فایل ورد کامل مقاله کارایی فناوری DAS-ELISA در بهینهسازی مبارزه شیمیایی با بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله کارایی فناوری DAS-ELISA در بهینهسازی مبارزه شیمیایی با بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله کارایی فناوری DAS-ELISA در بهینهسازی مبارزه شیمیایی با بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله کارایی فناوری DAS-ELISA در بهینهسازی مبارزه شیمیایی با بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله کارایی فناوری DAS-ELISA در بهینهسازی مبارزه شیمیایی با بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici :
چکیده
پیشآگاهی از وقوع بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از Septoria tritici در تنظیم و طراحی دقیق مبارزه شیمیایی بسیار حائز اهمیت است. یکی از روشهای شناسایی این بیماری پیش از بروز علایم، استفاده از فنآوری ایمنیسنجی است. در این تحقیق اهمیت بهرهگیری از این فنآوری در تعیین نوع، مقدار مصرف قارچکش و زمان سمپاشی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور در ۴۴ ظرف کاشت، گندم رقم روشن کاشته شد. گیاهچهها در مرحله ۱۲ روزگی با سوسپانسیونی از اسپوریدیهای قارچ مایه زنی شدند. ۲۰ ظرف کاشت پیش از بروز علایم بیماری و ۲۰ ظرف دیگر پس از بروز آن با سه میزان ۲، ۱ و ۵/۰ درهزار از قارچکشهای پروپیکونازول و سایپروکونازول با سه تکرار سمپاشی شدند. چهار ظرف کاشت باقیمانده در
هر دسته نیز بعنوان شاهد با آب معمولی تیمار گردید. این طرح بصورت طرح فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. چگالی نوری نمونههای برگی پس از عصاره گیری و انجام آزمون الایزا تعیین و به مقادیر واحدهای پادگنی قارچ تبدیل شده و تاثیر هر یک از تیمارها بر این مقادیر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مقادیر درصد کاهش
واحدهای پادگنی در صورت اعمال سمپاشی پیش و پس از بروز علایم اختلاف معنی داری وجود دارد. همچنین درصورت استفاده از قارچکش پروپیکونازول و سایپروکونازول با پیشآگاهی بیماری میتوان میزان سمپاشی و در نتیجه هزینه سمپاشی با هر دو قارچکش را تا ۴ برابر کاهش داد. اختلاف معنی داری بین درصد کاهش واحدهای پادگنی در دو قارچکش سایپروکونازول و پروپیکونازول دیده نشد. استفاده از این فنآوری علاوه بر تعیین زمان دقیق اعمال تیمارها، به کاهش قابل توجه میزان سمپاشی با قارچکشها و تأثیر هرچه بیشتر آنها خواهد انجامید.
کلمات کلیدی : بلاچ برگی گندم، Septoria tritici، مبارزه شیمیایی، داس الایزا، پیش آگاهی، پروپیکونازول، سایپروکونازول، تشخیص پیش از بروز علایم
مقدمه
یکی از تهدیدهای عمده گندمکاری در کشور، شیوع و گسترش فزاینده بیماری بلاچ برگی گندم ناشی از S. tritici است (۱و۲). دلایل عمده افزایش این بیماری، رواج کاشت ارقام گندم مقاوم به زنگها و سفیدک پودری ولی حساس به بیماریهای سپتوریایی، از بین نبردن بقایای گیاهی، افزایش مصرف کودهای ازته و مقاومت عوامل بیماریزا به قارچکشها عنوان شده است (۷و۸و۱۰). یکی از جنبههای حفاظت گیاهان از آسیب عوامل بیماریزا، پیشآگاهی و تشخیص آلودگی و عامل بیماریزا پیش از بروز علایم است. اینکار، درواقع به تصمیمگیری در انتخاب نوع قارچکش، زمان و تعداد سمپاشیها کمک خواهد نمود. بعبارت دیگر، استفاده از این روش که جهت سنجش آستانه بیماری انجام میگیرد، در راستای کاربرد بهینه قارچکش ها براساس مدیریت تلفیقی آفات از اهمیت زیادی برخوردار میباشد (۶).
