فایل ورد کامل مقاله ارزیابی اثر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت‌های بورسی پذیرفته‌شده در بازار سرمایه تهران


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله ارزیابی اثر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت‌های بورسی پذیرفته‌شده در بازار سرمایه تهران دارای ۱۱۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله ارزیابی اثر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت‌های بورسی پذیرفته‌شده در بازار سرمایه تهران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله ارزیابی اثر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت‌های بورسی پذیرفته‌شده در بازار سرمایه تهران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله ارزیابی اثر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت‌های بورسی پذیرفته‌شده در بازار سرمایه تهران :

چکیده:
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد مختلف در نظر گرفته می شود، مدیریت در انتخاب بین روش های مختلف به حساب بردن وقایع مالی( که تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی سود گزارش شده دارد) در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اختیارات قابل ملاحظه ای دارد و میتواند در قالب این اختیارات، نوسانهای دوره ای سود را از کاهش دهد.

هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیردد. صاحبنظران حسابداری معتقدند که سرمایه گذاران تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در شرکتهایی که تغییرات سود آنها کمتر است(شرکتهای هموارساز سود) دارند وحاضرند بهای بیشتری برای سهام این گونه شرکتها بپردازند.
این تحقیق به بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. داده ها برای ۶۵ شرکت از صنایع مختلف، از سال ۱۳۷۹الی۱۳۸۶
جمع آوری گشته است. نتایج حاصل آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آن است که هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود داشته و هموارسازی سود تاثیر معنی داری بر کسب بازده غیر عادی سهام شرکتها ندارد. همچنین نوع صنعت واندازه شرکتها بر کسب بازده موثر

نمی باشند.

مقدمه:
پدیده هموارسازی سود ، مقوله ای مشترک در مرز دانش حسابداری و امورمالی است. برخورداری این پدیده از یک سابقه مطالعاتی نسبتاً طولانی را می توان نشانگر اهمیت ومیزان توجه محافل علمی وحرفه ای به آن تلقی نمود. به گونه ای که امروزه با گذشت بیش از هفتاد سال از شروع مطالعات در این زمینه، شواهد نشان می دهد که هنوز از علاقه پژوهشگران به تحقیق در مورد پدیده هموارسازی سود کاسته نشده است. به نظر می رسد اهمیت این موضوع نشأت گرفته از جایگاه ویژه و منحصر به فرد مقوله سود در مباحث حسابداری و امورمالی است. مروری بر تاریخچه و ادبیات دانش حسابداری نشان می دهد که مفهوم و یا پدیده ای همانند سود، کمتر مورد بحث و منازعه فراگیر بین تئوریسین ها و طبقات مختلف حرفه ای بوده است

فصل اول
کلیات تحقیق

۱-۱ مقدمه
از دیدگاه تئوری حسابداری، پدیده هموارسازی سود در رویکرد رفتاری موضوعی قابل تأمل است. افزون بر آن در عمل نیز حسابداران، حسابرسان و تحلیل گران مالی در فرایند گزارشگری مالی، که گزارشگری سود از مهمترین اجزای آن به شمار می آید، به نوعی با این پدیده و پیامدهای آن مواجه بوده اند. شناخت ابعاد مختلف رفتار هموارسازی سود در راستای شناسایی ویژگی ها و

محدودیت های سود حسابداری قرار می گیرد. در صورت امکان ارائه یک چارچوب نظری برای این پدیده که به نظر می رسد تا کنون میسر نشده، محتمل است بتوان به پیشرفتی در زمینه

کیفی گزارشگری سود دست یافت.
سهم عمده ای از تحقیقات و مطالعات نظری در موضوع هموارسازی سود، متعلق به کشورهای توسعه یافته است، از این رو، با توجه به تفاوت های اساسی در متغیرهای کلان محیطی نظیر اقتصاد و فرهنگ، گسترش این تحقیقات به کشورهای در حال توسعه می تواند در تکمیل ادبیات پژوهشی این پدیده موثر واقع شود. علاوه بر آن به نظر میرسد از دیدگاه امورمالی نتای

ج این تحقیقات برخی زمینه های لازم را برای کارایی بازار سرمایه در محیط اقتصادی مورد نظر فراهم نماید. تحقیق حاضر به تأثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران می پردازد.

در این فصل ابتدا تشریح و بیان مسأله ذکر می گردد سپس ضرورت انجام تحقیق و فرضیات تحقیق و همچنین روش تحقیق و روشهای گردآوری داده ها بیان می گردد.

۲-۱) تشریح و بیان مسأله
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود. تحلیل گران مالی عموماً سود گزارش شده را به عنوان یک عامل برجسته در بررسی ها و قضاوت های خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورت های مالی واحدهای اقتصادی خصوصاً سود گزارش شده اتکا می کنند.
سرمایه گذاران معتقدند سود ثابت در مقایسه با سود دارای نوسان، پرداخت سود تقسیمی بالاتری را تضمین می کند. هم چنین نوسانات سود به عنوان معیار مهم ریسک کلی شرکت قلمداد میشود و شرکتهای دارای سود هموارتر دارای ریسک کمتری میباشند. بنابراین شرکت هایی که دارای سود همواری هستند بیشتر مورد علاقه سرمایه گذاران بوده و از نظر آنها محل مناسبتری برای سرمایه گذاری محسوب میشوند (هندریکسن، ۱۹۹۲ص۳۷۸) .
مدیریت در انتخاب بین روش های مختلف به حساب بردن وقایع مالی، در چارچوب اصول پذ

یرفته شده حسابداری اختیارات قابل ملاحظه ای دارد. مثلاً در مورد استهلاک روش های مختلف پذیرفته شده ای وجود دارد و مدیر می تواند بین این روش ها، یکی را انتخاب کند. هم چنین مدیریت می تواند فعالیت های مالی را زمان بندی کند. به تاخیر انداختن یک فروش و یا انجام مخارج اختیاری از جمله این اقدامات می باشد. به علت این انعطاف پذیری، مدیر می تواند به طور سیستماتیک روی سود گزارش شده از سالی به سال دیگر تاثیر گذاشته و آن را هموار کند. لذا پدیده هموارسازی سود می تواند بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر بگذارد و پیامدهایی را موجب شود که مخصوصاً در بازارهای غیرکارای سرمایه از درجه اهمیت و تاثیر بیشتری برخو

ردار باشند (شباهنگ، ۱۳۸۲، ص۳۹)۲

۳-۱) چارچوب نظری تحقیق
در تهیه صورت های مالی، حسابداران ناگزیر از روش ها و رویه های مختلف و مجاز حسابداری بهره می جویند که افزایش روزافزون این رویه ها موجب گردیده است که نتوان به راحتی صورتهای مالی شرکت های مختلف را با هم مقایسه نمود. استفاده از رویه ها و سیاست های مختلف و تغییر در روش های مذکور، تحت اصول و موازین حسابداری توسط شرکتها، گاه به یک خلاقیت و هنر می نماید. نقطه نظر نویسندگانی که حسابداری را به هنر نزدیک می دانند این است که با توجه به چگونگی تعریف اهداف، طیف گستره ای از روش های اندازه گیری را به کار میگیرند. (همان منبع ،ص۲۶)۳
هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد۴ هموارسازی سود در دهه های اخیر یکی از مهمترین موضوعات مورد علاقه محققیین حوزه مالی و حسابداری بوده است.
در اغلب مطالعات، این عمل یک رفتار متقلبانه و غیر اخلاقی صورت گرفته توسط مدیریت تلقی گردیده است. این بررسی ها هم چنین فرضیات مبنی بر دخالت مدیران در هموارسازی سود را حمایت می نماید. (فرانچسکو پودا فوینتس، ۲۰۰۹،ص۷) .
یکی از موضوعات مطرح در حسابداری شناسایی انگیزه های هموارسازی سود است. که از جمله میتوان به افزایش رفاه سهامداران، تسهیل قابلیت پیش بینی سود، افزایش رفاه مدیریت در ک

سب بازده بیشتر اشاره نمود. بنابراین یکی ازانگیزه هایی که پشتوانه نظری و تجربی بیشتری برخوردار است، انگیزه، کسب بازده بیشتر می باشد که در این تحقیق به طور خاص مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد. بدین منظور سعی می شود تا وجود پدیده هموارسازی بر بازده غیرعادی

شرکتهای نمونه مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در نظر است تاثیر صنایع مختلف و اندازه شرکت در بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت ها مورد توجه و آزمون قرار گیرد.

۴-۱) ضرورت انجام تحقیق

از دیر باز سود از دیدگاه تئوریسین ها و محققین حسابداری و مالی یکی از بحث بر انگیزترین مباحث حسابداری میباشد (هندریکسن،۱۹۹۳،ص۲۶) .
سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است و درک

و شناخت و رفتار سود حسابداری مقوله ای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورت های مالی شکل گرفته است و صرفأ از محدوده اندازه گیری فعالیت های گذشته فراتر رفته است و حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیم گیرندگان توانا تر ساخته است. وبنابراین علیرغم اینکه تئوری فراگیری در زمینه سود حسابداری وجود ندارد که مورد توافق همگان باشد، با اینحال بازهم سود، به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی از اعتبار ویژه ای برخوردار است و در این راستا هر جریانی که سود را به طریقی دستخوش تغییر نماید نیز اهمیت می یابد. حتی با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، گزارشگری سود در عمل با چالشهایی مواجه بوده است. “سود”در تصمیم گیری یکی از معیارهای اصلی می باشد. پدیده هموارسازی سود به طور بالقوه می تواند در رفتار استفاده کنندگان از صورت های مالی موثر واقع شود و پیامدهایی را موجب شود و به ویژه از لحاظ تئوری این موضوع در بازارهای غیرکارای سرمایه ممکن از درجه تاثیر و اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
۵-۱) فرضیات تحقیق
این تحقیق دارای یک فرضیه مقدماتی و سه فرضیه اصلی می باشد. آزمون فرضیه مقدماتی که به منظور بررسی وجود هموارسازی سود در جامعه مورد مطالعه تدوین شده است، گام ضروری به منظور وارد شدن به آزمون فرضیه های اصلی می باشد.
فرضیه مقدماتی:
فرضیه یک: پدیده هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مشاهده
می شود.

