فایل ورد کامل مقاله پیدایش مذهب شیعه؛ بررسی علمی مبانی تاریخی، اجتماعی و فلسفی شکل‌گیری این جریان دینی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله پیدایش مذهب شیعه؛ بررسی علمی مبانی تاریخی، اجتماعی و فلسفی شکل‌گیری این جریان دینی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پیدایش مذهب شیعه؛ بررسی علمی مبانی تاریخی، اجتماعی و فلسفی شکل‌گیری این جریان دینی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله پیدایش مذهب شیعه؛ بررسی علمی مبانی تاریخی، اجتماعی و فلسفی شکل‌گیری این جریان دینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله پیدایش مذهب شیعه؛ بررسی علمی مبانی تاریخی، اجتماعی و فلسفی شکل‌گیری این جریان دینی :

پیدایش شیعه

واژه شناسی
اصولاً واژه شیعه به چه معنا است؟به منظور روشن‏تر شدن بحث، بررسی معنای لغوی و اصطلاحاتی این واژه ضرورت دارد: شیعه در لغت کتاب‏هایی چون «القاموس المحیط»۱، «تاج العروس»۲ «لسان العرب»۳ و «النهایه ابن اثیر»۴ شیعه را دارای معانی زیر دانسته‏اند:۱- پیرو و یاور در این کتب آمده است: «شیعه الرجل ای اتباعه و انصار؛۵ شیعه فرد یعنی پیروان و یاورانش» در قرآن کریم نیز این

واژه در این معنا به کار رفته است ؛ چنان که در داستان حضرت موسی(ع) می‏خوانیم: در فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و هذا من عدوه ؛۶حضرت موسی(ع) در شهر با دو نفر برخورد کرد که با هم در نزاع بودند یکی از آن‏ها از پیروانش بود و دیگری ازدشمنان اودرباره این معنا توجه به د و نکته ضرورت دارد:
الف) لازم نیست شخصی رهبر مثبت باشد؛ برای مثال پیروان خاندان ابو سفیان «شیعه – آل ابی سفیان» خوانده می‏شوند. ب) کار برد این واژه نشان دهنده شدت همبستگی میان پیرو و رهبر است ؛ همبستگی ای که در کاربرد و اژه هایی چون «اتباع»(پیروان) دیده نمی‏شوند.

بنابر این، می‏توان چنان نتیجه گرفت نسبت میان واژه‏های شیعه و «تبع» عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر شیعه‏ای تبع خوانده می‏شود، ولی هر تبع و پیروی شیعه نیست. این سخن را می‏توان با تعریف راغب اصفهانی از واژه شیعه نیز تأیید کرد؛ زیرا او که معمولاً به ریشه یابی واژه‏های قرآنی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- القاموس المحیط، ج ۳، ص ۶۱ و ۶۲ ۲- تاج العروس، ج ۵، ص ۴۰۵

۳- لسان العرب، ج ۷، ص ۲۵۸ ۴- النهایه ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۴۶ ۵- قصص(آیه): ۱۵
می‏پردازد ، این واژه را از خانواده شیاع به معنای انتشار و تقویت، شمرده است و شیعه را کسانی دانسته که انسان به وسیله آن‏ها تقویت می‏شود و انتشار پیدا می‏کند؛۶ به عبارت دیگر شیعیان فرد کسانی هستند که از جهت زمان و مکان باعث افزایش گستره وجودی وی می‏گردند.
۲-گروهی که حول محوری خاص اجتماع کرده‏اند؛ «کل قوم اجتمعوا علی امرتهم شیعه» این معنا بر خلاف معنای قبلی، غیر نسبی است؛ در آن نسبت میان پیرو و رهبر دیده نشده است و به هر گروه مستقل دارای مرام گفته می‏شود. آیه شصت و نهم سوره مریم از موارد استعمال قرآنی این معنا به شمار می‏آید: «ثم لننزعن من کلّ شیعه ایهم أشدّ علی الرحمن عتیّا؛۷ سپس از میان هر گروه آن را که بر خداوند نافرمان‏تر بود، بیرون می‏کشیم.
۳- هماهنگ در اهداف اصول و مبانی در این کاربرد، دو شخص که اهداف و اصول و مبانی مشترک دارند، شیعه یکدیگر خوانده می‏شوند؛ گرچه معمولاً شخص متأخر را شیعه شخص متقدم می‏نامند. در کتب واژه‏شناسی به این معنا کم‏تر اشاره شده است، اما می‏توان کاربرد آن را در قرآن کریم مشاهده کرد. در آیه هشتاد و سوم سوره صافات آمده است: «وان من شیعته لابراهیم; ؛ ابراهیم از شیعیان او(نوح) بود;»این آیه حضرت ابراهیم(ع) را از شیعیان حضرت نوح(ع) معرفی می‏کند. با توجه به برخورداری ابراهیم از شریعت مستقل نمی‏توان او را پیرو حضرت نوح(ع) دانست. آن‏ها در اصول و مبانی و اهداف مشترک بودند.
جالب آن است که بعضی در این آیه ضمیر «شیعته» را به حضرت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ۶- معجم مفردات الفاظ القرآن، ص ۲۷۹
۷- مریم(۱۹): ۶۹
محمد(ص) بر گردانده‏اند. در این صورت معنای آیه چنین می‏شود: حضرت ابراهیم(ع) از شیعیان حضرت محمد(ص) بود۸;. با توجه به آن که حضرت ابراهیم(ع) از نظر زمانی پیش از حضرت

