسلامى مى‏باشد، مورد بررسى قرار مى‏گیرد.
انواع رابطه تشکل‏هاى سیاسى و جامعه روحانیّت با نظام جمهورى اسلامى
براى مشخص کردن رابطه گروه‏ها و جریانات سیاسى با نظام جمهورى اسلامى، از زوایاى مختلف مى‏توان آنها را تقسیم‏بندى نمود. براى پرهیز از اطاله نوشتار از ذکر مدل‏هاى مختلف پرهیز کرده و صرفاً به یک مورد از آنها که از نقطه نظر بررسى‏هاى جامعه شناختى سیاسى مفید فایده واقع مى‏شود، اشاره مى‏کنیم.
از یک منظر مى‏توان رابطه گروه‏ها، تشکل‏ها، احزاب، انجمن‏ها و

جریانات سیاسى را با نظام جمهورى اسلامى در سه طیف زیر قرار داد:
۱) طیف برانداز مسلّح
این طیف درصدد براندازى، نابودى و اضمحلال نظام جمهورى ا

سلامى مى‏باشند. شیوه فعالیت آنها، مسلحانه و خشونت‏بار نظیر اقدامات خرابکارانه و تروریستى سازمان منافقین (مجاهدین خلق) مى‏باشد.
۲) طیف برانداز غیر مسلّح
این طیف تئورى حکومتى ولایت فقیه و قانون اساسى جمهورى اسلامى را قبول نداشته و با بهره‏گیرى از روش مسالمت‏آمیز درصدد براندازى در سکوت، آرام و خاموش نظام جمهورى اسلامى مى‏باشد. نمونه بارز این طیف اقدامات براندازانه بخشى از نیروهاى موسوم به «ملى مذهبى» است که از سوى دادگاه انقلاب و دادگسترى استان تهران در حال رسیدگى است.
۳) طیف موافقِ مدافع
این طیف علاوه بر تلاش در جهت برقرارى و استمرار نظام جمهورى اسلامى، بر دفاع و پاسدارى از آن نیز تأکید دارد. جامعه روحانیت مبارز تهران در زمره این طیف قرار دارد که وظیفه خود مى‏داند تا با حضور فعّال در عرصه‏هاى مختلف مدیریتى، فکرى، اعتقادى، سیاسى و ارشادى، از نظام جمهورى اسلامى دفاع و پاسدارى نماید.
در این راستا، شهیدان مطهرى، بهشتى، باهنر، مرحوم موحدى ساوجى، آیات و حجج اسلام مهدوى کنى، هاشمى رفسنجانى، امامى کاشانى، انوارى، موحدى کرمانى، تقوى، موسوى اردبیلى، یزدى، ناطق نورى، محسن مجتهد شبسترى، خسروشاهى، ایروانى، غیورى، حسن روحانى، عمید زنجانى، هزاوه‏اى همدانى، عبدوس، مطلبى، مصباحى، سالک، طباطبایى، ناصحى و; از جمله اعضاى شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز بودند که در طى بیش از دو دهه انقلاب در سطوح عالى مدیریتى در شوراى انقلاب، قواى سه‏گانه مقننه، مجریه، قضاییه، نیروهاى مسلح، حوزه‏هاى علمیه، شوراى عالى انقلاب فرهنگى، شوراى عالى امنیت ملى، شوراى نگهبان، مراکز آموزش عالى و جایگاه‏هاى امامت جمعه و نمایندگى ولى فقیه در ا

