فایل ورد کامل تحقیق علمی درباره تاریخ مادها؛ بررسی ریشههای تمدنی، ساختار سیاسی و نقش آنان در ایران باستان
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل تحقیق علمی درباره تاریخ مادها؛ بررسی ریشههای تمدنی، ساختار سیاسی و نقش آنان در ایران باستان دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق علمی درباره تاریخ مادها؛ بررسی ریشههای تمدنی، ساختار سیاسی و نقش آنان در ایران باستان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق علمی درباره تاریخ مادها؛ بررسی ریشههای تمدنی، ساختار سیاسی و نقش آنان در ایران باستان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق علمی درباره تاریخ مادها؛ بررسی ریشههای تمدنی، ساختار سیاسی و نقش آنان در ایران باستان :
تاریخ مادها
« نوشتن تاریخ ماد به سبب وضع منابع ، کاری فوق العاده دشوار و پیچیده است . تا اواسط قرن گذشته وضع ماد تقریباً مانند دیگر کشورهای خاور باستانی بود و درباره ی سرزمین مزبور و همسایگان آن جزء اطلاعات قلیل نیمه افسانه و جسته و گریخته ی مؤلفان یونانی چیزی در دست نبود . ولی در ظرف صد سال اخیر علم تاریخ با مقدار زیادی مدارک و اسناد مربوط به تاریخ بابل و آشور و دیگر کشورهای خاور باستانی غنی گشته و هزران سند کتبی و آثار زیر خاکی از ده ها ویرانه به دست آمده است . اما بررسی اوضاع ماد از مسیر عمومی و
پیشرفت علم تاریخ بر کنار مانده است . لازم است یادآور شویم که هنوز در قلمرو مادیها یک شهر هم مورد حفاری قرار نگرفته است و حتی یک اثر کتبی نیز که مربوط به دوران دولت مادیها باشد در دست نیست و درباره ی تاریخ مادیها _ همچون صد سال پیش _ از روی اطلاعات منابع بیگانه داوری می کنیم با این تفاوت که از اواسط قرن گذشته منابع میخی نیز به منابع یونانی افزوده شده است . اما راجع به منابع باستان شناسی _ تذکر این نکته لازم است که در قلمرو آذربایجان شوروی حفریات علمی مرتبأ به عمل آمده است و اکنون نیز به
عملمی آید نتایج این کاوشها که توسط ای . جعفرزاده و س م . قاضی اف و دیگران به عمل می آید باید در بررسی تاریخ ماد مورد استفاده قرار گیرد ولی نه مستقیمأ بلکه به طور غیر مستقیم . علی رغم اینکه فرهنگ و تمدن ماد باستانی و آلبانی کهن ( نام باستانی ناحیه کوهستانی قفقاز شرقی درکناره ی دریای خزر که اکنون جزو آذربایجان شوروی و داغستان است ) تا اندازه ای نزدیک به یکدیگر بوده و محتملأ مردم آن سرزمین ها نیز به میزان وسیعی از یک نژاد و تیره به شمار می رفتند مع هذا نباید از یاد برد که درآن زمان برخی از نواحی دارای شیوه ی اقتصادی مشترک نبودند و بدین سبب نمی توان میان فرهنگ و مدنیت مردم آلبانی و فرهنگ ماد علامت تساوی و تشابه قرار داد .
در آن سوی ارس حفریات و یا اکتشافاتی در بعضی تپه ها به عمل آمده (در تپه حصار نزدیک دامغان و تپه سیلک نزدیک کاشان ، گوی تپه نزدیک ارومیه و بعضی نقاط دیگر ) ولی این کاوشها به وسیله باستان شناسان فرانسوی و امریکایی صورت گرفته است و تقریبأ در مرزهای خارجی ناحیه ی تاریخی مادها به عمل آمده است و آ ثاری که کشف شده است بیشتر مربوط به دوره ی جماعت بدوی می باشد . ما در باره ی آثاری که بدست آمده است بعدأسخن خواهیم گفت .
