فایل ورد کامل مقاله فرانک اون گهری؛ تحلیل هنری و معماری آثار و نوآوریهای او در طراحی معاصر
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله فرانک اون گهری؛ تحلیل هنری و معماری آثار و نوآوریهای او در طراحی معاصر دارای ۷۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله فرانک اون گهری؛ تحلیل هنری و معماری آثار و نوآوریهای او در طراحی معاصر کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله فرانک اون گهری؛ تحلیل هنری و معماری آثار و نوآوریهای او در طراحی معاصر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله فرانک اون گهری؛ تحلیل هنری و معماری آثار و نوآوریهای او در طراحی معاصر :
فرانک اون گهری
«معماری پسماندها»
«طرفدار هنری هستم که انسانی است، یعنی کیهانی، اگرچه ضرورتاً دشوار یا هرآنچه که چارهپذیر باشد.» «گهری»
مقدمه
فرانک اون گهری
شروع فعالیتهای حرفهای گری، با تشدید دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی مصادف شد. امواجی که، پس از ۱۹۶۸ فروپاشی و شکست ساختارهای پیشین را میطلبید. نگرش تازه گهری، صرفاً به احیای سیمای مجسمهای و کشف پتانسیلهای نهفته در آن محدود نمیگرد، که در تحقیقات و مشاهدات عمیقتر، به آفرینش بعدی جدید در زندگی اجتماعی انجامیده است. شخصیتی که با آگاهی از معنای عدم پذیرش مکانیزمهای شرطی شدهی دانش شخصی مترصد زایشی نو است.
معمار، در مواجهه با مقاومت شرایط بیرونی، نخست، از خانه شخصیاش آغاز مینماید، اقدامی که، چون آذرخشی ناپیدا میدرخشد. در ساخت و کاربرد مصالح جدید، بابهرهمندی از پسماندهای شهری صنعتی را میگشاید. با ایجاد تصاویر جدید پلاستیکی، در راستای محو افسردگی از چهرههای محیط زیست، نهایتاً آثاری چون موزه گوگنهایم در بیل بائور میآفریند.
جوهر هنر، در شیوه معماری شهری، کاملاً نمایان و تابان است.
حرکت در طرحهای شهری هم چون در آثار سبکهای مدرن نقاشی و مجسمهسازی (کوبیسم، سورئالیسم، اکسپرسیونیسم و فوتوریسم) به مثابهی بعد نتیجه، موفقیت در ادامه و تکامل راهی را میرساند که مربیان فرزانهاش (چون لوکوربوزیه و ترانی در اروپا و فرانک لوید رایت در آمریکا) برگزیدند، مسیری که، با گذشت زمان، به سبب خلاقیت، همواره پررنگتر میگردد.
فصل اول
زندگینامه
زندگینامه
فرانک اون گهری متولد ۱۹۲۹ کانادا (تورنتو) میباشد ولی بعدها یعنی در سال ۱۹۵۴ به تابعیت ایالات متحده درآمد. در سال ۱۹۶۲، استودیوی کارآمد معماری خود را تأسیس کرد، اما شانزده سال پس از آن، برای تحقیق و تجربه امری نو و متهورانه، به گونهای پیشبینی نشده، از حرفه روزانهاش دست کشید. بازتاب تحقیق فشردهی وی چنان بود که ارائه آن در نمایشگاه ویژهی سال ۱۹۶۸ توجه بینالمللی را جلب نمود. دهها طرح اجرائی انجام یافته در سواحل طرفین اقیانوس اطلس، همراه تحسین فراوان اجتماعی، که آرزوی هر معمار است، از جمله اقدامات بعدی به شمار میآیند و نمونههای بارز آنها را میتوان در طرحهای مرکز آمریکائی در پاریس، موزه
گوگنهایم در بیل بائو، و تالار دیسنی در لسآنجلس مشاهده نمود. هنر مجسمهای را سامان بخشید و حتی فضاهای گود و برجسته را بیدار ساخت، نوعی زیبایی، که به توسعه گرداب وار اجتماعی توجه میدهد. معماری، از طریق فرمها و بازگشتها ساختار زندگی را میآفریند. معماری گهری، امروزه به جای سبک مغزی و بدبختی، مار را در زیستن با هوشمندی به غنا، روابط مناسب، انگیزههای صحیح، دموکراسی واقعی و عشق یاری میرساند، آثار او، برای دمیدن شادمانی و حیاتی تازه در تمامی معماری سودمند میباشد، حضور گهری برای پرتوافشانی دوبارهی روشنایی به کشورهای دوردست و عقب نگه داشته شده، امری اجتنابناپذیر است.
