فایل ورد کامل مقاله ارتباط میان آزار دوران کودکی توسط والدین و بروز جرم و شرارت در مراحل بعدی زندگی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و اجتماعی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله ارتباط میان آزار دوران کودکی توسط والدین و بروز جرم و شرارت در مراحل بعدی زندگی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و اجتماعی دارای ۵۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله ارتباط میان آزار دوران کودکی توسط والدین و بروز جرم و شرارت در مراحل بعدی زندگی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و اجتماعی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله ارتباط میان آزار دوران کودکی توسط والدین و بروز جرم و شرارت در مراحل بعدی زندگی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و اجتماعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله ارتباط میان آزار دوران کودکی توسط والدین و بروز جرم و شرارت در مراحل بعدی زندگی؛ بررسی علمی عوامل روانشناختی و اجتماعی :
بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی
چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.
جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال ۱۳۸۴ می باشد که با نمونه گیری تصادفی ۸۰ نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. ۹۰درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد،
آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(۶۰%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد ۸۲/۰ محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید.
مقدمه :
سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که میتواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت میتواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینهساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز میتواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینهساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودکآزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانوادهها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمین جرمزای این پدید متأسفانه متداول در برخی ازخانوادههای ایرانی و خوزستانی دارد. کودکآزاری در خانوادهها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال ۱۳۸۴ دستگیر شدهاند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبههای امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمار فراوانی درصدی استفاده گردید.
طرح مسأله و بیان موضوع
بروز جرایم خشونتبار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان ۲۷% این بزه در میان سایر جرایم مسألهزا و سؤالبرانگیز میباشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(۱۸%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان ۱۳۸۴) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟
حوزهها و مفاهیم نظری
شرارت و خشونت آموخته شده : نظریه لئونارد برکویتس لئونارد برکویتس(Leonard Berkowitz) بر یادگیری مشاهدهای رفتار پرخاشگرانه و خشونت ابراز شده از سوی انسان تاکید نموده است. یادگیری در رفتار پرخاشگری انسان نقش مهمتری از غریزه دارد که این امر حاصل تعامل ساختاری پیچیده بین انگیزههای ذاتی و پاسخهای آموخته شده است.(شکرکن،۸-۱۶۷: ۱۳۶۷) البته او معتقد است با اصلاح ساخت یادگیری فرد، میتوان طبیعت پرخاشگری او را تعدیل و با انعطافتر نمود . کودک با مشاهده اعمال خشونتآمیز و پرخاشگرانه والدین با جلوههای بیشتر جسمانی تا روانی که در واکنش به مثلاً عدم پایبندی آنها به خواستهها و قوانین مد نظر والدین رخ میدهد، این پدیده را فرا میگیرد. کودک بر اثر مشاهده میآموزد که عدم توجه و بروز ناکامی در تحقق خواستههایش را با شرارت و خشونت پاسخگو باشد .
البته این توجیه بیان تمام بسترهای نظری پرخاشگری و شرارت نخواهد بود، ولی با توجه به این که بخش عمده یادگیری کودک در خانواده و در سنین اولیه روی می دهد و وقایع این دوره از اهمیت زیادی برخوردار است و باعث انتقال این الگوهای رفتاری به زندگی آینده کودک می گردد.
یادگیری اجتماعی-مشاهده ای؛
نظریه آلبرت بندورابندورا ۱۹۷۵ (نقل از سیف ۱۳۷۳:۲۷۲) اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکته مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است، یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و میآموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمیکند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است(سیف ۱۳۷۳:۲۷۵) در این مورد خاص والدین به صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان آنها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوههای آزارگری توأم با غفلت و مسامحه (child neglect) استفاده میکنند.
سوابق پژوهشی و عوامل ساختاری کودکآزاری زمینهها و عوامل اصلی آزار کودکان توسط خانواده را می توان در حوزه های روانی، خانوادگی و محیطی- شخصیتی بررسی کرد.
علل مهم روانی کودک آزاری: تحریکپذیری و حساسیت منفی بیش از حد والدین (کمپ ۱۹۸۸ به نقل از مدنی ۱۳۸۳ ) افسردگی با جلوه پدوفیلیایی (بچهگرایی) (پورافکاری ۱۳۷۶:۳۶۵)، سابقه کودکآزاری در والدین و فرد آزارگر( کافمن،۱۹۸۷ نقل از مدنی۱۳۸۳) که به ۳۰% از موارد کودکآزاریها شامل گردیده است(ولف ۱۹۹۹ نقل از مدنی ۱۳۸۳)، عزت نفس پایین و ضعف در روابط فردی-جنسی با همسالان و همسر تحقیق ثناگوی محرر(۱۳۷۹) رابطه قوی بین کودکآزاری ومقیاسهای شخصیتی پرسشنامه میلون۲(MCMII) در مادران دارای کودکان آزاردیده بدست آورد. همچنین دوریگزینی و انزوا، وابستگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، آزارگری، شخصیت وسواسی و پرخاشگر، آزارطلبی و شخصیت اسکیزوتیپ و پارانویید از جمله ویژگیهای شخصیتی این مادران بود.
علل مهم خانوادگی کودکآزاری: اکثر آزارها در خانواده و از سوی والدین صورت میپذیرد که شامل والدین جوان و بیتجربه دارای استرس شغلی (کاهانی ۱۳۷۵) و سن بالای پدر بود؛ بطوریکه در تحقیق اسدالهی (۱۳۸۴) دارای رابطه معنادار و عاملی بالایی با سوء رفتار آنها با کودکانشان بود. نکته مهم، این پدیده است که در والدین با سنین بالا و خیلی کم کودکآزاری بیشتر اتفاق افتاده است (اسدالهی ۱۳۷۴ و قاسمزاده). ۱۳۸۰ سطح سواد پایین والدین نیز در پژوهشهای دیگر نشانگر رابطه مثبت و معنادار با میزان افزایش کودکآزاری بوده است(صفوی ۱۳۷۴، اسدالهی ۱۳۷۴، رحیمی موقر ۱۳۷۵، رشیدیفر ۱۳۷۶ و بخشعلیان ۱۳۷۷). نوع شغل نیز رابطه معنادار و مثبتی با کودکآزاری داشته و آن دسته از مشاغل غیرتخصصی و یدی مثل کشاورزی و کارگری دارای بیشترین رابطه موثر بودهاند. (مدنی ۱۳۸۳، ص ۱۲۳ ، محمدخانی ۱۳۷۸، رزاقی ۱۳۸۰، قاسمزاده ۱۳۷۸، حسینیسدهی ۱۳۸۰). بعد خانوار نیز با کودکآزاری رابطه دارد(کاهانی ۱۳۷۵ ، صفوی ۱۳۷۴، رحیمی موقر ۱۳۷۵، دولتمند ۱۳۷۵، بخشعلیان ۱۳۷۷و نامداری(۱۳۷۷)
.
