فایل ورد کامل مقاله تفسیر آیات اخلاقی جزء هفدهم قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری سورههای انبیا و حج
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله تفسیر آیات اخلاقی جزء هفدهم قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری سورههای انبیا و حج دارای ۲۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله تفسیر آیات اخلاقی جزء هفدهم قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری سورههای انبیا و حج کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله تفسیر آیات اخلاقی جزء هفدهم قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری سورههای انبیا و حج،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله تفسیر آیات اخلاقی جزء هفدهم قرآن؛ تحلیل دینی و تفسیری سورههای انبیا و حج :
منابع و مأخذ:
۱- خلاصه تفاسیر قرآن مجید، المیزان و نمونه، نوشته عباس پورسیف.
۲- ترجمه خلاصه تفسیرالمیزان (علامه طباطبایی) نوشته کمال مصطفی شاکر.
مقدمه:
براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیله مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پرونده اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء۱۷ شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همه اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد.
این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همه سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همه کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد تا او هم هماهنگ با تمام موجودات، روبهسوی بندگی خدا آورد و خالصانه و مشتاقانه بدون هیچ احساس خستگی و سستی به عبادتش مشغول شود؟
الله یا ربهای دیگر
نزاع موحدان و بتپرستان برسر تعداد «الله» نبود چون هر دو گروه او را یکی میدانستند، دعوا سر این بود که موحدان میگفتند الله، هم خالق است وهم ادارهکننده جهان در حالی که مشرکان اعتقاد داشتند که الله، فقط خالق است و جهان را ربها و خدایان دیگر اداره میکند به همین دلیل این خدایان را میپرستیدند تا نزد الله شفیعشان باشند. آیه ۲۲ وجود خدایان را رد میکند و ثابت میکند الله، هم خالق و هم مدبر عالم است. اگر فرض شود در آسمانها و مزنی غیر از الله، ربهای دیگری هستند حتماً باید بین آنها تفاوت و اختلافاتی وجود داشتهباشد و الا چند خدا نمیشوند.
این تفاوتهای سبب میشد تا در اداره عالم اختلاف کنند و تدبیر هریک تدبیر دیگری را فاسد نماید و در نهایت آسمانها و زمین رو به تباهی گذارند اما چون میبینیم در عالم تنها یک نظام حاکم است و هماهنگی شگفتآوری بین اجزاء آن وجوددارد پس میفهمیم که فقط یک خدا عالم را اداره میکند. منزه است الله از آنچه مشرکین توصیفش میکنند، همه مه صاحب عرش است و به تنهایی برتخت اداره عالم هستی تکیه زدهاست. مشرکانی که جز الله، برای خود خدایانی انتخاب کردند آیا دلیلی برای مدعای خود داشتند چون عقل اجازه نمی دهد انسان ادعای بدون دلیل را بپذیرد؟ و میگوید: اما اینکه من از شما دلیل مطالبه میکنیم به خاطر کتب آسمانی است که از نزد خدا بر شما نازل شده و هیچکدام ادعای شما را تأیید نمیکند بلکه برعکس، مخالف سرسخت شرک و بتپرستی هستند و پرستش را منحصر در خدا کردهاند. متأسفانه اکثر مردم اهل تشخیص و دلیل نیستند و نمیتوانند بین حق و باطل را تمیز دهند در نتیجه بدون دلیل از حق و پیروی آن گریزانند. مجدداً تأکید میکند که ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وی کردیم که معبودی نیز جز من نیست پس تنها مرا پرستش کنید. مشرکان میگفتند چون ملائکه فرزندان خدایند پس آنها را پرستش میکنیم اما قرآن صریحاً میفرماید: آنها گفتند خدای رحمان فرزندی برای خود برگزیده! خدا منزه از داشتن فرزند است زیرا نه جسم دارد و نه نیازمند است و نه احساس تنهای میکند.
