فایل ورد کامل مقاله فلسفه حجاب؛ تحلیل علمی مبانی دینی، اجتماعی و نقش آن در فرهنگ و اخلاق
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله فلسفه حجاب؛ تحلیل علمی مبانی دینی، اجتماعی و نقش آن در فرهنگ و اخلاق دارای ۶۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله فلسفه حجاب؛ تحلیل علمی مبانی دینی، اجتماعی و نقش آن در فرهنگ و اخلاق کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله فلسفه حجاب؛ تحلیل علمی مبانی دینی، اجتماعی و نقش آن در فرهنگ و اخلاق،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله فلسفه حجاب؛ تحلیل علمی مبانی دینی، اجتماعی و نقش آن در فرهنگ و اخلاق :
مقدمه:
سپاس خدای راکه نعمت های خویش را بی دریغ به انسان ها هدیه کرد و وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت رانگین انگشتری خلقت قرار داد و سلسله امامت را دستگیر و راهنمای آدمیان معیّن فرمود.
و درود به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عج) آن منجی نهایی بشریت و سلام بر ارواح طیبّه شهداگلگون کفن اسلام .
ریشه ی بیشترانحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد .فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است.۱
هدف گردآورندگان این مجموعه پرداختن به مساله حجاب است که افکار و عقاید نسل جوان را به خود مشغول داشته است .
اینکه حجاب چیست و از کجا به وجود آمده و هدف از به وجود آمدن آن چه بوده است بحثی است که میتواند ذهن هر انسان حقیقت جو را به خود مشغول کند .
آیا درروزگار فعلی حجاب باعث حفظ حریم زن و مرد می شود و یا اینکه فرقی به حال جامعهندارد ؟ آیا اعتقاد به مساله حجاب در میاننسل امروز کمرنگ شده است و آیا اعتقاد به حجاب در میان نسل گذشته بیشتر نبوده است؟
آیا کسی صدای شهیدانی را که ناله بر آوردند به کجا چنین شتابان۲نشنیده است ؟
چرا به دختران امروز فاطمه را آن طور که هست ننموده ایم. چرا صدای فاطمه فاطمه است درجامعه ما گم شده است ؟ فاطمه مظهر تمام زن های عفیف عالم است . چرا جوانان ما باکتاب های دینی غریبه اند ؟
این چرا ها و هزاران چرای دیگر(که می تواندر باره ی هریک کتابی نوشت)است که ذهن هر انسانی را به خود معطوف می کند.
بدیهی است که در جامعه ی امروز ، جوان تنها با استدلال می تواند چیزی را بپذیرد . به زعم ما این تحقیق می تواند راه گشای خوبی برای جوانان باشد .
دراین مختصرسعی شده به مطالبی همچون لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد ، علت پوشش ، تاریخچه حجاب وبسیاری سوالات دیگر به نحو مقتضی پاسخ گفته شود .
به امید آنک هتوانسته باشیم گامی هر چند کوچک در جهت وصف صحیح مساله ی حجاب و فوائد آن برداشته باشیم .
و لبیک گوییمبه ندای : هَل مِن ناصِر ینصرنی۳
«استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش خانم ها یک اصطلاح نسبتاً جدید است.در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها ستر که به معنای پوشش است به کار رفته است.بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد.و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم.زیرا همان طور که گفتیم معنای شایع حجاب پرده و اگر در مورد پوشش برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن ها همیشه در پشت پرده و در خانه محبوس بمانند و بیرون نیاییند.
وظیفه پوشش که برای زن مشخص شده این نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی و حبس کردن زن در خانه این نیست در دین اسلام مطرح نیست; . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و بدن نمایی نپردازد.
استاد مطهری در ادامه تصریح کردند که:
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است.بعضی از آنان جنبه روانی دارد.و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی هم جنبه اجتمایی و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن.و جلوگیری از ابتذال او.حجاب در اسلام از یک میئله مهم تر کلیتر و اساسی تر ریشه می گیرد. و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذ های جنسی،چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط قانونی و چه در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد؛اجتماع منحصراً بذای کار و فعالیت باشد.بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد.اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از همدیگر تفکیک کند».
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد .
پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، مچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد :
۱ – آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است
۲ – علت پوشش چیست ؟ . چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت میکنند . قاعده اولی طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت
پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟ .
اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست .
درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس شرم نمیکنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد .
۳ – فلسفه پوشش از نظر اسلام .
۴ – ایرادها و اشکالها .
۵ – حدود پوشش اسلامی چیست ؟ .
آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت ” حجاب ” بر این معنی دلالت میکند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کنارهگیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسألهای به نام ” حریم عفاف ” وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه ” پرده نشینی ” و ” محبوسیت ” و نه ” اختلاط ” باشد وجود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟ .
تاریخچه حجاب
آنچه مسلّم است و از کتاب های موجود پیداست حجاب در قبل از اسلام در بین ملّت های یهود ، ایران باستان و هند وجود داشته است .
و این قانون حجاب از قانون حجاب اسلامی بسی سخت تر بوده است .
ویل دورانت می گوید : ۱ ( اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشته باشد به میان مردم می رفت و یا در خانه آنقدر بلند صحبت می کرد که همسایگانش صدایش را می شنیدند شوهر حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد .)
و همچنین در جای دیگر می گوید : ۲ (در زمان زرتشت زنان با منزلتی عالی به میان مردم می رفتند .)
و بعد از آن می گوید : (مقام زن در زمان داریوش تنزّل پیدا کرد و در زمان وی زنان پادشاهان حق نداشتند از حرمسرا ها خارج شوند و در مواقعی زنان از محارم خویش نیز محروم بوده اند. و زنان حائض در اتاق هایی محبوس می شده اند و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود .)
آیا این جمله ویل دورانت که می گوید : ( و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود ) درست است ؟
طبیعتا خیر. زیرا در اسلام زنان حائض از برخی عبادات مانند: نماز و روزه معاف می باشند ولی آنها می توانند در هر موقعی با دیگران معاشرت کنند و در رابطه با اینکه به عقیده ویل دورانت حجاب از ایرانیان قبل از اسلام به مسلمانان بعد از اسلام سرایت کرده صحیح نمی باشد ، چون قرآن قبل از اسلام آوردن ایرانیان ، آیات حجاب را تبیین کرده بود . ویل دورانت در قسمت دیگری می گوید : ۳ ( بعد از هجرت ، پیامبرزنان را از پوشیدن جامه گشاد نهی می کرد امّا بعضی از عرب ها با وضع بسیار زیبا و دلربایی از خانه هایشان خارج می شده اند .)
این سخن ویل دورانت غلط است زیرا عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد:
( مرحبا بر زنان انصار که بعد از نزول آیات سوره ی نور۴ دیگر دیده نشد که مانند سابق بیرون بیایند و سر خود را با روسری های سیاه پوشاندند .)
حجاب ضد استعمار
معمولاً آدمى در انجام امور روزمره و بدیهى که منطبق با نیازهاى غریزى و حفظ بقاست . از خود چرایى و چگونگى آن را نمى پرسد . مسلماً اندیشمندان و اهل تفکر که در تمام امور غور مى کنند و به خود جسارت پرسش از بدیهیات نیز مى دهند ، از این امر مستثنى هستند . اما انجام چه امورى است که پرسش عامه مردم را بر مى انگیزاند . وقتى کمه آدمى با امرى غیر عادى رو به رو مى شود ، غریزه پرسش بیدار مى شود . مثلاً کارمندى که هر روز صبح رأس ساعتى معین بر سر کار حاضر مى شده ، اگر روزى به او بگویند که به وجود وى در اداره نیازى ندارند ، فوراً مى پرسد ، چرا؟بنابراین مواجهه با امرى غیر عادى ، آدمى را به پرسش وا مى دارد و معمولاً آنچه بر اثر عرف و عادت و سنت صورت مى گیرد . امرى عادى و بى نیاز از پرسش است .
