فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله جامعه روحانیت مبارز؛ بررسی تاریخی، سیاسی و نقش آن در تحولات معاصر ایران :
«جامعه روحانیت مبارز»
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه——————————————————- ۳
بنیانگذاران————————————————— ۵
شهدا——————————————————- ۶
اعضای برجسته فعلی——————————————– ۷
انواع رابطه تشکلهاى سیاسى و جامعه روحانیّت با نظام جمهورى اسلامى——- ۷
اهداف و استراتژى بلند م—————————————- ۹
اهداف کوتاه مدت——————————————- ۱۳
مکتب و جهانبینى——————————————– ۱۴
میزان پایبندى به روشهاى مردم سالارانه—————————- ۱۵
سیاستهاى کلّى انتخاباتى————————————– ۱۶
سیاست کلّى اقتصادى—————————————– ۱۷
سیاستهاى کلّى فرهنگى————————————– ۱۹
پی نوشت ها———————————————— ۲۰
منابع وماخذ————————————————- ۲۳
صادق سلیمى بنى(۱)
مقدمه:
قبل از پیروى انقلاب اسلامى در بهمن ماه ۱۳۵۷ ه . ش (فوریه ۱۹۷۹م)، رژیم حاکم بر ایران، نه تنها ماهیّتى مذهبى نداشت بلکه با در پیش گرفتن خط مشى مذهبزدایى از صحنه اجتماع، نظام سیاسى کشور سرشت ضد دینى نیز به خود گرفته بود.
پس از پیروزى انقلاب و با رأى اکثریت مردم به نظام جمهورى اسلامى در همهپرسى عمومى و برگزارى رفراندوم قانون اساسى و گنجاندن اندیشه حکومتى «ولایت فقیه» در آن، رژیم حاکم بر کشور ماهیتى صد در صد مذهبى پیدا کرد. ناگفته پیداستکه این نظام سیاسى جدید، بدون پشتوانه، هدایت و راهنمایى نهاد روحانیت، از مسیر اصلى خود منحرف مىشد.
بر این اساس، با تشکیل نهادها و ارگانهاى انقلابى و مؤسسات جدید در صبحگاه پیروزى انقلاب، اداره عمده آن نهادهاى خود جوش انقلابى در اختیار روحانیت قرار گرفت.
با تدوین قانون اساسى جمهورى اسلامى، از نظر حقوقى نیز براساس
تعدادى از اصول آن، روحانیت به صورت قانونمند مىبایست برخى مسؤولیتها و پستهاى کلیدى کشور را عهدهدار مىشد. به عنوان نمونه آنجایى که قانون اساسى به شیوه حکومت در اسلام مىپردازد، نظارت جدّى و دقیق از سوى مجتهدین عادل و پرهیزکار و متعهّد و فقهاى عادل را امرى ضرورى بیان مىدارد. اصل چهارم قانون اساسى که راجع به تدوین قوانین و مقررات مدنى، جزایى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى و سیاسى براساس موازین
اسلامى است، تشخیص آن را برعهده فقهاى شوراى نگهبان مىداند.
اصل پنجم قانون اساسى نیز در زمان غیبت حضرت ولى عصر(عج)، حکومت را برعهده فقیه عادل و; مىداند.
این امر واضحترین دلیل بر حضور قانونمند روحانیّت در عرصه سیاسى حکومت جمهورى اسلامى مىباشد. قرار دادن قواى سه گانه کشور زیر نظر ولایت فقیه بر طبق اصل پنجاه و هفتم، تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با احکام اسلامى از سوى اکثریت فقهاى شوراى نگهبان و تشخیص عدم مغایرت آن مصوبات با قانون اساسى از سوى اکثریت اعضاى شوراى نگهبان بر طبق اصل نود و ششم و اصول مندرج در فصل هشتم قانون اساسى که راجع به اختیارات رهبر و مجمع تشخیص مصلحت نظام و فصل یازدهمکه مربوط به وظایف و تشکیلات قوه قضائیه مىباشند، از جمله شواهدى هستند که دلالت بر قانونمند بودن تصدّى مصادر کلیدى نظام توسط روحانیت مىکنند.
با وجود این، باید عنایت داشت که امام خمینى رهبر گرانقدر انقلاب اسلامى در ابتداى مبارزه علیه رژیم شاهنشاهى پهلوى در اظهار نظرهاى خود در پاریس و تهران اعلام کرده بود که روحانیت در امور اجرایى کشور مداخله نخواهند کرد و صرفاً به رسالت اصلى خود ک
ه تبلیغ دین وهدایتگرى اجتماعى است، خواهند پرداخت. مخالفت ایشان با نامزدى شهید بهشتى در انتخابات ریاست جمهورى، به رغم اصرار شخصیتهاى طراز اول نظام، نشانگر نگرش حضرت امام(ره) در بدو انقلاب در این ارتباط بود. آیتا; مهدوى کنى، دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران، این مطلب را چنین تبیین کرد:
امام(ره) از اول نظر مبارکشان این بود که ما [روحانیت مبارز] در کارهاى
اجرایى دخالت نکنیم. حتى خودشان رفتند قم. من، شهید باهنر، آقاى هاشمى رفسنجانى و مقام معظم رهبرى حضرت آیتا; خامنهاى رفتیم قم خدمتشان. آن زمان که دوره اول ریاست جمهورى بود قرار بود بنى صدر کاندیدا شود. هر چه اصرار کردیم که اجازه بدهید آقاى بهشتى کاندید باشد، امام قبول نکردند. فرمودند نمىخواهیم کارهاى اجرایى را در دست بگیریم. براى اینکه مردم فکر مىکنند این همه مبارزه براى این بود که بیاییم حاکم بشویم. ما براى این کار نیامدهایم. ما انقلاب کردیم ولى امور را مىدهیم دست مؤمنین و مواظبت مىکنیم که منحرف نشوند. البته فرمودند مجلس را رها نکنید، مجلس مهم است و همچنین قوه قضائیه باید در دست علما باشد.(۲)
اما به مرور زمان و با علنى شدن ناکارآمدى و وابستگى عناصر لیبرال نهضت آزادى در دولت موقت به امریکا و آشکار شدن خیانت بنىصدر و ملىگرایان همفکر او و اصرار آنها بر استمرار وابستگى ایران به غرب و امریکا به شیوه قبل از انقلاب و همچنین شدّت گرفتن توطئههاى مخالفان و گروهکهاى ضد انقلاب، بنیانگذار جمهورى اسلامى ناچار شد که علاوه بر حضور روحانیت در عرصه امور فرهنگى و قضایى، به تصدى مستقیم آنها در امور اجرایى به ویژه ریاست جمهورى نیز رضایت دهند. آیتا; مهدوى کنى از شخصیتهاى برجسته روحانیت مبارز در این رابطه گفت:
; امام [ره] با مشاهده مشکلات فراوان و آشکار شدن این مطلب که حضو
ر روحانیون لازم بوده و مىبایستى نقش فعال در اداره کشور داشته باشند (زیرا پس از مدتى تجربه نشان داد که این کار درست نبود)، امام(ره) صریحاً فرمودند ما در این تصمیم اشتباه کردیم و نمىبایست حکومت را دربست در اختیار کسانى قرار دهیم که امتحان خود را ندادند و با روحانیت و دخالت آنها در کارهاى سیاسى و اجرایى مخالفند.(۳)
حال با عنایت به اینکه در این مقاله درصدد هستیم تا ابعاد جامعه شناختى س
یاسى جامعه روحانیت مبارز را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، شایسته است قبل از پرداختن به اصل موضوع، اسامى بنیانگذاران، شهدا و اعضاى فعلى آن بیان گردد.
