فایل ورد کامل مقاله موقعیت جغرافیایی و فرهنگی شهرستان کاشان؛ تحلیل تاریخی و اجتماعی جایگاه این شهر در ایران
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله موقعیت جغرافیایی و فرهنگی شهرستان کاشان؛ تحلیل تاریخی و اجتماعی جایگاه این شهر در ایران دارای ۱۱۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله موقعیت جغرافیایی و فرهنگی شهرستان کاشان؛ تحلیل تاریخی و اجتماعی جایگاه این شهر در ایران کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله موقعیت جغرافیایی و فرهنگی شهرستان کاشان؛ تحلیل تاریخی و اجتماعی جایگاه این شهر در ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله موقعیت جغرافیایی و فرهنگی شهرستان کاشان؛ تحلیل تاریخی و اجتماعی جایگاه این شهر در ایران :
موقعیت شهرستان کاشان
شهرستان کاشان از لحاظ آب و هوایی متنوع، ۲۱۰۰ هکتار وسعت و از شهرهایی استان اصفهان در شمال استان اصفهان است که دارای ۳بخش روستا میباشد و فاصله این شهر تا تهران ۲۳۰ تا قم ۹۵ و تا اصفهان ۲۰۲کیلومتر میباشد و در اکثر فصول مناسب است در شمال و شرق آن کویر است ولی روستاهای خوش آب و هوایی در ارتفاعات کرکس قرار دارد مثل قمصر
.
کاشان هزاران سال است که محل زندگی اقوام گوناگون بوده مانند تپه سلیک و ..
کاشان از دیرباز از نظر صنایع دستی زبانزد خاص و عام بوده ولی با رشد صنایع ماشینی صنایع دستی آن رو به افول نهاد مثل زیلوبافی و قالی بافی کاشان نخستین زادگاه شهرنشینی و مدرنیت دنیاست نخستین مکانی است که چرخ ریسندگی در آن پیدا شده و نخستین مکانی است که صنعت ریختهگری در آن یافت شد.
قدیمیترین زیگورات دنیا در این شهر پیدا شده و نخستین مبدا صنعت سرامیک منصوب به کاشان است نخستین معبد زرتشتی و معبد دنیا در کاشان است ، مراسم مذهبی در ایران به تاریخ شمعی است مراسم قالی مشهد اردهال کاشان است.
عمارت بیرونی همین ساختمانی است که مورد بازدید قرار میگیرد و مشتمل است به: سردر، هشتی ، راهرو ورودی، سرپوشیده یا تلار پذیرایی، اتاقهای مختلف، زیرزمینیها، حیاط و آب نما، بخش اندرونی شامل دو باب خانه مجزا از هم است که در سنوات قبل از کل مجموعه تفکیک و به
صورت دو خانه مسکونی جدا از هم در آمده است. اخیرا یکی از این خانهها که در قسمت شرق خانه بروجردی قرار دارد به وسیله ساختمان میراث فرهنگی کشور خریداری و در نظر است پس از انجام تعمیرات لازم ارتباطی اصلی و قدیمی آن با خانه بروجردی برقرار و برای بازدید عمومی آماده میشود . قسمت دیگر خانهای است در شمال شرقی خانه بروجردی که در حال حاضر در تملک و اختیار نوادگان مرحوم حاج سید حسین بروجردی بانی و مالک اولیه خانه است خانه بروجردی از مصالح سنتی و به گونهای ساخته شده است که دقیقا با شرایط و خصوصیات اقلیمی کاشان
سازگاری کامل دارد و از نظر طرح و نقشه و معماری بسیار قابل توجه و اهمیت است. جریان هوا و عمل تهویه در زیرزمینیها به وسیله بادگیرهای ساخته شده در روی بام و به صورت طبیعی و دائمی و بدون احتیاج به هیچ وسیله مصنوعی انجام میشود.
کلیه مواد و مصالح مورد نیاز برای ساخت این خانه در محل تهیه شده است معمار سازنده این بنا یکی از هنرمندان نامدار معماری سنتی کاشان در قرن سیزدهم هجری قمری به نام مرحوم استاد علی مریم است که تیمچه امین الدوله در بازار میانچال کاشان هم از ساختههای وی میباشد
. نقاشیهای ارزنده و بینظیر این خانه به ویژه صنیع الملک غفاری کاشانی (عموم هنرمند بزرگ نقاشی ایران مرحوم کمال الملک غفاری کاشانی) انجام شده است گفتنی است که صنیع الملک بنیانگذار اولین مدرسه نقاشی در ایران است. خانه بروجردی کاشان از نظر گچبری و ظرایف این هنر ملی نیز در میان خانههای ایرانی منحصر به فرد میباشد.
