فایل ورد کامل تحقیق جنگل دیجیتال؛ بررسی علمی ساختار فضای مجازی و نقش آن در تعاملات انسانی و فناوری
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل تحقیق جنگل دیجیتال؛ بررسی علمی ساختار فضای مجازی و نقش آن در تعاملات انسانی و فناوری دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق جنگل دیجیتال؛ بررسی علمی ساختار فضای مجازی و نقش آن در تعاملات انسانی و فناوری کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق جنگل دیجیتال؛ بررسی علمی ساختار فضای مجازی و نقش آن در تعاملات انسانی و فناوری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق جنگل دیجیتال؛ بررسی علمی ساختار فضای مجازی و نقش آن در تعاملات انسانی و فناوری :
جنگل دیجیتال
شکست قطعی و انهدام دشمنان در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهرهای که دارند، حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کمتوسعه و … روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل میدهد».
در عصر رسانههای جهانی و چندرسانهایها، رسانههایی مورد توجه و حمایت قدرتمندان جهان قرار میگیرند که از نظم نوین جهانی حمایت کنند اما از آنجا که امکان انتخاب رسانه و پیام در عصر سوپرمارکتهای رسانهای فراهم شده، مخاطبان در انتخاب رسانه برای دستیابی به پیام مورد نظر خود از آزادی بیشتری برخوردارند.
مؤلف در مقالهی حاضر میکوشد با نشان دادن گوشهای از تلاشهای مردم جهان برای مخالفت با جنگ و دستیابی به اطلاعات صحیح از یک سو اقدامات رسانهها را برای ارسال اخبار جنگ عراق و آمریکا بر روی سایتهای اینترنتی بازگو کند و از سوی دیگر به اقدامات طرفداران جنگ برای نابود ساختن این سایتها بپردازد.
طرح مسأله «نظم نوین جهانی»، بحث پیرامون میزان تحقق و یا واقعی بودن آن و تأثیر چنین نظمی بر ساختار نظامها و سیستمهای مختلف بشری از جمله مباحثی است که اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این مسأله که در قلمرو علوم سیاسی و روابط بینالملل موضوع تازهای است، در بین موضوعات تحقیقاتی کشور ما نیز هنوز جای خود را باز نکرده است.
طراحان نظم نوین جهانی، دوران پس از جنگ سرد را دوران استقرار قانون و حمایت از اصول مشترک در بین کشورها قلمداد میکنند. مقابله مشترک با متجاوز، توسعه و شکوفایی اقتصاد، خلع و کنترل تسلیحات و استقرار نظام توسط سازمان ملل متحد در راستای برنامههای نظم نوین مورد نظر ایالات متحده است.
عصر نوین پس از جنگ سرد (عصر جامعه اطلاعاتی) با سرنوشت ملتها به خصوص کشورهای جهان سوم گره خورده است و دگرگونیهای این دوران که تأثیری مهم بر مسایل امنیتی ملل مختلف دارد، نقش آتی سیستمهای اطلاعاتی را متحول خواهد کرد. حال بحث در این است که «آیا ملل جهان میتوانند برای حفظ صلح و امنیت، متکی به «نظم نوین جهانی» باشند؟».
واقعیت این است که طراحان نظم نوین جهانی راههای جدیدی یافتهاند که منافع خود آنان را بهتر از گذشته حفظ میکن
د اما منافع دیگر کشورها (جهان سوم و جنوب) را مانند گذشته نادیده میگیرند.
در «نظم نوین جهانی»، جنوب بیش از هر زمان دیگر در دستور کار صاحبان قدرت و عرصه تاخت و تاز و تجاوز فزاینده آنان خواهد بود. جهان سوم منهای توسعه نیافتگی که ویژگی عمومی کشورهای عضو آن است، دارای نیرو و هویتی واحد در نظام بینالمللی نیست و این خلأیی است که شاید در آینده نیز مشکل بتوان آن را پر شده تصور کرد. جهان سومیها از نظام تازهای که قرار است به دست جهان اولیها برایشان ساخته شود انتظار معجزهای ندارند.
جورج بوش رهبر جریانی است که وظیفه عقبمانده نگه داشتن جهان سوم را بر عهده دارد. نظم نوین جهانی بوش چهره تحقق یافته طرحی است که برای نخستین بار در اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط باشگاه رم، کمیسیون سه جانبه و شورای روابط خارجی نیویورک به طور علنی مطرح شد. طرحی که پایههای مالتوسی آن پایه و اساس تمدن را در کره زمین از بین خواهد برد.