فرضیه های اصلی:
فرضیه دو:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارسازو غیرهموارساز تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه سه:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، در صنایع مختلف، تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهار:بین اندازه شرکت و میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، رابطه معنی داری وجود دارد.

۶-۱) اهداف تحقیق

این تحقیق با هدف مشخص نمودن تاثیر هموارسازی سود برکسب بازده غیرعادی سهام صورت گرفته است. همچنین تاثیر نوع صنعت و اندازه شرکت بر هموارسازی و کسب بازده غیرعادی مورد آزمون قرار می گیرد تا استفاده کنندگان یا تصمیم گیرندگان مختلف از جمله سرمایه گذاران، بستانکاران، بانک ها وموسسات مالی و دولت در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به پدیده هموارسازی سود و رابطه آن با بازده، اندازه شرکت و نوع صنعت توجه ویژه ای داشته باشند بطور خلاصه از انجام تحقیق حاضر اهدافی چند به شرح زیر دنبال می شوند:
الف)شناسایی شرکتهای هموارساز سود
ب)بررسی اینکه آیا هموارساز ی سود بر بازده غیرعادی سهام تاثیر دارد یا خیر؟
همچنین انتظار می رود از نتایج این تحقیق به طور عمده اشخاصی و سازمان های زیر استفاده کنند.

۱-۶-۱) سازمان بورس اوراق بهادار تهران

این سازمان می تواند از یافته های این تحقیق در جهت کسب شناخت نسبت به شرکت های پذیرفته شده در بورس و نیز تدوین مقررات و ضوابط حاکم بر گزارشگری مالی بویژه گزارشهای مالی میان دوره ای شرکتهای عضو استفاده نماید. علاوه بر این نتایج تحقیق میتواند سازمان مذکور را در تعیین معیارهای معاملات سهام و اوراق بهادار یاری نماید.

۲-۶-۱) سازمان حسابرسی و سایر موسسات حسابرسی مستقل
نتایج حاصله از این تحقیق از دو جنبه مورد استفاده سازمان حسابرسی قرار می گیرد.
یکی از لحاظ تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و دیگری در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمودهای لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود توسط شرکت های تحت حسابرسی. موسسات حسابداری نیز می توانند در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمود های لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود از نتایج این تحقیق استفاده می نمایند.

۳-۶-۱) سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان
برای ارزیابی و تعیین قیمت سهام معمولأ سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی و شرکت های سرمایه گذاری از سود هر سهم و روند سود آوری شرکت ها استفاده میکنند. پس نتایج تحقیق در تصمیم گیری سرمایه گذاران، تحلیل گران و اعتبار دهندگان موثر خواهد بود. همچنین گروه های دیگری نظیر مدیران شرکتها، دانشگاهیان، بانک ها و وزرات دارائی نیز میتواند از نتایج این تحقیق استفاده کنند.

۷-۱) روش تحقیق
این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه تجربی و پس رویدادی وکمی می باشد که بر مبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته(مشاهده شده)انجام گردیده است. داده ها از شرکت های پ

ذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. در این تحقیق نمونه آماری برمبنای شاخص تفکیک کننده ایکل در دو گروه هموارساز و غیرهموارساز طبقه بندی می شوند. این بخش از تحقیق به منظور بررسی و آزمون فرضیه مرتبط به پدیده هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار صورت می گیرد. روش های آماری مورد استفاده در این این تحقیق آمار توصیفی، آزم

ون تفاوت میانگین دو جامعه و آزمون آنالیز تحلیل واریانس دوطرفه و یک طرفه و آزمون همبستگی چندگانه می باشد.
در ابتدا از آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف جهت مشخص شدن نرمال بودن میانگین بازده های غیر عادی(متغیر وابسته) استفاده نموده ایم.

برای بررسی فرضیه اول، از آزمون نسبت هاجهت مشخص کردن وجود یا عدم وجود پدیده هموارسازی سود استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه دوم، میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را با هم مقایسه کرده و برای مقایسه از ازتفاوت میانگین بین دو جامعه استفاده شده است.
در فرضیه سوم که هدف ما از تدوین آن آزمون معنی دار بودن تفاوت میانگین بازده

های غیرعادی شرکت های هموارساز در صنایع مختلف است از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه چهارم که ارتباط بین میانگین بازده های غیرعادی و اندازه شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را اندازه گیری میکند از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
جامعه مورد آزمون در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشند و داده های مورد نیاز از طریق بانک های اطلاعاتی موجود نظیر، تدبیر پرداز، سایت اطلاع رسانی بورس وهمچنین صورتهای مالی شرکتهای نمونه گردآوری شده است.
توضیحات تفصیلی روش تحقیق و روش آماری بکار رفته در رفته در فصل سوم ارائه خواهد شد.

۸-۱) قلمرو تحقیق

قلمرو موضوعی تحقیق
نظر به اینکه سود یکی از مهمترین معیارهای تصمیم گیری است و شناسایی سود و اعلام آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی وجود پدیده هموارسازی و تاثیر آن در ایجاد بازده غیرعادی در شرکتها است.

قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی

برای شناسایی هموارسازی بایستی از یک سری زمانی استفاده کرد که در این تحقیق با توجه به دسترس بودن اطلاعات مالی دوره ۱۳۷۹تا۱۳۸۶ مبنای کار قرار گرفته است.

قلمرو مکانی تحقیق
شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق می باشد. که با توجه به ملاحظات و محدودیت هائی که در فصل ۳ بدانها اشاره خواهد شد ۶۵ شرکت را شامل خواهد شد.

۹-۱) تعریف واژه های کلیدی تحقیق

هموارسازی سود : هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد(هپ ورث) .
بازده غیرعادی : تفاوت بازده واقعی و بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری در یک دوره می باشد.
شرکت های هموارساز:شرکت هایی هستند که عمل هموارسازی سود(دستکاری سود)را انجام داده اند (همان منبع ، ص۲۵)۴
اندازه شرکت۵:اندازه(بزرگی، متوسط و کوچکی)نسبی شرکت که به روش های مختلف از جمله با استفاده از لگارتیم میانگین خالص فروش شرکت اندازه گیری شود (همان منبع ، ص۲۵)۶
فرضیه بازار کار۷:بصورت مختصر بیانگر حالتی است که قیمت اوراق بهادار مورد معامله در بازار، در هر زمان منعکس کننده کلیه اطلاعاتی است در دسترس عموم بوده و مربوط به آن باشد (شباهنگ۱۳۸۴، ص ۷۶)۸
ساختار تحقیق
جهت استقرار در یک چارچوب منطقی، از فرایند زیر جهت پوشش محدوده مورد توجه پژوهش، متدولوژی بکار گرفته شده و نتیجه گیری حاصل شده است.
فصل اول، ماهیت کلی پژوهش در بخش مقدمه مورد شناسایی قرار گرفته. سپس مسئله پژوهش و اهمیت آن برای درک بیشتر اهداف تحقیق و فرضیات مطروحه بیان گردید. در پایان پس

از ذکر محدودیت هایی که پژوهش با آن مواجه است، تعاریف و مفاهیم کلیدی و عملیاتی ارائه شده است.
فصل دوم، ارائه کننده بازنگری در رابطه با پیشینه ی مطالعاتی مربوط به موضوع هموارسازی است. در بخش اول این فصل ابتدا متون مربوط به فرضیات پژوهش ارائه شده و سپس تکنیک ه

ای هموارسازی مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به برخی از دیدگاه های مهم صاحب نظران و محققین حسابداری در رابطه با هموارسازی سود پرداخته شده است تا آنچه را

که سایر مطالعات در ارتباط بین این پروژه با تحقیقات گذشته اشاره نموده اند، شرح داده است.
فصل سوم، در بر گیرنده بحث عمیقی در متدولوژی مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد که شامل بحث درباره نحوه انتخاب و جامعه آماری مورد مطالعه، توصیف تکنیک های آماری بکار گرفته شده، نحوه اجرای آن و روش گرد آوری اطلاعات می باشد.
فصل چهارم، کاربست الگو ها و مدلهای آماری جهت آزمون داده ها و تحلیل اطلاعات جهت تفکیک شرکت های هموارسازاز غیرهموارساز و دستیابی به پاسخ فرضیه های مطروحه می باشد.
فصل پنجم، شامل ارائه نتیجه گیریهای حاصل ا ز آزمون ها و تحلیل های انجام شده و پیشنهادات برای پژوهش ها و مطالعات آتی در محدوده ی این تحقیق میباشد.