علیرغم وجود گندمهایی حامل ژنهای مقاومت به بیماری سپتوریوز برگی، هنوز کنترل این بیماری با استفاده از قارچکشها انجام میشود و در این راستا، قارچکشهای تریازولی عملاً نتایج موفقیتآمیزی درپیداشتهاند. انتخاب نوع و مقدار سم بکار گرفته شده در هر مزرعه برحسب شرایط اقلیمی، رقم و مرحله رشدی محصول متفاوت خواهد بود (۱۰). از نقطه نظر همهگیریشناسی بیماری، مرحلهای از رشد میزبان که تعیین کننده اِعمال تیمارهای معالجهای علیه این بیماری است، زمان مشخصی نداشته و از این لحاظ اقدام ناآگاهانه به
سمپاشی نیز موفقیت اتفاقی و ناپایدار خواهد داشت (۷). در مراحل اولیه آلوده شدن گیاه، علایم دقیقی حاکی از بروز این بیماری در گیاه قابل رؤیت نیست. از طرفی، تأثیر حتی مؤثرترین سم تریازولی نیز به دوره گسترش هیف S. tritici در بافت میزبان (۱۴ الی ۲۱ روز) محدود میشود. بعبارت دیگر پس از پیدایش پیکنیدها در سطح برگ هیچ یک از سموم تریازولی موجود تأثیر چندانی در کنترل بیماری ندارد (۹). ازاینرو، شناسایی بیماری سپتوریوز در گیاه پیش از بروز علایم و پیدایش پیکنیدها اهمیت بسیاری دارد، چرا که به انتخاب زمان دقیق سمپاشی، نوع و مقدار مناسب قارچکش مورد استفاده، کمک نموده و کنترل بهتر بیماری را درپیخواهد داشت (۹).
یکی از رایجترین فنآوریها در تشخیص این بیماری پیش از بروز علایم، روش داسالایزا۱ میباشد که اساس کار آن اتصال آنتیبادی ویژه به آنتیژن خود بصورت پایدار و کاملاً اختصاصی است (۱۲،۱۴). این روش اکثراً در تشخیص بیماریهایی که دوره نهفتگی طولانیتری دارند، بکار میرود (۳،۱۴). با استفاده از این روش، عامل بیماری حتی در هنگامیکه اولین سلولهای آن شروع به رخنه در گیاه میکنند، قابل شناسایی و سنجش است. در این روش از پادتنهای فوق العاده اختصاصی استفاده میشود که محلهای پروتئین خارج سلولی عامل بیماریزا را شناسایی میکنند. واکنش بین پادگن و پادتن بسیارحساس و اختصاصی بوده و نتیجه آن به رقم و مرحله رشدی میزبان، محل قرارگیری و سن برگ، سمپاشیهای قبلی و شرایط محیطی بستگی ندارد (۱۲).
برای نخستین بار در سال ۱۹۸۸ شرکت کشاورزی سیبا۱ اقدام به تولید پادتن برای S. tritici و Stagonospora nodorum نموده و آن را ساعت سپتوریای۲ نامید (۳ و۱۲). در سال ۱۹۸۹ شرکت نوارتیس، برنامه پیش آگاهی سپتوتست۳ را بعنوان ابزاری پیشرفته و مدرن جهت شناسایی دقیق بیماریهای سپتوریایی در گندم طراحی و ارائه نمود که در حال حاضر در
کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد و ایالات متحده رواج یافته است. همچنین سیستم پیشآگاهی دیگری در فرانسه بنام پرسپت۴ نیز به همین منظور بوجود آمده است (۳). شرکتهای تولید کننده مواد شیمیایی کشاورزی مثل سیبا، نوارتیس۵ و دوپان۶ نیز فعالیتهای گستردهای را درخصوص تشخیص مولکولی بیماریهای مهم ازجمله بیماری سپتوریوز گندم آغاز نمودهاند (۵و۶). هدف از این آزمایش ارزیابی روش ایمنی سنجی جهت استفاده بهینه از آفتکشهای پروپیکونازول و سایپروکونازول در مبارزه با بلاچ برگی گندم میباشد.
