فایل ورد کامل مقاله تاریخ تمدن؛ بررسی علمی روند شکلگیری جوامع، تحولات فرهنگی و نقش تمدنها در پیشرفت بشر
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله تاریخ تمدن؛ بررسی علمی روند شکلگیری جوامع، تحولات فرهنگی و نقش تمدنها در پیشرفت بشر دارای ۶۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله تاریخ تمدن؛ بررسی علمی روند شکلگیری جوامع، تحولات فرهنگی و نقش تمدنها در پیشرفت بشر کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله تاریخ تمدن؛ بررسی علمی روند شکلگیری جوامع، تحولات فرهنگی و نقش تمدنها در پیشرفت بشر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله تاریخ تمدن؛ بررسی علمی روند شکلگیری جوامع، تحولات فرهنگی و نقش تمدنها در پیشرفت بشر :
تاریخ تمدن
خصوصیات تمدن بابلی:
تمدن بابلی اصولا بر پایه بازرگانی تکیه داشت و بیشتر اسنادی که از آن زمان مانده جنبه تجارتی دارد و به خرید و فروش و وام گرفتن وقرارداد و مشارکت و دلالی و مبادله و وصیت و سفته و نظایر آنها مربوط می شود.
موقعیت بابل نسبت به راههای آبی دجله و فرات مردم را ثروتمند بارآورد و روح ما دیگری در میان ایشان رونق گرفت، و همین روح است که در آن تمدن مانند تمدنهای دیگر پس از آن توانسته است تقوی و آزمندی را با یکدیگر سازش دهد. ادبیات آن زمان نشان می دهد که آن مردم زندگی پرفعالیت و مایه خرسندی داشته اند ولی از همه جای آن ادبیات آَشکار می شود که مانند سایر مدنیتها بندگی و خرید و فروش بردگان در کار بوده است دوره تکامل آن عهد حکومت است که بابل مرکز بورس برده داری است که برای کارهای نظامی و جنگی و
اعمنال به طرز بیگاری وامی داشتند. در زیر اجتماع بابلی طبقه بندگان همچون نهر خروشانی در جریان بود طبیعی است که در چنین اجتماعی هرگز فکر دموکراسی راه پیدا نمی کند، شکل و رنگ اقتصادی آن خود مستلزم این است که حکومت مطلقهیی متکی بر ثروت بازرگانی یا امتیازات تیولداری برقرار باشد و عنف و شدت قانونی را به صورت حکیمانهیی بر همه جا توزیع کند. و اوهام و خرافات را ترویج دهد.
در تمدن بابلی برمیخوریم که هیچ تمدنی از لحاظ پابند بودن با و خرافات بپای تمدن بابلی نمی رسد و بازار کاهنان و ساحران و پیشگویان رایج است. اغراض مروجین این ادیان و خرافات آن بوده که مرد بابلی را مودب و فرمانبردار بار آورند نمونههای زنای مدقس را باید نام برد.
دوازده لوح شکسته که متعلق به کتابخانه آشور بنی پل به دست آمد، گویای حالتترین اثراتی بینالنهرین یعنی حماسه گیلمکش را در بر دارد نظیر حماسه ایلیاد است که رموز اجتماعی بابلیان را روشن می سازد در این ضمایم باید علم نجوم را مختص بابلیان بدانیم. بابلیان که مردم تجارت پیشه بودند و به همین جهت امید کامیابی در هنر بود از تجارت ریاضیات پیدا شد و علوم ریاضی علم نجوم را فراهم آورد.
باز دیری نپایید این قدرت بابلیان به همسایه شمالی خود آشور انتقال یافت.