معماری مسکونی ایران و سبک خانهسازی در شهرهای مختلف
– گوناگونی معماری مسکن در ایران
سرزمین بزرگ ایران، از معدود کشورهای جهان است که در طول تاریخ حیات خود ارائه دهنده یک نوع فرهنگ معماری خاص به جهان معماری بوده است. ویژگیهای مهم فرهنگی و جغرافیایی ایران باعث شده است تا تنوع بسیار زیادی در معماری آن وجود داشته باشد. اگر بخواهیم به تبعیت از تقسیمبندیهای جغرافیایی موجود به بررسی اجمالی معماری مناطق مختلف بپردازیم خواهیم دید
که حتی یک منطقه جغرافیایی محدود، عرضه کننده گوناگونیهایی در معماری مناطق مختلف آن است. برای نمونه در استان گیلان که بخشی از سرزمین سرسبز شمال ایران است، به انواع مختلف معماری مسکن در منطقه لاهیجان و لنگرود و اطراف رشت، ناحیه آستارا و بخش شمالی طالش، منطقه فومنات، ارتفاعات دیلمان و ارتفاعات سوله رودخان برمیخوریم. با مقایسه دو ناحیه کوهستانی ماسوله و زیارت گرگان و معماری در بر روی سطح شیبدار این دو مکان تفاوتی آشکار در ساخت معماری مسکن در گیلان و مازندران که دو منطقه همجوار با ویژگیهای جغرافیایی تقریبا شبیه به هم هستند، دیده میشود.
مناطق دیگری نیز هستند که با وجود قرار داشتن در یک محدوده جغرافیایی، معماری مسکونی آنها یا از جهاتی و یا کاملا با هم متفاوت هستند.
معماری بوشهر و دیگر شهرهای ساحلی خلیج فارس همچنین معماری شهرهای یزد، میبد و اردکان از این گونهگونیها میباشد. در مناطق مذکور اگر بخواهیم بر مبنای عنصری به نام حیاط دستهبندی از خانهها داشته باشیم میتوانیم متمامی گونههای موجود در بوشهر و ساحل خلیج فارس، یزد و میبد و اردکان را در یک گروه قرار دهیم.اما با ورود به جزئیات خواهیم دید که حتی در یک محدوده معین از بوشهر تا بندرعباس معماری مسکن به یک شکل نیست و تفاوتهایی را در معماری هر کدام از آبادیهای این خطه ساحلی مشاهده مینماییم.
مکانهایی هم هستند که با وجود نزدیکی به هم، دو نوع معماری کاملا متفاوت مسکن را ارائه میدهند. شاید روشنترین مثال، معماری مسکن در ابیانه، نطنز و کارشان باشد که در فاصله ۵۰-۶۰ کیلومتر از هم قرار گرفتهاند. در اینجا هر چند که خانههای نطنز و کاشان دارای حیاط هستند ولی ترکیب کلی فضاهای آنها با هم متفاوت است. و روستاهای اطراف آن بر روی دامنه شیبدار و بدون حیاط ساخته شدهاند.
– درونگرای معماری مسکونی
هر محقق برای آشنایی با معماری ایران و عناصر مختلف مانند: مسکن، مسجد، کاروانسرا، حمام و غیره نیاز به تقسیمبندیهای برای کار خود دارد. هر چند که دو عامل زمان و مکان نیروی محرک این محقق میباشند، اما همانگونه که دیدیم در ایران بزرگ در یک زمان خاص و در منطقهای کوچک میتوان ویژگیهای مشترک و متفاوت را، با هم مشاهده نمود. پس ناگزیر به انتخاب عوامل دیگری نیز میباشیم که افزون بر بعد زمان و مکان، بتواند در پیشرفت، تنظیم و گردآوری کار کمک بیشتری به ما بکند. انتخاب عناوین گونهشناسی برونگرا و درونگرا، با عنایت به این موضوع صورت گرفته است.
به گونهای از معماری مسکن با ویژگیهایی از قبیل داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط، گسترش در ارتفاع و ساماندهی فضایی نسبت به یک فضای دیگر مثلا دالان آشنا هستید.
