فایل ورد کامل مقاله معماری یونان؛ بررسی تاریخی و هنری سبک‌ها و نوآوری‌های معماری در تمدن کلاسیک یونان


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله معماری یونان؛ بررسی تاریخی و هنری سبک‌ها و نوآوری‌های معماری در تمدن کلاسیک یونان دارای ۷۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله معماری یونان؛ بررسی تاریخی و هنری سبک‌ها و نوآوری‌های معماری در تمدن کلاسیک یونان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله معماری یونان؛ بررسی تاریخی و هنری سبک‌ها و نوآوری‌های معماری در تمدن کلاسیک یونان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله معماری یونان؛ بررسی تاریخی و هنری سبک‌ها و نوآوری‌های معماری در تمدن کلاسیک یونان :

معماری یونان

ملاحظات تاریخی
یونان از کهن ترین سرزمینهای مسکونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مرکز آن جزیره کرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند،یکی خود یونانیان و دیگر اقوام دوری. اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلویونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند. نخستین بار افلاطون (۴۲۷-۳۴۷ ق .م )در رساله تیمانوس ورساله کریتاس درباره شهر آتلانتیس سخن گفته است که ۹هزار سال قبل از میلادمی زیسته اند وتمدنی افسانه ای والهی دا شته اند و تمام اروپا را تا مرز ایتالیا و تمام آفریقا را تا دروازه های مصر گشودند .لکن جاه طلبی حکام و ساکنان این تمدن باعث اختلافات داخلی وضعف آن شد ودر نتیجه در نبرد با آتن شکست خوردندوسپس طغیان دریا و زلزله توأمان آن را در قعر دریا فرو برد.

یونان ،سرزمین اقوام ایونی است که نخستین فلسفه مدون بشری به آنها نسبت داده می شود . فلیسوفان بزرگی چون طالس وآنا کسیمندر و انا کسیمینس در آن منطقه می زیسته اند، آنان اقوام بسیاربا استعدادی بوده اند مثلا اشعار هومر که ازقدیمی ترین آثار باقیمانده بشری است مربوط به همین اقوام می باشد .

دوکتاب «ایلیاد» و «اودوسیا » را انجیل یونانیان می نامند قبل از سقراط و افلاطون نیز فیلسوفان بزرگ دیگری نیز در یونان پرورش یافته اند (ازقبیل دموکریتوس ،فیثاغورث). یکی از آنان شخصی است به نام «آنا کساگوراس» که برای اولین بارنظریه عناصر اربعه را مطرح ساخت .این فیلسوف اصالتا ایرانی است که به همراه سپاه ایران به یونان رفته است .

دریونان قدیم سه دولت شهر (پولیس )وجود داشته که یکی از آنها آتن است و با توجه به تعدد جزایر در یونان ، این کشور از این دولت شهرها تشکیل می شده است .
شایان ذکر است که اروپائی ها یونان را پدر خود می دانند واخیرا نیز اتحادیه اروپا شهر تسالونیکی یونان را به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب کرده است . لذا آنان در ستایش یونان مبالغه وافراط می کنند وتلاش دارند که تمدنهایی از قبیل تمدن ایران ـ هند وسوریه رانادیده بگیرند وبه سادگی از کنار آن بگذرند .از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و کشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند که یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هریک از این نواحی به نحوی با یکدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشکیل این

نواحی ۱۰۰ تا ۸۰ قبل از میلاد بود و صدها کشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این کشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است و این کشور شهر در آغاز قرن هفتم قبل از میلاد مشتمل بر سرزمین آتیک بود. در سال ۶۸۳ پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو وحکومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیکتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال ۵۱۰ به حکومت ادامه دادند.

اسپارت در قرن هفتم قبل از میلاد مرکز ادبیات یونان بود ولی از حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد. دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می کرد. کشور شهر تب که از حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد مسکونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال ۵۱۰ پیش از میلاد دارای حکومت دموکراسی شد.