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

۱-۲- مقدمه
همانگونه که هیات تدوین استانداردهای حسابداری بیان می کند انتخاب های حسابداری حداقل در دو سطح انجام میگیرد. در یک سطح بوسیله کمیته ها و موسساتی که این قدرت را دارند که شرکت ها را وادار به گزارشگری به شیوه خاص نمایند و یا بر عکس، بکار گیری روشی را که توسط این موسسات نامناسب تشخیص داده شده را منع کنند، و در یک سطح دیگر در هر شرکت به صورت فردی انتخاب صورت می گیرد. هنگامی که استانداردهای حسابداری بیشتری منتشر می شود، انتخاب های فردی محدود تر میشود، اما هنوز هم تصمیمات حسابداری زیادی وجود دارند و در آینده وجود خواهد داشت که به وسیله موسسات گزارشگری اتخاذ خواهد شد. زیرا

انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای مختلف که هیچ استانداردی آن را به طور دقیق مشخص ننموده و یا انتخاب بین راههای اجرای یک استاندارد بوسیله هر موسسه به طور فردی صورت می گیرد. از سوی دیگر توان تجزیه و تحلیل و قدرت پیش بینی، مهمترین عامل در تصمیمات سرمایه گذاری سهامداران می باشد که خود به عوامل متعددی از قبیل سود آتی، قیمت سهام، جریان نقدی آتی سرمایه گذاری و; بستگی دارد. تحقیقات متعدد نشان می دهد که مدیران با است

فاده از انتخاب های حسابداری و در قالب هموارسازی سود بر ذهنیت گرایی سرمایه گذاران تاثیر می گذارند.
به عبارت بهتر مدیران آنگونه سیستم های اطلاعاتی را انتخاب می کنند که نوسان سودهای گزارش شده را در طول زمان کاهش دهد. شواهد تجربی نیز حکایت از این دارد که مدیران واحدهای اقتصادی در درجات مختلف و به طور مستمر درگیر هموارسازی سود هستند تا بدین وسیله قضاوت استفاده کنندگان از صورت های مالی را متاثر سازند.

در این فصل، ابتدا تعاریف هموارسازی سود از دیدگاه محققین مختلف بیان می گردد. سپس به انواع هموارسازی و انگیزه ها وابزارهای مختلف هموارسازی اشاره می گردد.
در ادامه به مدلهای مطالعه بر هموارسازی، ودر پایان به پیشینه تحقیق می پردازیم.
۲-۲) تعاریف هموارسازی سود
تعاریف متعددی از هموارسازی سود توسط صاحبنظران و محققین حسابداری ارائه شده است که اکثر آنها از نظر مفهومی مشابهت دارند. برخی از این تعاریف عبارتند از:
“هموارسازی سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سود در حدود سطحی که برای شرکت سطح نرمال محسوب می گردد، تعریف می شود. “
“هموارسازی سود به عنوان روشی که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات جریان اقلام سود گزارش شده در حول سود مورد نظر پیش بینی شده استفاده می شود، تعریف می گردد. “
“هموارسازی سود:اعمال و اقدامات ارادی و آگاهانه ای است که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات سود با استفاده از تکنیکهای مشخص حسابداری انجام می پذیرد. “
“هموارسازی سودمی تواند به عنوان روشی تعریف شود که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات اقلام سود گزارش شده به وسیله حساب آرائی ساختگی (حسابداری)یا واقعی

(معاملاتی)بکار گرفته می شود تا آنرا در حدود جریان سود مورد نظر برساند”)بدری ۱۳۸۷ص. ۶۷)۱

۳-۲) انواع هموارسازی سود

با وجود تحقیقات گسترده به نظر می رسد هنوز پژوهشگران به تعریف جامع و ف

راگیری از هموارسازی سود دست نیافته اند. شاید وجود انواع مختلف سودهای هموار یکی از دلایل آن باشد.

ایکل معتقد است:یک جریان سود هموار، یا بطور طبیعی هموار است یا این که عمداً هموار شده است. در حالت اخیر هموارسازی، می تواند واقعی باشد و یا مصنوعی. این روابط در نمودار زیر ترسیم شده است:

جریان سود هموار

بطور طبیعی هموار است بطور عمدی هموار شده است

هموارسازی واقعی هموارسازی مصنوعی
نمودار ۱-۲ هموارسازی سود منبع:( ایکل،۱۹۸۱،ص۶۹)

۱-۳-۲) سود هموار طبیعی
سود هموار طبیعی به نوعی از جریانهای سود اطلاق می شود که از فرآیند های عملیاتی ذاتاً هموار به دست می آید. به عنوان مثال فرآیند درآمد در صنایعی نظیر آب و برق از این نوع است. حجم تولید و فروش و قیمت ها در اینگونه صنایع به طور ذاتی یک روند هموار دارد و این ویژگی به طور طبیعی وارد جریان سود می شود. درمقابل این سودهای هموار، سودهای دیگری قرار

دارد که توسط مدیریت و در نتیجه اقدامات و تصمیم های آنان هموار شده است . که به نوبه خود دو طبقه واقعی و مصنوعی قرار می گیرد.

۲-۳-۲)هموارسازی واقعی
این نوع از هموارسازی سود، ناشی از برخی تصمیم های مدیریتی است که به منظور کنترل

و تاثیر گذاری بر رویدادها و وقایع اقتصادی طراحی می شود. محققین دربیان تفاوت اساسی هموارسازی واقعی و مصنوعی معتقدند که اولی بر جریانهای نقدی موثر واقع می شود، در حالیکه دومی یک نوع بازی داخلی با ارقام است. هموارسازی واقعی منتج از یک سری مبادلات واقعی است که با هدف هموار کردن جریان سود انجام می شود. به عنوان مثال انجام فروش

های زودرس و یا در نقطه مقابل، نوعی تعلل در اقدام به فروش است. ازآنجائیکه کنترل رویدادهای واقعی اقتصادی(مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی موثر واقع میشود، هموارسازی از این نوع را واقعی می نامند.

۳-۳-۲)هموارسازی مصنوعی
هموارسازی مصنوعی نشأت گرفته از اقدام هایی است که اصطلاحاً دستکاریهای حسابداری نامیده می شود. ویژگی بارز این نوع هموارسازی آن است که ناشی از یک رویداد اقتصادی نبوده و تأثیری بر جریان نقد ندارد. به بیان دیگر هموارسازی مصنوعی صرفاً موجب جابجایی هزینه ها و درآمدها بین دورهای مالی می شود.
به عنوان مثال تغییر در روش ها و برآوردهای حسابداری یکی از رایج ترین ابزار دستکاری سود به منظور ایجاد یک جریان مصنوعی از سودهای هموارشده است. کانون اصلی بحث در اغلب تحقیقات انجام گرفته در زمینه هموارسازی سود، صریحاً یا تلویحاً این نوع از هموارسازی بوده است. در تحقیق حاضر نیز هموارسازی مصنوعی سود مورد نظر است.
به نظر می رسد پس از تشریح انواع جریان های هموارسود، به دست آوردن تعریفی از هموارسازی مورد نظر در این تحقیق(هموارسازی مصنوعی)، تسهیل شده باشد. محورمشترک در تعریف های ارائه شده توسط محققین هموارسازی، تاکید بر کاهش نوسان های دوره ای ارقام سودهای گزارش شده، در چار چوب اصول و روش متداول حسابداری است.
کاهش عمدی افت و خیزهای سود در سطح های مختلف، امروزه رفتاری در شرکت هاست، هموارسازی بیانگر تلاش مدیریت برای کاستن از نوسانهای سود است، تا حدی که در محدوده ی خط مشی ها حسابداری و مدیریت منطقی و قابل قبول محسوب می شود .

۴-۲) مفاهیم سود ویژه
در طول چند دهه گذشته احتمالاً اساسی ترین نکته در رابطه با سود ویژه، سود پولی و سود واقعی بوده است. اعمال حسابداری معاصر تقریباً منحصر به تفاوت بین هزینه ریالی صرف شده و در آمد ریالی تحقق یافته مربوط به آنها بوده است. این مفهوم”سود پولی”است آثلی،۲۰۰۹،ص۵۸) .
اگر سودی را که بیانگر افزایش تسلط روی کالا و خدمات است را در نظر بگیریم، نتایج کاملاً متفاوتی دارد. وضعیت اخیر در بر گیرنده شناخت تغییر ارزشها یا قدرت خرید ریالی است. واژه سود بیانگر”قدرت سود نرمال”واحد تجاری می باشد