مواد و روش ها
این تحقیق در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۷۹ انجام شد. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل ۲×۲×۴ با سه تکرار و طرح پایه کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه به اجرا درآمد. در ۴۴ ظرف کاشت چوبی به ابعاد تقریبی ۲۵ × ۵۰ و عمق ۱۵ سانتیمتر محتوی نسبت مساوی از خاک بکر و کود حیوانی، بذر گندم رقم روشن در دو ردیف به فاصله ۱۵
سانتیمتر از هم و در هر ردیف تعداد ۱۰ بذر در فواصل ۵ سانتیمتری بدون ضدعفونی کاشته شدند. جدایه قارچی F17 از مزارع گندم اطراف شهرستان فردوس از برگهای مبتلا به بلاچ برگی گندم جداسازی و S. tritici تشخیص داده شد (۱۰). مایه آلودگی قارچ از محیط کشت مایع سوکروز – مخمر (سوکروز ۱۰ گرم، عصاره مخمر۱۰ گرم و آب مقطر۱۰۰۰ میلی لیتر) که بمدت ۸ روز در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد روی دستگاه تکاندهنده دوّار قرار داده شده بود، بدست آمد. سوسپانسیونی به غلظت ۱۰۶ اسپوریدی در هر میلی لیتر که با استفاده از یک
لام گلبول شمار تنظیم شده بود، تهیه گردید و به ازای هر لیتر از این سوسپانسیون یک میلی لیتر ماده کاهنده کشش سطحی توین۲۰ (Tween20) اضافه گردید. گیاهچهها در مرحله ۱۲ روزگی با کشیدن پنبه استریل آغشته به سوسپانسیون اسپوریدی بر برگها مایه زنی شدند. گیاهان پس از ۳ روز نگهداری در زیر یک پوشش پلاستیکی، در شرایط دمایی ۳±۲۲ درجه سانتیگراد با برداشتن پوششها نگهداری شدند.
بسترهای کاشت بدو دسته ۲۲ تایی تقسیم و دسته اول ۱۰ روز پس از مایهزنی و پیش از بروز علایم بیماری و دسته دیگر پس از بروز علایم بیماری و بمحض پیدایش پیکنیدها با سه میزان ۲، ۱ و ۵/۰ در هزار از سموم پروپیکونازول (Tilt®,۲۵۰ EC, novartis) و سایپرکونازل (Alto®, ۲۵۰ EC, novartis) در سه تکرار با مهپاش دستی سمپاشی شدند. چهار ظرف کاشت باقیمانده در هر دسته نیز بعنوان شاهد با آب معمولی تیمار شدند.
دو عدد کیت کامل تشخیصی S. tritici با امکان انجام ۱۷۶ آزمون از شرکت ال. ای. سی – بیوتست۱ فرانسه خریداری گردید. نمونه برداریها در هر دسته، پس از مایه زنی و پیش از سمپاشی بطور یک در میان، از برگهای دوم و سوم ردیف کاشت و یک هفته پس از اِعمال سمپاشیها از برگهای سوم و دوم انجام شد. بدینترتیب درصورتیکه برگ دوم یک گیاه برای آزمون اول انتخاب میشد، برگ سوم آن نیز برای آزمون دوم مورد استفاده قرار گرفت و برعکس. آزمون الایزا در دو مقطع زمانی مختلف برای نمونههای دسته اول با کیت شماره ۱ و
دسته دوم با کیت شماره ۲ انجام شد. کیت تشخیصی سپتوتست اختصاصاً برای تشخیص S. tritici طراحی شده و عملکرد آن بسیار سریع و حساس میباشد. این کیت شامل ۹۶ چاهک در ۱۲ ستون (۱ تا ۱۲) و ۸ ردیف (A تا H) میباشد. چاهکهای ستون ۱ شامل شاهدهای استاندارد مثبت و منفی میباشند. در این چاهکها مقادیر پادگنی معینی در پیوند با پادتن قرار دارند و شاهدی برای اطمینان از سلامت کیت و نیز وسیلهای برای ارزیابی آزمون نمونهها میباشد (۱۱).
