فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری دارای ۳۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری :

فایل ورد کامل مقاله نمادهای اسب، پرنده و گل در ادبیات؛ تحلیل علمی جایگاه آن‌ها در فرهنگ و هنر نوشتاری

بدون شک ادبیات کهن و غنی مابا قصه‌های دلکش و نظم و نثر دل‌پذیر و داستان‌های پر از طنز و زیبا و کنایه‌های دل‌نشین در میان ادبیات جهان مقامی شامخ و جایی ممتاز و برجسته دارد.

در بین داستا‌ن‌ها و استوره‌ها، شاهکارهایی وجود دارد که از ویژگی‌های آثار مذکور، حماسه‌های ملی و شورانگیزی است که نتایجی مفید و شادی‌بخش و امیدوارکننده دارد که داستان‌های و قصه‌ها به آنها ختم می‌شود و خواننده را به زندگی امیدوارتر و در مواجه با مشکلات و ناملایمات استوارتر می‌نماید.

این از خصوصیات ادبیات کهن ما است که چون میراثی گران‌بها به دست مردم بافضل و دانش ما رسیده و حفظ و حراست از آن وظیفه‌ی هر فردی فرهنگ‌خواه و ادب‌دوست است. در این داستان‌ها که بیش از هزار هاسال دارند از پرندگان و مرغانی نام برده شده که یا در اصول چنین پرنده گانی وجود نداشته‌اند و یا چیزی بوده‌اند که در طول زمان به‌خاطر سینه به سینه نقل کردن آنها چهره عوض کرده و تغییر ماهیت داده‌اند و یا به‌طور کلی ساخته و پرداخته‌ی فکر نویسنده و حماسه‌سرا بوده است
گل : در ادبیات ایرانی همواره گل مظهر حیات و طراوت بوده است و نقشی کلیدی در ادبیات ایفا می کرده است هر جا که سخن از لطافت و زیبایی است لاجرم از گل نیز سخن می رود.

گل در معنای کنایی خود شاهد و آرزو است که زیبایی و دلربایی معشوق را یادآوری می کندگل سرخ، با پلک‌های بسیارش، یعنی با گل‌برگ‌های بسیار زیبا، لطیف و معطرش آدم را به خواب، آرامش و رهایی می‌خواند. از این نظر گل سرخ، نماد ِ اشتیاق به صلح و رهایی است.

اما شکوه‌اش، نماد ِ نیرو و زندگی نیز هست، آن‌چنان که “شوق” اوست تا “خواب ِ هیچ‌کس” نباشد. به این ترتیب در گل سرخ تنشی بین لطافت و نیرو جریان دارد و به این معنا “تضاد ناب” محسوب می‌شود. شاید بشود گفت در ترکیب ِ زیبای “گل سرخ”، تنش ِ زندگی ِ ما انسان‌ها میان اشتیاق به آرامش و غریزه برای غنای زندگی، بطور نمادین ممزوج شده و حضور می‌یابد.

جانوران :جانوران به سبب کاربرد تخیلی و تمثیلی که دارند همواره در ادبیات فارسی نقش زیادی داشته‌اند. یکی از قدیمی‌ترین و کهن‌ترین روش‌های ادبیات فارسی استفاده تمثیلی از حیوانات است.

داستان درخت آسوریک یکی از کهن‌ترین نمونه‌ها است که حکایت نبرد کلامی میان یک بز و درخت نخل است که پژوهشگران معتقدند در دوره اشکانی نوشته شده است. دکتر «منیژه عبداللهی»، استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و نویسنده و گردآورنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی در خصوص سابقه ورود جانوران به ادبیات فارسی معتقد است: «ورود جانوران به ادبیات به زمانی باز می‌گردد که تخیل وارد ادبیات شد. یعنی دورانی که انسان برای بیان آنچه که درک درستی نسبت به آن نداشت از تخیل خود استفاده کرد و جانوران را با همان هیات اما با زبان انسانی به ادبیات آورد.»

این مرحله همزمان است با مرحله فتیشیسم (جانورپرستی) دورانی که انسان از حیوانات به عنوان مظاهر پرستش استفاده می‌کند: «فتیشیسم بر ورود حیوانات تاثیر داشته است. در این دوران برای جانوران نقش‌های تثبیت شده خلق می‌شود.»

