فایل ورد کامل مقاله ساختار سیاسی در روزنامه‌های کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تحلیل علمی مطالب و موضوعات منتشره


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله ساختار سیاسی در روزنامه‌های کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تحلیل علمی مطالب و موضوعات منتشره دارای ۲۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله ساختار سیاسی در روزنامه‌های کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تحلیل علمی مطالب و موضوعات منتشره  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله ساختار سیاسی در روزنامه‌های کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تحلیل علمی مطالب و موضوعات منتشره،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله ساختار سیاسی در روزنامه‌های کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تحلیل علمی مطالب و موضوعات منتشره :

بررسی ساختار سیاسی در روزنامه کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ و تجزیه و تحلیل مطالب و موضوعات موجود در آنها

عنوان
فصل اول- کلیات
پیشگفتار
مقدمه
تاریخچه مطالعاتی
طرح موضوع
چارچوب نظری: تالک

وت
پارسونز
فرضیات و پرسشهای تحقیقاتی
اهداف تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
تعریف اصطلاحات تحقیق
فصل دوم

مرور متون مطالعاتی
خبر و تعریف آن
سبک های خبر نویسی
سه ضابطه خبر
نقدی به حقوق بشر
تاریخ روند آزادی مطبوعات
سوابق سانسور
پیدایی روزنامه در جهان غرب
انتشار روزنامه
دموکراسی و فضای باز سیاسی
تشکیلات صنفی و استقلال حرفه ای
جامعه مدنی
نقش دولت و جامعه مدنی در فرایند توسعه
دیدگاههای سنتی درباره نقش دولتو جامعه مدنی در توسعه
جامعه مدنی و روابط آن با جامعه سیاسی
تحولات توسعه ملی به سوی یک چارچوب نظری جایگزین
دیدگاه چند جامعه شناس در ارتباط با وسایل ارتباطی:
فردیناند تونیس
دیوید رایزمن
مارشال مک لوهان
تعریف فرهنگ
لزوم تحقیق در تعاریف فرهنگ
تعاریف فرهنگ از دیدگاه دایرهالمعارفهای مشهور جهان
فرهنگ از دیدگاه آنتونی گیرتز

عناصر فرهنگ
جامعه مدنی و مطبوعات
تحولات روزنامه نگاری در کشور های در حال توسعه
تاسیس اولین چاپخانه و روزنامه در ایران
تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی
مسائل اجتماعی مطبوعات ایران

مطبوعات ایران در قرن بیستم
طبقه بندی روزنامه ها بر حسب جناح
تعریف جناح و جناح بندی
آغاز فصلی نوین در تاریخ مطبوعات ایران
گامی در تحدید آزادی مطبوعات در حاشیه طرح پیشنهادی مرکز
پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره قانون مطبوعات
پیش نویس یک طرح موقت ارائه شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس
پیش نویس طرح اصلاح قانون مطبوعات
روزنامه کیهان
روزنامه سلام
فصل سوم
جامعه آماری
شیوه نمونه گیری
ابزارهای اندازه گیری
روش جمع آوری اطلاعات
آزمون مجذور کی x
تعریف تحلیل محتوا
روش تحقیق
تحلیل محتوا، تحقیق درباره تاثیر ارتباط جمعی
شاخص ها و مراحل روش تحلیل محتوا
طرح
واحد بندی
نمونه گیری

رمز دهی (کد گذاری)
استخراج نهایی نتایج
معتبر سازی
نقاط قوت تحلیل محتوا
شرط انتظام
موضوع عینیت و کیفیت
تعریف مقوله های تحقیق
فصل چهارم
ارائه و تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم
استنتاج
نتایج تحقیق
توصیه و پیشنهادات
ضمائم: جداول
جدول شماره ۱ حلقه یک
(روزنامه های درجه اول تاثیرگذار و توقیف شده)
جدول شماره ۲ حلقه دو.
(روزنامه های درجه دو تاثیر گذار و توقیف شده)
جدول شماره ۳
(هفته نامه های توقیف شده)

پیشگفتار:
به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازه‌ای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.
افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.
دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.

ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:
«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سی

استهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.
سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.
از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت می‌بخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای

دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.
این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا می‌شود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و

هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.

مقدمه:
امروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را می‌گذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.
ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است. خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار می‌گیرد.

تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال ۱۳۷۷ می باشد.
روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه نا

ظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.

بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.
پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.
در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:
فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی می‌پردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، می‌پردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.
فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.

پیشینه پژوهش
در تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامه‌های جامعه، خرداد و صبح امروز با تاکید بر جانشین روزنامه‌ها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت که سه روزنامه مورد بررسی (۷/۷۲ درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (۵/۳۹ درصد) اختصاص دارد.

مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتل‌های زنجیره‌ای بوده است و مدیر کل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشته‌اند (۵/۴۵ درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (۶/۳۳ درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.
در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز ۵۹۷ ( ۵/۴۵ درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با ۳۲۷ ( ۸/۲۴ درصد) در رتبه دوم اهمیت

و مطالب مخالف با ۲۰۹ (۸/۱۵ درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با ۵۱۲ (۸/۳۸ درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با ۱۸۰ (۶/۱۳درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.
در زمینه استفاده از عکس از مجموع ۱۳۲۰ مطلب سیاسی ۱۱۹۶ ( ۶/۸۸ درصد) فاقد عکس بوده اند. در صورتی که عکس مکمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می کند. می تواند خود گویای خبر باشد.
در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با ۵۱ ( ۲/۳۴ درصد)، قتل های زنجیره ای با ۴۰ ( ۸/۲۶ درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با ۱۹ ( ۸/۱۲ درصد) اختصاص دارد.
تحقیق دیگری که توسط دکتر مسعود حاجی‌زاده میمندی صورت گرفته است۱۰ روزنامه در سال ۱۳۷۷ مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، کار و کارگر، کیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامه‌ها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب کرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است. موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی کشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه کمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد کمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران کمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد کمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کار و کارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامه‌ها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن کمتر از همه سیاسی بوده است. کار و کارگر بیش از همه و رسالت

کمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقاله‌ها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری کمتر از همه سیاسی، کار وفرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه اجتماعی و کیهان بیش از همه و جهان اسلام کمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عکس‌های خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه جهان اسلام کمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات کمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه کار و کارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.

از نظر سبک مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری کمترین مطالب سیاسی، کار و کارگر بیشترین و زن کمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و کیهان کمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت کمترین مطالب اجتماعی را داشته است.

طرح موضوع:
دنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیده‌اند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم می‌کنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم می‌زنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار می‌گیرند.
کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزش‌گذاری و ارزیابی آن با پیچیدگی‌های فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت می‌گیرد.
در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال ۱۳۷۷، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.
چارچوب نظری: تالکوت پارسونز
برطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای ۴ خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز می‌باشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشته‌اش فراگرفته است.
از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی

دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.
مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد.

Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین می‌رود و هر جامعه‌ای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی، بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند.

جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.

چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:
کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.
پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب می‌کند.
فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانه‌ای نیز برای خود دارد، این جنبه‌های نظام فرهنگی در دسترس «نظام‌های اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمی‌شوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.

از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنش‌های هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوه‌ای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند

که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبه‌های فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام می‌آورند و موجب همبستگی فعالیت‌های متباین می‌شوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.
بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.
پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیت‌های شخص را برای ما تعیین می‌کند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً می‌تواند پشتیبان زمینه‌های عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.

پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطه آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدین‌سان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها می‌داند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبه‌های ملکه ذهن شده نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.
فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن می‌بخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است.
پارسونز به این نتیجه می‌رسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب می‌کند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.
از نظر من جامعه متشکل از انواع خرده نظام می‌باشد که همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترک. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.
نظام فرهنگی که خود متشکل از خرده نظامهای متعددی می باشد یکی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. که فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید کنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و کنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمی‌انگیزد. بعنوان مثال اگر جامعه‌ای در رسانه‌های جمعی با سانسور و سرکوب خبری و

اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانه‌های مختلف از جمله ‌رادیو تلویزیون مجلات و روزنامه های، ‌و غیره را حس کنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه

دموکراتیک و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانه‌های گروهی و از جمله مطبوعات که در اواخر دهه هفتاد و با سرکارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعه افکار و اندیشه‌های جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینه‌های گزافی کرد که دو روزنامه کیهان و سلام از جمله ‌آنان بودند.

فرضیات تحقیق
۱-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.
۲-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.
۳- به نظر می‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
۴-به نظرمی‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.
۵-به نظر می رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول موضوعات داخلی می باشد.
۶-به نظر می رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول موضوعات داخلی می باشد.
پرسشها:
۱-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در چه جهتی می باشد؟
۲-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در چه جهتی می باشد؟

۳-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان دارای چه نگرشی می باشند؟
۴-ساختارمطالب سیاسی روزنامه سلام دارای چه نگرشی می باشد؟
۵-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول چه موضوعاتی است؟
۶-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول چه موضوعاتی است؟

اهداف تحقیق:
مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در کنار سه رکن دیگر یعنی قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه، و نیز سایر نهادها و ارگانها فعالیت می کنند و حتی باید به صراحت گفت «چالش جدی بین رکن چهارم و دیگر ارکان، امروزه جلوه تازه‌ای به خود گرفته است» .
بنابراین با علم به نقش مهم این رسانه در ایجاد اندیشه توسعه و پیشرفت به سوی جامعه‌ای متعالی، بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای جزئی، از این رسانه ها مستلزم اهداف مهم دیگر نیز می‌باشد که هدف اصلی تحلیل محتوای ساختار مطالب سیاسی دو روزنامه سلام و کیهان،و شناخت نقش این دو روزنامه در طرح مسائل واقع شده در طول سال ۱۳۷۷

آگاهی به موضع گیری و عملکرد نشریات مزبور نسبت به وقایع مهم جامعه در سال ۱۳۷۷، شناخت ارزشهای خبری مندرج در دو روزنامه کیهان و اسلام در خصوص وقایع ۱۳۷۷، اطلاع از نحوه هدایت و جهت دهی به افکار عمومی.
آگاهی نسبت به عناصر خبری در دو روزنامه سلام و کیهان، و در نهایت اینکه، روزنامه نگاران و سردبیران جراید، به خصوص کسانی که در بخش‌های سیاسی مطبوعات قلم می‌زنند و فعالیت می‌کنند، برای اینکه مسئولیت خویش را به نحو مطلوب به انجام رسانند، چگونه می توان چ

نین کاری را انجام دهند و چه ملاکهایی را باید مورد توجه قرار دهند.