آشوریان شاخه ای از نژاد سامی و از مشخصات آنها داشتن بینی دراز با لبهای کلفت و ریش بلند بود. کلمه آسور یا آشور اسم ربالنوعی بود که ایشان میپرستیدند، این قوم زمانی که سومریان در نواحی جنوبی بینالنهرین هنوز گرفتار دستجات دیگری از سامیها نشده بودند در قسمت شمال بینالنهرین شدند و شهر آسور در آخر نینوا را به پایتختی گزیدند تا اینکه به علت داشتن خوی و خصلت جنگجویی و درنده خویی که برعکس شجاعت و مردانگی از آن تعبیر کردهاند توانست ظلم و تسلط خود را بر اقوام و دولتهای نه تنها بینالنهرین بلکه تمام کشورهای آسیای قدیم اعمال نماید. با تسلط آشوریهای مهاجم و جنگی بر اقوام زراعت پیشه و کشاورز بینالنهرین مردم این منطقه را برده خویش ساخته و دسترنج آنها را با غراض خونخواریشان اختصاص دهند. بیش از دویست سال مردم بینالنهرین ساز و برگ نظامیان آشوری را تغذیه دادند و امپراتوری متکی بر قدرت نظامی را نگه داشتند و همه جا را ویران ساختند تا شهر خودشان آسور را زینت دهند.
ویل دورانت مینویسد: اگر این اصل استعمار طلبی را قبول داشته باشیم نه به خاطر تسلط حکم قانون و انتشار امنیت و پیشرفت بازرگانی و برقراری صلح بهتر آن است که دولتهای متعدد طوعاً یا کرهاً در زیر تسلط حکومت واحدی قرار گیرند. میتوان گفت که دولت آشور دارای چنین مزیتی بوده که در سرزمینهای وسیعی از مغرب آسیا حکومت وسیعی ایجاد کرده و نظم و آرامشی بیش از آنچه پیش از آن در این ناحیه بوده برقرار ساخته است.
حکومت آشور بنی پال که بر آشور و بابل و ارمنیه و سرزمین ماد و فلسطین و سوریه و فینیقیه و سومر و عیلام و مصر سایه میگسترد. بدون شک وسیعترین سازمان اداری بود که جهان مدیترانه یا شرق نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود.
ولی در این محل قلمرو وسیع سرکوبی مردم بعنوان انضباط که نشان داده میشد باز از شورشهای محلی خالی نبود دولت آشور سیاست خاص را پیش گرفت که در تاریخ از مشخصات حکومت آشور به شمار میرفت، و در زمانهای بعد نیز جزو سیاستمداران ضد ناسیونالیستی گردید. آن سیاست عبارت از این بود که مردم شهرهای مفتوحه را به شهرهای دوردست کوچ میداد تا با مردم بومی آن نواحی در هم آمیزند و به این ترتیب وحدت و شخصیت خود را از دست بدهند و فرصت شورش را نداشته باشند اما این سیاست هم چون نتیجه نمیداد
بنابراین دولت آشور ناچار بود که پیوسته خود را برای جنگهای تازه آماده سازد به این جهت سپاهیان و جنگاوران حیاتیترین دستگاه را در سازمان اداری کشور تشکیل میداد. سهمی که این حکومت به اصطلاح در تمدن جهانی دارد مربوط به هنر جنگ است: ارابههای جنگی، دستههای سواره نظام و پیاده و مهندسی در آن کشور تشکیلات منظمی را به وجود آور و تاکتیکهای نظامی را بنیان نهادند و با هنر آشوری چه شهرهایی ویران گردید و چه تمدنهایی بر باد رفت و آدم کشی از افتخارات آنان بود و از اعمال خود هیچ اظهار ملامت ضمیر و پشیمانی نمیکردند. پادشاهان آشوری خود را نماینده آشور خدای آشوریها میدانستند و کاهنان و نیروی دینی نیز از اعمال او در مقابل پادشاهان حمایت میکردند.
نقشهایی که در نینوا و سایر شهرهای آشور پیدا شد، بیش از هر چیز جنگ و زد و خورد به دست آوردن غنیمتها، ویران کردن شهرها، اعدامها و به بردگی بردن اسیران را نشان میدهد . این نقشها به این منظور فراهم میشد پادشاهان آشور و ارتش آن را خونخوار جلوه دهد و دشمنان را دچار وحشت سازد. این الواح که جزو اسناد تاریخیاند نمایانگر جنایات عالم بشریت است. باید از این الواح تاریخ جنایات نوشته شود نه تاریخ تمدن.
در کنار شقاوتها، امپراتوران آشوری برای جلال و رونق دادن به دستگاه خود از هنرهای عصر چون نقوش برجسته- مجسمه- ادبیات- کتابخانه نیز توجه شده است. ولی دوران این شکوفایی قدرت آشور دیری نمیپاید و زمانی که سلاطین آن در لوحههای خود بر قدرت و ثروت خود میبالیدند این شاهان بزرگ، شاهان مقتدر، شاهان جهان، شاه آشور در روزهای آخر از بخت بد خویش مینالند و آخرین لوحهها که از آشوریان به ما رسیده سراسر درام آنهاست .