یکی دیگر از الگوهای ساختی خانواده در بروز کودکآزاری سابقه بیماری روانی-جسمانی، طلاق و جدایی در والدین بوده است. (مدنی،۱۳۸۳:۱۳۴) پیشینه کیفری و سوابق مجرمانه پدر و مادر به ویژه اعتیاد از عوامل خانوادگی مهم بروز سوء رفتار با کودکان بوده است. پژوهشهای اسداللهی ۱۳۸۴ و بلسکی ۱۹۹۸، نامداری ۱۳۷۷، لئونارد ۱۹۹۸، محمدخانی ۱۳۷۸، براتوند ۱۳۸۰و باقری یزدی ۱۳۷۹ مؤید این دیدگاه می باشد.در مواردی کودک آزاری به حدی شدید است که منجر به فرار کودکان از خانه می شود. بر اساس تحقیق جانقلی (۱۳۸۳:۱۳۶) ۱۴% از کودکان خیابانی ناشی از ضرب و شتم والدین و بستگان در خانه بوده است و افزون براین گروه به رفتارهای خشونت بار و شرارت آمیز روی آورده اند(صالح،۱۳۸۳:۱۵۶). خانوادههای بدریخت یا از ریخت افتاده مثلاً تک والدی ( single parenthood )، منزوی و دارای کمترین میزان ارتباطات اجتماعی و تعارضات درونی زیاد، همبستگی بالایی با کودک آزاری داشتهاند.(مدنی،۱۳۸۳:۱۴۷). از جمله عوامل مرتبط دیگر، تولد نوزاد جدید و مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده است. تولد نوزاد جدید با توجه به نگرش خانواده و نیز جنسیت کودک قابل بررسی بوده و به هر حال حضور فرزند دیگر با کم توجهی به کودک قبلی همراه و یک عامل استرس زا است.(ماسن۱۳۸۲:۵۴۵)
عوامل مهم محیطی و شخصیتی: این عوامل که زمینهساز بروز کودکآزاری است، طیف گستردهای را دربر میگیرند؛ مانند مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده یا بستگان، فقر، مشکلات اقتصادی، تیپ شخصیتی والدین، استرسهای محیطی و مکانهای تنشزای روانی، محیطهای پرجمعیت و بزهکار در فضاهای منطقهای حاشیه شهرها، عدم پایبندی به اصول مذهب و اخلاق و نگرش مثبت به تنبیه کودکان.(اسداللهی ۱۳۸۴، بوالهری ۱۳۷۷، مدنی ۱۳۸۳، کاظمیپور ۱۳۷۷، فخرایی ۱۳۷۷، صفوی ۱۳۷۴، رشیدیفر۱۳۷۶، هوشدار۱۳۷۴، براتوند۱۳۸۰)
پیامدهای کودک آزاری
در اینجا به یکی از اثرات مهم و تأسفبار آزار کودکان یعنی زمینه های بروز بزهکاری و جرایم شرارت در جامعه پرداخته می شود. این نکته حائز اهمیت است که اکثر موارد کودکآزاری بطور یکسویه منجر به جلوهها و الگوهای ساختی مجرمانه نمیگردد. پژوهش طباطبایی (۱۳۸۰) نشان داد ۵۵% موارد کودکآزاری(بویژه در مردان) در جامعه پژوهشیاش منجر به بروز شخصیت نابهنجار ضداجتماعی شده است. پیامدهای آزارگری کودکان را در دو جلوه جسمانی-روانی میتواند بررسی کرد.(مدنی۱۳۸۳:۱۷۷) جلوههای جسمانی کودک آزاری بروز اختلالات رشدی، بدریختی بدن و معلولیت جسمانی، سوء تغذیه منجر به افت توانایی ذهنی، کبودی بدن، شکستگی استخوانها و موارد مشابه بوده است.(بوالهری۱۳۷۷، رحیمی موقر۱۳۷۵، نوروزی ۱۳۷۲ و رشیدیفر ۱۳۷۶) بدترین پدیده جسمانی کودکآزاری ، آزارگری منجر به فوت کودکان است که صراحتاً در متون حقوقی –کیفری با زمینههای مجرمانه قتلها بررسی میگردد. متأسفانه از گزارشهای فوت کودکان به سازمان پزشکی قانونی، ۷۷% موارد قتلهای عمد و شبه عمد و خطایی بوده است(هوشدار ۱۳۷۴).
جلوههای روانی را نیز میتوان در حیطههای اختلالات روانی-شخصیتی وسیعی بررسی کرد:
پرخاشگری، رفتار تکانشی ، بیاشتهایی یا پر اشتهایی افراطی روانی و رفتار تظاهر به خودکشی و هیستریک (محمدی فرود ۱۳۸۰) جلوههای ترس مرضی از مردان ، انزواگزینی،افسردگی و در مورد سوء استفاده جنسی، رفتارهای وسواس شست و شو، اختلالات خواب، کاهش عزت نفس و اقدام به خودکشی.(برات وند۱۳۷۹، ابراهیمی قوام ۱۳۷۶، طباطبایی ۱۳۸۰، مدنی ۱۳۸۳، کاپلان و سادوک به نقل از پورافکاری ۱۹۹۸ ،نوروزی ۱۳۷۲ و محمدخانی ۱۳۸۰)
تعریف مفاهیم
تعریف پرخاشگری:
پرخاشگری و خشونت یک پدیده ساختاری و چند بعدی است و کارکردهای مثبت و منفی دارد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار میبرند؛ ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش میدهد. تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم پرخاشگری مستور است؛ ولی همه خشونتها الزاماً به صورت پرخاشگری خودنمایی نمیکنند. (شیخاوندی ۱۳۷۹:۱۰۴)
تعریف پرخاشگری از دیدگاه ارونسون: پرخاشگری عملی است که هدف آن اِعمال صدمه و رنج است.(ارونسون ۱۹۶۹:۱۶۲ به نقل از محسنی تبریزی ۱۳۸۳:۱۳۰) اثر پرخاشگری در حوزه ارتکاب جرم در جامعه ایجاد و گسترش ناامنی است و هدف این پژوهش، بررسی الگوهای مجرمانه موجد احساس ناامنی اجتماع می باشد.
تعریف کودکآزاری
هرگونه آسیب جسمانی یا روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک و نوجوان زیر ۱۸ ساله توسط دیگر افراد یا اعضای خانواده که به صورت تصادفی نباشد، کودکآزاری(Child abuse) گفته میشود.(مدنی،۱۳۸۳:۲۰(
این پدیده سابقه ای طولانی در تاریخ بشری داردکه در هر دوره ای از تاریخ تعریف مفهومی آن متفاوت و فاقد بار معنایی منفی بوده است، از تقدیم دختران جوان به معابد بابل و سوء استفاده جنسی از آنها گرفته (باستانی پاریزی،۱۳۴۳:۲۶۲) تا زنده بگور کردن دختران از سوی اعراب عصر جاهلیت. زمانی هم بویژه در عصر صفوی و برخی از بزرگان و شاهان صفویه در دوره های بعدی تاریخ ایران شاهد روسپی خانه های ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم.(راوندی،۱۳۶۹:۳۶۰) الگوی ساختاری کودکآزاری تنها شکل جنسی نداشته است، بلکه جلوههای روانی –جسمانی آن نیز باید مدنظر قرار گیرد، شامل ضرب و شتم مقطعی یا مداوم یا عدم توجه به برآوردن نیازهای اولیه-ثانویه کودک در جریان رشد او میباشد. در طراحی آزمون کودکآزاری و اجرای آن بین مجرمین شرارت موارد تعریفی حاضر لحاظ گردیده است.
