فایل ورد کامل مقاله نور و رنگ در ارگونومی؛ تحلیل علمی تأثیر عوامل بصری بر سلامت، کارایی و محیط‌های کاری


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله نور و رنگ در ارگونومی؛ تحلیل علمی تأثیر عوامل بصری بر سلامت، کارایی و محیط‌های کاری دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله نور و رنگ در ارگونومی؛ تحلیل علمی تأثیر عوامل بصری بر سلامت، کارایی و محیط‌های کاری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله نور و رنگ در ارگونومی؛ تحلیل علمی تأثیر عوامل بصری بر سلامت، کارایی و محیط‌های کاری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله نور و رنگ در ارگونومی؛ تحلیل علمی تأثیر عوامل بصری بر سلامت، کارایی و محیط‌های کاری :

فهرست

عنوان صفحه
مقدمه: نورهای و رنگها، طیف الکترومغناطیس
فصل ۱- دریافت رنگ
دیدرنگ
حساسیت طیفی ص نوع مخروط
تفسیر رنگ در سیستم عصبی
درک نورسفید
تکمیل احساس رنگ بوسیله شبکیه مغز
دید فوتویک و دیداسکوتوپیک
فصل ۲ کاربردهای ارگونویک رنگ
فصل ۳ قابلیت ها و مقررات ارگونومیک رنگ
مقررات رنگ ارگونومیک
مقررات رنگ برای ایمنی جاده ها
مقررات رنگ برای ایمنی صنایع
مقرارت رنگ برای تشخیص لوله ها
مقررات رنگ برای سیستم های هیدرولیک
مقررات سیستمهای پنوماتیکی
مقرارت رنگ برای کابل ها
مقررات رنگ در راه آهن
رنگ در محصولات خطرناک
مقررات رنگ کنترل ها
منابع کتاب رنگها برای سلامتی شما
کتاب کاربرد رنگ در ارگونومی

نورها و رنگها
گوته فیلسوف آلمانی گفت استک «بین رنگها و نور رابطه بسیار دقیقی وجود دارد».
مسلما پدیده های رنگ و نور را نمی توان بدون استفاده از حس بینایی در کرد. همین مسئله ابهاماتی نظیر موارد زیر را بوجود آورده است :
شاگردان زن می پرسند: آیا رنگ سرخ درون شقایق است؟
یک فیزیکدان سوال کرد که: آیا پدیده رنگ، حاصل بازتاب نور است؟
فیزیولوژیستها می گونید: رنگهای تنها بر اثر تخریب بیوشیمیایی بعضی سلولها در عمق چشم درک می شوند.
یک فیلسوف ودا در وجود رنگ صورتی شک کرده و مکی گوید:
آیا رنگ،صرفا یک تصور ذهنی ما نست؟
و سرانجام، یک هنرمند نقاش اختلافاتی را در رنگها می بیند که یک روانشناس آن را ذاتی می داند.
فیزیکدان معروف، اسحاق نیوتن (۱۷۲۷ – ۱۶۴۳) با تجزیه نور خورشید به کمک یک منشور شفاف ثابت کرد که نور سفید خورشید در اقع از نورهای رنگی با طول موجهای متفاوت تشکیل شده است. نیوتن توانست از این طریق، ۷ رنگ اصلی را که با ترتیب غیرقابل تغییر در کنار هم قرار دارند تشخیص می دهد.
رنگهای دارای طول موج کوتاه (بنفش ، نیلی ، آبی) شدیدتر از رنگهای دارای طول موج بلند انکسار پیدا می کنند و متقابلا شعاعهایی که در بالا قرار گرفته اند، بهتر از اشعه پایین منعکس می شوند.

عمل عکس این تجزیه نیز امکان پذیر است، یعنی می توان با ترکیب همان رنگها نور سفید را بدست آورد. اگر شما با فرفره ای که با رنگهای رنگین کمان رنگ شده بازی کرده باشید، می دانید ک در سرعت زیاد، رنگ فرفره سفید بنظر می رسد.
در فیزیک مدنر، رنگها فقط بخش کوچکی از طیف الکترومغناطیسی را تشکیل می دهد که طول موج‌آنها را براساس واحد انگستروم محاسبه می کنند.