در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یکسری جنگهای خونین و عظیم میان خود کشور شهرها با یکدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال ۳۳۸ پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یک حکومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسکندر کبیر به حکومت رسید. اسکندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حکومتی خود را چندین برابر کرد. قلمرو اسکندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت

روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزء‌اصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و ۸۰ امپراطور در طی ۱۰۵۸ سال بر آن حکومت راندند. اولین حاکم بیزانسی، آرکادیوس نام داشت. در دو سال اول حکومت وی (۹۶ – ۳۹۵) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حکومت کنستانس دوم (۶۸ – ۶۴۱) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.

تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حکومت) عبارت بودند از: تئودوسیوس دوم (۵۰ – ۴۰۸)،‌یوسنی نیانوس اول (۶۵ – ۵۲۷)، هراکلیوس اول (۴۱ – ۶۱۰)،‌گنستانتین پنجم (۷۵ – ۷۴۰)، باسیلیوس دوم (۱۰۲۵ – ۹۷۶)، آلکسیوس اول (۱۱۱۸ – ۱۰۸۱)، مانوئل اول (۸۰- ۱۱۴۳)، یوحنای سوم (۵۴ – ۱۲۲۲)، آندرونیکوس دوم (۱۳۲۸ – ۱۲۸۲)، مانوئل دوم (۱۴۲۵ – ۱۳۹۱) و آخرین امپراطور که کنسانتین یازدهم (۵۳ – ۱۴۴۸) نام داشت. با اینحال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار کوچکی از یونان بود که وحدت سیاسی نداشت و خاک آن عمدتاٌ در دست دول مقتدر منطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی).

با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همانقرن تمام یونان فعلی بتصرف عثمانیان درآمد. تسلط ترکها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حکومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد. خونین ترین شورشها در سال ۱۷۷۰ روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی) و مهین پرستان یونانی که موقعیت را مناسب دیدند کشور مستقلی را در جنوب کشور سازمان دادند اما همینکه جنگها پایان یافت، ترکها دوباره بر کلیه نقاط مسلط شدند و کشتارهای دسته جمعی یونانیها آغا گردید. با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنام ریکاس فرائیوس رهبری انقلاب را برعهده گرفت. وی در سال ۱۷۹۶ بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد. پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد که در این میان دو عامل مؤثر بود، یکی حوادثی که در کشورهی دیگر می گذشت و دیگری تسلط یونانیان در سازمانهای اقتادی امپراطوری عثمانی.

از ماه مارس ۱۸۲۱ میلادی مبارزه نهای ملت یونان علیه ترکان آغاز شد که در اوائل عمدتاٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون کمک های مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی که در سالهای ۲۷ – ۱۸۲۶ درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشکی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال ۱۸۲۹ با انعقاد پیمان آدریانوپل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این کشور وعده خودمختاری داه شد. روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با

اعمال نفوذ در سال ۱۸۳۲ میلادی استقلال کامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حکومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواریا (در جنوب آلمان غربی فعلی) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب کردند. وی کمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی کودتای نظامی سال ۱۸۴۳ میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد کرد.

اوتو در سا ۱۸۶۲ از سلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان در سال بعد ژرژ (جورج) اول ( پسرکریستیان نهم پادشاه دانمارک) را به سلطنت یونان انتخاب کرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر کرد. در دوره حکومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت. در مجموع یونان طی سالهای اولیه پس از استقلال تا اوائل قرن بیستم همواره دچار حنگ و کشمکش با همسایگانش (بخصوص عثمانی) و درگیریهای داخلی بود و در این مدت هدف سیاست ملی یونان آزادسازی بقیه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود.در سال ۱۹۰۸ میلادی کرت جزئی از یونان گردید. در سال ۱۹۰۹ الئوتریوس و نیزلوس در صحنه سیاست یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام

مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند. چندسال طوی نکشید که وی کشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد. در سالهای ۱۳ – ۱۹۱۲ یونان تحت رهبری و نیز لوس همراه با صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد. (جنگهای بالکان) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد و نواحی متصرفی بلغارستان نیز بدست یونان افتاد.در سال ۱۹۱۳ میلادی ژرژ اول در شهر سالونیک (تسالونیکی) بقتل رسید وفرزندش کنسانتین اول به تخت پادشاهی یونان جلوس کرد. کمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آغاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یکی سیاست بیطرفی که شاه متمایل