مهمترین مراحل تاریخ ماد قدیم _ از آغاز تشکیل طبقات در جامعه ی مزبور تا تأسیس امپراطوری بزرگ ماد و سپس پیدایش سلطنت ماد _ آتروپاتن از لحاظ منظور ما ، _ بیشتر به یاری مدارک و مطالب آثار مکتوب روشن شده است . اطلاعاتی که از این راه بدست آمده را نمی توان فراوان دانست ، فقط در بعضی از دوره ها تاریخ نظامی مشروحأ در دست است . باقی جزئیاتی است که باید از منابع فراوان که به زبان های گوناگون در ادوار مختلف نوشته شده و میزان وثوق به آنها نیز متفاوت است ، گرد آورد. آثاری که به خط میخی موجود است ، بیش از منابع دیگر مطالبی درباره ی قلمرو ماد در دسترس ما می گذارند. اقصی مرز غربی ماد آینده دامنه های جبال زاگرس در دید گاه سومریان و همچنین هوریان و عیلامیان و بعد ها
بابلیان و آشوریان _ در سراسر تاریخ آنان از آغاز هزاره ی سوم تا سده های آخر قبل از میلاد ، قرار داشته است . منابع میخی در برخی موارد اطلاعاتی درباره ی نواحی داخلی ماد نیز به دست می آیند . به ویژه منابع آ شوری مربوط به دورانی که از قرن ۹ ق.م آغاز گشته به قرن ۷ ق. م پایان می یابد . »
«دراین بستر تاریخی ، منابع ما از زمان آشوریان به انواع زیر طبقه بندی می شود :
الف ) فهرستهای اشخاص ، که در آنها علاوه بر نام فرمانروا فهرست وقایع مهمی که در طول زمان فرمانروایی وی اتفاق افتاده ، آمده است .
ب ) سال نامه ها و گزارشهای لشکر کشیهای نظامی شاهان آشور که گاهی با جزئیاتی از خلاصه ی اقدامات نظامی و بستر سیاسی موجود همراه است مشهورترین این متون درباره ی لشکر کشی هویتیم . سارگون دوم ( ۷۲۱_۷۰۵ ق. م ) ، به صورت شرح گزارشهایی به خدای آشور مجموعه خدایان آشوری و شهروندان پایتخت است .
پ ) نامه های جاسوسان و مأموران دولت آشور یا خدمت گذاران داخلی آشور ، به همراه اخبار و پس زمینه ی اطلاعاتی درباره ی اوضاع سیاسی و نظامی .
ت ) پیمان های بیعت اسارهادون با چندین ” شاهک ” مادی راجع به جانشینی پسرش آشور با نیپال ، که بخشی از مجموعه ی فعالیت های آشوریان در این امور بود .
ث ) متون مربوط به تفأ ل یا پیشگویی نتیجه ی فعالیتهای نرنامه ریزی شده برای آینده نزدیک »
« منابع آشوری از سال سی ام قرن هفتم ق .م به اینطرف وجود ندارند . گذشته از اینکه مأخذ مزبور از لحاظ اثبات ماهیت وقایع تاریخی واجد اهمیت می باشند از جهت تعیین تاریخ وقوع آنها نیز فوق العاده مهم است . منابع اورارتویی از لحاظ مضمون با مآخذ آشوری متشابهند و عبارتند از آنچه پادشاهان اورارتو بر صخره ها و سنگ قبرها و ابنیه نقد نموده ، ساختمانی را بنیاد یا پیروزیی را در آن یاد کرده اند و همچنین کتیبه هایی از نوع سالنامه ها که از لحاظ خشکی مضمون و فشردگی عبارات ازکتیبه های متشابه آشوری ممتاز باشند . این مدارک بر وقایعی که در قرن هشتم پیش از میلاد در مرزهای سرزمین ماد وقوع یافته پرتوی می افکند و حوادث مذکور را تا اندازه ای روشن می کند . گذشته از این متون ، کتیبه ی پادشاهان
بابل نیز که با انشایی پر طمطراق و زبانی بالعمد مهجور شده ، از لحاظ ما حاوی مدارک مهم می باشند ( کتیبه ی کورش پادشاه ایران به زبان بابلی که اصطلاحأ اعلامیه ی بابلی کورش نامیده می شود نیز جزو همین اسناد است ) ولی بر خلاف کتیبه های آشوری مطالب مربوط به سیاست خارجی در آنها بسیار قلیل است و بر حسب تصادف در میان متون فراوانی که به مسایل دینی و ساختمانی اختصاص داده شد گاهی اشاره ای به مسایل سیاسی مشاهده می گردد. برخی از مطالب تورات نیز چون معاصر وقلیع سرزمین ماد بوده _ جزیی از منابع و مآخذ شمرده می شود . مهمتر از همه خطابه های وعاظ یهود و بنی اسراییل است یا به اصطلاح پیامبران اسراییل مانند : ناحوم نبی در پایان قرن ۷ و ارمیای نبی آغاز قرن ۶ و ;;. استخراج می توان کرد . »
سرنوشت سرزمین ماد در تحت سلطه ی شاهنشاهی ایرانی هخامنشیان در کتیبه های سه زبانی شاهان ایران و به ویژه در کتیبه ی بزرگ داریوش اول در صخره ی بیستون منعکس است .