فرانک اون گهری، در ۲۸ فوریه ۱۹۲۹، در تورنتو (کانادا) متولد شد. نام مذهبیاش ابراهیم بود، و محض خنده او را (ماهی) صدا میکردند. بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی کانادا را ترک کرد و با خانوادهاش در لسآنجلس اقامت گزید، آن هم نه در یک خانه ویلایی واقع در حومه سرسبز شهر، که در مرکز شهری با تراکم جمعیت بالا و خطرناک. در کالیفرنیا نام خانوادگیاش را از گلدبرگ [gold berg] تغییر داد، و تا اندازهای با محیط سینمائی درخشان هالیود آشنا گردید. در سال ۱۹۵۲، در سن ۲۳ سالگی همچون اردکی در بیرون از اب است. در این هنگام، خانم آنیتا اسنایدر، با درآمدی معمولی برای تأمین مخارج زندگی مستقل خویش، با او آشنا گردید و ازدواج کرد، در یافتن
مسیری برای زیستن، با فروتنی به کمک وی شتافت. بدین طریق، گمری توفیق یافت که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ثبت نام نمایدذ. او هنر را انتخاب نمود، سپس با تغییر رشته تحصیلی، در سال ۱۹۵۴ در معماری فارغالتحصیل شد. کمی بعد، حین خدمت سربازی در جورجیا [Giorgia] پروژههایی را مطابق «الگوهای معمار معروف بنام رایت» طرح کرد، آثار کوچکی را، با استفاده از باقیماندههای ابزار سادهای که طی دوران نوجوانیاش در مصالح فروشی پدربزرگش میفروخت، به مرحله اجرا رسانید. اینک همکاری با ویکتور گروئن [victor/gruen] را آزموده بود، کسی که، با ورود به لسآنجلس، مشی خبرگانی از وین را، چون شیندلر و نوتیرا تعقیب میکرد.
گهری ۲۷ ساله، پدر دو دختر، در دانشکدهی طراحی هاروارد ثبت نام مینماید. با وجودی که دارای مدرک کارشناسی معتبر از دانشگاه هاروارد است، در بوستون [Boston] کار نمییابد.
او برای گذر از حالت سکون، به همراه تمامی اعضای خانواده، به پاریس نقل مکان مینماید. برای یک سال نزد معمار آندره رموند [Andre/Remondet] کار میکند، و مدتی را نیز در سفر میگذراند با آخرین ۲ اثر لوکوربوزیه آشنا میشود، (لاتورت ورون شام) بازگشت او به لسآنجلس، تحولی بزرگ به شمار میآید. در سال ۱۹۶۲، یک دفتر معماری به نام خودش باز میکند. کارهایش، تقریباً بزودی، قابل توجه و با کیفیت عالی میشوند. ساختمانها، در شروع از مشخصههای کلیدی سبک معماری رایت برخوردارند، کارهایش مورد استقبال گروه حرفهای آمریکا واقع شد، چنان که در سال ۱۹۷۴ در شمار اعضای AIA قرار گرفت.
به موازات فعالیت در پروژههای کارفرمایان دولتی و خصوصی فرصتهایی نیز برای تهیهی طرحهای فضاهای نمایشگاهی و هندی به وجود آمد، که به ۲ نمونه از طرحهای دفتر کار محل سکونت برای هنرمندان اشاره کرد، (دانز یگر (Danziger) و دیویس (Davis).
در شروع سال ۷۰، با استفاده از کارتن، فشرده، مبل ساخت. عملی که در آن هنگام، فقط میتوانست به حضور بستر درونی آزادی، برای تجربه طراحی رادیکال دلالت نماید.
مدتی کوتاه، در مؤسسه معماری کالیفرنیای جنوبی [SCI] تدریس نمود، جایی که، در پراکندگی شهر منطقهای لسانجلس، دارای نیروی پیش برنده خواهد شد. اما نقش استادیاش جنبه فرعی و موقتی دارد، و قریحههای کفتاری او، محسور کننده نیستند.
با وجود جا افتادگی دفتر کارش، که تعداد همکارانش به ۲۰ میرسد، زندگی خصوصیاش چندان خوب نیست. در سال ۱۹۷۶، در پی ده سال جدایی از آنیتا، با برتا ایزابل ازدواج میکند، و در سال ۱۹۷۸ اجرای خانهای را که برای زندگی جدید تدارک دیدهاند، به پایان میرساند .
خاطرهاش زنده شد. شایستگی خانه مزبور، در بازگشت به گذشتهی پیش از یک قرن پیش است. فراخوانی خانه سرخ، که جوانی به نام وب [Webb] برای ویلیام موریس، طراحی و اجرا کرد. امری که به سوی شکوفایی، به رهایی از درکارهای دستی، بعد به برقراری ارتباط با صنعت و به کارکردگرایی باوهاوس ره خواهد یافت؛ در خانهی برشمرده، که در ناحیه ویلایی حومه شهر قرار دارد، برای نخستین بار و به طور ریشهای، با جداسازی میان اشراف و مردم، و فاصله فرهنگ امتیازمند و عام و تقسیمبندی طبقات فرهیختهی تحصیل کرده و معمولی، مبارزه می شود. خلاقیت گهری در پنجاه سالگی، برابر معادلهای «معماری نو=خانه نو» را به اثبات رسانیده است.
گهری قطعاً یکی از معماران بزرگ قرن حاضر به شمار میآید. طراحیهای او نحوه استفادهاش از مصالح استفاده از فرمهای ارگانیک و سازههای در هم پیچیدهاش شکلی حماسی به کارهای او بخشیده است. او به نوعی دنبال کننده راه «فرانک لویدرایت» معمار بزرگ نیمه اول قرن بیستم میباشد. تغییر شکل دادن اشیا و عناصر و مصالح و استفاده از این فرمهای نوگرا در مجاری دغدغههای اصلی هر ۲ معمار به شمار میآید.