بدان بود و دیگری سیاست ورود در صف متفقین که ونیزلوس (نخست وزیر) به آن اصرار داشت. سرانجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و کنستانتین تحت فشار نظامی متفقین در سال ۱۹۱۷ مجبور به کناره گیری شد و پسر دومش با نام آلکساندر اول به پادشاهی یونان رسید. جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ پایان پذیرفت. و یونان در کنفرانسهای صلح توانست حق تملک سرزمینهای وسیعی را در اروپا و قسمتهایی از آسیای صغیر که تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترک بعداٌ یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند.پس از مرگ آلکساندر در سال ۱۹۲۰،‌کنسانتین مجدداٌ به سلطنت یونان فرا خوانده شد. پس از آن کنسانتین با آنکه متفین حمایت خود را از یونان قطع کرده بودند به جنگ با ترکیه ادامه داد، اما پس از پیروزی ترکها درازمیر مجدداٌ خلع و تبعید شد و پسرارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (۱۹۲۲). در سال ۱۹۲۳ ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه کشور را ترک کرده و در سال ۱۹۲۴ اعلام جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حکومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال ۱۹۳۵ یک کودتای نظامی صورت گرفت و

کودتاچیان شاه را از کشور بازگرداندند. پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط کشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مرکزی درگرفت که قوای نظامی آنان را بشدت سرکوب کردند. ژرژ کمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیکتاتوری ژنرال متاکساس را حاکم کرد.درسال ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. در ۲۹ اکتبر ۱۹۴۰ ایتالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تکمیل استیلای خود بر بالکان‌، در آوریل ۱۹۴۱به یونان ویوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای کمکی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه ، آلمان نازی بر نواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیزبه خارج

گریخت.یک ماه بعدچتربازان آلمانی جزیرهء کرت را گرفتند.تلفات یونانیان در جنگ جهانی دوم بالغ بر ۰۰۰، ۵۰۰ تن بود و واحدهای تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های افریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند. سرانجام در ماه اکتبر سال ۱۹۴۴ نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج کشور را از وجود آلمانها پاک کردند، هرچند که بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتند.با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به کشور بازگشت و پارتیزانهای کمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند. روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد.جنگ داخلی با کمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینکه کمونیستها در سال ۱۹۵۰ میلادی مقهور قوای دولتی شدند و بدین ترتیب خطر استقرار حکومت کمونیستی در یونان پایان پذیرفت.

در طی سالهای ۵۲ – ۱۹۴۶ میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی کوتا مدت متعددی اداره شد تا اینکه در سال ۱۹۵۲ آلکساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید و دولت نسبتاٌ مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس درسال ۱۹۵۵ درگذشت و کنستانتین کارامانلیس جانشین وی گردید. در طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع ااقتصادی یونان با کمک کشورهای غربی توسعه یافت. کارامانلیس در سال ۱۹۶۳ بدنبال اختلاف نظرهایی که با شاه پل اول بروز کرد مجبور به کناره گیری و ترک کشور شد و به فرانسه رفت. درسال ۱۹۶۴ ژرژ (جورج) با پاندرئو دولت جدید یونان را که تمایلات ضد امریکایی داشت،‌تشکیل داد. در سال ۱۹۶۵ کنستانتین دوم پسر پل او به سلطنت یونان رسید و وی از همان آغاز سلطنتش مواجه با منازعات یونان وترکیه بر سر قبرس شد. پس از آن بحران های ممتدی در دولت و پارلمان یونان پدید آمد.

کنستانتین در ژوئیه ۱۹۶۶ پاپاندرئو را که خواهان تسلط بر ارتش بود بر کنار ساخت. پس از آن کابینه های مختلفی که روی کار آمدند با مخالتهای مجلس، که حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشکیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسرکشور را فرا گرفت. اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل ۱۹۶۷ یک کودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این کودتا به کودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.

رهبری کودتا را سرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت که با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر ۱۹۶۷ کنستانتین دوم کوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حکومت نظامیها کودتا و قیام کند اما موفقیتی نیافت وخانواده اش به خارج از کشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپا لوس در سال ۱۹۷۳ با اعلام انقراض حکومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیکتاتوری ادامه داد ولی در همانسال بر کودتای نظامی به حکومتش پایان داه شد و ژنرال گیزیکیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند. برگزاری انتخابات نیز به بعد موکول شد.سال ۱۹۷۴ اختلاف یونان با ترکیه آشکارتر شد، که علت اصلی آن جمهوری رسید. در همین سال بدنبال حمله ترکیه به قبس، جنگهایی میان یونان و ترکیه در قبرس در گرفت.

