فایل ورد کامل مقاله اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اندیشه اسلامی؛ بررسی علمی آموزههای دینی و نقش آن در استحکام خانواده
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اندیشه اسلامی؛ بررسی علمی آموزههای دینی و نقش آن در استحکام خانواده دارای ۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اندیشه اسلامی؛ بررسی علمی آموزههای دینی و نقش آن در استحکام خانواده کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اندیشه اسلامی؛ بررسی علمی آموزههای دینی و نقش آن در استحکام خانواده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اندیشه اسلامی؛ بررسی علمی آموزههای دینی و نقش آن در استحکام خانواده :
اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اسلام
تربیت فرزند به معناى فراهم آوردن مقدمات لازم براى به فعلیت رسیدن قواى او در راه تقرب به خداوند است. این عمل نیازمند آگاهى و تمرین عملى است. اگر پدر و مادر در جهت انتقال عقاید صحیح و ایجاد رفتار درست در فرزند خود کوشا باشند، خیر او را فراهم کردهاند و خداوند بر آنان رحمت خواهد نمود. درباره عقیده صحیح و انتقال آن به فرزندان، تکلیف بزرگى بر عهده والدین گذاشته شده است؛ زیرا تأثیر عقایدى که در خانواده رواج دارد و به فرزند القاء مىشود در آینده او غیر قابل انکار است: کل مولود یولد على الفطره حتى یکون ابواه یهوادنه او ینصرانه او یمجسانه
عمل تربیتى در خانواده به منزله پاسدارى از فطرت توحیدى فرزند است. این پاسدارى یک وظیفه بزرگ تربیتى و اخلاقى است که عمل به آن مهمترین کارکرد خانواده را فعلیت مىبخشد. امام سجاد(ع) در رساله الحقوق فرمودند: و اما حق ولدک فتعلم انه منک و مضاف الیک فى عاجل الدنیا بخیره و شره و انک مسئول عما ولیته من حسن الادب و الدلاله على ربه و المعونه له على طاعته فیک و فى نفسه، فمثاب على ذلک و معاقب فاعمل فى امره عمل المتزین بحسن اثره علیه فى عاجل الدنیا، المعذر الى ربه فیما بینک و بینه بحسن القیام علیه، و الاخذله منه و لا قوه الا باللَّه؛ حق فرزند تو این است که بدانى او از توست و هر گونه که باشد چه نیک و چه بد در دنیاى گذرا به تو منسوب است و تو در آن چه به او سرپرستى دارى مسئول هستى در ادب نیکو و راهنمایى به سوى پروردگار و یارى او بر طاعت خداوند درباره تو و خودش. پس بر این کار پاداش مىگیرى اگر درست عمل کنى و کیفر مىبینى اگر نادرست عمل نمایى پس او را چنان تربیت کن که با اثرى که بر او مىگذرى در دنیا زیبایى بیافرینى و با قیام شایسته به وظیفهاى که نسبت به او دادى در نزد خداوند معذور باشى که هیچ قوتى نیست مگر از خداوند. در این سخن، امام سجاد(ع) تربیت نیکو و آموزش عقیده توحیدى و کمک براى ایجاد رفتار صحیح در فرزند را بیان کردهاند و سپس انجام این وظایف را موجب سعادت دنیا و آخرت والدین دانستهاند. در روایتى امیرالمؤمنین(ع) همین وظایف را ذکر فرموهاند: و حق الولد على الوالد ان یحسن اسمه و یحسن ادبه و یعلمه القرآن؛ حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نکو نهد و نیکش پرورد و قرآنش تعلیم دهد. آموزش قرآن به معناى آموزش همه عقایدى است که دلالت فرزند به سوى خدا را محقق مىکند و پرورش نیکو به معناى ادب آموزى و ایجاد رفتار صحیح سعادت بخش است. محیط خانواده اولین محیط اجتماعى است که فرزند تجربه مىکند او از اعضاى خانواده به ویژه پدر و مادر بیشترین تأثیر را