دید معمارانه و ایدههای منحصر بفرد گهری در نزدیک عناصر و بوجود آوردن بافتهای جدید دیدگاهی تازه را در معماری نوین جهان بوجود آورده است.
خاص بودن کارهای فرانک گهری از لحاظ ساختاری به سنتها و عوامل اقتصادی بستگی فراوان دارد. موفقیت گهری نه تنها در محافل معماری و هنری زبانزد شده بلکه در عرصه تجاری نیز با حمایتهای کمپانیهای معتبر تجاری نظیر کمپانی (هوگرباس) که حمایت مالی برگزاری نمایشگاههای او را بر عهده دارد گرفته است. تنوع کمنظیر تیمپای معماری در آثار گمری از نکات مثبت کارهای او به شمار میآید.
از طراحی و بازساز یک خانه ویلایی گرفته تا طرح و اجرای ساختمانی آموزشی هتلها، رستورانها بانکها و موزههای هنری که از مشهورترین آنها میتوان به موزه هنری «گوگنهایم در نیویورک، موزه هنر «بیلبائو» در اسپانیا و تالار موسیقی «والت دیسنی» در لسآنجلس اشاره کرد. توجه عمده و عمیق گهری در راحی و اجرای فضاهای شهری به ۲ نکته سازه و بافت معطوف میشود.
باور اینکه معماری هنر است در تمام دوران زندگی کاری گهری با او همراه بوده و همواره از معمارانی چون «برنکوزی»، «آلوارآلتو» و «فیلیپ جانسون» به عنوان هنرمندانی بدلیل در تاریخ هنر جهان یاد میکند.
And Rouse Company Headquarters, Merriweather Post Pavilion (1974)USA, Maryland, Columbia
Varius buildings) USA, California, Los Angeles, Loyola Law School (2002) 1978
(۱۹۸۰) USA , aliforniaC, Santa Monica, Santa Monica Place
(۱۹۸۴) USA. California, Santa Mnica, Edgemar Retail Complex
(۱۹۹۱* ۱۹۸۵) USA, California, Venice, Day Building/Chiat
(۱۹۸۹) Germany, Weilam Rhein. Vitra Design Museum, University of Minnesota, Frederick Weisman Museum of Art (1990) USA, Minnesota, eapolisMinn
Lowa, University of lowa, lowa Advanced Technology Laboratories (1992*1987) USA, Lowa, city
USA, Ohio, Toledo, University of Toledo, Center for the Visual Arts (1993)
(۱۹۹۴) France, Paris, American Center
Czech Republic, Prague, (“Fred and Ginger”)e The Dancing Hous (1995)
(۱۹۹۷) Spain, Bibao, Guggenheim Museum Bilbao
(۱۹۹۹) Germany, dusseldorf, Der Neue Zolhof, University of Cincinnati, Vontz Center for Molecular Studies (1999) USA, Ohio, Cincinnati
(۲۰۰۰) Germany, Berlin, 3Pariser Platz, DG Bank building
(۲۰۰۰) USA, Washington, Seattle, Experience Music Project
(۲۰۰۱) Germany, Hanover, Gehry Tower
(۲۰۰۱) USA, NewYork, NewYork, Flagship Store, Lssey Miyake Case, ent Weatherhead School of Managem, Lewis Building. Peter B
(۲۰۰۲) USA, Ohio, Cleveland, Western Reserve University, Bard College, fisher Center for the Performing Arts . Richard B
(۲۰۰۳) USA, NewYork, Hudson*on*Annandale
(۲۰۰۳) Scotland, Dundee, s centre’Maggie
(۲۰۰۳) USA, alifornia C, Los Angeles, Walt Disney Concert Hall, Massachuetts Institute of Technology, Ray and Maria Stata Center
(۲۰۰۳) USA, Massachusetts, Cambridge
(۲۰۰۴) USA, Illionois, Chicago, Millennium Park, Pritzker Pavilion
(۲۰۰۵) Germany, Herford, MARTa
West, Sunset Strip, t HeadquartersInter Active Corp West CoadIAC
(۲۰۰۵) USA, California, Hollywood
جوایزی که گهری تا کنون دریافت کرده است:
American, Brunnner Memorial Prize in Architecture. Arnold W
(۱۹۷۷) Academy of Arts and Letters
(۱۹۸۹) Pritzker Architecture Prize
(۱۹۹۴) Wolf Foundation, (Architecture) f Prize in Art Wol
Japan Art Association, Praemium Imperiale Award for Architecture (1992)
(۱۹۹۴) Dorothy and Lillian Gish Award
(۱۹۹۸) National Medal of Aarts
(۱۹۹۸) Friedrich Kiesler Prize
(۱۹۹۹) (AIA) tute of Architects American Insti, Gold Medal
(۲۰۰۰) (RIBA) Royal Institute of British Architects, Gold Medal
American Academy of Arts and Letters, Gold Medal for Architecture
(۲۰۰۲) Companion of the Order of Canada
همچنین او دارای ۱۲ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف می باشدکه عبارتند از:
(۱۹۸۷) California Institute of the Arts; Of Visual Arts
(۱۹۸۷) Rhode Island School of Design; Of Fine Arts
(۱۹۸۹) Technical University of Nova Scotia; Of Engineering