« کتیبه بیستون سال ۵۲۲_ ۵۲۱ ق . م از آن جهت که توسط معاصران حوادث نوشته شده یکی از تأییداتی است که در مورد صحت گفته های هرودوت به دست آمده و بر طبق نوشته های او درباره ی قتل گئومات مغ است . هرودوت اسامی ۶ نفر که در قتل او شرکت داشتند را ذکر کرده که نام یکی از آنها اشتباه است . »
« همچنین اطلاعات پراکنده ای درباره ی مادها و پادشاهی و کشور ماد در نوشته های مؤلفان یونانی قرن پنجم پ . م موجود است . ظاهرأ ” هگاته ملطی ” و ” هارون لامپساکی ” و ” دیونیس ملطی ” که کتابی در مورد داریوش اول و ایران نوشته و همچنین ” کسانت لیدیایی ” مؤلف تاریخ لیدمی که در اواسط قرن ۵ می زیسته درباره ی مادیها سخن گفته اند .
به گفته ی هرودوت سرزمین ماد در آغاز در تحت سلطه ی آشوریان درآمد و سپس آزاد شد . مردم ماد مدتی دارای دولت نبودند . نخستین پادشاه ماد که شهر اکباتان را بنا نهاد و
سلطنت مادرا تأسیس کرد دیا اکو بود که ۵۳ سال حکومت کرد و پسر او فرورتیش (فرائورت )که پارسیان و دیگر اقوام آسیایی را مطیع خویش ساخت ۲۲ سال سلطنت کرد . وی کوشید بر ضد آشوریان که در آنزمان تمام متحدینشان از ایشان گسیخته شده بودند حرب کند ، گرچه آشوریان هنوز ” وضع نیکی داشتند ” فرورتیش در جنگ با آشوریان از پای درآمد هوخشتره (کیاکسار ) فرزند او سپاهیان مادی را تجدید سازمان داد و چهل سال حکومت کرد . ولی کوشش وی نیز برای تسخیر نینوا پایتخت آشور با ناکامی مواجه شد زیرا سپاهیان “
اسکیت ” سکاییان تحت ریاست مادیها پسرپروتوتی به یاری آشوریان آمده و ایشان را نجات دادند . اسکیتها سیادت خویش را مدت ۲۸ سال بر آسیا مستقر ساختند ولی بعد هوخشتره ایشان را مطیع خویش نمود و سرانجام به یاری بابل سرزمین آشور را تسخیر کرد . آنگاه هوخشتره کوشیدتا سران اسکیت را بالکل نابود سازد . بقایای اسکیتها به آسیای صغیر گریختند . و این باعث شد که ۶ سال جنگ و ستیز میان هوخشتره و آلیات پادشاه لیدی درگیر باشد. هنگام آخرین نبرد ، خورشید گرفت و دو طرف متخاصم کسوف را به منزله ی علامت و اخباری شمردند و به وساطت ” سیدنسی ” شاه کیلیکیه و لابینت شاه بابل میان لیدی و ماد پیمان صلح بسته شد . مرز دو کشور در امتداد رود هالیس ( قزل ایرماق کنونی ) معین و آسیتاگ (ایشتوویگو ) پسر هوخشتره با دختر آلیات ازدواج کرد .
پس از مرگ هوخشتره پسرش آسیتاگ به تخت شاهی نشست و ۳۵ سال حکومت کرد و بر اثر تحریکات هارپاگه یکی از بزرگان ماد _ که از هوخشتره رنجیده بود _ به توسط کوروش فرزند ماندانا دختر آسیتاگ و کمبوجیه ی پارسی از سلطنت ساقط گشت. »
مولف دیگر یونانی که پس از هرودوت آمده است کتسیاس یا کتزیاس کنیدی است . نام کتاب او ” پرسیکا ” _ تاریخ پارس است که به دست ما نرسیده ، ولی قطعات بزرگی از آن در آثار دیگران منقول و در دست است .