ستان‏ها و شهرستان‏هاى کشور به انجام وظیفه پرداخته‏اند.
براى درک عینى‏تر نوع رابطه این تشکل روحانى با نظام جمهورى اسلامى و میزان نفوذ آن در ارکان نظام از یکسو و به منظور پرهیز از اطاله نوشتار از دیگر سو، صرفاً مسئولیت‏هاى اعضاى شوراى مرکزى روحانیت مبارز در سطح سران قواى سه گانه جمهورى اسلامىاز اعضاى جامعه روحانیت مبارز تهران بوده است. در دوره سوم و چهارم ریاست جمهورى، مقام معظم رهبرى که در آن زمان عضو این تشکّل بود(۷)، در رأس هرم قوه مجریه قرار داشت. در دوره‏هاى پنجم و ششم ریاست جمهورى نیز دیگر عضو مؤسس و فعلى جامعه روحانیت یعنى آیت‏اللّه اکبر هاشمى رفسنجانى رئیس جمهورى اسلامى ایران بود. در دوره‏هاى اول، دوم و کمتر از نیمى از عمر مجلس سوم، قوه مقننه هم به ریاست ایشان اداره مى‏شد و در دوره‏هاى چهارم و پنجم مجلس نیز حجت‏الاسلام ناطق نورى دیگر عضو جامعه روحانیت ریاست مجلس را عهده‏دار بود. در قوه قضائیه نیز از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸ ه . ش به مدت دو دوره پنج ساله ریاست این قوه برعهده آیت‏اللّه محمد یزدى از اعضاى شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز نهاده شده بود.
در حال حاضر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با آیت‏اللّه هاشمى رفسنجانى عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز و تعدادى از اعضاى این مجمع مشورتى نیز از دیگر اعضاى شوراى مرکزى این تشکّل روحانى مى‏باشند. سطح نفوذ جامعه روحانیت در ارکان نظام جمهورى اسلامى در ربع قرن گذشته تا حدّى بوده که در مقطعى بطور همزمان، ریاست سه قوه مجریه، مقنّنه و قضائیه به ترتیب برعهده آقایان هاشمى رفسنجانى، ناطق نورى و محمّد یزدى بوده است.
از آنجا که یکى از مؤثرترین مدل‏هاى مورد استفاده در پژوهش‏هاى جامعه شناختى سیاسى که ماهیت و محتواى گروه‏هاى اجتماعى را مشخص مى‏سازد، تأمل، بررسى و کشف راهبرد (استراتژى) ها و سیاست‏هاى قابل طرح در ابعاد داخلى، بین‏المللى و مسائل سازمانى گروه‏هاى فعّال در صحنه جوامع مختلف است، در این قسمت از بحث، با بررس

ى استراتژى، سیاست‏ها و مسائل سازمانى جامعه روحانیت مبارز تهران، تصویرى هر چند اجمالى از ماهیّت و محتواى این نهاد اجتماعى روحانى فعّال در عرصه سیاست و اجتماع ایران تبیین مى‏گردد.
اهداف و استراتژى بلند مدّت
جامعه روحانیت مبارز با هدف سازماندهى مبارزات مردم انقلابى ایران علیه رژیم شاهنشاهى پهلوى دوم در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ ه . ش. پا به عرصه وجود گذاش

روحانیّت مبارز به دلیل آنکه خود را یک حزب سیاسى نمى‏داند، فاقد مجوز فعالیت از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب(۸) مى‏باشد. در نتیجه این امر به رغم آنکه داراى اساسنامه و ساختار تشکیلاتى هست، هیچ‏گونه استراتژى و سیاست‏نامه مدونى را براى خود تهیه ننموده است و اغلب موضع‏گیرى‏هاى آن در آستانه بحبوحه برگزارى انتخابات صورت مى‏پذیرد. بر این اساس براى استخراج اهداف استراتژیک این تشکل روحانى، از طریق مطالعه بیانیه‏ها و اظهارات اعضاى طراز اول و برجسته این تشکّل، مهم‏ترین اهدافى که جنبه دائمى و درازمدت داشته، استخراج و به عنوان

اهداف بلندمدّت و استراتژى روحانیت مبارز تنظیم و در ذیل ارائه شده است:
۱ ـ تلاش در جهت تحقق اسلامیت نظام
یکى از دغدغه‏هاى روحانیت مبارز فراهم ساختن زمینه‏هاى عمل به احکام اسلام در صحنه زندگى فردى و اجتماعى بعد از انقلاب است. بر این اساس این تشکّل روحانى همواره «اسلامیّت» نظام را بر «جمهوریت» آن مقدم، و مشروعیت نظام جمهورى را برگرفته از شرع مقدس اسلام مى‏داند. حجت‏الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحى عضو جدیدالورود در شوراى مرکزى، پیرامون این هدف معتقد است:
جامعه روحانیت خواهان این است که انقلاب که در ایران رخ داده، ما حرکت خود را مرحله به مرحله به سمت اهداف اسلامى و تحقق و پیاده کردن کامل اسلام ادامه بدهیم. منتها این را چگونه مى‏شود انجام داد؟ این را باید با اصلاحات تدریجى انجام داد. بنابراین روحانیت مبارز خواهان حفظ وضع موجود نیست، خواهان اصلاحات است اما امروز برخى مدعى اصلاحات با شعار انجام اصلاحات در چارچوب نظام هستند که با اصلاحات جامعه روحانیت تف

اوت دارد. آنها از جمهورى اسلامى، جمهوریتش را پر رنگ مى‏کنند و اسلامیّت آن را کمرنگ مى‏کنند در حالى که جامعه روحانیت به این اعتقاد ندارد.(۹)
از دیدگاه روحانیت مبارز، خواست مردم ایران نیز در رأى به نظام جمهورى اسلامى، بر تحقق احکام و تعالیم اسلام در زندگى فردى و اجتماعى جلوه‏گر گردیده اس