اهمیت و ضرورت تحقیق:
رسانه‌های ارتباطی به طور روز افزونی توانستند مرزها و محدوده‌های ملی را در نوردند و این باور را به وجود آورند که قادر به تضعیف اهداف ملی سایر کشورها هستند.
پس از پایان جنگ و تغییر فضای سیاسی کشور و بویژه با دیدگاههای آقای سیدمحمد خاتمی بعنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقداماتی در جهت تجدید فعالیت نشریات و توسعه مطبوعات صورت گرفت. بدنبال فراهم شدن بسیاری تسهیلات، تعداد نشریات تا سال ۱۳۷۳ بالغ بر ۵۵۰ عنوان و تیراژ آنها به رقمی در حدود ۵/۱ میلیون نسخه رسید.
بدنبال انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و روی کارآمدن آقای خاتمی در مرداد ماه همان سال، عصر جدید و کاملا متفاوت با گذشته در زمینه توسعه کمی و کیفی مطبوعات و فعالیت های پیرامون آن آغاز شد. تشکیل اولین انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، تجدید ترکیب اعضای هیئت منصفه مطبوعات افزایش سریع تعداد روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها در تهران و دیگر استانهای کشور، رشد فزاینده همراه با تکثری قریب به ۱۰۰۰ عنوان مختلف در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و .. انتشار بیش از ۳۰ روزنامه کثیرالانتشار روزنامه در تهران، تیراژ بیش از ۳ میلیون نسخه در روز و غلبه عناوین و شمارگان نشریات غیردولتی بر دولتی از جمله مواردی است که در این رابطه می توان به آنها اشاره کرد.
علاوه برموارد یاد شده، نشریات در عصر خاتمی با کار کردن کاملا متفاوت وارد صحنه شدند، و علاوه براطلاع رسانی صرف در زمینه‌های مختلف عهده‌دار مسئولیتهای دیگری هم شدند. روزنامه‌ها و هفته نامه‌ها با توجه به فقدان احزاب و سایر نهادهای مدنی در جامعه به بسیاری از فضاهای خالی و حساس را پر کردند، افزایش روز افزون عناوین و تیراژ مطبوعات از یک سو و ارتباط، اعتماد و استقبال اقشار گوناگون جامعه با آنها از سوی دیگر بیانگر این نکته می‌باشد.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به جرات می توان ادعا کرد که هیچ مساله‌ای به میزان مساله مطبوعات در میان مسئولان کشور به جناحهای سیاسی، مردم و حتی خود مطبوعات مطرح نبوده است، به طوری که در طی این سه سال هیچ یک از دست اندرکاران امور کشور به قوای مقننه، و مجریه و قضائیه، چهره‌های سیاسی و فرهنگی و جناحهای موجود در جامعه را نمی‌توان یافت که درباره مطبوعات اقدامی نکرده یا سخنی نگفته باشند.
وجود حوادث و وقایع مهمی از جمله انتخابات شوراها استیضاح وزرای هیات دولت، و مخالفت با دولت، ارتباط با آمریکا، پرونده قتلهای زنجیره ای، پرونده مربوط به عملکرد مطبوعات و جریانات کوی دانشگاه ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ باعث شده که این دوره یک دوره مهم و استثنایی برای گام برداشتن به سوی جامعه مدنی و توسعه باشد، که البته با قربانیهای زیادی همراه بود، و لذا با بررسی و تحلیل محتوای دو روزنامه سلام و کیهان در سال ۱۳۷۷، سعی شده وقوع این حوادث چه بازتابی در ای

ن دو روزنامه داشته‌اند و این دو روزنامه چه علمکردی را نسبت به آنها در پیش داشتند؟

تعریف عملیاتی واژگان تحقیق:
تعریف روزنامه: نشریه‌ای که به صورت روزانه چاپ می‌شود و اخبار و رویدادهای روزانه را منتشر می کند.
الف: سبک مطلب
هر مطلب سیاسی روزنامه ، با توجه به سبکهای زیر کدگذاری می شود.
۱) خبر:گزارش از وقایع عینی دنیای خارج که اطلاعات لازم از طریق مشاهده یا مصاحبه به دست آمده و نظرات خبرنگار در آن دخالت نداردو جنبه تازگی مطرح است.
۲) یادداشت تفسیر و تحلیل خبری:
یادداشت:‌ این نوع مقالات در نشریات جای ثابتی نداردو باعناوینی مختلف چاپ می شود فراگیری مقالات در محدوده خاصی نیست. نشر این مقالات محدود به شیوه خاصی نیست و انتقاد در آن جایگاه ویژه‌ای دارد.
تفسیرو تحلیل خبری: مطلبی که جنبه تفسیر و اظهار نظر شخصی نویسنده را در بردارد و حاوی ارزشیابی و قضاوت او در مورد موضوعات خبری و غیر خبری است. همچنین مطالبی که با استفاده از منابع گوناگون به منظور روشنتر شدن و تفهیم بهتر وقایع منتشر می‌شوند در اینگونه مطالب نظرات گزارشگر مستقیماً منعکس نمی‌شود.
سایر؛ آنچه نتوان در مقوله فوق کدگذاری کرد.

ب: ارزشهای خبری: هر مطلب سیاسی روزنامه ، باتوجه به ارزشهای خبری آن به صورت زیر کدگذاری می‌شود.
۱ شهرت: این ارزش خبری در مورد شخصیتهایی است که به خاطر فعالیتهایشان در گذشته یا حال در جامعه شناخته شده هستند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی و همچنین دارای عملکرد مثبت یا منفی در زمان حال و یا گذشته باشد.
۲ برخورد: اینگونه رویدادها، برخورد میان افراد، گروهها، ‌ملتها، حیوانات با یکدیگر یا با طبیعت است. برخورد ممکن است بصورت جسمی (فیزیکی) یا فکری و یا ایدئولوژی باشد. اخبار س

رقت، قتل، تصادف، سیل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفاده‌های مالی و جدالهای سیاسی و غیره از رویدادهایی هستند که عامل برخورد و یادگیری در آنها نهفته است .
۳ در برگیری: رویدادوقتی دارای ارزش در برگیری است که بر روی تعداد زیادی از افراد جامعه درزمان حال یا آینده تأثیر داشته باشد. در برگیری یک رویداد ممکن است باعث نفع و یا ضررمادی یا معنوی افراد جامعه شود و تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی مردم بگذارد.
۴ عجیب و استثناء: رویداد در این حالت غیرعادی، استثنایی،‌عجیب و نادر است. در بعضی از موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار اتفاق می‌افتد، ‌اختراعات و اکتشافات را نیز می‌توان از اینگونه رویدادها دانست.
ج:‌مقوله بندی موضوعات: هر مطلب سیاسی، با توجه به موضوعات در رویدادهایی که در طول دوره مورد بررسی برجسته شده بود کد گذاری گردید.
د. عامل خبری: فرد یا افرادیکه خبر در رابطه با آنان است و یا منعکس کننده گفته های آنان به طور نقل قول مستقیم می‌باشد. و یا به عبارت دیگر خبر ساز در مطالب هستند.
هـ . نوع دیدگاه مطالب خبری: هر مطلب سیاسی، با توجه به نوع دیدگاه و گرایش هایی که سه روزنامه مورد بررسی دنبال می کردند کدگذاری شد. منظور از موافق یا مخالف این است که مطالب خبری که در جهت ایدئولوژی و سیاست روزنامه مورد بررسی بود در گزینه موافق و موضوعاتی که برخلاف اهداف و منش گردانندگان نشریه بود در گزینه مخالف کدگذاری شده است. مطالبی که صرفاً به دادن اطلاعات پرداختند در مقوله اطلاع رسانی و مطالبی که جنبه انتقادی نسبت به وقایع روز داشتند در گزینه منتقد کد گذاری شد .
و. منبع مطلب: هر مطلب سیاسی ،‌با توجه به منبعی که در ابتدا و داخل به آن اشاره شده بود با توجه به دستورالعمل کد گذاری گردید. مطبوعات، منظور از مطبوعات در این پژوهش رسانه های مکتوبی هستند که به صورت ادواری به چاپ می رسند و بیشتر مطالب آنها سیاسی است آن هم مطبوعات ایران، یعنی نشریاتی ادواری که در سرتاسر کشور توزیع می گردد.