تعریف شدت الگوی مجرمانه شرارت و کودکآزاری برای تعیین رابطه بین ساختار الگویی شرارت مجرمین با میزان کودکآزاری به روش زیر اقدام شد ایام حبس و نوع مجازات شرارت: برحسب میزان شرارت و خشونت اعمال شده از سوی فرد محکوم، محاکم قضایی طبق گزارش ضابطین و بر اساس قانون به صدور حکم میپردازند، لذا بر مبنای تعریف عملیاتی هر چه میزان حبس بیشتر باشد، شدت شرارت آنها نیز بیشتر است.
شدت کودک آزاری: برمبنای آزمون طراحی شده ، هر چه نمره حاصل جمع نمرات گویهها بیشتر باشد؛ شدت ایذاء کودک توسط والدین بیشتر بوده است.گستره نمرات این آزمون بین ۱۰۰-۲۰ میباشد.
سؤالات و فرضیات پژوهش
در این بررسی سؤالات زیر مطرح گردید:
آیا میتوان بین شدت کودکآزاری مجرمین دستگیر شده با شدت جرم شرارت آنها رابطه معناداری یافت؟
آیا میتوان بین سطح سواد مجرمین و والدین آنها با سابقه کودکآزاری و جرم شرارت رابطه معناداری یافت؟
ریخت جمعیتشناختی و ساختار خانواده با جرم شرارت و کودک چه رابطهای دارد؟
برمبنای سؤالات بالا فرضیههای پژوهش به قرار زیر تدوین شدند:
بین سابقه کودکآزاری والدین و شدت جرم شرارت فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
با افزایش سن از فراوانی مجرمین شرارت کاسته میشود.
با کاهش سواد افراد شدت شرارت مجرمین افزایش معناداری مییابد.
با کاهش سواد والدین سابقه کودک آزاری آنها افزایش مییابد.
بین خانوادههای تکوالد(مطلقه ، متوفی) سابقه کودکآزاری بیشتر است.
روش شناسی پژوهش
پژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی با روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی از آزمودنیها (برای تطابق و اعتبارسنجی دادهها) و همچنین روش اسنادی یعنی بررسی و مطالعه برخی از پروندههای شخصیتی –مددکاری مددجویان نمونه و آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار زندانهای خوزستان میباشد.
جامعه و نمونه آماری
دادههای مجرمین شرارت به عنوان جامعه آماری از مرکز آمار و رایانه زندانهای خوزستان بدست آمد. جامعه آماری پژوهشی شامل کلیه افراد دستگیر شده با عنوان مجرمانه شرارت طی دوره ۱۳۸۴شامل میشود که به جرم مذکور محکوم و حکم قطعی کیفری آنها از ناحیه دادگاه صادر گردیده است. شدت جرم شرارت نیز برحسب میزان ایام حبس، سنجیده شد. از طریق نمونهگیری تصادفی ساده از جامعه آماری جمعاً ۸۰ نفر با کمک واحد آمار و رایانه زندانهای خوزستان با اعداد تصادفی انتخاب گردید.
ابزار جمعآوری اطلاعات برای جمعآوری اطلاعات و آزمون فرضیهها علاوه بر مطالعه اسنادی پروندههای کیفری و مصاحبه با برخی از آزمودنیهای نمونه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. با توجه به نتایج و یافتههای سایر محققان در مورد جرم شرارت و کودکآزاری و طبق فرضیههای ارائه شده آزمون کودک آزاری والدینِ مجرمان شرارت در ۲۰ آیتم به روش لیکرت با گویه های پنجگانه از کاملا موافق تا کاملا مخالف تنظیم گردید. با توجه به طیف گسترده جلوه های کودک آزاری(مدنی۱۳۸۳:۲۱) در تنظیم و طرح سوالات برای گویه های ۲۰گانه از مصادیق آن یعنی تنبیه بدنی، آزار جنسی، بی توجهی و غفلت و سوء تغذیه استفاده شد. از مجموع ۴۰ سوال طراحی شده(۱۰ آیتم برای هر مقیاس) در نهایت ۲۰ سوال با بالاترین ضریب همسویی و همبستگی با دو شق زوج و فرد و با کل آزمون با تعیین ضریب آلفای هر گویه باقی ماند. در پایان پایایی و اعتبار(reliability) آزمون به شیوه فرد و زوج با یک بار اجرا بر روی نمونههای پژوهشی و از طریق آلفای کرونباخ ۸۲/۰: و در حد مطلوب بدست آمد.
یافتهها و داده های آماری
طی این بخش در قالب آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نمودارها و جداول فراوانی درصدی نتایج مربوط به جرایم شرارت و آزمون محقق ساخته کودکآزاری ارائه می شود:
در جدول ۱ نمرات آزمون کودکآزاری و شدت جرم شرارت در قالب ماههای محکومیت به زندان آمده است.
جدول ۱: شدت جرم شرارت و ایذاء در دوران کودکی مجرمان نمونه
ایام حبس شدت جرم شرارت شدت تجربهکودکآزاری نمره آزمون کودک آزاری
کمتر از یک ماه ۵/۱۱ ۶/۱۱ کمتر از۶۰ (۶/۴۶%)
بین ۳-۱ماه ۵/۴۰ ۳/۱۳
بین ۶-۳ ۳/۳۴ ۷/۲۱
یک سال ۵/۲۷ ۷/۲۵ بالاتر از ۶۰ (۴/۵۳%)
دو سال ۶/۱ ۷/۲۷
مجموع **** ۱۰۰
****
****
*برحسب ماه حبس طبق پرونده محکومیت کیفری طبق جدول ۱ فقط ۶/۴۶% از پاسخگویان از کودک آزاری و آزارگری اطرافیان و والدین در مورد خود با نمره کمتر از ۵۰ شکایت کردهاند. در حالیکه ۹/۵۱% ازمجرمین که شدت شرارت آنها شدید و بالاتر از یکسال حبس بوده در آزمون کودکآزاری نمره بالاتر از ۵۰ آوردهاند. درجدول دو فراوانی درصدی آزمون کودک آزاری و درصد شدت جرم شرارت در مجرمین شرارت خوزستان آمده است. با افزایش سن شاهد کاهش در بروز و شدت این جرم هستیم.