بنیانگذاران
هسته اولیه این تشکّل روحانى، مرکّب از روحانیون برجستهاى بود که سال ۱۳۵۶ ه . ش بیرون از زندان رژیم پهلوى به سر مىبردند. این افراد شوراى مرکزى روحانیت مبارز را تشکیل و قریب به اتفاق مبارزین روحانى را زیر پوشش قرار دادند.
در میان نویسندگان و صاحبنظران، راجع به اسامى بنیانگذاران و اعضاى مؤسس جامعه روحانیت مبارز، اتفاق نظر وجود ندارد. برخى، اعضاى مؤسس روحانیت مبارز را برابر با تعداد انگشتان دست دانسته و شخصیّتهاى ذیلالذکر را از بنیانگذاران اولیه جامعه به حساب آوردهاند:
۱ ـ استاد شهید آیتا; دکتر بهشتى
۲ ـ استاد شهید آیتا; مرتضى مطهّرى
۳ ـ استادشهید دکتر محمّد مفتّح
۴ ـ شهید حجتالاسلام محمدجواد باهنر
۵ ـ شهید حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ فضلا; محلاتى
۶ ـ آیتا; سیّد على خامنهاى
۷ ـ آیتا; محمدرضا مهدوى کنى
۸ ـ آیتا; اکبر هاشمى رفسنجانى
۹ ـ آیتا; امامى کاشانى
۱۰ ـ آیتا; محمدعلى موحدى کرمانى
در برخى یافتهها، صرفاً از شهیدان بهشتى، مطهرى، مفتح، باهنر و آقایان خامنهاى، رفسنجانى، مهدوىکنى و موسوى اردبیلى بهعنوان مؤسسین ابتدایى جامعه روحانیت یاد ش
ده است.
در برخى از آثار که پیرامون مسائل و تحولات تاریخى انقلاب اسلامى به رشته تحریر درآمده، آیتا; شهید دکتر بهشتى به عنوان شخصیّت برجسته و مؤسس جامعه روحانیت مبارز به حساب آمده و از افرادى نظیر شهیدان مطهّرى، مفتح، باهنر و آقایان مهدوىکنى، خسروشاهى، عبدالمجید ایروانى، هاشمى رفسنجانى، ناطق نورى، معادیخواه، شُجونى، مهدى کرّوبى، هادى غفارى و; بهعنوان فعّالان و گردانندگان روحانیّت مبارز یاد شده است.(۴)
با وجود این، اطلاعات کتابخانهاى موجود، حکایت از قطعیّت وجود اسامى شهیدان بهشتى، باهنر، مطهّرى و آقایان خامنهاى، رفسنجانى و مهدوىکنى در میان اعضاى مؤسس روحانیت مبارز دارد و قدر مسلّم آن است که سایر اعضا در گذر زمان و به تدریج در جمع جامع
ه روحانیت مبارز وارد گردیدهاند. مقام معظم رهبرى در این ارتباط چنین مىگوید:
تابستان ۱۳۵۶ [ه . ش] در مشهد با دو نفر از برادران نشسته بودیم، مرحوم آقاى ربّانى املشى و آقاى موحدى کرمانى. صحبت از این شد که مبارزین و مخصوصاً روحانیت که عمدهترین مبارزین بودند، چرا متشکّل نیستند؟ پیشنهاد شد که بیاییم تشکیلاتى را به وجود آوریم. در همان جلسه گفته شد که اگر آقاى بهشتى در این جلسات باشند، این جلسات عاقبت به خیر خواهد شد و به جایى خواهد رسید. از حسن اتفاق، شهید بهشتى و شهید باهنر هم در آن موقع در مشهد بودند و سنگ بناى تشکل اسلامى گذاشته شد.(۵)
شهدا
یکى از افتخارات و ویژگىهاى ارزشى روحانیت مبارز، آن است که قریب به اتفاق اعضا و مؤسّسین آن را نخبگان طراز اول انقلاب که در راه تحکیم پایههاى نظام جمهورى اسلامى و استحکام انقلاب اسلامى به شهادت رسیدهاند، تشکیل مىدهند. شهداى جامعه روحانیت مبارز همگى از شخصیتهاى طراز اول انقلاب اسلامى مىباشند که هم براى اعضاى شوراى مرکزى فعلى و هم براى مردم مسلمان ایران و حتى براى احیاگران تفکر دینى در کشورهاى اسلامى به عنوان الگوهاى ارزشى و تأثیرگذار بهحساب مىآیند.
این شهیدان عبارتند از: ۱ ـ آیتا; دکتر مرتضى مطهرى، ۲ ـ آیتا; دکتر سید محمد حسینى بهشتى، ۳ ـ آیتا; شهید دکتر مفتح، ۴ ـ حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر، ۵ ـ حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ فضلا; محلاتى، ۶ ـ حجتالاسلام والمسلمین شاهآبادى.