ترکیب رنگها
رنگهای اولیه:
– سرخ
– سبز
– بنفش
رنگ‌های ثانوی:
– زرد: سبز + بنفش
– لاکی روشن: بنفش + سرخ
رنگهای ثالث:
لیموئی ۵/۱ سبز سرخ
-فیروزه ای: ۵/۱ سبز + بنفش
– نیلی : ۵/۱ بنفش + سرخ + سبز
– شنگرفی : ۱سرخ + بنفش + سبز

طیف الکترومغناطیس
جدولهای بعدی چگونگی قرارگرفتن رنگها را با طول موجهای متفاوت در طیف الکترومغناطیسی نشان یدهد: اندازه امواج از کوتاهترین فرکانسها شناخته شده (که همان اشعه کیهانی است) آغاز شده و به طول موجهای که توسط ایستگاههای رادیو و امواج الکتریکی که بوسیله ژانراتورها تولید می شوند ختم می گردد. طیف نورمرئی تنها بخش کوچکی از این طیف الکترومغناطیس کلی را دربر می گیرد.
واحد اندازه گیری، در فیزیک نور بکار می رود و خاص اندازه گیری مقادیر بسیار کم است. هر آنگستروم برابر با یک میلیونیم متر می باشد.
نور خورشید بخش مهمی از طیف مرئی را اشغال کرده که در ان رنگها آبی و سبز درمرکز قرار دارند. ماراء بنفش‌ آخرین حد طیف نوری خورشید است که در مرز ۳۰۰۰ آنگستروم به دلیل مقاوم بودن اتمسفر زمین متوقف می‌شود.

نوری که از یک لامپ معمولی متصاعد می شود، عملا اشعه ماوراء بنفشس در خود ندارد ولی مقدار زیادی امواج مادوم قرمز با آن همراه است.
که ازنظر چشمهای ما نامرئی بود و تنها از طریق متصاد کردن حرارتی که همراه آن است، قابل تشخیص می باشد. متقابلا لامپهای فلورسنت، از خودطول موجی متصاد می سازد که متعلق به ماوراء بنفش است. این لامپ بوسیله ترکیب بخار جیوه و یک گاز کمیاب یعنی آرگون از خود نور می می دهد. بخاطر داشته باشید که در میان لامپهای مصنوعی، لامپهای حرارتی از خود امواج مادون قرمز و نورمرئی را متصاد می کنند که آخرین حد آن نور آبی است. متقابلا لامپ فلورسنت اشعه ماوراء بنفش و بسیاری از نورهای مرئی را تولید می کند.

همانگونه که دیدید، ماوراء بنفش و مادون قرز از دو سو طیف نور مرئی را احاطه کرده اند. همچنین تدذکر می‌شود که امروزه علم تاثیر شدید این دو نوع اشعه را بر بدن انسان شناخته و دربرخی سیستمهای مدرن درمانی از اشعه ایکس و امواج رادیویی استفاده می کنند.
در میان رنگها، سه تای آنها یعنی آبی. زد و قرمز رنگهای اساسی نایده می شوند زیرا سایر رنگها مکمل همچون بنفش، سبز و پرتقالی از ترکیب این سه رنگ بدست می آید. آخرین رنگ یعنی نیلی، رنگی میانی نامیده می‌شود.

براساس برخی اندازه گیریها، چشم انسان قادر است تابیش از ۷۰۰۰ رنگ مختلف را تشخیص دهد. اما ساده ترین ترکیبها که همه آنها را می شناسد، عبارتند از:
سفید + سیاه = خاکستری
قرمز + سیاه = خاکستری
سفید + قرمز = صورتی
قرمز + بنفش = ار غوانی
و غیره

دریافت رنگها
دریافت رنگها به سه عامل بستگی دارد:
۱- مشخصات طیفی منبع نورانی که سطحی را روشن کرده است.
۲- مشخصات طیفی انتقال یا تاب نور بوسیله آن سطح.
توانایی بیننده در تشخیص نور و تبدیل آن، به چیزی که ما بعنوان رنگ از آیاد می کنیم. مثلا خیلی خوب می دانی رنگ جسمی که به چشم ما می رسد تابعی است از منبع نورانی کگه آنرا روشن ساخته است. برهمین اساس، خیلی وقتها اتفاق می افد که برای دیدن رنگ واقعی یک لباس، مجبور می شویم آنرا آنرا خارج از مغازه و در روشنائی طبیعی ببینیم. چرا که نورپردازی ویترین مغازه‌ها باعث می‌شود که نتوانیم رنگ حقیقی یک لباس را تشخیص دهیم.
در ۲۰ سال گذشته تلاشهای بسیار زیادی صورت گرفته تا مکانیزم دریافت رنگ در انسان را شناسائی کنند. بیشتر این آزمایشها روی سیستم «عصبی – فیزیولوژی» حیواناتی انجا شده است که از نظرحس بنیائی به انسان شبیه هستند.