عاقبت دسته ای از آرامیها از نژاد سامی که بنام کلدانیها باشند به کمک مادها و ایرانیها نینوا را در (۶۰۶ ق م) به تصرف آوردند . با سقوط نینوا بابل دوباره زنده شد منتهی این دفعه به دست کلدانیها و بر بسیاری از سرزمینهای بینالنهرین قدرت یافت و شهر بابل به صورت یکی از عجایب دنیا در آمد و کانون تمدن آسیای غربی گردید تا اینکه به سال (۵۳۹ ق م) به دست کوروش سقوط کرد و نژاد آریایی ساکن نژاد سامی گردید.
روی هم رفته میتوان گفت که آشوریان و به دنبال آنها کلدانیان بیشتر در کارها عمل نشان دادند. در اندازه حساب بیشتر وقت به کار بردند و برای تشخیص آیندهشان از آسمان و سیارات مدد خواستند و به بررسی حال آنها پرداختند و توانستند مسیر سیارات را بدانند و خسوف و کسوف را تعیین کنند. ضرب و تقسیم را دریافتند ، اندازه و طول وزن را تعیین کردند و این مسائل از کلدانیان و آشوریان به سایر ملل و مردم رسید و تقویم زمان را به پایه گزاری کردند. سال را به دوازده ماه قمری و هفته و روزهای هفته را مشخص کردند و ساعت را اختراع نمودند و شبانه روز را به ۲۴ ساعت تقسیم میکردند ودقیقه و ثانیه را نیز مشخص نمودند این اختراعات و اکتشافات آنها در تحولات تمدن تاثیر بسزایی گذاشت و علوم نجوم در ریاضیات از ابتکارات آنهاست و بنیان دنیای جدید که بر پایه علم قرار گرفته بر اساس علوم کلدانیها استوار شده است.
نتیجه تسلط آریاییها بر بینالنهرین و نفوذ بعدی آنها به دریای اژه از شمال غرب و سرزمین مصر از جنوب غرب بزرگترین فرمانروایی دنیای قدیم را به وجود آوردند، این امپراتوری وسیع با تقسیم قلمرو آن به نام ساتراپها و احداث جادهها و برقراری چاپارخانهها در ارتباط تمدنها و گسترش اطلاعات ملل آن عصر نقش بزرگی داشته است.
پس متوجه میشویم که امور مربوط به اقتصادی و تجاری و یا قدرت نمایی لازمهی آشنایی با خط و قراردادهایی بود که با آن قراردادها خواستهها به طرف مقابل تفهیم و توجیه شود و کاهن مصری و بینالنهرین شاید اولین مخترع خط و چگونگی پیدا کردن آنها بر روی الواح و هنر مربوط به آن اولین مخترع خط و الواح در خاورمیانه باشند که این خط ابتدا در مصر به صورت تصویر که امروزه به نام هیروگلف و در بین مردم بینالنهرین به صورت میغ که به کار رفته بنام خط میخی معروف است بعدها مردم فینیقی اصوات را ابداع کردند و یک حرف را با یک صدا به کار بردند.
بعد از خط و اصوات قدمهای اولیه در علوم چو هیأت در ریاضیات و سالنامه نگاری از همین منطقه برداشته شد. به دنبال آن از همه مهمتر نخستین مجموعه مدون قانونی گرچه نمیتوان به مفهوم حافظ حقوق انسانها دانست ولی در ردیف خود یک نوع مقررات میشود نامید از آن حمله قانون معروف همورابی در ۱۹ قرن قبل از میلاد در این منطقه تدوین گشت باز از همین جاست که اولین سبک معماری و مسکن سازی نمودار شده، از جنبه معنویت اندیشه و افکار مردم این منطقه بود که سبب پیدایش ادیانی چون یهودی و مسیحی و اسلام گشت و پایههای شرک و بتپرستی به توحید مبدل گشت، در اینجا لازم میآید خلاصه گفتار ویلدورانت را در حق خاورمیانه خلاصه کنیم.
