پاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی

توجه فرمایید.

۱-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی

قرار داده شده است

۲-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

۳-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی ۱۲ ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

۴-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

۵-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پاورپوینت کامل تعلیم و تربیت از منظر توماس آکویناس و بررسی علمی مبانی فلسفی و پیامدهای آموزشی :

اسلاید ۱ :

زندگینامه توماس آکویناس

توماس آکویناس که نام صحیحش توماس آکوئینی است، اواخر سال ۱۲۲۴ یا اوایل سال ۱۲۲۵میلادی در قلعه روکاسکا در منطقه اکینیو در نزدیکی شهر ناپل، در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. پدرش فئودال منطقه اکینو بود و توماس را که کوچکترین فرزندش بود، در پنج سالگی به دیر فرستاد، به امید آنکه روزی رئیس آن دیر شود. توماس در آن دیر که ”مونته کاسینو“ نام داشت، به عنوان طلبه به تحصیل پرداخت تا در آینده راهب گردد. در سال ۱۲۳۹ میلادی برای ادامه تحصیلات به دانشگاه ناپل رفت و در آنجا فنون یا هنرهای هفتگانه را فرا گرفت. در سال ۱۳۳۴ میلادی به فرقه رهبانی- دومینیکی پیوست. این عمل او با مخالفت شدید خانواده اش مواجه شد. برادرانش برای جلوگیری از پیوستن او به این فرقه حتی یکسال او را زندانی کردند، ولی توماس از عقیده اش برنگشت و پس از آزادی، به این فرقه ملحق شد. دومینیکیان او را به پاریس فرستادند. توماس، در دانشگاه این شهر نزد آلبرت کبیر به تحصیل پرداخت و همراه او در سال ۱۲۴۸ میلادی به دانشگاه تازه تاسیس شده کلن رفت.

اسلاید ۲ :

}در سال ۱۲۵۲ میلادی، آلبرت کبیر با اعلام اینکه مطلب بیشتری نمی تواند به توماس بیاموزد، وی را برای ادامه تحصیلات به پاریس فرستاد و توماس در دانشگاه شهر پاریس به تحصیل و تدریس پرداخت. در سالهای ۵۴ ـ ۱۲۵۲ میلادی، در رابطه با تفسیر کتاب مقدس، مدتی آموزش دید و طی سالهای ۱۲۵۶ ـ ۱۲۵۴ میلادی، کتاب «جمل پطروس لو مباردوس» را تفسیر و تدریس کرد. توماس آکویناس در سال ۱۲۵۶ میلادی با اتمام تحصیلاتش، درجه استادی در الهیات را از دانشگاه پاریس اخذ کرد و یکی از دو کرسی اختصاص داده شده به دومینیکیان را به دست آورده و استاد علم کلام در دانشگاه پاریس شد. وی پس از سه سال به ایتالیا بازگشت و طی سالهای ۱۲۵۹ تا ۱۲۶۸ میلادی در حوزه های علمیه و دربار پاپ در شهرهای انانیی، ارویتو، رم و ویتربو به تدریس و تحقیق پرداخت. وی در این سالها ارتباط نزدیکی با دربار پاپ داشت و در سازمان دادن و تدوین دروس مدارس دومینیکی بسیار کوشید.

}در سالهای ۱۲۶۸ تا ۱۲۷۲ میلادی در پاریس اقامت گزید و پس از آن به ناپل بازگشت. او در اواخر سال ۱۲۷۳ میلادی تدریس و تحقیق و تالیف را کنار گذاشت و در سال ۱۲۷۴ میلادی هنگامی که به شهر لیون، برای شرکت در شورای عام کلیسای کاتولیک، سفر می کرد، در یک دیر در گذشت. توماس مهمترین فیلسوف فلسفه مسیحی است که در فلسفه بعد از خود تاثیری بسیار زیاد گذاشت. مهمترین اثر او «جامع علم کلام» نام دارد.

اسلاید ۳ :

آرمانهای آکویناس

}قدیس توماس آکویناس ( ۱۲۲۵-۱۲۷ م.) اصول عقاید و ترتیب کاتولیک را به طور کامل تنظیم کرد. فلسفه او تلفیقی از معلومات قرون میانه به بار آورد و قلمروهای عقل و ایمان، علوم والهیات و طبیعت و ماوراءالطبیعه را متحد کرد.