ت. در بیانیه‏اى که در بهمن‏ماه ۱۳۷۳ ه . ش به مناسبت پیروزى انقلاب اسلامى صادر شد، روحانیت مبارز تأکید کرد:
مردم ما اعلام کردند که هیچ حکمى را جز «ما انزل الله» نمى‏پذیرند و قرآن تنها قانون الهى است. چنین رویکردى، تعریف جدیدى از دمکراسى در چشم مردم جهان گشود.(۱۰)
آیت‏ا; هاشمى رفسنجانى، عضو مؤسس روحانیت مبارز نیز درباره این هدف استراتژیک و راهبردى، چنین گفت:
حمایت از منافع و مصالح ملى، اقتصادى، اقتضاى دین‏دارى و مسلمانى است و نباید گذاشت در کارها و مدیریت‏ها و برنامه‏ریزى‏ها، اسلام مورد غفلت قرار گیرد.(۱۱)
از دیدگاه بنیانگذاران و اعضاى فعلى روحانیت مبارز، دین اسلام کامل‏ترین دین است که تمامى ابعاد و جنبه‏هاى زندگى اجتماعى بشر در آن لحاظ گردیده است. آیت‏ا; شهید دکتر بهشتى عضو مؤسس و شخصیت طراز اول شوراى مرکزى روحانیت مبارز معتقد بود:
ما نمى‏گوییم اسلام دین اخلاق است و بس؛ دینِ نظام، قانون، قدرت و اسلحه هم هست. اما دین اسلام دین نظام، قانون و اسلحه تنها هم نیست بلکه هم نظام، هم قانون، هم قدرت، هم اسلحه هم اخلاق و هم خودسازى‏ها و تربیت‏هاى معنوى، همه با هم.(۱۲)
براساس چنین اعتقادى هرگاه این دین الهى مورد هجمه قرار گیرد، جامعه روحانیت با اعلام مواضع تند خود حساسیت لازم را نشان مى‏دهد. به عنوان نمونه بعد از درج مقاله‏اى اهانت‏آمیز در یکى از نشریات دانشجویى، روحانیت مبارز با انتشار بیانیه‏اى اعلام کرد:
; تا کى مى‏توان سکوت کرد؟ همه چیز را به سُخره گرفته‏اند باز هم مى‏گویند نباید به نام دین، آزادى به خطر بیفتد، اما اگر به اسم آزادى دین‏مان و اعتقاداتمان و مقدساتمان بازیچه دست این و آن قرار گیرد چه ;؟ شاید عناصر وابسته همین را مى‏خواستند که ما به دست خود، این حرمت شکنى‏ها را اشاعه دهیم و ترویج کنیم.(۱۳)
۲ ـ دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى
اعضاى روحانیت مبارز که در پیروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى به ایفاى نقشى مؤثر پرداخته‏اند، دفاع از انقلاب اسلامى و دستاوردها

ى آن و نظام جمهورى اسلامى را به عنوان یکى از اهداف بلند مدّت خود مى‏دانند. در مقدمه اساسنامه روحانیت مبارز این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
روحانیت مبارز براساس یک اساسنامه مشخّص و تشکیلات شورایى و تحت رهبرى امام خمینى(ره) تشکل یافته و نقش خود را فعالانه در نگهبانى و تداوم بخشیدن به انقلاب عظیم اسلامى و پاسدارى از ارزش‏ها و ثمرات گرانبها و اصیل آن به گونه‏اى که شایسته اسلام مترقّى و جامعه انقلابى مسلمان ما است، ایفا [مى]نماید.(۱۴)

