فایل ورد کامل مقاله نهضت حسینی و انقلاب اسلامی؛ تحلیل تاریخی و دینی پیوند قیام عاشورا با اندیشه خمینی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله نهضت حسینی و انقلاب اسلامی؛ تحلیل تاریخی و دینی پیوند قیام عاشورا با اندیشه خمینی دارای ۴۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله نهضت حسینی و انقلاب اسلامی؛ تحلیل تاریخی و دینی پیوند قیام عاشورا با اندیشه خمینی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله نهضت حسینی و انقلاب اسلامی؛ تحلیل تاریخی و دینی پیوند قیام عاشورا با اندیشه خمینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله نهضت حسینی و انقلاب اسلامی؛ تحلیل تاریخی و دینی پیوند قیام عاشورا با اندیشه خمینی :
چکیده: :
«حجت ما برای این مبارزهای که بین مسلمین و;این دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز و لزوم این عمل;عمل سیدالشهدا (ع) است;حجتمان براین است که اگر چنانچه این مبارزه را ادامه بدهیم و صدهزار از ما کشته بشود برای رفع ظلم;برای اینکه دست آنها را از این مملکت اسلامی کوتاه کنیم، ارزش دارد. حجتمان هم کار حضرت امیر(ع)، و سیدالشهداست.»
در مقام تحلیل انقلاب اسلامی ایران، یک رویکرد، آن را ملهَم از نهضت حسینی و مکتب عاشورایی میداند و در همین بستر با بررسی عوامل اصلی محدثه انقلاب، آنها را عوامل مبقیه انقلاب نیز دانسته، بر حفظ و استمرار آنها پای میفشارد. نویسنده در این مقاله با مفروض گرفتن تأثیر پذیری انقلاب اسلامی ایران از نهضت امام حسین(ع) به دنبال نشان دادن نوع تأثیرگذاری عاشورا بر انقلاب اسلامی و تداوم آن است و در این راستا عناصر رهبری، مکتب و ملت را در هر دو حرکت با معرفی شخصیت رهبران جبهههای حق و باطل به بحث میگذارد.مقاله حاضر میکوشد، به این سؤالات پاسخ دهد:
۱ آیا عاشورا بر انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است؟
۲ اگر عاشورا بر انقلاب اسلامی تأثیر داشته در چه زمینهها و به چه صورتی بوده است؟
۳ آیا عاشورا، همانگونه که در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی تأثیر گذاشت، قادر است بر تداوم آن نیز تأثیر بگذارد؟ نیل به اینمقصود و هدف، چگونه و از طریق پیمودن چه راههایی امکانمییابد؟
مقدمه
اگر چه تأثیرگذاری عاشورا بر انقلاب اسلامی و تداوم آن، از نظر نگارنده مسلّم و بدیهی است، به همین دلیل، آن را به عنوان مفروض برگزیده است، اما به جهت آن که بر خوانندگان نیز این قطع و یقین حاصل شود، دو دلیل در اثبات آن اقامه میکنیم:
دلیل اوّل: امام خمینی(ره) به شکلهای مختلف بر چنین تأثیری اشاره کردهاند.