روح این طرح که در چهارچوب منافع واشنگتن و غرب پایهریزی شده است، با منافع هر چند ناچیز جهان سوم منافات دارد. شکست قطعی و انهدام دشمنان خود در زمانی سریع، حمایت از دوستان آمریکا با هر چهرهای که دارند و حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، ضرورت کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در درازمدت، توسل به نیروهای نظامی به رهبری واشنگتن،
مقابله با تهدیدهای بالفعل و بالقوه جهان سوم علیه آمریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کمتوسعه و «نقاط با اولویت» و حفاظت از آرامش مردم متمدن غرب، پرداخت هزینه جنگها توسط کشورهای درگیر که شامل کشورهای جهان کمتوسعه «جنگپذیر» و جهان صنعتی «نفعپذیر» است و خلاصه «صلح در خانه خودی ـ جنگ در خانه دیگری» روح نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا را تشکیل میدهد.
آیا طراحان این نظم که خود را کانون تعیینکننده مناسبات بینالمللی میدانند شرایط تحقق برنامه عملی را که از آن دم میزنند، دارند؟ آیا دموکراسی، حقوق بشر، عدالت، شکوفایی اقتصادی جهان سوم، رشد و توسعه فناوری جهان و هزاران اصطلاح پرجاذبه که در راستای برنامههای آتی طراحان نظم نوین جهانی قرار دارد، واقعیت خارجی پیدا خواهد کرد؟ مسلم این است که آمریکا مقبولیت جهانی لازم را برای رسیدن به قدرت برتر و مسلط ندارد. حجم مشکلات اقتصادی، تورم، کسری بودجه، بیکاری، جنایات و فجایع اجتماعی و هزاران مسأله دیگر مانع یکهتازی مطلق واشنگتن در عرصه روابط بینالملل خواهد شد. نظم نوین مورد نظر آمریکا چیزی نیست جز اصطلاحی فریبدهنده که غارت چپاول منابع و ثروت کشورها را به دنبال خواهد داشت.
البته توقع حذف کلی استثمار در آستانه قرن بیستم و یکم رؤیایی بیش نیست. اکنون که عصر انفورماتیک به سرعت جای عصر صنعت را که یادگار رنسانس بود میگیرد، رنسانسی دیگر آغاز میشود و استثمار استعماری قرن نوزدهم و بیستم رو به افول میرود اما متأسفانه استثماری نو که همان «رجحان علمی» است همچنان ممالک پیشرفته را برتری میدهد و کشورهای توسعهنیافته را نیازمند میسازد. پس برای رفع نیاز خود چارهای نداریم جز روی آوردن به علم و براندازی جهل و خرافه که در این راه باید به جان بکوشیم. سدههای بیست و یک و بیست و دوم را باید پایان استعمارگرایی کلاسیک دانست، دنیای سوم فضای تنفسی سالمتری خواهد داشت هر چند که بدون جهشی برقآسا محکوم به زوال یا فرمانپذیری خواهد بود.
عصر جامعه اطلاعاتی
امروزه تحولات شگرفی در فناوریهای مربوط به جمعآوری، تولید و توزیع اطلاعات رخ داده است. دیگر سخن گفتن از انفجار اطلاعات (Information Explosion)، انقلاب ارتباطی (Communication Revolution) و تأثیرات رسانهها بر شکلگیری افکار عمومی جهانی (Global Public Opinion)، به ویژه پس از توسعه فنآوریهای عظیم ارتباطی و در نهایت پیدایش عصر جامعه اطلاعاتی (Information Society) عادی به نظر میرسد. شبکههای رایانهای، ماهوارهها، خبرگزاریها و ایستگاههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، بسیاری از مفروضات و اصول پیشین را در ساختار روابط و حقوق بینالملل به چالش طلبیدهاند.
برخی از این ویژگیهای اساسی تحولات بنیادین حاصل از رسانههای جدید را میتوان این گونه تقسیمبندی کرد:
۱ـ رسانههای جدید امکان دسترسی به اطلاعات را برای شهروندان، سیاستمداران و دیوانسالاران افزایش دادهاند.
۲ـ رسانههای جدید جمعآوری، انباشت و توزیع اطلاعات را سرعت بخشیده و محدودیتهای زمانی و مکانی را از بین بردهاند.
۳ـ رسانههای جدید به دریافتکنندگان اطلاعات امکان دادهاند تا کنترل بیشری روی آن داشته باشند.
۴ـ رسانههای جدید امکان قبض و بسط اطلاعات را برای فرستنده فراهم کردهاند.
۵ـ رسانههای جدید امکان تعامل میان فرستنده و گیرنده اطلاعات را فراهم کردهاند.