اما از جمله اقشارى که کمتر تن به عادت مى دهد و از همه چیز مى پرسد ، قشر جوان است . نسل جوان با پرسش از آنچه که تاکنون به عنوان وحى منزل پذیرفته شده ، عصیان مى کند و به یک باره از خود مى پرسد ، چرا آدامس جویدن بر سر کلاس درس ، دراز کشیدن در میان جمع ، بزرگترها را با ضمیر تو مورد خطاب قرار دادن ، دروغ گفتن ، غیبت کردنم و هر آنچه که در عرف جامعه به عنوان امرى ناپسند جا افتاده است ، زشت و قبیح است . با نگاه شک و تردید به عرف و عادت نگریستن و از نو پرسیدن ، خصیصه بارز هر نسل جوانى است
در کنار مفاهیمى که با عرف و سنت سرو کار دارند ، پرسش از مفاهیم دینى نیز قدمتى به قدر تاریخ خود مذهب دارد . مثلاً حضرت على (ع) مؤمنین را به سه گروه تقسیم مى کند ، بازاریان ، بزدلان و آزادگان . کسانى که با خدا چون بازرگانان معامله مى کنند و به دنبال چشمداشتى به غنایم و نعمتهاى بهشت ، اصول و فروع دین را رعایت مى کنند ، همچون بازاریان به پرسش پروردگار مى پردازند و کسانى که از روى ترس و بزدلى به دین خدا روى و از ترس عذاب جهنم و خسران دیدن در آخرت ، راه شریعت خدا مى پویند و دسته سوم آزادگانى هستند که از روى عشق به خداوند ، به دین خدا گردن مى نهند :
لفظ جبرم عشق را بى صبر کرد هر که عاشق نیست نفى جبر کرد
در این مرحله فرد از هیچ نمى پرسد و به هر چه که در کتاب وحى آمده سر مى سپرد و تن در مى دهد . در این مرتبه والاى دیندارى . عشق ، تمام معارف دینى را توجیه مى کند و پرسش ، محلى ار اعراب ندارد . بسیار اندکند ، کسانى که به این درجه از دیندارى و معرفت الهى رسیده باشند . بنابراین پرسش از مفاهیم دینى از اثبات وجود خدا گرفته تا اصول و فروع دین همواره محل بحث داشته است . از جمله این مباحث ، بحث حجاب و وجوب صریح آن دردین اسلام است . حجاب یا پوشش ، خاص مذهب اسلام نیست . تاریخ حجاب که خود مقاله اى جداست ، در خور مقاله اى طولانى است که در جاى خود بدان مى پردازیم .
علما در پاسخ به پرسش از فلسفه حجاب از جنبه هاى گوناگون بدان پرداخته اند . برخى از آنان به نص صریح قرآن تمسک جسته و دلیلى بر توضیح فلسفه حجاب براى دیگران نمى ببینند . یعنى مى گویند قرآن بر واجب بودن حجاب صحه گذاشته و بحث نیز ندارد . برخى دیگر در قالب سنت به حجاب مى نگرند و پوشش را جزیى از سنت ایرانى برشمرده و بر وجوبش صحه مى گذارند . اما روح جست و جوگر و پرسشگر نسل جوان از فلسفه حقیقى حجاب مى پرسد و از
آنجایى که خداوند انجام هیچ کارى را بدون حکمت و مصلحتى بر بندگانش واجب نساخته است . بنابراین امر حجاب هم نمى تواند بى علت باشد . در این میان متفکران دینى از جنبه هاى مختلف به امر حجاب پرداخته اند برخى آن را یک ایدئولوژى ، برخى دیگر حجاب را حافظ امنیت و نظم اجتماعى و همچنین کسانى نیز حجاب را لازمه عفت و پاکدامنى دانسته اند .
دکتر على شریعتى از جمله متفکران دینى است که با نگاه جامعه شناسان به مباحث دینى مى نگرد و از دیدگاه جامعه شناختى به تحلیل مسایل دینى مى پردازد . دکتر شریعتى که در بیدارى نسل انقلاب و آگاهى جوانان این مرز و بوم نقش ارزنده اى داشته است . حجاب را سمبل ایدئولوژى اسلام مى داند .
شریعتى مى گوید فرد یا از روى سنت به حجاب تن در مى دهد واین انتخابى نا آگاهانه است و متزلزل و یا از روز آگاهى و اعتقاد پوشش یا حجاب را بر مى گزیند ، که پایا و ماندگار است .