که بیانگر اصطلاح سود عملیاتی است که توسط حسابداران بکار گرفته میشود و عمدتاً به عنوان تفاوت درآمد ناخالص حاصل از فعالیت اصلی سازمان و هزینه هایی که ماهیت تکراری و منظم دارند(جدای از اقلام غیر تکراری و غیرعادی)می باشد.
عقاید مختلفی درباره ماهیت واقعی سود و زیان وجود دارد. از یک طرف برخی از حسابداران این نقطه نظر را تجویز می کنند که شکل نهائی صورت سود و زیان می بایستی نشان دهنده”قدرت سود نرمال”یک سازمان باشد بدون توجه به تأثیر هرگونه معاملات غیرعادی و غیر تکراری که در طول دوره بخصوص اتفاق می افتد.
نقطه مقابل آن، این تئوری است که صورت سود و زیان می بایست جامعیت کامل داشته باشد، به این مفهوم که نتایج همه درآمدها و هزینه ها، از جمله زیانها را گزارش کند. این عمل اطمینان می دهد که صورت سود و زیان برای دوره یک ساله به طور کامل کل تاریخچه آن دوره را افشا می کند.
اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید نخستین هدف فرآیند حسابداری باشد و اصطلاح “سود”از غیر ثابت ترین مفاهیم در دنیای تجارت است.
سود یکی از مفاهیم حسابداری است که از اقتصاد به عاریه گرفته شده است. اقتصاددانان سود را به عنوان مبلغی از”ثروت واقعی”یک واحد تجاری تعریف می کنند که واحد مزبور می تواند آن را طی یک دوره معرفی کند و وضعیت آن درپایان دوره، همان باشد که در اول دوره بوده است. این تعریف از سود”تعریف سود اقتصادی”در اندازه گیری سود حسابداری بکار نمی رود، زیرا سود اقتصادی مستلزم اندازه گیریهای حسابداری دارای ویژگی قابلیت اتکای کافی می باشد(شباهنگ، ۱۳۷۳،ص۷۷)۱
لیندال در مورد اندازه گیری سود اقتصادی موسسات این فرضیه را ارائه می دهد:”در صورتی که در یک دوره مالی سود سهامی پرداخت نشود یا سهام جدیدی انتشار نیابد، سود موسسه عبارتست مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در پایان دوره منهای مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در اول دوره. “اقتصادیون دیگر نیز با راه حل فوق توافق دارند ولی به این مسئله نیز توجه دارند که حسابداری ناچار به استفاده از ارقام مستند است. اشکالی که به نظریه فوق وارد است این است که با واقعیتهای امور تجاری مطابقت نمی کند. زیرا کلیه تصمیمات مربوط به آینده یک موسسه معین نیست. زیرا چنانچه قرار باشد کلیه درآمدهای حاصل از یک دارائی در سالهای آینده به زمان حال تنزیل شود باید فرض گردد که هیچ تصیم تازه ای در مورد دارایی مورد بحث اتخاذ

نشده است و هیچ واقعه پیش بینی نشده ای بوقوع نخواهد پیوست.
سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری می شود، به طور کلی می توان گفت هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین اینکه وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که در طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته

است. اندازه گیری “سود حسابداری”هنگامی ایده آل خواهد بود که مبتنی بر اندازه گیری تغییرات در ثروت واقعی(یعنی ارزش های جاری)یک واحد تجاری طی یک دوره باشد، اما اندازه گیری ارشهای جاری به گونه ای قابل اتکا اغلب دشوار است.

۵-۲) ابزار های هموارسازی مصنوعی سود

تحقیق حاضر به هموارسازی مصنوعی سود می پردازد. در هموارسازی مصنوعی مدیریت با استفاده از یک سری روش ها به دستکاری سود می پردازد. روش ها یا ابزار های هموارسازی سود را به شرح زیر می باشد. (رونن و سادن، ۱۹۹۱،ص۸۹)
الف-زمان بندی رویداد ها
ب-انتخاب روش های تخصیصی
ج-طبقه بندی رویدادها
که هر یک از این ابزار ها در زیر تشریح می شوند.

۱-۵-۲) زمان بندی رویداد ها
زمان بندی رویدادها یک انتخاب مدیریت است تا یک انتخاب حسابداری. مدیر برای این که سود را هموار کند رویدادهایی را که اتفاق افتاده اند در زمان خود شناسایی و ثبت نمی کند و به سال های دیگر منتقل می کند مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش دریافت به عنوان فروش.
در این روش مدیران در سال هایی که قصد دارند سودشان کمتر شود فروش های آخر سال مالی را دیرتر شناسایی میکنند تا این فروش ها در سال آتی ثبت شود و باعث می شود درآمدهای سال جاری کمتر گزارش گردند و یا اینکه میتواند از طریق شناسایی هزینه های مربوط به آغاز سال آتی در سال جاری، هزینه های سال جاری را بیشتر شناسایی کند تا سود سال جاری کمتر شود.
و یا در سال هایی که قصد دارد سود بیشتری را گزارش کند دقیقتاً عکس حالت قبل رخ می دهد به طوری که درآمدهای سال آتی را در سال جاری و زود تر شناسایی می کند و یا از طریق انتقال هزینه های سال جاری به سال آتی این مهم اتفاق می افتد.

۲-۵-۲)هموارسازی از طریق انتخاب روش های تخصیص
بعضی از روش ها حسابداری هستند که منجر به سودهای هموار می شوند مثلاً در روش های استهلاک، اگر هزینه استهلاک بر اساس ساعت کارکرد یا تعداد تولید محاسبه شود هر چقدر ساعات کارکرد و تعداد تولید محصول بیشتر باشد هزینه استهلاک نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود. پس هر چقدر درآمد یا فروش بیشتر شود، هزینه هم بیشتر خواهد بود و سود نیز با یک روند ثابت تغییر خواهد کرد. ولی اگر هزینه استهلاک بر اساس یکی از روش های خط مستقیم یا نزولی محاسبه می شود. هزینه های استهلاک محاسبه شده با میزان درآمد یا فروش مرتبط نیست. از بین روش های نگهداری موجودی ها، روش های ذخیره گیری مطالبات، روش هایی که از دیدگاه سود(زیانی)ناشی می شوند، با میزان فروش مرتبط هستند. پس مدیر با استفاده از روش های حسابداری می تواند سودهای همواری را گزارش کند.

۳-۵-۲)هموارسازی از طریق طبقه بندی
مدیران با استفاده از طبقه بندی رویدادها، دست به هموارسازی سود می زنند به عنوان مثال عادی یا غیرعادی تلقی کردن برخی اقلام سود(زیان)منجر به افزایش یا کاهش سو

۶-۲) تکنیک ها ی هموارسازی سود
در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری، مدیریت انتخابهایی جهت تغییر سود گزارش شده در اختیار دارد. انتخاب هر یک از اصول یا روش های اجرای حسابداری یا هرگونه فعالیتی شده بکار گرفته شود.
استفاده از یک روش اجرا ممکن است سبب هموارسازی شود و انتخاب روش دیگر ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. دو نوع طرح هموارسازی سود وجود دارد. تصمیمات حس

ابداری که روی سطح سود گزارش شده برای چند دوره بعد تاثیر می گذارد و تصمیماتی که فقط سود را از بین دوره های موفق منتقل می نماید. مشکلات حسابداری برای مزایای سرمایه گذاری یا ادغام در اولین دسته تصمیمات قرار می گیرد. تصمیمات نوع دوم در ارتباط با دارائیها و بدهیهای کوتاه مدت، تعیین تعهدات، قیمت گذاری موجودیها، محاسبه پیش پرداخت هزینه و غیره می باشد (بدری، ۱۳۷۸،ص۱۲۵)۱
تصمیمات هموارسازی موثر می بایست در قلمرو اصول پذیرفته شده حسابداری باشد. طرح هموارسازی نمی بایست مدیریت را مجبور به افشای حقیقت دستکاری نماید و ظاهراً نمی بایست سبب شود که حسابرس اظهار نظر مشروط نماید.
افشا ممکن است منافع دستکاری را زائل نماید. طرح هموارسازی می بایست دربر گیرنده تفسیر حسابداری یک واقعه باشد نه خود واقعه. به عبارت دیگر دستکاری سود مسئله شکل و فرم است و مسئله ذات یا وجود آن نیست. در ذیل برخی از تکنیکهای هموارسازی سود مورد بحث و بررسی قرار می گیرد:

۱-۶-۲)دستکاری در درآمد ناویژه۲
یکی از روش های هموارسازی سود انتقال درآمد ناویژه از دوره ای به دوره ای دیگر است. با در نظر گرفتن آگاهی واقعی یا انتظارات از نتایج عملیاتی دو دوره حسابداری، سرعت یا تاخیر در ارسال محصول یا صورتحساب که سبب تسریع یا تاخیر در شناخت درآمد می گردد، ممکن است تا اندازه ای سبب هم سطح سازی سود دو دوره شود. تاثیر انتقال درآمد ناخالص ممکن است بطور خاص در سازمانهای خدماتی که مقدار هزینه مستقیم مرتبط با چنین درآمدهایی بسیار کمتر از شرکت های

تجاری یا تولیدی است، مؤثرتر باشد. در بسیاری موارد میزان تاثیر روی سود ناویژه از این منبع بسیار

ناچیز است، زیرا فقط فعالیت های مالی که مستعد چنین انتقال هایی هستند نسبتاً نزدیک تاریخ بستن حسابها وقوع می یابند. چنانچه سازمان تعداد نسبتاً کمی از ثبت فعالیت درآمد داشته باشد که هر یک در بر دارنده مبلغ قابل توجهی باشد، تاثیر انتقال بین دوره ای درآمد می تواند اساسی باشد.

در مواردی که دریافت وجوه فروش به صورت اقساطی است، چنانچه امکان تعیین اطمینان منطقی از دریافت نهایی درآمد در فروش یا ارائه خدمات وجود نداشته باشد، شناخت درآمد به تعویق می افتد و اما هنگامیکه ابهامی در مورد دریافت نهایی وجود نداشته باشد، شناخت درآمد در زمان فروش صورت می گیرد. این آزادی عمل به مدیریت قدرت انتقال ناویژه را از دوره ای به دوره دیگر می دهد.
در فروش هایی که مبتنی بر پیش دریافت اقساطی است(تحویل کالا مبتنی بر آخرین قسط اس

ت)، شناخت درآمد ناشی از این گونه فروش ها باید تا تحویل کالا به تاخیر بیفتد. اما چنانچه تجربه نشان می دهد که این نوع فروش ها اکثراً منجر به تحویل کالا می شود، شناخت درآمد می تایی و اختیار انتقال درآمد از دوره ای به دوره ای دیگر را دارد.