محمد(ص) می‏زیست، شیعه را در این جا به معنای «منهاج و دین یکسان داشتن» تفسیر کرده و چنین گفته‏اند: «هو(ابراهیم) علی منهاجه [محمد(ص)] و دینه; شیعه در اصطلاح این واژه در میان مسلمانان وابستگی ویژه‏ای با حضرت علی(ع) پیدا کرده است ؛ وابستگی ای که در

نوشته‏ای مختلف به شکل‏های مختلف نمود یافته است؛
۱- شیعه به معنای دوستدار و محبّ حضرت علی(ع) است.
۲-شیعه یعنی کسی که حضرت علی(ع) را از عثمان برتر می‏داند و در مقابل شیعه علی(ع) شیعه عثمان قرار دارد .
۳-. شیعه کسی است که حضرت علی(ع) را از عثمان و دو خلیفه نخستین و همه صحابه برتر می‏داند .
۴-چه کسی است که به جانشینی بلا فصل حضرت علی(ع) اعتقاد دارد. البته هیچ یک از این تعاریف جامع و مانع نیست.
شاید بتوان با توجه به فرقه‏های مختلف شیعه در طول تاریخ عبارت زیر را بهترین تعریف برای این واژه دانست: شیعه کسی است که جانشینی حضرت علی (ع) را از راه نصّ ثابت دانسته و حضرت علی(ع) را سزاوارترین شخص برای جانشین حضرت پیامبر اکرم(ص) می‏داند.
در این تعریف بر واژه نصّ تأکید شده است که نقطه افتراق شیعه و
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۸- لسان العرب، ج ۷ ص ۲۵۸
گروه‏های دیگر است ؛ زیرا گروه‏های دیگر جانشینی پیامبر اکرم(ص) را انتخابی می‏دانند، ولی شیعه آن را به نص و بیان حضرت پیامبر اکرم(ص) منوط دانسته است. واژه نص در این جاعام است و هر دو نوع نص جلیّ و خفی [نصّ اسمی و نصّ وصفی] را شامل می‏شود:
مراد از نصّ جلیّ یا نصّ اسمی آن است که بگوییم: پیامبر اکرم(ص) جانشین خود(حضرت علی) را مشخصاً با ذکر نام معرفی کرده است ؛ چنان که گروه جارودیه از فرقه زیدیه چنین اعتقادی می‏دارند.۹مراد از نصّ وصفی آن است که بگوییم پیامبر اکرم(ص) تنها اوصاف جانشین خود را ذکر کرده و این اوصاف تنها بر حضرت علی(ع) منطبق است ؛ اما امت آن را بر افراد دیگر تطبیق دادند.