}نفوذ آکویناس، ممکن  است این پرسش پیش آید که چرا نفوذ کارهای آکویناس، تا این اندازه با دوام بوده است و چرا این تأثیر شدید را بر عصر حاضر داشته است؟

}نخست برای اینکه آکویناس، دلباخته رسم معمول نشد، بلکه آزادانه از منبع نیروها: عقلی خود استفاده کرد. ذهن او بحق جامع بود و کمتر کسی در انتظام و ثبات منطقی مشاهدات فلسفی بر او پیشی گرفته بود.

}دوم، آکویناس جهانی را مجسم می کرد که در آن برای هر مرتبه و آفریده ای وظیفه ای تعیین شده بود. وظیفه بشر این بود که عقل خود را به کار ببرد و خدا را ستایش کند. زندگی در مرتبه پایین تر به وسیله خدا که بر تمام اجزای عالم حکومت  می کند، دارای معنا می گردید.

}سوم، فلسفه آکویناس مخالف اصل مکانیکی بود و می گفت جهان را قضاوقدر یا وجوب اداره نمی کند، بلکه جهان آیت جلال خداست وهیچ امری بدون دخالت او واقع نمی گردد.

}چهارم، آکویناس رهبری کلیسا را قبول داشت. او نگرانی عجیبی را احساس می کرد و اعتقاد داشت که بی کلیسا به دست آوردن رستگاری ممکن نیست. بشر امروزی ممکن است استقلال وفردگرایی بیشتری داشته باشد؛ ولی در موقع بحران به پناهگاه مراسم دینی روی می آورد.

اسلاید ۴ :

}بعلاوه آکویناس فلسفه خود را براساس صریح علمی بنا نهاد. نظر او با نظر دانشمندان سده دوازدهم یکی نبود؛ زیرا به دست یافتن بر علم از راه تجربه عقیده نداشت. او هم مانند ارسطو عقیده داشت که هدف اصلی علم « تشریح طبیعت است، نه تسلط بر آن» از این رو آکویناس فلسفه خود را بر اساس تجربه حسی بنا نهاد و گفت راه حقیقت از جزئی به کلی و از خصوصی به عمومی می پیوند؛ بنابراین ما با اندیشه های فلزی شروع  نمی کنیم.، بلکه با واقعیاتی آغاز می کنیم که از راه آزمایش حسی به دست آمده اند.

}فناناپذیری. به نظر آکویناس، روح انسانی حقیقتاً فناناپذیر بود. آکویناس به طور کلی بحثهای الهیون پیشین را تکرار می کرد؛ ولی بحث مفیدی هم بدان اضافه کرده بود که مربوط به میل بشری بود. او مدعی بود که تمام ما خواستار این هستیم که هستی تنها محدود به این زندگی نباشد و طبعاً خواهان فناناپذیری هستیم. خدا هم که خیر است امید ما را ناامید نمی کند و رستاخیز را برای ما ممکن می سازد. رستاخیز به معنای این است که روح پس از مرگ باز هم صورت جسمانی به خود بگیرد.

}چون بشر دارای نفس است، آفریده ای عاقل است. درباره این پرسش که آیا بدن برتر از نفس است؟ آکویناس پاسخ منفی می دهد؛ زیرا عقیده دارد که نفس حاکم بر جسم است. او هم مانند قدیس آگوستینوس در این نکته پا فشاری می کند که روح تجلی نمی کند، بلکه خدا آن را می آفریند. آکویناس می پندارد که هر ذاتی از هیولا و صورت ترکیب شده است. برخی از فیلسوفان پیر و قدیس فرانسیس توضیح داده بودند که بشر ممکن است دارای چند صورت باشد؛ ولی آکویناس گفت بشر فقط یک صورت دارد.

}فرشتگان از بشر برترند؛ زیرا صورت محض دارند، در حالی که بشر از هیولا و صورت ترکیب یافته است. باید به خاطر داشته باشیم که هیولا مظهر قوه و صورت نماینده فعلیت است.

}

اسلاید ۵ :

}وجود خدا. یک اصل اساسی در فلسفه آکویناس دلیل او درباره وجود خداست او برای اثبات استدلال خود پنج دلیل می آورد. نخستین آنها وابسته به ماهیت حرکت است. او می گوید چنین به نظر می رسد که چیزهایی را که ما آنها را در حرکت می بینیم، خود به حرکت نمی کنند؛ « برای توجیه حرکت ما به یک محرک نخستین نیازمندیم و آن خداست.»

}دلیل دوم مربوط به ماهیت علیت است. در این عالم هیچ چیز علت خود نیست، ما به رابطی میان علت و معلول نیازمندیم، چون نمی توانیم در رشته علتها تا بی نهایت به عقب باز گردیم؛ « بنابراین ذهن ما به علت نخستین می رسد که آن خداست».