جدول ۲: میانگین فراوانی درصدی شدت شرارت و سابقه کودکآزاری براساس سن نمونه
سن مجرمین فراوانی درصدی کودک آزاری والدین** فراوانی درصدی جرم شرارت*
زیر ۱۸سال ۶۲ ۱۵
۲۵-۱۹ ۷۱ ۴۰
۳۲-۲۶ ۵۷ ۲۱
۳۹-۳۳ ۵۴ ۱۰
۴۵-۴۰ ۵۶ ۶
۴۵ به بالا ۶۱ ۸
مجموع **** ۱۰۰
* ماههای محکومیت
** این میزان بین دامنه ۲۰ تا ۱۰۰ در نوسان است و مجموع آنها از ۱۰۰ بیشترمیشود.
نتایج دیگر داده ها، اشاره به تفاوت جنسیتی زنان و مردان در شکایت از کودک آزاری دوران کودکی و میزان شدت بزه شرارت آنها در بزرگسالی دارد. زنان با کمترین درصد مجرمانه شرارت(۲%) در آزمون کودک آزاری میانگین ۶۴% داشته ولی مردان با ۹۸% خشونت اذعان نموده اند که ۸۷% از والدین شان آنها را مورد آزار و ایذاء قرار داده اند. در جدول ۳ تاثیر متغیر تعدیل گر و مداخله گر سواد در بروز جرم شرارت و خشونت بزهکاران نمونه به همراه سابقه کودک آزاری والدین آنها آمده است:
جدول ۳: فراوانی مجرمین برحسب تحصیلات
سطح تحصیلات مجرمین میانگین درصدی نمره کودک آزاری فراوانی درصدی جرم شرارت
بیسواد یا کمسواد ۶/۷۴ ۶۳
سیکل ۴/۶۳ ۲۶
دیپلم ۷/۵۲ ۵/۹
لیسانس ۳/۳۸ ۵/۱
فوقلیسانس و بالاتر – –
مجموع ***** ۱۰۰
عدم حضور یا فوت پدر میتواند از لحاظ اقتصادی آثار مخربی داشته باشد؛ اما فوت مادر از لحاظ تربیتی-پرورشی و حفظ موجودیت خانواده با توجه به ازدواج مجدد پدر میتواند حتی آثار ویرانگرتری نسبت به فوت پدر داشته باشد.(اسداللهی۱۳۸۴) آنچه که در جدول ۴ نتایج این عارضه و آسیب را می توان مورد بررسی قرار داد:
جدول ۴: فراوانی درصدی مجرمین شرارت و آزار دوران کودکی برحسب وضعیت زندگی پدر و مادر
وضعیت زندگی والدین
فوت یا جدایی* حضور والدین
پدر مادر
نمره کودک آزاری والدین ۸۲ ۹۲ ۶۰
درصد جرم شرارت مجرمین ۷۱ ۸۰ ۲۸
*خانواده با سرپرستی مادر یا پدر
متغیر سواد نیز در والدین مجرمان به صورت یک متغیر تعدیل گر و اثر گذار در کاهش و تعدیل اثرات بد کودک آزاری والدین در جرم شرارت بزهکاران نموه بوده است؛ آنچه که نتایج جدول ۵ موید این گفته است:
جدول۵: فراوانی درصدی جرم شرارت مجرمین و کودکآزاری والدین برحسب تحصیلات پدر و مادر
سواد و تحصیلات والدین بی سواد یا کم سواد سیکل دیپلم لیسانس یا بالاتر
پدر مادر پدر مادر پدر مادر پدر مادر
میانگین درصدی کودک آزاری والدین ۵/۸۵ ۵/۷۸ ۹/۸۵ ۷۱ ۶/۵۷ ۶/۵۴ ۳۰ ۹/۳۵
میانگین درصدی شرارت مجرمین ۸۳ ۹۶ ۵/۳ ۲ ۳ ۵/۱ ۵/۰ ۵/۰
– رابطه بین فراوانی درصدی مجرمین شرور با سطح سواد والدین
گزارش آزمون فرضیهها:
به طور خلاصه با توجه به نتایج توصیفی جداول قبلی به آزمون آماری فرضیهها می پردازد:
فرضیه اول: در سطح آلفا ۰۵/۰ معناداری و با درجه آزادی ۷۹ این فرضیه مبنی بر وجود رابطه معنادار بین ایذاء و آزار دوران کودکی و جرم شرارت طی دوره بزرگسالی ، تأیید شد.
فرضیه دوم : این فرضیه مبنی بر «وجود رابطه معنادار بین سن و شدت جرم مجرمین شرارت» تأیید شد. به طوری که بالاترین نرخ وقوع این جرم در ردههای سنی زیر ۳۰ سالهها بوده است(۷۶%) که با افزایش سن مددجویان میزان وقوع این نوع جرم کاهش مییابد.
فرضیه سوم: مبنی بر وجود رابطه معنادار بین سواد مددجویان و شدت جرم شرارت تایید شد. هر چند درصد نسبی مجرمین بالای دیپلم و دارای تحصیلات عالی بسیار کم بوده و در بین این یافته باید ملاحظات جمعیتی آماری مدنظر قرار گیرد.
فرضیه چهارم: رابطه مثبت و بالایی بین افزایش سواد والدین و گزارش مددجویان در مورد کودکآزاری دوران خردسالی ملاحظه شد . به طوری که از دید بیش از ۹۰% مجرمین شرارت، مادران و پدران بیسواد و کمسوادشان دارای سابقه کودکآزاری در مورد آنها بوده اند.
فرضیه پنجم: بین ساختار خانواده و تکوالد بودن آن با جرم شرارت و کودکآزاری رابطه معنادار بالایی مشاهده شد. ۸۰% مجرمین با بیان فوت یا جدایی مادر و عدم حضور او در خانه، در آزمون کودکآزاری نمره ۹۲ بدست آوردهاند که میتواند ناشی از ازدواج مجدد پدر و دوگانگی در تربیت فرزندان باشد. ۷۱% مددجویان نیز با وجود سرپرستی مادر بر خانواده و عدم حضور پدر بر اثر فوت یا جدایی نمره ۶۸ در آزمون کودکآزاری به دست آوردهاند.
دستان پر خشم پدر، آغوش ناامن مادر
“هر وقت او به خانه ما مى آمد من فرار مى کردم و گوشه پذیرایى پنهان مى شدم. او همیشه مرا با لگد کتک مى زد و یکبار به قدرى به سر من ضربه وارد کرد که دیگر نمى توانستم سر پا بایستم و خوابیدم. وقتى از خواب بیدارشدم نمى توانستم چشمهایم را باز کنم. اطراف چشمهایم کبود شده بود و سرگیجه شدیدى داشتم. نمى دانستم چرا او چشم دیدن مرا نداشت. فکر کردم حالا که در رختخواب افتاده ام دست از سرم بر مى دارد اما او مرا سوار ماشین پیکان خودش کرد و به بیابانها برد. او مى خواست با چاقو مرا بکشد. بعد جملاتى را به من گفت و از من خواست تا آنها را تکرار کنم و او صداى مرا با موبایل خودش ضبط کرد و بعدها آنها را براى مادرم پخش مى کرد. او از من مى خواست تا از مهربانى هاى او نسبت به من و مادرم حرف بزنم. چند بار هم او مرا بلند کرد تا از پنجره بیرون بیندازد. من خیلى ترسیدم و گریه کردم. همیشه همسایه ها هم برایم گریه مى کردند اما کارى از دستشان بر نمى آمد. او حتى مادرم را هم کتک مى زد و چند بار قصد داشت مادرم را خفه کند. از دیدن او وحشت داشتم چون تعریف کرده بود تا به حال چندبار دوستانش را با چاقو زده است. او خودش به من گفته بود که بچه پرورشگاهى است و همیشه دوست دارد یکى را بزند تا دلش خنک شود.”