کتسیاس ، پزشک نامی و ار خویشاوندان بقراط بوده و در حدود سال ۴۱۴ ق .م به اسارت ایرانیان درآمد . و به دربار داریوش دوم شاه ایران منتقل گشت و نخست مدتی در درگاه آن پادشاه و سپس در دربار اردشیر دوم ممنون هفده سال زندگی کرد پادشاه ایران گاهی برای مذاکره با یونانیان از وجود او استفاده می کرد . مشهورترین تأ لیفات وی پرسیکا و دیگری ایندیکا که شرح مختصری در مورد هندوستان است . مؤلف دیگرکه درباره ی ماد مطالبی نوشته ” گزنفون ” است . که به کل از دیگران جداست . وی حکیمی است ایده آلیست و رجلی
سیاسی متمایل به اشرافیت و شاگرد سقراط و رفیق افلاطون و در عین حال که یکی از بزرگترین استادان سخن یونان به شمار می رود تأ لیفاتی هم دارد از جمله ” تاریخ یونان ” و دیگر ” لشکر کشی ده هزار یونانی ” آناباسیس _ است . از دیگر منابع که در تاریخ ماد مقام خاصی دارد ، کتاب اوستاست . کتاب مقدس کیش زرتشتی که به یکی از باستانی ترین زبانهای شاخه ی ایرانی خانواده ی السنه ی هند و اروپایی نوشته شده است . تاکنون نیز بر سر اینکه اثر مزبور آیا در سرزمین ماد پدید آمده یا در نقطه ای از آسیای میانه ، دوام دارد و هر یک طرفدارانی دارد .
شرایط جغرافیایی
«ماد ( همچون سرزمینی تاریخی و به مفهوم وسیع این کلمه ) در عهد باستان اراضیی را که از سمت شمال به رود ارس و قله های البرز ( در جنوب دریای خزر ) و از مشرق صحرای شوره زار دشت کویر و از مغرب و جنوب به سلسله جبال زاگروس محدود بوده ، شامل می گشته .
اراضی یاد شده از لحاظ جغرافیایی ( و تاریخی هم ) به سه بخش مشخص تقسیم می گردد .
بخش نخست _که ما بخش غربی یا ” ماد آتروپاین ” خواهیمش خواند _ از رود ارس در شمال تا کوه الوند در جنوب ممتد بوده در ناحیه ی دریاچه ی اورمیه (اکنون رضاییه ) و رودهای جغتو و دیگر رودکهایی راکه به موازات آن به دریا چه ی مزبور و همچنین ناحیه ی دره ِ رود قزل اوزن ( سفید رود ) که جبال البرز را قطع کرده نزدیک شهر رشت کنونی به دریای خزر می ریزد ، شامل بوده است .
سراسراین ناحیه (اکنون آذربایجان ایران و کردستان ایران ) را سلسله جبالی که از شمال به جنوب و یا از شمال غربی به جنوب شرقی ممتدند پوشانده است .
بخش غربی ” ماد آتروپاین ” را نوار پهنی تا ( ۲۰۰ کیلومتر) از سلسله های جبال متوازی که مجموعأ به نام ” جبال زاگروس” نامیده می شوند اشغال کرده است . جبال مزبور از لحاظ چین خوردگی منظمشان ممتاز می باشند. میان قلل جبالی که از شمال غربی به سوی جنوب شرقی ممتدند دره های متوازی و دور افتاده ای قرار دارند . در بعضی نقاط جریان
رودهایی که خشک نمی شوند دره ی تنگی ایجاد کرده از دیوار جبال گذشته برخی دره ها را به یکدیگر مربوط می سازد . ولی این گذرها بسیار تنگ بوده غالبأ برای آمد و شد راحت نیستند و راههای کاروان رو بیشتر از خود جبال که کم و بیش کوهه های مناسبی برای عبور عرضه می دارند می گذرد . بدین منوال سرزمین کوهستانی زا گروس به دره های کوچک و منفرد تقسیم می شود که آمد شد میان آنها دشوار است و جنگلها و بیشه های انبوه مشکلترش می سازد و در عهد باستان تا ارتفاع معینی دامنه های جبال را پوشانده بوده . در زمستان نیز وجود برف بر مشکلات دیگر افزوده می شود .
