فایل ورد کامل مقاله اضطراب تعمیم‌یافته؛ تحلیل علمی عوامل روان‌شناختی، نشانه‌ها و رویکردهای درمانی نوین


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله اضطراب تعمیم‌یافته؛ تحلیل علمی عوامل روان‌شناختی، نشانه‌ها و رویکردهای درمانی نوین دارای ۴۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله اضطراب تعمیم‌یافته؛ تحلیل علمی عوامل روان‌شناختی، نشانه‌ها و رویکردهای درمانی نوین  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله اضطراب تعمیم‌یافته؛ تحلیل علمی عوامل روان‌شناختی، نشانه‌ها و رویکردهای درمانی نوین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله اضطراب تعمیم‌یافته؛ تحلیل علمی عوامل روان‌شناختی، نشانه‌ها و رویکردهای درمانی نوین :

اضطراب از همراهان طبیعی رشد، تغییر یافتن ، یا تجربه چیزی تازه وامتحان نشده و یافتن هویت شخصی و معنی زندگی است. برعکس، اضطراب بیمارگونه پاسخی نا متناسب به محرکی مشخص با توجه به شدت یا طول مدت آن است.

مقدمه
قبل از اینکه بخواهیم به مساله اصلی ( اضطراب) بپردازیم جالب است بدانیم که اضطراب یکی از شایعترین اختلالات در بین مراجعان به روانپزشکان و روانشناسان بالینی وپزشکان می‌باشد . و بنابراین توجه بسیاری از متخصصان را بخود جلب کرده است . و بدنبال آن راههای موفقیت‌آمیزی نیز برای درمان این اختلال ابداع شده است . یکی از این روشهای درمانی، رفتار درمانی شناختی می‌باشد . که به معرفی آن در این مقاله می‌پردازیم . البته نظریه‌های درمانی ارائه شده در این زمینه آورده خواهد شد. وراههای تشخیص آنرا نیز بیان می‌کنیم.

اضطراب را در واقع همه انسانها تجربه می‌کنند. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند ، و اغلب مبهم است که با یک یا چند تا از احساس‌های جسمی همراه می‌گردد مثل احساس خالی شدن سردل ، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد ، یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار، بیقراری ومیل برای حرکت نیز ازعلائم شایع است.

اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب‌الوقوع می‌دهد و شخص را برای مقابله آماده می‌سازد. ترس، علامت هشدار دهنده مشابه ،از اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می‌شود:
ترس واکنش به تهدیدی معلوم ، خارجی، واز نظر منشاء بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطری نامعلوم ، درونی ، مبهم و از نظر منشاء خمراه با تعارض است

تاریخچه
تقریبا یک قرن پیش ، زیگموند فروید« نوروز اضطراب» را ابداع ودو نوع اضطراب مشخص نمود . یک نوع اضطراب از لیبیدو مهارشده ناشی می‌شود . به‌عبارت دیگر ،افزایش فیزیولوژیک در تنش جنسی به افزایش برابر در لیبیدو ،معرف ذهنی آن رویداد فیزیولوژیک، منجر می‌شور.
از دیدگاه فروید:، مفر طبیعی چنین تنشی برقراری رابطه جنسی است. معهذا ، سایر اعمال جنسی، نظیر پرهیز وجماع منقطع ، مانع تنش و موجب نوروز واقعی(actual) می‌گردد. اختلالا‌ت اضطراب شدید مربوط به سد شدن لیبیدو مشتمل است بر نوروزهای نورآستنی ، خود بیماری‌انگاری،و اضطراب،که همه آنها از دیدگاه فروید واجد اساس زیست‌شناختی بودند.