هفت سالگی برای تحمل این همه آزار سن کمی است، اما او شاید از خوش شانسترین قربانی های کودک آزاری باشد که توانسته به صورت زنده در دادگاه از خود دفاع کند.
ضعف جسمی و ناتوانی در دفاع از خود، همواره باعث ایجاد خشونت بوده است. زنان، کودکان، معلولان و; همواره قربانیان خشونتی بوده اند که توان دفاع در مقابل آن را نداشته اند. از زمانی که بابلیان و مردم روم باستان دخترکان خود را وقف معابد می کردند، زمانی که صدای ناله های نوزادان تازه به دنیا آمده دختر در عربستان زیر خاک خفه می شد تاریخ کودک آزاری شکل می گرفت. در دوره ای از تاریخ ایران هم روسپی خانه هایی پسرانه وجود داشت که غالبا متعلق به دربار بود. پسران کوچک لباسهایی دخترانه پوشیده و علاوه بر ارائه خدمات عمومی به پادشاهان، مورد سو استفاده جنسی آنان هم قرار می گرفتند.
در آمریکا انجمن مبارزه با کودک آزاری در سال ۱۸۷۴ تشکیل شد. در دهه ۱۹۴۰ در این کشور گزارشهای درمانی بدون توضیح علت آسیب دیدگی فرضیات جدیدی را در مورد سورفتار با کودکان مطرح کردند.
در فرانسه نیز حدود ۱۰۰ سال پیش “تاردیو” متخصص پزشکی قانونی فرانسه سندرم کودک آزاری جسمی خصوصا آزار جسمی علیه کودکان ناتوان را گزارش نمود.
در دو دهه اخیر همزمان با توجه بیشتر به مسائل کودکان، کودک آزاری نیز بیشتر مورد نظر قرار گرفته. تصویب کنوانسیون حقوق کودک در سال ۱۹۸۹ و پذیرفتن این کنوانسیون از سوی کشورهای جهان از جمله ایران را، میتوان نقطه عطف جهانی درباره توجه به کودکان دانست.
در ایران به جز موارد حاد که منجر به آسیب شدید یا حتی فوت می شود گزارش مشخصی درباره کودک آزاری وجود ندارد. بزرگترین واقعه کودک آزاری در ایران ماجرای قتل ۳۳ کودک و نوجوان در تهران و دیگر شهرها توسط شخص به نام علی اصغر بروجردی، معروف به اصغر قاتل بود. این مرد ۴۲ ساله در سال ۱۳۱۳ به جرم ارتکاب جنایتها و قتلهای متعدد اعدام شد.
او در تهران بامیه فروش بود و پسران کم سن و سال را که برای خرید بامیه به او مراجعه می کردند فریب میداد و به خرابههای جنوب تهران میکشاند و پس از سو استفاده و آزار جنسی آنان را به قتل میرساند. اصغر در سن ۲۲ سالگی به جرم همجنسگرایی به زندان محکوم شده بود و در بازجوییهایش در این باره میگفت:” پس از آزادی تصمیم گرفتم که از این پس کودکان را پس از کامجویی به قتل برسانم. به قدری از این عمل لذت میبردم که حد و وصفی بر آن متصور نبود، مخصوصا پس از آن که خون قربانیان خود را میخوردم;”
آخرین مورد تاریخی کودک آزاری در ایران بیجه بود که ۱۸ کودک را پس از آزار جنسی در پاکدشت ورامین به قتل رسانده بود. بیجه به ۱۶ بار قصاص نفس، یک بار اعدام به خاطر لواط، ۱۵ سال حبس و ۱۰۰ تازیانه محکوم شد. بیجه را در ۲۷ اسفند سال ۸۳ اعدام کردند.
ساده مثل کودکآزاری
هرگونه آسیب جسمی یا روانی، سواستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر ۱۸ سال توسط دیگر افراد و به صورتی که غیرتصادفی نباشد، کودک آزاری تلقی میشود. کودک آزاری به سه دسته مهم تقسیم میشود : کودک آزاری جسمی به هر عملی که منجر به آسیب عمدی جسمی کودک شود گفته میشود. آزار جنسی، درگیر نمودن کودک در فعالیتهایی است که منجر به ارضا جنسی افراد بزرگسال میشود. غفلت یا بیتوجهی سومین دسته است که معمولا در خانوادههای کمدرآمد مشاهده میگردد. غفلت عبارتست از اهمال و غفلت والدین از تامین نیازهای اساسی کودک که برای بهتر زیستن او ضروری هستند. بیتوجهی جسمانی به تاخیر در مراقبت بهداشتی، ترک، اخراج، مراقبت گسیخته، سرپرستی ناکافی، بیپروایی و بیملاحظگی نسبت به امنیت و رفاه کودک گفته میشود. بیتوجهی عاطفی شامل مهرورزی و عاطفه ناکافی، سواستفاده افراطی یا مزمن از همسر در حضور کودک یا سواستفاده از داروها و الکل در حضور او و مواجهه او با رفتارهای ناسازگارانه اطلاق میشود.
بحثهایی که بر سر تعاریف و حدود کودک آزاری درمیگیرد به طور کامل خودش را در قوانین ایران نشان میدهد. طبق ماده ۷ قانون ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی و ماده ۱۰۹ قانون مدنی، تنبیه توسط والدین به منظور تادیب و تربیت طفل در صورتی که متعارف باشد جرم تلقی نمیشود. سالهاست که بین کارشناسان حقوقی، جامعهشناسان و فعالان اجتماعی بر سر حد تادیب بحث درمیگیرد اما تا کنون قانون جواب قانعکنندهای به این مساله ندادهاست.
با توجه به اینکه یکی از مهمترین منابع قانون در ایران شرع است مراجع عظام هم در پاسخ به یک استفتا نظر خود را درباره کودکآزاری اعلام کردند. آیتالله العظمی سیستانی تنبیه بدنی را جایز ندانسته مگر این که تادیبی که لازم است متوقف بر آن باشد و در این صورت پدر یا کسی که از سوی او مجاز است میتواند به نحوی که موجب سرخ یا کبود شدن نباشد کودک را بزند ولی به احتیاط واجب نباید از سه ضربه سبک تجاوز کند و به هر حال اگر موجب سرخی یا کبودی شد دیه دارد حتی اگر از سوی پدر باشد و به احتیاط واجب زدن به هر نحو باشد پس از سن بلوغ جایز نیست. او در پاسخ به سوالی که آیا میتوان کودک را از سرپرستی پدر و مادر کودکآزار که در مراجع قانونی به اثبات رسیده است خارج کرد؟ گفته است اگر حاکم شرع تشخیص دهد که پدر و مادر از نظر حفظ سلامتی کودک مورد اطمینان نیستند میتواند آنها را از حق حضانت و سرپرستی کودک محروم کند. در خصوص مجازات پدر و مادر آزاردهنده هم گفته شده که اگر آزار آنها مستلزم دیه باشد باید بپردازند بلکه در مواردی قصاص نیز در مورد مادر اجرا میشود.