اعضاى برجسته فعلى
روحانیت مبارز یکى از تشکّلهاى فعّال در صحنه سیاسى اجتماعى ایران است. هسته مرکزى این تشکل را مشایخ و مصلحان روحانى تشکیل مىدهند. براساس ماده هفتم اساسنامه جامعه روحانیت مبارز استان تهران، روحانیت مبارز مرکّب از علماى متعهد استان است که داراى سوابق علمى و تقوایى و فعّالیّتهاى اجتماعى و سیاسى منطبق با اهداف جامعه روحانیت بوده و از حسن شهرت و مقبولیّت عامّه برخوردار مىباشند.(۶) اعضاى برجسته روحانیت مبارز که در حال حاضر در شوراى مرکزى این تشکل عضویت دارند، ۲۶ نفر مىباشند. اسامى ش
وراى مرکزى روحانیت مبارز به ترتیب به شرح زیر مىباشد:
۱ ـ آیتا; مهدوىکنى، ۲ ـ آیتا; امامى کاشانى ۳ ـ آیتا; یزدى ۴ ـ آیتا; انوارى ۵ ـ آیتا; هاشمى رفسنجانى ۶ ـ آیتا; موحدى کرمانى ۷ ـ آیتا; عمید زنجانى ۸ ـ آیتا; مجتهد شبسترى ۹ ـ آیتا; غیورى ۱۰ ـ حجتالاسلام ناطقنورى ۱۱ ـ حجتالاسلام روحانى ۱۲ ـ حجتالاسلام هزاوهاى همدانى ۱۳ ـ حجتالاسلام تقوى ۱۴ ـ حجتالاسلام معزى ۱۵ ـ حجتالاسلام ناصحى ۱۶ ـ حجتالاسلام طباطبایى ۱۷ ـ حجتالاسلام عبدوس ۱۸ ـ حجتالاسلام مطلبى ۱۹ ـ آیتا; سید هاشم حمیدى ۲۰ ـ حجتالاسلام مصباحى ۲۱ ـ حجتالاسلام سید رضا اکرمى ۲۲ ـ حجتالاسلام سید احمد علمالهدى ۲۳ ـ حجتالاسلام قائممقامى ۲۴ ـ حجتالاسلام على سعیدى ۲۵ ـ حجتالاسلام ادبى ۲۶ ـ حجتالاسلام سالک.
با این وصف، در ابتدا انواع روابط قابل تصوّر براى تشکلهاى سیاسى با نظام جمهورى اسلامى و نوع رابطه جامعه روحانیت مبارز در میان آنها مورد اشاره قرار گرفته و پس از آن اهداف، راهبردها، سیاستها، مسائل سازمانى، ارتباطات برون سازمانى و آسیبشناسى سیاسى این تشکل روحانى که به عنوان یکى از ریشهدارترین تشکلها در نظام جمهورى اسلامى مىباشد، مورد بررسى قرار مىگیرد.
انواع رابطه تشکلهاى سیاسى و جامعه روحانیّت با نظام جمهورى اسلامى
براى مشخص کردن رابطه گروهها و جریانات سیاسى با نظام جمهورى اسلامى، از زوایاى مختلف مىتوان آنها را تقسیمبندى نمود. براى پرهیز از اطاله نوشتار از ذکر مدلهاى مختلف پرهیز کرده و صرفاً به یک مورد از آنها که از نقطه نظر بررسىهاى جامعه شناختى سیاسى مفید فایده واقع مىشود، اشاره مىکنیم.
از یک منظر مىتوان رابطه گروهها، تشکلها، احزاب، انجمنها و
جریانات سیاسى را با نظام جمهورى اسلامى در سه طیف زیر قرار داد:
۱) طیف برانداز مسلّح
این طیف درصدد براندازى، نابودى و اضمحلال نظام جمهورى ا
سلامى مىباشند. شیوه فعالیت آنها، مسلحانه و خشونتبار نظیر اقدامات خرابکارانه و تروریستى سازمان منافقین (مجاهدین خلق) مىباشد.
۲) طیف برانداز غیر مسلّح
این طیف تئورى حکومتى ولایت فقیه و قانون اساسى جمهورى اسلامى را قبول نداشته و با بهرهگیرى از روش مسالمتآمیز درصدد براندازى در سکوت، آرام و خاموش نظام جمهورى اسلامى مىباشد. نمونه بارز این طیف اقدامات براندازانه بخشى از نیروهاى موسوم به «ملى مذهبى» است که از سوى دادگاه انقلاب و دادگسترى استان تهران در حال رسیدگى است.
۳) طیف موافقِ مدافع
این طیف علاوه بر تلاش در جهت برقرارى و استمرار نظام جمهورى اسلامى، بر دفاع و پاسدارى از آن نیز تأکید دارد. جامعه روحانیت مبارز تهران در زمره این طیف قرار دارد که وظیفه خود مىداند تا با حضور فعّال در عرصههاى مختلف مدیریتى، فکرى، اعتقادى، سیاسى و ارشادى، از نظام جمهورى اسلامى دفاع و پاسدارى نماید.
در این راستا، شهیدان مطهرى، بهشتى، باهنر، مرحوم موحدى ساوجى، آیات و حجج اسلام مهدوى کنى، هاشمى رفسنجانى، امامى کاشانى، انوارى، موحدى کرمانى، تقوى، موسوى اردبیلى، یزدى، ناطق نورى، محسن مجتهد شبسترى، خسروشاهى، ایروانى، غیورى، حسن روحانى، عمید زنجانى، هزاوهاى همدانى، عبدوس، مطلبى، مصباحى، سالک، طباطبایى، ناصحى و; از جمله اعضاى شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز بودند که در طى بیش از دو دهه انقلاب در سطوح عالى مدیریتى در شوراى انقلاب، قواى سهگانه مقننه، مجریه، قضاییه، نیروهاى مسلح، حوزههاى علمیه، شوراى عالى انقلاب فرهنگى، شوراى عالى امنیت ملى، شوراى نگهبان، مراکز آموزش عالى و جایگاههاى امامت جمعه و نمایندگى ولى فقیه در ا
ستانها و شهرستانهاى کشور به انجام وظیفه پرداختهاند.