نمونههای برگی جمعآوری شده از هر یک از بسترهای کاشت به قطعات کوچکی تقسیم و هر کدام بطور جداگانه بکمک یک هاون چینی تمیز و همراه با بافر استخراج نمونه (۱ میلی لیتر بافر به ازای هر گرم نمونه برگی) عصاره گیری شد (۱۱). ۱۰۰ میکرولیتر از هر عصاره پس از عبور دادن از پارچه ململ دو لایه، به کمک یک میکروپیپت تک کاناله با دو تکرار در چاهکهای میکروپلیت ریخته شـده و میکروپلیت به مدت ۱۵ دقیقـه در دمای اطـاق روی یـک شیکر دورانی با سرعت ۲۵۰ دور در دقیقه قرار داده شد. پس از این مرحله پوشش پلاستیکی چاهکهای ستون ۱ یعنی شاهدهای استاندارد مثبت و منفی برداشته شده و محتویات کلیه چاهکها تخلیه و هر چاهک چهار بار با ۴۰۰ میکرولیتر از بافر شستشو شسته شد (۱۱). با استفاده از یک میکروپیپت ۸ کاناله ۱۰۰ میکرولیتر کانجوگیت۱ (پیوندی از پادتن و آنزیم نشاندارشده) به هر چاهک اضافه شد. مراحل تکان و شستشو تکرار و ۱۰۰ میکرولیتر محلول بستره به هر چاهک اضافه شد (۱۱). میکروپلیت بمدت ۱۰ دقیقه در دمای اطاق و در تاریکی با همان دور روی شیکر قرار داده شد و بلافاصله مقادیر چگالی نوری هر یک از چاهکها با استفاده از دستگاه الایزا – خوان۲ در طول موج۶۲۰ نانومتر خوانده شد.
منحنی تنظیم جذب نوری۳ کیت با یافتن نقاط متناظر مقادیر چگالی نوری۴ و واحدهای پادگنی۵ چاهکهای ستون ۱ ترسیم شد. مقادیر واحدهای پادگنی چاهکهای ستون ۱ در دفترچه راهنمای کیت بصورت دو به دو بترتیب ۱۹۲، ۶۴، ۲۱ و صفر واحد پادگنی در هر میلیلیتر ذکر شده است (۱۱). جهت ارزیابی سطح آلودگی نمونهها به S. tritici لازم بود تا مقادیر چگالی نوری هر چاهک به مقادیر واحدهای پادگنی تبدیل شود. برای این منظور پس از رسم منحنی تنظیم جذب نوری هر کیت و با بدست آوردن معادله سه پاره خط منحنی، مقدار چگالی نوری
در معادله مربوط قرار داده شد و مقادیر واحدهای پادگنی هر چاهک محاسبه گردید. سپس درصد کاهش مقادیر واحدهای پادگنی از حالت قبل از سمپاشی به پس از آن برای تک تک تکرارها با فرمول ابداعی مقابل محاسبه گردید ((A/ ) – 1)100= R(%) که در آن A مقدار واحدهای پادگنی پس از سم پاشی، مقدار واحدهای پادگنی پیش از سمپاشی وR درصد کاهش واحدهای پادگنی میباشد. پس از محاسبه درصد کاهش واحدهای پادگنی تجزیه دادهها و مقایسه میانگین هر یک از تیمارها با استفاده از نرم افزار MSTATC و با آزمون دانکن در سطح ۵ درصد انجام شد.
نتایج و بحث
بررسی چاهکهای شاهد استاندارد کیت نشان داد که در سه نوع چاهکِ استاندارد مثبت بالا، متوسط و پایین یعنی بترتیب چاهکهای A1,B1، C1,D1 وE1,F1 افزایش تدریجی رنـگ آبی بوضوح قابل مشاهده است. درعینحال در شاهد منفی یعنی چاهکهای G1,H1 چگالی نوری کمتر از ۱/۰ بوده و چاهکهای مذکور بدون تغییر رنگ باقی ماندند. این امر مؤید صحت عملکرد کیت تشخیصی و بیانگر اطمینان از آزمون میباشد. در برخی از سایر چاهکهای حاوی عصاره نیز تولید رنگ آبی در مقایسه با شاهد منفی بیشتر محسوس بود. این وضعیّت