مىپذیرد؛ زیرا حمایت پدر و مادر خود را تجربه کرده است و همواره دیده است که ضعفهاى جسمى او را پدر و مادر جبران مىکنند و تغذیه و پرورش او را از روى مهر و شفقت انجام مىدهند. این تجربهها موجب اطمینان او نسبت به آنها مىشود و این اطمینان باعث پذیرندگى فرزند از پدر و مادر مىگردد. اگر پدر و مادر در این زمان عقاید صحیح را به او بیاموزند، قلب نیالوده او آن را مىپذیرد و عادات لازم و متناسب با عقاید صحیح را مىیابد. امیرالمؤمنین(ع) خطاب به فرزند خویش فرمودند: فادرتک بالادب قبل ان یقسوا قلبک و یشتغل لبک؛ پس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آن که دلت سخت شود و خردت در تصرف هوایى دیگر در آید. در ادامه همین نامه فرمودند: و رأیت حیث عنانى من امرک ما یعین الوالد الشفیق و اجمعت علیه من ادبک أن یکون ذلک و انت مقبل العمر و مقتبل الدهر، ذو نیه سلیمه و نفس صافیه و ان ابتدئک بتعلیم کتاب اللَّه و تأویله، و شرایع الاسلام واحکامه و حلاله و حرامه؛ و چون به کار
توهمچون پدرى مهربان عنایت داشتم و بر ادب آموختنت همت گماشتم چنان دیدم که این عنایت در هنگام جوانىات به کار رود و در بهار زندگانى که نیتى پاک و نهادى نیالوده دارى، و این که نخست تو را کتاب خدابیاموزم و تأویل آن را به تو تعلیم دهم، و شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام بر تو آشکار سازم. در این بخش از نامه امام على به فرزندشان بر انتقال عقیده صحیح و ادب اموزى و نیز بر پاکى ضمیر انسان در دوره کودکى و جوانى تأکید شده است؛ یعنى همان دورانى که بیشترین تأثیر را از خانواده مىپذیرد. انتقال عقیده حق و ایجاد رفتار سعادت آفرین، عنوان کلى وظایف تربیتى پدر و مادر است. ولى تفصیل عقیده حق را باید در قران و سنت جستجو کرد و رفتار صحیح را نیز از قرآن و سنت آموخت. پدر و مادر
مسئول تحقق این امور در فرزند هستند. بنابراین باید در جستجوى بهترین روش براى تحقق آنها باشند و مسئولیت آنها تنها با گفتن و اطلاع رساندن خاتمه نمىیابد، بلکه باید روشهاى مناسب براى مؤمن و متقى شدن فرزندشان را بیابند. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کردهاند: رحم اللَّه من اعان ولده على بره، قال قلت کیف یعینه على بره؟ قال یقبل میسوره، و یتجاوز عن معسوره و لا یرهقه و لا یخرق به؛ خداوند کسى را که به خیر فرزندش یارى مىدهد بیامرزد پرسیدند چگونه به خیر فرزند یارى رساند؟ فرمودند: آن چه در توان اوست پذیرا شود و از آن چه فوق توان اوست در گذرد و او را به نافرمانى نخواند و سرگشته و حیرانش نسازد. در این روایت یک اصل مهم تربیتى بیان شده است: توانایىها و
استعدادهاى متربى باید در جریان تربیت مورد توجه باشد والدین در مسیر تربیت فکرى و عملى فرزند خود نباید از این اصل غفلت کنند. غفلت از این اصل خیر فرزند را محقق نمىکند و او را به نافرمانى و سرگشتگى مبتلا مىسازد. از این روایت اهمیت مراحل رشد را نیز مىتوان دریافت؛ زیرا بدون توجه به قابلیتهاى فرزند در دورههاى مختلف زندگى، تربیت صحیح ممکن نمىشود. خوشبختانه در روایات اهمیت توجه به مراحل رشد ذکر شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است: دع ابنک یلعب سبع سنین و یؤدب سبع سنین و الزمه نفسک سبع