مطابق مادّه سوم اساسنامه برخى از اهداف این تشکل، این استراتژى و هدف بلندمدت را ترسیم مى‏کند:
اهداف روحانیت مبارز عبارت است از:
۱ ـ پاسدارى مکتبى از انقلاب اسلامى و دست‏آوردهاى آن و جلوگیرى از هرگونه انحراف در خط مشى انقلاب اسلامى.
۲ ـ حمایت از سازمان‏هاى دولتى و نهادهاى انقلابى و مراکزى که در خدمت انقلاب و نظام جمهورى اسلامى مى‏باشند و تعمیق و تحکیم نظام اسلامى در کشور; .(۱۵)
۳ ـ تبعیت و حمایت همه جانبه از ولایت فقیه
جایگزینى نظام «ولایت فقیه» به جاى رژیم «شاهنشاهى» در ایران، الگوى جدیدى از دمکراسى اسلامى و مشروعیّت الهى حکومت را در عصر مذهب‏زدایى حاکم بر جوامع بشرى در قرن بیستم ارایه کرد. روحانیت مبارز با غنیمت شمردن این موقعیت، یکى از اهداف اساسى و استراتژى خود را تبعیّت و حمایت از ولى فقیه قرار داده است. این استراتژى به کرّات در طى بیانیه‏هاى این تشکل مورد تأکید قرار گرفته است. به ویژه پس از رحلت بنیانگذار جمهورى اسلامى، پشتیبانى و تبعیّت از رهبرى انقلاب اسلامى با درک شرایط زمانى حاکم، چشمگیرتر از گذشته در جریان بوده است. در بیانیه‏اى که به مناسبت یکمین سالگرد رحلت امام خمینى(ره) صادر شد، بر این نکته تصریح شد که:
همه ارگان‏ها و نهادهاى کشور مشروعیّت خود را از ولى فقیه زمان کسب مى‏کنند، لذا تبعیت مطلق از مقام والاى ولایت فقیه و حراست از منزلت منیع آن از مهم‏ترین وظایف اسلامى و ملّى است و معارضه با آن به منزله معارضه با اسلام و حکومت اسلامى است. امروز که در غیبت اسف‏بار امام، پرچم انقلاب اسلامى به دوش لایق‏ترین یار و شاگرد امام راحل بوده، سوابق درخشان و تدبیر و کیاست و شایستگى او بر احدى پوشیده نیست، خلاء فقدان‏امام

(ره) جبران شده، پیروى کامل و گوش به فرمان مطاع بودن موجب سعادت دنیوى و اخروى امت مسلمان و درخشندگى و مجد و عظمت بیشتر انقلاب اسلامى است.(۱۶)
در بیانیه دیگرى که از سوى این تشکل در بهمن ماه ۱۳۷۳ ه . ش به مناسبت سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى صادر شد، دیدگاه جامه روحانیت پیرامون نظریه حکومتى ولایت فقیه بیان شد:
ما معتقدیم نظریه ولایت فقیه مترقّى‏ترین، شفاف‏ترین، صریح‏ترین و اصیل‏ترین اندیشه معاصر در باب حکومت است. این نظریه مبتنى بر اندیشه ناب اسلامى و در امتداد ولایت خدا و رسول و ائمه معصومین(علیهم‏السلام) است.(۱۷)
روحانیت‏مبارز در مناسبت‏هاى مختلف ضمن دفاع از نظریه حکومت ولایت فقیه از مقام معظم رهبرى و رهبرى فعلى نیز پشتیبانى کرده است. به عنوان نمونه در تاریخ

یازدهم آذرماه ۱۳۷۰ ه . ش با صدور بیانیه‏اى چنین اعلام کرد:
علاوه بر حمایت از اصل ولایت، از ولى امر موجود و زنده حمایت و تبعیّت مى‏کنیم و ما این را جزو اصولمان مى‏دانیم.(۱۸)
اعتقاد شخصیت‏هاى طراز اول روحانیت مبارز نسبت به ولایت فقیه آنچنان راسخ و محکم است که آیت‏ا; هاشمى رفسنجانى در آستانه برگزارى انتخابات ششمین دوره مجلس شوراى اسلامى اعلام کرد:
ولایت فقیه، اصلى عقیدتى و اصولى براى ما مى‏باشد و حاضر هستیم براى حفظ و تقویت این سرمایه بزرگ و نیرومند جان خود را تقدیم کنیم; آنچه که این انقلاب و نظام مردمى و دینى را از آماج فتنه‏هاى بزرگ حفظ کرد، ولایت فقیه و ایمان و اعتقاد عمیق مردم به اسلام و روحانیت بود.(۱۹)
در مجموع به واسطه قرار گرفتن جامعه روحانیت در ردیف تشکل‏هاى روحانى از یک سو و نقش‏آفرینى آن در پیروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى از دیگر سو، از منظر جامعه‏شناختى سیاسى میزان نزدیکى و دورى سایر تشکل‏ها به اهداف استراتژیک جامعه روحانیت، کیفیت، نوع و سطح تعامل این تشکل با گروه‏ها و جریانات سیاسى را مشخص مى‏سازد. آیت‏ا; عمید زنجانى از اعضاى باسابقه جامعه روحانیت مبارز در این ارتباط