بهعنوانمثال:«حجت ما برای این مبارزهای که بین مسلمین و;این دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز و لزوم این عمل;عمل سیدالشهدا (ع) است;حجتمان براین است که اگر چنانچه این مبارزه را ادامه بدهیم و صدهزار از ما کشته بشود برای رفع ظلم;برای اینکه دست آنها را از این مملکت اسلامی کوتاه کنیم، ارزش دارد. حجتمان هم کار حضرت امیر(ع)، و سیدالشهداست.»[۱]
گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینهزنی و نوحهسرایی نبود، ۱۵ خرداد پیش میآمد[۲]; تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد; اگر قیام سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز شویم.[۳]
; انقلاباسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.[۴]
; کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته میشود.[۵]
دلیل دوم: بیشتر منابعی که زمینههای زایش عاشورا و انقلاباسلامی را کاویدهاند، به مشترکات فراوان این دو اشاره دارند، از جمله:
الف. در باره عاشورا، برخی نوشتهاند:
فرهنگ و تعالیم عاشورا دارای زمینههایی است که نمونههایی از آن عبارتند از: ۱ فرهنگ شهادت، ۲ فرهنگ مبارزه مستمر حق با باطل، ۳ فرهنگ طاغوت ستیزی و طاغوت زدایی، ۴اصل پیروی از رضای خدا و مصالح مسلمین، ۵ فرهنگ پیشگیری از جرم و فساد قبل از وقوع آن، ۶ فرهنگ نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر.[۶]
ب. دیدگاه امام خمینی(ره) در باره انگیزههای قیام امامحسین(ع) عبارت است:۱ عمل به تکلیف الهی ۲ تشکیل حکومت اسلامی ۳ نشر اسلام و بقای آن ۴ امر به معروف و نهی از منکر ۵ نجات اسلام از خطر تحریف ۶ اصلاح امت و جامعه اسلامی ۷ ظلم ستیزی و عدالتخواهی[۷].
ج. درباره انقلاباسلامی.برخی عوامل پیدایش انقلاباسلامی را به این شرح توضیح دادهاند: ۱مذهب۲ سلطه بیگانگان ۳ رهبری حضرت امام خمینی(ره) ۴ شعار جدایی دین از سیاست ۵اسلام زدایی نظام حاکم ۶ بیگانه بودن نظام حاکم با مردم ۷ تحقیر شخصیت انسانی مردم۸ وحدت و یکپارچگی ملت.[۸]
د. برخی زمینههای انقلاب را به این شرح بر میشمارند:۱ ایجاد نارضایتی عمیق در مردم از شرایط حاکم ۲ وجود رهبری و ساختارهای اجتماعی و سیاسی بسیجگر ۳ گسترش روحیهانقلابی و مشارکت مردمی ۴ گسترش و پذیرش اندیشه حکومت اسلامی۵ مبارزه خشونت بار مردم با دولت.[۹]
بنابراین، شناخت و تبیین عوامل مؤثر در شکلگیری انقلاباسلامی، بدون توجه به نقش و تأثیر نهضت بزرگ امامحسین(ع)، شناختی ناقص و به دور از واقع است.[۱۰]
البته، اجمالی که از تأثیر عاشورا بر انقلاباسلامی سخن گفتیم، برای درک عمیق این تأثیر، نارساست، ثانیاً بدون قالب بندی و پراکنده است. از این رو، مقاله تلاش خواهد کرد تأثیر عاشورا در پیدایش انقلاباسلامی را در سه قالب: رهبری، ایدئولوژی (اسلام) و مردم نشان دهد، زیرا بیشتر منابع مربوط به انقلاب اسلامی، این سه عامل را تنها عوامل زادن انقلاباسلامی و تداوم آن بیان میکنند:
۱ «پیروزی انقلاباسلامی، بطلان بسیاری از نظریهها را به اثبات رساند و ثابت کرد نباید هر پدیدهای را در لابراتور تجربی آزمایش کرد. پیداست این همه، جز از طریق امدادهای الهی و فرهنگ غنی اسلام و رهبری خردمندانه امام خمینی و فداکاریهای ملت سلحشور و اتحاد و همدلی همه اقشار ملت امکانپذیر نبود.»[۱۱]
۲«عامل اصلی که موجب بروز و پیروزی انقلاباسلامی گردیده است، عامل اسلام زدایی شاه بوده است;مسلّماً غیر از این عامل، باید عامل وحدت بخش و حرکت آفرین رهبری دینی و مرجعیت والا مقامی نظیر امام خمینی را نباید به باد فراموشی سپرد;بنابراین،مهمترین عوامل بروز و پیروزی انقلاب را باید در دو مفهوم کلی دید:
الف. روح اسلام خواهی و خداخواهی مردم (امت)
ب. رهبری دینی مورد قبول عامه مردم(امام).»[۱۲]
۳ «امام به عنوان وصل میان مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتوای سیاسی انقلابی اسلام را بدان بازگرداند. همانگونه که مکتب اسلام، رهبری امام و حضور مردم، سه عامل اصلی محدثه انقلاب به حساب میآیند، همین سه عامل به عنوان عوامل مبقیه انقلاب نیز محسوب میگردند.»[۱۳]
رهبری
در رأس قیام عاشورا، امامحسین(ع) و در فراز انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) قرار داشت. یزید بن معاویه و محمدرضا پهلوی در سوی دیگر این دو نهضت بودند.