سنین؛ فرزندت را بگو تا هفت سالگى بازى کند و هفت سال او را ادبآموز و در هفت سال سوم او را ملازم و همراه خود دار. گویى هفت سال نخست سالهایى است که کودک به طور غیر مستقیم و فقط از طریق مشاهده رفتار پدر و مادر مىآموزد و در هفت سال دوم به آموزش مستقیم عقیدتى مىپردازد و هفت سال سوم سالهاى ورود به میدان یادگیرى حلال و حرام شریعت در مقام عمل است. از امام صادق(ع) روایت شده است: الغلام یلعب سبع سنین و یتعلم الکتاب سبع سنین و یتعلم الحلال و الحرام سبع سنین؛ فرزند پسر هفت سال بازى مىکند و هفت سال قرآن مىآموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد مىگیرد. یکى از اهداف تعلیم و تربیت فرزند در خانه و مدرسه، آماده سازى او براى زندگى در اجتماع و تعقیب اهداف جامعه الهى است. به همین دلیل برخى از آموزشها براى او ضرورى است و باید از خانه آن آموزشها را شروع کرد. نمونه مشهور و بارز این گونه آموزشها در روایتى از
امیرالمؤمنین(ع) آمده است: علموا اولادکم السباحه و الرمایه؛ فرزندان خود را شنا و تیراندازى بیاموزید. اگر بپذیریم که این دو ماده آموزشى به سبب آن است که فرزند را براى انجام وظایف اجتماعى آماده کند. طبعا نمىتوان در همین دو ماده آموزشى متوقف شد. بلکه باید به تناسب زمان و نیازمندىهاى جامعه اسلامى، مواد آموزشى متنوع دیگرى را نیز در نظر داشت. در تربیت فرزند نیز همچون سایر قلمروهاى زندگى، باید اصول ثابت را از امور متغیر جدا ساخت و به این حقیقت توجه کرد که برخى از آداب و ظواهر زندگى تغییر مىکند و روابط اخلاقى و نیازمندىهاى زندگى اجتماعى دگرگون مىشود. تربیت فرزند را باید با آگاهى از تفاوتهاى خود و فرزندان از حیث فضاى فرهنگى و مناسبات اجتماعى صورت داد. باید فرزند را
آماده ساخت تا اصول ثابت و نامتغیر اخلاق را متناسب با ظرف زمانى و مکانى زندگى خود رعایت کند. این آمادى او را براى مقابله با تلقینات مسموم توانا مىسازد و امنیت اخلاقى او را در دوران جوانى و بعد از آن تضمین مىنماید. به امیرالمؤمنین(ع) نسبت داده شده است که فرموددند: فرزندان خود را به اخلاقى متناسب با روزگارشان مؤدب سازید: لا تؤدبوا اولادکم با خلاقکم لا نهم خلقوا لزمان غیر زمانکم؛ فرزندان خود را به اخلاق خودتان تربیت نکنید زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شدهاند. در پایان تأکید مىکنیم که فرزند موهبتى است که به امانت در اختیار والدین قرار گرفته است. باید این موهبت را گرامى داشت و از اکرام و احترام او فروگذار نکرد چرا که سلامت روح او در احترام کردن اوست
وظیفه فرزند در قبال والدین (نیکى به پدر و مادر)
نیکى به پدر و مادر، وظیفهاى اخلاقى است که در واجب بودن شکر منعم ریشه دارد. انسان فطرتا شاکر و سپاسگزار کسى است که به او نیکى کرده است. سپاسگزارى از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و کسى که به پدر و مادر خود نیکى مىکند، از فطرت خود پاسدارى کرده است. اهمیت سپاسگزارى از پدر و مادر، چنان است که خداوند پس از امر به شکرگزارى از خود، شکر پدر و مادر را آورده است: و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه و هنا على و هن و فصاله فى عامین ان اشکر لى و لوالدیک الى المصیر؛ و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به هنگام باردارى او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مىیابد آرى او را سفارش کردیم که شکرگزار من و