معتقد است که:
معیارهاى ثابت روحانیت مبارز را نظام جمهورى اسلامى، ولایت فقیه و اسلامى بودن نظام تشکیل مى‏دهد که جامعه روحانیت اینها را به عنوان خط مشى بر روى آن پافشارى مى‏کند و خواه ناخواه کلیه گروه‏ها به همان میزان که نسبت به این اصول مخالف هستند، مورد مخالفت روحانیّت مبارز هم هستند و به همان میزان که نسبت به این اصول موافق هستند، مورد حمایت جامعه روحانیت هم هستند.(۲۰)
اهداف کوتاه مدت
جامعه روحانیت مبارز تهران علاوه‏بر اهداف بلند مدت که جنبه استراتژیک دارند، اهداف دیگرى را به عنوان اهداف کوتاه مدت براى نیل به اهداف استراتژیک و راهبردى

خود، مورد پى‏جویى قرار مى‏دهد که در این قسمت از بحث براى پرهیز از اطاله کلام صرفاً عناوین کلّى این اهداف مورد اشاره قرار مى‏گیرد:
۱ ـ ارتباط و همکارى با روحانیت شیعه کشور؛
۲ ـ تلاش براى احیا و تقویت مساجد از طریق ارتباط، همکارى و هماهنگى با ائمه جماعات و مساجد؛
۳ ـ حضور مؤثر و فعّال در صحنه‏هاى سرنوشت‏ساز انقلاب و نظام جمهورى اسلامى نظیر انتخابات؛
۴ ـ ارتباط با دستگاه‏ها و مراکز آموزش عالى و تلاش در جهت تحقق پیوند میان حوزه و دانشگاه؛
۵ ـ اعلام مواضع و تبیین شرایط و مسائل روز کشور براى مردم و ارایه توصیه‏ها و رهنمودهاى لازم براى آنان؛
۶ ـ ارتباط با گروه‏ها و جریانات سیاسى طرفدار انقلاب و نظام اسلامى؛
۷ ـ حمایت از اقشار مستضعف و محروم در راستاى تحقق عدالت اجتماعى؛
۸ ـ حمایت از مظلومان به ویژه مسلمانان جهان.
مکتب و جهان‏بینى
جامعه روحانیّت فاقد هرگونه مکتب و جهان‏بینى غیر الهى و ساخته و پرداخته بشر مى‏باشد. این تشکل روحانى همچنین جهان‏بینى پنهان ندارد و مکتب و جهان بینى آن از نوع آشکار، الهى، دینى و مبتنى بر فرهنگ و معارف اسلامى و تفکّرات مذهب تشیّع مى‏باشد. مادّه پنجم اساسنامه روحانیت مبارز (مصوب ۲۹ / ۵ / ۱۳۷۵ ه . ش) مکتب و جهان‏بینى این تشکل را چنین تبیین مى‏کند:
کلّیه فعالیت‏هاى جامعه [روحانیت مبارز] براساس ضوابط و سنن و شعائر اصیل اسلامى که از طریق روش صحیح اجتهاد به دست مى‏آید، خواهد بود.

براساس این جهان‏بینى، آنچه که نقش اساسى در تعیین استراتژى روحانیت مبارز داشته و دارد، انجام تکلیف الهى از سوى اعضاى این تشکل است. در مقدمه اساسنامه، این عامل تعیین کننده مورد تأکید قرار گرفته است:
کلیه اقدامات جامعه روحانیت و فعالیّت‏هاى آن خالصان

ه و صرفاً براى خدا و براساس تعهّد و تقیّد به مکتب و التزام به ولایت فقیه و نتیجتاً از هرگونه جهت‏گیرى صرفاً مادى و یا مصلحتى به نفع شخص و یا گروهى که هدف این جامعه را خدشه‏دار مى‏کند، به دور خواهد بود.
میزان پایبندى به روش‏هاى مردم سالارانه
اعتقاد جامعه روحانیت به مشارکت سیاسى مردم، برگزارى انتخابات و همه‏پرسى‏ها و نیز عدم مخالفت آن با فعالیت تشکّل‏ها، احزاب سیاسى و عضویت مردم در آنها، در سطح کلان پایبندى به روش‏هاى مردم‏سالارانه از سوى این تشکّل را مورد گواهى قرار مى‏دهد. در بیانیه‏اى که از سوى این تشکّل به مناسبت انتخابات دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى که در تاریخ ۲۴ / ۱ / ۱۳۷۵ ه . ش انتشار یافت، به صراحت بر این نکته تأکید شد:
مشارکت مردم جلوه‏هاى گوناگونى دارد که گاه به شکل حضور در راهپیمایى‏ها، استقبال از مسؤولان، شرکت در مراسم عبادى سیاسى نماز جمعه، گاه به صورت حضور در پاى صندوق‏هاى رأى، همه‏پرسى، انتخابات مجلس شوراى اسلامى تجلّى پیدا مى‏کند. گاهى هم ممکن است به صورت یک تشکّل و حزب سیاسى و یک حضور سازمان یافته در عرصه‏هاى مختلف باشد.(۲۱)
جامعه روحانیت مبارز تا جایى روش‏هاى مردم سالارانه و نقش تعیین کننده مردم در عرصه انتخابات را مجاز مى‏شمارد که در چارچوب موازین شرعى صورت پذیرد. اظهارات آیت‏ا; مهدوى کنى دبیر جامعه روحانیت مبارز در این ارتباط چنین است:
رأى مردم براى ما مهمّ است ولى این احترام باید به نحوى باشد که اصول اساسى زیر سؤال نرود.(۲۲)