دیدن رنگ در سیستم بینایی ما ( چشم – اعصاب – مغز) بصورت پردزاش اطلاعات، و در طی مراحل مختلفی انجام می‌شود. به محض دریافت ورودی به سیستم بینایی، یک سیری اتفاقات عصبی رخ می دهد که در نهایت منتهی به دریافت رنگ در مغز می‌گردد. این ورودی، انرژی است که بصورت نور به چشم ما می رسد و سیستم بینایی ما به گونه ای طراحی شده است که می تواند تغییرات کمی و توزیع انرژی را شناسائی کند. در اولین مرحله پردازش، سلولهای دریافت کننده در شبکه چشم با حضور طول موجهای نامناسب (قابل تشخیص) پاسخ می دهند و وجود در دونوع از این سلولها در چشم انسان به اثبات رسیده است: سلولهای استوانه ای (ROD) و سلولهای مخروطی (CONE) هر دو دسته سلولهای مذکور، در شبکه؛ در ته چشم قرار گرفته اند سلولهای استوانه ای در نوع قوی غیر فعال و تنها در نورهای ضعیف فعال می شوند. این سلولها درفرایند دریافت رنگی نقشی ندارند.

سلولهای مخروطی در نورهای با سطوح درخشندگی بالا، فعال می شوند و دریافت تمام طیف رنگی را به عهده دارند؛ از جمله سیاه و سفید و خاکستری ها. با ارزیابی دقیق و حساسیت هر یک از سلولها مخروطی سه نوع از آنها شناسایی شده است. تفاوت این سه نوع، براساس رنگدانه‌هائی است که در آنها وجود دارد که عبارتند از قرمز، سبز و آبی.
در دومین مرحله پردازش به جریانهای عصبی تولید شده به وسیله این سه دسته از سلولهای مخروطی از طریق عصبی به لایه دیگر از شبکه موسوم به سلولهای گانگلیون انتقال پیدا می کند. سپس این جریانها به چهار نوع پیام رنگی شامل قرمز – سبز. زرد – آبی و دو نوع پیام غیررنگی شامل سیاه – سفید تبدیل می شوند و این پیامها هستند که طریق اعصاب به مغز برده می شوند.

سومین مرحله پردازش در منطقه ای از مغز که در آن، انتهای اعصاب شبکیه به اعصاب جدید بینیای می رسند صورت می گیرد. در اینجا جریانهای قبل از انتقال به لایه «کورتکس بینایی» دسته بندی می شوند. متأسفانه اطلاعات ما در این مرحله ناقص است.

دید رنگ ها
تئوریهای متعددی برای توجیه پدیده رنگ ها پیشنهاد شده اند اما اساس کلیه این است که چشم انسان می تواند تقریبا کلیه رنگ های مختلف را هنگام مخلوط کردن نورهای خالص (monochromatic) قرمز، سبز و آبی به نسبتهای مناسب تشخیص دهد. نخستین تئوری مهم دید رنگ ها تئوری یانگ (yountg) بود که بعدها بوسیله هلمولتز تکمیل شد و پایه تجربی بیشتری پیدا کرد. لذا این تئوری موسوم به تئوری یانگ – هلمولتز است. برطبق این تئوری سه نوع مختلف مخروط وجود دارد که هر یک از آنها بطور حداکثر به یک رنگ مختلف جواب می دهد با گذشت زمان تئوری یانگ – هلموتز تکمیل شده و جزئیات بیشتری در مورد آن بدست آمده است. این تئوری امروزه بطورعموم بعنوان مکانیسم دید رنگ ها مورد قبول قرارگرفته است.

حساسیت طیفی سه نوع مخروط
حساسیت طیفی سه نوع مخروط که براساس آزمایشهای روانشناسی بدست آمده عملا نظیر منحنی جذب نور بوسیله سه نوع پیگمانی است که در مخروط ها یافت می‌شود. این منحنی ها در نمودار ۳ و نیز نمودارد ۴ نشان داده شده اند و به سهولت می توانند تقریبا کلیه پدیده های مربوط به دید رنگ ها را توجیه کنند.

تفسیر رنگ در تفسیر عصبی
با مراجعه به نمودار ۴ می توان که یک نور تک رنگ نارنجی با طول موج ۵۸۰ میلی میکرون، مخروطهای حساس به نور قرمز را با شدت ۹۹ (یعنی ۹۹ درصد حداکثر تحرک در طول موج مناسب) و مخروطهای حساس به نور سبز را به شدت حدود ۴۲ تحریک می کند و مخروطهای حساس به نور آبی را به هیچ وجه تحریک نمی کند. به این ترتیب، نسبت تحریک این سه نوع مخروط مختلف در این مثال۰: ۴۲: ۱۹۹ است. سیستم عصبی، این مجموعه از نسبتها را بعنوان احساس رنگ نارنجی تفسیر می‌کند. از طرف دیگر، یک نور آبی تک رنگ، با طول موج ۴۵۰ میلی میکرون، مخروطهای‌ حساس به نور قرمز را با شدت صفر، مخروطهای حساس به نور سبز را به شدت صفر مخروطهای حساس به نور سبز را با شدت صفر و مخروطهای حساس به نور آبی را با شدت ۹۷ تحریک می کند.