نمونههایی از این نوع معماری در دشت گیلان، ماسوله مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. تنوع این گونه معماری مسکن مختص این مکانها نیست و در آبادیهای دیگر مثل زیارت گرگان، مجن و کمجان گونههای جالب و خاص یافت میشود. بررسی معماری کندهایی چون کندوان و میمند نیز در این روند کمک قابل توجهی به ما خواهد کرد
.
برای شروع یک بحث درونگرایی در معماری مسکونی نیاز است که نخست اشارهای به معماری مسکونی دشت گیلان، ماسوله و ابیانه به عنوان گونههای برونگرا، داشته باشیم. گیلان را میتوان به مناطق دشتی و کوهستانی تقسیم نمود که در هر کدام از این مناطق معماری مسکونی شهری و روستایی دارای وجوه مشترک و همچنین تفاوتهایی با هم هستند.
هر چند که بافتهای متراکم شهرهای چون لاهیجان، رشت و فومن خانههای محصور در حیاط هستند ولی این حیاطها، نمونههای کاملتر پرچینها و یا (پرسین) خانههای گالی پوش هستند و محوطه اصلی تعداد زیادی از خانهها، ارتباط بصری مستقیم با مسیرهای بیرون خود دارند. حیاط در اینجا وحدت دهنده عناصر مختلف داخلی آن مثل چاه آب، طویله، آشیانه طیور و انبار است.
فضاهای مختلف مسکن نیز شامل اتاق، ایوان و تلار میشود. تنوع معماری مسکونی گیلان را میتوان در ساختمانهای روستایی مشاهده کرد. در مناطق دشتی گیلان، خانه در یک پرچین محصور میشود که نشانگر حدود چاه آب، باغچه و محوطه خانه میشود. مسکن به عنوان اصلیترین عنصر خانه دارای محوطه زمستان نشین و تابستان نشین است. در خانههای یک طبقه،
فضاهایی چون ایوان و انواع تاقها ساخته شده است که و برای فصل تابستان با کوچه به قسمتی از محوطه خانه یا در زیر کندوجها و یا در بالای فضایی به نام کوتام استقرار مییابند. تلار فضای تابستان نشین طبقه اول در بیشتر خانهها چه در نواحی دشتی و چه کوهستانی است. در منطقه فومنات خانهها یک طبقه و نیمه، ساخته شدهاند. نیم طبقه بالا معمولا بر روی فضاهایی چون انبار وطویله بوده و به نام بالاخانه و تلار خوانده میشود. تمامی این خانهها، با فضای سرسبز و احتمالا باغها و شالیزارهای خود ارتباط بصری مستقیم دارند. برای ورود به مسکن نیز با محوطهای کوهستانی و کوهستانی نیمه کوهستانی در دو طبقه ساخته شده، طبقه همکف کاملا بسته و طبقه اول همراه با تالار فضاهای تابستان نشین است
.
ماسوله یکی از شهرکهای استان گیلان است بر روی دامنههای شیبدار ساخته شده است. از ویژگیهای مسکن در این آبادی، ارتباط بصری فضاهای تابستان نشین یا فضای سرسبز روبهروی آن است. خانه ها در ماسوله در ارتفاع گسترش یافتهاند و طبقه اول آن اختصاص به فضاهای تابستانی و زمستانی دارد. سومه فضای کوچک و بسته زمستانی است که در پشت اتاقهای تابستانی قرار گرفته است. بریه کهها (اتاقهای پنجرهدار) و تلار کهها (اتاقهایی با یک پیشگاه در جلو) در شکلهای مختلف و ارتباط با فضایی به نام چغم (هال) در حاشیه معابر و رو به منظر زیبا قرار گرفتهاند.
خانههای بخش عمدهای از آبادی زیبای ابیانه نیز بر روی دامنه شیبدار ساخته شده است. فضای تابستاننشین خانهها در طبقه اول و قسمت زمستان نشین در اتاق کاملا بسته در طبقه همکف است و گاهی نیز در طبقه اول میباشد. بازشوهای یورت و هاریها (اتاقهای تابستانی) در فصل تابستان منظره زیبای دره پر از درختان صنوبر و میوه را مانند تابلویی در جلوی اتاقها قرار میدهد.
ساکنان ماسوله و ابیانه، پس از باز شدن درب خانه مستقیما به فضایی چون دالان میرسند و این فضا رابطه چند فضای دیگری و احتمالا محل قرارگیری پلکان برای رسیدن به طبقه اول میباشد.