مردم سالارى مورد نظر جامعه روحانیت، از نوع دینى است و مردم‏سالارى و مشارکت سیاسى مردم که بر طبق شیوه‏ها و متدهاى رایج در نظام‏هاى لیبرال دمکراسى غرب صورت مى‏پذیرد، از دید این تشکّل مردود است. در یکى از بیانیه‏هاى روحانیت مبارز به این نکته برمى‏خوریم:
حضور مردم در صحنه، قبل‏از آنکه الزامى اجتماعى وحکومتى باشد، ضرورتى دینى است. لذا هیچ‏گاه وظیفه حضور در صحنه و مشارکت در عرصه‏هاى

مختلف از عهده احدى از آحاد مردم ساقط نمى‏شود; ما چون به مشارکت عمومى از زاویه‏اى دینى و حکومت و انقلاب نگاه مى‏کنیم معتقدیم که هیچ مانعى نباید بر سر راه مشارکت عمومى وجود داشته باشد.(۲۳)
اکثریت اعضاى روحانیت مبارز معتقدند که جمهورى اسلامى در عملکرد سیاسى خود در طى دو و نیم دهه انقلاب اسلامى، مردم سالارى دینى را تحقق بخشیده است. آیت‏اللّه هاشمى رفسنجانى به عنوان شخصیت ذى نفوذ این تشکّل در این ارتباط در جمع طلاب و اساتید دانشگاه علوم اسلامى رضوى چنین گفت:
ظلم به انقلاب اسلامى است که پس از بیست سال بیاییم و بگوییم ما مشارکت مردمى را مى‏خواهیم. این درخواست چیز خوبى است اما حرف تازه‏اى نیست. زیرا اصلاً از ابتداى انقلاب اسلامى فقط مردم محور و تکیه‏گاه بودند; امام راحل(ره) هرگز اجازه ندادند شخصیت‏ها و گروه‏ها محور شوند و آحاد مردم به حاشیه رانده شوند.(۲۴)
در مجموع مى‏توان گفت که جامعه روحانیت پایبندى خود را به روش‏هاى مردم سالار اعلام نموده است. با وجود این، باید توجه داشت که اهداف مورد نظر مردم سالارى جامعه روحانیت با اهداف مردم سالارى از نوع لیبرالیستى مغایرت دارد. در حالى که هدف در مردم‏سالارى مورد نظر جامعه روحانیت، انجام تکلیف شرعى در احکام اجتماعى است، هدف نهایى در مردم سالارى مبتنى بر ارزش‏هاى لیبرال دمکراسى، پیروزى در میدان‏هاى رقابت انتخ

اباتى به حساب آمده است.
سیاست‏هاى کلّى انتخاباتى
جامعه روحانیت مبارز از ابتداى شکل‏گیرى نظام جمهورى اسلامى تاکنون ضمن مشارکت در عرصه انتخابات، مردم را تشویق به شرکت در این اقدام سرنوشت‏ساز نموده است. این تشکل از طریق معرفى نامزدهاى انتخاباتى و صدور بیانیه‏هاى آگاهى بخش، حضور خود را در میدان‏هاى رقابت انتخاباتى نشان داده است.
روحانیت مبارز در مواقع سرنوشت ساز انتخابات، در صورتى به این نتیجه برسد که برخى جایگاه‏هاى نظارتى نظیر شوراى نگهبان و اعمال نظا