سهم خاورمیانه در تمدن جهانی
از زمانی که سرگذشت بشر مورد بررسی قرار گرفته و برای بشریت تاریخی تدوین شده است خاورمیانه مرکز امور و مسائل بشری شناخته شده، بعضی از نویسندگان حدود این منطقه را محدوده این قسمت از سطح زمین که نمیتوان حدود و ؟؟ قطبی برای آن قائل شد نژادهای مختلف با فرهنگهای متفاوت شبکه پیچ در پیچ فرهنگ و تمدن خاوری را ساختهاند، از آن جمله ابداع کشاورزی، بازرگانی، اهلی کردن جانوران، ساختن چرخ و ارابه، زدن سکه و نوشتن اسنداد، پیشه و صناعت، ریاضیات و پزشکی، هندسه و نجوم، تقویم و ساعت و منطقه
البروج، الفبا و خط نویسی، کاغذ و مرکب، کتاب و کتابخانه و مدرسه، ادبیات و موسیقی، معماری و حجاری، سفال و کاشی سازی، وسایل تجملی، انتخاب همسر، تربیت اولاد، اسباب و آلاد و ادوات و جواهرات زینتی، بازیها و سرگرمیها، نرد شطرنج، خوراک و مشروبات که همه شان را میتوان مادیان نامید بعد از این همه مادیات بشر فکر خود را به سوی معنویات سوق داده چگونگی مسئله خلقت و زمان و کائنات و افلاک- پیدایش اعتقادات از شرک و بت پرستی گرفته تا توحید- اعتقاد به معبد و معبود، موضوع سرنوشت و مرگ، خوشبختی و
بدبختی، ایجاد نظم و انضباط، اعتقاد به حق و ایجاد قانون و اقدام به قانونگذاری و مقررات حکومت را و ; همین فرهنگ و تمدن خاورمیانه بود که شیوع پیدا کرد از راه جزیره کرت و یونان و روم وارد سرزمینهای غربی گردید. آریاییها آنطوری که باید تمدنهای اساسی را به بار نیاوردهاند بلکه تحت تاثیر تمدنهای بابل و مصر شدهاند و یونانیها بیشتر تمدنشان را از ملل خاورمیانه اخذ کرده و با خصوصیات خویش در آمیختهاند ویل دورانت معتقد است یونان در واقع همچون وارثی است که ذخایر سه هزار ساله علم و هنر را با غنایم جنگ و بازرگانی از خاور زمین به آن سرزمین رسیده بنا به حق تصاحب کرده است. با مطالعه تاریخی مربوط به خاور نزدیک و احترام گذاشتن به آن در حقیقت وامی را که نسبت به موسسات واقعی تمدن اروپا و آمریکا ادا کردهایم.
مصر و نقش آن در تمدن:
دومین منطقه از حوزه سیاسی و اجتماعی خاورمیانه در تاریخ دنیای قدیم سرزمین سفلی نیل و سرزمین مصر بوده است. وجود سرزمینهای نسبتا سطح در کرانههای نیل و برخورداری سرچشمه این رودخانه از بارانهای موسمی منطقه استوایی و طغیانهای مرتب آن در فصول مرتب از سال کشاورزی را کم زحمت و ضمناً بارور میکرد، از ابتدا مردم حامی نژاد اینجا را مرکز تجمع خود قرار داده و آبادیهایی در امتداد نیل بنا نهادند و به کشاورزی مشغول شدند که خود به خود به طور مرتب در فصول سال آبیاری میشد و آب گل آلود نیل در فصول طغیان مردم این سرزمین را به اعتقاداتی واداشت که در تاریخ مذهب مصریان قدیم در خور مطالعه است.
به طور دقیق معلوم نیست که مصریان قدیم از کجا به این سرزمین راه یافتهاند. عدهای حدس میزنند که مردم از اختلاط مردم نوبه و حبشه و اوبی بود، و بعدها مهاج۰ران ارمنی به آنها اضافه شده است، موقعیت این سرزمین به آنها امکان داده تا جامعه منزوی و پایدار و ضمناً ثروتمند بار آیند اما با گذشت زمان ثورت و تمدن آن که روی به توسعه بود حکام آنان را به فکر دست اندازی به سرزمینهای مجاور و راه یابی به مناطق دور و نزدیک نیز ساخته است و تاریخ چندین هزار ساله آن حاکی از برخوردها با همسایگان چون مردم لیبی و اتیوپی و تشکیل بیست و پنج سلسله از فراعنه و غلبه رومیها و ایرانیان بر این کشور بوده است.