;. این دخترى که الان مى خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست / او دو نوع انگیزه دارد ، یک انگیزه این است که مادرم همینطور بوده . عمه ام همینطور است ،خاله ام همینطور است ، اما انگیزه دیگر آنست که این حجاب نشانه این است که من یک طرز تفکر اعتقادى مذهب خاص دارم ، لذا شریعتى مخالف با شکل سنتى حجاب است و بر حجاب سنتى ارزشى را مترتب نمى داند . چرا که این حجاب را به راحتى زایل و برداشتنى مى بیند .
“;. همین آدم به میزانى که درس مى خواند . قدرى شعورش بالا میرود و مسافرتى مى رود ، مى بیند که زنان دیگر که حجاب ندارند و هیچ کارشان نشده ، در نتیجه او که چادرش کمى آن طرف برود ، آن را بر مى دارد و دور مى اندازد . اما در همین جا شریعتى به دفاع از حجاب آگاهانه با پشتوانه ایدئولوژیک مى پردازد .
;. اما یک حجاب مال نسل آگاهى است که به پوشش اسلامى بر مى گردد . این نسلى است که با این پوشش اسلامى مى خواهد به استعمار غربى و به فرهنگ اروپایى بگوید ۵۰ سال کلک زدى ، کار کردى ، نقشه کشیدى که مرا فرنگى ماب کنى ، من با این لباسم به تو مى گویم نه و به تمام ۵۰ سال کارت
فاتحه مى خوانم . مرا نمى توانى عوض کنى ! ;. این کسى که آگاهانه پوشش را انتخاب مى کند ، مظهر چیست ؟ مظهر یک فرهنگ خاص . یک مکتب خاص ، یک حزب فکرى خاص ، یک جناح خاص و یک جبهه خاص است .این قیمت دارد ،ارزش دارد . این آدم ، همین طور که الان هم دیده مى شود ، در برابر آن دخترى که اساساً به این مسأله نمى رسد یا ارزشى برایش قائل نیست ، نه تنها احساس حقارت نمى کند ، بلکه احساس برترى مى کند .
شریعتى حجاب را نه تنها سمبل مکتب اسلام مى داند ، بلکه ارزشهاى ضد استعمارى آن را نیز از دور نمى دارد :
; خانم گاندى ، با آن سارى هاى سه هزار سال ، چهار هزار سال پیش که مى پوشد و با همه رهبران بزرگ دنیا ملاقات دارد و وارد سازمان ملل که مى شود پانصد نماینده بلند مى شوند و نیم ساعت برایش دست مى زنند ، هرگز احساس حقارت نمى کند . چرا احساس حقارت نمى کند ؟ به خاطر اینکه آن لباس به معناى آن سارى سنتى موروثى که بى بى جانش مى پوشید ، است ! با آن سارى مى خواهد بگوید که ، من تمدن غرب ، فرهنگ دختر شایسته ، زن روز ،
بوردا ; همه را خوانده ام . همه اینهایى را که به ما تحمیل مى کنید خوانده ام ، من این لباس را مى خواهم ، با این لباس به فرانسه ، آلمان غربى ،نیویورک ، دیوان لاهه و سازمان ملل که مى آیم ، مى خواهم به تمام غرب بگویم : شما دو قرن آمدید تلاش کردید . جان کندید که ما را مثل خودتان کنید ! من به عنوان مظهر زن امروز هند ، با لباس خودم آمده ام تا به شما بگویم که همه تلاشهایتان بیهوده بوده و من خودم هستم .
حجاب به عنوان نمادى ایدئولوژیک ، با خصیصه اى ضد استعمارى و آگاهى بخش در نزد شریعتى تعریف مى شود . تعریفى که یک روشنفکر و جامعه شناس مسلمان از این پدیده دینى و تاریخى ارائه مى کند .
خدای متعال در کتابش(قرآن) در مورد حجاب نخست می فرماید:
به مومنین بگو چشم های خود را (از نگاه به نا محرم) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند.آیه ۳۰ نور
و از آنجا که گاه به نظر می رسد که اسلام چرا با این شهوت که با خواست دل بسیاری هماهنگ است نهی کرده در ئنبال آیه می فرماید که (این برای آنان پاکیزه تر است).
آنچه مسلم است خداوند به مومنین خطاب میکند نه مومنات و زن های مسلمان.یعنی مردان نیز باید حجاب را رعایت کنند.البته به نحوی دیگر.