رت استصوابى از سوى آن توسط برخى گروه‏ها و تشکل‏هاى سیاسى داخل و خارج از نظام مورد تهاجم تبلیغاتى قرار مى‏گیرد، به شدّت از آن دفاع مى‏کند. زیرا معتقد است که بدون اعمال نظارتِ دستگاه‏هاى صلاحیت‏بخش، انتخابات فاقد مشروعیّت شرعى خواهد بود.
در هر حال از مجموع بیانیه‏ها، اطلاعیه‏ها، اظهارات و موضع‏گیرى‏هاى شخصیت‏هاى طراز اول روحانیت مبارز که در ادوار مختلف انتخابات خبرگان رهبرى، ریاست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى بیان گردیده، برمى‏آید که عمده‏ترین سیاست‏هاى انتخاباتى این تشکل در ویژگى‏هاى پیشنهادى براى نامزدهاى انتخابات، مندرج مى‏باشد. برخى از مهم‏ترین خصوصیات مورد نظر روحانیت مبارز که مى‏بایست در نامزدها و انتخاب شوندگان وجود داشته باشند، عبارتند از:
۱ ـ منطقى بودن؛
۲ ـ خردمند بودن؛
۳ ـ برخوردار بودن از سوابق درخشان انقلابى؛
۴ ـ متخصص بودن؛
۵ ـ شناخته بودن در بین مردم؛

۶ ـ مردمى و دلسوز مردم بودن؛
۷ ـ حق‏گرا بودن؛
۸ ـ دشمن شناس بودن؛
۹ ـ مستقل بودن؛

۱۰ ـ مقتدر بودن؛
۱۱ ـ حافظ اسلام، دستاوردهاى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى بودن؛
۱۲ ـ تابع ولایت فقیه بودن؛
۱۳ ـ برخوردار بودن از شعور سیاسى؛
۱۴ ـ فارغ بودن از تندروى‏هاى سیاسى.(۲۵)
سیاست کلّى اقتصادى
خط مشى اقتصادى جامعه روحانیت مبتنى بر حمایت از بخش خصوصى و کاهش نقش دولت در امور اقتصادى است. حجت‏الاسلام والمسلمین تقوى عضو برجسته شوراى مرکزى روحانیت مبارز در این باره اینچنین اظهار نظر کرد:
ما معتقد نیستیم که همه کارها در دولت متمرکز شود و دولت همه کارها را انجام بدهد. بنابراین مردم را باید به صحنه و میدان عمل بکشانیم و به سمت خصوصى سازى، متناسب با آن معیارهایى که قانون اساسى و برنامه مشخص مى‏کند، حرکت کنیم.(۲۶)
چنین رویکردى در جامعه روحانیت سبب گردید تا در سال پایانى دهه اول انقلاب تعدادى از اعضاى آن، به واسطه برخى دلایل دیگر ضمن انشعاب از آن، تشکل روحانى دیگرى بنام «مجمع روحانیون مبارز» را در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اس

لامى در اول فروردین ماه سال ۱۳۶۷ ه . ش تأسیس نمایند. نقطه تلاقى، اصطکاک و اختلاف تفکر اقتصادى روحانیت مبارز و مخالفین آن، در خط مشى اقتصادى دولت مهندس میرحسین موسوى جلوه‏گر بود.
خط مشى روحانیت مبارز در اقتصاد عمدتاً در اقتصاد سنّتى و تا حدى سرمایه‏دارى تجارى، تولید و اقتصاد بازار خلاصه مى‏شود. جامعه روحانیت با ادغام اقتصاد کشور در بازارهاى جهانى و نیز با هر عملى که اقتصاد کشور را وابسته سازد، مخالف است. برخى معتقدند که نزدیکى و پیوند بازار به جامعه روحانیت به دلیل همین طرز تفکر است. این افراد س

یاست‏هاى اقتصادى جامعه روحانیت را کاملاً سرمایه‏دارى و مغایر با اصول و تفکّرات امام(ره) مى‏دانند.(۲۷)
توسعه اقتصادى، افزایش تولید و باز گذاشتن دست بخش خصوصى هسته اصلى مشى اقتصادى روحانیت مبارز را تشکیل مى‏دهد. با وجود این، تحقق عدالت اجتماعى و حمایت از اقشار مستضعف و محروم اجتماع نیز یکى از اهداف اساسى جامعه روحانیت است که با حسّاسیّت ویژه‏اى از سوى این تشکل مورد تأکید قرار مى‏گیرد و در مناسبت‏هاى مختلف ضرورت توجه به آن، به مسؤولین اجرایى و سیاست‏گذاران کلان اقتصادى و قانون‏گذاران کشور گوشزد مى‏شود. این تفکّر بر بینش اقتصادى روحانیت مبارز در مقاطع زمانى مختلف سایه افکنده است. به عنوان نمونه در بیانیه‏اى که در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى منتشر شد، این نکته به وضوح به چشم مى‏خورد:
ما معتقدیم که در نظام اسلامى اصلى وجود دارد که آن اصل بر همه مقررات اقتصادى و اجتماعى اسلام حاکمیّت دارد و آن اصل وجوب عدل و احسان و دورى از «بغى» است.(۲۸)
در همین راستا روحانیت مبارز، سرمایه‏سالارى و حاکمیت پول را یکى از خطراتى