نشانه آلوده بودن نمونه آزمایششده به S. tritici بود. برعکس چاهکهایی با تغییر رنگ کمتر نسبت به شاهد منفی، فاقد آلودگی تلقّی شدند (۱۱). مقایسه میانگین درصد کاهش واحدهای پادگنی در دو حالت پیش و پس از بروز علایم نشان داد که این دو اختلاف بسیار معنیداری با هم دارند و این به معنی تأثیر به مراتب بیشتر سمپاشیهایی است که پیش از بروز علایم انجام شده است (نمودار ۱). مقادیر اندازهگیری شده واحدهای پادگنی پس از سمپاشی با سه میزان ۲ ، ۱ و ۵/۰ در هزار سایپروکونازول و پروپیکونازول نیز حاکی از آن است که با اعمال سمپاشیها پس از بروز علایم، مقادیر بمراتب بالاتری از واحدهای پادگنی در گیاه، بدون تأثیر باقی میمانند (جدول ۱). این مقادیر درواقع نشاندهنده کمتأثیرماندن قارچ
عامل بیماری در نمونههای گیاهی از سموم مورد استفاده و امکان گسترش مجدد و از سرگرفته شدن آلودگی و در نتیجه از بین رفتن تأثیر قارچکش بکاررفته میباشد. بررسی مقادیر کاهش واحدهای پادگنی پس از سمپاشی با سم پروپیکونازول پیش از بروز علایم بیانگر این مسئله است که در واقع میتوان میزان مصرف سم را تا حد ۱ در هزار کاهش داد، چراکه سمپاشی پیش از بروز علایم با میزان ۱ و ۲ در هزار سم پروپیکونازول اختلاف معنی داری را نشان نمیدهند. از طرف دیگر هر سه میزان سمپاشی با شاهد اختلاف معنی داری را
نشان میدهند (نمودار ۳). با اینحال با اِعمال سمپاشی با میزان ۵/۰ درهزار، مقدار کاهش واحدهای پادگنی با مقادیر ۱ و ۲ در هزار اختلاف معنی داری داشته و از اینرو قابل توصیه نمیباشد. همچنین تأثیر سمپاشی با میزان ۵/۰ درهزار پروپیکونازول پیش از بروز علایم، با کاربرد ۲ درهزار این سم پس از بروز علایم اختلاف معنی داری ندارد، بنابراین با کاربرد این سم در زمان پیش از علایم میتوان میزان سمپاشی را تا ۴ برابر کاهش داد. ضمن اینکه مقایسه مقادیر نهایی واحدهای پادگنی باقیمانده در گیاه در این دو حالت نیز کاربرد میزان پایینتر در
زمانی صحیح را بیشازپیش تأکید میکند (نمودار ۲). بااینحال، در مورد کاربرد میزان ۲ درهزار از سم پروپیکونازول در دو زمان اختلاف معنیداری دیده نمیشود (نمودار ۳) و ممکن است تداعیگر این فکر باشد که با کاربرد میزان بالاتری از سم میتوان بیماری را در هر زمان بدون نیاز به پیشآگاهی کنترل نمود، ولی با مراجعه به مقدار نهایی پادگنی باقیمانده قارچ پس از سمپاشی در دو حالت میتوان دریافت که ایندو اختلاف بسیار فاحشی با هم دارند (نمودار ۲). بنابراین کاربرد قارچکشها حتی با میزانی بالا بایستی در زمانی صحیح یعنی پیش از بروز
علایم صورت گیرد. نتایج در مورد کاربرد قارچکش سایپروکونازول نیز نشان میدهد که کاربرد هر یک از سه میزان سایپروکونازول پیش از علایم در کنترل بیماری تأثیری بسزا خواهد داشت (نمودار ۴). تأثیر این سه میزان اختلاف معنی داری با نشان نمیدهد و لذا میتوان گفت که درصورت تشخیص بیماری پیش از بروز علایم میتوان میزان سمپاشی سایپروکونازول را تا یک چهارم کاهش داد. همچنین کاربرد میزان ۲ در هزار و یک در هزار سایپروکونازول پس از علایم با ۵/۰ در هزار پیش از علایم اختلاف معنی داری ندارد. اما با توجه به کاهش فوق العاده میزان و در نتیجه هزینه سمپاشی در حالت دوم، در واقع بهرهگیری از میزان پایینتر پیش از بروز علایم قابل توصیه میباشد.