۱ حسین بن علی(ع)
امام خود را این گونه معرفی میکند:
«ما دودمان پیامبریم و به عهدهداری این امر (حکومت) و ولایت بر شما، از دیگرانی که به ناحق مدعی آنند و میان شما به ستم و تجاوز حکومت میکنند، سزاوار تریم».[۱۴]
حسین(ع) خطاب به ولید، هنگامی که از او خواست با یزید بیعت کند، فرمود:
«ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و نزول رحمتایم. خداوند به ما آغاز کرده و به ما ختم نموده است.»[۱۵]
امام در اعتراض به سخنان معاویه در مدینه که فضایل یزید را برمیشمارد، فرمود: «کسی را وانهادهای که از نظر پدر و مادر و صفات شخصی از یزید بهتر است!» معاویه گفت: گویا خودت را میگویی؟! حضرت فرمود: آری.»[۱۶]
در جای دیگر فرمود:
به خدا قسم! من به خلافت شایستهترم، پدرم بهتر از پدر یزید است، جدم برتر از جد اوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اویم.»[۱۷]
۲ یزید بن معاویه
امامحسین(ع) در نامهای به معاویه نوشت: «جوانی را به ولایت امر مردم تعیین کردهای که شراب میخورد و با سگ، بازی میکند! به
امانت خود خیانت کرده و مردم را تباه ساختهای. چگونه یک شرابخوار را به تولیت امور امت محمد(ص) میگماری؟! شرابخوار که امین بر یک درهم نیست، چگونه نسبت به امت امین باشد؟!»[۱۸]
«یزید، خودش گواه رأی اوست. او برای همان کارهایی که مشغول است مثل بازی با سگها، کبوتربازی، نوازندگی و عیاشی، بهتر است. بیش از این بار ستم بر دوش مکش.»[۱۹]
یزید در سه سال پادشاهی، سه جنایت فجیع مرتکب شد:
اوّل، در ۶۱هجری، امامحسین(ع) و خاندان عصمت و طهارت و یاران او را به شهادترساند. دوم، در ۶۳ هجری، به مدینه حمله کرد و به مدت سه روز، یاران وی مردم شهر را کشتند؛ اموال آنان را به غارت بردند و زنانشان را غاصبانه به مِلک خود درآوردند. سوم، در ۶۴ هجری، به بهانه سرکوبی عبدالله بن زبیر که در خانه خدا پناه گرفته بود، به مکه حمله برد و خانه خدا را با منجنیق به سنگ و آتش بست.
