فایل ورد کامل مقاله شیطان و ابلیس در قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری جایگاه و نقش آنها در برابر خداوند
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله شیطان و ابلیس در قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری جایگاه و نقش آنها در برابر خداوند دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله شیطان و ابلیس در قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری جایگاه و نقش آنها در برابر خداوند کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله شیطان و ابلیس در قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری جایگاه و نقش آنها در برابر خداوند،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله شیطان و ابلیس در قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری جایگاه و نقش آنها در برابر خداوند :
شیطان و ابلیس در قرآن و جایگاه آنها در پیشگاه خدا
ممکن است که در قرآن مسائل مختلف، چندین بار و بصورت تکراری آمده اند و خواننده از این بی ترتیبی گیج می شود و مخصوصاً در مورد ابلیس و شیطان .ابلیس نه دفعه در نه سوره مختلف با این نام ذکر می شود. ولی در هفت سوره زیر که درباره زمان بعد از آفرینش آدم است، قضایا کم یا بیش مانند یکدیگر گزارش شده اند. این هفت سوره به این قرار هستند: ۲:۳۴ – ۷:۱۱ – ۱۵:۳۱ – ۱۷:۶۱ – ۱۸:۵۰ – ۲۰:۱۱۶ – و ۳۸:۷۴ سوره ۳۰-۳۴ :۲ (یعنی سوره البقره، آیه ۳۰ تا ۳۴) به این
قرار است: ۳۰) بیاد آر وقتی که پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمین خلیفه خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی خواهی گماشت که فساد کنند و خونها بریزند و ما خود تسبیح و تقدیس می کنیم. خداوند (یعنی الله) فرمود: من چیزی از اسرار خلقت بشر می دانم که شما نمی دانید. ۳۱) و یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود:
اسماء اینان را بیان کن اگر شما در دعوی خود صادقید. ۳۲) گفتند منزهی تو، ما نمی دانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، توئی دانا و حکیم. ۳۳) فرمود ای آدم آنها را آگاه ساز به حقایق این اسماء، چون آگاه ساخت، خدا فرمود: اکنون دانستید که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم. ۳۴) و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید همه
سجده کردند مگر شیطان (در متن اصلی عربی، ابلیس خوانده شده است و شیطان ترجمه غلط فارسی است!) که اِبا کرد و تکبر ورزید و از فرقه کافران گردید. متن عربی ۲:۳۴ “و اذقلنا للملآئکه اسجد و الادم فسجدوآ الآ ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین.” ((در ادامه همین سوره، یعنی ۲:۳۵، ۲:۳۶، ۲:۳۷ و ۲:۳۸ شخصیت اصلی شیطان که در متن فارسی با همان ترجمه درستِ واژه « شیطان» آمده است فاش می شود. ۳۵) و گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جای گزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید برخوردار شوید ولی نزدیک به این درخت نشوید (یعنی درخت
حیات و معرفت نیک و بد در وسط باغ بهشت) که از ستمگران خواهید بود. ۳۶) پس به لغزش افکند آنها را شیطان (“; فازلهما الشیطان;”)، از آن درخت خوردند و بیرون آورد عصیان آنان را از آن مقام و گفتیم: فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید و شما را در زمین قرارگاه است تا روز مرگ. ۳۷) پس آموخت آدم از خدای خود کلماتی که موجب پذیرفتن توبه او گردید، زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است. ۳۸) گفتیم همه از بهشت فرود آیید تا آنگاه که از جانب من راهنمائی برای شما آید