بعد هم به عنوان اخطاربه کسانی که پیش خودشان فکر می کنند که اعمال حیوانی آنان از چشم خدا پنهان می ماند می فرماید:
اِنَ اللهَ خبیرٌ بما یصنعون. یعنی خداوند حقیقتاً به هر چیز شما انجام می دهید آگاه است.
ایه مبارکه ۳۰ سوره نور شان نزول زیبایی دارد.چه خوب است قسمتی از آن را برای شما بیان کنم.
در کتاب برگزیده تفسیر نمونه حاج ناصر مکارم شیرازی در صفحه ۲۸۸ جلد سوم می فرماید:
از امام باقر چنین نقل شد که که جوانی از انصار در مسیر با زنی مسلمان روبرو شد.چهره آن زن توجه مرد انصار را به خود جلب کرد.تا آنکه وارد کوچه تنگی شد.باز همچنان توجه مرد انصار نزد آن خانم بود.ناگهان صورتش به دیوار خوردو تیزی استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت.او با خود گفت به خدا سوگند که به نزد پیامبر می روم و این ماجرا را به او بازگو می کنم.و با همان حال به نزد رسول الله رفت و زمانی که چشم رسول الله به او افتاد فذمود که چه شده است؟جوان انصاری ماجرا برای رسول الله نقل کرد. در همان زمان وحی نازل شد و آیه ۳۰ سوره مبارکه نور را آورد.
خوب. بدیهی و طبیعی است که برای شما سوال پی
باید در جواب بگویم که قبل از وجود آیه حجاب خانم های مسلمان حجاب کامل و اسلامی نداشته اند.و روسری های خود را ضمن اینکه شُل می بستند انتهای روسری را از گردن خود برمی گرداندند.و هم قسمت زیادی از موهایشان مشخص می شد و هم سینه های آنان.
نکته دیگری در مورد حجاب است که همه میگویند که حجاب خانم ها را محدود و محروم کرده است. ولی اگر از آنان بپرسی که حجاب خانم ها را از چه چیز محدود یا محروم کرده قطعاً بی پاسخ خواهند ماند.یا اگر خیلی لجاجت کنند خوئاهند گفت: آنان را از متجلی ساختن زینتها و ; محروم کرده.
این است جواب و استدلال آنان در مورد همچین امر مهم.
پاسخ اینکه حجاب نه تنها آنان را محدود و محروم نکرده بلکه آنان را محبوب و دوست داشتنی تر کرده است.اگر شما با دید وسیعتر به
این مسئله نگاه کنید خواهید دید که اسلام درست می گوید.
من از شما آقایان و خانم ها سوال می کنم:اگر روزی در سر کار و محل خودتان نشسته اید.خانم کم حجابی بر شما وارد میشود.در همان زمان خانم محجبه ای نیز اجازه ورود می گیرد.آان هرکدام سوالی از شما می پرسند. به کدام سوال راغبانه تر و آزادانه تر پاسخ می دهید.
اگر بجز شما دونفر(هر کدام از آن دو خانم و خودتان) کس دیگری در آنجا نباشد آنوقت چه؟ اگر همکارانتان که با آنان رودروایسی دارید در آن اتاق باشند چه؟اگر همسر شما هم در آنجا باشد چه؟
آنقدر می توان از این سوالات پرسید که پاسخ تمامشان به سود خانم های محجبه است. پس همه ما در درون خودمان حجاب را کاملاً قبول داریم و من سعی می کنم در طی آشنایی بیشتر با شما این مسئله را بیشتر باز کنم.و با شما پوس کنده تر صحبت کنم. نیز آماری از بی حجابی آماده می کنم که برای شما بازگو کنم.
مفهوم واژه حجاب
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم استیک نکته را یادآورى کنیم.آن نکته این است که معناى لغوى «حجاب» که در عصر ما این کلمه براى پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمه «حجاب» هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب.بیشتر، استعمالش به معنى پرده است.این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مىدهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششى حجاب نیست، آن پوشش «حجاب» نامیده مىشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مىکند: حتى توارت بالحجاب (۱) یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد.پرده حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» مىنامند.
در دستورى که امیر المؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است مىفرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» (۲) یعنى در میان مردم باش، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن; حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان امور بى اطلاع نمانى.