}دلیل سوم متکی بر ماهیت وجوب و امکان است. آکویناس بر این عقیده است که امکان مستقل نیست، بلکه وابسته به چیزی است که آن چیز وجود است. ما باید وجودی را فرض کنیم که وجودش در خودش باشد و این وجود واجب الوجب یعنی خداست.

}دلیل چهارم مبنی بر ماهیت سلسله مراتب است. ما سلسله مراتبی در میان اشیا مشاهده می کنیم که مرتبه های نسبی مستلزم مرتبه های مطلقند. عالی ترین مرتبه، علت موجودات پایین تر است و آن عالی ترین اصل خداست.

}دلیل پنجم به غایات الهی تکیه دارد. در جهان نظمی مکانیکی به چشم نمی خورد، بلکه جهان را نظامی غایی است و این را به تصادف نمی توان نسبت داد.

}« جهان منظر اراده الهی است و باید منشأ آن را از خدا دانست».

}

اسلاید ۶ :

}بر حسب نظر آکویناس، خدا منشأ کمال مطلق، هستی مطلق و حقیقت مطلق است. خدا جهان را آفریده است تا کمال خود را متجلی سازد. شری که ما می بینیم، فقط ظاهری است خیر از راه شر پیروز می شود و جهان جلوه های رنگارنگ به خود می گیرد.

}تذکر ارتباط بین عقل و ایمان از نظر آکویناس جالب توجه به نظر می رسد. او می گوید عقل می تواند به ما بگوید خدا وجود دارد؛ ولی نمی تواند وجود رستاخیز بدن و کفاره دادن مسیح را اثبات کند. همچنین عقل از برافکندن اصول اساسی مسیحیت که از خود عقل برترند، ناتوان است. آکویناس علوم را به سه بخش می کند: طبیعی مابعدالطبیعی و ریاضی. او علم مابعدالطبیعه را مهمترین علم می داند.

}لوازم تربیتی. آکویناس عقیده دارد که وظیفه علم بررسی اصول اولیه است. کسانی که تحت تأثیر وی واقع شده اند به اصول کلی بیشتر از واقعیتهای جزئی توجه کرده اند.

}آرای مذهبی آکویناس اشاره های روشنی برای تربیت اخلاقی در بردارد. به نظر او مهمترین فضلیت احسان است که نه تنها عبارت از بخشش کریمانه به فقیران است، بلکه محبت به همسایه را هم شامل می شود و درهر حال عالی ترین وجه محبت اخلاص به خداست.

}

اسلاید ۷ :

}آکویناس مانند قدیس آگوستینوس علیه بدعتگذاران جهاد می کند و می گوید کلیسا باید ایشان را به دین بازگرداند و اگر در خطای خود اصرار ورزیدند، آنان را تکفیر کند و در صورت لزوم به قتل برساند.

}آکویناس به طور کلی طرفدار نظام پدر سالاری قرون میانه بود و می گفت پدر رئیس خانواده است و زنان باید از شوهران خود اطاعت کنند به نظر او خانواده اساس کشور است؛ بنابراین اگر خانواده متزلزل شود، هرج و مرج اجتماعی اجتناب ناپذیر است. در مدرسه نیز معلم باید همان اقتداری را نسبت به شاگردان خود داشته باشد که پدر در خانواده دارد.

}ملاحضات اجتماعی. مخالفت آکویناس با طلاق و تنظیم خانواده برای زمانهای آینده اهمیت داشت. کلیسای کاتولیک هنوز هم نسبت به نظر او در این موضوعها وفادار مانده است. خانواده در نظر آکویناس واحدی غیر قابل تجزیه است.او گمان می کرد که طلاق احکام خدا و مسیح را نقض می کند و از لحاظ اجتماعی موجب متلاشی شدن تمدن می شود. همچنین تنظیم خانواده موجب زیان فرد و جامعه می شود و برخلاف قانونهای اخلاقی است.به نظر آکویناس تجرد بهترین وضع بشر است و زندگی زناشویی در درجه دوم قرار دارد. علاوه بر این باید از وسوسه ها و شهوات جسمانی پرهیز کرد. تنها بشر موجب تمام گناهان است و شیطان را گناهی نیست؛ ولی روی هم رفته زهد آکویناس از مصلحان پیرایشگر نیوانگلند کمتر بود.

}

اسلاید ۸ :

}آکویناس در فلسفه اجتماعی خود بر جنبه اخلاقی کشور دارای تأکید می کند و می گوید این وظیفه فرمانرواست که یکپارچگی شهروندان را حفظ کند. او با سیاست قدرت نمایی مخالف است و بهترین واحد سیاسی را کشور کوچکی می داند که فرمانروای آن پرهیز کار باشد، از جنگ اجتناب کند و خود نمونه ای برای اتباع کشور خویش باشد.