و هر کس پیروی او کند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهد گشت. پس در این سه-چهار سوره دیدیم که شیطان آن است که موجب لغزش آدم و حوا گردید.)) خوب، دیدیم که فرشتگان از این که خدا آدم را آفرید که از خون است و موجب به فساد می شود تعجب کردند ولی به هر حال، به جز ابلیس، به پیش حضرت آدم سجده کردند. ابلیس، فرمان خدا را اطاعت نمی کند و به عنوان »استکبر« و »الکافرین« (۲:۳۴ و ۳۸:۷۱) و به قول معروف »اِبا ورزید« یعنی نافرمانی کرد، در می آید (۲:۳۴، ۱۵:۳۱ و ۲۰:۱۱۶). بعد از این مباحث نام ابلیس حذف شده و بجای آن از واژه
»الشیطان« (۲۶:۹۵ و ۳۴:۲۰) استفاده می شود که در اینجا هم واژه »ابلیس« دوباره به غلط »شیطان« ترجمه شده است. و حتی »من الجن« () معرفی می گردد. معمولاً متخصصین و پژوهشگران علوم دینی اسلام به این سه سوره توجه خاصی دارند: ۷:۱۲، ۱۷:۶۱ و ۱۷:۶۱ در ۷:۱۲ آمده است: “خدا فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده ی آدم شد که چون امر کردم نافرمانی کردی؟ گفت: من از او بهترم، که مرا از آتش آفریدی و او را از خاک.” این، یکی از مهمترین قسمتها ایست که متخصصین درآن طبیعت ابلیس را مورد بحث قرار می دهند، و مسئله آن است که که ابلیس در اینجا نشان می دهد که خود، طبیعت خدا را بیشتر از او می داند، و این مسئله گناه
اصلی ابلیس بشمار می آید. طبیعتی را که در توضیحات سوره های ۷:۱۲ و ۱۷:۶۱ از ابلیس مشاهده می کنیم در سوره ۱۸:۵۰ به تکامل می رسد: ” ای رسول یاد آور وقتی را که به فرشتگان فرمان دادیم که بر آدم همه سجده کنید و آنها تمام سر به سجده فرود آوردند جز
شیطان (که در متن عربی باز هم ابلیس است) که از جنس جن بود (لا ابلیس کان من الجن) بدین جهت از طاعت خدای سر پیچید.” پس جمعاً در این مباحث اینجا خداوند بوده که تصمیم خود را از تعالی بودن عوض کرده و به آفرینش حضرت آدم (خلیفه ای جدید بر زمین) می پردازد. و این مسئله باعث تعجب فرشتگان می شود. اما رحمت به این خداوند، که زندگی آسمانی را مانند ابلیس به زندگی زمینی ترجیح نداد. – و گر نه انسان آفریده نمی شد. ابلیس با واژه یونانی diabolos (یعنی شکایت کننده) که گاهی با lucifer (یعنی نور آورنده) هم تشبیه می شود یکی است. بالاخه
مسئله این است که ادیان قبل از اسلام، از جمله دین مانوی، بودا و مسیحیت می خواستند خلقت فقط در آسمان و در برابر خداوند وجود داشته باشد و از گناه جسمی زمینی دور باشند و جهان را ترک کنند. اما با ادغام ادیان یونانی در مسیحیت و بعد ها اسلام خدایی که از بنده های خود خواسته بود که زندگی زمینی را ترک کنند حالا خواستار آفرینش خلیفه ی جدیدی در دنیا می شد. نخستین مسیحیان فکر می کردند رستاخیز و موعود نجات دهنده ی آنها تا چندی دیگر ظهور می
کند ولی وقتی ظهور نکرد مسیحیت با ادغام خود با ادیان یونانی به این تفکر رسید که مسیح هر سال هبوط می کند و خود را فدای گناه های انسان می کند می میرد و در بهار دوباره به دنیا می آید. و به همین دلیل رستاخیز مسئله ای شد که هر سال با چرخش فصلها تعیین شد. دین اسلام شیعه هم قبل از ملی شدنش در ایران چنین دیدی را در نظر داشت که بعد از چندین امام،
رستاخیز بوجود می آید. بخاطر همین موضوع است که ما از فرقه های چهار امامی داریم تا هفت-هشت امامی. ولی رستاخیز نشد (البته برای آنها شد) و مجبور شدیم این مسئله را با امام دوازدهم که غایب است ولی یک روزی می آید و ما را نجات می دهد حل کنیم. به صورت کلی دین اسلام و عبریان زندگی زمینی را قبول کردند و رستاخیز و عاقبت را پدیده ای دانستند که حالا حالا ها بوجود نمی آید.