(۱۹۸۹) Otis Arts Institute; ts Of Fine Ar
(۱۹۹۳) Occidental College; Of Humanities
(۱۹۹۵) Whittier College
(۱۹۹۷) Southern California Insitute of Architecture; Of Architecture
(۱۹۹۸) University of Toronto; Of Laws
(۲۰۰۰) University of Edinburgh
(۲۰۰۰) uthern California University of So
(۲۰۰۰) Yale University
(۲۰۰۰) Harvard University
گهری در کنار کار حرفهای تا سال ۱۹۹۸ در دانشگاه نیز تدریس میکرد:
Yale University, The William Bishop Chair – ۱۹۷۹
Yale. Charlotte Davenport Professorship in Architecture – ۱۹۸۲
University
Harvard University, Eliot Noye Chair – ۱۹۸۵
Yale, rt Profesorship in ArchitectureCharlotte Davenpo _ 1985
University
Yale, Charlotte Davenport Professorship in Architecture – ۱۹۸۷
University
Yale, charlotte Davenport Professorship in Architecture – ۱۹۸۸
University
Yale, charlotte Davenport Professorship in Architecture – ۱۹۸۹
University
Zurich; Federal Institute of Technology, Visiting Scholar – ۱۹۶۶
Switzerland
University of California at Los Angeles, Visiting Professor – ۱۹۸۸
نظرات دیگران درباره او:
پس از اینکه جایزه بریتزکر به فرانک گهری تعلق گرفت، آدالونیز دربارهاش نوشت:
ریسک میکند، روی بند راه میرود و مرز محدودیتها را میشکند. بناهای او روشناییاند و طرحهای زنده نشانگر این مهم که چگونه چیزی که ظاهراً کم اهمیت است میتواند با بکارگیری خلافیت شکلی نو و بینظیر بیابد. او هنر معماری را به صورتی به کار میبرد که در عین زیبایی قابلیت استفاده داشته باشد. او معماری را در بیزمانترین معنایش با شیوه مخصوص به خود به کار میگیرد. او میرود به قلب هنر زمان با برداشتها و فناوری عصر حاضر و بینشهایی که عمیقاً بیانگر عصر حاضر است.
مارتین پاولی در کتاب تئوری و طراحی در دومین عصر ماشین، در انتقاد از کارهای گهری ساختمان اداری ویترای را چنین توصیف میکند: «دیوانگی معمارانه، ناقص الخلقه، لاکپشت فلزی، بسیار مبتذل با مصالح ارزان قیمت، ساختمان حقیر و بیبهایی که بسیار گران تمام شده است. همچنین اشکال موجدار و منحنی که در شکل بیرونی تالار کنسرت لوسآنجلس گهری منعکس شده، موجب شده منتقدان آن را «ساختار شکنی اشغال» یا «معماری زمینلرزهای» و «معماری شکسته پکسته» لقب دهند.
منتقدان قایل به سر هم بندی و کلاژ در کارهای گهری هستند. به نظر گهری اشیا به ظاهر بیارزش در کنار همجواری با یکدیگر ارزش پیدا میکنند و همین معرف
زیباشناسی مدرن است. به طور کلی آثار گهری نظرات مخالف و موافق بسیاری را برانگیخته ولی در نگاهی کلی میتوان او را در انجام اهداف زیباشناسانه مدرن خود و همچنین ساخت ساختمانهای تندیسوار مدرن بسیار موفق دانست به طوری که مشاهده میشود شهر کوچک بیلبانو با اجرای موزه خود اکنون به شهری معروف و گردشگری بدل گشته است.
فصل دوم
معماری گهری
معماری گهری
انتخاب واژه «جراحی» برای عملیات گهری را میبایست در گزارش سال ۸۶ جستجو نمود.
معماری، برای گهری، همانند چاقوی جراحی دولبهای است که میشکافد، فرو میرود، برش میدهد و جراحی سازد، انتخاب مینماید و روشنایی میبخشد عبور میکند و میشکند، و با سطوح برندهاش در مرکز پدیدههای فضایی منظری چندگانه میآفریند.
گهری از پیشگامان عرصه معماری فولدینگ میباشد. ما به ازای علمی زبان معماری فولد، نظریات بحران و تداوم است. بحران با فروپاشی در تبدیل سریع از حالتی به حالت دیگر، مانند آب به یخ یا بخار، تجلی میکند. بحران یا به دو پاره شدن میانجامد یا به پیچیده شدن، در هم فرو رفتن و در هم تنیدن که مضمون معماری فولد است.
در این معماری که گویی در حال فرو ریختن و کج شدن است، ترتیب پلان، نما و مقطع با هم اشکال ابهامآمیزی همانند کریستالها میآفرینند.
این بازی را گهری با در هم ریختن زبانهای مختلف معماری و ترکیب آنها آغاز کرده است. در بنای موزه ویترای او در وایمار آلمان، که در کارهای آیزنمن تأثیر گذاشت، اجزای معماری مکعبهای در هم تنیده و دفرمه و کج و کوژند. از همین رو بعضی معماری او را جانور گونه و کرمگونه نامیدهاند. در کل میتوان معماری گری یک معماری شخصی و غیرتقلیدی است و بدون برنامه خاص و یک نوع عدم قطعیت در اکثریت پروژههای گری دیده میشود.
سبک معماری گهری:
سبک معماری گهری فولدینک و دیکانستراکشن میباشد .