ابن خلدون در مقدمه خویش فصلى دارد تحت عنوان «فصل فی الحجاب کیف یقع فى الدول و انه یعظم عند الهرم» .در این فصل بیان مىکند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصلهاى قرار نمىدهند ولى تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر مىشود تا بالاخره عواقب ناگوارى به وجود مىآورد.ابن خلدون کلمه «حجاب» را به معنى پرده و حائل (نه پوشش) به کار برده است.
استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است.در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنى پوشش استبه کار رفته است.فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شدهاند کلمه «ستر» را به کار بردهاند نه کلمه «حجاب» را.
بهتر این بود که این کلمه عوض نمىشد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار مىبردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنى شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده مىشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
وظیفه پوشش که اسلام براى زنان مقرر کرده استبدین معنى نیست که از خانه بیرون نروند.زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.در برخى از کشورهاى قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایى وجود داشته است ولى در اسلام وجود ندارد.
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوطه همین معنى را ذکر مىکند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد.در آیات مربوطه لغت «حجاب» به کار نرفته است.آیاتى که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماسهاى زن و مرد را ذکر کرده استبدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد. آیهاى که در آن کلمه «حجاب» به کار رفته است مربوط استبه زنان پیغمبر اسلام.
مىدانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهاى خاصى وارد شده است. اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز مىشود: یا نساء النبى لستن کاحد من النساء یعنى شما با سایر زنان فرق دارید.اسلام عنایتخاصى داشته است که زنان پیغمبر، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان، در خانههاى خود بمانند، و در این جهتبیشتر منظورهاى اجتماعى و سیاسى در کار بوده است.قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر مىگوید: و قرن فى بیوتکن یعنى در خانههاى خود بمانید. اسلام مىخواسته است «امهات المؤمنین» که خواه ناخواه احترام زیادى در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیانا ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسى و اجتماعى واقع نشوند.و چنانکه مىدانیم یکى از امهات المؤمنین (عایشه) که از این دستور تخلف کرد ماجراهاى سیاسى ناگوارى براى جهان اسلام به وجود آورد.خود او همیشه اظهار تاسف مىکرد و مىگفت دوست داشتم فرزندان زیادى از پیغمبر مىداشتم و مىمردند اما به چنین ماجرایى دست نمىزدم.
سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگرى ازدواج کنند به نظر من همین است; یعنى شوهر بعدى از شهرت و احترام زنش سوء استفاده مىکرد و ماجراها مىآفرید.بنابر این اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدترى وجود داشته باشد بدین جهت است.
به هر حال آیهاى که در آن آیه کلمه «حجاب» به کار رفته آیه۵۳ از سوره احزاب است که مىفرماید: و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب یعنى اگر از آنها متاع و کالاى مورد نیازى مطالبه مىکنید از پشت پرده از آنها بخواهید.در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامى هر جا نام «آیه حجاب» آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است (۳) ، نه آیات سوره نور که مىفرماید:
قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم
– الى آخر –
قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن .
یا آیه سوره احزاب که مىفرماید:
یدنین علیهن من جلابیبهن الى آخر.
اما اینکه چطور در عصر اخیر به جاى اصطلاح رایج فقها یعنى ستر و پوشش کلمه حجاب و پرده و پردگى شایع شده استبراى من مجهول است، و شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامى به حجابهایى که در سایر ملل مرسوم بوده استباشد.
سیماى حقیقى مساله حجاب
حقیقت امر این است که در مساله پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجابسخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنى در هر محفلى حداکثر تمتعات را به استثناى زنا ببرد یا نه؟
اسلام که به روح مسائل مىنگرد جواب مىدهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگى و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین مىتوانند از زنان به عنوان همسران قانونى کامجویى کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است.و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگى کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع مىباشند.
درست است که صورت ظاهر مساله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنى آن کس که مساله به نام او عنوان مىشود زن است و احیانا مساله با لحن دلسوزانهاى طرح مىشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مساله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهرهکشى جنسى از زن، جز از جهت زنا، آزادى مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنى آن که در این مساله ذى نفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن در این مساله ذىنفعتر است.به قول ویل دورانت:
«دامنهاى کوتاه براى همه جهانیان بجز خیاطان نعمتى است.» پس روح مساله، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگى و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است.اسلام طرفدار فرضیه اول است.