عمومیت واژه نصّ به ماکمک می‏کند تا برخی از گروه‏های زیدیه را که قائل به نصّ وصفی‏اند، از دایره تشیع خارج نسازیم. قید توضیحی سزاوارترین شخص نیز به همین جهت آورده شده است ؛ زیرا این گروه‏ها بر خلاف بعضی دیگر از گروه های‏شیعه خلافت دو خلیفه اول را نیز نا مشروع نمی‏دانند. با این تعریف افرادی که تنها در شمار دوستداران حضرت علی(ع) جای دارند، از دایره شمول واژه شیعه خارج می‏شوند. تشیع اعتقادی و سیاسی یعنی چه؟ و چه تفاوتی میان آن دو وجود دارد؟

برخی از نویسندگان مفهوم تشیع را به دو بخش اعتقادی یاروحی و سیاسی تقسیم کرده‏اند و به تبیین جداگانه آن‏ها پرداخته‏اند. در نظر اینان شیعه اعتقادی کسی است که اولاً در بعد کلامی به خلافت بلا فصل حضرت علی(ع) اعتقاد داشته باشد و ثانیاً در بعد فقهی مشروعیت انحصاری

مرجعیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۹- الملل و النحل، شهرستانی، ج ۱، ص ۲۵۵
علمی حضرت علی (ع) و اهل بیت عصمت را بپذیرد نه آن که آنها را ماننند صحابه و تابعین دیگر، دارای حق افتا بدانند. در نگاه شیعه اعتقادی، حق اظهارنظر نهایی در بیان احکام فقهی تنها به حضرت علی(ع) و ائمه علیهم السلام تعلق دارد.۱۰تشیع سیاسی آن است که شخص، بدون اعتقاد به مبانی فکری شیعه، در جهت درگیری‏های سیاسی از رهبری اهل بیت(ع) در مبارزه با ظلم و بیداد خلفا حمایت کند. طبق این تعریف، بسیاری از زیدیه که در قیام هایی همچون قیام زید و فرزندش یحیی علیه حکومت اموی شرکت جسته یا از آن جانبداری کردند شیعه سیاسی به شمار می‏آیند .۱۱
این نظر به خروج بسیاری از شیعیان زیدی از دایره تشیع اعتقادی(مفهوم حقیقی تشیع) می‏انجامد ؛ در حالی که کتب ملل و نحل و کلامی آن‏ها از شیعیان شمرده‏اند. افزون بر این، زیدیان به جوهره اصلی تشیع اعتقاد دارند، گرچه بعضی از آن‏ها دایره نص را وسیع‏تر کرده آن را شامل نص و صفی نیز می‏دانند. شیعه و واژه‏های متداولواژه‏هایی مانند رافضی که گاه به معنای شیعه استعمال می‏شود، چه تفاوتی با مفهوم شیعه دارد؟واژه شیعه مفهومی عام است که طبق تعریف پذیرفته شده همه فرقه‏ها و گروههای شیعی، مانند زیدیه و کیسانیه و اسماعیلیه و; راشامل می‏شود ؛ اما در این میان واژه‏های دیگری نیز وجود دارد که با این مفهوم عام تفاوت هایی دارد برخی از این واژه‏ها عبارت است از: ۱- رافضی رفض به معنای رد کردن و ترک و واگذاشتن کاری است. مخالفان شیعه این واژه را معمولاً برای مذمّت و بد گویی به کار می‏برند.۱۲ درباره این واژه گفته شده است: از آن جا که شیعیان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۰- با استفاده از تاریخ تشیع در ایران رسول جعفریان، ص ۲۴ – ۲۸ ۱۱- همان، ص ۲۲
۱۲- الشیعه فی مسارهم التاریخی، سیدمحسن امین عاملی، ص ۴۳ی گفته می‏شود که به جهت موضع نسبتاً ملایم زید درباره دو خلیفه اول در هنگام قیام خود، اردوی وی را ترک کردند.۱۴ هر یک از دو معنا را که بپذیریم واژه رافضی با شیعه در مفهوم عامش مترادف نیست ؛ زیرا این کلمه گروه هایی از زیدیه را در بر نمی‏گیرد. ۲- جعفری امام جعفر صادق(ع) با تلاش بسیار خود به شیعیان معتقد به رهبری امامان معصوم(ع) هویّت فقهی و کلامی ویژه‏ای بخشید. از این رو، شیعیان بهره‏مند از آموزه‏های آن بزرگوار جعفری شهرت یافتند. امروزه واژه جعفری با شیعه اثنی عشری