معماری مسکن برونگرا در چند مکان خاص مورد بررسی قرار گرفت. حال به بحث درباره درونگرایی در معماری مسکونی میپردازیم. از واژه درونگرایی میتوان معنای مختلفی را استنباط کرد. این واژه قبل از اینکه رنگ معماری به خود بگیرد از دیدگاه اخلاقی و عرفانی نیز در برگیرنده معانی و
مفاهیمی میباشد. تودار بودن، گرایش به حالات درونی و پرهیز از نشان دادن آن حالات به صورت تظاهر، بعضی از معانی میباشد. بحث نپرداختن به ظاهر و در عوض کار بر روی درون و حالات درونی، از طرف بعضی از کار آشنایان به مباحث معماری، به داخل این عرصه نیز کشیده شده است تا جایی که معماری ایران را از این نظر که در نمای بیرون آن در گذرهای پرپیچ و خم چیزی جز خشت و گل دیده نمیشود ولی در داخل دنیایی از پرکاری و زیبایی دارد، درونگرا نامیدهاند.
قبل از هر چیز میبایست ویژگیهای خانه درونگرا را معرفی کرد. این ویژگیها به اختصار عبارتند از:
۱- نداشتن ارتباط بصری مستقیم فضاهای داخل با فضاهای شهری بیرون خود.
۲- فضاهای مختلف آن را عنصری مانند حیاط و یا صفههای سرپوشیده سازماندهی کرده است به نحوی که روزنها و بازشوها به طرف این عناصر باز شوند.
بحث نداشتن ارتباط بصری با فضاهای شهری را میتوان از دو زاویه دید اقلیمی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد. در ابتدای نوشته یادآور شدیم که بخش بزرگی از سرزمین ایران دارای آب و هوایی گرم و خشک با بارندگی کم، همراه با طوفانهای شن و آفتابی سوزان است. سازندگان بناهای این مناطق با شناخت این ویژگیهای محلی جغرافیایی، خانه با طوری طراحی کردهاند که هر نوع ارتباط مستقیم با عوامل جغرافیایی یاد شده، قطع و محیطی امن برای اهل خانه فراهم گردد. آنهایی که در شهری مثل یزد زیستهاند. به خوبی آگاهند که چگونه طوفانشن از پس چندین در
و پنجره بسته رو به کوچه، گذر میکنند و خود را به اعماق اتاقها میرساند. یکی از موارد سد راه این نوع پدیدهها، بسته نگه داشتن محیط بیرونی خانه و ساخت دیوارهای بلند بدون منفذ است.
همچنین با توجه به محیط گرم و خشک اطراف و بافت متراکم فاقد فضای سبز عمومی، حیاط داخل خانه محیطی مناسب برای ایجاد یک نوع باغ کوچک و حوض آب است شاید بتوان به این مطالب، موضوع امنیت جانی و حفظ خانواده در برابر حملات بعضی غارتگران که با ایجاد یک محیط بسته و دیوارهای بلند عملی میشده است را، اضافه نمود.
این موضوعات هر چند در شکل گیری اولیه خانههای درونگرا نقش داشته ولی در گذر زمان عوامل دیگری نیز در تشدید این درونگرایی موثر بوده است.
بحث دور نگاه داشتن حریم مقدس خانواده از دید غیر، بحثی است که حداقل، تاریخ خانههای درونگرای ایران را پس از ظهور دین مبین اسلام دگرگون کرده است. هر چند که تاریخ پیدایش خانههای درونگرا به پیش از اسلام میباشد. ولی دین اسلام با جنبه تقدس بخشیدن به حریم خانواده و الهی کردن آن، آن را تا اعماق تفکرات سازندگان ایرانی رسوخ داد.
از این رو سازنده خانه با رعایت مسائل جغرافیایی، حریمی امن برای خانواده به وجود آورده است. طراحی این حریم به اشکال مختلف در یک یا چند حیاط صورت گرفته است در این روند خانههای شاخص چند حیاطه با حیاطهای اندرونی و بیرونی ساخته شدهاند.
در شکل دهی خانههای درونگرا نقش مهمی داشته است از این رو لازم است که اشارهای به این عنصر مهم در طول تاریخ معماری داشته باشیم. که در جای خود به آن اشاره خواهد شد.
حال که با نحوه معماری و سبک و شیوه کلی آن در ایران آشنا شدید درباره خود خانه و عناصر آن بحث میکنیم.