تعریف خبر
خبر گزارش یک رویداد است. آنچه یک گزارشگر می‌نویسد، خبرنامیده می‌شود. یعنی اینکه خبر(news) با اتفاق یک رویداد(event) فرق دارد ممکن است که آنچه گزارش میس شود عینا مانند واقعه ای که رخ داده است نباشد و فقط جنبه‌هایی از آن رویداد را منعکس کند. در این تعریف میان حقیقت رویداد و واقعیت خبرتفاوت وجود دارد و درحقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل موثر برتغییر رویداد مخابره شد, تاثیر گذار هستند.
لرد نورث کلیف درتعریف خبر می‌گوید:، آگهی است. تعریف دیگر که متعلق به ویلیام گیبر(W.Gieber) است و از زاویه جامعه شناسی تولید خبر به تعریف خبر می پردازد و مورد قبول اکثر روزنامه نگاران می باشد.»
سبک‌های خبرنویسی:
۱-سبک هرم وارونه (In verted – pyramid style)
۲-سبک تاریخی (Chronological style)
۳-سبک تاریخی به همراه لید (Combination style)
سبک هرم وارونه:
در سبک هرم وارونه قاعده هرم حاوی جذابترین، و در بسیاری از مواقع، حاوی مهم ترین بخش خبر است و بخش انتهایی حاوی بی اهمیت ترین بخشهای ماجراست.
گفته می‌شود که اختراع تلگراف بیشترین تاثیر را بر شکل گیری و تکوین سبک هرم وارونه گذاشت پس در سبک هرم وارونه پاراگراف اول اصلی‌ترین بخش مطلب را در خود جا می دهد و سایر پاراگرافها به ترتیب اهمیت به دنبال پاراگراف اول می‌آیند.
سبک هرم وارونه به دو منظور مورد استفاده قرار می گیرد و مقبولیت دارد:
۱-شیوه طبیعی نقل وقایع ۲- مشخص شدن سریع تکلیف خواننده با متن.
خواننده به محض خواندن پاراگراف نخست، اگر تمایلی به خواندن موضوع حس کند، بقیه مطلب را خواهد خواند و به این ترتیب وقت او تلف نخواهد شد.
مزیت دیگر کار تیتر زدن در سبک هرم وارونه به علت اینکه اصل مطلب در پاراگراف اول می‌آید آسان است وبه سبب اختصار و ایجازی که دارد جای کمتری در روزنامه می گیرد.
معایب سبک وارونه:
خبرنگار به خاطر قدرت مانوری که این سبک از نظر جابه جائی عناصر خبری به او می دهد قادر به اعمال نظر می شود. چون اصل خبر در پاراگراف نخستین خوانده می شود ممکن است بقیه مطالب خوانده نشود و همچنین آنچه در پاراگراف اول آمده است، دوباره در خبر تکرار می شود.
کاربرد سبک هرم وارونه، از این سبک برای تنظیم خبرهای مربوط به سمینارها، سخنرانیها و اخبار روزمره بهره می گیرند.
سبک تاریخی:
مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافته اند در قالب خبر ارائه می شوند، در سبک تاریخی تا حدود زیادی از اعمال نظرخبرنگار جلوگیری می شود و مطالب به طرز کامل تری ارائه می‌گردد. البته سبک هرم تاریخی هم لید خاص خود را دارد که به صورت مقدمه بر تارک خبر قرار می‌گیرد، اما به این دلیل می توان آن را لید نامید. که بیش از حد کلی است موارد کلی خبر را بیان می‌کند.
معایب سبک تاریخی

– باید دقت بیشتری را در مقایسه با سبک هرم وارونه به وقف خواندن خبر یا متنی کرد که به این شیوه تهیه شده است.
– خواننده را خسته می‌کند، چون که طولانی است و لذا امکان ترغیب خواننده به خواندن لازم مطلب کم می شود.
– به خاطر طولانی بودن، مشکل تراکم مطلب، همواره وجود خواهد داشت.
– صفحه بندی و تهیه ماکت در شیوه سبک تاریخی دشوارتر از سبک هرم وارونه است.
سبک تاریخی به همراه لید :
این سبک تلفیقی از دو سبک وارونه و سبک تاریخی است و خاص پوشش دادن به خبرهایی شهری و حادثه‌ای، سبک تاریخی به همراه لید در بسیاری از مواقع به ویژه وقتی که از یک بلوغ مضمونی و ساختاری برخوردار شود، شانه به شانه داستان می‌زند، انتریگ دارد، تضاد می‌آفریند، راوی دارد، زاویه دید دارد، فراز و فرود دارد، ریتم یا آهنگ، رینگ یا نواخت، میزانسن یا صحنه‌پردازی، فضا، رنگ و ; خلاصه هر فن و تجربه‌ای را در خود حل می‌کند تا به مساحت درام هر چه نزدیکتر شود.
انواع مدلهای خبری :
مطالعاتی که در زمینه سمت و سوی جریان خبرها بعمل آمده است درباره سه مدل متمایز فرضیاتی ارائه کرده است. اولین مدل نظریه «مرکزی پیرامونی» است که در تئوری ساختاری امپریالیسم اثر جان گالتونگ نمود یافته است.
در این تئوری جهان به دو بخش تقسیم شده است. مرکز یا جوامع حاکم و پیرامون که به مناطق وابسته اطلاق می شود این سازه های تئوریک را به کنشهای متقابل فرهنگی و ارتباطی ربط داده و به کنش متقابل عمودی به مثابه عمده نابرابری ملتها اشاره می کند.
از نظر وی شبکه‌های فئودالی، ارتباطات بین المللی که در کنترل ملل مرکز می‌باشد به این نابرابری دامن می‌زنند. فرضیه گالتونگ را می توان به چهار دسته تقسیم کرد که وضعیت خبرهای بین المللی را مشخص می سازد خلاصه کرد.

مدل مرکز پیرامونی:
۱-رویدادهای خبری مرکز که در سیستمهای مطبوعاتی جهان گزارش می‌شود از ثقل بیشتری برخوردار است.
۲-میزان تبادل خبرها میان ملل «مرکز پیرامون» و میزان تبادل خبرها بین خود ملل مرکز با یگدیگر تفاوت بسیار زیادی دارد.
۳-خبرهای ملل «مرکز» سهم بیشتری از رویداهدهای خارجی

را در رسانه‌های ملل پیرامون به خود اختصاص می دهد حال آنکه سهم رویدادها پیرامون در رسانه های متمرکز کمتر است.
۴- تقریبا جریان خبردر میان ملل پیرامون بسیار ناچیز است و یا اصلا وجود ندارد. چندین تلاش پژوهش به عمل آمده است تا ثابت کند که نظریه گالتونگ خود یک الگوی فئودالی است پژوهشهایی که مکنزی و اورتون در سال ۱۹۸۱ مبنی بر تحلیل محتوای وسایل ارتباط جمعی استرالیا انجام داده‌اند تاییدی بر فرضیه گالتونگ می باشد آنان نتیجه گرفته‌اند که جهت جریان بین المللی خبرها به سوی استرالیا و از استرالیا به خارج و عمدتا تحت سیطره منابع خبرهای سنتی و استعماری است.

در مدل گالتونگ اثبات این نکته مورد نظر است که بسیاری از رسانه ها در کشورهایی پیرامون «جنوب» از جهت نحوه پوشش رویدادهای جهانی شبیه یکدیگر هستند و همه کمابیش به یک میزان تحت تاثیر جریانهای خبری کشورهای مرکز «شمال» قرار دارند.
گالتونگ معتقد است که کشورهای روبه توسعه از این لحاظ به خبرگزاریهای فراملی وابسته اند در حالیکه همه می دانیم که این خبرگزاریها عملا بحرانها و جرایم و ; به هنگام مخابره خبر از پیرامون به مرکز تاکید می کنند و در مقابل هنگامیکه ملل پیرامون به خاطر وابستگی خبری به انعکاس خبرهای مرکز در نشریات خود می پردازند خواسته یا ناخواسته ذهنیت وسایل ارتباط جمعی غرب را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورند و این امر به ایجاد یک امپریالیسم فرهنگی می کند، زیرا ادامه این روند عملا سبب می‌شود که به تدریج تولیدکنندگان و مصرف کنندگان خبر در «جنوب» نظیر همتایان خود در مرکز بیندیشند و این یعنی از «چشم غرب به جهان نگریستن».
در هر صورت گالتونگ معتقد است که امپریالیسم ارتباطی به امپریالیسم فرهنگی انجامد. گالتونگ در نظریه ساختاری امپریالیسم ۱۹۷۱ مهم ترین وجود ساختار بنیادین جامعه بین المللی را چنین بر می شمارد. امپریالیسم فرهنگی و ارتباطی با امپریالیسم اقتصادی و امپریالیسم سیاسی و نظامی آرای گالتونگ هنوز هم در کانون بحث مناسبات جهانی قدرت دارند به عقی

ده او نظام اخبار بین المللی بخشی از امپریالیسم فرهنگی و ارتباطی جهانی است.
او اهمیت انواع امپریالیسم ارتباطی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی را به میزان می داند و برای آنها ساختارهای مشابهی را قائل می شد و چنین نتیجه می گیرد که:

از انجا که نظام بین المللی اخبار بخش مهمی از ساختار جهانی است پس مشخصه اصلی نظام خبر وجود یک رابطه تعاملی عمودی میان مرکز و محیط و یک ساختار تعاملی فئودالی است. رابطه عمومی همان نکته ایست که ژان دارسی از آن به عنوان محور اختلافات یاد کرده است. به این ترتیب با توجه به مدل مرکز پیرامون گالتونگ می توان نتیجه گرفت که وابستگی رسانه های پیرامون به اخبار «مرکز» ایجاد ساختارهای تازه امپریالیستی برای جریانهای خبری می پردازد و چهار غول بین المللی برای آمریکائیها، انگلیسی ها و فرانسویها قلمروهای انحصاری نفوذ اطلاعاتی ایجاد می کنندو این نوع ارتباطات نمونه بارز ساختار بین المللی استعماری قلمداد می شود و به همین دلیل گالتونگ مشخصه مناسبات شمال و جنوب و اداری ساختار فئودالی تصور می کند باید یادآوری کرد که یکی از عمده ترین دلایلی که برای اعتبار و صحت نظریه های ساختارگرایی و وابستگی اقامه می شود این است که این نظریات قادر به ایجاد و ارتقای شکلهای تازه ای از اقدام سیاسی و سازمانهای اجتماعی و اقتصادی شده اند.