از نظر اسلام محدودیت کامیابیهاى جنسى به محیط خانوادگى و همسران مشروع، از جنبه روانى به بهداشت روانى اجتماع کمک مىکند، و از جنبه خانوادگى سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقرارى صمیمیت کامل بین زوجین مىگردد، و از جنبه اجتماعى موجب حفظ و استیفاى نیروى کار و فعالیت اجتماع مىگردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب مىگردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.
فلسفه پوشش اسلامى به نظر ما چند چیز است.بعضى از آنها جنبه روانى دارد و بعضى جنبه خانه و خانوادگى، و بعضى دیگر جنبه اجتماعى، و بعضى مربوط استبه بالا بردن احترام زن و جلوگیرى از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مساله کلىتر و اساسىترى ریشه مىگیرد و آن این است که اسلام مىخواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگى و در کادر ازدواج قانونى اختصاص یابد، اجتماع منحصرا براى کار و فعالیتباشد.بر خلاف سیستم غربى عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهاى جنسى به هم مىآمیزد اسلام مىخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.
نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب
اطلاع من از جنبه تاریخى کامل نیست.اطلاع تاریخى ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللى که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم.قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضى ملل حجاب وجود داشته است.
تا آنجا که من در کتابهاى مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.
ویل دورانت در صفحه ۳۰ جلد ۱۲ تاریخ تمدن (ترجمه فارسى) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مىنویسد:
«اگر زنى به نقض قانون یهود مىپرداخت چنانکه مثلا بىآنکه چیزى بر سر داشتبه میان مردم مىرفت و یا در شارع عام نخ مىرشتیا با هر سنخى از مردان درد دل مىکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مىنمود همسایگانش مىتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشتبدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» علیهذا حجابى که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامى – چنانکه بعدا شرح خواهیم داد – بسى سختتر و مشکلتر بوده است.
در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۵۵۲ راجع به ایرانیان قدیم مىگوید:
«در زمان زردشت زنان منزلتى عالى داشتند، با کمال آزادى و با روى گشاده در میان مردم آمد و شد مىکردند;» آنگاه چنین مىگوید:
«پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد.زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعىشان را فرا گرفت، و این امر خود مبناى پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار مىرود.زنان طبقات بالاى اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگ
ز به آنان اجازه داده نمىشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند.زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردى را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند.در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمىشود و نامى از ایشان به نظر نمىرسد;» چنانکه ملاحظه مىفرمایید حجاب سخت و شدیدى در ایران باستان حکمفرما بوده، حتى پدران و برادران نسبتبه زن شوهردار نامحرم شمرده مىشدهاند.
به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدى که طبق رسوم و آئین کهن مجوسى درباره زن حائض اجرا مىشده که در اتاقى محبوس بوده، همه از او در مدت عادت زنانگى دورى مىجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند، سبب اصلى پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است.در میان یهودیان نیز چنین مقرراتى درباره زن حائض اجرا مىشده است.
اما اینکه مىگوید: «و این امر خود مبناى پردهپوشى در میان مسلمانان به شمار مىرود» منظورش چیست؟
آیا مقصود این است که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنى است که درباره زن حائض اجرا مىشود؟ !همه مىدانیم که در اسلام چنین مقرراتى هرگز وجود نداشته است و ندارد.زن حائض در اسلام فقط از برخى عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است و همخوابگى با او نیز در مدت عادت زنانگى جایز نیست، ولى زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچ گونه ممنوعیتى ندارد که عملا مجبور به گوشه نشینى شود.
و اگر مقصود این است که حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد، باز هم سخن نادرستى است، زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است.
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده مىشود یعنى هم مدعى است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمانان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعى است که ترک همخوابگى با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیرى آنان مؤثر بوده است.