پدر و مادرت باش که بازگشت همه به سوى من است. و همان طور که کسى نمىتواند شکر پروردگار به جاى آورد، شکرگزارى از پدر و مادر نیز بسیار دشوار و در حد محال است. از پیامبراکرم(ص) روایت شده است: لن یجزى ولد عن والده حتى یجده مملوکا فیشتریه و یعتقه؛ هرگز فرزندى پاداش پدرش را ادا نمىکند، مگر آن که پدر مملوک باشد و فرزند او را بخرد و آزاد سازد. و نیز از ایشان روایت شده است: بر الوالدین افضل من الصلوه و الصوم و الحج و العمره و الجهاد فى سبیل اللَّه؛ نیکى به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خداست. نیکى به پدر و مادر چنان اهمیتى دارد که حتى پدر و مادرى که از نظر عقیده دچار انحراف هستند و یا به فرزند خود ظلم کردهاند باید مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نیکى کند. مادر حق ویژهاى دارد و نیکى به او مقدم است. امام صادق(ع) فرمودند: شخصى نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و پرسید اى پیامبر! به چه کسى نیکى کنم؟ فرمودند: مادرت
پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت. باز پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت، دوباره پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به پدرت. وجوب پرهیز از آزار پدر و مادر خداوند در قرآن کریم نیکى به پدر و مادر را وظیفهاى واجب معرفى فرموده است؛ وظیفهاى که پس از توحید در پرستش ذکر شده است: و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلا هما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما؛ پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید؛ اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى. مطابق این آیه به پدر و مادر امرى واجب وکوچکترین
بىاحترامى به آنان ممنوع است.این وجوب و ممنوعیت چنان که گفتیم پس از بیان وجوب یگانه پرستى ذکر شده است و این گواه اهمیت حقوق والدین است. اهانت و بىاحترامى نسبت به والدین به هیچ روى پذیرفته نیست؛ حتى کوچکترین رفتار یا گفتارى که موجب آزار آنان باشد بر طبق این آیه ممنوع است. امام رضا (ع) فرمودند: اگر لفظى کوتاهتر و سبکتر از اف وجود داشت خداوند آن را در آیه ذکر مىفرمود. و در روایت دیگرى آمده است که مقصود از اف کمترین ازار است و اگر کلمهاى وجود داشت که بر آزارى کوچکتر دلالت مىکرد، خداوند از آن نهى مىفرمود روایات بسیارى در نهى از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرمودهاند: ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد من مسیره الف سنه
و لا یجدها عاق; از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوى بهشت از هزار سال فاصله بوییده مىشود، ولى آزار دهنده پدر و مادر آن را نمىیابد. آزار والدین حتى اگر آنان ظالم باشند جایز نیست. امام صادق(ع) فرمود: من نظر الى ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له لم یقبل اللَّه تعالى له صلوه؛ کسى که به پدر و مادرش به حالت دشمنى و تنفر نگاه کند خداوند نمازش را نمىپذیرد. فروتنى در برابر والدین فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نیکى به پدر و مادر است و نشانهاى از روح شکرگزارى به شمار مىرود: واحفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب رحمهما کما ربیانى صغیرا؛ دو بال فروتنى خویش را از سر مهربانى در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت کن چنان که مرا در خردى
پروردند. از این بخش از آیه که فرمود: و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا مىتوان دریافت که طلب رحمت و بخشایش براى والدین نیز ریشه در احساس شکرگزارى انسان دارد. امام صادق(ع) فرمودند: لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمه و رقه، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدک فوق ایدیهما، و لا تقدم قدمهما؛ چشمانت را جز به مهربانى و نرمى به آنان مدوز و صدایت را از صداى آنان بلندتر مکن و دستت را بالاتر از دست آنان مبر و بر آنان پیشى مگیر.