مصریان از همان اوان تشکیل سلسلهها، سالنامهای ترتیب دادند و به نوبت این عادت را کسب کردند که وقایع تاریخی خود را با سلسلههای فراعنه دنبال کنند و از حدود ۲۵۰۰ سال پیش بناهای تاریخی و دینی ساخته و اهرام Piranids را بنا نهادند.
نخستین شخصیت تاریخی مصر که نمیتوان او را شاه و یا کشورگشا نامید بلکه یک هنرمند و دانشمندیست به نام imhotep که طیب و معمار و رایزن اول فرعون Zose بوده است. این شخص به اندازه ای به علم طب مصری خدمت کرد که پس از آن بتوان خالق هنر و علم او را میپرستیدند و سبک معماری مصر به دست او تاسیس شده است.
جامعه مصری در تمام فراز و نشیبها در قالب اقتصادی خاص جای گرفت. در طبقاتی آن طبقه کهنه و نجبا در صدر هرم طبقه کوچکی بود وزیر آن توده عظیم مردم قرار داشت. فرعون و کارگذارانش بر جان و مال مردم حکومت میکردند. فرعون از دو کلمه ” فر- عون” به معنی خانه عظیم در لغت آمده است. فرعون یعنی هیکلی که خدا در آن زندگی میکرد. از اعتقادات خاص مذهبی مردم مصر زندگی بعد از مرگ نقش اساسی دارد و برای این منظور بوده است که ساختمان قبور که اهرام نیز جزو آنها است اهمیت خاص داده میشد و صنعت مومیایی حاکی از این اعتقادات و زنده نگه داشتن جسم از معتقدات آنها بوده است.
بنای اهرام مصر نیز خود به این منظور است. اعتقادات پس از مرگ حاکی از پرستش خدای خاصی تمرکز مییافت بنام ایزیس که با نیل یکی شناخته میشد به اتفاق حاصلخیزی زمین را سبب میشد.
بعد از مذهب از هنر مصریان برشته ای از آثار برمی خوریم که از میراث تمدن بشری بشمارند هنر یا از اهرام و سبک معماری آن، مجسمه ابوالهل Estenex، گورهای سنگی که باید به نام توحش بشری از آنها نام برد نه تمدن چه هر یک کوهی است از ظلم و شقاوت عصر، تزئینات دیواری، تراشکاریها و حجاریها و اشیاء زمینی لوازم خانگی که از حالهای بدوی به صورتهای شکوفایی رسیده اند، هنر مجسمه سازی آن که با هنر یونان و روم برابری و از شاهکارهای هنری دنیای قدیمند و از ادبیات آنها اگر چه اثری بسیار برای ما نمانده ولی آنچه داریم نمایانگر دل آزردگی و شادکامی آنهاست، البته فرعون آثار باقیمانده از تمدن مصریان قدیم در قسمت معماری و نقشه برداری و حسابداری و فلز کاری نساجی و سفال سازی و آشپزی و وسایل تدفین بخصوص مومیایی حال یکتایی دارد. مومیایی خود احتیاج به کالبد شکافی و مقدمات طب و جراحی را داشت اعمال آنها گرچه جنبه جادوگری و خرافاتی هم داشته است ولی به عالم طب جهان خدماتی کرده اند.