که همواره جوامع در حال توسعه را تهدید مى‏کند، به‏شمار مى‏آورد.(۲۹) با این توصیف، سیاست‏هاى کلى اقتصادى جامعه روحانیت مبارز که از سوى واحد سیاسى آن انتشار یافت، به قرار زیر است:
۱ ـ کاهش دخالت دولت در امور اقتصادى و گسترش مشارکت مردم.
۲ ـ رفع موانع ادارى و اقتصادى سرمایه‏گذارى بخش خصوصى و هدایت نقدینگى به فعالیت‏هاى تولیدى.
۳ ـ توسعه صادرات غیر نفتى و افزایش مشارکت مردم در تجارت خارجى.
۴ ـ واگذارى شرکت‏هاى دولتى به مردم و محدود شدن فعالیت دولت به امور اساسى و مهم.
۵ ـ استفاده از ظرفیت‏هاى تولیدى موجود و افزایش سرمایه‏گذارى در ا

مور زیربنایى.
۶ ـ اصلاح نرخ ارز و تجدید نظر در روش قیمت‏گذارى محصولات تولیدى و وارداتى و صادرات به نحوى که از تولید و صادرات حمایت شود.
۷ ـ استفاده از اعتبارات خارجى براى سرمایه‏گذارى در امور زیربنایى.
۸ ـ منطقى کردن نظام تشکیلاتى دولت و کاهش تدریجى کارکنان.
۹ ـ متناسب کردن مزد و حقوق با بهره‏ورى کار و تجدید نظر در قیمت کالاها و خدمات دولتى براى تعدیل هزینه‏ها و درآمدها.(۳۰)
سیاست‏هاى کلّى فرهنگى
خط مشى فرهنگى جامعه روحانیت بیش از هر چیز ریشه در اندیشه اسلام ناب و تفکّرات اصیل شیعى دارد. در نتیجه این اعتقاد، روحانیّت مبارز گرایشى ذاتى بر حفظ ارزش‏هاى معنوى و مسائل ارزشى اسلام دارد. براساس همین رویکرد برخى از مهم‏ترین سیاست‏هاى فرهنگى این تشکّل عبارتند از: ۱ ـ مقابله با تهاجم فرهنگى ۲ ـ کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى ۳ ـ اسلامى کردن دانشگاه‏ها.
۱ ـ مقابله با تهاجم فرهنگى
روحانیت مبارز ضمن آنکه استفاده از موارد مثبت سایر فرهنگ‏ها را در فرآیندى تحت عنوان «تبادل فرهنگى» مجاز مى‏شمارد، معتقد است که عصر حاضر عصر تهاجم فرهنگى است که تاریخ، هویّت، ارزش‏ها و شخصیّت جمعى ملّت‏ها و از جمله مردم ایران در معرض هجوم قدرت‏هاى غربى قرار گرفته است و براى مقابله با این تهاجم مى‏بایست یک برنامه جامع فرهنگى پیش‏بینى و تدوین گردد.(۳۱) جامعه روحانیت مبارز براى مقابله با تهاجم فرهنگى معتقد به انجام اقدامات سلبى نظیر «امر به معروف و نهى از منکر» و اقدامات ایجابى نظیر «تبیین صحیح فرهنگ اسلامى و تربیت نسل جوان» است.(۳۲)
۲ ـ کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى
از دیگر سیاست‏هاى فرهنگى روحانیت مبارز، «پیشگیرى قبل از درمان» است. به همین منظور بر کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى نظیر فیلم و کتاب تأکید مى‏ورزد. حمایت از تصویبِ قانون «ممنوعیتِ‏استفاده از ماهواره» و یا قانون «ممنوعیت استفاده از واژه‏هاى بیگانه» ازجمله این موارد است.
براساس همین نگرش برخى تشکل‏ها و جریانات سیاسى، جامعه روحانیت را متهم به نگرش بسته و غیر منعطف در حوزه مسایل فرهنگى مى‏کنند. به عنوان مثال «عصر ما» ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى در تاریخ ۲۳ / ۱ / ۱۳۷۶ با درج مقاله‏اى اعلام کرد:
از نظر فرهنگى طیف سنتى [جامعه روحانیت و تشکل‏هاى همس

و با آن[ متحجّر، بسته و قایل به کشیدن حصار فرهنگى دور کشور است.(۳۳)

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.