براى درک عینىتر نوع رابطه این تشکل روحانى با نظام جمهورى اسلامى و میزان نفوذ آن در ارکان نظام از یکسو و به منظور پرهیز از اطاله نوشتار از دیگر سو، صرفاً مسئولیتهاى اعضاى شوراى مرکزى روحانیت مبارز در سطح سران قواى سه گانه جمهورى اسلامىاز اعضاى جامعه روحانیت مبارز تهران بوده است. در دوره سوم و چهارم ریاست جمهورى، مقام معظم رهبرى که در آن زمان عضو این تشکّل بود(۷)، در رأس هرم قوه مجریه قرار داشت. در دورههاى پنجم و ششم ریاست جمهورى نیز دیگر عضو مؤسس و فعلى جامعه روحانیت یعنى آیتاللّه اکبر هاشمى رفسنجانى رئیس جمهورى اسلامى ایران بود. در دورههاى اول، دوم و کمتر از نیمى از عمر مجلس سوم، قوه مقننه هم به ریاست ایشان اداره مىشد و در دورههاى چهارم و پنجم مجلس نیز حجتالاسلام ناطق نورى دیگر عضو جامعه روحانیت ریاست مجلس را عهدهدار بود. در قوه قضائیه نیز از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸ ه . ش به مدت دو دوره پنج ساله ریاست این قوه برعهده آیتاللّه محمد یزدى از اعضاى شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز نهاده شده بود.
در حال حاضر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با آیتاللّه هاشمى رفسنجانى عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز و تعدادى از اعضاى این مجمع مشورتى نیز از دیگر اعضاى شوراى مرکزى این تشکّل روحانى مىباشند. سطح نفوذ جامعه روحانیت در ارکان نظام جمهورى اسلامى در ربع قرن گذشته تا حدّى بوده که در مقطعى بطور همزمان، ریاست سه قوه مجریه، مقنّنه و قضائیه به ترتیب برعهده آقایان هاشمى رفسنجانى، ناطق نورى و محمّد یزدى بوده است.
از آنجا که یکى از مؤثرترین مدلهاى مورد استفاده در پژوهشهاى جامعه شناختى سیاسى که ماهیت و محتواى گروههاى اجتماعى را مشخص مىسازد، تأمل، بررسى و کشف راهبرد (استراتژى) ها و سیاستهاى قابل طرح در ابعاد داخلى، بینالمللى و مسائل سازمانى گروههاى فعّال در صحنه جوامع مختلف است، در این قسمت از بحث، با بررس
ى استراتژى، سیاستها و مسائل سازمانى جامعه روحانیت مبارز تهران، تصویرى هر چند اجمالى از ماهیّت و محتواى این نهاد اجتماعى روحانى فعّال در عرصه سیاست و اجتماع ایران تبیین مىگردد.
اهداف و استراتژى بلند مدّت
جامعه روحانیت مبارز با هدف سازماندهى مبارزات مردم انقلابى ایران علیه رژیم شاهنشاهى پهلوى دوم در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ ه . ش. پا به عرصه وجود گذاش
روحانیّت مبارز به دلیل آنکه خود را یک حزب سیاسى نمىداند، فاقد مجوز فعالیت از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب(۸) مىباشد. در نتیجه این امر به رغم آنکه داراى اساسنامه و ساختار تشکیلاتى هست، هیچگونه استراتژى و سیاستنامه مدونى را براى خود تهیه ننموده است و اغلب موضعگیرىهاى آن در آستانه بحبوحه برگزارى انتخابات صورت مىپذیرد. بر این اساس براى استخراج اهداف استراتژیک این تشکل روحانى، از طریق مطالعه بیانیهها و اظهارات اعضاى طراز اول و برجسته این تشکّل، مهمترین اهدافى که جنبه دائمى و درازمدت داشته، استخراج و به عنوان
اهداف بلندمدّت و استراتژى روحانیت مبارز تنظیم و در ذیل ارائه شده است:
۱ ـ تلاش در جهت تحقق اسلامیت نظام
یکى از دغدغههاى روحانیت مبارز فراهم ساختن زمینههاى عمل به احکام اسلام در صحنه زندگى فردى و اجتماعى بعد از انقلاب است. بر این اساس این تشکّل روحانى همواره «اسلامیّت» نظام را بر «جمهوریت» آن مقدم، و مشروعیت نظام جمهورى را برگرفته از شرع مقدس اسلام مىداند. حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحى عضو جدیدالورود در شوراى مرکزى، پیرامون این هدف معتقد است:
جامعه روحانیت خواهان این است که انقلاب که در ایران رخ داده، ما حرکت خود را مرحله به مرحله به سمت اهداف اسلامى و تحقق و پیاده کردن کامل اسلام ادامه بدهیم. منتها این را چگونه مىشود انجام داد؟ این را باید با اصلاحات تدریجى انجام داد. بنابراین روحانیت مبارز خواهان حفظ وضع موجود نیست، خواهان اصلاحات است اما امروز برخى مدعى اصلاحات با شعار انجام اصلاحات در چارچوب نظام هستند که با اصلاحات جامعه روحانیت تف
اوت دارد. آنها از جمهورى اسلامى، جمهوریتش را پر رنگ مىکنند و اسلامیّت آن را کمرنگ مىکنند در حالى که جامعه روحانیت به این اعتقاد ندارد.(۹)
از دیدگاه روحانیت مبارز، خواست مردم ایران نیز در رأى به نظام جمهورى اسلامى، بر تحقق احکام و تعالیم اسلام در زندگى فردى و اجتماعى جلوهگر گردیده اس