آیتالله العظمی مکارم شیرازی نیز در این باره گفته است که کودک آزاری در شرع اسلام جایز نیست و هرگاه پدر یا مادری مرتکب چنین کاری شوند حاکم شرع میتواند آنها را تعزیر کند و اگر کاری باشد که منتهی به فوت یا نقص عضو یا جراحتی گردد ، دیه دارد ولی تنبیههای جزئی و مختصر که هیچگونه اثری روی بدن نگذارد آن هم در صورت ضرورت ،مانعی ندارد و چه بهتر که از آن هم صرف نظر شود و از طریق تشویق و محبت اقدام به تربیت شود.
آیتالله العظمی صانعی اعتقاد دارد در راستای ادب و تربیت کودکان توسط والدین تنها اذن حداکثر پنج ضربه و یا شش ضربه نه زیادتر آن هم با انحصار راه تربیت به آن و در مسیر جلوگیری از فساد اخلاقی و ارتکاب کارهای ناشایست و به شرط اینکه ضربه به طور سخت و موجب زخم شدن و یا تغییر رنگ پوست نباشد اجازه داده شده. وی در مورد مجازات والدین اینگونه فتوا داده است که بعنوان دفع منکر و آزار و اذیت نه تنها جایز است بلکه واجب میباشد لیکن به هر حال باید و به هر نحو ممکن آنها را وادار به عمل تکلیف واجب حضانت و تربیت نمود تا هم به تکلیف و وظیفه واجب خود عمل نمایند و هم بار، و زحمت فرزند داری که آنها سبب آن بودهاند به عهده دیگران نیفتد.
آیتالله العظمی موسوی اردبیلی هم حد شرعی تنبیه اولاد را آن اندازهای دانسته که موجب دیه نباشد آن هم در صورتی که اولاد بدون آن تنبیه تربیت نشود و بیش از آن اندازه موجب دیه بر پدر و مادر میشود و موارد مختلف است ،ممکن است در بعضی از آنها قصاص باشد. حکم شرعی والدینی که بچه را بیشتر از حد شرعی تنبیه مذکور در فوق ، اذیت میکنند، قهرا مراتبش مختلف است در بعضی از موارد موجب دیه و در بعضی از موارد موجب قصاص میشود.
با مجاز دانسته شدن تنبیه به صورتی که شامل چند ضربه و بدون آثار صدمهدیدگی باشد شاید بتوان راحتتر در مورد حدود تنبیه در ایران تصمیم گرفت. هرچند که معمولا موارد خفیف این چنینی اصلا گزارش نمیشوند که مورد بررسی قرار بگیرند.
کودکآزاری معضل است یا اغراق؟
به گفته کارشناس دفتر آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، نتایج بررسی شیوع برخی از موارد کودک آزاری در ایران (سال ۸۲)نشان میدهد که طبق گزارش والدین در طول ۲۴ ساعت قبل از زمان بررسی ۵۰ درصد کودکان یک تا ۵ سال، ۳۸ درصد کودکان ۶ تا ۱۱ سال و ۲۳ درصد کودکان ۱۲ تا ۱۸ ساله مورد مطالعه مورد بداخمی، غضب و بیاعتنایی مراقبین خود قرار گرفته بودند. به گفته وی همچنین ۳۱ درصد کودکان ۱ تا ۵ سال، ۵/۲۰ درصد کودکان ۶ تا ۱۱ سال و ۷/۸ درصد کودکان ۱۲ تا ۱۸ سال توسط مراقبین خود مورد تنبیه بدنی در ۲۴ ساعت قبل از بررسی قرار گرفته بودند که بر اثر تنبیه بدنی، آثار تنبیه بر روی بدن ۲/۲ درصد کودکان ۱ تا ۵ سال، ۵/۱ درصد کودکان ۶ تا ۱۱ سال و ۱/۱ درصد کودکان ۱۲ تا ۱۸ سال وجود داشته است. طبق نتایج این تحقیق ۸هزار مورد خشونت خانگی مشاهده شده که نیمی از آن را کودکان تشکیل میدادند. از این میزان ۲۰ درصد مربوط به کودکآزاری جنسی میشد.
در پژوهشی دیگر مطالعه ۲۲۴۰ دانشآموز دبیرستانی شهر تهران نشان داد که ۳۲ درصد دانشآموزان دست کم یکی از موارد بیتوجهی و غفلت را تجربه کردهاند. همچنین ۱۶۰۰ دانشآموز نوعی از آزار را در مورد خود گزارش دادند که از این میان، ۴۳۲ درصد آزار جنسی، ۲۳۴ درصد آزار عاطفی ۴۷ درصد آزار جنسی بود.
بررسی موارد کودکآزاری جنسی با استفاده از یادداشتهای موجود در پروندههای سازمان پزشکی قانونی کشور (مربوط به تهران) نشان داد که در طی سه سال از بهار ۱۳۷۱ تا اسفند ۱۳۷۳، مجموعا ۳۲۵ مورد مراجعه به سازمان پزشکی قانونی جهت وقوع کودکآزاری رخ داده که ۲۳۷ مورد آنها را دختران و ۸۷ مورد را پسران زیر ۱۵ سال تشکیل میدادند. بررسی فاصله زمانی از هنگام وقوع تجاوز تا هنگام مراجعه به مراجع قانونی نشان داد که دختران معمولا دیرتر از پسران و پس از چندین بار تجاوز به مراجع قانونی مراجعه میکنند. در حالی که اکثرا پسران پس از یک بار مورد تجاوز واقع شدن، مورد را نسبتا سریع به مراجع ذیربط اطلاع میدهند.
دادهها حاکی از آن بود که ۷۹ درصد از دختران موضوع را پس از گذشت یک هفته یا بیشتر از وقوع آزار جنسی اطلاع دادهاند. همین مساله میتواند دلیلی بر احتمال شیوع بیشتر آزار جنسی در دختران باشد چرا که بسیاری از موارد مخفی مانده و به مراجع قانونی اطلاع داده نمیشود. آزار جنسی زنان را علاوه بر این باید در قالب قتلهای ناموسی هم پیگیری کرد. جایی که فرد متجاوز که معمولا از اعضای خانواده است با کشتن قربانی و متهم کردن او به بیآبرویی سعی در پاک کردن عمل خود دارد.
نگاهی به گزارش ۵ سال فعالیت صدای یارا، اولین خط کمک فکری به کودکان و نوجوانان در ایران که در دی ماه سال ۱۳۷۹ توسط انجمن حمایت از حقوق کودکان راه اندازی شده است نشان میدهد که از چهارده هزارتماس تلفنی گرفتهشده با این خط تلفن، مادران با ۷۸% کل تماسها در صدر تماسهای صدای یارا قرار دارند و تنها ۵% از تماسها توسط پدران صورت گرفته است همچنین ۱۲% از تماسها توسط کودکان و نوجوانان انجام شده است .