مدل مثلثی:
مدل دوم یک جریان مثلثی است که شمال را به شرق و غرب تقسیم و سپس هر یک را به جنوب متصل می سازد.
«گرنبر – مروانی» در یکی از جامع ترین پژوهشهای مبتنی بر جغرافیا چنین نتیجه گرفتند که شرق و غرب در خبرهای خارجی خود، اولویت را به مناطق ژئوپولتیک مورد علاقه خود می دهند،

حال آنکه رسانه های جهان سوم به طور کلی سهم عمده خبرهای خارجی خود را به شمال (یعنی به شرق و غرب)، اختصاص می دهند.
در این اواخر نیز پژوهشی که توسط (استونسون و کول) به عمل آمد نتیجه آن چنین بود که آشکار است که ویژگی حاکم بر خبرهای خارجی مجاورت منطقه ای است اروپای غربی و آمریکای شمالی قابل رویت ترین مناطق در جهان رسانه ها هستند حال آنکه اروپای شرقی و مناطق در حال توسعه از کمترین توجه برخوردارند.
مدل مثلثی

مدل مثلثی

در هر صورت اکثرپژوهشهایی که در قلمرو جریان خبری تحت سلطه شمال به عمل آمده اند حاکی از آن هستند که سلطه خبری شمال باعث مخابره شدن خبرهای مربوط به پیشرفتهای، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و غیره جهان سوم می شود و به طور همزمان تصویری که جریان خبری «شمال» از «جنوب» ارائه می کند حاکی از ابدی نشان دادن خشونت و بی نظمی در جهان سوم است در جریان خبری شمال سعی می شود که جهان سوم ناقض حقوق بشر غیرمنطقی و بدوی نشان داده شود.
افزون بر این اهمیت سلطه خبری موجب تحمیل فرهنگ مصرفی و تلقین الگوی ذهنی و رفتاری غرب به جهان سوم می شود و در این سلطه و تهاجم خبری مطلوبترین هدف شمال نابود کردن هویت مذهبی – فرهنگی و از بین بردن اقتدار ملی در جهان سوم است.
مفهوم دروازه بانی:
هر پیام برای رسیدن به مخاطب خود باید از دروازه های فراوانی عبور کند بعضی از این دروازه ها گشوده، پاره ای نیمه باز و برخی نیز کاملا مسدود می باشند. هر دروازه بان براساس مجموعه ای از معیارها مثل جایگاه طبقاتی، تحصیلات، نحوه نگرش به جهان ارزشها هنجارها نگاه سازمانی خود با انتخاب اخبار مبادرت می ورزند.
استوارت هود در زمینه برنامه های تلویزیونی ودرباره اینکه چه کسانی دروازه بان ه

ستند می نویسد: یک برنامه تلویزیونی حاصل چندین انتخاب است که توسط طیفی از دروازه بان صورت می گیرد این دروازه بانان شامل افراد ذیل می شوند.
«دبیری که موضوع مورد پوشش خبری را تعیین می کند، سازمان دهنده ای که فیلمبرداران گزارشگران را برای تهیه موضوع توجیه می کند، تدوین کننده ای که دست به انتخاب فیلم می زند، سازنده نهائی که مقولات را از نوارها استخراج می کند، معاون دبیری که مسئول نوشتن سوژه است و مسئول طرح که شکل زمانی کار خود را مشخص می کند .
الگوی دروازه بانی وتسلی و مک لین
این دو محقق آمریکایی از دانشگاه آیوا نیز در الگوی ارتباطی خود جایگاه گزینشگر و نقش دروازه بانی او را به نمایش گذاشتند.

در الگوی وستلی و مک لین x خبرها هستند و گزینشگر عمدتا x2 و x4 را انتخاب نکرده و این دور از دایره خود خارج کرده است و مخاطب B نیز برای آنکه بداند چرا خبر x4 و x2چاپ نشده و از طریق ارتباطات میان فردی چیزهایی درباره آن شنیده به سراغش رفته است البته x2 به خاطر نداشتن ارزش خبری رد شده است.
نظریه برجسته سازی یا اولویت گذاری
در میان رسانه های جمعی، روزنامه ها دارای جایگاهی خاصندهر روزنامه ای که به دست ما می رسد حاصل یکسری انتخابهاست. از موضوع تا مسایل فنی، بی تردید گزینش خبر از میان میلیونها رویدادی که به صورتهای گوناگون به موسسات مطبوعاتی می رسد کاری حساس وظریف است رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، این حساسیت در صفحه اول روزنامه نمایان تر می شود تاثیری که تیتر اول روزنامه بر خواننده می گذارد انکارناپذیر است چه تا مدتی فکر او را به آن رویداد جلب کرده و ذهنش را مشغول می کند. دیدگاهی که در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی با عنوان برجسته سازی یا اولویت گذاری Agenda – setting توسط «دونالدشا» و «مک کوفر» مطرح شد به این نکته توجه داشت در واقع برجسته کردن یک رویداد تا حد قرار گرفتن به عنوان تیتر اول و یا اصولا جای گرفتن آن رخداد در صفحه اول فکر و ذهن مخاطب را به سمت آن روی

داد سوق می دهد.
برجسته سازی به این نکته اشاره دارد که دست اندرکاران و صاحبان رسانه ها با بزرگ کردن رویدادهای گوناگون سعی در القای دیدگاههای خاص خود را به مخاطبان دادند. حال این دیدگاه می تواند در جهت برانگیختن احساسات خوانندگان نسبت به رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد جبهه گیری در برابر یک منطقه یا رویدادی خاص تاثیری مستقیم بر روی مخاطبان آن رسانه دارد که می تواند مثبت و یا منفی باشد.
برجسته سازی مدعی است که مخاطبان از رسانه های خبری برجستگی را می آموزند و ترکیبی از برجستگی شخصیتی را بین افرادی که وضعیتی مشابه به هم دارند، پدید می آورند.
از سوی د یگر، برجسته سازی حامل پیامهای بسیار مهمی است که برای مخاطبان ارسال می شود. این عقاید درباره وظیفه و عملکرد برجسته سازی در رسانه های جمعی به مفهوم تعیین کننده ای مربوط می شود که رابطه قوی و مثبتی میان تاکید وسایل ارتباط جمعی و برجستگی آن مباحث در تک تک مخاطبان قائل است.
این مفهوم اشاره دارد به افزایش نفوذ برمردم دراثر برجسته کردن یک مبحث دررسانه های جمعی و برجستگی آن مبحث یا موضوع در میان مردم.
در بیشتر مقالات و مطالعاتی که درباره موضوع برجسته سازی صورت گرفته است، اشارتی که رسانه برای انتقال صحیح هر رویداد از طریق معانی روزنامه نگاری مشخص می کنند از ویژگی خاص برخوردار است.
بطور مثال، در مورد نشریات نوشتاری با درشت کردن حروف چاپی یا درشت کردن تصاویر میتوان عمل برجسته سازی را انجام داد.
بطور کلی مفهوم برجسته سازی عبارتند است از افزایش بار خبری یک مطالب در ذهن خواننده در برجسته سازی، رسانه های خبری با کوچک جلوه دادن رویدادها ذهن مخاطبان خود را از مساله ای دور و یا متوجه رویدادی می سازند و بدین طریق در نحوه قضاوت و نتیجه گیری آنها نسبت به مسائل اجتماعی دخل و تصرف می کنند.
رسانه ها با برجسته ساختن برخی از موضوعات می توانند بر اطلاعات و شناخت مردم تاثیربگذارند به عبارتی، رسانه ها اگر چه نتوانند تعیین کنند که مخاطبان «چطور بیندیشند» اما می توانند تعیین کنند که «درباره چه» بیندیشند.

با بررسی مجموع مطالعات و تحقیقات بعمل آمده در زمینه برجسته سازی می توان موارد زیر را نتیجه گرفت:
۱-مطبوعات برخی وقایع و رویدادها را بزرگ کرده و آنها را چشمگیر نشان می دهند.
۲-انواع مختلف جریانات نیاز به انواع مختلف پوشش خبری برای جلب توجه دارند.
۳-وقایع و رویدادهای مورد توجه می بایست محدود شده و یا محدوده فضایی خاصی داشته باشد تا در آن محدوده بتوان آن واقعه را درک کرد.
۴-زبان به کار گرفته شده توسط رسانه های جمعی، بر درک اهمیت موضوع تاثیر می گذارد.
۵-رسانه های جمعی، وقایع رویدادهایی را که مورد توجه می باشند به نهادها و سمبلهای ثانویه ربط می دهند.
سه ضابطه خبر:
۱-واقعه روز بودن، خبر برحسب تعریف ساده خود عبارت از چیزی است که تازه باشد، وقتی کسی روزنامه را باز می کند، یا در ساعت پخش اخبار، رادیو، یا تلویزیون را روشن می کند انتظار دارد جوابی برای این سوال خود بیابد «تازه چه خبر»؟
تلاش روزنامه نگاران زرنگ و جدی برای کسب تازه ترین اخبار و پیشی جستن بر رقیبان می تواند جواب عموم را بدهد. نیاز به واقعه روز بودن خبر هنگامی آشکار تر می شود که نشر آن، هیجان یا عکس العملی در توده خوانندگان یا دست کم بخشی از آنان را در برانگیزد و تاخیر در نشر آن عواقب ناراحت کننده ای ایجاد کند مثلا برخی قوانین و مقررات که باید سریعا به آگاهی همگان برسد و بلافاصله مورد اجرا گذاشته شود و دیر اطلاع یافتن از آن ممکن است موجب جریان گروهی شود.
حتی در مواردی هم که منافع و مصالح شغلی در میان نباشد، همبستگی ملی و جهانی عصر ما این ضرورت را ایجاب می کند که از آنچه در دورترین نقطه کشور یا جهان اتفاق می افتد با خبر شویم. باید اضافه کرد که جنبه واقعه روز دادن به یک خبر، به گونه ا

ی می تواند توجه عمم را نیز نسبت به آن برانگیزد. و چون ذره نسبی آن را درشت کند.
معمولا کنجکاوی و علاقه خوانندگان روزنامه یا شنوندگان رادیو نسبت به مسائل زمان یا مردم کشورهای دوردست سطحی و پراکنده است، اما اگر واقعه جالبی در ارتباط با این مسائل یا مردم اتفاق بیفتد و روزنامه ها و رادیوها آن را به عنوان یک واقعه روز به اط