شناسایی تمدن باستانی مصر نتیجه جنگهای استعماری مصر در قرن اخیر است که هیئت علمی فرانسه به فرمان ناپلئون به آن سرزمین گسیل شدند و در میان آنان شامپولین باستان شناس معروف قرار داشت و با کمک او کتاب وصف مصریا Descriptionde lEgypte نوشته شد. سبک سقاره (پله پله) جزو فرهنگ مصر است و اهرام نیز با آن سبک بنا گردیده است. اهرام به منظور تاریخی ساخته نشد، بلکه در اصل یک معبد است و جنبه دینی آن بر جنبه هنریش غلبه دارد. بعد از سبک معماری مصری باید از طب مصر نام برد که بزرگترین افتخار مصر قدیم علم طب آن است و این علم به وسیله کاهنان پیدا شد (ما از چهار یک آنچه میخوریم مانه ایم و پزشکان از باقیمانده آن زندگی میکنند) گرچه در مجسه سازی و سنگ تراشی مصریان را نسبت به یونانیان و رومیان مقدم میدارند. در قسمت فلسفه نیز مورخان را عادت است که از یونان آغاز کنند در صورتی که قدمت مصر ۲۳۰۰ سال به کنفوسیوس و ۲۲۳
سال از سقراط و بورا میشود. بزرگترین فیلسوف عالم آن عهد را باید پتاع- هوتپ Ptah-Hotep مصری بدانیم، دین در مصر بالای همه چیز و پایین همه چیز بود. دین در هر یک از مراحل و به هر شکل از اشکال آن از طوطم تا فلسفه الهی و علم لاهوت در آن سرزمین وجود داشت و اثر آن در ادبیات و شکل حکومت و هنر و هر چیز دیگر جز اخلاق آشکار بود. نه تنها مظاهر دین در مصر حالت تنوع داشت بلکه این تجلیات به شکل شگفت انگیز فراوان زیاد بود. در هیچ جای دنیا به اندازه مصر خدایان متعدد وجود نداشته است.
فرد مصری معتقد بود که آغاز آفرینش از آسمان شد، و این آسمان و رود نیل پیوسته بزرگترین رب النوع او به شمار میرفت- اجرای سماوی تنها جسم نیست بلکه صورت خارجی ارواح بزرگ خدایان صاحب اراده ای را نمایش میدهند. ماه یکی از خدایان قدیمی ولی در مراسم دینی خورشید عنوان بزرگترین خدا را داشت و بنام رع Ra یا ره Re میپرستیدند.
همه چیز را از خورشید میدانستند و گیاهان و حیواناتی را نیز از منشاء خورشید حساب کرده میپرستیدند. مهمترین صفت مشخصه دین مصری اندیشه خلود یا دوباره زنده شدن بود موجود را از در جفت ذاتی و معنوی میدانستند و روح را به نام ka کا تعبیر میکردند.
به عقیده تمدن شناسان پیشرفتهای نخستین در کشاورزی و استخراج معادن و صناعت و مهندسی از سرزمین مصر است و به گمان بیشتر اختراع شیشه و بافتن پارچههای کتانی و ساختن کاغذ، مرکب و ساعت و علم هندسه و حروف الفبا از کارهای مصریان است از لحاظ پیشرفت مفهوم حکومت و نگاهداری نظم عمومی سرشماری و پست و تعلیمات ابتدایی و تربیت کارمندان اداری مصریان قدمتی دارند. همین مردمند که سبب پیشرفت هنر خط نویسی شده و ادبیات و علوم طب را رونق دادهاند، تا آنجا که شناخته شده مصریان برای نخستین بار تعریف و دستور آشکاری برای ضمیر فردی و ضمیر اجتماع وضع کرده و هم آنان منادی عدالت اجتماعی و نخستین مبلغ تک همسری و یکتاپرستی و نخستین مقاله نویسی در فلسفه اخلاق بودهاند و به اندازه ای در هنرهای معماری و مهندسی و حجاری و هنرهای کوچک پیش رفتند و به این هنرها استحکام بخشیدند که هرگز پیش از آنان ملتی باین حد نرسیده بود، ولی این همه پیشرفت در ؟؟ تمدن اختصاصی، به فراعنه و منسوبین آن داشت در یک قطه از اثر دیو دوروس سیکولوس از ۵۶ ق. م را داریم که بردگان و طبقات محرومین اجتماعی را برای ما روشن میسازد. شاهان مصر زندانیان افتاده بودن جمع آوری میکردند و گاهی تنها و گاهی با خواندههاشان به معادن طلا میفرستادند تا آنان که به راستی گناهکار بودند کیفر گناه خویش را بچشند و به این ترتیب شاهان از دسترنج آنان در آمد سرشاری به چنگ آورند، و چون این کارگران از توجه به حال بدن خود ناتوان بودند و حتی چیزی که تن آنان را
بپوشد نداشتند هر کس آن بیچارگان بخت برگشته را میدید از شدت بدبختی بر حال آنان رقت میکرد. چه هیچکس نیست که بر حال آن بیماران و ناتوانان درمانده رحم کند و از کار و زحمت ایشان اندکی بکاهد. همه ناچارند که آن اندازه کار کنند همه قواشان تحلیل برود و در خواری اسیری بمیرند. به همین جهت این بدبختان آینده بی نهایت درجه تلختر و سختتر از زمان حاضر در پیش دارند و مرگ را بر زندگی ترجیح میدهند.