ملائک و آثار عبودیت
ملائک نیز بندگان شایسته او هستند به این دلیل که آثار عبودیت کامل از آنها مشاهده میشود و آن اینست که هرگز در قول و فعل از خدا سبقت نمیگیرند یعنی همیشه چیزی را میخواهد که خدا خواسته است و این کمال بندگی است که یک بنده، اراده و عمل خود را تابع اراده و فرمان مولی کند. آیا اینها صفات فرزندان است یا بندگان؟ اگر ملائک در قول و فعل از خدا سبقت نمیگیرند به دلیل اینست که خدا هم اعمال و گفتار آنها را در گذشته میداند و هم در آینده لذا آنها همواره مراقب احوال خود هستند. آیه ۲۹ سپس این اعتقاد مشرکین را ملائک، شفیع آنها هستند باطل میکند و میفرماید آنها هرکسی را شفاعت نمیکنند بلکه تنها کسانی را شفاعت میکنند که مورد رضای خدا باشند و قطعاً شما مشرکین مورد رضای او نیستند. آنها به قدری مطیع و مخلص هستند که فقط خدا را در دل دارند، ترسی توأم با احترام و تعظیم و نگرانی به خاطر کوتاهی در عبادت. روشناست فرشتگان با چنین صفات برجستهای هرگز دعوی خدایی و الوهیت نمیکنند اما اگر به فرض هرکس از آنها بگوید من معبودی به جز خدا هستم، ما کیفر او را جهنم قرار میدهیم، آری این چنین ظالمان را کیفر خواهیم داد.
حیات دادن و میراندن انسان:
در آیه ۳۵ این سوره داریم که: مشرکین به خود دلخوشی میدادند که محمد به زودی میمیرد و از طعنههای حضرتش خلاص خواهند شد اما آیه پاسخ میدهد که ای پیامبر، ما برای هیچ انسانی قبل از تو زندگی جاوید قرار نداریم و تو نیز خواهی مرد لذا لازم نیست آنها انتظار مرگ تو را بکشند اما اگر تو بمیری آیا آنها زندگی جاوید خواهند داشت و نخواهند مرد؟ خیز. هر انسانی طعم مرگ را خواهد چشید اما فکر نکنید حیات دادن و میراندن شما بیحکمن و دلیل است، این طور نیست بلکه زندگی شما بر فتنه و امتحان استوار است و شما را با بدیها و نیکیها مانند مرض و فقر و ثروت و سلامتی میآزماییم تا معلوم شود کدام نیکوکار و کدام بدکار هستید برای همین شما را میمیرانیم تا به سوی ما بازگردید و به جزای کردههایتان برسید. مشرکین هر وقت حضرت را میدیدند ایشان را مسخره میکردند و با سخنان جدی حضرت به شوخی برخورد میکردند اما خدا کار شوخی آنها را جدی گرفته و به آنها وعده عذاب میدهد.
مشرکین و سؤال در مورد وعده عذاب
مشرکین لجوج با شتابزدگی میگفتند پس چه شد این عذابی که ما را از میترسانی؟ و آیه ۳۷ با اظهار تعجب پاسخ میدهد که شما بسیار عجول هستید و غیر از عجله چیزی نمیشناسید، اما شما اگر عجله دارید ما عجلهای نداریم چون نمیتوانید از چنگال ما فرار کنید و به این ترتیب به مشرکین بیاعتنایی مینماید. مشرکان لجوج میگفتند: اگر راست میگویید پس کی وعده عذاب ما محقق میشود؟ یعنی چون عذاب نمیآید دلیل بر آن است که شما دروغگویید. خدا پاسخ میدهد ای کاش افرادی که کافر شدند میدانستند چه روزی در پیش دارند! روزی که نمیتوانند آتش را وقتی به آنها احاطه یافته، از صورت و از پشتهای خود دور کنند، چه به تنهایی و چه با یاری دیگران مانند خدایانی که میپرستیدند. اگر این را میدانستند آن وقت این قدر درباره قیامت شتاب نمیکردند. آنقدر آتش الهی سریع به سراغشان میآید که مبهوت میمانند لذا نمیتوانند آن را دفع کنند و یا از آمدنش مهلت بگیرند. البته آتش آخرت مانند آتش دنیا نیست که فقط ظاهر را بسوازند بلکه باطن انسان را نیز در بر میگیرد و از درون او شعله میکشد به عبارت دیگر آتش آخرت همان نسبتی را با انسان دارد که چنان انسان با انسان دارد به همین دلیل از انسان دورشدنی نیست. ما به مشرکین و پدرانشان را نعمتها بخشدیم و عمر طولانی دادیم و این تمتع همچنان ادامه داشت اما به جای آن که حس شکرگزاری آنها تحریک شود دچار غرور گشته و خدا را فراموش کردند و از عبادتش اعراض نمودند.