از مجموع تماسهایی که با صدای یارا برقرار شد ، ۲۰% مربوط به موارد کودک آزاری است بیشترین مورد آزار جسمی با ۶۵% است که به طرق مختلفی نظیر کتک زدن با دست و کمربند ، کشیدن موی سر ، سوزاندن و ;. اعمال شده است. آزارهای روانی و عاطفی کودک شامل تحقیر ، توهین ، حبس در خانه ، وادارکردن به تکدی گری و ; با ۳۲% در رتبه بعدی قرار دارد .۳% از تماسهای کودک آزاری مربوط به سوء استفاده جنسی از کودکان می باشد .۵۴% از کودکان آزار دیده دختر و ۴۶% پسر بودهاند.
کودکآزارها، قربانیان قبلی کودکآزاری
آنها شاید قصیالقلب، خشن و یا بیاحساس به نظر برسند، اما در واقع آنها هم روزی قربانی بودهاند. پدر اصغر قاتل دزد و راهزن بود و نزدیک به ۴۰ نفر را به قتل رسانده بود. بیجه بعد از ۵ سالگى به علت مسائل و مشکلات اقتصادى خانواده اش همراه آنان به تهران مهاجرت کرده و به ناچار در حاشیه شهر تهران سکنى گزیده بود. پدر وى کارگر کوره هاى آجرپزى پاکدشت بود. وى تا کلاس پنجم ابتدایى تحصیل و بعد از آن هم به علت موقعیت بد اقتصادى خانواده ترک تحصیل کرد. او مدتی زباله جمع میکرد. یک بار در بیابان هاى اطراف مورد تجاوز دو مرد قرار گرفته بود. محمد بیجه در سن ۱۸ سالگى عاشق دخترى افغانى مى شود که قرار فرار را با هم مى گذارند و وقتى که خانواده اش متوجه مى شوند، با او سرسختى کرده و او از این عمل منصرف مى شود.او پس از گذشت مدت کوتاهى به دخترعمه اش علاقه مند شد اما این دختر در همان سال در دانشگاه قبول مى شود و موضوع ازدواج با او هم منتفى مى شود.
بیجه اولین قربانى خود را عاشوراى سال ۸۱ به قتل رساند و سریال قتل هاى او تا شهریور ۸۳ ادامه داشت. او پس از کشتن کودکان احساس پشیمانى نمى کرد. زیرا هدف خود را انتقام مى دانست. او گفته بود: «زندگى ام تباه شده بود و باید زندگى دیگران را تباه مى کردم.»
طبق پژوهشی که به منظور بررسی میزان شیوع سابقه سورفتار جسمی و جنسی در بیماران روانپزشکی بستری در یخش روانی یکی از بیمارستانهای تهران صورت گرفت، درصد قابل ملاحظهای از بیماران (۶۱ درصد) یکی یا هر دو نوع سورفتار جسمی و جنسی را تجربه کرده بودن. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که در ۲۳ درصد موارد، سورفتار بیشتر از ۲ سال به طول انجامیده و بیش از ۲۰ نوبت بوده است.
این مسئله نشان میدهد که تجربه کردن آزارهای جسمی و جنسی تا چه میزان در ظهور اختلالات روانی در سنین بزرگسالی موثر است. پیش از این مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی هم اعلام کرده بودکه ۸۰ درصد افراد کودک آزار در دوران کودکی، تجربه آزار جنسی, جسمی یا عاطفی داشتهاند.
بر خلاف تصور عامه، آزاردهندهها هیولاهای خشن و روانپریش نیستند. در اکثر موارد نزدیکترین کسانی که از آنها انتظار میرود نگران حال کودک باشند او را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. بررسیهای آماری در ایران نیز در سال ۸۰ نشان میدهد، ۷۵ درصد کودک آزاریها توسط والدین انجام شده که در این میان حدود ۲/۱۲ درصد جامعه آماری با شیوع بیشتر مربوط به آزار جسمی پسران است.
نتایج مطالعه ۵۰ قربانی سو استفاده جنسی از میان دانشآموزان دوره راهنمایی شهر اهواز نشان میدهد که ۵۰ درصد آزارهای جنسی توسط افراد خانواده صورت گرفته است. یافتههای برخی مطالعات دیگر حاکی از آن است که در بعضی موارد بیشترین آزارهای جسمی به ویژه نسبت به دختران از سوی برادران آنها اعمال شده است. چنین مشاهداتی تایید کننده نقش سنتی برادر در خانوادههای شهرستانی است.
طبق گزارش صدای یارا، در بین موارد حاد کودک آزاری که اغلب منجر به صدمات جسمی گردیده بیشترین مورد توسط پدر (۴۶%) صورت گرفته است ، مادر با ۱۷% ، نامادری با ۱۵% ، پدر و مادر به طور مشترک با ۸% ، ناپدری با ۷% ، معلم و مدیر مدرسه ۶% و افراد غریبه با ۴% در رتبه های بعدی آزاررسانان حاد به کودکان بوده اند.
نزدیک بودن آزاردهندگان به کودکان و حتی سرپرست بودن آنها باعث میشود تا نقش دولت برای حمایت از کودکان آسیبدیده پررنگتر شود. در صورتی که پدر ضارب باشد با توجه به ولایت قهری پدر بر فرزند، قانون حمایت خاصی از کودک نمیکند و معمولا مادر مجازات میشود. نگهداری از کودک قربانی آزار خود مسالهای بزرگ است. چه شرایطی باید حاکم شود تا پدر و مادر سلب حضانت شوند؟ و اگر کودک به یکی از پدر یا مادر تحویل شود چه تضمینی هست که مزاحمت دوبارهای ایجاد نشود؟ قانون و مراکز رفاهی مثل بهزیستی چند درصد از این آسیبدیدگان را پوشش میدهند؟ گسترش خدمات حمایتی برای قربانی کودکآزاری و آموزش کودکان و خانوادهها شاید مهمترین اقدامات باشد. حرکتی برای افرادی مثل او که دیگر شبها این همه خوابهای آشفته نبینند.
“بعد از دستگیرى او مرا تحویل عمه ام دادند اما هر شب خواب او را مى بینم که مرا کتک مى زند و یا قصد کشتن مرا دارد. الآن او در زندان است اما وقتى آزاد شود حتماً مرا مى کشد. او خانه عمه ام را هم بلد است و من مى ترسم به سراغم بیاید.”
پیامدهای کودک آزاری
اهدالدین سلگی
کودکان گل های زندگی اند و بدون آنها زندگی کویری است مملو از خستگی و دلمردگی. خنده کودک برای پدر و مادر از هر شهدی شیرین تر است و حتی گریه کودک نیز دوست داشتنی است. مادامی که بزرگترها این گل های نوشکفته را پرپر و پژمرده نکنند، عطر و بوی آنها به زندگی روح می دهد و صمیمیت و صفا می بخشد. قلب کوچک این گل های معصوم آنقدر لطیف است که حتی شنیدن صدای بلند و فریاد زدن، سوهانی است بر روح لطیف آنها و آنقدر زیبایند که زندگی را آنها زیبایی می بخشند. ولی با همه اینها قلب های سنگی و دستان بی رحمی پیدا می شود که خنده را از آنها می گیرد، قلب کوچکشان را می آزارد، جسم نحیف و بی دفاعشان را مجروح می کند و حتی زندگی را بر معصوم ترین انسان ها دریغ می دارد، چرا؟
اگر دستان مهربانی نباشد که به حمایت از کودکانی که تنها جرمشان بی دفاع بودن آنهاست برخیزد، آنها توان دفاع از خود را ندارند، نه پای آن دارند که فرار کنند، نه نای آن دارند که فریاد دادخواهی برکشند، پس این وظیفه جامعه و قانون است که از آنها حمایت کند و همه ما در برابر این گل های زندگی مسئولیم.