۲-۶-۲) حسابداری دارائیهای نامشهود و هزینه های انتقالی به سالهای آتی

حسابداری هزینه های انتقالی به سالهای آتی و دارائیهای نامشهود بیانگر محدوده ای است که در آن اصول پذیرفته شده حسابداری لازم را برای تعبیر و تفسیر و شناخت اساسی اقلامی مثل دارائیها(در مقابل هزینه ها)و متعاقب آن استهلاک مربوط به آن را ارائه نموده است.
در اصول پذیرفته شده حسابداری دامنه وسیعی از توصیه ها توسط صاحب نظران جهت حسابداری بهای تمام شده یا هزینه های سازمان وجود دارد. این دامنه از شناخت سریع اقلام بهای تمام شده به عنوان هزینه تا سرمایه ای کردن آنها و نگهداری دائمی آنها در گروه داراییها ادامه می یابد. حالت متوسط آنها یعنی سرمایه ای کردن و حذف سریع آنها احتمالاً پذیرفته تر است.
قابلیت انعطاف مشابهی در استهلاک دارائیهای نامشهود وجود دارد و این احتمالاً بخاطر مشکل تعیین عمرمفید چنین دارائیهایی است. در مباحث حسابداری مرتبط با حسابداری دارائیهای نامشهود، هیچ محدودیتی برای عمرمفید آنها وجود ندارد(مانند سرقفلی، نام های تجاری و; )
یک واحد تجاری در صورتی بهای تمام شده اقلام نامشهود را به عنوان دارائی ثبت می کند که آن را از سایر واحدهای تجاری یا اشخاص تحصیل کرده باشد. مخارج توسعه، نگهداری یا احیای دارائیهای نامشهودی که به گونه ای مشخص قابل شناسایی نیست.

عمرمفید نامعینی دارد یا جزء فعالیت های مداوم واحد تجاری است(مانند سرقفلی)در هنگا

م وقوع به هزینه منظور و از سود کسر می شودو معمولاً کلیه روش های استهلاک سر قفلی مورد انتقاد قرار می گیرند و اختیاری تلقی می شوند، زیرا عمر سرقفلی نامعین بوده و دوره انتفاع آن قابل اندازه گیری نیست.
کمیته رویه های حسابداری انجمن حسابداری آمریکا بیان می دارد که”وقتی شرایط وجود دارایی های نامشهود محدود می گردد، می بایستی به صورت هزینه های سیستماتیک در طول دوره های تخمینی مفید باقیمانده به صورت سودو زیان دوره منظور شود یا اگر چنین هزینه هایی نتیجه اش سبب از شکل انداختن یا به هم ریختگی سود و زیان شود، کاهش بخشی از بهای تمام شده با منظور کردن به مازاد کسب شده انجام گردیده و مانده بهای تمام شده در طول دوره های عمرمفید باقیمانده، هزینه می شود (مارتین میلرو همکاران ، ۱۳۷۱ص. ۲۰۶) .
اقدام مستقیم دیگری به طرف هموارسازی سود ممکن است از طریق هزینه های انتقالی به دوره های آتی انجام پذیرد. اصطلاح”هزینه های انتقالی به دوره های آتی”اغلب برای توصیف پیش پرداخت های بلند مدتی است که مشمول استهلاک و تخصیص قرار می گیرند. این اصطلاح در مورد مخارجی بکار گرفته می شود که در دوره قبل انجام شده، اما به دلیل نقشی که در تولید درآمدهای آتی دارند به عنوان پیش پرداختهای بلند مدت هزینه محسوب و در تراز نامه به عنوان دارائی گزارش می شود. مخارج انتقالی به دوره های آتی را می توان مانده های بدهکار ناشی از مخارجی دانست که در نتیجه بکار گیری اصل تطابق هزینه ها با درآمدها ایجاد و به دلیل داشتن

منافع آتی به عنوان دارایی تلقی و از مجرای ترازنامه به دوره های بعد منتقل می شوند تا به عنوان هزینه با درآمدهای دوره آتی مقابله شوند. هزینه ها مخارج انتقالی به دوره های آتی اغلب دارایی غیر جاری محسوب می شوند، زیرا اثر آنها به چندین دوره آتی سرایت می کند. برخی از حسابداران آن را در گروه دارائی های نامشهود و برخی دیگر در سایر داراییها طبقه بندی م

ی کنند. انتقال هر گونه مخارجی به دوره های آتی را فقط هنگامی می توان توجیح کرد که

یک دارایی یا منافع بالقوه آتی از آن حاصل شود. اگر منافع بالقوه آتی مخارجی مبهم باشد، آن مخارج قابل انتقال به دوره های آتی نخواهد بود و به عنوان هزینه جاری دوره شناسایی شو

د.
برای هموارسازی ممکن است با انباشت اختیاری هزینه های جاری در حساب هزینه های انتقالی به سالهای بعد به همراه مستهلک نمودن چنین هزینه هایی در طول دوره هایی که درآمد بالاوجود دارد انجام گردد همچنین وجود افزایش درآمد، علامتی برای شناخت هزینه های انتقالی به سالهای آتی به عنوان هزینه جاری می باشد تا درآمد افزوده شده را تعدیل نماید.

۳-۶-۲) نحوه برخورد با هزینه ها یا درآمدهای غیر تکراری
اقلام غیر مترقبه یکی از موارد بحث انگیز در حسابداری و یکی از مشکلات گزارشگری سود است. بطور کلی رویدادها و وقایعی که به سود و زیان غیرعادی منجر شود باید از درآمدها و هزینه های عادی تمیز داده شود. طبق استانداردهای پذیرفته شده به منظور جلوگیری از تحریف مبلغ سود مستمر و سوء استفاده از آن، این قبیل رویدادها تنها هنگامی تحت عنوان “اقلام غیر مترقبه”در صورت سود و زیان انعکاس می یابد که به سود یا زیانی منجر شود که ماهیت آن غیرعادی و وقوع آن غیر مکرر باشد. بنابراین یک رویدادهنگامی ماهیتاً غیرعادی است که غیرمتعارف بوده و صریحاً ارتباطی با عملیات معملول و متعارف تجاری نداشته باشد.
امکان برخورد گزینه ای با هزینه ها یا درآمدهای غیرعادی یا غیر تکراری در محاسبه سود ویژه با اضافه کردن یا کسر کردن مستقیم سود انباشته ممکن است به خوبی ارائه کننده فرصت برای هموارسازی سود باشد. بطوراساسی این گزینه ها بخاطر عقاید مختلفی است که در رابطه با ماهیت سود وجود دارد. از یک طرف برخی حسابداران در این نقطه نظر اشتراک دارند که شکل نهایی صورتحساب سود می بایستی نشان دهنده قدرت سود نرمال سازمان باشد، فارغ از

هرگونه معاملات غیرعادی یا غیر تکراری که در طول دوره خاص ممکن است روی دهد، در مقابل، تئوری صورتحساب سود جامع وجود دارد به مفهوم اینکه نتایج کلیه درآمدها و هزینه ها را در طول دوره نشان می دهد. انجمن حسابداری آمریکا در حمایت، اولین مفهوم ارائه شده از صورتحساب

سود را برگزیدند و در توجیه خود، عدم شمول سود ویژه از درآمدها و هزینه های غیرعادی که سبب از بین رفتن اهمیت سود ویژه می شود و نتیجه گیری اشتباه را ممکن است واقع کند، تایید نمودند.

۴-۶-۲) حسابداری ذخیره ها

موارد متعددی دراستفاده از ذخیره برای همسان سازی سود وجود دارد. با اضافه کردن یا کسر کردن ذخیره که در حسابهای سود و زیان جبران می گردد هموارسازی سود انجام می پذیرد.
در دوره های جنگ و بعد از آن، افزایش عظیمی در استفاده از ذخایر وجود داشته است. بخصوص

آنهایی که برای وقایع نامشهود آتی مثل زیانهای احتمالی آتی موجودی ها ایجاد شده بودند. زیان احتمالی بر اثر وقوع یک یا چند رویداد آتی به یک زیان واقعی تبدیل می گردد که ضریب احتمال وقوع این رویدادها ممکن است تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشد. طبق اصول پذیرفته شده حساب

داری، احتمال تبدیل یک زیان احتمالی را به یک زیان واقعی می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد (مارتین میلر و همکاران ۱۳۷۱ص. ۸۴)۳
الف-محتمل(احتمال وقوع وجود دارد)
ب-به نحوه معقول ممکن(معمولاً بین محتمل و غیر محتمل، قرار می گیرد)
ج-غیر محتمل(امکان بسیار کمی برای وقوع وجود دارد)
چنانچه زیان احتمالی تحت عنوان محتمل طبقه بندی شود، لازم است که به عنوان یک هزینه تحقق یافته در تاریخ صورتحساب سود و زیان از سود کسر شود.
استفاده ازذخیر مطالبات مشکوک الوصل بصورت درصدی از فروش یا درصدی از مانده آخر دوره حسابهای دریافتنی یا بر اساس برآورد قدمت سنی اقلام تشکیل دهنده حسابهای دریافتنی بر هموارسازی سود امکان پذیر است. تغییر در درصد ذخیره گیری به افزایش یا کاهش سود کمک می کند. براساس استانداردهای مرتبط با پیشامد های احتمالی، چنانچه در تاریخ صورتهای مالی انتظار نرود واحد تجاری مبلغ کامل حسابهای دریافتنی خود را وصول نماید یک پیشامد احتمالی وجود دارد. تحت چنین شرایطی هزینه تحقق یافته برای زیان احتمالی باید محاسبه و از سود کم شود. به این منظور لازم است که ذخیره بر مبنای برآورد مطالبات مشکوک الوصول در نظر گرفته شود. (همان منبع ص۸۲)۴
تغییر در برآورهای حسابداری مانند استفاده از برآوردهایی نظیر تعیین هزینه استهلاک و هزینه مطالبات مشکوک الوصول نتیجه طبیعی فرآیند حسابداری است که با گذشت زمان و کسب تجر

به و دستیابی به اطلاعات جدید این امکان فراهم می شود تا برآوردها بهبود یابد.
طبق استاندارد حسابداری در اینگونه موارد به نتایج قبلی حسابداری نباید دست زد، بلکه برآورد جدید را باید در دوره جاری و دوره های باقیمانده آن اعمال کرد. به همین دلیل تغییر در برآورد

حسابداری عطف به ماسبق نمی شود و تنها به آینده تسری می یابد.