جدول ۱ ) مقادیر واحد پادگنی قارچ قبل و پس از سمپاشی با مقادیر مختلف
قارچکشهای پروپیکونازول و سایپرکونازول پیش و پس بروز علایم بیماری
پروپیکونازول سایپروکونازول شاهد
۲ ‰ ۱ ‰ ۵/۰‰ ۲ ‰ ۱ ‰ ۵/۰‰ صفر
حالت پیش از بروز علایم پیش از سمپاشی تکرار ۱ ۶/۱۲ ۹/۱۳ ۱۳ ۹/۱۴ ۶/۱۰ ۵/۷ ۱/۱۰
تکرار ۲ ۵/۱۱ ۷/۱۲ ۵/۱۱ ۹/۷ ۵/۱۲ ۳/۱۰ ۶/۱۲
تکرار ۳ ۳/۱۳ ۹/۱۰ ۸/۱۱ ۵/۱۶ ۶/۱۳ ۸/۱۱ ۷/۹
میانگین ۵/۱۲ ۵/۱۲ ۱/۱۲ ۱/۱۳ ۲/۱۲ ۸/۱۳ ۸/۱۰
پس از سمپاشی تکرار ۱ ۶/۲ ۶/۳ ۶/۶ ۴/۰ ۷/۲ ۱/۲ ۲/۱۷
تکرار ۲ ۳/۲ ۵/۲ ۶ ۰ ۳/۱ ۸/۲ ۲/۱۸
تکرار ۳ ۳ ۱/۳ ۸ ۷/۱ ۴ ۳/۳ ۹/۲۰
میانگین ۶/۲ ۱/۳ ۹/۶ ۷/۰ ۷/۲ ۷/۲ ۸/۱۸
حالت پس از بروز علایم پیش از سمپاشی تکرار ۱ ۱/۳۸ ۱/۲۸ ۲/۶۱ ۳/۲۱ ۳/۴۸ ۴۲ ۳/۳۲
تکرار ۲ ۵/۲۶ ۳/۳۷ ۵/۳۷ ۴۲ ۳/۵۱ ۵/۲۰ ۶/۳۰
تکرار ۳ ۲/۴۵ ۳۷ ۸/۴۳ ۶/۳۹ ۲/۳۵ ۳۸ ۲/۴۸
میانگین ۶/۳۶ ۱/۳۴ ۴/۴۷ ۳/۳۴ ۹/۴۴ ۵/۳۳ ۳۷
پس از سمپاشی تکرار ۱ ۷/۱۵ ۱۷ ۸/۴۹ ۲/۸ ۵/۲۳ ۹/۳۰ ۹/۵۹
تکرار ۲ ۶/۱۱ ۱/۱۸ ۶/۳۴ ۵/۱۲ ۶/۱۶ ۲۲ ۸/۶۳
تکرار ۳ ۷/۱۱ ۷/۱۸ ۴/۳۴ ۵/۱۵ ۶/۲۰ ۲/۳۲ ۹۰
میانگین ۱۳ ۹/۱۷ ۶/۳۹ ۱/۱۲ ۱/۲۰ ۴/۲۸ ۲/۷۱
ا این اوصاف می توان گفت که با پیشآگاهی این بیماری میتوان میزان سمپاشی را در هر دو سم تا چهار برابر کاهش داد. بااینحال، بایستی خاطر نشان ساخت که تنها شناسایی عامل بیماری برای برنامهریزی در جهت حفاظت گیاهان، کافی نخواهد بود. جمع آوری این اطلاعات به همراه دادههای مربوط به آبوهوا میتواند پیش زمینهای برای پیشآگاهیها و نیز ارزیابی خطرات بیماری فراهم آورد. همچنین، کمیّت سنجی بیماری با استفاده از این آزمون، این امکان را فراهم خواهد نمود که تأثیر قارچکش مورد استفاده پس از سمپاشی مزرعه مورد ارزیابی قرار گیرد (۳). فنآوری ویژهای به نام فنآوری درمحل۱ نیز وجود دارد که در مزرعه قابل اجراست و ظرف چند دقیقه میتواند انجام و پاسخ مستقیماً به زارع ابلاغ گردد
(۵و۱۳). مزایای این نوع تشخیص را میتوان ارائه راهحلهایی برای سلامت محیط زیست، جلب اعتماد کشاورزان و مدیریّت امنتر و بهتر بیماری و نیز کاهش فشارهای مالی بر کشاورز خلاصه نمود که با انتخاب صحیح فرآورده سمی و ارزیابی تأثیر آن میسّر میشود. بدینترتیب با بهرهگیری از این فنآوری، دیگر مشکلات روشهای تشخیص سنتی، هزینهبر و وقتگیر، که با جداسازی عامل بیماری انجام میگیرد، وجود نخواهد داشت. این روشها، مکمّل سایر روشهای بررسی بیماری شامل مشاهدات و نیز الگوهای رایانهای توسعه بیماری میباشد که در اختیار کشاورزان قرار داده میشود. تشخیص بیماریهای گیاهی بعنوان ابزاری برای بهینهسازی عملکرد محصول، اثبات تأثیر یک فرآورده شیمیایی و عملی ساختن مدیریت تلفیقی آفات و نیز گامی در جهت کشاورزی صحیح و اصولی خواهد بود (۴).
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 