واژه خانه که امروز مصطلح است در گذشته به اتاق اطلاق میشده است، اتاق خصوصی را (وستاخ) یا گستاخ یا وثاق مینامیدهاند، از واژه سرا به جای کلمه خانه در اصطلاح امروز آن، استفاده میشده است. در جنوب ایران اصطلاح خانه سرا (به معنای سرایی با اتاق است) مرسوم بوده است.
انسان وقتی از غار بیرون آمد نیاز به سرپناهی داشت و بر این اساس طبیعی است که قدیمی ترین مورد معماری ساختمان خانه باشد. این امر از عصر حجر شروع شده و عناصر دیگر معماری از بعد زمانی فرع برآن است.
او وقتی به دست میآید که
چیزی شبیه به غاز میسازد. در کاوشهایی که توسط دکتر نگهبان و دکتر ملکزاده از ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد در اطراف بویین زهرا انجام شده شهرکی را از زیر خاک بیرون آوردهاند. این خانهها احتاجاتشان بهترین طرح برای آن زمان بوده است. خشت را آن زمان نمیزدهاند و گل را در آفتاب خشک میکردهاند. پوشش در آن منطقه چوب بوده است و دهانههای کوچک آن حدود ۵/۲،۳ و ۴
متر بوده است. انواع کارگاهها هم در خود خانه بوده، مثل کارگاه سفالپزی، شیرهپزی و غیره.
کوچهبندیهای آن نیز خیلی منطقی بوده است. در اینجا موضوع مهم قابل طرح درونگرای خانهها است، زیرا در بیرون خانه نه باغی و نه سبزهای وجود دارد. ساختمانهای کوشکی که بعدها در باغها ساخته شدهاند به بیرون دید دارند ولی دور باغ را نیز دیوار میزنند چون بیرون آن خشک بوده است.
در خانههای که بعدها نیز ساخته شدهاند، ساکنین آن احساس ناراحتی نمیکردند اندرون خانه یا جایی که زن یا بچه زندگی میکردند میبایست تنوع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود. حتی در زمان قاجاریه که دوره انحطاط معماری ایران است خانههای خیلی خوبی ساخته شدهاند . البته در حال حاضر عیبهایی را بر آنها وارد میآورند به طور مثال مطرح میکنند که محل مستراح دور بوده و یا آشپزخانه در زمستان مسئله ایجاد میکرده است. این سنتی بوده که مستراح بیرون از نشیمن میساختند و یا آشپزخانه در جایی بوده که زن خانه بتواند به راحتی در آن کار کند و کسی او را نبیند.
اما در خانههایی که امروزه ساخته میشوند در اغلب آپارتمانها مهمان ازوسط اطاق میگذرد. خانم خانه برای رفتن به آشپزخانه باید از وسط مهمانها گذر کند، مستراح جایی است که بسیاری از مسائل را ایجاد میکنند و خیلی از مسائل دیگر. در طراحیهایی که در حال حاضر انجام میدهیم باید اصول گذشته را در نظر بگیریم، مثل اقتصادی بودن، پنام، تعداد نفرات؛ و با مصالح دم دست چیزی را ساخت که زیاد فانتزی نباشد.
قبل از ورود به شناخت انواع خانهها و عناصر آن به مسائلی که در رابطه به خانه بودهاند میپردازیم.
یکی از مسائل مهم مربوط به شهرسازی بوده و آن جهت قرار گیری خانه یا رون است. این مربوط به آب و هوا، طرز تابش جهت وزش باد (باد مطبوع، گرد و غبار و غیره و …) و مکان قرارگیری و جنس زمین میشده است.
معماران ایرانی برای این کار از شکل شش ضلعی استفاده میکردهاند.
همانطوری که میدانیم شش ضلعی شکلی است که نمیتوان آن را غلط کشید زیرا در ساخت آن از مثلث متساوی الساقین استفاده شده و این شکل را نیز نمیتوان اشتباه کشید اگر شش عدد از این مثلثها را کنار هم قرار دهیم شکل ضلعی به دست میآید. خانه زنبور عسل نیز به همین شکل است. در هنرهای دیگری مثل خاتم و همین طور فرش کف امامزادهها و خانهها و برای به دست آوردن تناسبات طلایی از این شکل استفاده میشده است.
کتابی قدیمی المسالک و الممالک اصطخری، نقشههایی در ضمیمه دارد که فوق العاده زیبا میباشند در این نقشهها علامت جنوب در بالای آن گذاشته شده و جهت مخالف آن شمال است. در اصل این شکل از این شش ضلعی به دست آمده که در رئوس مستطیل داخل آن آن شمال و جنوب قرار میگرفته است.