تجدید نظر در برآوردها نظیر عمرمفید داراییهای استهلاک پذیر، نرخ ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و میزان ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان، اصلاح اشتباه محسوب نمی شود بلکه بعنوان تغییر در برآورد های حسابداری شناسایی می گردد بنابراین برآورد جدید تنها بر صورتهای مالی سال جاری و سال های آتی تاثیر می گذارد و مستلزم ثبت اصلاحی نمی باشد در نتیجه از این تغییربرآورد می توان برای کاهش یا افزایش ذخیره جهت هموارسازی سود استفاده کرد.

۵-۶-۲) حسابداری اموال
وجود داراییهای استهلاک پذیر یکی از قوی ترین و اساسی ترین فرصتها برای هموارسازی سود است در این بخش مواردی که در حسابداری اموال برای هموارسازی سود مناسب است مطرح می گردد.
تحصیل ماشین آلات و تجهیزات(داراییهای بلند مدت)
فقدان تفکیک خاص و کاربردی بین هزینه ها وداراییها، امکان قابل ملاحظه ای را برای هموارسازی سود فراهم کرده است. در دوره بهره برداری از هر یک از اقلام”اموال، ماشین آلات و تجهیزات”عموماً مخارجی برای تامین ونگهداشت، تعویض و بهسازی، گسترش و الحاق این گونه اقلام می شود بطور کلی، آن گروه از مخارج مزبور که منافع حاصل از خدمات دارایی را افزایش نمی دهد و برای حفظ دارایی در وضعیت عادی عملیاتی انجام می گیرد(نظیر تعمیرات روز مره و عادی)در دوره وقوع به عنوان هزینه های جاری ثبت می شود. اما مخارجی که صرف تعویض و بهسازی دارایی می شود و به افزایش ظرفیت یا عمر اقتصادی دارایی و یا بهبود اساسی در کیفیت بازدهی منجر می گردد. چنانچه مبلغ آن با اهمیت باشد به عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و به حساب دارایی مربوط منظور می شود و از مجرای فرآیند استهلاک به عنوان هزینه جاری به دوره های آتی تخصیص می یابد. داشتن منافع آتی ویژگی تمامی مخارجی است که به عنوان مخارج سرمایه ای یا دارایی محسوب می شود.
مخارج جزئی و بی اهمیت جزء هزینه های جاری دوره وقوع محسوب می شود.
تمایز بین مخارج سرمایه ای و جاری می تواند تاثیر با اهمیتی بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد تجاری داشته باشد.
تفکیک هزینه های جاری و سرمایه ای و شناسایی آنها بستگی به نظر مدیریت دارد، لذا در دوره ای که درآمد بالا وجود دارد، برخی اقلام تعمیرات اساسی ممکن است به حساب هزینه های جاری

منظور شود و در دوره ای که وضعیت کمترمساعد است، سرمایه ای تلقی گردد و در طول عمرمفید تخمیتی هزینه شود و به همین طریق نحوه برخورد با هزینه نصب و هزینه هایی مانند آزمایش و راه اندازی نیز ممکن است اجازه جابجایی هزینه ها را بین دو دوره حسابداری بدهد.
تعین مبنا برای نرخ استهلاک

تغییراساسی در مبنای استهلاک ممکن است تغییرات مهمی را در دوره سود ویژه ایجاد کند. بخصوص در دوره هایی که تغییر سریع در فعالیت تجاری یا سطح قیمت وجود داردوبنابراین ثبت

ارزیابی ماشین آلات و اموال بیش از ارزش واقعی و محاسبه استهلاک بر اساس ارزشهای بالاتر ممکن است افزایش اساسی در درآمد ریالی را در دوره های افزایش فعالیت با قیمت های بالاتر جبران کند. همین تاثیر در سود ممکن است با قرار دادن مبنای استهلاک بر اساس ارزش جایگزینی بالاتر، بدون ثبت ارزش ارزیابی در حساب اموال انجام گردد. نتایج مشابه در جهت مخالف با کاهش دادن ارزش ماشین آلات در مقابل سرمایه و متعاقب آن مبنا قراردادن استهلاک بر اساس ارزش اصلاح شده حاصل گردد.
روش های گزینشی برای محاسبه استهلاک دوره ای
استهلاک عبارت است از کاهش تدریجی و مستمر ارزش داراییهای استهلاک پذیر. بهای تمام شده داراییهای استهلاک پذیرمعمولا برمبنای(سیستماتیک ومعقول)طی عمرمفید آن بازیافت می شود. عمرمفید یاعمر اقتصادی، مدت زمانی است که انتظار می رود طی آن دارایی استهلاک پذیری توسط واحد تجاری مورد بهره برداری قرار گیرد.
روش های استهلاک بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری عبارتند از:
۱- روش خط مستقیم۲- روش واحد تولید۳- مجموع ارقام سنوات۴- روش مانده نزولی
در وضعیت های خاص درآمد ناویژه شاخص صحیحی از فعالیت های فیزیکی است و محاسبه استهلاک به درصدی از درآمد ناویژه یا بر اساس ساعات کار ماشین آلات ممکن است سبب شود هزینه استهلاک با میزان استفاده از ماشین آلات تغییر یابد این نوع محاسبه استهلاک برای هموارسازی سود بسیار مفید است.
استفاده از روش آحاد تولید در مقایسه با روش سنتی خط مستقیم تمایل بیشتری به هموارسازی نوسانات سود دارد. از تکنیک های دیگر محاسبه استهلاک که می تواند در هموارسازی سود مفید باشد
روش تسریعی یا روش مجموع ارقام سنوات است. در این روش بخش اعظم بهای تمام شده دارایی های ثابت در سالهای اولیه به هزینه استهلاک منظور می شود و در سالهای آخر عمرمفید کوچکتر می گردد. معمولاً در مواقعی که با خرید ماشین آلات جدید انتظار می رود درآمد سال جاری زیاد و درآمد سالهای آتی کمتر شود استفاده از روش تسریعی برای هموارسازی و هم سطح سازی سود مناسب ترین روش است.

۶-۶-۲) حسابداری موجودی کالا
تکنیک های گزینشی ارزیابی می تواند ارائه کننده روش مهمی برای هموارسازی سود باشد این مسئله با ظهور و پذیرش وسیع روشهای قیمت گذاری اولین صادره از آخرین وارده امکان پذیر شده است وتاثیر استفاده از لایفو به صورت خلاصه ممکن است به عنوان مسبب تطابق درآمد فروش که بر حسب قیمت دوره جاری اظهار شده با بهای تمام شده کالا یا محصولاتی که آن هم با همین روش اظهار شده، بیان شده باشد. این امر با ارزیابی موجودی مواد استفاده نشده یا محصول

فروخته نشده بر حسب قیمت خرید ثابت انجام می شود. آشکارا، تطابق درآمد جاری با هزینه جاری در مقایسه با نتایج فرضیات سنتی تر مانند اولین صادره از اولین وارده (فایفو ) تاثیر پایدارت
بخصوص در مواردی که سازمانها فرایند تولید طولانی تری دارند و از مقادیر قابل توجهی مواد اولیه که نوسان قیمت دارند(بخصوص در دوره هایی که تغییر سطح قیمت سریع است) استفاده می کنند، صادق می باشد. بنظر می رسد که هموارسازی سود بخصوص بخاطر تاثیرات مالیات بر درآمد، بیانگر انگیزش اساسی برای استفاده از لایفو باشد. سایر تکنیک های قیمت گذاری که اخیراً پیشنهاد شده و همان تاثیر کلی را دارند عبارتند از اولین صادره از اولین وارده بعدی و اولین

صادره از گرانترین وارده می باشد.
روش های غیر اساسی تر هموارسازی سود از طریق فرآیند ارزیابی موجودی ها نیز وجود دارند.
این روش ها از طریق تصمیمات عینی مدیریت در رابطه با کاهش ارزش موجودی های غیر قابل فروش، مواد یا کالای تجاری صدمه دیده یا خارج از رده حاصل می شود. زمانبندی اصلاحات برای این گونه موارد ممکن است ایجاد هموارسازی در سود دوره ای نماید. تاثیر ذخیره برای تخمین زیان های احتمالی موجود در آینده از طریق افزایش آن نیز می تواند در هموارسازی سود تاثیر گذار باشد.