در جلد ۱۱ صفحه ۱۱۲ (ترجمه فارسى) مىگوید:
«ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفریبى زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعى وى را با تردید معمولى مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافى مىکردند.عمر به قوم خود مىگفت: با زنان مشورت کنند و خلاف راى ایشان رفتار کنند.ولى به قرن اول هجرى مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات مىکردند و در کوچهها پهلو به پهلوى مىرفتند و در مسجد با هم نماز مىکردند. حجاب و خواجهدارى در ایام ولید دوم (۱۲۶- ۱۲۷ هجرى) معمول شد. گوشهگیرى زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند.» در صفحه ۱۱۱ مىگوید:
«پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهى کرده بود، اما بعضى عربان این دستور را ندیده مىگرفتند.همه طبقات زیورهایى داشتند.زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ مىآراستند، موى خود را به زیبایى دسته مىکردند یا به دو طرف سر مىریختند، یا به دستهها بافته به پشتسر مىآویختند و گاهى اوقات با رشتههاى سیاه ابریشم نمایش آن را بیشتر مىکردند.غالبا خود را به جواهر و گل مىآراستند.پس از سال۹۷ هجرى چهره خویش را از زیر چشم به نقاب مىپوشیدند.از آن پس این عادت همچنان رواج بود.» ویل دورانت در جلد ۱۰ تاریخ تمدن صفحه۲۳۳ راجع به ایرانیان باستان مىگوید:
«داشتن متعه بلا مانع بود.این متعهها مانند معشوقههاى یونانى آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونى معمولا در اندرون خانه نگهدارى مىشدند.این رسم دیرین ایرانى به اسلام منتقل شد.» ویل دورانت طورى سخن مىگوید که گویى در زمان پیغمبر کوچکترین دستورى درباره پوشیدگى زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهى کرده بوده است!و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجرى با بىحجابى کامل رفت و آمد مىکردهاند. و حال آنکه قطعا چنین نیست.تاریخ قطعى بر خلاف آن شهادت مىدهد.بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف مىکند ولى اسلام در این جهت تحولى به وجود آورد.عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش مىکرد:
«مرحبا به زنان انصار.همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیابد.سر خود را با روسریهاى مشکى مىپوشیدند.گویى کلاغ روى سرشان نشسته است» . (۱)
در سنن ابو داود جلد ۲ صفحه ۳۸۲ همین مطلب را از ام سلمه نقل مىکند با این تفاوت که ام سلمه مىگوید:
«پس از آنکه آیه سوره احزاب یدنین علیهن من جلابیبهن نازل شد زنان انصار چنین کردند.» «کنت گوبینو» در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانى، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقى ماند.او معتقد است که آنچه در ایران ساسانى بوده است تنها پوشیدگى زن نبوده استبلکه مخفى نگه داشتن زن بوده است. مدعى است که خودسرى موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدرى بود که اگر کسى زن خوشگلى در خانه داشت نمىگذاشت کسى از وجودش آگاه گردد و حتى الامکان او را پنهان مىکرد زیرا اگر معلوم مىشد که چنین خانم خوشگلى در خانهاش هست دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش هم نبود.
«جواهر لعل نهرو» نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شد.در کتاب نگاهى به تاریخ جهان جلد اول صفحه ۳۲۸ ضمن ستایش از تمدن اسلامى به تغییراتى که بعدها پیدا شد اشاره مىکند و از آن جمله مىگوید:
«یک تغییر بزرگ و تاسفآور نیز تدریجا روى نمود و آن در وضع زنان بود.در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت.زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگى نمىکردند بلکه در اماکن عمومى حضور مىیافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه مىرفتند و حتى خودشان به وعظ و خطابه مىپرداختند.اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش رسمى را که در دو امپراطورى مجاورشان یعنى امپراطورى روم شرقى و امپراطورى ایران وجود داشت اقتباس کردند.عربهاامپراطورى روم را شکست دادند و به امپراطورى ایران پایان بخشیدند.اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند.به قرارى که نقل شده است مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطورى قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایى زنان از مردان و پرده نشینى ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد.تدریجا سیستم «حرم» آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند.» سخن درستى نیست.فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشتشدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتى نداشته است.
از سخنان نهرو برمىآید که رومیان نیز (شاید تحت تاثیر قوم یهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسرادارى نیز از روم و ایران به دربار خلفاى اسلامى راه یافت. این نکته را دیگران نیز تایید کردهاند.
در هند نیز حجاب سخت و شدیدى حکمفرما بوده است ولى درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تاثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانى حجاب زن را پذیرفتهاند.آنچه مسلم است این است که حجاب هندى نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است.از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن برمىآید که حجاب هندى به وسیله ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 