نوع دیگر اضطراب ، به بهترین وجه با احساس نگرانی یا ترس که از فکریا میلی سرکوب شده ناشی می‌شود، مشخص می‌گردد این نوع اضطراب مسئول پیدایش پسیکو نوروزهااست ـ نوروزهای هیستری، فوبی و وسواس (کاپلان وهمکاران، ۱۹۹۴ )

نظریه نو فرویدی
این نظریه‌ها در دهه‌های ۱۹۲۰ و۱۹۴۰ وعمدتاً در نتیجه اختلاف نظر درباره آنچه تاکید افراطی فروید بر اهمیت تکانه‌های بیولوژیکی تلقی می‌شد ، خصو صا‌ً تکانه جنسی و تهدیدی که آن تکانه‌ها بر فرد تحمیل می‌کنند مطرح شدند. نو فروید‌یها شخصیت آدمی را به میزان زیادی پیامد و نتیجه تاًثیرات اجتماعی می‌دانند . آنها براین باورند که «اضطراب اولیه» نه در آغاز تولد بلکه بعدها بروز می‌کند. زمانی که کودک نه تنها برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی اساسی بلکه برای حفاظت وحمایت نیز به والدین وابسته است . اضطراب در نتیجه ناکامی بالقوه یا واقعی چنین نیازهایی ایجاد می‌شود.

بر طبق نظریه نو فرویدیها وقتی که دفاعهای اولیه که علیه اضطراب اولیه بکار گرفته می‌شوند منطقی ومعقول باشند به آسانی در موقعیتهای جدیدی مورد تهدید قرار داده نشده است. اگر چنین دفاعهایی ضعیف باشند یا در نتیجه فشار روانی دراز مدت تضعیف گردند. آنگاه دفاعهای جدیدی شکل می‌گیرند که اضطرابهای جدید را دامن می‌زنند ودر نتیجه روان‌نژندی تمام عیاری ایجاد می‌شود. ( پاول و انرایت ، ترجمه رودسری وصبوری مقدم ۱۳۸۰ )

نظریه‌های رفتاری اضطراب
واتسن و دیگر نظریه‌پردازان رفتارگرا ، اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری غلط و شرطی شدن می‌دانند ، یک موقعیت استرس‌زا که با موقعیتهای استرس‌زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب در فرد شود
توقعات و مدلهای نادرست والدین بعنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تاکید واقع شده است.

والدین که انتظارات خارق‌العاده ویا بیش ازاندازه از کودکان خود دارند ، موجب ایجاد اضطراب درآنان می‌شوند. به همین ترتیب اگر والدین دارای واکنشهای اضطرابی در برابر موقعیتهای یی‌اهمیت باشند، کودکانشان می‌آموزند که در برابر مسا ئل جزئی وبی‌اهمیت واکنشهای اضطرابی شبیه به واکنشهای والدین ازخود ظاهرسازند
قصور درآموختن شایستگی‌های لازم نیز می‌تواند علت اضطراب محسوب شود زیرا شخصی که شایستگی‌های لازم را آموخته است در سازگاری وحل مسائل زندگی، موقعیت‌های کمی را تهدید کننده می‌بیند، ولی شخص مبتلا به اضطراب بدلیل نبود شایستگی‌های لازم، بسیاری از موارد معمولی زندگی را اضطراب‌زا و تهدید کننده احساس می‌کند. ( آزاد: ۱۳۷۲ )

نظریه یادگیری شناختی ـ اجتماعی (CSL )
این دیدگاه از رفتار گرایی تحول یافت وگسترش آن در نتیجه نارضایتی از چیزی بود که انعطاف ناپذیری وعقاید ساده گرایانه رفتارگرایی محض خوانده می‌شد.
بندور(۱۹۶۹ ) این نظر را درست می‌دانست که ترس و اضطراب فراگرفته می‌شوند ولی برای این یادگیری چهار مکانیسم اجتماعی را بر شمرد:
نخست ترس ممکن است ازطریق شرطی‌سازی کلاسیک دقیقاً به همان ‌شیوه‌ای که توصیف شد، فرا گرفته شود.

دوم : بنا به اظهار بندورا « تجربه نیابتی » (دیدن فردی‌دیگر که دچار ناخرسندی، تنبیه، یا درد بعنوان پیامد رفتار خود شده است ) می‌تواند با اهمیت باشد. این فرآیند «سرمشق‌گیری» نیز خوانده شده است. سوم:« آموزش نمادین » به یادگیری از طریق آموزش اشاره دارد، خواندن یا گفتن این که چیزهایی معینی تهدید زا ، دردزا، یا منع شده هستند.