آیا آنها نمیبینند که دنیا و نعمتهایش پایدار نیست و ما به طور مرتب از زمین و مردم آن میکاهیم؟ آیا این نشانه آن نیست که کسی نمیتواند جلوی عذابی را که خدا خواسته، بگیرد و در هر حال خدا بر آنها غلبه دارد،
ترازوهای عدل در قیامت
در آیه ۴۷ به حسابرسی دقیق و عادلانه قیامت اشاره میکند تا ظالمین بدانند که تمام اعمالشان حتی به کوچکی یک خردل رسیدگی میشود ما ترازوهای قسط را در روز قیامت نصب میکنیم لذا به هیچکس کمترین ستمی نمیشود و اگر به مقدار سنگینی یک دانه خردل، کار نیک و بد باشدما آن را حاضر میکنیم و کافی است که ما حسابکننده باشیم. اگر از قسط به عنوان صفت ترازوها استفاده شد برای این بود که بفهماند تزاروها عین عدالت است پس نه از پاداش نیکوکاران کم میکند و نه بر مجازات بدکاران میافزاید. ترس توام با تکریم و احترام است و وقتی به وجود میآید که انسان از ناراحتکرد مقام با عظمتی به خاطر کوتاهی درانجان وظایفش بترسد.
رد بتها و عبادت خدا
روش مردم مقلد و بیبصریت اینست که وقتی میبینند شخصی منکر آداب ایشان است به هیچ وجه احتمال نمیدهند که آن شخص درست بگوید لذا از او میپرسند که در انکار بتها جدی هستی یا شوخی میکنی؟ ابراهیم پاسخ میدهد که من کاملاً جدی میگویم و حرف حقی را آوردهام: خدایان و بتهایی را که عبادت میکنید، پروردگار و ادارهکننده امور شما نیستند بلکه پروردگار و مدبر شما، همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را خلق کرد و من هم قولاً و هم عملاً بر این مطلب شهادت میدهم. به این ترتیب حضرت به ایشان فهماند که معبود واقعی کسی است که هم خلق کرده و هم تدبیر امرو را به عهده دارد و او «الله» است و خدایان و بتها هیچکاره هستند. در آیه ۶۷ این سوره داستان حضرت ابراهیم در رابطه با بتهای مشرکین است. پس از آنکه ابراهیم این اعتراف را از مشرکین گرتف که بتها حرف نمیزنند، به دفاع از خود پرداخت. البته حضرت از اول هم قصد نداشت که از خود دفاع کند بلکه میخواست از کلام آنها به نفع دعوت خود استفاده و حجت را برای آنها تمام نماید لذا بلافاصله گفت: آیا پس جز خدا چیزهایی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد و نه زیانی به شما میرساند؟ یعنی خدایی که نتواند حرف بزند حتماً علم و قدرت هم ندارد پس نمیتواند نفع و ضرری داشته باشد تا شما به خاطر انید به نفعش و ترس از ضررش او را عبادت کنید. وقتی حضرت الوهیت بتها را باطل ساخت اظهار انزجار و بیزاری کرد و فرمود: اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا میپرستید و در آخر با جمله آیا پس تعقل نمیکنید؟ آنها را توبیخ میکند.