لاع مردم برساندن نوعی علاقه و هیجان فکری در ایشان بوجود می آورد.
باید به این نتکه اشاره کرد که بهترین و جالبترین مقالات و گزارشها در هر زمینه ای که باشد و به هر کشور یا منطقه ای ارتباط پیدا کند، از نظر روزنامه نگاری فقط در صورتی با ارزش است که به نحوی با یک واقعه روز ارتباط یابد.
معمولا سردبیران مجرب این قبیل گزارشها و مقالات را که با تاخیر و بعد از زمان مناسب تهیه شده باشد دور نمی ریزند، بلکه آن را در انتظار فرا رسیدن فرصت شایسته در بایگانی مخصوص نگاه می دارند و به محض آنکه به علت وقوع پیشامدی نام آن کشور بر سر زبانها افتاد آن را چاپ می کنند.
۲-اثرگذاری:
این ضابطه در عین حال که به اصل رویداد مربوط است، دامنه انعکاس آن زمان و مکان را نیز در برمی گیرد البته عوامل اثراگذاری بسیار متعدد و متنوع آنست، ولی یک تجربه و تحلیل سریع غالبا می تواند در ارزیابی میزان اهمیت رویداد و اینکه خبر آن تا چه اندازه می تواند از نظر عموم جالب باشد، به خبرنگار کمک کند، برای آنکه خبرنگار یا دبیر هیئت تحریریه در ارزش گذاری و اثربخشی اخباری اخباری که به دستشان می رسد کمتر دچار خطا شود و از داوری دقیقتری برخوردار باشند، با روح وروش انتقادی یک مورخ به رویدادها بنگرند. و بر همه این خصوصیات سرعت تصمیم گیری را نیز بیفزایند. رویدادی که باید امروز به اطلاع عموم برسد اگر به فردا موکول شود، دیگر کهنه و بی ثمر شده است و چنین تاخیری در عرف روزنامه نگاری نابخشودنی است.
۳-سودمندی:
این ضابطه تا اندازه ای پیچیده تر از دو ضابطه قبلی است، چون نه فقط با اصل رویداد بلکه به طرز تلقی مردم نیز ارتباط دارد. اگر این ضابطه نادیده گرفته شد همه روزنامه های جهان شکل ظاهر و محتوایی مشابه خواهند یافت و هیچ کام نیز خواننده ای را راضی نخواهند کرد.

نخستین صورت این، فایده ای مستقیم و عینی است که در نیتجه اطلاع از خبری عاید خواننده می شو. و از همین نقطه نظر واکنشی در او ایجاد می کند علاوه برم وارد و ضوابط ذکر شده به عوامل دیگری نیز در جلب توجه عموم موثر است از جمله می توان از جنبه دراماتیک و فاجعه آمیز وقایع یا از اسم و شهرت عاملان یک رویداد نام برد.
فاصله های جغرافیایی نیز در میزان اثرگذاری اخبار رویدادها موثر است.
مورد دیگری که باید بدان اشاره کرد جنبه ای است که در همه مردم کما بیش وجود دارد، تمایل به هم هویت کردن خود با شخصیت قهرمان، بدین ترتیب ملاحظه می شود که روزنماه نگار ناچار است تا سرحد امکان توده ای را که برای ایشان می نویسد بشناسد و وسایل این شناخت در درجه اول نظر خواهیها و سرشماریها است که از طرف سازمانهای مسئول انجام می گیرد و نتایج آن در اختیار همگان گذاشته می شود، و بالاخره، ورطه دیگری که هر روزنامه نویسی را تهدید می کند عوامفریبی است.
سقوط در این ورطه، روزنامه نگار را به چنان سطح اخلاقی پستی نزول می دهد که یکباره رسالت آموزندگی مطبوعات را از یاد می برد.
ساختار یک خبر
بعد از مراحل انتخاب و تصمیم برای تبدیل رویداد به خبر، باید توضیحی نیز درباره خصوصیات ذاتی خبر داده شود. البته خبر شرح گواهی گونه ای از یک رویداد است، اما تنها نه یک گواهی عادی و معمولی که خبرنگار آنچه را که دیده است بگوید و غیر از انچه دیده است نگوید، بلکه گزارش یک شاهد فعال و گلچین کننده است.
اساس یک خبر همیشه جوابی قاطع به این شش سوال است. «که؟ چه؟ کجا؟ کی؟ چگونه؟ چرا؟» بدیهی است اهمیت نسبی هر یک از این پرسشها بسته به نوع واقعه تفاوت می کند، اما در هر حال اسولیترین خبر آن است که دست کم برای چهار سوال اول جواب داشته باشد و خبری از هر جهت کامل خواهد بود که به هر شش سوال پاسخ داده باشند.
در فن روزنامه نگاری به این شش سوال «عناصر خبری» گفته می شود نکته ای که در اینجا باید متذکر شد این است که در واقع بین عناصر خبری و ارزشهای خبری رابطه مستقیم وجود دارد.
چه کسی – شهرت،
چه چیزی – دربرگیری و شگفتی و فراوانی،
کجا – مجاورت،

چه وقت – تازگی.
اگر ارزشهای خبری به اخبار شکل می دهند عناصر خبری اخبار را به نمایش می گذارند.
ارزشهای خبری:
ارزشهای خبری آن دسته از معیارهای تشخیص اهمیت اخبارند که جنبه نسبتا عیمجموعه ای از ارزشهای خبری است و همین ارزشها هستند که در مرحله انتخاب رویداد، خود را ه گزینشگر رویداد تحمیل می کنند.
ارزشهایی که در روزنامه نگاری معاصر تقریبا حالت معیار مطلوب به خود گرفته اند و در سراسر جهان برای روزنامه نگاران آشنا و شناخته شده هستند عبارتند از:
۱- دربرگیری
۲-شهرت.
۳-برخورد، اختلاف و درگیری .
۴-استثناء و شگفتی.
۵-بزرگی و فراوانی تعداد و مقدار
۶-مجاورت.
۷-تازگی
این هفت ارزش خبری که ذکر شده حالتی منحصر به فرد دارند و می تواندن جنبه های ارزشی خبرها را پوشش دهند و اطلاع از آنها کم و بیش می تواند برای درک ارزشهای خبری کفایت کند. اما بحث ارزشهای خبری از وجود دیگری هم مورد توجه قرار دارد. ولی می توان گفت که گرمای خود را حفظ کرده است. فیلیپ گایار فرانسوی در کتاب فن روزنامه نگاری به سه ارزش خبری اشاره می کند. او در فصل سوم این کتاب، تحت عنوان «ازرویداد تا خبر» ابتدا به بررسی مبحث مسیر خبر می پردازد و سپس با اشاره به موضوع انتصاب اخبار، به سه ضابطه انتصاب اشاره می کند.
گایار می گوید: «ضوابط جهانی خبر در خود خبر مستتراند که باید آنها در این عبارت جست، آنچه مورد توجه و علاقه خوانندگان باشد».
۱- واقعه روز بودن (که همان عنصر تازگی است).
۲- اثرگذاری (دامنه انعکاس رویداد در زمان و مکان)
۳- سودمندی (طرز تلقی مردم نسبت به رویداد).
در ادبیات مربوط به ارزشهای خبری به غیر از فیلیپ گایار، دونا) برجسته دیگر وجود دارد. یوهان گالتونگ ومری روگ، از چهره های برجسته در پژوهشهای ارتباطی به شمار می آیند، و شاید بتوان آن را کلایه داران بحث ارزشهای خبری شمرد.
آنان با نگاهی ویژه به این ارزشها می نگرند که هم اکنون نیز در کانون بحثها و بررسیهای علمی و دانشگاهی قرار دارد.

این دو پژوهشگر با اعلام یک مرحله ای بودن فرایند تبدیل رویداد به خبر، دوازده عامل موثر بر گزینش خبر را مشخص کردند. به عقیده ایشان هشت ارزش نخست از آن دوازده ارزش در همه جای جهان به طرزی مشترک مورد استفاده روزنامه نگاران قرار می گیرند و چهار عامل آخر از نظر فرهنگی بر انتخاب اخبار موثرند و می توان گفت این چهار عامل در گوشه شمال غربی دنیا از جنبه فرهنگی به طور یکسان در امر گزینش اخبار به کار گرفته می شوند. این ارزشهای دوازده گانه عبارتند از:

۱-تواتر، این ارزش خبری در حقیقت یک ظرف زمانی است که رویداد آن را پر می کند.
۲-آستانه، نقطه شروع و در حقیقت اندازه، قد و قواره رویداد است.
۳-فقدان ابهام، به وضوح رویداد مربوط می شود.
۴-معنی دار بودن، از دو جنبه مجاورت فرهنگی و مربوط بودن مطرح می شود.
۵-همخانی و هماهنگی به معنی قابلیت پیش بینی کردن یک رویداد و یا تمایل داشتن رسانه ها به یک رویداد.
۶-غیرمنتظره بودن : غیرقابل پیش بینی بودن و ندرت رویداد.
۷-استمرار یا تداوم، ناظر بر خبر جاری است.
۸-ترکیب: آمیزه ای از انواع رویدادهاست.
۹-ارجاع یا تمثیل به ملل برگزیده: آنها اثبات می کنند که رسانه های غربی در اکثر موارد خبری، خانه های خود را از میان ملل برگزیده انتخاب می کندن و عامرانه در این موارد از پرداختن به کشورهای رو به توسعه می پرهیزند.
۱۰-ارجاع به اشخاص برگزیده: آنها براین باورند که عملکرد اشخاص برگزیده و معروف دامنه دارتر از عملکرد افراد عادی است.
۱۱-شخصیت سازی، رویدادها را عملکرد افراد و مردم می دانند.
۱۲- منفی گرایی: مراد از منفی گرایی این است، خبر بد، خبر خوب است.
شرح هر کدام:
۱-تواتر freguency
به اعتقاد کالتونگ و روک به این ارزشی خبری در حقیقت یک ظرف زمانی است که رویداد، آن را پر می کند به عنوان مثال، جنایتها در یک زمان اندکی روی می دهد و معنی آنها هم ملموس است و به سرعت درک می شود. مثل دیواری که زود بالا می آید و همه آن را می بیند.
خبرهایی که از لحاظ تواتر و فرکانس کوتاهترند، بیشتر مطلوب روزنامه نگاران هستند.
۲-آستانه (Threshold)
آستانه که میتوان آن را نقطه شروع هم نامید، در حقیقت اندازه، قد و قواره رویداد اس

ت. برای هر رویدادی آستانه ای وجود دارد که اگر رویداد به سطح آن نرسد اصلا مخابره نخواهد شد. افزون بر این، اگر رویدادی به آستانه برسد و مخابره شود، ممکن است که درون