ت. در بیانیهاى که در بهمنماه ۱۳۷۳ ه . ش به مناسبت پیروزى انقلاب اسلامى صادر شد، روحانیت مبارز تأکید کرد:
مردم ما اعلام کردند که هیچ حکمى را جز «ما انزل الله» نمىپذیرند و قرآن تنها قانون الهى است. چنین رویکردى، تعریف جدیدى از دمکراسى در چشم مردم جهان گشود.(۱۰)
آیتا; هاشمى رفسنجانى، عضو مؤسس روحانیت مبارز نیز درباره این هدف استراتژیک و راهبردى، چنین گفت:
حمایت از منافع و مصالح ملى، اقتصادى، اقتضاى دیندارى و مسلمانى است و نباید گذاشت در کارها و مدیریتها و برنامهریزىها، اسلام مورد غفلت قرار گیرد.(۱۱)
از دیدگاه بنیانگذاران و اعضاى فعلى روحانیت مبارز، دین اسلام کاملترین دین است که تمامى ابعاد و جنبههاى زندگى اجتماعى بشر در آن لحاظ گردیده است. آیتا; شهید دکتر بهشتى عضو مؤسس و شخصیت طراز اول شوراى مرکزى روحانیت مبارز معتقد بود:
ما نمىگوییم اسلام دین اخلاق است و بس؛ دینِ نظام، قانون، قدرت و اسلحه هم هست. اما دین اسلام دین نظام، قانون و اسلحه تنها هم نیست بلکه هم نظام، هم قانون، هم قدرت، هم اسلحه هم اخلاق و هم خودسازىها و تربیتهاى معنوى، همه با هم.(۱۲)
براساس چنین اعتقادى هرگاه این دین الهى مورد هجمه قرار گیرد، جامعه روحانیت با اعلام مواضع تند خود حساسیت لازم را نشان مىدهد. به عنوان نمونه بعد از درج مقالهاى اهانتآمیز در یکى از نشریات دانشجویى، روحانیت مبارز با انتشار بیانیهاى اعلام کرد:
; تا کى مىتوان سکوت کرد؟ همه چیز را به سُخره گرفتهاند باز هم مىگویند نباید به نام دین، آزادى به خطر بیفتد، اما اگر به اسم آزادى دینمان و اعتقاداتمان و مقدساتمان بازیچه دست این و آن قرار گیرد چه ;؟ شاید عناصر وابسته همین را مىخواستند که ما به دست خود، این حرمت شکنىها را اشاعه دهیم و ترویج کنیم.(۱۳)
۲ ـ دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى
اعضاى روحانیت مبارز که در پیروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى به ایفاى نقشى مؤثر پرداختهاند، دفاع از انقلاب اسلامى و دستاوردها
ى آن و نظام جمهورى اسلامى را به عنوان یکى از اهداف بلند مدّت خود مىدانند. در مقدمه اساسنامه روحانیت مبارز این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
روحانیت مبارز براساس یک اساسنامه مشخّص و تشکیلات شورایى و تحت رهبرى امام خمینى(ره) تشکل یافته و نقش خود را فعالانه در نگهبانى و تداوم بخشیدن به انقلاب عظیم اسلامى و پاسدارى از ارزشها و ثمرات گرانبها و اصیل آن به گونهاى که شایسته اسلام مترقّى و جامعه انقلابى مسلمان ما است، ایفا [مى]نماید.(۱۴)
مطابق مادّه سوم اساسنامه برخى از اهداف این تشکل، این استراتژى و هدف بلندمدت را ترسیم مىکند:
اهداف روحانیت مبارز عبارت است از:
۱ ـ پاسدارى مکتبى از انقلاب اسلامى و دستآوردهاى آن و جلوگیرى از هرگونه انحراف در خط مشى انقلاب اسلامى.
۲ ـ حمایت از سازمانهاى دولتى و نهادهاى انقلابى و مراکزى که در خدمت انقلاب و نظام جمهورى اسلامى مىباشند و تعمیق و تحکیم نظام اسلامى در کشور; .(۱۵)
۳ ـ تبعیت و حمایت همه جانبه از ولایت فقیه
جایگزینى نظام «ولایت فقیه» به جاى رژیم «شاهنشاهى» در ایران، الگوى جدیدى از دمکراسى اسلامى و مشروعیّت الهى حکومت را در عصر مذهبزدایى حاکم بر جوامع بشرى در قرن بیستم ارایه کرد. روحانیت مبارز با غنیمت شمردن این موقعیت، یکى از اهداف اساسى و استراتژى خود را تبعیّت و حمایت از ولى فقیه قرار داده است. این استراتژى به کرّات در طى بیانیههاى این تشکل مورد تأکید قرار گرفته است. به ویژه پس از رحلت بنیانگذار جمهورى اسلامى، پشتیبانى و تبعیّت از رهبرى انقلاب اسلامى با درک شرایط زمانى حاکم، چشمگیرتر از گذشته در جریان بوده است. در بیانیهاى که به مناسبت یکمین سالگرد رحلت امام خمینى(ره) صادر شد، بر این نکته تصریح شد که:
همه ارگانها و نهادهاى کشور مشروعیّت خود را از ولى فقیه زمان کسب مىکنند، لذا تبعیت مطلق از مقام والاى ولایت فقیه و حراست از منزلت منیع آن از مهمترین وظایف اسلامى و ملّى است و معارضه با آن به منزله معارضه با اسلام و حکومت اسلامى است. امروز که در غیبت اسفبار امام، پرچم انقلاب اسلامى به دوش لایقترین یار و شاگرد امام راحل بوده، سوابق درخشان و تدبیر و کیاست و شایستگى او بر احدى پوشیده نیست، خلاء فقدانامام
(ره) جبران شده، پیروى کامل و گوش به فرمان مطاع بودن موجب سعادت دنیوى و اخروى امت مسلمان و درخشندگى و مجد و عظمت بیشتر انقلاب اسلامى است.(۱۶)