۷-۶-۲) مزایای پاداش
این هزینه اختیاری به مقدار زیادی بستگی به سطح سود دارد و به عنوان متغیر کنترل کننده برای ارزیابی اثر بخشی مدل هموارسازی سود استفاده می شود. از آنجایی که میزان پاداش با مقدار سود بستگی مستقیم دارد، در مواقعی که سود شرکت بسیار بالا است، پرداخت پاداش به مقدار زیاد سبب تعدیل سود می گردد و زمانی که سود بسیار پایین است میزان پاداش نیز حداقل خواهد بود بنابراین هزینه پاداش به عنوان متغیری با اهمیت جهت هموارسازی سود تلقی می گردد.

۸-۶-۲)هزینه های تحقیق و توسعه
این هزینه بسیار اختیاری می باشد و معمولاً در اواخر سال می توان هزینه کرد یا سرمایه ای نمود. طبق بیانیه شماره دو، هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی، کلیه هزینه های تحقیق و توسعه مشمول اصول پذیرفته شده حسابداری، در دوره وقوع آن به هزینه منظور می شود مگر ماشین آلات، تجهیزات و تسهیلات تحقیق و توسعه که موارد استفاده دیگری نیز در آینده خواهد داشت. مخارج انجام شده بابت ماشین آلات و تجهیزات و تسهیلاتی که فواید آتی را در بر دارد باید سرمایه ای شود(به حساب دارایی منظور شود)هر چند استهلاک ماشین آلات و تجهیزات و تسهیلات تحقیق و توسعه که مخارج آن به عنوان دارایی در نظر گرفته شده است به هزینه منظور گردد.

لذا علیرغم تاکید روی هزینه ای کردن، هزینه تحقیق و توسعه به مدیریت اختیار تشخیص و انتقال هزینه تحقیق و توسعه به حساب دارایی ها را داده است لذا در سالهایی که درآمد بالا است مدیریت برای تعادل و یا کاهش سود می تواند هزینه تحقیق و توسعه را به حساب هزینه جاری منظور نماید و در صورتی که درآمد پایین است می تواند در صورت وجود شرایط لازم هزینه تحقیق و توسعه را به حساب دارایی منظور نماید اگر چه اخیراً در کشورها ی غربی هزینه تحقیق و توسعه هزینه جاری منظور می شود.
۹-۶-۲) زمانبندی در شناخت هزینه ها
یکی دیگر از ابزار های هموارسازی سود، تسریع یا تأخیر در شناخت و انجام هزینه هاست برخی از هزینه های اختیاری، از جمله هزینه تبلیغات و بازاریابی یا هزینه تعمیر و نگهداری را می توان در سالهای اوج درآمد شناسایی نمود تا سود را کاهش دهد و در سالی که سود وضعیت مناس

۷-۲)انگیزه های هموارسازی سود
الف)افزایش رفاه سهامداران
ب)تسهیل قابلیت پیش بینی سود
ج)افزایش رفاه مدیریت
هر یک از انگیزه های هموارسازی سود در ذیل تشریح می شوند.

۱-۷-۲) افزایش رفاه سهامداران
انگیزه اصلی مدیران ازهموارسازی سود افزایش ارزش سهام شرکت می باشد چون سهامداران حاضرند برای شرکت هایی که دارای سود پایداری هستند بهای بیشتری را بپردازند و در حالت کلی تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در شرکت هایی دارند که سودهای همواری را گزارش می کنند شرکت هایی که سودهای همواری را گزارش می کنند نسبت به شرکت هایی که سودهای پر نوسانی را گزارش می کنند دارای ریسک کمتری هستند.
مدیریت فرض می کند که سهامداران تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای سودهای هموار هستند نشان می دهند، زیرا سودهای هموار نشان دهنده ثبات شرکت است و سودهای پر نوسان دلیلی بر ریسکی بودن عملیات شرکت تلقی می شود.
هموارسازی سود در راستای هدف کاهش عدم اطمینان مربوط به خالص جریان های نقدی مورد انتظار عمل می کند و در نتیجه به صرف ریسک پایین تری در قیمت گذاری دارائی های سرمایه ای می انجاند.
مدیران به این خاطر به هموارسازی سود روی می آورند که معتقدند اگر سودهای همواری را گزارش کنند، نشان از عملکرد خوب آنها دارد و برعکس اگر سودهای پر نوسانی را گزارش کردند نشان از بی ثباتی در شرکت و عملکرد ضعیف آنها دارد.
این نوع استدلال ها از سوی طرفداران فرضیه بازار کارآی سرمایه به باد انتقاد گرفته شد.
طرفداران فرضیه بازار کارایی سرمایه معتقدند که در بازار کارای سرمایه، سهامداران و در کل بازار در مورد رویدادهایی که تاثیری بر جریانات نقدی ندارند، گمراه نخواهند شد، زیرا بازار این توانایی را دارد که دست کاری های سود را تشخیص دهند.

۲-۷-۲) تسهیل قابلیت پیش بینی سود
وقتی که هموارسازی سود وجود داشته باشد، مدیریت و سهامداران می توانند راحت تر برنامه ریزی و بودجه بندی کنند. مدیریت می تواند برای سالهای آتی راحت تر برنامه ریزی کند و سهامداران و سرمایه گذاران در محاسبه بازده سهام و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری خود راحت تر اقدام می کنند. مدیران در صورت وجود سودهای پرنوسان نمی توانند براحتی برای آینده برنامه ریزی و بودجه بندی کنند. سهامداران نیز در مورد سودهای قابل تقسیم و پیش بی

نی قیمت سهام در آینده با مشکل مواجه خواهند شد.
پیش بینی جریان های نقدی آتی با توسل به سودهای هموار متوالی نسبت به سودهای واقعی متوالی که در بر گیرنده اقلام غیر مترقبه هستند برتری دارد.

مدیریت به منظور افزایش توانایی سرمایه گذاران برای پیش بیینی جریان نقدی آتی به هموارسازی سود دست می زنند و وجود هموارسازی سود این امر را تسهیل می کند.

۳-۷-۲)افزایش رفاه مدیریت
یکی از انگیزه هایی که باعث می شود مدیریت دست به هموارسازی سود بزند منافع مدیریت است. در اکثر واحدهای تجاری پاداش مدیریت تابعی از سود است و مدیریت برای دریافت پاداش بیشتر دست به
هموارسازی سود می زند( اسفیلد،۲۰۰۳،ص۷۹) .
یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود که مدیریت دست به هموارسازی سود بزند اینست که مدیریت امنیت شغلی میخواهد. همان طور که قبلاً نیز بیان شد سهامداران در شرکت هایی که دارای سودهای هموار می باشند رغبت بیشتری به سرمایه گذاری نشان می دهند و هم چنین ناپایدار بودن سود را ریسکی بودن شرکت می دانند، بنابراین مدیری که هموارسازی سود نکند احتمال دارد شغل خود را از دست بدهد و بر عکس مدیری که سودهای همواری را گزارش می کند ارزش سهام شرکت را بیشتر می کند و از طرف دیگر سهامداران نیز امنیت شغلی وی را تضمین می کنند.
این موارد به خاطر وجود تضاد منافع بین سهامداران و مدیران اتفاق می افتد چون مدیران دنبال منافع مادی و هم چنین امنیت شغلی هستند و سهامداران هم دنبال افزایش ثروت خود می باشند. در بعضی مواقع منافع مدیران موقعی تضمین می باشد که منافع سهامداران تضمین شده باشد و مدیران انگیزه قوی برای افزایش ثروت سهامداران دارند چون منافع خود در گرو افزایش رفاه سهامداران است. پس مدیران دست به هموارسازی سود و افزایش رفاه سهامداران میزنند نه به خاطر این موضوع که ثروت آنها زیاد می شود بلکه به این خاطر که منافع خود تضمین می شود. مخصوصاً زمانی که این رویداد رخ می دهد که حقوق و مزایای مدیران تابعی از افزایش ثروت سهامداران باشد. در این حالت مدیران با انگیزه ی بیشتری دست به هموارسازی سود خواهند زد.
بر مبنای فرضیه حداکثر سازی پاداش و حق الزحمه مدیریت در شرایطی که بین حق الزحمه و پاداش مدیریت با ارقام سود حسابداری رابطه وجود دارد، مدیریت آن دسته از روش های حسابداری را انتخاب می کند که هموارسازی سود را در پی داشته باشد و اگر حق الزحمه و پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری باشد در این حالت هموارسازی سود وجود دارد و بیشتر از حالتی

که سود حسابداری بر مبنای حق الزحمه و پاداش مدیران نیست.

۸-۲) روش های مطالعه هموارسازی سود
سه روش ممکن را برای شناسایی رفتار هموارسازی سود وجود دارد
الف)تحقیق مستقیم از مدیران به روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه

ب)تحقیق از افراد مستقل حرفه ای
ج)آزمون اطلاعات پس رویدادی

برای آزمون اطلاعات پس رویدادی مدل های زیر مورد استفاده قرار می گیرد.
۱)مدلهای سنتی
۲)مدل ایمهاف
۳)مدل ایکل

۱-۸-۲) مدل سنتی
در این مدل فرض می شود که سود هنگامی هموار شده است که نوسان پذیری سود براساس یک مدل مورد انتظار کاهش داده شود. مدل سنتی به صورت ET=ET-1بیان می شود. پژوهشگران معمولاً از مدل های خطی روند زمانی نظیر مدل باکس-جنکیس استفاده کرده اند. وجه مشترک همه مدلهای مورد انتظار اینست که تمامی آنها سود هر دوره E را تابعی از زمان با یک نرخ رشد ثابت و یا سایر پارامترهای گزینشی فرض می کنند.