خود آستانه های دیگری بیافزایند.
۳-فقدان ایهام (Unambiguity)
فقدان در واقع به وضوح رویداد مربوط می شود وضوح به معنی ساده سازی نیست، اما به هر حال باید به طیف گسترده معانی جهت داد و سامان بخشید.
۴-معنی دار بودن (Meahing fullness)
که به دو صورت نشان می دهد:
الف) مجاورت فرهنگی ب) مربوط بودن.
مجاورت فرهنگی، گزینشگر خبر اگر احساس کند که پیشینه فرهنگی یا رخداد با او و مخاطبان رسانه اش هماهنگی و سنخیت و همخوانی دارد، آن را برای درج و پخش انتخاب می کند.
ب، مربوط بودن و ربط داشتن، رویداد هایی که در فرهنگهای در دست رخ می دهند، کمتر بخت و امکان گزینش مییابند، مگر آنکه به صورت تهدید جلوه گر شوند.
۵-همخوانی و هماهنگی (consonance)
اگر رسانه ها انتظار و قصد تحقق یک رویداد را داشته باشند آن رویداد قطعا متحقق خواهد شد.
۶-غیرمنتظره بودن (unexpectedness)
منظور گالتونک و روک از غیر منتظره بودن یک رویداد، غیرقابل پیش بینی بودن و ندرت رویداد است.
۷-استمرار (continuity)
استمرار یا تداوم ناظر بر خبر جاری است. اگر خبری تحت پوشش خبری قرار گیرد، تا زمان مشخص به طور مستمر تحت پوشش خبری، خواهد ماند.
۸-ترکیب (composition)
ترکیب آمیزه ای از انواع رویدادهاست.
۹-ارجاع یا تشکل به ملل برگزیده (Re ference toelitenation)
یوهان گالتونگ رو مری روگ اثبات می کنند که رسانه های غربی در اکثر موارد خبری «نمونه های خود را از میان ملل برگزیده انتخاب میکنند و عامرانه در این موارد از پرداختن به کشورهای رو به توسعه می پرهیزند. مقولات خبری مربوط به جنگها، انتخباات و فجایع از مثالهای مناسب برای این موضوع به شمار می آیند».
۱۰-ارجاع به اشخاص برگزیده: (Refrence to elite person)
از آنجا که این باور وجود دارد که عملکرد اشخاص برگزیده و معروف دامنه دارتر از عملکرد افراد عادی است و عملکرد افراد معروف از بخت الگو گرفتن به وسیله دیگران برخوردار است و

چون که تصور می شود که عملکرد این نوع آدمها بر زندگی سایرین تاثیر می گذارد، پوشش خبری عملکرد افراد برگزیده و رسانه های غربی بیشتر از افراد عادی است.
۱۱-شخصیت سازی (Personalization)
رویدادها را عملکرد افراد و مردم می دانند. هویت بخشیدن به افراد به مراتب آسانت

ر از هویت دهی به ساختارها، و نیروها و نهادها است، بنابراین به جای فرضا عنوان «دولت انگلستان» نامه جان میجر را شنیده ایم.
۱۲-منفی گریای (Negatinity)
مراد از منفی گرایی این است، خبر بد، خبر خوب است و همین برداشت است که جوهره اصلی نگاه خبرگزاریهای غربی به جهان سوم را شکل می دهد. دلایلی که این محققان برای عامل منفی گرائی ارائه می کنند، این چنین فهرست می شود.
۱-غیرمنتظره است. ۲ – بدون ابهام است.
۳-به سرعت رخ می دهد. ۴- همخوان و هماهنگی دارد.
بحثی به حقوق بشر:
متن اعلامیه حقوق جهانی حقوق بشر روزنامه سلام: یکشنبه ۲۲ آذر ماه ۷۷ شماره ۲۱۸۴
امسال سال (۷۷) یکشنبه ۲۲ آذرماه، مصادف است پانزدهمین سالگرد صدور اعلامیه جهانی ص ۹ حقوق بشر. بدین مناسبت سلسله مطالبی درباره این مناسبت و مواضع جمهوری اسلامی درقبال آن تقدیم خوانندگان گرامی می شود که بخش نخست آن شامل متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
مقدمه:
از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیرآن اساس آزادی و عدالت و صلح جهان را تشکیل می دهد. از آنجا که علم شناسایی و تحقیر بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت رابه عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در میان و عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشرا علام شده است از آنجا که اساس حقوق انسانی راباید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد، از آ«جا که اساس لازم است توسعه روابط دوستانه بین المللی مورد تشویق قرار گیرد. از آنجا که حول عضو متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تامین کنند از آ«جا که حس تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق و آزادی ها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد.

مجمع عمومی این اعلامیه حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماعی این اعلامیه دائما مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسیله تعلیم و تربیت، احترام این حقوق و آزادی ها توسعه یابد و با تدبیر تدریجی ملی وبین المللی با شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مر

دم کشورهایی که درقلمرو آنها می باشند، تامین گردد.
ماده ۱:
تمامی افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و ازلحاظ حیثیت و حقوق با یکدیگر برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده ۲:
۱-هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز به مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر، و همچنین ملیت، موقعیت اجتماعی، ثروت، ولادت و یا هر دموقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلمه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد.
۲-به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور مستقل، تحت قیومت یا غیرخود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
ماده ۳:
هر کسی حق زندگی، آزادی، و امنیت شخصی دارد.
ماده ۴:
احدی را نمی توان در بردگی نگهداشت و دادوستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
ماده ۵:
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه ویا برخلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
ماده ۶: هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جابه عنوان یک انسان در برابر قانون شناخته شود.
ماده ۷: همه در برابر قانون برابر هستند و حق دارند بدون تبعیض و به طور یکسان از حمایت قانون برخوردار شوند همه حق دارند درمقابل هر تبعیض که ناقض اعلامیه حاضر باشد و علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیض به عمل آید به طور تسایو از حمایت قانون بهره مند شوند.
ماده ۸: دربرابر اعمالی که حقوق اساسی فردرا مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد، هر کسی حق رجوع موثر به محاکم ملی صالحه را دارد.
ماده ۹: احدی را نمی توان خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید کرد.
ماده ۱۰- هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مستقل و

بی طرفی منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزائی که به او وارد شده باشد اتخاذ تصمیم نماید.
ماده ۱۱ – هر کس که به بزهکاری متهم شده باشد بی گناه محسوب می شود تا زمانیکه در جریان یک دعوای عمومی، که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع او تامین شده باشد تقصیر او قانونا محرز می گردد.
۲-هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است. محکوم خواهد شد. به همین ترتیب هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بودن تعلق می گرفت، درباره احدی اعمال نخواهد شد.
ماده ۱۲ – احدی درزندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود، نباید مورد مداخله های خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد. هر کس حق دارد که درم قابل اینگونه حوادث و حملات مورد حمایت قانون قرار گیرد.
ماده ۱۳- ۱-هر کس حق دارد که داخل هر کشوری آزادانه بود و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب کند.
۲- هر کس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
۳- ماده ۱۴-۱-هرکس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار پناهی جست و جو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار نماید.
۲-درمواردی که تعقیب واقعا مبتنی بر جرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهای مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نمی توان ازاین حق استفاده نمود.
ماده ۱۵- ۱- هر کس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
۲-احدی را نمی توان خودسرانه از تابعیت خود یا حق تغییر تابعیت محروم کرد.
ماده ۱۶-۱-هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت، یا مذهب با یکدیگر زناشویی می کندن و تشکیل خانواده می دهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج، دارای حقوق مساوی می باشند.
۲-ازدواج باید با رضایت کامل و آزادنه زن و مرد انجام گیرد.
۳-خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماعی و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.
ماده ۱۷-۱- هر شخص، چه به طور فردی و چه به طور جمعی، حق مالکیت دارد.
۲-احدی را نمی توان خودسرانه ازحق مالکیت محروم کرد.
ماده ۱۸- هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود، این حق متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجزای مراسم دینی است. هر کس می تواند از این حق منفردا یا مجتمعا، به طور خصوصی یا عمومی، برخوردار باشد.
ماده ۱۹-هر کس حق آزادی عقیده بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
ماده ۲۰-۱-هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آمیز تشکیل دهد.
۲-هیچ کس را نمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
ماده ۲۱-۱- هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خودخواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند شرکت جوید. ۲- هر کس حق دارد با تساوی شرایط، به مشاغل عمومی کشور خود نائل آید. ۳- اساس و منشا، قدرت حکومت، اراده مردم است، این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد. که از روی صداقت وبه طور ادواری صورت پذیرد، انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه ای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
ماده ۲۲- هر کس به عنوان عضو اجتماعی حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمود ارائه شخصیت اوست، با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.

ماده ۲۳-۱-هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید. شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری موردحمایت قرار گیرد. ۲- همه حق دارند که بدون هیچ تبعیض در مقابل کار برابر، جرت برابر دریافت کنند. ۳- هر کس که کار می کند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود، که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی تکمیل نماید. ۴-هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود یا دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه نیز شرکت کند.
ماده ۲۴- هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح داردو به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق ذیحق می باشد.
ماده ۲۵-۱- هر کس حق دارد که سطح زندگی، سلامت و رفاه خود و خانواده اش را ا

ز حیث خوراک و مسکن و مراقبت های پزشکی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، نقص عضو، بیوگی، پیری یا در همه موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش از دست رفته باشد، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
۲-مادران و کودکان حق دارندکه از کمک و مراقبت مخصوص بهره مند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند. همه از حق حمایت اجتماعی یکسان برخوردارند.
ماده ۲۶-۱- هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش حداق تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و پایه ای است باید رایگان باشد. آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید در شرایط برابر کامل، به روی همه باز باشد تا همه بتوانند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردند. ۲- آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس به حداقل اکمل رشد آن برساند و احترام به حقوق و آزادی های بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید حس تفاهم، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی میان همه ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.
۳-پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود به دیگران اولویت دارند.