چهارم، بندورا به منطق نمادین که بالقوه در ایجاد اضطراب مهم می‌باشدنیز اشاره دارد. شخصی ممکن است استنباط کند که چیزی خطرناک است. این فرآیند ممکن است منطقی باشد. برای مثال، کوسه‌ماهی‌ها در دریا شنا می‌کنند، کوسه‌ماهی‌ها خطرناک هستند، پس دریا خطرناک است.
بنابراین درنظریه‌های یادگیری شناختی ـ اجتماعی براهمیت ترکیب اصول یادگیری همراه با نقش تفکر واستدلال فردی در ایجاد اختلالات اضطراب تاکید می‌شود مؤلفه مهم دیگر csl ، مفهوم خودکارآمدی است.

بندورا(۱۹۹۷ ) اظهار داشت که انتظارات کارآمدی شخصی است که تعیین می‌کند آیا رفتارهای مقابله با مشکل به اجرا در خواهند آمد و به چه میزان شخص به این رفتارها دست خواهد زدو این الگو‌ها مقابله‌ای بردرک صحیح از موقعیت ، تجربه پیشین واعتماد شخص به توانایی ارائه پاسخ مناسب برای مقابله، مبتنی است. (پاول وانرایت، رودسری وصبوری مقدم۱۳۸۰ )

نظریه‌های وجودی
نظر‌یه‌‌های وجودی اضطراب، مدل‌های عالی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است که درآن‌ها محرک قابل شناسایی خاصی برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد. مفهوم مرکزی نظریه وجودی این است که شخص از پوچی عمیقی در زندگی خود آگاه می‌گردد ،که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد. اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع وجود و معنا است . گفته شده است که پس از کشف سلاح‌های هسته‌ای نگرانی‌های وجودی افزایش یافته است. (کاپلان وهمکاران۱۹۹۸ )

نظریه‌های شناختی اضطراب
نظریه پردازان شناختی معتقدند که رویدادها یا حوادث نیستند که اضطراب یا فشار روانی را موجب می‌شوند بلکه تعبیر این رویدادها ست که ممکن است به این مشکلات بیانجامد.
نظریه‌های شناختی بطور گسترده‌ای بعنوان رویکردی برای تبیین و درمان افسردگی بوجود آمدند.
اخیراً این رویکرد‌ها در مورد اضطراب نیز بکار گرفته شده‌اند زیرا در این حوزه نتایج درمانی بدست آمده به اندازه حوزه افسردگی معتبر است. هر چند نظریه‌های متفاوتی با تاکیدات کم وبیش متفاوتی ارائه شده است،نظریه‌های شناختی عموماً اظهار می‌دارند اضطراب از طریق ارزیابی نادرست یا ناسازگارانه یک موقعیت که به ادراک خطر می‌‌انجامد ، ایجاد می‌شود. روشهای شناخت درمانی، علاوه بر تحلیل تفصیلی وبازسازی الگوهای غیرمنطقی و ناقص تفکر یا تغییر واصلاح رفتاری را نیز به عنوان بخشی از کل فرایند درمانی بکار می‌گیرند.

بک (۱۹۷۶ ) اظهار می‌دارد که اضطراب بیمارگون از بیش از حدخطر آفرین تلقی کردن یک موقعیت همراه با یک یا چند بعد از چهار بعد زیر ناشی می‌شود:
۱- تخمین بیش از حداحتمال روی دادن حادثه ترسناک
۲- تخمین بیش از حد شدت حادثه ترسناک
۳- بی‌اعتمادی به توانایی خود در مقابله کردن
۴- احتمال کمی دادن به این که فرد دیگری می‌تواند به او کمک کند.

بک (۱۹۸۵ ) معتقد است که اشتغال ذهنی فرد مضطرب بصورت خطر کردن غیرارادی ومداوم افکار خودکار به شکل تجسم یا خودگویی‌های کلامی ظاهر می‌شود، این افکار درباره آسیب بالقوه جسمی یا روانی است که فرد را تهدید می‌کند. چنین افکاری چنان با سرعت رخ می‌دهند که شخص از وقوع آن آگاه نیست و شخص صرفاً متوجه می‌شود که اضطراب مفرطی اورا فرا گرفته است . با وجود این، این افکار یا تصاویر ذهنی تنها به موقعیت‌های خارجی مربوط نمی‌شوند.فرد احتمالاً هر نشانه جسمانی را هم که رخ می‌دهد، به شیوه‌های شدید اً اغراق‌آمیز وفاجعه‌آفرین سوء تعبیرمی‌کند . یک سردرد خفیف یک تومور مغزی می‌گردد، گرفتگی قفسه سینه، علامتی از حمله، دشواری در تنفس بعنوان مرگ حتمی تعبیر می‌شود. چنین تعبیرهایی ، اضطراب را تشدید می‌کند و بنابراین نشانه‌هارا افزایش می‌دهد.