معماری فولدینگ:
یکی دیگر از روشهای معماری دوران معاصر که همچون واسازی به دنیال حذفی تازه در معماری بود را میتوان معماری فولد دانست فولد یعنی تاشو، چین و لایه یعنی لایههای هزار تو یعنی هر لایه در کنار دیگر، همه چیز در کنار هم است در واقع فولدینگ به معنای قرارگیری لایههای روی هم به گونهای است که این لایه ها از نظر ارزش با هم متفاوت نیستند و در واقع فولد به عنوان یک فن معماری میتواند کیفیات متضادی را حاصل نماید، فولد میتواند تفاوتها را به گونهای متفاوت از سایر روشهها معماری حل کند مانند تکه چسبانی (کولاژ) که این کار توسط پیچیدن و احاطه کردن و ارتباط برقرار کردن بین چیزهایی متفاوت به صورت انتقال نرم صورت میگیرد. در اینجا انعطافپذیری از دیگری نیست فولدینگ افقی گرایی را مطرح میکند و با عمودگرایی طبقهبندی مشکل دارد و همه چیز را افقی و هم سطح بدون وجود ارجهیتی میداند.
معماری دیکانستراکشن:
واژهواسازی یا ساختار شکنی یا دیکانستراکشن یکی از سبکهای جدید در معماری میباشد. در این سبک از معماری، معمار به شیء تقریباً فاقد حجم مشخص، طرح معماری میدهد. مانند اینکه شما بخواهید از فرم کاغذ مچاله، یک ساختمان خلق کنید .. ساختن و پرداختن بدان، پلی خواهد بود که ساختمان را به زندگی، ارتباط و سوق میدهد. دیکانستراکشن، تدقیق و تحلیل موشکافانه یک بافت است ; دیکانستراکشن، کنش یادآوری است؛ حیرتی مستمر. دیکانستراکشن، یک گرایش اخلاقی است؛ اخلاق به مفهومی که معمار به کار میبرد. یعنی یک رابطه بنیادین، نه ضرورتاً قواعدی برای زندگی در آن رابطه.
روند طراحی و اجرا:
آثار گهری به طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیسهای متعدد، مدلهای کامپیوتری و ماکتهای بزرگ حاصل شده است. اسکیسها و نمودارهای اولیه به مدلهای فیزیکی با مقیاسهای مختلف تبدیل و این مدلها در نهایت به ساخت ماکتهای کامل میانجامد.
نکته بسیار جالب در روند طراحی گری در استفاده از رایانه در این روند است. برخلاف سایر معماران که از نرمافزارهای معمول دو بعدی و سه بعدی مانند DsMax3 , CAD برای کارهای خود استفاده میکنند گری از نرمافزار کاتیا که یک نرمافزار مربوط به طراحی جامدات است استفاده کرد. این نرمافزار بیشتر برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدنههای مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرمافزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و براساس محدودیت سازهای، کارکردی و اقتصادی پروژه آن را تصحیح میکند. دادههای عددی که به این ترتیب بدست میآمدند بار دیگر بر روی یک مدل پیاده میشدند تا حجمها کنترل شوند و در صورت لزوم تغیر کنند. این رفت و برگشت بین مدلهای مطالعاتی و دادههای دیجیتال بنیاد شکلی پروژه را به وجود میآورند. سپس از دادههای کامپیوتر برای تهیه پلانهای ساخت موزه استفاده شد. بنا به گفته یکی از دستاندرکارهای اجرای پروژه همه چیز توسط کاتیا کنترل و هدایت میشود کاتیا به ما اجازه خلاقیت میدهد.
میتوان گفت از دلایل استفاده از کاتیا دقت فوقالعاده آن و سازگاری آن با دیگر نرمافزارها میباشد. به عنوان مثال در پروژه تالار موسیقی والتدیسنی، برای طراحی سازه اجرایی مشکلات فراوانی وجود داشت. با توجه به پیچیدگی اتصالات سازهای و عدم وجود زوایای قائمه در آن، کار تهیه نقشههای اجرایی و جزئیات اتصالات یکی از مهمترین و پیچیدهترین قسمتهای پروژه بود. برای تهیه جزئیات اجرایی دقیق از نرمافزار سه بعدی XSTEEL که قابلیت تهیه انواع جزییات فولادی را دارا است استفاده شد و در حدود ۸۰ درصد از کار تهیه جزییات اتصالات سازهای پروژه با آن انجام گرفت. این نرمافزار قابلیت ارتباط متقابل با کاتیا را داراست که گری از آن برای طراحی استفاده کرده بود. برای مثال ابتدا طرح در کاتیا تهیه میشد سپس XSTEEL با استفاده از آن مقاطع و اندازهها را مشخص میکرد سپس اطلاعات داده شده دوباره به کاتیا منتقل میشد.
در اجرا نیز کاتیا راهگشای بسیاری از مشکلات بود. دوربینهای Total station با استفاده از اطلاعاتی که از این نرمافزار میگرفتند خطوط اجرایی را مشخص میکردند.
سازه فلزی این ساختمان برای تولید در کارخانه توسط کاتیا برنامهریزی شد و پانلهای نمانیز توسط دستگاه CNC که مستقیماً با رایانه و CATIA کنترل میشدند تهیه شد.