مترادف می‏نماید؛ اما ذاتاً اسماعیلیان را نیز شامل می‏شود ؛ زیر آن‏ها به امامت امام جعفر صادق(ع) اعتقاد دارند.
۳- امامی در دوران هر یک از امامان به شیعیانی که به امامت امامان معصوم(ع) از فرزندان حضرت فاطمه(س) اعتقاد داشته‏اند و این خط سیر را تا امام دوازدهم ادامه می‏دادند، امامی خوانده می‏شدند. امامی در سیر تاریخی اش، به تناسب زمان‏های مختلف معانی دیگر، چون ترادف با شیعه در زمان حضرت علی(ع) نیز داشته۱۵ ولی امروزه معنایی معادل اثنا عشریه دارد.
۴- خاصّه این واژه بیش‏تر درمتون فقهی و در مقابل لفظ عامه(اکثریت مسلمانان) به کار می‏رود و به معنای شیعه است. معنای ویژه‏تر این واژه درمتون فقهی امامیه اثنا عشریه است که فقه خود را از امامان معصوم دوازده گانه می‏گیرند. ۵- علوی شاید این واژه در زمان هایی برگرایش کلامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱۳- مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ابوالحسن اشعری، ص ۱۶
۱۴- تاریخ شیعه و فرقه‏های اسلام تا قرن چهارم هجری محمد جواد مشکور، ص ۵۹؛ الملل و النحل، شهرستانی ج ۱، ص ۲۵۱

۱۵- الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۶۵ – ۲۷۱
شیعه(اعتقاد به برتری حضرت علی(ع)( دلالت می‏کرده است ؛ اما بعدها بیش‏تر در معنای نسبی اش بیان وابستگی نسبی افراد به حضرت علی(ع) به کار رفته است.
۶- فاطمی این واژه بیش‏تر درمعنای نسبی کار برد دارد و برای تبیین تمایز فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام – از فرزندان محمد حنفیه که کیسانیه خود را بدو منسوب می‏ساختند، به کار می‏رود؛ زیرا محمد حنفیه از فرزندان حضرت فاطمه(س) نبود ؛ هر چند در شمار فرزندان حضرت علی(ع)جای داشت. ۷- طالبی این واژه نیز مفهومی نسبی دارد ؛ ولی دایره شمولش از دو واژه

پیشین بیش‏تر است. طالبی به معنای فرزندان ابو طالب است که فرزندان آن بزرگوار از طریق غیر از حضرت علی(ع) را نیز شامل می‏شود.
فهم دقیق این واژه با مطالعه کتاب «مقاتل الطالبین» ابو الفرج اصفهانی به دست می‏آید که در آن از قیام‏های همه طالبی‏های و از جمله قیام‏های فرزند ان جعفر بن ابی طالب نیز نام برده است.
هر چند معناى لغوى کلمه «شیعه» اختصاص به گروهى خاص ندارد و به مطلق انصار و اتباع اطلاق مى شود، ولى در اصطلاح کلامى، این واژه اسم خاصى براى پیروان امام على(علیه السلام)قرار گرفته است، به گونه اى که هرجا با شنیدن آن، همین معنا به ذهن تبلور مى کند; زیرا یکى از ویژگى هاى این گروه اعتقاد به برترى حضرت على(علیه السلام) برهمه صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله)است و بدین روى، از او پیروى مى کنند.

مفهوم شیعه
الف ـ در لغت
واژه «شیعه» در لغت، به معناى اَتباع، انصار و پیروان آمده است; بدین معنا که اگر کسىاز شخصى پیروى کند و دوستى و محبت او را در دل داشته باشد و از او حمایت نماید، به او «شیعه» گفته مى شود. لفظ «شیعه» به این معنا، بر مفرد، جمع، مرد و زن ـ بالسّویّه ـ اطلاق مى شود( ) و به همین معنا، در قرآن کریم به کار رفته است; آن جا که مى فرماید: «هذا مِن شیعتِه و هذا مِن عدوّهِ فاستغاثَهُ الّذی مِن شیعتِه عَلى الّذی مِن عدوِّه» (قصص: ۱۵); یکى از پیروان او ـ موسى(علیه

السلام) ـ و دیگرى از دشمنانش. آن که از پیروانش بود، بر ضدّ کسى که دشمن وى بود، از او یارى خواست.
هم چنین کلمه «شیعه» در لغت، به معناى فرقه و طایفه اى که بر امرى موافقت کنند، بدون تبعیت و پیروى از یکدیگر، نیز آمده( ) و به همین معنا در قرآن مجید نیز به کار رفته است. «و اِنّ من شیعتِه لابراهیمُ» (صافات: ۸۳); بى گمان، ابراهیم از شیعیان او ]نوح[ است.
معلوم است که حضرت ابراهیم(علیه السلام)صاحب شریعتى مستقل بوده و از حضرت نوح(عل