به معنویت فرزندانمان اهمیت دهیم
تعلیم و تربیت فرزندان ، یکی از اصلی ترین وظایف والدین است ، اما متاسفانه در جامعه ما با توجه به این که نهادهایی همچون آموزش و پرورش و رسانه های جمعی قابل اعتماد تلقی می شوند ، پدران و مادران این مسوولیت سنگین خود را فراموش کرده اند. به عبارت دیگر ، نه فرصتی برای تربیت فرزندان وجود دارد. نه علم آن و نه اهمیتی که والدین را وادارد تا بیشتر از غذای شب و لباس فرزندانشان به فکر تربیت فکری و معنوی فرزندانشان باشند. کودکان در کنار دوستان ، در کوچه ها ، در مقابل تلویزیون ها و مونیتورها بدون داشتن معلمی معنوی به بلوغ می رسند و والدین درتعجب اند که چرا رفتار کودکانشان این قدر متفاوت با آنهاست. هنوز مشکل را درنیافته اند. این مشکل به دلیل فراموشی اصلی ترین وظیفه پدری یا مادری یعنی تربیت معنوی فرزندان است. تقویت و تکامل شخصیت فرزندان و کنترل و تنزیه آنها از هرگونه عیب و نقص ممکن ، سنگین ترین مسولیتی است که بر دوش والدین است. هر کدام از ما می دانیم که تمامی انسانها با سرشت و فطرتی پاک متولد می شوند، که زندگی اسلامی بر آن استوار است. بعدها به واسطه والدین است که کسی مسیحی ، یهودی یا
زرتشتی می شود. تعلیم و تربیت اسلامی به مسوولیت سنگین پدر تاکید کرده است و عمیقا این موضوع را مورد توجه قرار داده است ، به نحوی که طبق نظر آیین اسلامی اگر پدر خانواده در پرورش فرزندان مراقبت کمتری داشته و سهل انگاری کند. گناهکار خواهد بود. از پیامبر اکرم ص نقل شده است: «این گناه کافی است که گناهکار افراد مورد علاقه اش را از دست بدهد.» براساس روایتی پیامبر اسلام ص فرمودند: خداوند از هر چوپانی راجع به گله اش سوال خواهد کرد ، که آیا از آنها بخوبی مراقبت کرده است ، یا این که آنها را به حال خود رها کرده است. خداوند از پدرها هم در ارتباط با اهل خانواده اش سوال خواهد کرد. ابن ماجه: براساس سند معتبری از ابن عباس نقل می کند که پیامبرص فرمودند فرزندانتان را
گرامی بدارید و برای تعالی ایشان در تربیتشان جد و جهد کنید. اینها نمونه هایی هستند که نشان می دهند شریعت و قانون الهی به تعلیم و تربیت کودکان اهمیت بیشتری می دهد. قانون اسلام به پدرها حکم می کند که به معنویات فرزندانشان اهمیت بیشتری بدهند و در تهیه لوازم زندگی آنها بکوشند ، تا فرزندانشان رشد متعادلی داشته باشند. پدر باید فرزندانش را با کتاب خدا و روش زندگی پیامبر بزرگوار تعلیم دهد ، تا اینکه باغ فطرت آنها گل دهد و به بار بنشیند و سایه گستراند. والدین با غفلت از کودکانشان بهانه می آورندکه جامعه باعث شر بارآمدن آنها شده است ما در قرآن مجید ، امثال و حکم ، تعلیمات و بالاخره چراغی داریم که روشنایی می دهد. خداوند بزرگ در کتاب آسمانی خود فرموده است:
«ای مومنان خود و خانواده تان را از آتشی حفظ کنید که هیزم های آن مردم و سنگها هستند.» (سوره ۶۶ ، آیه۷)یعنی به آنها یاد دهید چه چیز می تواند آنها را از این آتش در امان نگه دارد. شیخ ابوحامد غزالی این آیه را چنین تفسیر کرده است: «قطع نظر از این که چگونه مراقبت پدر ، فرزندانش را از آتش این دنیا حفظ می کند، مراقبت او درخصوص رهایی از آتش دنیای آخرت باید در اولویت قرار گیرد. این مراقبت باید در تربیت و تعلیم فرزندان به بهترین روش صورت پذیرد و همچنین در دور نگهداشتن آنها از دوستان بد بیشتر باشد.» کودکان