۳ امام خمینی(ره)[۲۰]
مقام معظم رهبری در معرفی حضرت امام(ع) فرمود: «امامخمینی(ره) آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیای معصومین(ع) به دشواری میتوان کسی را با این ابعاد و با این خصوصیات تصور کرد;آن بزرگوار، قدرت ایمان را با عمل صالح، اراده پولادین را با همت بلند، شجاعت اخلاقی را با حزم و حکمت، صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، ابهت و صلابت رهبری را با رقّت و عطوفت و خلاصه بسی خصال نفیس و کمیاب را که مجموعه آن در قرنها و قرنها به ندرت ممکن است در انسان بزرگی جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتی دست نیافتنی و جایگاه والای انسانی او جایگاهی دور از تصور و اساطیر گونهبود.»[۲۱]
ایشان در جای دیگر فرمود: «او عبد صالح و بنده خاضع خدا و نیایشگر نیمه شبها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوی کامل یک مسلمان و نمونه بارز یک رهبر اسلامی بود. او به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز در آورد و ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباوری بخشید و او صلای استقلال و آزادگی را در سراسر جهان سرداد و امید را در دلهای ملل تحت ستم جهان زنده کرد.[۲۲]
; امام خمینی(قدس سره) پدر مهربان، معلم دلسوز، مرشد حکیم، دیدهبان همیشه بیدار، طبیب درد و درمان شناس، سروش رحمت خدا بر امت، یادگار انبیا و اولیا در زمین بود;امام خمینی(قدس سره) یک حقیقت همیشه زنده است. راه او، راه ما؛ هدف او، هدف ما و رهنمود او، مشعل فروزنده ما است.»[۲۳]
۴ محمد رضا پهلوی
یکی از نویسندگان مینویسد: «شاه فردی بود که آن قدر از اموال این ملت بیچاره را به حسابهای شخصی خود در بانکهای خارج واریز کرد که طبق آمار منتشره در سالهای پس از پیروزی انقلاباسلامی، سود خالص سرمایه گذاریهای شاه در دنیا در هر دقیقه بیش از شصت هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه میلیارد دلار بودهاست.»[۲۴]
از خیانتهای بزرگ شاه به ملت ایران، جشن تاجگذاری بود که از بیستم مهر تا بیستم آبان ۱۳۴۶ برگزار شد. بخشی از هزینههای این جشن عبارت بود از: تاج شاه با ۳۳۸۰ قطعه الماس، ۵۰ قطعه زمرد و ۳۶۸ حبه مروارید به وزن دوکیلو و هشتاد گرم و از نظر قیمت، غیر قابل تخمین.
تاج همسر شاه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و تعداد مشابهی از جواهرات دیگر و طلا به قیمت تخمینی چهارده میلیون دلار.
پیراهن همسر شاه مزیّن به چهل هزار الماس. وان حمام بلورین ۷۵هزار دلار و هزینه درشکه مخصوص ۱۵۰ هزار دلار.[۲۵]
امام خمینی(ره) بیش از هر کس، به امامحسین(ع) شبیه بود و محمدرضا پهلوی به یزید بن معاویه. و این مقایسه که از سوی روحانیت و مردم صورت میگرفت، از عوامل بروز و پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود. برای تأیید این سخن، میتوان به بخشی از یک سند از مجموعه اسناد منتشره شده سفارت آمریکا استناد کرد:
روحانیون مسلمان کشور از جمله جسورترین منتقدین شاه به حساب میآیند. در یکی از بحثهای مرسوم احساسی، شاه را با یزید که مسؤول قتل امامحسین[ع] در قرن هفتم بود مقایسه مینمایند. این رویداد تاریخی شیعه، هسته اصلی اسلام مرسوم در ایران بود و هر ساله در صدها نقطه از کشور با برپایی نمایشهای دراماتیک نحوه قتل امامحسین(ع) و خانوادهاش را در اذهان زنده میکنند.[۲۶]