یه السلام) پیروى نمى کرد، ولى به دلیل آن که او در دین و دعوت به توحید، با حضرت نوح(علیه السلام)هماهنگ بود و هر دو هدف واحدى را دنبال مى کردند، از این رو، به «شیعه نوح» تعبیر شده است.( )

ب ـ در اصطلاح
«شیعه»، به مفهوم کلامى آن، به گروهى از مسلمانان اطلاق مى شود که ولایت و محبت على بن ابى طالب(علیه السلام) و سایر امامان معصوم(علیه السلام)از فرزندان او را در دل دارند و از ایشان پیروى مى کنند. به عقیده شیعیان، منصب امامت و خلافت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) همانند نبوّت، یک منصب الهى است و از این رو، امام باید با نص خاصى از جانب خدا یا رسول او(صلى الله علیه وآله) تعیین شود و مردم نمى توانند از پیش خود، امام و جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مشخص سازند. شخص امام نیز باید از ویژگى هایى از قبیل عصمت برخوردار باشد، وگرنه هر کسى لیاقت و شایستگى احراز مقام امامت را ندارد.
هر چند معناى لغوى کلمه «شیعه» اختصاص به گروهى خاص ندارد و به مطلق انصار و اتباع اطلاق مى شود، ولى در اصطلاح کلامى، این واژه اسم خاصى براى پیروان امام على(علیه السلام)قرار گرفته است، به گونه اى که هرجا با شنیدن آن، همین معنا به ذهن تبلور مى کند; زیرا یکى از ویژگى هاى این گروه اعتقاد به برترى حضرت على(علیه السلام) برهمه صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله)است و بدین روى، از او پیروى مى کنند.

با این حال، سؤالى که مطرح مى شود این است که اصطلاح «شیعه»، به این معنا، از چه زمانى پدید آمده و چگونه شکل گرفته است؟ در این جا، به برخى اقوالى که در این زمینه وجود دارند اشاره گردد.

پیشینه اصطلاح «شیعه»
۱ زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله(

۲ زمان عثمان توسط فردى به نام عبداللّه بن سبأ;
۳ زمان خلافت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام);
۴ پس از زمان امیرالمؤمنین على(علیه السلام)در طى حوادث گوناگون و تحولات سیاسى ـ اجتماعى.
از این اقوال و نظریه ها آنچه بیش از همه قابل توجه مى باشد قول اول و دوم است; نظریه اول به لحاظ آن که با شواهد تاریخى و احادیث نبوى سازگار است و قول دوم به دلیل آن که از طرف دشمنان تشیّع براى تضعیف شیعه طراحى و اجرا گردیده حسّاسیت برانگیز است. از این رو، لازم است به اختصار، به این دو نظریه اشاره شود .
با این حال، سؤالى که مطرح مى شود این است که اصطلاح «شیعه»، به این معنا، از چه زمانى پدید آمده و چگونه شکل گرفته است؟ در این جا، به برخى اقوالى که در این زمینه وجود دارند اشاره گردد.پیشینه اصطلاح «شیعه»۱ زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله);
۲ زمان عثمان توسط فردى به نام عبداللّه بن سبأ;۳ زمان خلافت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام);۴ پس از زمان امیرالمؤمنین على(علیه السلام)در طى حوادث گوناگون و تحولات سیاسى ـ اجتماعی ۱۶
از این اقوال و نظریه ها آنچه بیش از همه قابل توجه مى باشد قول اول و دوم است; نظریه اول به لحاظ آن که با شواهد تاریخى و احادیث نبوى سازگار است و قول دوم به دلیل آن که از طرف دشمنان تشیّع براى تضعیف شیعه طراحى و اجرا گردیده حسّاسیت برانگیز است. از این رو، لازم است به اختصار، به این دو نظریه اشاره شود:
پیدایش شیعه در عصر رسالت پیدایش مذاهب اسلامى به صورت رسمى، به پس از وفات پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) باز مى گردد و در زمان حیات آن حضرت، وجودى نداشتند، چون تنها مرجع دینى و سیاسى ـ اجتماعى در
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۶- سیدمحمدحسین طباطبائى، پیشین، ج ۱۷، ص ۱۴۷