بنا به گفتهگهری «کاملترین» استفاده از کاتیا را در طراحی و ساخت پانلهای نما کردند که باعث صرفهجویی زیادی در زمان پروژه شد. در نهایت میتوان گفت گهری با استفاده از نرمافزارها و سختافزارهای موجود ثابت کرد «غیرممکنها متعلق به گذشته هستند».
موزه Experience Music Project با ۲۱۰۰۰ ی فولادی و آلومینیومی به اشکال هندسی نامنظم ساخته شده است. و طراحی و ساختمان آن توسط برنامههای رایانهای D3 , D2 انجام گرفته است.
Doug Winn مدیر پروژه میگوید: در چنین کار عظیمی که شباهت به هیچ بنایی ندارد، طراحی یک چیز است و ساخت چیز دیگر بنا وقتی شروع به کارکرد نمیدانست در نهایت چه به دست خواهد آمد. مجبور بودیم در عمل تغییرات زیادی به آن بدهیم و همه دست اندر کاران _ طراحان مهندسین تولیدکنندگان مواد و لوازم و غیره _ در پروسه کار تغییر را به عنوان یک نورم پذیرفتند و سازه بنای تالار موسیقی والت دیسنی به عنوان پیچیدهترین سازه دنیا شناخته شد و این خود موید کار مشکل و فرایند پیچیده ساخت و طراحی آن است.
شکلها و مصالح :
مصالحی که غالبا در کارهای او مشاهده میشود صفحات فلزی به خصوص تیتانیم، پلاستیکهای رنگ شده، زنجیرها و کابلها و فولاد و به کارگیری پانلهای مشبک است. فرمهای تیز گوشهدار، صفحات متداخل، سطوح مواج و منحنی را میتوان از عناصر ثابت کارگری دانست بناهای تندیس وار، فرمهای منحنی، پلکانهای خارجی، مصالحنمای فلزی استفاده فراوان از مواد گوناگون، پنجرههای بیقاعده و مرکز گریز از نشانههای کارهای او میتوان برشمرد.
فصل سوم
نمونه کارهای گهری
موزه هوافضا:
لسآنجلس ۱۹۸۴_۱۹۸۲
با وجود شهرت گهری به خاطر موزههای متعدد د سال ۱۹۸۲ گهری فقط یکی از طرحهایش را کامل کرد آکواریوم ماریند کابریلو در سن پدر وی کالیفرنیا گهری سپس دومین موزه را سفارش گرفت. موزه هوافضا در مرکز علمی کالیفرنیا که این طرح کاملاً موردقبول کارفرما واقع شد.
یک هواپیمای جت که به ساختمان چسبیده، مصالح صنعتی که شامل شیشه استیل و ورقههای فلزی راست، فرم غیرواقعی به ساختمان داده است ساختمان موزه در زمین پارک نمایشگاه و در انتهای کارخانه جنگ افزارسازی قرار گرفته.
توجه اصلی گهری به طراحی ساختمانی بوده که عملکردی دو گانه داشته باشد.
هم عملکرد نظامی و هم عملکرد نمایشگاهی
فضای داخلی موزه در حقیقت برای جای دادن هواپیما و دیگر تجهیزات عظیم هوافضایی ترتیب داده شده
یک در بزرگ نیز حرکت این تجهیزات را به داخل و خارج موزه میسر میسازد.
نمایشگاهی که در زیر سازه قرار گرفته نمایان است و خارج از ساختمان قرار دارد.
ساختمان چیتدی:
ونیس، ایالت کالیفرنیا ۱۹۹۱_۱۹۸۵
نمای عجیب این ساختمان تبلیغاتی یکی از بارزترین سفارشات گهری است. به هنگام دستیابی به ساختمان از خیابان اصلی با سه المان مواجه میشوید که کارکردی مثل بیل بورد و تبلیغات را دارند. دوربین چشمی به عنوان ورودی ماشین و عابرین کاربرد دارد. تمام این اجزاء در انتهای شمالی ساختمان قرار دارند و در سمت جنوب با نمایی از ستونهای مستطیلی پوشیده شده از مس و سپس با تیرهای اریب و کج که به تعدادی از درختان متصلاند مواجه میشوید.
کافه تریای نست کانده:
نیویورک ۲۰۰۰_۱۹۹۶
این پروژه که کافهتریای کارکنان ادارهی مرکزی انتشارات کانده نست میباشد، در واقع یک کافه تریای برگ برای کارکنان این اداره است. شیشه موجدار که فضای غذاخوری را همراه با سالن اصلی محصور کرده کلید موفقیت گهری برای خلق حس محلی خصوصی برای آرامش همراه با تأکید بر فضای باز است. در حالیکه بیشتر مبلمانهای غذاخوری به صورت منحنی شکل گرفتهاند.
درنئوزولهوف:
داسلدورف ۱۹۹۹_۱۹۹۴
طراحی یک ساختمان اداری معامله سهام در کنار رود دوسلدورف، گهری را بر آن داشت این بار سه حجم مختلف را بر یک حجم بزرگ در طراحی ترجیح دهد.
وی همچنین حفظ دید بصری رودخانه و دسترسی پیاده به رود راین را در دستور کار خود قرار داد استراتژی طراحی در واقع به اهمیت بخشیدن به کناره رود دوسلدورف و شاهراه ترافیکی که به نزدیکی سایت میرسید منجر میشد.