بک اظهار می‌دارد که افکار بر انگیزاننده اضطراب تقریباً با یک یا ترکیبی از چهار نوع خطای عمومی تفکر همراه است:
۱- فاجعه‌آمیزسازی ـ وقتی که فرد مضطرب خطر را پیش‌روی می‌بیند نتیجه مورد پیش‌بینی یک فاجعه است.
۲- اغراق آمیز‌سازی ـ خطاها یا نقصهای جزیی به شکست مطلق یا نقاط ضعف تک مبدل می‌شوند.
۳- تعمیم بیش از حدـ یک تجربه دشوار به قانونی حاکم بر کل وجود شخص مبدل می‌شود.
۴- نادیده گرفتن امور مثبت ـ چشم پوشی از تمامی موفقیت‌های گذشته، تکیه‌گاههای شخصی و تواناییها

بک همچنین به این نکته اشاره دارد که در حین لحظات تشویش، توجه ودقت فرد خیلی موشکافانه و انتخابی می‌شود. برای مثال، فردی که هوشیاری مفرط نسبت به خود دارد در صف اتوبوس ممکن است توجه نگاه خیره را نشانه عدم تایید تعبیر نماید وبدین طریق اضطراب افزایش می یابد . بک همچنین تاکید می کندکه افراد مضطرب رویدادهای ناگوار را در تخیل خود دوباره و با چنان وضوحی تجسم می‌یابند که قادرند به اندازه همان رویداد اصلی اضطراب برانگیزند. همین امر موجب گسترش بالقوه محرکهای برانگیزنده اضطراب می‌گردد، بگو‌نه‌ای که رخدادهای فراوانی حادثه تلخ اولیه را برای شخص تداعی می‌کند.

بک معتقد است که ادراک شخص از میزان آسیب‌پذیری‌اش نیز در اختلالات اضطرابی تاًثیری محسوس دارد. آسیب پذیری این گونه تعریف می‌شود: برآورد یا پیش‌بینی خطرات درونی یا بیرونی که یا نمی‌توانیم کنترلشان کنیم یا کنترل آنها برای منظور تامین واستمرار امنیت وسلامت ناکافی است. شخص توانایی یا منابع اتکایی خود را ناچیز تلقی می‌کند، توجهش قبل ا ز همه به نقاط ضعف خود متمرکز می‌شود ، این نقاط ضعف را برجسته می‌کند تا وقتی که بصورت عاملی مهلک در می‌آیند، آنگاه هر خطا واشتباهی را فاجعه‌آمیز تعبیر می‌کند . این نوع خطاهای فکر آسیب‌پذیری را افزایش می‌دهد، اعتماد واطمینان را زایل می‌سازد واجتناب به دنبال می‌آید.
الیس (۱۶۹۲ و۱۹۷۶ با اظهار این نظر که علل اولیه آشفتگی آدمی « باورهای هسته‌ای غیر منطقی» هستند، نظریه شناختی را گسترش داد.الیس معتقد اس

ت که افراد زمانی احساس رضامندی می‌کنند که قادر باشند، هدفها و مقاصد مهم زندگی را انتخاب وآنگاه فعالانه آنها را دنبال کنند. باورهای غیر منطقی بعنوان باورهایی تعریف می‌شوند که در مسیر دستیابی به این هدفها مانع ایجاد می‌کنند. چنین باورهایی مطلق‌اند وبه شکل‌هایی قرارمی‌گیرند وموانعی را در جهت کنش موفقیت‌آمیز ایجاد می‌کنند.