از موضوعاتى که در قرآن به صورت گسترده مطرح شده است موضوع شیطان است و در این کتاب مقدس مطالب بىنهایت مهمى پیرامون «شیطان» آمده است که هر عاقلى را سخت تکان مىدهد و به تامل جدى وا مىدارد. شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس بود «و کان الشیطان لربه کفورا» (۱)
شیطان نسبت به پروردگارش نافرمان بود «ان الشیطان کان للرحمن عصیا» (۲) شیطان دشمن آشکار انسان است «ان الشیطان للانسان عدو مبین» (۳)
شیطان بسیار شکست دهنده و خوار کننده است «و کان الشیطان للانسان خذو لا» (۴)
«فاز لهما الشیطان فاخرجهما مما کان فیه» (۵)
شیطان تصمیم دارد بنى آدم را به سرنوشت پدر و مادرشان مبتلا کند پس باید شدیدا از فتنه او برحذر باشید «یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه» (۶)
آنچه ذکر شد نمونه بود از آنچه در قرآن مجید راجع به شیطان آمده است و همین مقدار هم به وضوح ضرورت تحقیق از موضوع شیطان نشان مىدهد زیرا طبق آیات قرآن شیطان دشمن آشکار انسان است و شناخت دشمن به حکم عقل و شرع از ضروریات است.
شیطان به حقیقت مانع و سد تکامل انسان، به سوى تقرب خدا است. شیطان از خداوند، مهلت خواسته که تا روز قیامت در انسانها القاى وسوسه کند. شیطان قسم یاد کرده که همه انسانها را به جز مخلصین به گمراهى بکشاند. همه انسانها حتى اولیا و متقیان از شر او، ایمن و مصون نیستند و در قرآن کریم شیطان به عنوان مظهر فساد و منشا بدىها معرفى شده که انسان را از روشنایى ایمان به تاریکى کفر و شرک دعوت مىکند و در احادیث، مبارزه با این دشمن درونى که همان نفس اماره مىباشد به عنوان جهاد اکبر، معرفى شده است. انسان داراى ابعاد وجودى
مختلفى است و یکى از ابعاد وجودى او، بعد منفى همان بعد شیطان صفتى او است و انسان اگر بخواهد، به هدف متعالى خویش که همان تقرب به خدا است واصل شود باید ابعاد وجودى مثبت و منفى خویش را بشناسد. پس مىتوان بیان کرد که در واقع شیطانشناسی، یکى از ابعاد وجودى انسان است و در اهمیت انسانشناسى همین بس که در احادیث، مقدمه و زمینه معرفى شده است. در مورد مسئله شیطان در قرآن در کتابهاى زیادى به صورت پراکنده از موضوعات مختلف در این زمینه بحث شده است از جمله کتب تفسیری، کتب روایی، صحیفه سجادیه، کتب اخلاقی، عرفانی، نهج البلاغه و در زمینه پرداختن به مبحث شیطان در قرآن توسط آقاى احمد زمردیان کتاب شیطان کیست و آیات شیطان چیست توسط آقاى کریم برزگر شیطانشناسى به نگارش در آمده است. براى نجات از شر این دشمن خطرناک باید «استعاذه» کرد.
خداوند متعال، به حبیبش مىفرماید که چون از شیطان رجیم به تو وسوسهاى رسید از خداوند متعال پناه بخواه زیرا او شنواى داناست «اما نیز عنک من الشیطان نزع فاستعذ بالله سمیع علیم» واژه شیطان در قرآن کریم به صورت مفرد هفتاد بار و به صورت جمله شیاطین هجده بار استعمال شده است و شیطان اسم عام است براى هر موجود متمرد شریر و احیانا در روایات بر موجودات موذى و مضر هم اطلاق مىشود و این کلمه در واقع وصف است نه اسم علم، اکثر لغت شناسان اصل کلمه شیطان را از «شطن یشطن» به معناى دور شده از خیر مىدانند و در مورد عربى بودن با غیر عربى بودن این کلمه میان لغتشناسان اختلاف وجود دارد ولى اکثریت لغت شناسان آن را