بدین ترتیب جریان یک سویه تولید و توزیع اخبار و اطلاعات در حال تبدیل شدن به جریانی دوسویه است. به عبارت دیگر گیرندگان پیامها و اطلاعات خود نیز به فرستندگان آنها تبدیل شدهاند و به طور متقابل بر مخاطبان خود تأثیر میگذارند. انحصار حکومتی رسانهها و خبرگزاریها در هم شکسته است و بدون دخالت دولتها و حتی گاه بدون رضایت آنها، ملتها با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و گفتوگویی جهانی پدید آوردهاند. امکان کنترل و نظارت حکومتها بر جریان اطلاعات و اخبار به شدت کاهش یافته است و سایتهای اینترنتی، شبکههای رایانهای و ایستگاههای ماهوارهای مرزهای ملی را درنوردیدهاند.
نبرد دیجیتالی
ناو هواپیمابر یواساس که در بخش شرقی مدیترانه مستقر است و ۹۷ هزار تن وزن دارد، دارای عرشهای است که طول آن به ارتفاع ساختمان امپایراستیت است. اما برای آنکه بدانیم ارتش آمریکا از زمان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ تاکنون چقدر پیشرفت کرده است باید سری به مرکز غار مانند تحلیل اطلاعات بزنیم. در سال ۱۹۹۱، این ناو هستهای عکسهای شناسایی خود را به صورت هوابرد و بر روی فیلمهای «خیس» میگرفت و سپس برای ظهور و تفسیر و تعبیر به مراکز مربوط ارسال میکرد که این روند تا چند روز طول کشید.
اما امروز همه این کارها به صورت دیجیتالی و رایانهای انجام میشود. در مرکز حمله انبوه رایانهها و سیستمهای اطلاعاتی مختلفی به چشم میخورد. بر روی یک دیوار، تصاویر ویدئویی سیاه و سفیدی دیده میشود که همه آنها را هواپیمای جاسوسی بدون سرنشینی که بر فراز عراق پرواز میکند، ارسال میدارد.
امروزه ماهوارهها تمام کشتیهای ناوگان ترومن را با دیگر ناوها و جهان خارج ارتباط داده است. جنگندهها و هواپیماهای شناسایی این ناو هواپیمابر به طور مرتب تصاویری را به ناو ارسال میدارند که بلافاصله توسط کارشناسان تفسیر میشود. کارشناسان مرکز تحلیل ناو با تحلیلگران اطلاعاتی ایالات متحده، از طریق یک اتاق گفتوگوی اینترنتی (Chat Room) در تماس هستند و پس از مشورت در مورد هدفها تصمیمگیری میکنند. برای مثال میتوان با دیدن یک تانک بر روی صفحه نمایشگر، به سرعت با جنگندهای که مشغول پرواز است تماس گرفت و دستور حمله به آن را صادر کرد. این روند گاهی فقط چند دقیقه طول میکشد.
انقلاب فناوری، نیروی انسانی ارتش را کاهش داده است. در پایان جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا ۱۲ میلیون سرباز آماده به خدمت داشت اما امروز تنها ۴/۱ میلیون نفر مشغول به کار هستند. از زمان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ تاکنون، نیروی انسانی ارتش آمریکا یک سوم کاهش یافته است. در واقع نیرویی که این نبردهای مستمر را انجام میدهد فوقالعاده کوچک است.
آمریکاییها در جنگ اخیر با عراق، علاوه بر استفاده از امکانات نظامی ـ دیجیتالی یاد شده، بیشتر مانورهای نظامی پیش از جنگ را از طریق سیستمهای رایانهای انجام دادند. مانورهای نظامی در قطر از این جمله بود. ایالات متحده همچنین تلاش کرد تا سیستمهای دفاعی عراق را که از طریق رایانه فعالیت میکردند، مختل کند.
فراتر از نبرد واقعی
در جنگ نیروهای ائتلاف علیه عراق اینترنت با هزینه بسیار پایین و تجهیزات کمحجمی چون Labtop و Webcam، امکان ارایه گزارش از خط مقدم را برای شبکههای خبری فراهم آورد. در طول جنگ، خبرنگاران پا به پای سربازان جنگیدند و همواره تصاویر زندهای از شهرهای بغداد، بصره و … ارسال کردند. گروههای مخالف جنگ نیز که اغلب از زمره نهادهای مردمی بودند و بودجه قابل توجهی در اختیار نداشتند، بهترین محل برای پیشبرد برنامههای خود را اینترنت دیدند.
ارسال e – mail به نظامیان بلندپایه عراقی و تحریک آنان به نافرمانی علیه دستورات نظامی از موارد دیگر استفاده از اینترنت برای ایجاد جنگ روانی در کنار جنگ واقعی بود.