الیس دوازده باور هسته‌ای غیر منطقی رامعرفی می‌کند که بنا به نظر او « فرضهای اولیه‌ای» هستند که همه افکار غیر منطقی بر آنها استوارند:
۱ـ برایم خیلی اساسی وضروری است هر کاری که انجام می‌دهم،موردپسند همه باشد ومحبوب همگان باشم
۲ـ وحشتناک است وقتی امور آنگونه که من دوست دارم ، پیش نروند.
۳¬ــ اعمال معینی زشت یا سخیفند و افرادی که چنین اعمالی را انجام میی‌دهند بایستی شدیداً تنبیه شوند.
۴ـ ناخوشایندی نتیجه حوادث ورخدادهای خارجی است که بر ما فشار می‌آورند وما بر آنها کنترلی نداریم
۵ ـ اگر چیزی خطرناک یا ترس آور باشد یا احتمالاً چنین باشد من باید ازآن بنحو وحشتناکی آشفته شوم
۶ـ اجتناب از مشکلات زندگی آسانتر از رویارویی با آنهاست.
۷- به کسی قویتر وبزرگتر ازخود نیازمندم تا به او تکیه کنم.
۸ـ من باید کاملاً شایسته ، با هوش، وموفق در تمامی جنبه‌های زندگی باشم.
۹ـ چون حادثه‌ای تلخ زندگی‌ام را در گذشته متاثر ساخته است پس هیچ‌گاه از آن حادثه ناگوار مصون نیستم.
۱۰ـ باید کنترل قطعی و کامل همه چیز را داشته باشم
۱۱ـ بی‌خیالی وبی‌تفاوتی موجب شادکامی در زندگی می‌شود.
۱۲ـ من در حقیقت هیچ کنترلی بر احساساتم ندارم و نمی‌توانم برای خیلی چیزها با دیگران همدلی کنم.
براحتی می‌توان دریافت که چگونه اضطراب ممکن است در افرادی ایجاد شود که معتقدند باید کنترل تمام و کمالی روی هر چیزی که انجام می‌دهند، داشته باشند ، یا چگونه اضطراب اجتماعی می‌تواند از این اعتقاد ناشی شود که همه باید ما و هر کاری که انجام می‌دهیم تایید کنند. ( پاول وانرایت زودسری و صبوری مقدم ۱۳۸۰ )

دیدگاه اجتماعی
در دیدگاه اجتماعی حالات روانی و اضطراب بعنوان یک مساله بهداشتی یا نقص شخصی نگریسته نمی‌شود. بلکه نتیجه و محصول ، ناتوانی فرد در مقابله موثر با فشار روانی مورد توجه قرار می‌گیرد . در این دیدگاه رفتار ناسازگار بعنوان یک مشکل که فقط در فرد وجود دارد ، تلقی نمی‌گردد، بلکه دست کم آن را به عنوان شکست دستگاه اجتماعی حمایت کننده وی از قبیل زن وشوهر، والدین، خواهران وبرادران ، منسوبان ، دوستان ، معلمان، و رئیس به حساب می‌آورند. (آزاد ۱۳۷۲ )

تشخیص
ملاکهای تشخیص اختلال اضطراب منتشر
A ) اضطراب و تشویش مفرط در اکثر اوقات به مدتی بیش از شش ماه ، در مورد بعضی از رویدادها یا فعالیتها
B)کنترل تشویش برای بیمار دشوار است
c ) اضطراب و تشویش با سه علامت( یا بیشتر) از سه علامت زیرکه برخی از آنها در شش‌ماه گذشته اکثر روزها وجود داشته‌اند همراه است.
توجه: در کودکان فقط یک علامت کافی است.
۱- احساس عصبانیت وبی‌صبری
۲- خستگی پذیری
۳- اشکال در تمرکز
۴- تحریک پذ یری
۵- تنش عضلانی
۶- اختلال خواب( مشکل در به خواب رفتن، درام خواب، یا خواب توام با بیقراری بدون تامین رضایت فرد)
D ) کانون اضطراب و تشویش محدود به خصوصیات یک اختلال محور Z نیست.
E ) اضطراب، تشویش، یا علائم جسمی ناراحتی بالینی قابل ملاحظه یا تخریب در کارکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینه‌های مهم ایجاد می‌کنند.
‌F ) اختلال نتیجه مستقیم مواد یا یک اختلال طبی عمومی نبوده و منحصراً در جریان اختلال فراگیر رشد روی نمی‌دهد.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.