}این آرا اساساً با فلسفه ماکیاولی و هابس اختلاف دارد. هابس معتقد است که قدرت فی حد ذاته هدف است و وصول به هدف وسائل را توجیه می کند و دستورهای اخلاقی نمی توانند بر روابط اجتماعی فرمانروا باشند. در هر حال، آکویناس معتقد است که اخلاق باید بر تمام روابط حکومت کند و بشر هیچ گاه نمی توانند به اصول اخلاقی پشت پا بزند.

}آرای مذهبی. آکویناس از هر لحاظ فرزند وفادار کلیسا بود . او قدرت مطلق پاپ با قبول داشت و مراسم دینی را لازم می شمرد و می گفت در صورتی که بشر بخواهد رستگاری برسد، باید تمام مراسم دینی را از قبیل تعمید، ایمان، عشای ربانی، توبه، تدهین نهایی، تقدیس وعروسی ضروری بدانند. مراسم دینی بخشی از فیض الهی است که بین طبیعت وخدا، و بشر وماوراءالطبیعه ارتباط برقرار می کند. عقل نمی تواند ویژگیهای اساسی آنها را تشریح کند. تنها ایمان می تواند آنها را بفهمد.

}

اسلاید ۹ :

تاریخچه برهان وجوب و امکان

}این برهان در بستر فلسفه اسلامى شکل گرفت و از طریق ترجمه آثار فیلسوفان و متفکران اسلامى، به خصوص ابن سینا، غزالى و ابن رشد، به عالم مسیحى وارد و به ویژه در آثار توماس آکویناس ظاهر شد.

}برخى از متفکران بین برهان جهان شناختى و برهان وجوب و امکان، تفاوتى نگذاشته تاریخچه آن را به ارسطو و افلاطون برگردانده اند.(۲۱) در حالى که برهان وجوب و امکان همان گونه که در غرب هم برخى بدان توجه کرده اند، نوع خاصى از براهین جهان شناختى است و میان آن دو عموم و خصوصِ مطلق است، نه تساوى.(۲۲)

}برهان حرکت ارسطو، نوع دیگرى از براهین جهان شناختى است که بسیار پیش از برهان وجوب و امکان طرح شد. در حالى که اولین گزارش از برهان وجوب و امکان در آثار توماس آکویناس دیده مى شود. وى پس از خدشه در برهان وجودشناختى آنسلم، به براهینى روى آورد که در آنها از تحلیل مفهومى براى اثبات خدا اثرى نبود، بلکه اساس استدلال وى بر واقعیت هستى و یا جلوه هاى خاصى از آن قرار گرفت.

}آکویناس، پنج استدلال پیش رو نهاد که بعدها به پنج راه (Five.Ways)شهرت یافت; سه فقره از آنها در شمار براهین جهان شناختى است : برهان حرکت، برهان معلولیّت، برهان امکان.

اسلاید ۱۰ :

}بى تردید آکویناس از فلاسفه اسلامى، به خصوص آراى ابن رشد، متأثّر بوده است. از این رو مى توان او را در برهان وجوب و امکان، و حتّى برهان معلولیّت، وام دار فلاسفه اسلامى دانست.(۲۳) سپس از زبان و قلم وى، برهان یاد شده به جهان مسیحى راه یافت.

}در درون فلسفه اسلامى، در آثار کندى که جزء اولین گروه از فیلسوفان اسلامى است، سخن از برهان وجوب و امکان دیده نمى شود; ولى در آثار فارابى که یکى از برجسته ترین فلاسفه مشایى در جهان اسلام است، زمینه سازى و تمهید آن برهان به چشم مى خورد. سرانجام این ابن سینا بود که برهان وجوب و امکان را به صورت جامع سر و سامان داد. ابن رشد، ضمن اعتراف به پیش گامى ابن سینا در این پرداخت، مى گوید او در تنظیم آن متأثّر از نگرش علماى کلام بوده است، ولى توضیح نمى دهد که آن متکلمان چه کسانى اند. به نظر مى رسد بى اعتقادى ابن رشد به این برهان که بدان اشاره خواهد شد، اساس انتساب آن به نحله هاى کلامى است، و چندان پایه و اساس تاریخى ندارد.

}البته تأثیر برهان وجوب و امکان بر متکلمان متأخّر چنان است که اغلب آنان در باب اثبات وجود خدا بدان روى مى آورند.

}

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.