عصر پیامبر، شخص ایشان بود و سخن آن حضرت در همه منازعات و گفتوگوها میان مسلمانا

ن عنوان «فصل الخطاب» داشت; به نحوى که هیچ کس نمى توانست علناً در برابر کلام حضرت مخالفت کند. خداوند در این زمینه، خطاب به مسلمانان مى فرماید: «فَاِن تَنازَعتم فى شىء فرُدّوهُ اِلَى اللّهِ و الرَّسولِ» (نساء: ۵۹); هرگاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر
بازگردانید و از آن ها داورى بطلبید. در جاى دیگرى نیز آمده است: «یَا اَیُّها الّذینَ آمنوا لاتُقدِّموا

بینَ یَدى اللّهِ و رسولِه» (حجرات: ۱); اى کسانى که ایمان آورده اید، چیزى را بر خدا و رسولش مقدّم نشمارید و بر آنان پیش نگیرید.
با این حال، در جریان مبارزات مسلمانان و نبردهاى با کفار و مشرکان در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز گرایش هاى مختلفى وجود داشت که گاه آثار و نشانه هاى آن در صحنه هاى سیاسى و نظامى نمودار مى شد. در اثر تحولات و حوادث گوناگون، به تدریج حب و بغض هایى در میان یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله)پدیدار شد و گروه هاى کوچکى به شکل غیررسمى پدید آمدند. عده اى از صحابه بزرگ از همان اوایل بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مجذوب على(علیه السلام)شدند و به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت یافتند. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)نیز اسم شیعه را بارها به آنان اطلاق نموده و مکرّر آن ها را به عنوان «شیعه على(علیه السلام)» مورد خطاب قرار داده بود. بشارت هایى که پیامبر اکرم به شیعیان على(علیه السلام) داده بسیار است و ما را به این نتیجه رهنمون مى سازد که اصطلاح «شیعه» در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز متداول بوده و گروهى به این نام معروف بوده اند.بسیارى ا

ز منابع شیعه و سنّى به این موضوع اشاره دارند که تعدادى از اصحاب پیامبر مانند مقداد، ابوذر، عمّار و سلمان در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت یافتند .پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) عنوان «شیعه» را بر این گروه از پیروان على(علیه السلام)فراوان اطلاق کرده اند.جابر ابن عبدالله انصارى مى گوید: نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)

بودیم که حضرت على(علیه السلام) وارد شد. سپس پیامبر فرمودند: «والّذی نفسى بیده، اِنّ هذا و شیعتَه هُم الفائزونَ یومَ القیامهِ»;( ) سوگند به کسى که جانم به دست اوست، این شخص ـ حضرت على(علیه السلام) ـ و شیعیانش در قیامت همان رستگارانند.»هنگامى که آیه شریفه «اِنَّ الّذینَ آمنَوا و عَمِلوا الصّالحاتِ اولئکَ هُم خیرُ البریّه» (بیّنه: ۷) نازل شد، بسیارى از اصحاب پرسیدند: یا رسول الله(صلى الله علیه وآله)، «خیر البریّه» کیانند؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمودند: على(علیه السلام) و پیروانش۱۷
ابن عباس مى گوید: چون آیه مزبور نازل شد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله)به على(علیه ت هستید که خدا از آن ها راضى و آنان از خدا خشنودند.در همین زمینه، حدیثى از حضرت على(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن حضرت فرمود:۱۸ «اَلَم تَسمع قولَ اللّه:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱۷- مرتضى عسکرى، معالم المدرستین، المجمع العلمى الاسلامى، ۱۴۱۶ ق. ج ۲، ص ۵۰ ـ ۵۲ ۱۸- سیدمحمدحسین طباطبائى، پیشینین آفریدگانند». تو و شیعیانت بهترین آفریدگان هستید که وعده من و شما کنار حوض کوثر است. وقتى که همه امّت ها براى حساب محشور شدند، شیعیان تو «پیشانى سفیدان» خوانده مى شوند.در حدیث دیگرى پیامبر(صلى الله علیه وآله)