تعریف سازمان بهداشت جهانی از کودک آزاری عبارت است از هر گونه آسیب و یا تهدید سلامت جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک یا هر گونه کوتاهی و غفلت و انجام هر نوع عملی که موجب آزار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی کودک شده و به رشد و سلامتش ضربه بزند.
کودک آزاری از نگاه آمار
به علت نبود سیستم های قانونمند در مورد گزارش دهی کودک آزاری آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد ولی بنابر آمارهای موجود ۱۶۵ مورد کودک آزاری به انجمن حمایت از حقوق کودکان گزارش شده است که ۸/۴۳ درصد از کودکان مورد آزار قرار گرفته پسر و ۲/۵۶ درصد دختر بوده اند. بیشترین آزار کودکان با ۵/۳۷ درصد توسط پدران صورت گرفته و مادران ۸/۱۸ درصد رتبه دوم را داشته اند. سایر کودک آزاران را به ترتیب پدر و مادر به طور مشترک با ۸/۱۳ درصد، نامادری ۶/۱۰ درصد، مدیر و معلم ۳/۶ درصد، ناپدری ۴ درصد و ناپدری و ناماداری با هم ۷/۳ درصد، مؤسسات نگهداری کننده از کودکان ۵/۲ درصد، مادر و ناپدری ۹/۱ درصد بوده است.
بیشترین نوع کودک آزاری با ۶/۷۰ درصد جسمی بوده است که از این میان کتک زدن با کمربند، دست، کابل و سوزاندن بیشترین روش کودک آزاری جسمی کودکان بوده است. ۳/۶ درصد از کودک آزاری ها و به عبارتی دومین رتبه، آزارهای جنسی بوده است که البته به نظر می رسد درصد این نوع آزار بالاتر از این رقم بوده ولی به دلیل تابو بودن مسأله و برخی ملاحظات از سوی والدین و یا شرم کودک بیان نشده باشد. سایر کودک آزاری ها شامل ۴/۴ درصد فرار از خانه، ۵/۰ درصد اخراج از خانه، ۴/۴ درصد حبس در خانه و حمام، ۱/۳ درصد ممانعت از ملاقات با مادر مطلقه، ۵/۲ درصد مسامحه و بی توجهی به نیازهای اساسی کودک، ۸/۳ درصد سوءاستفاده از کودکان در تکدی گری و ممانعت از تحصیل بوده است.
کودک آزاری به طبقه خاصی مربوط نمی شود و قشرهای مختلف با سطوح فرهنگی و اقتصادی متفاوت و همچنین جنسیت های زن و مرد را شامل می شود، ولی هر چه سطح فرهنگی والدین بالاتر باشد این آمار کاهش می یابد و کودک آزاری ها بیشتر در خانواده های با سطح فرهنگی پایین مشاهده می شود. کودک آزاری حاصل تأثیر مشترک عواملی چون شخصیت والدین، فقدان مهارت های کافی به عنوان والد، انتظار غیر واقع بینانه از کودک، شخصیت دم دمی مزاج و نبود حمایت های اجتماعی می باشد و بیشتر در سنین خردسالی اتفاق می افتد،
زمانی که کودک کوچکترین قدرت دفاعی از خود ندارد و حتی نمی تواند این مسأله را با دیگران مطرح کند و حتی نمی داند که چنین مسأله ای را باید به دیگران بگوید تا از او دفاع کنند، در این گونه موارد کودک به شدت آسیب پذیر است و اگر نهادهای حمایتی حقوق کودک به موقع به یاری او نشتابند چه بسا که کودک جان خود را نیز از دست بدهد.
ممکن است در خانواده ای چند فرزند باشد که تنها یکی از آنها مورد اذیت و آزار قرار گیرد که به عواملی مانند جنسیت، چهره نامناسب کودک، ناخواسته بودن و یا زودرس بودن وی مرتبط باشد. در بعضی از موارد کودک آزاری ریشه در باورهای سنتی دارد که پسر را بهتر از دختر می دانند و به علت این که والدین تمام توجه خود را نسبت به پسری که خیلی برایشان عزیز است معطوف می کنند این مسأله که آنها صاحب فرزند دختری نیز می باشند را به کلی فراموش می کنند. باید توجه داشته باشیم کودک آزاری تنها شکنجه دادن و سوزاندن و شکستن اندام های بدن کودک نیست،
رفتارهایی مثل بی توجهی به خوراک، پوشاک، تربیت، آموزش و سلامت کودک نیز جزو کودک آزاری به شمار می رود که در بسیاری از موارد در صورت استمرار این رفتارها آسیب های بسیار جدی و غیرقابل جبرانی به کودک وارد می شود که ممکن است حتی معلولیت های جسمی را نیز شامل شود. به عنوان مثال والدینی که نسبت به انجام واکسیناسیون کودک خود بی توجه هستند، ممکن است کودک آنها به امراضی مانند فلج اطفال مبتلا شود که او را برای همیشه دچار معلولیت های جسمی کند.
پیامدهای کودک آزاری در اجتماع
در موردی که توسط همسایه ها گزارش شده بود پدری دو فرزند دختر خود را در خانه زندانی کرده و به آنها اجازه کوچکترین روابط اجتماعی را نمی داد، آنها را از تماشای تلویزیون محروم کرده، اجازه صحبت کردن و بازی با همسالانشان را نداده بود به صورتی که حتی درست صحبت کردن را یاد نگرفته بودند و ابتدایی ترین روابط اجتماعی را نمی دانستند. چنین کودکانی چگونه می توانند وارد اجتماع شوند، در صورتی که بهترین فرصت را جهت فراگیری آموزش های زندگی داشته اند، اما از این امکان محروم شده و بعد از آن نیز دیگر هرگز شخصیت اجتماعی آنها نمی تواند به درستی شکل گیرد و انسان های موفقی باشند. بنابر این جدیدترین دستاوردهای علمی، شخصیت هر انسانی در ۵ الی ۶ سالگی زندگی شکل می گیرد و این سال ها
، تأثیر بسیار زیادی بر شکل گیری شخصیت انسان دارد که تا آخر عمر با او همراه است. بزرگسالانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند دچار عقده های روانی شده و به اشکال مختلفی این عقده ها را از خود بروز می دهند، از جمله ممکن است همان آزار و اذیت هایی را که در کودکی دیده اند بر روی کودکان دیگر اعمال کنند و بدین وسیله حس انتقامجویی خود را ارضا نمایند. نمونه بارز این مورد بیجه(قاتل کودکان پاکدشت ورامین) است که اخبار آن در رسانه ها به طور کامل درج شد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 