در سال ۱۹۷۴ بدنبال برگزاری یک همه پرسی، انقراض کامل حکومت سلطنتی اعلام شد. در سال ۱۹۷۸ یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی را منعقد ساختند.
در پنجم ماه ه ۱۹۸۰ کنستانتین کارامانلیس ۷۳ ساله بریاست جمهوری یونان برگزیده شد. سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ سالهای بحران اقتصادی در یونان بود و اعتصابات بزرگی در کشور درگرفت. در سال ۱۹۸۰ رالیس به نخست وزیری یونان رسید و در انتخابات عمومی ۱۹۸۱ آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپا ندرئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر امریکا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و کاراماتلیس بروز کرد. در ماههای اولیه حکومت او موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوا از

یونان و خروج این کشور از آن سازمان پیش آمد. در سال ۱۹۸۱ یونان بعنوان فقیرترین کشور، عضو بازار مشترک اروپا شد. درحال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است. یونان از کهن ترین سرزمینهای مسکونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مرکز آن جزیره کرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند،یکی خود یونانیان و دیگر اقوام دوری.

اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلویونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند.از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و کشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند که یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هریک از این نواحی به نحوی با یکدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشکیل این نواحی ۱۰۰ تا ۸۰قبل از میلاد بود و صدها کشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این کشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است و این کشور شهر در آغاز قرن هفتم قبل

ازمیلاد مشتمل بر سرزمین آتیک بود.درسال ۶۸۳پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو و حکومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیکتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال۵۱۰ به حکومت ادامه دادند.اسپارت درقرن هفتم قبل از میلاد مرکزادبیات یونان بود ولی ازحدودسال۶۰۰پیش ازمیلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد. دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می کرد. کشور شهر تب که ازحدود ۱۰۰۰سال پیش از میلاد مسکونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال ۵۱۰ پیش از میلاد دارای حکومت دموکراسی شد.در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یکسری جنگهای خونین و عظیم میان خود کشور

شهرها با یکدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال ۳۳۸ پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یک حکومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسکندر کبیر به حکومت رسید. اسکندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حکومتی خود را چندین برابر کرد. قلمرو اسکندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزء‌اصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس

تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و ۸۰ امپراطور در طی ۱۰۵۸ سال بر آن حکومت راندند. اولین حاکم بیزانسی، آرکادیوس نام داشت. در دو سال اول حکومت وی (۹۶ – ۳۹۵) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حکومت کنستانس دوم (۶۸ – ۶۴۱) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حکومت) عبارت بودند از:

تئودوسیوس دوم(۵۰ – ۴۰۸)،‌یوسنی نیانوس اول)۶۵ – ۵۲۷(
هراکلیوس اول(۴۱ – ۶۱۰)،‌گنستانتین پنجم (۷۵ – ۷۴۰)
باسیلیوس دوم (۱۰۲۵ – ۹۷۶)،آلکسیوس اول(۱۱۱۸ – ۱۰۸۱(
مانوئل اول (۸۰- ۱۱۴۳)، یوحنای سوم (۵۴ – ۱۲۲۲)
آندرونیکوس دوم (۱۳۲۸ – ۱۲۸۲)، مانوئل دوم (۱۴۲۵ – ۱۳۹۱)
کنسانتین یازدهم (۵۳ – ۱۴۴۸) آخرین امپراطور

با اینحال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار کوچکی از یونان بود که وحدت سیاسی نداشت و خاک آن عمدتاٌ دردست دول مقتدرمنطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی).با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همانقرن تمام یونان فعلی بتصرف عثمانیان درآمد. تسلط ترکها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حکومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد.خونین ترین شورشها درسال۱۷۷۰روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی) ومیهن پرستان

یونانی که موقعیت را مناسب دیدند کشور مستقلی را درجنوب کشور سازمان دادند اما همینکه جنگها پایان یافت،ترکها دوباره بر کلیه نقاط مسلط شدند وکشتارهای دسته جمعی یونانیها آغاز گردید. با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنام ریکاس فرائیوس رهبری انقلاب را برعهده گرفت.