در مشرق زاگرس رشته های متوازی جبال و آتشفشانهای کهنه از یکدیگر فاصله ی بیشتری دارند . جبال مزبور به طور متوسط مرتفع تر از قلل زاگروس هستند .
وسیع ترین جلگه ی این ناحیه از جنوب به دریاچه ی اورمیه محدود است و رود جغتو و رودکهای متوازی با آن ، سرزمین مزبور را قطع می کنند.
ارتفاع این سلسله جبال ، قریب ۲۵۰۰ _۲۰۰۰ متر از سطح دریا و ۱۰۰۰متر از سطح دره ها می باشد. مرتفع ترین قلل عبارتند از کوه کامکه در رشته ی قره داغ در کرانه ی جنوبی رود ارس (به ارتفاع ۳۳۵۸ متر ) و کوه خرم داغ ( سهند ) در جنوب دریاچه ی اورمیه ( ۳۷۲۲ متر ) و کوه سبلان داغ که از طرف جنوب دره ی رود قره سو _ شعبه ای از ارس _ را مسدود و محدود می کند (۴۸۲۲ متر ) و آق داغ _ دنباله ی شمال غربی سلسله ی البرز (قریب ۴۰۰۰ متر ) و غیره .
در بخش بالای جبال ، پایین تر از خط برفهای دایمی ، مراتع کوهستانی قرار دارد و زیر مراتع مزبور ، در طرف غربی زاگروس جنگلهای بلوط و افرا و گردو و بادام و غیره و یا بیشه های غیر قابل عبوری از درختچه ها رسته است . در دره ها ، هرجا که آب برای آبیاری وجود داشته باشد آب و هوا برای باغبانی ، تاک کاری و رستن درختان انار و انجیر مساعد است . با اینحال از روزگار کهن بخش مهمی از ساکنان این نقاط به دامداری _ دامداری توأم با زندگی صحرا نشینی و یا نیمه صحرا نشینی _ سرگرمند . دامداران صحرا نشین کردستان کنونی در زمستان به نواحی مرکزی و جنوبی ایران کوچ می کنند و نیمه صحرانشینان در تابستان به مراتع کوهستانی انتقال می یابند و به همین اکتفا می نمایند . مردم زراعت پیشه ایالات ایران کنونی در ناحیه ی زاگروس همواره در معرض خطر حمله ی کوهستانیان صحرانشین بوده ، مزارع و باغها در تحت حمایت نقاط و قلاع مستحکم قرار داشتند .
از زمان قدیم ناحیه ی اورمیه مهمترین بخش زراعتی بوده است . دریاچه ی اورمیه شور و فاقد حیات است و بکار آبیاری نمی خورد . کرانه های آن نیز بی ثمرند . رسوبات گچی که در خاک بسیاری از نواحی آذربایجان ایران وجود دارد حتی آب بسیاری از رودها را نیز تلخ و شور می سازد که به درد آبیاری نمی خورد ، مگر در ماه های بهار (از آنجمله است مثلأ رود آجی چای ) . بیشتر رطوبت لازم را جویبارهایی که از کوهها فرود آمده و از ذوبان برفهای فراوان موسم زمستان و کلاهکهای برفین ابدی قلل مرتفع سهند و سبلان و الوند حاصل می شوند ، به این سرزمین می رسانند . هوای این خطه سخت بری و خشک است . آنجا که آب باشد زمین بسیار حاصلخیز است و در عهد باستان نیزمحصول گندم و جو و انگور و غیره فراوان می داده . این واحه های سر سبز را در عهد قدیم نیز _ مانند این زمان _ درختان سفیدار و چنار زینت می دادند . ولی دیگر بخشهای سرزمین را رستنی های خشک صحرایی پوشانیده بود و آنهم هر قدر به سوی جنوب شرقی نزدیک تر شود کمتر و خشک تر بوده .
از دوران بسیار کهن ، و عصر جدید حجر (نئولیت ) هر جا که استفاده از آبهای کوهستانی مقدور بوده زراعت پدید آمده و مزارع را با آب جویبارهای کوهستانی و ایجاد بندها و غیره مشروب می ساخته ( آبیاری به کومک جوی ) . بعد ها تأسیسات آبیاری پیچ در پیچ تری متداول گشته تکامل یافت ( آبیاری به وسیله کاریزهای زیر زمینی و غیره ) . ولی دستگاههای عظیم و متمرکز آبیاری _ نظیر آنچه در بابل و مصر پدید آمدو مستلزم وحدت سازمانی جامعه های موجد آن( و استفاده کننده ی از آن ) بود _ هیچ جا ضرورت پیدا نکرد . این موضوع ، در چارچوب تشکیلات بنده داری ( و بعدها فئودالی) ، تأثیر کلی در طرق تکامل تاریخی و سرنوشت ماد داشت .