چرا چنین مقایسهای به پیروزی انقلاباسلامی مدد رساند؟ به آن دلیل که، حاصل این مقایسه آن بود که در یک سو امامِ نور و در سوی دیگر امام شرّ را میدیدند. به بیان دیگر، در امام عادل زمان، صفاتی را مییافتند که به اسلام واقعی نزدیکتر بود و از اینرو، وی را حسین زمان و شایسته دفاع میدیدند. بخشی از این صفات را مرور میکنیم:
۱ تکلیف گرایی
وقتی دو نفر از سوی والی مکه برای امامحسین(ع) امان نامه آوردند تا از ادامه سفر باز دارند، فرمود:«درخواب، پیامبر خدا را دیدم. به چیزی فرمان یافتم که در پی آن خواهم رفت، به زیانم باشد یا به سودم.»[۲۷]
زمانیکه فرزدق از اوضاع نامطمئن کوفه گزارش داد، امام فرمود:«اگر قضای الهی بر همان چه که دوست میداریم، نازل شود، خدا را بر نعمتهایش سپاس میگوییم;و اگر تقدیر الهی میان ما و آن چه امیدداریم، مانع شد، پس کسی که نیتش حق و درونش تقوا باشد، از حق تجاوز نکرده است.»[۲۸]
امامخمینی(ره) هم در این باره فرمود:«ح
ضرت سیدالشهدا تکلیف برای خودش دانستند که بروند و کشته بشوند و محو کنند آثارمعاویه و پسرش را.»[۲۹]
امامخمینی(ره) با درک پیام عاشورا، در سراسر زندگی سیاسی اجتماعی خویش بر معیار تکلیف عمل کرد و حرکت نمود و عقیده داشت:«همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم، نه مأمور [به] نتیجه.»[۳۰]
به هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ فرمود:«شما را میشناسم، شما هم مرا میشناسید. در شرایط کنونی آن چه موجب امر [قبولی قطع نامه] شد تکلیف الهیام بود.»[۳۱]
۲ قاطعیت و شجاعت
ایمان راسخ به ادایتکلیف، شجاعت و قاطعیت میآفریند. به این دلیل، امامحسین(ع) پس از برخورد با سپاه حر فرمود: «شأن و موقعیت من، موقعیت کسی نیست که از مرگ بهراسد.»[۳۲]
در جایی دیگر فرمود:«نه دست ذلت به اینان میدهم و نهچون بردگان فرار یا اقرار میکنم.»[۳۳]
تعبیر امامخمینی(ره) از شجاعت و قاطعیت امامحسین(ع) این بود که «ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد، ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد.[۳۴]» امام با درس گرفتن از عاشورافرمود:«من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم که اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین مابایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیمنشست.»[۳۵]
بنابراین جای شگفتی نیست که بفرماید:«والله من به عمرم نترسیدم.»[۳۶]
۳ اتکال به خدا
امامحسین(ع) در پاسخ به سخنان ضحّاک بن عبدالله مشرقی،مبنی بر آمادگی کوفیان برای جنگ با سیدالشهدا فرمود:«حسبی الله و نعم الوکیل؛ خدا برای من بس است و او خوب پشتیبان و تکیه گاهیاست.»[۳۷]
حسین بن علی(ع) در صبح عاشورا با آغاز حمله دشمن، در نیایش به درگاه خدا، اتکالواعتماد به پروردگار در گرفتاری و پیشامدهای سخت را ضروری دانست و خدا رابهعنوان عامل پشتگرمی و اطمینان نفس و نیروی حمایتگر و پشتیبان خویش خواند.[۳۸]امامخمینی(ره) نیز به پیروی از جدش با اتکای بر قدرت لایزال الهی به تنهاییوبادست خالی قیام کرد و به نتیجه رسید و در طول دوران انقلاب هیچگاه مأیوسنگشت.
این صفات و صفات متعدد دیگر نشان میدهد یک عامل جاودانگی قیام عاشورا و به تأثیر از آن، عامل پیروزی انقلاباسلامی در بُعد رهبری الهی آن دو بود.