وی درسال ۱۷۹۶بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد.پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد که در این میان دو عامل مؤثر بود، یکی حوادثی که درکشورهای دیگرمیگذشت ودیگری تسلط یونانیان درسازمانهای اقتادی امپراطوری عثمانی.

ازماه مارس۱۸۲۱میلادی مبارزه نهای ملت یونان علیه ترکان آغاز شد که دراوائل عمدتاٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون کمک های مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی که درسالهای ۲۷ – ۱۸۲۶ درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشکی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال ۱۸۲۹ با انعقاد پیمان آدریانوپل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این کشور وعده خودمختاری داه شد. روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با اعمال نفوذ درسال ۱۸۳۲ میلادی استقلال کامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حکومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواریا (در جنوب

آلمان غربی فعلی) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب کردند. وی کمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی کودتای نظامی سال ۱۸۴۳ میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد کرد.اوتو درسال۱۸۶۲ ازسلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان درسال بعد ژرژ (جورج) اول (پسرکریستیان نهم پادشاه دانمارک) را به سلطنت یونان انتخاب کرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر کرد. در دوره حکومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت.

درمجموع یونان طی سالهای اولیه پس ازاستقلال تا اوائل قرن بیستم همواره دچار حنگ و کشمکش با همسایگانش (بخصوص عثمانی) و درگیریهای داخلی بود ودراین مدت هدف سیاست ملی یونان آزادسازی بقیه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود.درسال ۱۹۰۸ میلادی کرت جزئی از یونان گردید. در سال ۱۹۰۹ الئوتریوس و نیزلوس در صحنه سیاست یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند. چندسال طوی نکشید که وی کشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد.

در سالهای ۱۳– ۱۹۱۲ یونان تحت رهبری و نیز لوس همراه با صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد. (جنگهای بالکان) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد و نواحی متصرفی بلغارستان نیز بدست یونان افتاد.

درسال ۱۹۱۳ میلادی ژرژ اول در شهر سالونیک (تسالونیکی) بقتل رسید وفرزندش کنسانتین اول به تخت پادشاهی یونان جلوس کرد. کمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آغاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یکی سیاست بیطرفی که شاه متمایل بدان بود و دیگری سیاست ورود در صف متفقین که ونیزلوس (نخست وزیر) به آن اصرار داشت.سرانجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و کنستانتین تحت فشار نظامی متفقین درسال ۱۹۱۷مجبور به کناره گیری شد و پسردومش با نام آلکساندر اول به پادشاهی یونان رسید. جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ پایان پذیرفت. و یونان در کنفرانسهای صلح توانست حق تملک سرزمینهای وسیعی را دراروپا و قسمتهایی ازآسیای صغیر که تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترک بعداٌ یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند.

پس از مرگ آلکساندر در سال ۱۹۲۰،‌کنسانتین مجدداٌ به سلطنت یونان فرا خوانده شد.پس از آن کنسانتین با آنکه متفین حمایت خود را از یونان قطع کرده بودند به جنگ با ترکیه ادامه داد، اما پس از پیروزی ترکها درازمیر مجدداٌ خلع و تبعید شد و پسرارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (۱۹۲۲)

در سال ۱۹۲۳ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه کشور را ترک کرده و در سال ۱۹۲۴ اعلام جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حکومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال ۱۹۳۵ یک کودتای نظامی صورت گرفت و کودتاچیان شاه را از کشور بازگرداندند.پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط کشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مرکزی درگرفت که قوای نظامی آنان را بشدت سرکوب کردند. ژرژ کمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیکتاتوری ژنرال متاکساس را حاکم کرد.