عربى و مشتق از ابلیس مىدانند که به معناى کسى است که از رحمت خدا مایوس شده است و کلمه ابلیس نیز یازده بار در قرآن کریم آمده است . (۷) بعضى این کلمه را عربى و مشتق از ابلیس» مىدانند و بعضى مىگویند عجمى و جامد است که از زبان دیگر وارد عربى شده است ولى راى اکثریت این است که مشتق از «ابلیس» و به معناى کسى است که از رحمت خدا مایوس شده است. قرآن کریم افعال و کارهایى را به شیطان نسبت داده است برخى از آنها عبارتند از: استکبار، کفر، حرص، حسد، تعصب، جهالت و شیطان در زمره عالمان نبوده و نیست بلکه اهل کشف و شهود محقق است که اهل سفسطه و غلطاندازى است و محور کارش مغالطه و
وهماندازى است، القاى وسوسه، امر به فحشا، ایجاد نسیان از ذکر خدا، ایجاد دشمنى وى به مردم، تعلیم سحر و در واقع مىتوان گفت که محور همه افعال زشت شیطان است که ایجاد وسوسه در دل انسانها مىکند و همچنین ابلیس داراى ذریه است و گروهى ابلیس را از جن و گروهى او را از ملائکه مىدانند ولى ابلیس از جن است چون ابلیس داراى اولاد و ذریه است کار شیطان وسوسه است و وسوسه شیطان به قدرى قوى است که ابوین ما آدم و حوا (ع) تحت تاثیر قرار گرفتند شیطان ما را به پیروى از امور غیر قرآنى و شرعى و پیروى از افکار بد و سوءظن به مردم و به پیروى از گذشتگان که خلاف احکام الهى عمل مىکرده و مىزیستهاند و به تعلیم دروغ و ترسهاى واهى و بیهوده شدن و به تسلیم شدن به وسوسههاى شیطان و پیروى از وحى باطل و به زیادهروى در کارها و زیادهروى در مال و سوء استفاده از صحت و سلامتى و شرابخوارى و
خوابیدن در اوقات اختصاصى نماز مخصوصا نماز صبح و دزدى و سرقت بویژه از نماز و خشمناک شدن و شوخى بىحد و حصر نمودن و درگوشى سخن گفتن در مجالس و غیبت و بدگویى دیگران در حضورشان و فراموشى یاد و ذکر خداوند متعال و ترسیدن از فقر و در نتیجه کارهاى خیر و خوب را انجام ندادن و جدال و کشمکش و حرام کردن حلالهاى الهى و کاشتن ناامیدىها و کوچک
شمردن مسلمانان و مردم و کوچک پنداشتن گناهان و مایوس و ناامید بودن از رحمتهاى الهى و اظهار نگرانى شدید درگرفتارىها و مصائب و جهل و غرور و کبر دعوت مىکند. شیطان در این برنامهها از ابزار و شیوههایى مانند خطوات و همزات که در واقع طرق و راههاى او به صورت تدریجى مىباشد استفاده مىکند. در این برنامهها او به تنهایى عمل نمىکند، بلکه داراى نیروهایى از قبیل ذریه، حزب، اولیاء و جنود مىباشد. راه مقابله با شیطان این است که به خداوند متعال پناه برد و استعاذه و توبه کرد و به او توکل نمود زیرا خداوند متعال شنوا و دانا است. پناه خواهى از
خداوند عالىترین مراحل پناهندگى و بزرگترین ضامن اجراى مقررات اخلاقى است. کسانى که به خدا ایمان دارند و از روى حقیقت او را یگانه معبود شایسته پرستش مىدانند بر هواپرستى و مال پرستى و شهوتپرستى و نظائر اینها نمىگرایند.
خداوند شیطان را به سجده کردن در مقابل آدم امر کرد ولى شیطان با عدم اطاعت از فرمان خدا در واقع اولین گناه در عالم را انجام داد و در مقابل خداوند ادعاى بزرگى و تکبر کرد و به دلیل استکبار و ادعاى استقلال ذاتى خویش از درگاه الهى رانده شد و مشمول لعنت الهى گردید و از زمره کافران محسوب شد. ابلیس بعد از آنکه بر اثر اباى استکبارى از سجده مورد رجم و لعن قرار
گرفت درخواست انظار کرد و از خداوند مهلت خواست تا روز قیامت، به منظور بقاء در دنیا و ایجاد انحراف و گمراهى در انسانها، خداوند تبارک و تعالى نیز با تقاضاى او موافقت کرد. برخى از مفسران معتقدند که شیطان ابتدا مومن بوده ولى قبل از اعلان به فرمان خدا به سجده در مقابل آدم کافر گشته ولى این صفت را کتمان کرد تا اینکه هنگام اعلان فرمان خدا این صفت درونى را آشکار
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 