در بیانیه دیگرى که از سوى این تشکل در بهمن ماه ۱۳۷۳ ه . ش به مناسبت سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى صادر شد، دیدگاه جامه روحانیت پیرامون نظریه حکومتى ولایت فقیه بیان شد:
ما معتقدیم نظریه ولایت فقیه مترقّىترین، شفافترین، صریحترین و اصیلترین اندیشه معاصر در باب حکومت است. این نظریه مبتنى بر اندیشه ناب اسلامى و در امتداد ولایت خدا و رسول و ائمه معصومین(علیهمالسلام) است.(۱۷)
روحانیتمبارز در مناسبتهاى مختلف ضمن دفاع از نظریه حکومت ولایت فقیه از مقام معظم رهبرى و رهبرى فعلى نیز پشتیبانى کرده است. به عنوان نمونه در تاریخ
یازدهم آذرماه ۱۳۷۰ ه . ش با صدور بیانیهاى چنین اعلام کرد:
علاوه بر حمایت از اصل ولایت، از ولى امر موجود و زنده حمایت و تبعیّت مىکنیم و ما این را جزو اصولمان مىدانیم.(۱۸)
اعتقاد شخصیتهاى طراز اول روحانیت مبارز نسبت به ولایت فقیه آنچنان راسخ و محکم است که آیتا; هاشمى رفسنجانى در آستانه برگزارى انتخابات ششمین دوره مجلس شوراى اسلامى اعلام کرد:
ولایت فقیه، اصلى عقیدتى و اصولى براى ما مىباشد و حاضر هستیم براى حفظ و تقویت این سرمایه بزرگ و نیرومند جان خود را تقدیم کنیم; آنچه که این انقلاب و نظام مردمى و دینى را از آماج فتنههاى بزرگ حفظ کرد، ولایت فقیه و ایمان و اعتقاد عمیق مردم به اسلام و روحانیت بود.(۱۹)
در مجموع به واسطه قرار گرفتن جامعه روحانیت در ردیف تشکلهاى روحانى از یک سو و نقشآفرینى آن در پیروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى از دیگر سو، از منظر جامعهشناختى سیاسى میزان نزدیکى و دورى سایر تشکلها به اهداف استراتژیک جامعه روحانیت، کیفیت، نوع و سطح تعامل این تشکل با گروهها و جریانات سیاسى را مشخص مىسازد. آیتا; عمید زنجانى از اعضاى باسابقه جامعه روحانیت مبارز در این ارتباط
معتقد است که:
معیارهاى ثابت روحانیت مبارز را نظام جمهورى اسلامى، ولایت فقیه و اسلامى بودن نظام تشکیل مىدهد که جامعه روحانیت اینها را به عنوان خط مشى بر روى آن پافشارى مىکند و خواه ناخواه کلیه گروهها به همان میزان که نسبت به این اصول مخالف هستند، مورد مخالفت روحانیّت مبارز هم هستند و به همان میزان که نسبت به این اصول موافق هستند، مورد حمایت جامعه روحانیت هم هستند.(۲۰)
اهداف کوتاه مدت
جامعه روحانیت مبارز تهران علاوهبر اهداف بلند مدت که جنبه استراتژیک دارند، اهداف دیگرى را به عنوان اهداف کوتاه مدت براى نیل به اهداف استراتژیک و راهبردى
خود، مورد پىجویى قرار مىدهد که در این قسمت از بحث براى پرهیز از اطاله کلام صرفاً عناوین کلّى این اهداف مورد اشاره قرار مىگیرد:
۱ ـ ارتباط و همکارى با روحانیت شیعه کشور؛
۲ ـ تلاش براى احیا و تقویت مساجد از طریق ارتباط، همکارى و هماهنگى با ائمه جماعات و مساجد؛
۳ ـ حضور مؤثر و فعّال در صحنههاى سرنوشتساز انقلاب و نظام جمهورى اسلامى نظیر انتخابات؛
۴ ـ ارتباط با دستگاهها و مراکز آموزش عالى و تلاش در جهت تحقق پیوند میان حوزه و دانشگاه؛
۵ ـ اعلام مواضع و تبیین شرایط و مسائل روز کشور براى مردم و ارایه توصیهها و رهنمودهاى لازم براى آنان؛
۶ ـ ارتباط با گروهها و جریانات سیاسى طرفدار انقلاب و نظام اسلامى؛
۷ ـ حمایت از اقشار مستضعف و محروم در راستاى تحقق عدالت اجتماعى؛
۸ ـ حمایت از مظلومان به ویژه مسلمانان جهان.
مکتب و جهانبینى
جامعه روحانیّت فاقد هرگونه مکتب و جهانبینى غیر الهى و ساخته و پرداخته بشر مىباشد. این تشکل روحانى همچنین جهانبینى پنهان ندارد و مکتب و جهان بینى آن از نوع آشکار، الهى، دینى و مبتنى بر فرهنگ و معارف اسلامى و تفکّرات مذهب تشیّع مىباشد. مادّه پنجم اساسنامه روحانیت مبارز (مصوب ۲۹ / ۵ / ۱۳۷۵ ه . ش) مکتب و جهانبینى این تشکل را چنین تبیین مىکند:
کلّیه فعالیتهاى جامعه [روحانیت مبارز] براساس ضوابط و سنن و شعائر اصیل اسلامى که از طریق روش صحیح اجتهاد به دست مىآید، خواهد بود.
براساس این جهانبینى، آنچه که نقش اساسى در تعیین استراتژى روحانیت مبارز داشته و دارد، انجام تکلیف الهى از سوى اعضاى این تشکل است. در مقدمه اساسنامه، این عامل تعیین کننده مورد تأکید قرار گرفته است:
کلیه اقدامات جامعه روحانیت و فعالیّتهاى آن خالصان
ه و صرفاً براى خدا و براساس تعهّد و تقیّد به مکتب و التزام به ولایت فقیه و نتیجتاً از هرگونه جهتگیرى صرفاً مادى و یا مصلحتى به نفع شخص و یا گروهى که هدف این جامعه را خدشهدار مىکند، به دور خواهد بود.