با همین روش در ایران سن رون در نظر میگرفتهاند.
۱- رون راسته
۲- رون اصفهانی
۳- رون کرمانی
در درون راسته مستطیلی که در داخل شش ضلعی قرار میگیرد جهت شمال شرقی، جنوب غربی دارد.
در شهرهای مرکزی ایران مثل تهران، یزد، جهرم و شهر تبریز در شمال غربی ایران و برخی شهرهای دیگر از رون راسته استفاده میشده است. جهت این رون تقریبا مواجه با قبله است. در صدر اسلام در این مکانها در ارتباط با جهتگیری بناها در طرف قبله مسئلهای نداشتهاند. در یزد در جنوب شهر یزد شیرکوه و در شمال آن کوه خزانک (یا خزانق) قرار دارد و رون آن راسته است. در این شهر رون کرمانی نامرغوب است و میگویند نکبت دارد زیرا در زمستان سرد و در تابستان گرم است. متاسفانه اخیرا را در نظر نگرفتن این مسئله و با جهت گیری شرقی- غرقی خانههای را ساختهاند که میبایست در فصل گرما آنها را از شدت گرما ترک کرد.
در کاشان هم از این نوع رون استفاده شده است. از مزایای آن رون این است که در تابستان آفتاب کمتری به داخل اتاق میآید و در زمستان آفتاب بیشتری به داخل اتاق میآید. تهران جدید نیز به دلیل عدم توجه به جهت مناسب به بدترین وضع خود افتاده است. در گذشته معتقد بودند که اگر شهر و آبادی شمال آن گرفته شود تب خیز شده و دلیل آن هم این است که شهر تهویه نمیشود. در تهران میبینیم که در بعضی نقاط در غرب آب و هوا راکد است در روزهای توصیه میشود که افراد مریض به آن مناطق نروند.
رون اصفهانی جهت شمال غربی- جنوب شرقی قرار دارد و در اصفهان، استخر، تخت جمشید فارس و این رون را داریم. در اصهفان معمار بزرگ احمد اصفهانی، پیچش ایوان مسجد امام با میدان نقش جهان را که حدود ۴۵ درجه اختلاف دارند (خود میدان رون اصفهانی است ولی مسجد رو به قبله است) به نحو بسیار جالبی حل کرده است.
رون کرمانی جهتی غربی- شرقی دارد و شهرهایی مثل کرمان، همدان، آبادیهای آذربایجان غربی در مناطق اراراتوها، خوی و برخی شهرهای دیگر با این رون ساخته شدهاند.
به طور مثال در کرمان جهت شرقی- غربی است و طوفانی به نام طوفان سیاه دارد که اگر شهر جهت دیگری میداشت خانه غیر قابل استفاده میشد. همین طور در همدان کوه عباس آباد و کوه الوند را داریم. خود شهر جهت شرقی- غربی دارد و اگر جهت شمالی جنوبی باشد ریزش برف طوری خواهد بود که از سوز و سرمای آن امکان باز کردن درهای خانه میسر نبود.
پنام موضوع مهم دیگری بوده، که در ساخت خانه در نظر میگرفتهاند. پنام دستمال و پارچهای است که موبدان در جلوی دهان خود میآویختهاند . به طور کلی تقریبا به معنی عایق، یا مانعی برای رسیدن چیزی از یک جسم به جسم دیگر است. پنام در معماری دارای اهمیت زیادی است. در معماری سنتی ایران هیچ ساختمانی چه با پوشش و و تخت یا سغ (منحنی) نیست که پوشش آن دو پوش نباشد. در بعضی محلها بدلیل چسبیده نبودن خاک و همینطور در دسترس قرار داشتن چوب به اندازه نیازشان از پوشش تخت استفاده شده است، مثل ابیانه و روستاهای اطراف آن. در کاشان و خیلی مکانهای دیگر از چوب استفاده نشده است.
منطق کلی در دو پوشه ساختن تخت و طاقی یکی است. در هر دو آنها سعی شده است با این روش علاوه بر سبک نمودن پوشش از انتقال گرمای بیرون به داخل جلوگیری نمایند. مثلا در پوششش تخت یا از پروز یا قاب (به زه اطراف آن پردو می گویند) و یا از لمبه کوبی و یا لاپه توفال استفاده می کردهاند.
در طاقها نیز همین روش را انجام میدادهاند که یا آن را خوانچه پوش کرده (یعنی طاق اصلی در پشت و با آویزان کردن سقفی به صورت معلق پوشش دوم را میزدند) و یا بین دو پوشش کنو میساختند.