فلسطینی و یهود:
فلسطین باستان از دامنههای جنوبی کوههای لبنان تا صحرای عرستان گسترده شده بود مرز غربی آن را دریای مدیترانه تشکیل میداد. سرزمین فلسطین از دان Dan در شمال تا بئر سبع Beer Sheba در جنوب بیش از ۴۰ کیلومتر طول دارد. از کشوری بدین کوچکی انتظار نمیرفت که در تاریخ نقشی داشته باشد ولی موقعیت آن یعنی قرار گرفتن میان دو تمدن (بینالنهرین و مصر یا دجله و فرات با نیل) سبب گردیده راه ارتباطی این دو منطقه و بعلاوه محل ارتباط تمدن ؟؟ و مدیترانه ای با خاورمیانه ای باشد.
دستخوش مقاصد اقتصادی و سیاسی قرار گیرد و به ظاهر مرکز بازرگانی شود ولی در میان دو سنگ آسیاب زیرین و زبرین بینالنهرین و مصر در حال نرم شدن باشد در سراسر این کشور فلاتهای بایر در کنار درههای حاصلخیز به چشم میخورد در زمانهای پیشین یکی از قبایل اقوام دریانشین اژه کرت یعنی فلسطینی نیز مسکن سامیها یا کنعانیان شمال غربی گردید. در قرون پانزده و چهارده قبل از میلاد قبایل آپیرو یا عبری برای نخستین بار در این منطقه دیده میشود و مبارزات بومیان و مهاجران یا فلسطینیها و یهودیان شروع میشود. آنچه در اسفار پنجگانه تورات آمده فلسطین سرزمینی بوده که شیر و انگبینی در آن جریان داشته است. اما این عمل در حالتی مسیر میشده که مردم آن دور از دستبرد بیگانگان در آن به فعالیت و عمران پرداختهاند در غیر این صورت ویرانه ای بیش نبوده است.
یهودیان چنان معتقد بودند که حضرت ابراهیم از شهر اور (UR) واقع در سومر مهاجرت کرده و در حوالی ۲۲۰۰ ق م و هزار سال پیش از موسی در فلسطین مستقر شده اند. در جریان برخوردهایی که در قسمت شمالی فلسطین بین قبایل عبری و کنعانیها و فلسطینیها رخ داد دولت اسرائیل (که در قرن یازدهم پیش از میلاد توسط شائول تاسیس شد) تدریجاً شکل گرفت. حدود یک قرن پس از این دولت یهود در بخش جنوبی فلسطین تشکیل شد.
داود پادشاه یهود این دو دولت را تحت حکومت خود متحد کرد فلسطینها را بیرون راند و شهر باستانی اورشلیم را که به کنعانیها تعلق داشت به عنوان پایتخت و مرکز دینی کشور اعلام کرد. پیروزی ایشان بر کنعانیان اینطور تعبیر شد همان استیلای عبرانیان بر سرزمین بوده است که خدا به آنان وعده داده بود. اما دیری نپایید که یهودیان از فلسطین خارج و به مصر روی آوردند علت آن باید قحطی باشد در منابع معاصر هیچ اشارهای مستقیم به یهودیان از مصر یا تسخیر کنعان نشده همینطور درست نمیدانیم چه وقت یهودیان به مصر در آمدهاند آیا آزادانه بود یا به صورت برده وارد آنجا شدهاند. اما آنچه معلوم است نخستین مهاجران یهودی مصر عده کمی بودهاند و چندین هزار اسرائیلی که در زمان حضرت موسی در مصر بودهاند نتیجه توالد و تناسل فراوان این قوم بوده است. (مورخین مهاجرت یهودیان به مصر به اختلاف سالهای ۱۶۵۰ قبل از میلاد و خروج را ۲۲۰ و یا ۱۴۷ مینویسند.)
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 