میزان پایبندى به روشهاى مردم سالارانه
اعتقاد جامعه روحانیت به مشارکت سیاسى مردم، برگزارى انتخابات و همهپرسىها و نیز عدم مخالفت آن با فعالیت تشکّلها، احزاب سیاسى و عضویت مردم در آنها، در سطح کلان پایبندى به روشهاى مردمسالارانه از سوى این تشکّل را مورد گواهى قرار مىدهد. در بیانیهاى که از سوى این تشکّل به مناسبت انتخابات دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى که در تاریخ ۲۴ / ۱ / ۱۳۷۵ ه . ش انتشار یافت، به صراحت بر این نکته تأکید شد:
مشارکت مردم جلوههاى گوناگونى دارد که گاه به شکل حضور در راهپیمایىها، استقبال از مسؤولان، شرکت در مراسم عبادى سیاسى نماز جمعه، گاه به صورت حضور در پاى صندوقهاى رأى، همهپرسى، انتخابات مجلس شوراى اسلامى تجلّى پیدا مىکند. گاهى هم ممکن است به صورت یک تشکّل و حزب سیاسى و یک حضور سازمان یافته در عرصههاى مختلف باشد.(۲۱)
جامعه روحانیت مبارز تا جایى روشهاى مردم سالارانه و نقش تعیین کننده مردم در عرصه انتخابات را مجاز مىشمارد که در چارچوب موازین شرعى صورت پذیرد. اظهارات آیتا; مهدوى کنى دبیر جامعه روحانیت مبارز در این ارتباط چنین است:
رأى مردم براى ما مهمّ است ولى این احترام باید به نحوى باشد که اصول اساسى زیر سؤال نرود.(۲۲)
مردم سالارى مورد نظر جامعه روحانیت، از نوع دینى است و مردمسالارى و مشارکت سیاسى مردم که بر طبق شیوهها و متدهاى رایج در نظامهاى لیبرال دمکراسى غرب صورت مىپذیرد، از دید این تشکّل مردود است. در یکى از بیانیههاى روحانیت مبارز به این نکته برمىخوریم:
حضور مردم در صحنه، قبلاز آنکه الزامى اجتماعى وحکومتى باشد، ضرورتى دینى است. لذا هیچگاه وظیفه حضور در صحنه و مشارکت در عرصههاى
مختلف از عهده احدى از آحاد مردم ساقط نمىشود; ما چون به مشارکت عمومى از زاویهاى دینى و حکومت و انقلاب نگاه مىکنیم معتقدیم که هیچ مانعى نباید بر سر راه مشارکت عمومى وجود داشته باشد.(۲۳)
اکثریت اعضاى روحانیت مبارز معتقدند که جمهورى اسلامى در عملکرد سیاسى خود در طى دو و نیم دهه انقلاب اسلامى، مردم سالارى دینى را تحقق بخشیده است. آیتاللّه هاشمى رفسنجانى به عنوان شخصیت ذى نفوذ این تشکّل در این ارتباط در جمع طلاب و اساتید دانشگاه علوم اسلامى رضوى چنین گفت:
ظلم به انقلاب اسلامى است که پس از بیست سال بیاییم و بگوییم ما مشارکت مردمى را مىخواهیم. این درخواست چیز خوبى است اما حرف تازهاى نیست. زیرا اصلاً از ابتداى انقلاب اسلامى فقط مردم محور و تکیهگاه بودند; امام راحل(ره) هرگز اجازه ندادند شخصیتها و گروهها محور شوند و آحاد مردم به حاشیه رانده شوند.(۲۴)
در مجموع مىتوان گفت که جامعه روحانیت پایبندى خود را به روشهاى مردم سالار اعلام نموده است. با وجود این، باید توجه داشت که اهداف مورد نظر مردم سالارى جامعه روحانیت با اهداف مردم سالارى از نوع لیبرالیستى مغایرت دارد. در حالى که هدف در مردمسالارى مورد نظر جامعه روحانیت، انجام تکلیف شرعى در احکام اجتماعى است، هدف نهایى در مردم سالارى مبتنى بر ارزشهاى لیبرال دمکراسى، پیروزى در میدانهاى رقابت انتخ
اباتى به حساب آمده است.
سیاستهاى کلّى انتخاباتى
جامعه روحانیت مبارز از ابتداى شکلگیرى نظام جمهورى اسلامى تاکنون ضمن مشارکت در عرصه انتخابات، مردم را تشویق به شرکت در این اقدام سرنوشتساز نموده است. این تشکل از طریق معرفى نامزدهاى انتخاباتى و صدور بیانیههاى آگاهى بخش، حضور خود را در میدانهاى رقابت انتخاباتى نشان داده است.
روحانیت مبارز در مواقع سرنوشت ساز انتخابات، در صورتى به این نتیجه برسد که برخى جایگاههاى نظارتى نظیر شوراى نگهبان و اعمال نظا
رت استصوابى از سوى آن توسط برخى گروهها و تشکلهاى سیاسى داخل و خارج از نظام مورد تهاجم تبلیغاتى قرار مىگیرد، به شدّت از آن دفاع مىکند. زیرا معتقد است که بدون اعمال نظارتِ دستگاههاى صلاحیتبخش، انتخابات فاقد مشروعیّت شرعى خواهد بود.
در هر حال از مجموع بیانیهها، اطلاعیهها، اظهارات و موضعگیرىهاى شخصیتهاى طراز اول روحانیت مبارز که در ادوار مختلف انتخابات خبرگان رهبرى، ریاست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى بیان گردیده، برمىآید که عمدهترین سیاستهاى انتخاباتى این تشکل در ویژگىهاى پیشنهادى براى نامزدهاى انتخابات، مندرج مىباشد. برخى از مهمترین خصوصیات مورد نظر روحانیت مبارز که مىبایست در نامزدها و انتخاب شوندگان وجود داشته باشند، عبارتند از:
۱ ـ منطقى بودن؛
۲ ـ خردمند بودن؛
۳ ـ برخوردار بودن از سوابق درخشان انقلابى؛
۴ ـ متخصص بودن؛
۵ ـ شناخته بودن در بین مردم؛
۶ ـ مردمى و دلسوز مردم بودن؛
۷ ـ حقگرا بودن؛
۸ ـ دشمن شناس بودن؛
۹ ـ مستقل بودن؛
۱۰ ـ مقتدر بودن؛
۱۱ ـ حافظ اسلام، دستاوردهاى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى بودن؛
۱۲ ـ تابع ولایت فقیه بودن؛
۱۳ ـ برخوردار بودن از شعور سیاسى؛
۱۴ ـ فارغ بودن از تندروىهاى سیاسى.(۲۵)
سیاست کلّى اقتصادى
خط مشى اقتصادى جامعه روحانیت مبتنى بر حمایت از بخش خصوصى و کاهش نقش دولت در امور اقتصادى است. حجتالاسلام والمسلمین تقوى عضو برجسته شوراى مرکزى روحانیت مبارز در این باره اینچنین اظهار نظر کرد:
ما معتقد نیستیم که همه کارها در دولت متمرکز شود و دولت همه کارها را انجام بدهد. بنابراین مردم را باید به صحنه و میدان عمل بکشانیم و به سمت خصوصى سازى، متناسب با آن معیارهایى که قانون اساسى و برنامه مشخص مىکند، حرکت کنیم.(۲۶)
چنین رویکردى در جامعه روحانیت سبب گردید تا در سال پایانى دهه اول انقلاب تعدادى از اعضاى آن، به واسطه برخى دلایل دیگر ضمن انشعاب از آن، تشکل روحانى دیگرى بنام «مجمع روحانیون مبارز» را در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اس
لامى در اول فروردین ماه سال ۱۳۶۷ ه . ش تأسیس نمایند. نقطه تلاقى، اصطکاک و اختلاف تفکر اقتصادى روحانیت مبارز و مخالفین آن، در خط مشى اقتصادى دولت مهندس میرحسین موسوى جلوهگر بود.