در سال ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد.در ۲۹ اکتبر۱۹۴۰ ایتالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تکمیل استیلای خود بر بالکان‌، در آوریل ۱۹۴۱به یونان و یوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای کمکی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه ، آلمان نازی برنواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیز به خارج گریخت. یک ماه بعد چتربازان آلمانی جزیرهء کرت را گرفتند . تلفات یونانیان در

جنگ جهانی دوم بالغ بر۰۰۰، ۵۰۰ تن بود و واحدهای تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های افریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند.سرانجام در ماه اکتبرسال ۱۹۴۴ نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج کشور را از وجود آلمانها پاک کردند، هرچند که بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتند.با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به کشور بازگشت و پارتیزانهای کمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند.

روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد. جنگ داخلی با کمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینکه کمونیستها درسال ۱۹۵۰میلادی مقهور قوای دولتی شدند و بدین ترتیب خطر استقرار حکومت کمونیستی در یونان پایان پذیرفت.

طی سالهای۵۲ – ۱۹۴۶میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی کوتا مدت متعددی اداره شد تا اینکه درسال۱۹۵۲آلکساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید ودولت نسبتاٌ مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس درسال ۱۹۵۵درگذشت وکنستانتین کارامانلیس جانشین وی گردید.طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع ااقتصادی یونان با کمک کشورهای غربی توسعه یافت. کارامانلیس درسال ۱۹۶۳بدنبال اختلاف نظرهایی که با شاه پل اول بروز کرد مجبور به کناره گیری و ترک کشورشد و به فرانسه رفت.درسال ۱۹۶۴ژرژ(جورج) باپاندرئو دولت جدید یونان راکه تمایلات ضد امریکایی داشت،‌تشکیل داد.

درسال ۱۹۶۵ کنستانتین دوم پسر پل او به سلطنت یونان رسید و وی از همان آغازسلطنتش مواجه با منازعات یونان وترکیه برسرقبرس شد.پس ازآن بحرانهای ممتدی دردولت و پارلمان یونان پدید آمد.
کنستانتین در ژوئیه ۱۹۶۶ پاپاندرئو را که خواهان تسلط بر ارتش بود بر کنار ساخت. پس از آن کابینه های مختلفی که روی کار آمدند با مخالتهای مجلس، که حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشکیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسرکشور را فرا گرفت.اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل ۱۹۶۷ یک کودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این کودتا به کودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.

رهبری کودتا راسرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت که با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر ۱۹۶۷ کنستانتین دوم کوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حکومت نظامیها کودتا و قیام کند اما موفقیتی نیافت وخانواده اش به خارج از کشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپا لوس در سال ۱۹۷۳ با اعلام انقراض حکومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیکتاتوری ادامه داد ولی درهمان سال برکودتای نظامی به حکومتش پایان داه شد و ژنرال گیزیکیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند.برگزاری انتخابات نیز به بعد موکول شد.سال ۱۹۷۴ اختلاف یونان با ترکیه آشکارتر شد، که علت اصلی آن جمهوری رسید.

در همین سال بدنبال حمله ترکیه به قبس، جنگهایی میان یونان و ترکیه در قبرس در گرفت.در سال ۱۹۷۴ بدنبال برگزاری همه پرسی،انقراض کامل حکومت سلطنتی اعلام شد.درسال ۱۹۷۸ یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی رامنعقدساختند.درپنجم ماه مه ۱۹۸۰کنستانتین کارامانلیس۷۳ساله بریاست جمهوری یونان برگزیده شد. سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ سالهای بحران اقتصادی در یونان بود واعتصابات بزرگی در کشور درگرفت.درسال ۱۹۸۰ رالیس به نخست وزیری یونان رسید ودرانتخابات عمومی ۱۹۸۱آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپا ندرئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر امریکا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و کاراماتلیس بروز کرد. در ماههای اولیه حکومت او موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوا از یونان و خروج این کشور از آن سازمان پیش آمد. در سال ۱۹۸۱ یونان بعنوان فقیرترین کشور، عضو بازار مشترک اروپا شد. در حال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است.
ملاحظات جغرافیایی