ماده ۲۷-۱-هر کس حق دارد آزادانه در زندگی و فرهنگ اجتماعی شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علم و فواید آن سهیم باشد.
۲-هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی م ادی آثار علمی فرهنگی یا هنری خود برخوردار باشد.
ماده ۲۸ – هرکس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بین المللی حقوق و آزادی را که در این اعلامیه ذکر گردیده است تامین کند و آنها را به مورد اجرا بگذارد.

ماده ۲۹-۱-هر فرد در مقابلآن جامعه ای وظیفه دارد که رشد و آزادی و کامل شخصیت وی را میسر سازد.
۲ – هر کس در اجرای حقوق و استفاده از ازادی های خود فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعاتحقوق و آزادی های دیگران و برای رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده اند. ۳- این حقوق و آزادی ها در هیچ موردی نمی توانند برخلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردند.
ماده ۳۰ – هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتوانند هریک ازحقوق و آزادی های مندرج در این اعلامیه را از بین ببرند و یادر جهت از بین بردن آن فعالیت کنند.
تاریخ روند آزادی مطبوعات
درنیمه قرن ۱۵ صنعت چاپ کارخود را آغازکرد و به تدریج پیشرفت و توسعه آن موجب انتشار کتاب و نشریه دراروپا شد. درسالهای نخستین قرن ۱۷ مساله راه حمل و نقل موجبات پیدایی سرویسهای منظم نقل و انتقالها شد که از برکت این خدمات ,انتشار و توزیع جراید دوره ای را که درزمانهای معین با فاصله مشخص به چاپ می رسیدامکان پذیر ساخت. انتشارجراید دوره ای با فضای ی روبرو شد که درآن آزادی بیان جایی نداشت. تعدا دی ازصاحبان فکربه اهمیت اشاعه عقاید آگاهی داشتند و می دانستند که با انتشار و اشاعه نظرو عقیده می توان گرو ههای انسانی همفکر رادور هم جمع کرد و ازآن ها قد رتهای اجتماعی قابل توجهی تشکیل داد.
به طور نمونه درقرن ۱۶ ماکیالی درکتاب خود به نام شهریارنوشت«حکومت کردن یعنی معتقدساختن. در قرن ۱۸ ویکو(Vico)متفکر دیگرایتالیایی گفت:«صاحبان قدر ت ناچار قوانین را باید با توجه به انتظار مردم مدنظر قراردهند»

اما دربرابر این تفکرات سد محکمی به عنوان یک مانع قرارداشت که آن هم قدرت کلیسا بود. علاوه برکلیسا مقامات غیرمذهبی هم خویشاوندشان نبود که مردم دربرابر قواعد قدیمی حاکم برمردم و فرامین حاکمان و سلاطین ایستادگی کنند.
مطبوعات دوره ای از بخت نامساعد, مقارن با دوران شاهان مستبد و خودکامه بودند و می دانیم که آزادی گفتار و حقوق افراد با منافع پادشاهان که از قدرت مطلق برخورداربودند تطبیق نمی کرد. علاوه برآن فیلسوفانی همچون Hobbs و بوسوئهBossuet که اولی انگلیسی و دو

می فرانسوی است, ریشه قدرت مطلق پادشاهان را به قدرت الهی پیوند می زدند و به گونه ای تفکرات خود رابه طرفداری ازحقوق الهی ارائه می کردند که این فکر مسلماً کلیسا و مقامات مذهبی را اراضی می کرد.در این زمینه علاوه برکلسیا و مقامات غیرمذهبی اشراف زمیندار نیزار به انتقاد از پدیده سانسور کرد و درباره ی آزادی مطبوعات کتاب نوشت. کاری که همه عمال استبداد در لحظات نزاع پیکر استبداد می کنند.
چنین طرز تفکری که توسط فیلسوفان و صاحبنظران نیز حمایت می شد اظهار رضایت می کردند. زیرا نتایج آن به حفظ وضع موجود و در نهایت به حفظ منافع اشراف زمیندار نیز کمک می کرد.

سوابق سانسور
قبل از اینکه صنعت چاپ کارخود را آغازکند هیچ نوشته ای بدون اینکه ازکانال کلیسا کنترل شود حق انتشار نداشت. درآغازکارچاپ از اینکه به وسیله آن عقاید مذهبی به سرعت و درتعداد زیاد قابلیت انتشار و توزیع می یافت. مقامات کلیسا بسیار خوشحال شده بودند. سلاطین و مقامات غیرمذهبی نیز به دلیل انتشار فرامین ودستورات آنها با سرعت و حجم بسیار کاملا راضی به نظر می رسیدند ولی درابتدا غافل از این پدیده بودند که بالاخره صاحبان فکر و اندیشه نیز از این نعمت

استفاده خواند کرد و برای اشاعه عقاید خود ازچاپ کمک خواهند گرفت و تا هوشیار شوند متوجه

شدندکه بسیاری از عقاید و نظرات و مطالب که مورد خوشایند آنها نبود دردسترس مردم قراررگرفته است. ناچار کلیسا و دربارها دراین باره متحد شدند که چاپ و صاحبان آن را سرکوب کنند.
در فرانسه, انگلستان, هلند و دیگرکشورهای اروپایی به همین ترتیب عمل می شد. مثلا در فرانسه از قرن ۱۶ تا ۱۷۸۹ (انقلاب کبیرفرانسه)تمام جراید و کتابهای چاپی تابع نظام ظالمانه

سانسور قبل از انتشار بودند. لزوم کسب اجازه یا امتیاز که تا امروز نیز برای انتشار جراید و کتاب در بسیاری ازکشورها اعمال می شود, یادگار آن دوران است. در ابتدای امر دانشگاهها برای اعطای اجازه چاپ کتاب و جریده , وحتی سانسور آنها اقدام می کردند و به تدریج این اختیار از دانشگاه به موسسات و ماموران ویژه حکومتی منتقل شد که اختیارات دانشگاه ها را در این مورد به خود اختصاص دادند کسانی که بدون کسب اجازه درانتشار جراید و کتاب عمل می کردند مجازاتهای سنگینی درباره آنها اعمال می شد حتی بعضی از آنها در قرن ۱۶ و ۱۷ به اعدام نیز محکوم شدند.

پیدایی روزنامه در جهان غرب:
نخستین عصر ارتباطات جمعی درح دود ۱۴۵۰ م با اختراع چاپ آغاز می شود. در این دوره به عقیده مارشال مک لوهان دانشمند معاصر کانادایی رروابط اجتماعی و اندیشه ها و رفتارهای انسانی همه تحت تاثیر شدید نوشته های چاپی هستند به همین سبب وی همه مظاهر زندگی جوامع غربی را در این عصر، به عنوان کهکشان گوتنبرگ معرفی می کند.
البته نباید فراموش کرد که از زمان اختراع گوتنبرگ تا استفاده از صنعت چاپ برای انتشاروسیع و مداوم اخبار و اندیشه ها و ایجاد ارتباطات جمعی واقعی، چند قرن فاصله است، زیرا به طوری که ضمن مطالعه درباره تحول و توسعه وسایل ارتباط جمعی مشاهده خواهیم کرد.
نخستین روزنامه های چاپی اروپایی، به تعداد نسبتا زیاد و با نظم دوره ای، هفتگی، از دهه سوم قرن ۱۷ هفدهم (۱۶۳۰) یعنی در حدود دو قرن پس از ایجاد صنعت چاپ، بوجود می ایند. و اگر در نظر داشته باشیم که انتشار توده گیر و نظم دوره ای کوتاه، به دو خصلت اصلی وسائل ارتباط

جمعی بشمار می روند، باز بین زمان انتشار نخستین مطبوعات غربی، تا اوایل قرن نوزدهم میلادی که روزنامه های روزانه توسعه وت کامل پیدا می کنند روزنامه ها تنها از پایان قرن نوزدهم ۱۹ به بعد با هزاران یا میلیونها خواننده به صورت روزانه درآمدند. روزنامه تحول اساسی مهمی در تاریخ وسایل ارتباط همگانی امروزی بود. زیرا بسیاری از انواع اطلاعات گوناگون را در قطعی حدود و قابل تکثیر جای می داد روزنامه ها اطلاعاتی را درباره امور جاری سرگرمی و آگهی در یک جا ارائه می کردن

د. جزوه آگهی به همراه یکدیگر توسعه یافتند، اما در واقع تفاوتهای میان جزء آگهی و سرگرمی در حال تغییرند و تعریف آنها دشوار است.
برای مثال اعلام اینکه یک کشتی خارج یا وارد می شود ممکن است در یک زمینه خبر باشد. در زمینه ای دیگر یک آگهی یا اگر مربوط به مسافران به خصوص می باشد و به عنوان بخشی از یک ستون شایعات نشوته شده باشد به صورت سرگرمی در می آید. مطبوعات روزنامه ارزان نخستین بار در ایالات متحده به وجود آمد. روزنامه یک سنتی در آغاز در نیویورک دایر گردید . سپس در شهرهای بزرگ دیگر شرق آمریکا تکثیر گردید.
در نخستین سالهای قرن بیستم، روزنامه شهری یا منطقه ای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات آمریکا را پوشش می داد. (برخلاف کشورهای کوچکتر اروپا، روزنامه های ملی به وجود نیامد).
در طی دوره مهاجرت انبوه، روزنامه های بسیاری به زبانهای خارجی در ایالات متحده منتشر گردید. برای مثال در سال ۱۸۹۲ نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غرب میانه و شمال شرق آمریکا منتشر میشد. تولید کاغذ روزنامه ارزان کلید انتشار انبوه روزنامه ها را اواخر قرن نودزهم به بعد بود.
دو نمونه از نخستین روزنامه ها معتبر در آغاز قرن حاضر نیویورک تایمز و تایمز لندن بودند، بیشتر روزنامه های متنفذ در کشورهای دیگر این دو روزنامه را به عنوان الگوی خود انتخاب کردند. روزنامه ها بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمده ای شدند و تا امروز همین گونه باقی مانده اند.
برای مدتی بیش از نیم قرن روزنامه ها وسیله اصلی انتقال سریع و جامع اطلاعات به توده مردم بودند نفوذ آنها یا ظهور، رادیو، سینما، و مهم تر از همه تلویزیون به تدریج کاهش یافته است.
در سال ۱۹۶۰ میلادی «هر روز در انگلستان بیش از ۱ روزنامه به نسبت هر خانوار به فروش می رسید. به طور متوسط ۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانوار، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافته است. امروز کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانوار به فروش می رسد. فروش روزنامه به جوانان به ویژه کاهش پیدا کرده است.
انتشار روزنامه:
روزنامه نشریات ادواری و مجلات از پایان قرن هیجدهم به بعد در غرب رواج یافتند اما تعداد خوانندگان آنها نسبتاً اندک بود تنها در یک قرن پس از آن بود که اینگونه مطالب جائی جزئی از تجربه هر روزه میلیونها نفر گردید. نگرشها و عقاید آنها را تحت تاثیر قرار دادند. گسترش رسانه‌ها همگانی متکی بر اسناد چاپی به زودی با ارتباطات الکترونیکی همراه گردید. روزنامه ها مدتها با تصویر قطب قدرتمند (powerful – tycoon) یا فردی که در راس یک ام