اسلام
دین اسلام و مذهب تشیع از عوامل انقلاب حسینی(ع) و انقلاب خمینی(ره) بودند. اسلامی که امامحسین(ع) و امامخمینی(ره) منادی آن بودند، با اسلام اموی، زبیری و امریکایی تفاوت داشت. اسلام بنیامیه و اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام آمریکایی، هیچگاه
قادر به انقلاب و جاودانه شدن نبودهاند. باید اثبات کرد اسلامِ امامحسین و امامخمینی یکسان و با اسلام دیگران متفاوت بود:
«حرکت امام نه تنها موج جدید بازگشت به اسلام را که در میان اقشار تحصیل کرده و دانشجویی پا گرفته بود، در ابعاد گستردهای تقویت نمود، بلکه در رابطه مذهب و سیاست و مذهب و حکومت داران تغییرات تاریخی پدید آورد[۳۹] ;[ایشان] در ظرف دو دهه توانستند
چهره نوینی از اسلام بسازند. چهرهای مترقی، انقلابی، مبارز. چهرهای که از خود همحکومت و سیاست داشت و هم اقتصاد و آیین کشورداری. اسلامی که به خفقان، دیکتاتوری و استبداد پایان میداد و به جای آن آزادی، حرمت اندیشه و تأمین حقوق اجتماعی انسانها را جایگزین میساخت. اسلامی که به نفوذ ابرقدرتها در ایران پایان میداد و به جای آن ایرانی مستقل و متکی به خود میساخت. اسلامی که فساد مالی و حکومتی رژیم را از بین میبرد و به جای آن نظام امین و مردمی با کارگزارانی صدیق و مؤمن بر پا مینمود. در یک کلام، این اسلام احیا شده همه آن چیزی بود که رژیم شاه نبود و همه آن چیزهایی را پدید میآورد که رژیم شاه نخواسته یا نتوانسته بود پدید بیاورد. با چنین تصویری بود که اسلام توانسته بود بر قلوب طیف گستردهای از اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران [تأثیر بگذارد];با چنین تصویری از;اسلام توانست میلیونها نفر را در اعتراض و مخالفت با رژیم شاه به حرکت درآورد.»[۴۰] امامحسین(ع) در نامهای به مردم بصره مینویسد:«شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت میکنم، زیرا در شرایطی قرار گرفتهایم که دیگر سنت پیامبر از میان رفته و جای آن بدعت قرار گرفته است.[۴۱]»
نیز در جای دیگر فرمود:
«من برای تفریح و تفرج و استکبار و خود بزرگبینی، نیز برای فساد و خرابی و ظلم و ستم و بیدادگری قیام نکردم، بلکه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد صلی الله علیه و آله است. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جدم و آیین و روش پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام رفتار کنم.»[۴۲]
سخنان امام(ع) نیز نشان میدهد او منادی اسلامی است که با اسلام یزید فرق میکند. همچنان که اسلامی که امام منادی آن بود، همان اسلام حسینی و مخالف اسلام پهلوی بود. اسلام امام حسین(ع) و اسلام امام خمینی(ره) چه تفاوتهایی با اسلام یزیدی و اسلام پهلوی داشت؟ به برخی از تفاوتها اشاره میکنیم:
۱ تقیّه
تقیه ریشه در قرآن و سنت دارد. در قرآن میخوانیم:
«مؤمنان، به جای مؤمنان کافران را به دوستی نگیرند. هر که چنین کند، پیوندی با خدا ندارد، مگر آن که از آنها ترسی داشته باشد.»[۴۳]
در سیره پیامبر آمده است: زمانی که عمار با چشمان گریان، نزد پیامبر(ص) آمد و از اینکه خدایانِ مشرکان را ستایش کرده، شرمسار بود، پیامبر کاری را که برای حفظ جانش انجام داده بود، تأیید کرد.[۴۴] اما این حکم قطعی برای همه زمانها و مکانها نیست. به همین دلیل، امامحسین(ع) تقیه را در آن مقطع حرام کرد. از این رو روز هشتم ذی الحجه ۶۰هجری، با تبدیل حج تمتع به عمره تصمیم به قیام علنی علیه یزید گرفت و عزم خروج به سوی کوفه کرد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 