۱) y t=yt-1+(yt-1-yt-2)
۲) y t=yt-1+(yt-1-yt-2)+(yt-2-yt-3)+(yt-3-yt-4)
۳) y t=yt-1(1- R t-1)
۴) y t= yt-1(1- R t-1+R t-2+yR t-3)
یاد آوری میشود که ضرایب و وyگزینشی هستند نماد سود مورد انتظار وR t متوسط نرخ رشد در صنعت است ولی این مدل یک سری مشکلاتی دارد. ایکل معتقد است که تحقیقات انجام شده بر مبنای این چهارچوب نظری مشکلاتی ذاتی و متعددی دارند. اولین مشکل این است که بایستی برای آزمون، یک مدل مورد انتظار تهیه کنیم که در واقع کاری پیچیده و ذهنی است. زیرا

ممکن است مدل مورد انتظار نتواند فرایند ایجاد و سری زمانی سود را به نحو مطلوب و قابل قبول توصیف نماید.
دومین نقطه ضعف مدل سنتی این است که آزمون، فقط یک متغیرهموارسازی، برای جریان سودهای هموارشده، در یک زمان معینی ممکن است به نتایج متعصبانه ای منجر شود. زیرا ممکن است یک شرکت در آن واحد از چندین متغیرهموارسازی استفاده کرده باشد. از نقاط ضعف دیگر مدل های سنتی اینست که فقط برای یک دوره زمانی هموارسازی را بررسی می کند و بایستی برای آزمون یک سری زمانی بررسی شود و این ضعف در مدل ایمهاف بر طرف شد.

۲-۸-۲)مدل ایمهاف
ایکل معتقد است که ایمهاف اولین محققی است که مدعی شده سودهای هم

وارشده می تواند تابعی از یک متغیر مستقل دیگری غیر از آنچه تا آن زمان عنوان شده بوده باشد خود ایمهاف از متغیر مستقل فروش به عنوان جایگزینی مناسب استفاده کرد. در مدل ایمهاف ابتدا سود و فروش به عنوان متغییر در یک رابطه رگرسیون زمانی به شکل زیر قرار می گیرند.
(زمان)+=سود
(زمان)+ =فروش
سپس تغییر پذیری برای هر گرسیون بر مبنای اندازه R2 تعریف می شود. در نهایت به منظور تشخیص رفتار هموارسازی سود برای یک شرکت معین دو معیار تعریف می شود:
۱-هموارسازی سود زمانی واقع می شود که یک جریان هموار سود وجود دارد و در همان زمان رابطه ای ضعیف بین فروش و سود برقرار است و یا
۲-یک جریان هموار سود وجود دارد، در حالی که جریان فروش ناهمواری مشاهده می شود.
این روش نیز ضعف هایی داشت که بیشتر آنها را ایکل بیان کرد که در زیر آمده است.

۳-۸-۲) مدل ایکل
ایکل انتقاداتی را که بر مدل ایمهاف وارد می کندکه به شرح زیر می باشد:
اولین مشکل مدل ایمهاف اینست که تعریف جامع و روشنی از هموارسازی را ارائه نمی کند. دومین مشکل مدل ایمهاف در میزان اعتماد او به عنوان یک معیار اندازه گیری تغییر پذیری است. در مدل ایکل این نقاط ضعف رفع شده است. چهار چوب نظری مدل ایکل موسسه هموارساز را به عنوان واحدی تعریف می کند که چندین متغیر حسابداری را به گونه ای بکار م

ی گیرد که برآیند تاثیرات آنها نوسان پذیری سود را به حداقل برساند یکی از نقاط ضعف مدل های سنتی استفاده از یک متغبر برای هموارسازی می باشد در حالی که در مدل ایکل از چنیدین متغیر استفاده شده است و یکی از نقاط ضعف مدلهای سنتی بررسی هموارسازی در یک دوره می باشد که این ضعف نیز در مدل ایکل رفع شده است چون مدل ایکل چندین دوره را بررسی می کند. مدل ایکل بر اساس چهار پیش فرض طراحی شده است که بهصورت روابط جبری زیرنشان داده می شود:

به طوری که:
۱) I=S-(VC%×S)-FC+X
I= S-(VC%× S)- FC+ X
ثابت است ۲)VC%
۳)FCt FCt-1

۴)COV( S, FC)=0
I:سود
S:فروش
VC%:درصد هزینه های متغیر به فروش
FC:هزینه های ثابت
X:میزان دستکاری عمومی مدیریت در سود
It=It-It-1
St=St-St-1
FCt=FCt-FCt-1
Xt=Xt-Xt-1
با توجه به فرضیاتی که گفته شد موارد زیر اثبات می شود:
هر گاه شاخص ایکل کوچکتر از ۱ باشد یعنی۱>CVI/CVS آنگاه هموارسازی سود رخ داده است.
به طوری که:
ضریب تغییرات برای نوسان در سری زمانی سود=CVI
ضریب تغییرات برای نوسان در سری زمانی فروش= CVS
اگر هموارسازی تصنعی سود وجود داشته باشد آنگاه مقدار X در رابطه(۱)برابر صفر در نظر گرفته
می شود، پس:
۱) =S-(VC%×S)-FC
چون Xبرابر صفر است پس X نیز برابرصفر بوده و رابطه نیز صادق است:
۲) I=S-(VC%×S)-FC
آنگاه داریم:
Var (I)=Var[S-(VC%×S)-FC]
=Var[(1-VC%)S-FC]
=(۱-VC%)^2 VarS+Var(FC)-2(1-VC%)COV(S,FC)
با توجه به اینکه
COV(S,FC)=0
پس داریم

(۱-VC%)^2 VarS+Var(FC) Var (I)=
با عنایت به اینکه ((Var(I)) )/(I ) CV(I)=
بنابراین
۳) CV(I)=((1-VC%)^2 VarS+Var(FC))/((1-VC%)S -(FC) )
همچنین داریم

CVS=(Var(S))/(S )=(Var(S))/(S )×(۱-VC)/(1-VC)
۴) CVS=((1-VC%)^2 VarS)/((1-VC%)S )
حالت اول:اگرFC=0 باشد آنگاه از مقایسه رابطه ۳و۴داریم:
CV(I)/( CV(S))=1
۵)CV(I)= CV(S)
حالت دوم:اگر۰< FC باشد انگاه از مقایسه رابطه ۳و۴ داریم:
CV(I)/( CV(S))>1 6)CV(I)> CV(S)
لذا از رابطه(۵)و(۶) می توان نتیجه گرفت که هر گاه هموارسازی تصنعی سود وجود نداشته باشد (میزانX=0باشد)باید CV(I)/( CV(S))>1 باشد.
و این بدان معنی است که اگر CV(I)/( CV(S))<1 باشد سود هموار شده است در این تحقیق نیز از مدل ایکل برای بررسی هموارسازی سود استفاده شده است.
مزایای اصلی شاخص ایکل به صورت زیر می باشد:
۱)شاخص ایکل وضعیت هموارسازی سود را بدون نیاز به پیش بینی سود، استفاده از مدل های مورد انتظار و قضاوت های ذهنی مشخص می نماید.
۲)شاخص ایکل به طور همزمان چندین متغیرهموارسازی را اندازه گیری می کند، در حالیکه در مدلهای قبلی از متغیرهموارسازی استفاده شد.
۳)شاخص ایکل با استفاده از مقایسه تغییر پذیری سود با تغییر پذیری فروش هموارسازی واقعی و طبیعی را از هموارسازی مصنوعی تفکیک می کند (بدری، ۱۳۷۸،ص۱۲۶)۱

۹-۲) فرضیه بازارکارا
تعاریف زیادی از بازار کارای سرمایه صورت گرفته است که در زیر به چند مورد از آنها اشاره شده است:
در یک بازار کارا قیمت ها بطور کامل اطلاعات موجود را منعکس می کنند (فاما، ۱۹۹۲،ص۵۶)۲
بازار اوراق بهادار با توجه به یک سیستم اطلاعاتی کارا است اگر و فقط اگر قیمت های اوراق بهادار به نحوه ای عمل کنند که تمام افراد از آن سیستم اطلاعاتی آگاهانه داشته باشند. تعریف کارایی بازار از نظر بیور بر کارایی بازار اطلاعات اوراق بهادار تمرکز می کنند.
ولی عمده صاحب نظران بر این تعریف اتفاق نظر دارند که بازار اوراق بهاداری که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده از طریق مکانیزم حساس و کارا عکس العمل نشان می دهند تا باعث شوند که قیمت های بازار آن چه را که درباره اقدامات احتمالی شرکت هایی که ا

وراق بهادار آنها معامله می شود بطور کامل و تقریباً بلافاصله منعکس شود.
به طور کلی فرضیه کارایی بازار سرمایه، همان فرضیه تعادل رقابتی است که برای بازار دارائی مورد استفاده قرار می گیرد (نمازی، ۱۳۷۵،ص۱۸۹)۳
یکی از مهم ترین جنبه های فرضیه تعادل رقابتی، مزایای رقابتی

ریکادین است که در آن، مزایای رقابتی شامل تفاوت بهره وری در بین تولید کنندگان می باشد. در بازار سرمایه، مزایای رقابتی تفاوت در میزان اطلاعاتی است که هر یک از سرمایه گذاران دارا می باشند.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.