حجم نامنظم ساختمان برتری ساختمان را نسبت به محیط اطرافش نشان میداد در حالیکه این ساختمانها از ساختمانهای مجاور همسایه خود بلندتر هستند.
مصالح و مواد بکار رفته در هر ساختمان منحصر به فرد است و هر دسته ساختمان ظاهری همسان دارد ساختمانی که در غربیترین قسمت سایت است از آجرنمای قرمز پوشیده شده، ساختمان مرکزی از نمای استیل و شرقیترین نمای ساختمان از گچنما (یا سیمان نما) است. مجتمعهای پیشرفته و ایده طراحی این قبیل کارها اولین بار در ناسیوناله ندرلندن در پراگ و همچنین ساختمان اداری سهام به ذهن گهری راه یافت. احجام پیچ خورده، یادآورد و برج در پراگ است، همچنین پویایی خطوط در پنجرهها به هر حال نکته حائز اهمیت در مورد صفحات پیش ساخته بتنی است که در این ساختمان استفاده شده است. و در آخر، شاخصه شهری گرایی، تکنیک و نوآوری، بازنگری به فضاهای تجاری از مشخصههای پروژه دوسلدورف است.
ساختمان بانک دیجی:
برلین ۲۰۰۱_۱۹۹۵
مانند بسیاری از کارهای گهری این ساختمان چندمنظوره در مدخل ورودی شهر قرار دارد و محدودیتهای سایت گهری را مجبور به طراحی محوطه به صورتی ناهمگون کرد. قسمتهای اداری بانک دورتادور یک تالار مرکزی است که از چوب پوشیده شده و سقفی پیچیده و منحنی دارد.
ساختمان در ۱۰ طبقه ساخته شده که در واقع بخشهای مسکونی را در خود جای داده است.
EMR مرکز ارتباطات و تکنولوژی:
آلمان، بداوین هاونس ۹۵_۱۹۹۱
ساختمان در این جا براساس چرخش فرفره شکل گرفته است. با بازوهای فرفره که از مرکز به سمت بیرون کشیده شده است.
ساختمان نمایی از شیشه، استیل، گچنما را به نمایش میگذارد، مانند ساختمانهای ویترا. در این جا نیز ساختمان حول یک حیاط مرکزی شکل گرفته که در مرکز چرخش فرفره قرار گرفته است.
اتاقهای ملاقات، کامپیوتر و اتاقهای اداری همگی حول این حیاط شکل گرفتهاند و پنجرهای بزرگ نیز، نور طبیعی را به بازوهای فرفره میرسانند و ساختمان را روشن میکنند.
پروژه موسیقی اکسپرنیس:
سیاتل ۲۰۰۰_ ۱۹۹۵
این پروژه نامش را از جیمی هندریکس اکسپرنیس گرفته است. کارفرمایی که گهری را بر آن داشت تا، ساختمانی را برای جشنهای موسیقی مردمی طراحی کند.
معمار در واقع ایده اولیه را از شلوغی و جنب و جوش و صداهای ناهنجار در مرکز سیاتل و پارک عمومی کنار سایت به دست آورد.
سایت در مرکز شهر سیاتل و در نزدیکی برج بلند که شاخص و یادگار به جای مانده از سال ۱۹۶۲ است قرار دارد.
نظیر کار نمایشگاه هوا و فضا (۸۴_۱۹۸۲) که در پارکی طراحی شده بود، پروژه نیز با جمعی انبوه و پیچیده و ارتعاش رنگها در واقع ارتباطی بین پروژه و نمایشگاه کنارش برقرار میسازد وجود یک ریل راهآهن که به صورت پیچاپیچ از میان ساختمان میگذرد، در واقع حس حرکت را تداعی میکند که از مشخصه کارهای گهری است.
موزه هنر فدریک، آر، ویزمن در دانشگاه مینهسوتا:
میناپولیس ۱۹۹۰_۱۹۳۰
گهری همیشه یادآور میشد که وی یک هنرمند در معماری است و طراحی موزههای هنری که به وفور در کارهای او به چشم میخورد بیانگر احترام او به کارهای هنری است. در حالیکه میتوان این کارها را گونهای از معماری نیز تلقی کرد.
در سال ۱۹۹۰ گهری طرحهای اولیه موزه را ارائه داد. فضای یازده هزار فوتی گالریها در طبقه سوم یک ساختمان چهار طبقه قرار دارند گالریها نسبتاً کوچکند، آستر سفید دیوارها به وسیله اشکار هندسی در بالاترین بخش دیوارها پوشیده شدهاند. سقفها نیز به وسیله قوسهای نامنظم پوشیده شدهاند. گستردگی اشکال تندیسوار در نمای خارجی ساختمان موزه را به عنوان محلی برای هنرهای معاصر معرفی میکند. نمای غربی ساختمان نمایی از بانک میسیسیپی را دارد.
پنجرههای استیلی همراه با موجدار بودن جنس نما در واقع تداعی کننده حرکت آب در زیر ساختمان است. همچنین نمای استیلی ساختمان باعث درخشش آن در روزهای آفتابی منطقه است.