مسلمانی که در کشورهای غیراسلامی زندگی می کنند (همانند استرالیا) نیاز بیشتری به محیط آموزشی فرهنگی دارند ، محیطی که مبانی فهم ، درک و تعلیم مذهب را بیشتر از کشورهای مسلمان برای کودکان فراهم آورده و شدیدا پایبند آن باشد. محیط سالم ، محیطی است که زندگی روزمره کودک را با تعلیمات درستی از اسلام در بر می گیرد، این محیط ایده آل متفاوت از محیط فعلی است که جامعه این کشورها به وجود آورده است ، جامعه ای که نه تنها اساسا به کودک کمکی نمی کند ، بلکه کودک به خاطر چیزهایی که در مدارس و همچنین از طریق وسایل ارتباطجمعی ناسالم یاد می گیرد ، اثرات منفی و مخربی دریافت می دارد. درخصوص این موضوع آنچه تعجب آور است ، غفلت تعدادی از خانواده های
مسلمان از فرزندانشان است ، آنها فرزندان خود را به جریان های آلوده کفر می سپارند تا آنها را به گونه ای که خوشایندشان است تربیت کنند و وقتی کودکان بزرگ شدند ، ارتباط برقرار کردن با آنها ، نصیحت کردن آنها و هدایت آنها به سوی اخلاقیات دینشان ، فوق العاده مشکل می شود و آنچه تعجب آور است این است که والدین با نادیده گرفتن ، غفلت و بی توجهی نسبت به رفتار فرزندانشان در زمان کودکی بهانه می آورند، که جامعه باعث شر بار آمدن فرزندانشان شده است. بنابراین ، خانواده مسوولیت بسیار سنگینی در کنترل عواملی که بر رفتار کودکان تاثیر منفی می گذارد ، دارد. خانواده همچنین وظیفه دارد که کودک را به سویی راهنمایی کند که درک و فهم او را از مذهبش تضمین کند. به همین نحو باید با
مشکلات زیادی که معلول این عوامل هستند ، دست و پنجه نرم کند. مهمترین راه پیشگیری از رفتار بد و ناشایست ، این است که در ضمن برآوردن نیازهای عاطفی عقلانی و جسمانی او ، از کودک در خانه مراقبت کنیم. ارضای این نیازها به کودک کمک می کند با دیگران رفتار خوبی داشته باشد و او را از برخی وسایل ارتباطجمعی دور نگاه می دارد و از تاثیرات منفی آن حفظ خواهد کرد. به طور کلی اینها مسائل عمده ای هستند که والدین مسلمان راجع به فرزندانشان دارند. به هر حال به تعلیم و تربیت دختران مسلمان که در قانون و شریعت اسلام به آن تصریح شده است باید توجه خاصی داشته باشیم. تاکیدهای خاصی متوجه رسم و رسوم جوامع خارجی است ؛ رسم و رسومی که با اسلام بیگانه است ، ولی متاسفانه در این کشورها کودکان اسلام را از طریق تهاجم فرهنگی و قوانینی که به دست بشر وضع شده و همواره او را تشویق می کند که در مقابل خانواده خود تمرد و نافرمانی کن
د ، پیدا می کنند. با تعمقی بیشتر درمی یابیم که در قوانین اسلام بر این موضوع و بیشتر روی تربیت دختر مسلمان اشاره شده است و متوجه می شویم قانون اسلام به ارتقا و منزلت دختر مسلمان همراه با اعتبار بخشیدن و ارزش دادن به او تحکیم کرده و به او می آموزد که همواره دختر مطیعی باشد. قوانین اسلام روشهایی پیش راه مادر معتقد مسوول گذاشته است ، تا او دخترش را به روش خاصان و برگزیدگان تعلیم دهد و در کتاب آسمانی به اواجر و پاداشی بزرگ وعده داده شده است. ترمذی حدیثی از پیامبر اسلام نقل کرده است: «هر آن کس که زندگی دو دختر را تامین کند، من با او به بهشت وارد خواهم شد ، مثل این دو» (و او یکی از انگشتانش و انگشت نزدیک به آن را نشان داد.) این به معنای آن است که هر کس دو دختر را تربیت کند در بهشت ، در موقعیتی نزدیک پیامبر خواهد بود.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 