یونان شبه جزیزه ای است کوهستانی که دره هایش آب موردنیازآن راتأمین می کنند.یونان از ۳۰۸۷جزیزه تشکیل شده است که ۱۶۹جزیزه آن مسکونی است ویک جزیزه نیز دراختیار نیروهای نظامی آمریکایی قراردارد.مساحت یونان۶۰۸/۱۳۲ کیلومترمربع است که تقریبا ۱۰% مساحت ایران وا ندکی کمتر از مساحت پرتغال است اما سواحل آن طولانی تراز سواحل اسپانیا است .این کشور درجنوب شرقی آسیا قرارداردواز طریق خشکی ۲۰۳کیلومتر با ترکیه و۲۴۵ کیلومتربا یوگسلاوی سابق و۴۷۴ کیلومتربا بلغارستان و ۲۴۶ کیلومتر با آلبانی مرز مشترک دارد وتقریبآ تمام این کشورها درحال حاضردچار نوعی بحرا ن وتنش هستندکه آثارفرهنگی آن را درجامعه یونان نیز کم وبیش می توان مشاهده کرد.

یونان با ۹۹۴، ۱۳۱ کیلومتر مربع وسعت (نودمین کشور جهان) در نیمکره شمالی،‌نیمکره شرقی،‌در جنوب شرقی قاره اروپا،‌در کنار دریاهای اژه،‌مدیترانه و ایونی (یونان) و در همسایگی کشورهای یوگسلاوی و بلغارستان در شمال،‌آلبانی در شمال غربی و ترکیه در شمال شرقی واقع شده است.یونان کشوری کوهستانی بوده و پیندوس و رودوپ مهمترین رشته کوههای آن است. جلگه ها عمدتاٌ در نواحی مرزی ترکیه، کرانه های شمالی دریای اژه، شمال کشور و اطراف رودهای بزرگ واقع شده است. مهمترین رودهای آن عبارتند از: آلیاکمون، پینیوس،‌واردار، آخلوئوس‌نسترن (مستا)، آلفیوس وستریمون (ستروما). یونان دارای بیش از ۰۰۰، ۳ جزیره است که مهمترینشان عبارتند از کرت، اویا (ائوبویا) ، رودوس (رودس)، کرکیرا (کورفو)، کفالینیا‌، زاکینتوس، تاسوس، لسبوس، خیوس، ولیمنوس.

آب و هوای آن معتدل و مرطوب پرباران است. بلندترین نقطه یونان قله المپ (المپوس) با ۹۱۷، ۲ متر ارتفاع و جزیره های کرت (۳۳۱، ۸ کیلومتر مربع)، اویا (۶۵۵، ۳)، لسبوس (۶۳۱، ۱) و رودوس (۴۰۴، ۱ کیلومتر مربع ) وسیعترین جزیره های آن می باشد.
مناطق شهری
. آتن با ۰۰۰/۰۰۰/۴نفرجمعیت
. تسالونیکی که دانشگاه نسبتا معتبری دارد وپایتخت فرهنگی اتحادیه اروپا شناخته می شود.
. پاترا
. ایراکلیون

آب و هوا
خصوصیات آب وهوای یونان، مدیترانه ای است که منطقه به منطقه بسیار متفاوت است . تابستان یونان تقریبا در تمام مناطق گرم وخشک ا ست ، میا نگین درجه هوادر ماه ژانویه در آتن ۶/۹ درجه سانتیگراد ودرماه ژوئیه۶/۲۷ درجه سانتیگراد است .پائیز یونان طولانی وملایم است اما بارانهای کوتاه مرتب می بارد. میانگین بارا ن در آتن ۳/۳۹۴ میلیمتر می باشدومیانگین روزهای بارانی سالیانه ۱۰۶ روز است .
هنر غرب باستان

هنر اژه‌ای :
منشاء وآغاز هنر یونان رامعمولاًدوتمدن محصور دردریای اژه یعنی تمدن مینوسیMinoan درجزیره کرت(درجنوب لبنان)وتمدن میسنی Mycenan (درجنوب غربی خاک یونان) عنوان می‌کنند. هنرمینوسی به عصر مفرغ متأخر تعلق دارد وحدوداً به ۲۸۰۰ سال پیش ازمیلاد بازمی‌گردد. وهنر میسنی نیز باقدمتی کمتر،حدوداًبه ۲۰۰۰ سال پیش ازمیلاد می‌رسد.
دوره تمدن مینوسی رامعمولاً به سه دوره پیشین، میانه‌وپسین تقسیم می‌کنند.