در واقع شاعران و ادیبان حیوانات را نماد و نشانه یک شخصیت می‌دانستند و آن را تعریف می‌کردند: «جانوران همین که وارد حوزه انسانی می‌شدند از درون جهان تازه ایجاد می‌کردند به طور مثال عنکبوت را به دلیل مرموزی قیافه داننده رازهای علم غیب می‌دانستند و حکم ساحر یا پیش‌گو داشتند. استفاده از حیوانات برای ایجاد جهان از درون به بیرون است و بازگشت از عمق رویا به واقعیت.

به همین علت است که شما می‌بینید که در برخی متون نقش این جانوران دگرگون می‌شود و موجودی مانند عنکبوت تبدیل به موجودی می‌شود که علیرغم نظم هندسی تارهایش به دلیل سستی که بر بی‌اعتباری جهان صحه می‌گذارد و خانه عنکبوت خانه سست و بی‌بنیان یا همان جهان فانی می‌شود.»

آنچه نقش جانوران را در ادبیات به وجود می‌آورد قوه تخیل انسان و نوع رفتار خاصی است که آن جانور به آن منتصب می‌شود.
عبداللهی معتقد است: «قدیمی‌ترین حیوان ثبت شده در ادبیات فارسی روباه است. این داستان حکایتی از زبان سغدی که روباه در آن یک حکیم است. این داستان را مانی نقل می‌کند اما پیش از او شکل گرفته، در دوران اشکانیان، بنابراین حداقل ۲۰۰۰ سال قدمت می‌یابد.»

با این همه مهم‌ترین متنی که یک حیوان نقش اساسی در آن بازی می‌کند درخت آسوریک است. کلیله و دمنه نیز که در دوره ساسانی به فارسی برگردانده شده است و در دوران‌های مختلف یکی از مهم‌ترین متون کهن بود که برای کودکان هم خوانده می‌شد، در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نقش حیوانات در اشعار و متون کهن به خصوص متون حماسی شکل می‌گیرد. در این دوران کاربرد نقش برخی حیوانات براساس تفکرات تازه وارد شده در فرهنگ ایرانی تغییر می‌کند و در قالب‌های تازه می‌رود.

نویسنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی معتقد است: «بخشی از این نقش‌ها براساس تصورات اقوام جدیدی بر ایرانیان مسلط شدند، تغییر کرد. مثلا در ادبیات فارسی پیش از اسلام شیر جزو دسته حیوانات بد و اهریمنی بود. در تصاویر تخت جمشید هم شیر را همواره در حال ستیز با آدم می‌بینید اما پس از اسلام با توجه به نفوذ تفکرات عربی آرام آرام مفهوم شجاعت می‌گیرد و سمبل اصلی ایران می‌شود

دکتر عبداللهی همچنین به جادوی حیوانات در ادبیات اشاره می‌کند: «در وجه جادویی شما به تاثیر حیوانات را در خواب و تعبیر آن در قالب‌هایی برگرفته از ادبیات می‌بیند. مثلا بلبل در کتب تعبیر خواب به معنای مرد قرآن‌خوان است در ادبیات نیز بلبل همچنین تعبیری دارد و با لحن و نواهای موسیقی همراه می‌شود و تعبیر آن سخن گفتن به زبان پهلوی، تورات خوان، لحن داودی، زندباف، گلبانگ پهلوی و;

پرندگان :در لابه‌لای افسانه‌ها و قصه‌های شرقی از این مرغان زیاد سخن رفته است مشهورترین این مرغان ققنوس، سیمرغ، عنقا، هما،، بوتیمار و هدهد هستند که هر کدام از این مرغان استوره‌ای، نماد خوی و خصلتی شده است. برای نمونه، عنقا، نماد بلندپروازی و هما، مرغ سعادت و اقبال، و ققنوس، مظهر عمر دراز است

در زیر برخی پرندگان استوره ای را که نقش زیادی در ادبیات ما دارند ذکر می کنیم :
• ققنوس
ققنوس یک اسطوره ایرانی نیست. افسانه این پرنده که نماد عمر دگربار و حیات جاودان است از مصر باستان برخاسته، به یونان و روم رفته، و هم سو با باورهای مسیحیت شاخ و برگ بیشتر یافته است. ققنوس در گستره شعر کهن فارسی هیچگاه جایی نداشته تا آن جا که طی هزار سال، به جز یک مورد، مضمون قرار نگرفته است. فقط عارف نامی عطار، در برابر این باور دیرینه که ققنوس حیات جاودان دارد، با صراحت آن را فانی دانسته و بر همه گیر بودن مرگ تاکید ورزیده است.