از این عنصر علاوه بر صاف کردن سطح پشت بام برای نورگیری در طاقهای آهنگ نیز استفاده میشده است.
این روشها تا قبل از سلطنت ناصرالدین شاه ادامهداشت و بعد از آن به تدریج منسوخ شده است.
در خانهها نسبت به رونهای در نظر گرفته شده و حرکت خورشید و مزاحمتهایی که گزش و گرمای آن ایجاد میکرده. از پنامهایی عمودی و افقی استفاده میشده است. استفاده از ارسی، تابش بند، خرک پوش، و چیزهای دیگری نمونههایی از آن میباشند.
تابش بند یا تووش بند یا آفتاب شکن تیغههایی به عرض شش الی ۱۵ سانتیمتری است که گاهی ارتفاعی تا حدود ۵ متر دارد و با کمک گچ و گونی آنها را میساختند. معمولا در بالای در و پنجره کلافی میکشیدند که در وقع تابش بند افقی بوده (اصطلاح به آن سرسایه می گفتند ) بر روی آن گلجام قرار میگرفته است. پروز یا حاشیه گلجام نقش (گل و بته) داشته وسط آن را جام میکردند، بالای آن نیز خرک پوش میشده که این هم به وسیله گچ عمل میآمده است. در اینجا میبینیم که به هر صورتی پنام را در محلهای مختلف به وجود آوردهاند.
ارسی (یعنی گشاده و باز) را نیز برای جلوگیری از گرما و قطعات ریز میساختند این عنصر بعدها شکل دیگری به خود گرفته و بالای آن یا یک عنصر نیم دایره و یا چهار گوش قرار گرفته است.
به طور کلی در بازدید از خانههای کاشان (خانههای قدیمی) میتوان قسمتهای مختلف زیر را مشاهده کرد.
هر خانه دارای چوبی می باشد که دو عدد کوبه دارد و در اصطلاح به آن دق الباب میگویند.
یکی از این دو کوبه استوانهای شکل با صدای بم میباشد که خبر میدهد کوبنده مرد میباشد و دیگری حلقهای شکل با صدای زیر میباشد که مخصوص زنها میباشد.
قسمتهایی را که در بالا اشاره شد میتوانددر سر خانه مشاهده کرد.
سردر
اغلب خانهها به خصوص خانههای مجلل دارای سردر یا درگاه بودهاند. معمولا دیوارهای بیرونی کاه گلی بوده و فقط سر در مجلل ساخته میشده است. نسبت عرض تورفتگی سردر معمولا یک به دو بوده است. سکوهای کناری پاخورده نام داشتند و برای کسانی با صاحب خانه کار داشته ولی لازم نبوده وارد خانه شوند، و همین طور پاتوقی برای صاحبخانه یا پسر خانه نیز بوده است. تو رفتگی، کنه و پوش آن را نیز (نیم گنبد) مینامیدند. کنه پوش را معمولا با کاربندی میپوشاندند در پایین کاربندی که لنگههای بزرگ گچی تکیه می کند از لب بند (تویزههای کوچک) استفاده میکردهاند.
در اصلی درسر و در جاهایی دروازه گفته میشده است. در بین هشتی و اندرون خانه را میان در و در تمام تخته اتاقها را در و نوع مشبک آن را در و پنجره می گفتند.
اجزای در سر متشکل از چهارچوب و قابهای روی آن بوده است (قاب ایرانی معمولا متشکل از دو قاب مربع در بالاو و پایین و قاب مستطیل در وسط بوده است) در صورت پهن بوده عرض در قالب وسطی به شکل مربع درآمده است. تختههایی را که در کنار هم قرار میگیرند به وسیله گلمیخ یا تختهای که در پشت آن قرار داشت به هم وصل میشدند. برجستگی عمودی وسط در که از بیرون دیده میشود دماغه نام داشته است. دو عنصر فلزی حلقه برای زنان و کوبه مردان در اغلب درها جای داشته است ولی در بعضی جاها فقط یکی بوده است که در قسمت قبل توضیح داده شد.
حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان
ما با توایم و با تو نهایم نیست بوالعجب در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم
در اجزای دیگری مثل باهو، میان باهو، سربند، پاسار یا پاسال میان بند وسط و غیره و … دارد.