نماز و زکات
در آیه ۷۳ این سوره مسأله نماز و زکات که از مهمترین مسائل در اخلاق هستند ذکر شدهاست. ما به مردان صالح انجام کارهای خیر را وحی کردیم و نیز برپا داشتن نماز و ادای زکات را. ذکر جداگانه نماز و زکات با اینکه هر دو کار خیر هستند، اهمیت آنها را میرساند. آنها مردانی موحد و صالح بودن دو فقط مرا عبادت میکردند. مجازاتهای الهی جنبه انتقامی ندارد بلکه شامل گروههایی میشود که در خط کمال و سیر الی الله قرار ندارند به علاوه مانع رشد سایرین میشوند. نکته دیگر آنکه، ذکر استان انبیا و بیان حمایت خدا برای دلداریدادن به پیامبر و امیدوار کردن مومنین است. در سوره انبیا مثالهایی است از پیامبرانی مانند: حضرت داوود، حضرت سلیمان، حضرت ایوب که صبرش در مقابل حوادث ناگوار خیلی عجیب بود، حضرت اسماعیل و ادریس و ذالکفل که همه از صابران بودند، حضرت یونس، حضرت زکریا، حضرت مریم.
پرستش غیر خدا:
در روز قیامت حکم میشود که کافران و خدایانی که غیر از خدا میپرستیدند، هیزم جهنم خواهید بود و همگی در آن وارد میشوید منتها اول بتها و طاغوتها و تماثیل یکی پس از دیگری به جهنم پرتاب میشوند تا با آتشی که از وجودشان برمیخیزد از کافران پذیرایی شود. اگر اینها خدا بودند هرگز وارد آتش جهنم نمیشدند،
نه تنها نمیتواند به شما کمکی کنند یا شفیعتان باشند بلکه خود آنها جاودانه در آتش خواهند بود و شما را نیز برای همیشه گرفتار آتش خود میسازند ای پیامبر، مشرکین و معبودان بی ارزششان در دوزخ فریاد و نالههای دردناک دارند، نالههایی که از غم و اندود بر میخیزد، در عین حال هیچ چیزی را که مایه تسلی آنها بشود نمیشنوند همان طور که در دنیا صدای حق را نمیشنیدند. چهار نعمت بزرگ الهی شامل مومنین میشود. اولاً چون آنها از دوزخ دورند لذا صدای وحشتناک آتش را که از سوزاندن و پیشروی بر میخیزد نمیشنوند ثانیاً هر نعمت مادی و معنوی که بخواهند در دسترس آنها قرار میگیرد و به طور جاودانه از آنها متنعم میشوند ثالثاً ترس و وحشت بزرگ روز قیامت که از هر وحشتی بزرگتر است آنها را غمگین و آزرده نمیکند رابعاً فرشتگان با بشارت به استقبال ایشان میروند و میگویند این بود که روزی که وعده داده می شدید. آنچه در این سوره بیان کردیم که رب عالم، واحد است و جزای مومنین چنین است و مجازات کنار چنان است و سرانجام زمین از آن «عبادی الصالحون» است. بیان روشن و کافی برای مردن خداپرست است تا با عنایت به آنها به سعادت واقعی برسند.
اینک به تفسیر آیات اخلاقی سوره حج میپردازیم. غرض این سوره صحبت با مشرکان در مورد اصول دین و بیم دادن و ترساندن آنها به وسیله عذاب است. در عین حال مومنان را در مورد مسائل عبادی مانند نماز و حج و اعمال خیر و اذن در قتال و جهاد مخاطب قرار دادهاست.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 