آمریکاییها یک تظاهرات مجازی به راه انداختند و با هماهنگی در یک روز، نامههای الکترونیکی و دورنگارهایی مبنی بر مخالفت با جنگ به سنای آمریکا فرستادند. تعداد شرکتکنندگان در این تظاهرات مجازی چهارصد هزار نفر برآورد شده بود.
در تظاهراتهای واقعی ضدجنگ نیز از اینترنت به نحوی گسترده استفاده شد، از جمله اطلاعرسانی از طریق وب سایتها، پیامهای کوتاه بر روی تلفن همراه، پست الکترونیکی و … برای فراخوانی و هماهنگی و … اما اتاقهای گفتوگو و پیغامرسانهای فوری نیز در روزهای جنگ به طور محسوس و شلوغتر و پرترافیکتر شدند.
پیش به سوی سایتهای خبری
پس از حملات یازده سپتامبر در نیویورک، که طی چند ساعت ترافیک این شبکه را تا حد قابل توجهی افزایش داد، هیچ رویداد دیگری جز وقوع جنگ عراق سبب نشده بود که اینترنت تا این اندازه مورد توجه قرار گیرد. به گزارش BBC، شمار بیسابقه مردمی که از یکی دو روز مانده به آغاز جنگ برای دنبال کردن خبرها از اینترنت استفاده میکردند، سبب بروز مشکلاتی در وب سایتهای خبری و نظامی شده بود.
در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۰۳، طی بخشنامهای به کارکنان CNN اطلاع داده شده که «از این پس یک سیستم رایانهای تأیید گزارش به یاری بازکاوان و ممیزان آنتالیا خواهد آمد و متنها را به صورتی استاندارد علامتگذاری خواهد کرد. ممیزان با فشار یک دکمه گزارشهای تأیید نشده را با رنگ سرخ و گزارشهای تأیید شده را با رنگ سبز مشخص میکنند و اگر «یک نفر» متن یک گزارش را پس از تأیید آن نیازمند تغییر یافت دکمه مربوط به رنگ زرد را مورد استفاده قرار خواهد داد». «با یادآوری این موضوع که CNN پس از جنگ عراق در سال ۱۹۹۱ اذعان کرد که تعدادی از کارآموزان پنتاگون اجازه ورود به دفتر مرکزی خبر این شبکه در آنتالیا را یافتهاند، شاید بتوان حدس زد که آن «یک نفرها» چه کسانی هستند».
دستگاه سانسور دولتی اسرائیل به رسانههای کشورها هشدار داد که اطلاعات حساس مربوط به جنگ عراق را منتشر نکنند. این دستگاه با نامهای به سردبیران سایتهای خبری، دستور داد پیش از انتشار هر نوع اطلاعات درباره مسایلی که ممکن است امنیت دولت اسرائیل و شهروندانش را به خطر بیندازد، از مقامات دولتی کسب اجازه کنند. این نامه به سایتهایی چون Rotter.net و Fresh.co.il نیز هشدار داد که از نشر هر گونه اطلاعاتی از قبیل محل حملات موشکی، مباحثات درون کابینه اسرائیل و یا همکاری جنگی آن با دولتهای درگیر از قبیل ایالات متحده جداً خودداری کنند.
وقتی Faxnews و CNN رسماً پذیرفتند که از اخبار مورد تأیید ستاد جنگ آمریکا، انگلیس و پنتاگون استفاده کنند، بسیاری از مردم امید خود را برای کسب اخبار واقعی و بیطرفانه جنگ از این رسانهها، از دست دادند.
اشتهای خبری بسیار بالای مردم، اعمال سیاستهای خبری برای حمایت از نیروهای ائتلاف و حذف برخی اخبار از رادیو و تلویزیون باعث شد تا بسیاری از مردم جهان شبکههای تلویزیونی را رها کنند و به سایتهای اینترنتی روی بیاورند.
تنها در نخستین روز جنگ، شمار بازدیدکنندگان از ۱۵ سایت مهم خبری، به طور متوسط بیش از ۴۰ درصد افزایش یافت. سایتهای خبری مشهوی چون Yahoo، BBC، SKY و MSNBC نیز با رشد ۳ درصدی بازدیدکنندگان مواجه بودند.
در آمریکا با آغاز جنگ، ۷۷ درصد از کسانی که امکان ارتباط online با اینترنت را داشتند از این شبکه به عنوان منبع اطلاعرسانی محبوب خود استفاده کردند و ۵۵ درصد از ۱۱۶ میلیون کاربر اینترنت در سراسر دنیا اخبار و اطلاعات مرتبط با جنگ را از طریق پست الکترونیکی رد و بدل کردند. ۵۶ درصد از آنها نیز از وب به عنوان منبع خبری خود در این زمینه استفاده کردند.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 