مینوسی پیشین :
که به دوره پیش ازکاخها نیز معروف است. آثار به جای مانده عمدتاً برخی سفالینه‌ها وباقی مانده‌هایی از مجسمه‌های کوچک است. ازآن جمله پیکره‌های‌کوچک اندام مرمری ازجزایرسیکلادCyclad (مابین‌خاک‌یونان وآسیای‌صغیر)

است‌که‌مجسمه‌های‌کوچک‌ومتفاوتی‌ازپیکره‌های‌زنانه است‌که‌باتناسبات طبیعی‌وگاه
هندسی‌شکل‌گرفته اند. همچنین‌برخی مجسمه‌های‌کوچک‌که باحجمهای ساده پیکره آدمهارادرحالات مختلف نشان می‌دهدهمچون مجسمه««چنگ نواز»» که به‌حدود‌۲۰۰۰سال پیش ازمیلاد مربوط می‌شود.
مینوسی میانه :

دردوره مینوسی میانه که مصادف بابرپایی وساخت کاخهای کهن است ازحدود ۲۰۰۰سال پیش ازمیلاد آغاز می شود. دراین دوره معماری بناهاعمدتاًدرکاخهای پادشاهان مشهود است ونه مقابر ومعابد (برخلاف تمدن مصر) حتی شهرها نیز حول کاخ پادشاه شکل می‌گیرند. علاوه برکاخها، سفالینه‌های زیادی ازاین دوره بدست آمده‌که‌به‌دلیل‌ظرافت ودقتی که درساخت آنها شده بسیار چشمگیر هستند. ابداع چرخ کوزه‌گری رابیز به همین دوره مربوط می‌دانند. سفالینه‌های این دوره دارای شکلها وتزئینات بسیار متنوع هستند وتبحر سفالگران مینوسی رادرخلق آثار برجسته وزیبا نشان می‌دهد. ازآن جمله می‌توان به سفالینه‌های مکشوف درغارکامارس اشاره‌کردکه علاوه برنقوش تزئینی زیبای روی آن، حالت دسته ودهانه منقار گونه آن اززیبایی خاصی برخورداراست.

مینوسی پسین :
دردوره مینوسی پسین که دوره کاخهای جدید هم نامیده می‌شود، اوج شکوفایی تمدن مینوسی محسوب می‌شود وکاخهای عظیم وباشکوهی درطی سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۵۰۰ پیش ازمیلاد بنا شدند. این کاخها دارای دهلیزها، راهروها وپلکانهای متعددی هستند که جلوه پرشکوهی به کاخ می‌دهد. همچنین تمهیداتی نیز برای ساخت شبکه ای ازلوله های سفالی برای آبروها وفاظلاب آن به کار رفته که نمونه برجسته آن را بیش ازهمه می توان درکاخ عظیم‌کنوسوس( Konossos ) یافت.این‌کاخ متشکل از سه طبقه است که پلکانهای داخلی آن حول یک حیاط مرکزی ساخته شده‌اند. تزئینات و نقاشیهای دیواری درتالارهای‌کاخ، نمایانگرنوع زندگی، مشغولیات، تفریحات مردم‌کرت‌وصحنه‌های ازطبیعت است. ازجمله آثار به یاد

مانده‌کاخ کنوسوس، نقاشی دیواری مرسوم به‹‹ساقی›› است که فقط بخش کوچکی ازآن به جای مانده وجوانی راباموی مجعد وجامه‌ای حاشیه دوزی شده وبازیورآلات نشان می‌دهد. اما نقاشی دیواری دیگر این کاخ موسوم به ‹‹گاوبازی›› ازنظرنمایش سرزندگی، پویایی وتحرک بسیارخیره کننده است. این نقاشی گاوبازی رابرروی گاوپرجنب وجوشی نشان می‌دهد و دودخترجوان نیز دردوسوی آن قرارگرفته اند. حالت حرکت گاو یادآور نقاشیهای غاری دوره دیرینه سنگی است. این نقاشی تسلط وتبحر نقاشان کِرتی رادربیان حس وحالت حرکت به خوبی نمایش می‌دهد. این علاقه به تحرک وسرزندگی رامی‌توان درآثار سفالینه آنها نیز سراغ گرفت که ازجمله ظریف‌ترین آثار سفالینه دنیا

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.