خط مشى روحانیت مبارز در اقتصاد عمدتاً در اقتصاد سنّتى و تا حدى سرمایهدارى تجارى، تولید و اقتصاد بازار خلاصه مىشود. جامعه روحانیت با ادغام اقتصاد کشور در بازارهاى جهانى و نیز با هر عملى که اقتصاد کشور را وابسته سازد، مخالف است. برخى معتقدند که نزدیکى و پیوند بازار به جامعه روحانیت به دلیل همین طرز تفکر است. این افراد س
یاستهاى اقتصادى جامعه روحانیت را کاملاً سرمایهدارى و مغایر با اصول و تفکّرات امام(ره) مىدانند.(۲۷)
توسعه اقتصادى، افزایش تولید و باز گذاشتن دست بخش خصوصى هسته اصلى مشى اقتصادى روحانیت مبارز را تشکیل مىدهد. با وجود این، تحقق عدالت اجتماعى و حمایت از اقشار مستضعف و محروم اجتماع نیز یکى از اهداف اساسى جامعه روحانیت است که با حسّاسیّت ویژهاى از سوى این تشکل مورد تأکید قرار مىگیرد و در مناسبتهاى مختلف ضرورت توجه به آن، به مسؤولین اجرایى و سیاستگذاران کلان اقتصادى و قانونگذاران کشور گوشزد مىشود. این تفکّر بر بینش اقتصادى روحانیت مبارز در مقاطع زمانى مختلف سایه افکنده است. به عنوان نمونه در بیانیهاى که در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى منتشر شد، این نکته به وضوح به چشم مىخورد:
ما معتقدیم که در نظام اسلامى اصلى وجود دارد که آن اصل بر همه مقررات اقتصادى و اجتماعى اسلام حاکمیّت دارد و آن اصل وجوب عدل و احسان و دورى از «بغى» است.(۲۸)
در همین راستا روحانیت مبارز، سرمایهسالارى و حاکمیت پول را یکى از خطراتى
که همواره جوامع در حال توسعه را تهدید مىکند، بهشمار مىآورد.(۲۹) با این توصیف، سیاستهاى کلى اقتصادى جامعه روحانیت مبارز که از سوى واحد سیاسى آن انتشار یافت، به قرار زیر است:
۱ ـ کاهش دخالت دولت در امور اقتصادى و گسترش مشارکت مردم.
۲ ـ رفع موانع ادارى و اقتصادى سرمایهگذارى بخش خصوصى و هدایت نقدینگى به فعالیتهاى تولیدى.
۳ ـ توسعه صادرات غیر نفتى و افزایش مشارکت مردم در تجارت خارجى.
۴ ـ واگذارى شرکتهاى دولتى به مردم و محدود شدن فعالیت دولت به امور اساسى و مهم.
۵ ـ استفاده از ظرفیتهاى تولیدى موجود و افزایش سرمایهگذارى در ا
مور زیربنایى.
۶ ـ اصلاح نرخ ارز و تجدید نظر در روش قیمتگذارى محصولات تولیدى و وارداتى و صادرات به نحوى که از تولید و صادرات حمایت شود.
۷ ـ استفاده از اعتبارات خارجى براى سرمایهگذارى در امور زیربنایى.
۸ ـ منطقى کردن نظام تشکیلاتى دولت و کاهش تدریجى کارکنان.
۹ ـ متناسب کردن مزد و حقوق با بهرهورى کار و تجدید نظر در قیمت کالاها و خدمات دولتى براى تعدیل هزینهها و درآمدها.(۳۰)
سیاستهاى کلّى فرهنگى
خط مشى فرهنگى جامعه روحانیت بیش از هر چیز ریشه در اندیشه اسلام ناب و تفکّرات اصیل شیعى دارد. در نتیجه این اعتقاد، روحانیّت مبارز گرایشى ذاتى بر حفظ ارزشهاى معنوى و مسائل ارزشى اسلام دارد. براساس همین رویکرد برخى از مهمترین سیاستهاى فرهنگى این تشکّل عبارتند از: ۱ ـ مقابله با تهاجم فرهنگى ۲ ـ کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى ۳ ـ اسلامى کردن دانشگاهها.
۱ ـ مقابله با تهاجم فرهنگى
روحانیت مبارز ضمن آنکه استفاده از موارد مثبت سایر فرهنگها را در فرآیندى تحت عنوان «تبادل فرهنگى» مجاز مىشمارد، معتقد است که عصر حاضر عصر تهاجم فرهنگى است که تاریخ، هویّت، ارزشها و شخصیّت جمعى ملّتها و از جمله مردم ایران در معرض هجوم قدرتهاى غربى قرار گرفته است و براى مقابله با این تهاجم مىبایست یک برنامه جامع فرهنگى پیشبینى و تدوین گردد.(۳۱) جامعه روحانیت مبارز براى مقابله با تهاجم فرهنگى معتقد به انجام اقدامات سلبى نظیر «امر به معروف و نهى از منکر» و اقدامات ایجابى نظیر «تبیین صحیح فرهنگ اسلامى و تربیت نسل جوان» است.(۳۲)
۲ ـ کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى
از دیگر سیاستهاى فرهنگى روحانیت مبارز، «پیشگیرى قبل از درمان» است. به همین منظور بر کنترل قبل از انتشار محصولات فرهنگى نظیر فیلم و کتاب تأکید مىورزد. حمایت از تصویبِ قانون «ممنوعیتِاستفاده از ماهواره» و یا قانون «ممنوعیت استفاده از واژههاى بیگانه» ازجمله این موارد است.
براساس همین نگرش برخى تشکلها و جریانات سیاسى، جامعه روحانیت را متهم به نگرش بسته و غیر منعطف در حوزه مسایل فرهنگى مىکنند. به عنوان مثال «عصر ما» ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى در تاریخ ۲۳ / ۱ / ۱۳۷۶ با درج مقالهاى اعلام کرد:
از نظر فرهنگى طیف سنتى [جامعه روحانیت و تشکلهاى همس
و با آن[ متحجّر، بسته و قایل به کشیدن حصار فرهنگى دور کشور است.(۳۳)
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 