در فرهنگ زبان انگلیسی، ققنوس Phoenix پرنده ای است افسانه ای و بسیار زیبا و منحصر به فرد در نوع خود که بنا بر افسانه ها ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال در صحاری عرب عمر می کند، خود را بر تلی از خاشاک می سوزاند، از خاکسترش دگر بار با طراوت جوانی سر بر می آورد و دور دیگری از زندگی را می گذراند و غالبا تمثیلی است از فنا ناپذیری و حیات جاودان.

از میان رومیان، Publius Ovidius Naso مشهور به Ovid 43 قبل از میلاد تا بعد از میلاد :نخستین کسی بود که به زبان لاتینی درباره ققنوس نوشت
چه بسیار مخلوقاتی که امروزه بر روی زمین راه می روند ولی در ابتدا به شکل دیگری بوده اند. فقط یک موجود هست که تا ابد همان طور باقی می ماند یعنی طی سال ها بی آن که عمری بر او بگذرد به همان شکل اولیه دگر بار متولد می شود و آن پرنده ای است که آشوری ها یا به تعبیر برخی منابع احتمالا سوری ها یا فنیقی ها آن را ققنوس می نامند.

دانه و علف معمولی نمی خورد، ولی از عصاره میوه ها و از ادویه خوشبوی کمیاب می خورد. وقتی ۵۰۰ ساله شد بر بالای نخل بلندی آشیان می سازد و با چنگالش از مرغوب ترین مواد، از پوست درخت گرفته تا دارچین و دیگر ادویه و صمغ برای خود بستر می سازد و بعد می میرد و روحش با دود و بخار معطر به دوردست می رود، و داستان چنین ادامه می یابد که سپس از سینه بدن بی جان او ققنوس کوچکی سر بر می کشد تا آن طور که می گویند ۵۰۰ سال دیگر زندگی کند و در آن زمان که پس از سن و سالی شهامت لازم را پیدا کرد تخت و آشیانش را که مدفن پدرش هست بر فراز نخلی رفیع به حرکت در می آورد و سفر به شهر آفتاب را شروع می کند، همان جایی که در معبد آفتاب آشیان ققنوس خوش می درخشد

در ادبیات معاصر ایران چند باری به ققنوس اشاره شده است از آن جمله نیمایوشیج با استعاره ققنوس حال و وضع خود را بیان کرده است
ققنوس، مرغ خوشخوان، آوازه جهان
آواره مانده از وزش بادهای سرد
بر شاخ خیزران
بنشسته است فرد
بر گِرد او، به هر سر شاخی، پرندگان .
بانگی بر آرد از ته دل سوزناک و تلخ
که معنیش نداند هر مرغ رهگذر
وانگه ز رنج های درونیش مست
خود را به روی هیبت آتش می افکند
باد شدید می دمد و سوخته ست مرغ
خاکستر تنش را اندوخته ست مرغ
پس جوجه هاش از دل خاکسترش به در
در شعر نیما، خیزران یا نی کنایه از قلم است و فرد نشستن بر سر آن توصیف یکه و تنها بودن او در شعر نوست. نیما به اشاره می گوید که شعر نو برای بسیاری ناآشناست. او سرانجام با رنج درون می سوزد، با این امید که پویندگان راهش ققنوس وار در آینده سر بر آورند و به کار او حیات جاوید بخشند

از دکتر شفیعی کدکنی است که
در آنجای که آن ققنوس آتش می زند خود را
پس از آنجا کجا ققنوس بال افشان کند در آتشی دیگر
خوشا مرگی دگر
با آرزوی زایشی دیگر
احمد شاملو دفتر شعری دارد با عنوان ققنوس در باران ۴۵-۱۳۴۴، ولی شعری با این عنوان در آن دفتر نیست و در چاپ های موجود نیز مقدمه ای بر دفتر که تسمیه آن را توجیه کند وجود ندارد، و بالاخره نمایشنامه ققنوس است از محمود دولت آبادی. به رغم این اشارات، طی هزار سال شعر فارسی، از رودکی تا فروغی بسطامی، ققنوس یا دیگر صُور نگارش آن ققنس، قوقنس، قوقنوس و قوقینوس فقط در یک شعر از عطار در منطق الطیر مضمون قرار گرفته است
احتمالا به این دلیل که ققنوس یک اسطوره ایرانی نیست. عبارات کوتاهی که در مورد این مرغ افسانه ای در منابع مختلف آنندراج، برهان قاطع، لغت نامه دهخدا، فرهنگ معین و ; آمده در لفظ و معنی به نقل از یکدیگرند و از چند و چون این اسطوره و سابقه آن در تمدن های مصر و یونان و روم کمترین رد پایی بدست نمی دهند و شگفتا که هیچ یک از آنان به اثر منحصر به فرد فارسی از عطار اشاره ای ندارند.