این مجموعه از نسبتهای یعنی ۹۷: ۰ توسط سیستم عصبی بعنوان احساس رنگ ابی تفسیر می‌شود. به همین ترتیب، نسبتهای ۰: ۸۳ بعنوان احساس رنگ زرد و :۳۶:۶۷: ۳۱ بعنوان احساس رنگ سبز تفسیر می گردد.
این طرح همچنین نشان می دهد که چرا هنگام تاباندن یک نور قرمز و یک نور سبز بطور همزمان بداخل چشم، شخص احساس رنگ زرد می کند زیرا این عمل مخروطهای حساس به نور قرمز و سبز را بطور تقریبا برابر تحریک می کند و یک احساس رنگ زدر به شخص می دهد و با وجودی که هیچگونه طول موجی از نور که را رنگ زرد مطابقت داشته باشد وجود ندارد.

درک نور سفید
تحریک تقریبا برابر مخروطهای حساس به نور قرمز، سبز و آبی احساس دیدن رنگ سفید را در شخص ایجاد می کند. با این وجود هیچگونه طول موجی از نور که با رنگ سفید مطابقت داشته باشد وجود ندارد، بلکه رنگ سفید ترکیبی از کلیه طول موجهای طیف است ، بعلاوه احساس رنگ سفید را می توان با تحریک شبکه بوسیله ترکیب مناسبی از فقط سه رنگ که مخروطهای مربوطه را تحریک می کنند، به وجود آورد.

تکمیل احساس رنگ بوسیله شبکیه و مغز
از مطالعات روانشناسی معلوم شده که تفسیر رنگ قسمتی بوسیله شبکیه و قسمتی روسیله مغز انجام می‌شود. . هرگاه شخص یک فیلتر سبز خالص در جلوی چشم چپ و یک فیلتر قرمز خالص در جلوی چشم راست خود قرار دهد اشیاء بطور عمده زرد رنگ به نظر می رسد. مسلم است که این تفسیر احساسهای رنگ نمی تواند در شبکیه بوجود آمده باشد زیرا یک شبکه فقط به نور سبز و شبکیه دیگر فقط به نور قرمز جواب می دهد. با این وجود احساسهایی که با این روش درک می شوند به همان وضوح احساسهایی که هنگام قرار دادن دو نور خالص در جلوی یک شبکیه درک می‌شوند با یکدیگر مخلوط نمی گردند، بنابراین، تفسیر رنگ ها لااقل تا حدودی در خود شبکیه قبل از ارسال اطلاعات نوری به مغز انجام می‌شود.

دید فوتوپیک و دیداسکوتوپیک
دید فوتوپیک (Photopic) به معنی تمز رنگ ها و دید استکوتوپیک (Scotopic) به معنی توانائی تمیز بین فقط درجات مختلف سفید و سیاه می باشد. در نور روشن دید انسان از نوع فتوپیک است در حالیکه در زیر است: در نور بسیار ضعیف فقط استوانه‌ها قادرند آنقدر تطابق به تارکی پیدا کند که به حساسیت مورد نیاز برای تشخیص نور برسند. بنابراین، در نور ضعیف، شکبیه فقط توانایی دید اسکوتوپیک را دارد.

از طرف دیگر، در نور بسیار روشن، استوانه ها تا درجه ای نسبت به نور تطابق پیدا می کنند که یا از فعالیت باز می ایستند و یا تحت تاثیر سیگنالهای صادره از مخروطها قرار می گیرند. برعکس ، مخروطها نور شدید را برای عمل خود فوق العاده مناسب می یابند. عده ای از فیزیولوژیستها عقیده دارند که مخروط و نور شدید با ارسال سیگنالهای مهالری از طریق سلولهای افقی به جسم سیناپسی استوانه‌ها، عمل آنها را مهار می سازند، بهرحال به نظر می رسد که نور شدید، عمل شبکیه منحصرا بر تشخیص نور بوسیله مخروطها استوار است.