پراتوری انتشاراتی، قرار گرفته، مرتبط در نظر گرفته شده اند.
این تصویر، تصویری غیردقیق نیست، در بسیاری از کشورها مالکیت روزنامه ها در دست چند شرکت بزرگ متمرکز گردیده است. که اغلب در مالکیت یا تحت سلطه افراد یا خانواه های معینی است، بسیاری ازا ین شرکتها امروز نیز سهام فراوانی در تلویزیون و

صنعت تفریح و سرگرمی دارند.
در بریتانیا، شرکتهای بزرگی که توسط سلاطین مطبوعاتی، یعنی لرد نورث کلیف، لرد پیور بروک، و لرد کسلی اداره می شدند. براساس موفقیت روزنامه های پرتیراژ شان در دهه های ۱۹۲۰، و ۱۹۳۰ توسعه یافتند، فرانسه شاهد توسعه امپراتوری اطلاعاتی هر سال بوده است. سازمانهای اشپرینگر و گرونر در آلمان نیز بسیار وسیع هستند، در ایالات متحده، تعداد شهرهایی که در آن شرکتهای مطبوعاتی رقیب وجود دارند، پیوسته کاهش یافته است، یعنی از بیش از ۵۰۰ شهر در آغاز قرن به تنها اندکی بیش از ۳۰ شهر در ۱۹۸۴ رسیده است، فقط ۳% درصد شهرهای آمریکا روزنامه هایی دارند که با یکدیگر رقابت می کنند. انتشار روزنامه های محلی نیز به صورت یک پیشه انحصاری در آمده است. به استثناء ایالات متحده هم کشورهای غربی به داشتن تعدادی روزنامه های سراسری می بالند، بین روزنامه هایی که در سطح ملی منتشر می شوند و اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوت دارند. امکان انتخاب وجود دارد.
اگر چه روزنامه ها در آمریکا هستند اما به هیچ وجه تماما در مالکیت افراد محلی هستند بیش از ۷۰۰ درصد این روزنامه ها به وسیله خط مشی در سیاستهای سرمقاله را تعیین می کنند و سردبیران و روزنامه نگاران مجبورند. از این سیاستها پیروی کنند.
در دنیای امروز، مطبوعات علاوه بر وظیفه اصلی خود که همان خبررسانی است با مطالب و موضوعات مختلف در زمینه های گوناگون حتی در قالب، قصه، داستان، عکسف کاریکاتور و طنز به شیوه ای بارز تاثیری عمیق بر افکار مردم یعنی خوانندگان برجای می گذارند.
همچنین اکثر موارد، صحنه ها، شخصیت ها، حوادث و عبارات و مجلات درج شده در مطبوعات به صورت زنده و روشن حتی پس از طی سالیان متمادی به عنوان ردی از خاطره ها در یادها باقی می مانند و این تنها به سبب ماهیت دوگانه آن است که از سویی محصولی صنعتی و تولیدی ب

ه شمار رفته و از سویی دیگر آفریده های فکری با ویژگیهای و کارکردهای مختص به خود است.
مطبوعات به دلیل برخورداری از رابطه نزدیک با علوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به جامعه چنان غنی شده که به عنوان پشتوانه ای محکم و بی رقیب و از کاملی و جامع ترین منابع تاریخ عمومی جهان به شمار می آید.

با تلاش برای بهره جوی از مطبوعات به دلیل شناخت نقش کلیدی آن در شکل دهی به افکار عمومی میان اندیشمندان و سیاستمداران از سوی و سکانداران فرامرزی کشتی اقتصادی جهانی – همان سرمایه داران تراستهای بین المللی – از سوی دیگر جدال و کشمکش در گرفته است.
مهم ترین نقش مطبوعات را در شکل گیری افکار عمومی می دانند به خصوص جنبه ای از آن در اجتماعی کردن و سیاسی نمودن افراد جامعه نقش اساسی را ایفا می کند. به عقیده صاحب نظران علوم سیاسی اگر چه رسانه های نوشتاری نمی توانند به مردم بگویند که به چه بیندیشند لیکن تلویحا بر آنها القا می کنند که چگونه بیندیشند، در واقع با تکیه بر قدرت لایزال افکار عمومی هر برنامه ای عملی می گردد.
مطبوعات با تکیه بر ویژگی منحصر به فرد خود قهرمانان سیاسی و اجتماعی ساخته یا به نابوده آنان همت می گمارند و به منظور منحرف ساختن اذهان عمومی با پنهان ساختن جنایتکاران و و یا برملا نمدن موارد ارتشاء و اشتباه و انحراف، سیاست دولتها را تغییر داده و قادر می باشند تا تاریخ ملتها را رنگ دیگری بخشند.
از مهم ترین ویژگی کاربردی مطبوعات نقش دروازه بانی خبر است که قطعا منجر به تغییر ماهیت خبر خواهد شد اگر چه در ابتدا به نظر می رسد واقعیت های اجتماعی همان چیزهایی هستند که رسانه ها به مخاطب ارائه می نمایند.
در حقیقت رسانه ها بیش از هر زمان دیگری در معرض اغراض و هدفهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و منافع خاص گروهی جاه طلبی ها و قدرت مداریها قرار دارند.
ایده انتخاب در فرایند ارتباط رسانی چنان مستحکم است که از ورای ان نظریه ای به نام نظریه دروازه بانی خبر شکل گرفت. چنین نظریه های نه تنها شامل انتخاب خبر می شود بلکه ممانعت از نشر، انتقال و شکل دهی، ارائه و تکرار آن را نیز با زمان بندی مطلوب در نظر دارد و به طور کلی تمام جنبه های انتخاب و نگه داشتن و کنترل پیام را نیز در برمی گیرد.
بهره گیری از برجسته سازی در چاپ و درج برخی مطالب و نادیده پنداشتن سایر موارد ارائه تصاویری از حقایق را منجر شده و این رسانه را قومیت گرا و طرفدار برتری نژادی خواهد نمود.
این نوع جانبداری خبری را سوگیری نامیدند وجود خاستگاههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی مربوط به نهادهای مخابره کننده خبر همواره سبب می گردد اخبار از زاویه ای ویژه ای

ارائه شده به لحاظ محتوایی جانبداری مثبت یا منفی نسبت به طرفهای دیگر در یک رویداد صورت می پذیرد.
وجود سوگیری ملی برگرفته از سوگیری شخصی، حرفه ای، مذهبی می باشد. منجر به ایجاد نوعی حس وابستگی و دیدگاه مثبت نسبت به میهن شده و عقاید بر پایه آن شکل می گیرد. حال آنکه در بیان دیدگاههای مختلف مردم سایرملل تصاویری نه چندان دلپذیر و حتی گاه به شدت مخفی ارائه می گردد.
اعتقاد به کاربرد شیوه های فوق الذکر به تحریف ماهیت خبر و نادیده انگاشتن اهمیت «عینی

ت در اخبار» خواهد انجامید تحریب خبر از دو جنبه خطرناک است. نخست اینکه رسانه های غربی، با اطلاع کامل در بهره گیری از عنوان میزانها حرفه ای در انتخاب خبر، بخصوص در مورد کشورهای جهان سوم و در حال توسعه شیوه های خاص از پوشش خبری را پی گیری نموده که شامل تکیه بر اخبار داغ و ناآرامیهای سیاسی و کودتاها و بلایا و حوادث می باشد. از سویی دیگر چون بیشتر خبرهایی که به مخاطبان جهان سوم می رسد و رسانه های بزرگ خبری غربی تهیه می کنند، مردم آن سرزمینها همان تصاویر تحریف شده را دریافت نموده و این غرور آنان را جریحه دار خواهد نمود. و اساس هویت فرهنگیشان را تخریب خواهد نمود.
دموکراسی و فضای باز سیاسی
فعالیت آزادانه رسانه ها از جمله مطبوعات، منوط به وجود شرایط سیاسی باز و نظام دموکراتیک است که در آن حقوق همگان برای تعیین سرنوشت خود و اظهار آزادانه عقاید و دیدگاهها به رسمیت شناخته شود. در یک نظام بسته و توسعه نیافته و مطبوعات گرفتار سانسور هستند و قادر به ایفای نقش های فعال و بسط مشارکت سیاسی – اجتماعی نیستند. در جامعه غیردموکراتیک، مطبوعات زبان به چاپلوسی می گشایند و به ثناگویی قدرت می پردازند و یا از ترس، حقایق را پنهان می سازند. در نظام دموکراتیک

– دولت بر منافع خبری و ارتباطی غلبه انحصاری ندارد و مطبوعات و رسانه های جمعی آزادند.
– دلبستگی به حقیقت، راستگویی و بی طرفی، پشتوانه اعتبار روزنامه نگاران است.
– نویسندگان و روزنامه نگاران جایگاه اجتماعی ویژه ای دارند.
– جامعه مدنی بر پیوند های متقابل ارتباطی استوار است.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.