عارف بزرگ و نامی فریدالدین عطار نیشابوری شعر عارفانه ای در منطق الطیر زیر عنوان حکایت مرگ ققنوس دارد که حتی مولفان خارجی از آن نام می برند
ابتدا چکیده ای از این حکایت بصورت نثر آورده می شود: ققنوس یا به شیوه نگارش در دیوان عطار ققنس مرغی است عجیب از هندوستان ، دارای منقاری سخت و دراز، با تقریبا صد سوراخ، ثقبه که هر سوراخ آن، مانند نی، آوایی دگر دارد. ققنوس تنها و بی جفت است و نغمه حزین او حیوانات دیگر را بیخود و بی قرار می کند. دانشمندی علم موسیقی را از آوای او فرا گرفت.

نزدیک به هزار سال عمر می کند و زمان مرگ خود را به خوبی می داند. در وقت مرگ هیزم فراوان گرد می آورد، آوازهای بسیار حزین از دل پر خون می خواند، دیگر حیوانات به دورش جمع می شوند و برخی در برابرش جان می دهند، در دم آخر چنان سخت بال بر هم می زند که از آن آتش می جهد و او را با انبوه هیزم به آتش می کشد، بعد می سوزد و به کلی خاکستر می شود، و از میان خاکستر بچه ققنوسی پدید می آید، و چه کس تا کنون زاییدن پس از مردن را دیده است؟

ققنوس در پس عمری طولانی با رنج و درد، بی یار و فرزند، تنها و بی پیوند، بالاخره عمرش به سر می رسد و اجل او را می گیرد. در سراسر عالم هیچ کس را از مرگ رهایی نیست و عجیب آن که هیچ کس را هم قصد و رغبتی به آن نیست. مرگ سخت و قسی است ولی باید با نرمی با آن رو به رو شد، و شاید در میان همه کارها از همه سخت تر همین باشد

این نکته نیز درخور توجه است که عطار بر مبنای این اعتقاد که همگان طعم مرگ را می چشند
کل نفس ذائقه الموت، در مقابل این باور دیرینه اقوام و ملل مختلف که طی قرون و اعصار ققنوس را نماد و نماینده حیات جاودان می دانستند، تنها کسی است که در آن زمان با صراحت و روشنی ققنوس را فانی و بچه ققنوس سر از خاکستر برآورده را زاده او، نه خود او، می داند و در ابیات آخر شعر بر همه گیر بودن مرگ و ضرورت آمادگی برای مقابله با مرگ تاکید می کند.

حکایت مرگ ققنس
هست ققنس طرفه مرغی دلستان موضع این مرغ در هندوستان
سخت منقاری عجب دارد دراز همچو نی در وی بسی سوراخ باز
قرب صد سوراخ در منقار اوست نیست جفتش طاق بودن کار اوست
هست در هر ثقبه آوازی دگر زیر هر آواز او رازی دگر
چون به هر ثقبه بنالد زار زار مرغ و ماهی گردد از وی بی قرار
جمله پرّندگان خامش شوند در خوشی بانگ او بیهش شوند
فیلسوفی بود دمسازش گرفت علم موسیقی ز آوازش گرفت
سال عمر او بُوَد قرب هزار وقت مرگ خود بداند آشکار
چون ببُرّد وقت مردن دل ز خویش هیزم آرد گرد خود ده خرمه بیش
در میان هیزم آید بی قرار در دهد صد نوحه خود زار زار
پس بدان هر ثقبه ای از جان پاک نوحه ای دیگر بر آرد دردناک
چون که از هر ثقبه هم چون نوحه گر نوحه دیگر کند نوعی دگر

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.