خطاب به على(علیه السلام) مى فرماید: «یا على(علیه السلام)، اَنَا شفعیعٌ لشیعتِک غداً اذا قمتُ المقامَ الَمحمود فبشّرهُم بذلکَ. یا على، شیعتُک شیعهُ اللّه»;( ) یا على(علیه السلام) به درستى که شیعیانت گناهان و عیوبشان بخشیده است! یا على، من فرداى قیامت، وقتى بر مقام محمود قرار گیرم، شفیع آن ها هستم و ایشان را به این بشارت ده! شیعیان تو پیروان خدایند.از این

احادیث و سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، به روشنى برمى آید که «شیعه» در زمان حیات پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز وجود داشته و اصطلاح «شیعه» را آن حضرت به پیروان و محبّان حضرت على(علیه السلام) اطلاق کرده و بشارت هایى به آنان داده است.
با توجه به این روایات که بیش تر آن ها در منابع معتبر اهل سنّت وجود دارد، به یقین، مى توان

گفت که دعوت به تشیع هم زمان با دعوت به اسلام و گفتن کلمه «لااله الّا اللّه» آغاز شده است; زیرا رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در نخستین روزهاى دعوت به اسلام، از اقوام و خویشاوندان نزدیک خود، چهل نفر را دعوت و پذیرایى کرد و همگى را به اسلام خواند و فرمود: هر کس پیش از همه به من ایمان آورد، خلیفه و جانشین من خواهد بود و اطاعت وى بر همه مسلمانان واجب است، این سخن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) سه بار تکرار کردند و هر سه بار جز على(علیه السلام) کسى دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)را لبیک نگفت .
سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله)به خوبى نشان مى دهد که شخص آن حضرت عقاید شیعه را در عصر رسالت براى مردم تبلیغ کردند و در اذهان مسلمانان وارد ساختند رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) با سخنان دل نشین خود همواره پیروان حضرت على(علیه السلام) را از چشمه علم و معرفت خویش سیراب مى نمودند و فضایل و مناقب حضرت على و ائمّه اطهار(علیهم السلام) را بیان مى

کردند. از این جاست که اولین منادیان تفکر شیعى اصحاب آن حضرت بوده اند و نهال برومند تشیّع را به دستور ایشان غرس و آب یارى کرده اند. در نتیجه، شیعه با سابقه ترین فرقه اسلامى بوده و اصطلاح «شیعه» از زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رایج بوده است. در حقیقت، شیعه عصاره اسلام و به تعبیر دیگر، اسلام واقعى است; زیرا بدون ولایت على(علیه السلام) و امامان معصوم(علیهم السلام) اسلام هم چون پوسته اى است بدون مغز. به هر روى، ریشه تشیع به آغ

از دعوت اسلامى باز مى گردد و نام «شیعه» به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله)تبلیغ و ترویج شده است. بنابراین، در پاسخ به سؤال از این که مذهب شیعه در چه زمانى پدید آمده، با اطمینان مى توان گفت که در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و توسط شخص نبى اکرم(صلى الله علیه وآله)، شکل گرفته است.
نظریه عبداللّه بن سبا
با وجود آن که دلایل و شواهدى از احادیث نبوى، تاریخى و کلامى مبنى بر پیدایش تشیع در زما

ن رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بیش از آنچه ذکر شد، موجود است و همگى به یقین مى رساند که اصطلاح «شیعه» در عصر رسالت رایج بوده و تعدادى از بزرگان اصحاب به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت داشته اند، در عین حال، نظریات بى پایه و اساسى نیز وجود دارد که در واقع، از طرف مخالفان تشیّع طرّاحى وارائه شده است. یکى از آن ها نظریه «عبدالله بن سبا» است. طبق این نظریه، مذهب تشیّع ساخته و پرداخته او بوده و در زمان خلافت عثمان رخ داده است.

بر اساس این نظریه، شخصى یهودى الاصل، اهل صنعا، از راه خدعه و فریب، به ظاهر اسلام آورد. او به تدریج، بین مسلمانان نفوذ پیدا کرد و مردم را به سوى على(علیه السلام) دعوت نمود و او را در خلافت، بر حق مى دانست. عده اى از مسلمانان از او پیروى کردند و خود را «شیعه على» خواندند، بدین سان، مذهب «شیعه» شکل گرفت. به نظر ابن سبا، على(علیه السلام) کشتهنشده، بلکه زنده است، به آسمان عروج کرده و دوباره به زمین بازمى گردد و قیام مى کند.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.