کاربردهای ارگونومیک رنگ
چند مثال از کاربردهای ارگونومیک
قابلیت دید کامیون آتش نشانی (Fire truck Visinbility)
صدای آژیر، چراغهای چشمک زن و ظهور کامیون قرمز آتش نشانی، تهیج و حس خطر را بدنبال دارد. خطر نه فقط در جدال با حریق بلکه در چشم انداز حریق وجود دارد.
NFPA (انجمن ملی حفاظیت از حریق امریکا Natianal fire protection Assocition)
گزارش نموده که حوادث ماشثین آلات حریق دومین و بزرگترین سبب مرگهخای ناشی از جدال با حریق می باشد (Washburn, & fahy 1995).
آموزش ایمنی رانندگان جزء متداول برنامه ها کاهش صدمات بخش حریق بوده و برای چندمین دهه انجام شده است. ولی حوادث ماشین آلات آتش نشانی ادامه و اتفاق می‌افتد.

تاریخچه ماشین آتش نشانی
در آغاز قرن حاضر، رنگ قرمز جهت اعلام خطر و کامیون های آتش نشانی بکاررفته است. ماشینهای سواری سیاه بودند، و کامیونها آتش ناشی خیلی بزرگتر از یکدیگر ماشینهای موجود در سطح جاده ها نبودند، بنابراین این رنگ از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. ماشینهای آن زمان رادیو. تهویه مطبوع، ضبط صوت یا استریو نداشتند و از آن یکذدیگر تفکیک نشده بودند. غالب آنها پنجره تداشتند و سرعت ترافیک آرام بود. در این دوره آژیرها دارای قدرت کمی بودند (تعدادی از آنها توسط دست هندل زده می شدند) و چراغهای ویژه خطر نسبتا ضعیف بودند.

احتمالا مردم آن زمان می اندیشیدند که رنگ قرمز می تواند به افتراق (تشخیص) کامیونها آتش نشانی از سایر اتومبیل ها کمک نمایند.
با پیشرفت تکنولوژی، ماشینها و کامیونهای آتش نشانی نیز کامل یافتند. امروزه اتومبیل‌ها بی نهایت بی صدا و راحت، جهت تفریح و حمل نقل مورد استفاده قرار می گیردند.

ماشین آلات آتش نشانی خیلی بزرگتر، پرصداتر و دارای فلاشینگ های سریع و پرقدرت و چراغهی چرخان می باشند. رنگ قرمز، که عمدتا در ۷۵ سال قبل برای کامیونهای آتش نشانی مورد استفاده قرار می گرفت، بعنوان رنگ انتخابی برای این ماشین آلات بجا ماند. ماشین آلات حریق تعداد غیر متعارفی از حوادث در هنگا انجام ماموریت بجا ماند. ماشین آلات حریق تعداد غیر متعارفی از حوادث در هنگام انجام ماوریت را شامل می شوند. در مطالعه ای گزارش شده که حوادث ماشین آلات حریق به میزان ۱۰ مرتبه بیشتر از حوادث ماشینهای شخصی می باشد. (soloman & king 1995) آژیرها، چراغها و وضعیت قرمز به نظر جهت جلب توجه به اعلام خطر پیغام نجارت «راه» را باز نائید». طراحی شده اند. اما این اقدامات همیشه کارا نیستند. چرا؟

آژیر شنیده می‌شود، جهت یابی صدا مشکل می باشد. متاسفانه، اختلال جهت یابی در اتومبیل های مدرن که بطور موثر صدا را مد نظر قرار نمی دهند، چشم پوشی شده ‌است. چراغهای فلاشینگ، صدای آژیرها را همرای می نماید. این چراغها در محدوده۹ وسیع از نظر اندازه، شکل و شدت وجود دارند، به این ترتیب می توان دریافت که وسایل نقلیه ویژه‌ خطر سال به سال رشد می نمایند.

متاسفانه اثر چراغهای فلاشینگ بطور محسوسی در نور روز تقلیل می یابد. در درخشندگ های زیاد یا در زیر تابش نور خورشید، چراغها کاملا بی اثر می‌شوند. بنابراین در روز، وقتیکه شدت ترافیک بیشترین مقدار را داراست، چراغهای فراشینگ دارای کمترین اثر می باشند. طی بررسیهائی دیده شده، ۷۰% حوادث ماشین آلات آتش نشانی در طی روز اتفاق می افد (Newyorkstate Department of mortor Vehicle 1990) در تلاش جهت کاهش میزان حوادث، رئیس آتش نشانی شهرMissouri . st Iouis اخیرا به واحد ترابری دستور داد که از چراغهای قرمز و آژیر در حریق ها بجز مکانهای فوق العاده بحرانی استفادن ننمایند. ایا چراغهای فلاشینگ و آژیرها در حوادث سهمی هستند؟

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.