هشتی
بعد از سر در وارد هشت یا هشتی یا کریاس میشدند. هر چند که در بیشتر مواقع شکل آن هشت ضعلی است اما این مفهوم هشت (عدد ۸) نیست و هشتیهایی که به شکل مربع و دیگر شکلهای داریم. منظور از هشت چیزی است که از فضاهای داخلی خانه بیرون آمده است و تنها جایی است که با بیرون خانه ارتباط دارد این فضا راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاطهای اندرونی با بیرون خانه ارتباط دارد. این فضا راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاطهای اندرونی و بیرونی مانع
دید افراد غریبه به داخل حریم مقدس خانواده میشده است. ایجاد مکث یا حجاب غلام گردشی، تقسیم فضایی و فضایی جهت انتظار از عملکردهای جالب این عنصر میباشد.
معمولا دارای ابعادی حدود m3*3 میباشند و یک در به طرف حیاط و دردیگری به کوچه و گذرگاه دارند.
هشت ضلعیهایی که در ایران به کار رفتهاند در هشتیهای خانه هم استفاده شده عبارتند از:
۱- هشت گوش کامل
۲- هشت و نیم هشت
۳- نگینی
۴- کشکولی
داخل هشتی عناصر مختلفی مثل سکو،چراغداران و برای رفتن به فروار(اتاق بالای هشتی) پلهای در نظر گرفته میشده است. پوشش های هشتی ها نیز بسیار متنوع و معمولا با کاربندهای بسیار بالایی پوشیده شده است.
این هشتیهاگاهی بسیار ساده میباشد و در مواقعی هم بسیار زیبا با تزئینات مختلف میساخته اند یکی از نمونههای زیبای این گونه هشتی ها هشتی ورودی خانه بروجردیها میباشد.
در این هشتی گچ پریها زیبا، اسم بندی، یزدی بندی، قرینه سازی، ساختن ظروف و رفت همه رعایت شده است و جلوه زیبایی به آن داده است.
هشتی را نسبت به کف کوچه گودتر میساختهاند تا از کوران هوا و باد به داخل حیاط جلوگیری کند. در اکثر هشتیها هم از نور درونگرا استفاده میکردهاند و هم از نور برونگرا
نور درونگرا: نوری را درونگرا گویند که از داخل میگرفتند. مثلا از حیاط خانه برای روشن کردن شدن راهرو حجاب
نور برونگرا: نوری را برون گرا گویند که از بیرون خانه میگرفتند. مثل نوری که برای روشن کردن هشتی استفاده میشده است.
نور برونگرا را از طریق کوچه به دست میآوردند و نور درونگرا را از راهرویی که متصل به حیاط خانه بود میگرفتند. همچنین برای تامین نور درونگرااز سقف نیز کمک می گرفتند به این ترتیب که در سقف نورگیر ایجاد میکردند.
راهرو
برای وارد شدن به فضاهای مختلف از جمله فضای مهمانی و اندرونی میبایست از راهروهای پر پیچ و خم عبور کنند. راهروهای پیچ در پیچ خانه را دالان می گفتند. راهرو و سرپوشیده بزرگ را نیز دالان میگویند. در طرف سه دریها نیز راهرو قرار میگرفته است. اگر در دو طرف تالار، راهروها کمی پهنتر باشند آن را تخت گاه میگویند.
قبل از اینکه در مورد حیاط خانه بروجردی صحبت کنیم لازم میدانیم که کمی در رابطه با اقلیم و آب و هوای شهر کاشان بحث شود؛
– اقلیم گرم و خشک (فلات مرکزی)
در این اقلیم که اکثر مناطق نیمه استوایی را شامل میشود در اثر وزش بادهای مهاجر که از جنوب غرب و شمال غرب به طرف استواردر حرکت هستند هوا بسیار خشک شده است. این بادها بیشتر رطوبت خود را هنگام عبور از قارههای بزرگ از دست میدهند. علاوه بر این در مناطق نیمه استوایی که جزو مناطق با فشار هوای زیاد هستند.
هوا به دلیل حرکت از قسمتهای بالایی اتمسفر پایین گرم و خشک میشود. توجه به خشکی هوا در این مناطق که با ویژگیهای دیگر همراه است از نظر تامین آسایش انسان و در نتیجه طراحی ساختمان اهمیت فراوانی دارد.
تابش مستقیم آفتاب در این مناطق شدید بوده و ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلوکالری در ساعت در مترمربع (m2/h/K.cal) در سطوح افقی انرژی تولید مینماید. حتی این شدت بافزوده شدن اشعه منعکس شده از سطوح لم یزرع زمین افزایش مییابد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 