بخش دوم ماد _ که مادسفلی خواهیم خواند_ از سرزمینی بود پوشیده از تپه ها و محدود در میان دو رشته جبال : از طرف شمال به جبال البرز که در جنوب دریای خزر ممتد است ( مرتفع ترین نقطه ی آن کوه دماوند در شمال تهران است به ارتفاع ۵۶۰۴ متر) محدودو در جنوب رشته کوه رود _ که به موازات سلسله ی زاگروس یعنی از شمال غرب به جنوب شرق کشیده می شود _ مرز آن را معین می کرد . در جنوب شرقی این ناحیه خطه ی بیابانهای شوره زار دشت کویر قرار دارد .
این ناحیه را رودکهایی که به دریاچه های حوض سلطان و دریای نمک – میان تهران کنونی و کاشان _ می ریزند و جویبارهایی _ که از جبال البرز به سوی جنوب و بعد به طرف مشرق جاری میشوند _ آبیاری می کنند . و بخش شمال خطه ی تاریخی عراق عجم را تشکیل می دهد .
کوه عظیم و پر برف دماوند بر سراسر این ناحیه مسلط است . ماد سفلی که توسط دیوار ستبرالبرز از حاشیه پر آب و جنگلی کرانه ی خزر جدا شده و جبال فارس آنرا از خلیج فارس مجزا کرده است پهنه ای است مرکب از صحراهای خاکستری و زرد و خشک و اندوهبار که در زمستان یخ می بندند و تابستان سوزانی دارد و به تدریج در سمت مشرق به صورت شوره زار و بیابان در می آید فقط در دامنه کوهها اندک رطوبتی وجود دارد و بارانی می بارد و در نتیجه سلسله ای از نواحی زراعتی پدید آمده است .
بخش سوم “پارتاکنا ” باستانی است که میان در رشته جبال متوازی واقع شده . در شمال کوه رود و در جنوب رشته های جبال جنوبی ایران که دنباله ی سلسله ی زاگروس می باشد ااین ناحیه را محدود می سازند. پارتاکناتوسط رودک زاینده رود که اکنون شهر اصفهان برکرانه ی آن قرار دارد ، و در قسمت جنوبی ناحیه ی عراق عجم است مشروب می شود .
طبیعت ” پارتاکنا ” با طبیعت ماد سفلی متشابه است و از آن نیز فقیر تر است . ماد باستان از سمت شمال غربی با اورارتو (و بعدها با ارمنستان ) و از جانب شمال با آلبانی هم مرز بوده و در امتداد کرانه ی دریای خزر حاشیه خطه مرطوب و گرم سیری ماوراء البرز _ مرکب از نواحی پر جنگل کاسپیان و کادوسیان و گلها و دیگر قبایل خرد که اکنون طالش و گیلان و مازندران نامیده می شود ، از جانب شمال خاک ماد محدود می ساخته . در مشرق ناحیه ی کوهستانی خراسان و رشته ی جبال کوپت داغ _ یا سرزمین باستانی پارت _ خاک ماد را از آسیای میانه جدا می کرده . بخش کرانه ی دریای آن و دره های رود گرگان و اترک را هیر کانیه ( گرگان ، هرکانه ) می نامیدند . اندکی جنوبی تر از خاک پارت ، مرز شرقی ماد را پهنه های لم یزرع بخش مرکزی فلات ایران تشکیل میداده .
کشور کوهستانی پارس ( یا پرسید ) باستانی که اکنون فارس خوانده می شود و تا خلیج فارس گسترده ، در جنوب ” پارتاکنا ” بوده و از جنوب شرقی به دره های رود کارون و کرخه که در میان دنباله ی رشته های زاگروس قرار داشتند محدود بوده . ناحیه ی اخیر الذکر همان عیلام باستانی یا سوزیان ( خوزستان ، شوش ) یکی از مراکز قدیمی ترین تمدنها بوده . و از جانب غرب خاک ماد با آشور هم مرز بوده است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 