موزه گوگنهایم بیلبائو:
اسپانیا _ بیلبائو ۱۹۹۷_۱۹۹۱
در مقایسه با طرحهای ارائه شده به وسیله آرتا اوزاکا و شرکا، وکوپهایمبلو در واقع طرح گهری برای موزه گوگنهایم سازگاری بهتر و بیشتری با محیط اطراف موزه داشت. قرار گرفتن در پیج رودخانه نرویون و همچنین قرار داشتن در محله صنعتی همگی از ویژگیهای سایت موزه است. موزه از ارتباط با موزه دیبلاآرتز و دانشگاه مجاورش (دستو) شکل گرفته. با این ساختمان گهری در واقع اسکیسهای دستیاش را برای اولین بار و به همان صورت در ساختمان پیاده کرد. برای اولین بار نرمافزار CATIA در دفتر گهری و در مورد پروژه تندیس ماهی در ویلا اومپیا(۱۹۹۲_۱۹۸۲) استفاده شد ولی نه به طور کامل. اما موزه گوگنهایم اولین پروژه اصلی کامل توسط این نرمافزار تجزیه و تحلیل شد. این نرمافزار مفهوم کلانی از یک برنامه بود که حس زیبایی و تکنیک را همزمان با هم داشت و نه تنها موجب آزادی عمل گهری در طراحی شد بلکه با فراهم آوردن اطلاعات دیجیتالی و به کارگیری آنها در روند پروژه باعث کنترل هزینههای پروژه شد.
ساختمان ناسیوناله ندرلندن:
پراگ ۱۹۹۶_۱۹۹۲
گهری در این کار از زمینه معمول و رایج در کارهایش برای طراحی این ساختمان اداری استفاده کرد. قرارگیری در طول رودخانه ولتاوا در منطقهای تاریخی و همچنین قرارگیری در گوشهای دور از میدان عمومی و پل اصلی شهر، موقعیت ساختمان را متصور میسازد. محل ساختمان و دید گهری از برجها پراگ و تمایل ذاتی به جزئیات معماری قرن نوزدهم، فاکتورهای طراحی گهری به شمار میآمد.
انعطافپذیری در نمای مشرف به رودخانه و وجود دو همسایه اطراف که یکی یک ساختمان هفت طبقه است و دیگری ساختمان پنج طبقه، همگی باعث شد تا نمای ساختمان به صورت بالا و پایین حرکت پویایی داشته باشد.
سکون و قرارگیری به روی ستونهای باریک برج شیشهای باعث شده تا این برج را به حالتی لمیده و قسمت استوانهای ساختمان بکشاند.
پارک موسیقی میلینیوم _ پارک هزاره موسیقی:
شیکاگو ۱۹۹۹
این پروژه که در قلب پایین شهر شیکاگو قرار دارد، با چند کار گهری در ارتباط است. این پروژه در پارک جدیدی در خیابان میشگیان و بعد از مؤسسه هنری شیکاگو قرار دارد. پارک موسیقی و زمین چمن بزرگ آن در واقع طرح یک سالن تئاتر و یک زمین چمن بسیار بزرگ برای این پروژه بوده، وی همچنین یک پل پر پیچ و خم طراحی کرد که در واقع مسیر دسترسی به گرانت پارک بود.
همانند پروژه در سیاتل، فرمهای پارک میلینیوم از المانهای موسیقی برخوردار است. فرم پوشش ارکستر که از جنس استیل و شبیه به یک شاخ است صدا را به سمت زمین چمن هدایت میکند. سازه داربست گونه و فرمهای دایرهای شکل و پوستهای میتواند پخش صدا برای مستمعین را آسانتر سازد.
سالن کنسرت والت دیسنی:
لسآنجلس ۱۹۷۸
سالن کنسرت والت دیسنی سالنی برای فیلارمونیک لسآنجلس که درحال ساخت در مجاورت سالن موسیقی فعلی است، یکی از بزرگترین پروژههای گهری و معروف توانایی او در طراحی است.
این سالن کنسرت به عنوان کانون فرهنگی در مرکز شهر لسآنجلس، و نزدیک به خانه دوروتی چاندلر و موزه هنرهای معاصر ساخته میشود.
طراحی گهری برای سالن کنسرت در واقع شاهدی از تعهد معمار به خلق، فضاهای عملکردی است.
طرح اصلی که از میان مسابقهای بین بوهم هولین، استرلینگ و مایکل ویلفورد آمفی تاتر مرکزی را به عنوان، انبوهی از جعبههای تورفته که به سالنهای اجرای کنتسر باز میشد تعریف میکرد.
در این طرح مقدماتی گهری با متخصصین صوتی و همچنین چندین موسیقیدان دنیا و همچنین با رهبر فیلار مونیک لسآنجلس در مورد طرح مشورت کرده، وی همچنین از بهترین سالنهای کنسرت در جهان نیز بازدید کرد.
طرح بعدی یک سالن آمفی تاتر به شکل یک جعبه محدب بود که از وسط خم سنگهی و از همه دو انتها بالا آمده بود. حجمی که برای رساندن پژواک صدا مناسب بود.
ورودی سالن که از مواد ساده پوشیده شده در واقع شاخص فکری گهری محسوب میشود. پوشش کامل از چوب ۲۳۰۰ صندلی در فضای آرام کنسرت، یادآور صدای گرم ویلن است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 