فایل ورد کامل مقاله روابط ایران و آمریکا؛ بررسی تاریخی، سیاسی و پیامدهای تعاملات بین‌المللی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله روابط ایران و آمریکا؛ بررسی تاریخی، سیاسی و پیامدهای تعاملات بین‌المللی دارای ۵۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله روابط ایران و آمریکا؛ بررسی تاریخی، سیاسی و پیامدهای تعاملات بین‌المللی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله روابط ایران و آمریکا؛ بررسی تاریخی، سیاسی و پیامدهای تعاملات بین‌المللی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله روابط ایران و آمریکا؛ بررسی تاریخی، سیاسی و پیامدهای تعاملات بین‌المللی :

رابطه با امریکا

مقدمه :
دولتهایی که امروز خود را پیشگام آزادی . تمدن و حقوق بشر می پندارند پیشینه ای طولانی و سیاه در استعمارملت ها و غارت ثروتهای آنان دارند چندین دهه است که این دولتها . با بیداری . استقلال خواهی ومبارزه ملتها فرصت و موقعیت استعمار به روش پیشین را از دست داده اند و بناچار به استعمار و سلطه طلبی نوین روی آورده اند یعنی به جای حضور مستقیم در کشورهای مستعمره کسانی را براریکه قدرت می نشانند که خواستها و منافع نامشروعشان را تامین نماید . بنابراین هرچند شیوه استعمار تغیر کرده اما عامل اصلی آن یعنی خوی برتری جویی و قدرت طلبی مستکبران همچنان پابرجا بلکه روزافزن است .
عدم شناخت ملتها از شرایط روز و اوضاع جهان بخشی از عقب ماندگی آنها را تشکیل می دهد .

بی تردید این شناخت در عصر گسترش و سرعت فوق العاده ارتباطات از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود و اطلاع از مسائلی که ارتباط مستقیم با سرنوشت مادارد موضوعی اجتناب ناپذیر است . محل تردید نیست که امروزه مطالعه آمریکا بعنوان قدرت سلطه گری که پس از فروپاشی نظام دو قطبی بدنبال تحقق هژمونی خودبرجهان است ضرورتی است که باید مورد توجه همه قرار بگیرد . علی رغم بیست و پنج سال سلطه مستقیم آمریکا برایران بسیاری ازابعاد این سلطه گری باز شناسی نشده است .

فصل اول
سابقه روابط رسمی آمریکا
تاریخ برقراری روابط رسمی میان ایران و آمریکا به سال ۱۲۶۱ه.ش باز می گردد ودر آن زمان که مصادف با دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجاربود دوقدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلستان و روسیه عملا بسیاری از امور را درایران قبضه کرده بود و سلطه استعماری خود را گسترانیده بودند آمریکا نیز که تا پیش از آن سعی کرده بود با اعزام سیونرهای مذهبی و گروههای آموزشی و همچنین ارایه خدمات پزشکی ودرمانی .چهره انسانی ازخود به نمایش بگذارد کم کم به فکرافتاد که ازقافله در(( امتیازگری)) ازحکومت قاجار عقب نماند و ازاین خوان یغما نصیب ببرد . لذا یکی ازاولین سفرای آمریکا درایران بنام ( وینستون ) امتیاز ساخت راه آهن تهران _ بوشهر راکه محل کنسول گری آمریکا از سال ۱۲۶۳ بود از ناصرالدین شاه گرفت . پس ازوی ( ادوارد اسپنسر پرات ) نیز در اخذ بعضی ازامتیازات کوشید و موفق شد که تاسیسات سد سازی استخراج معادن ساخت راه آهن و تاسیس یک بانک را به یک کمپانی آمریکایی به نام ( کمپانی ایران ) واگذار کند .

علی رغم اخذ چنین امتیازاتی ایالات متحده آمریکایی هنوز استراتژی سیاسی مشخصی درایران نداشت اتخاذ سیاست انزواطلبی آمریکا رااز مداخله گری در دیگر نقاط جهان منع می کرد قدرت نفوذ و سلطه بربریتانیای کبیر و روسیه تزاری درایران دوره قاجار و حقوق و امتیازاتی که دولتهای مزبور برای خودقایل بودند باعث شد که آنها نتوانند قدرت دیگری رادرمنطقه خاورمیانه و ایران تحمل نمایند چندی بعد برطبق قرارداد سال ۱۹۰۷ ایران به دوبخش شمالی و جنوبی منطقه نفوذ روسیه و بریتانیا تبدیل شد افشای مفاد این قرارداد مردم ایران رابیش از پیش نسبت به مقاصد تجاوز کارانه همسایگان شمالی و جنوبی خشمگین ساخت . دراین میان دولت آمریکا سعی داشت با تکیه بر نقش بشردوستانه هیاتهای آمریکایی درسالیان گذشته و نیز درجریان مبارزات مشروطه درمیان مردم ایران ازخودچهره مثبتی را به نمایش بگذارد جنگ جهانی اول نیز ثابت کرد که نفت برای هرکشوری که در آرزوی دست یافتن به برتری و عظمت است منبعی حیاتی به شمار می رود اطلاع ازچنین حقیقتی توجه همگان رابه خاورمیانه به طورکلی و به ایران به طور خاص جلب کرد . رابطه ایران با آمریکا پس ازجنگ جهانی اول که آمریکا ازلحاظ تجاری درآن جنگ نقش داشت بسیار حائز اهمیت است زیرا آمریکا دراین مقطع به طورعلنی خودرا درگیر رقابت بادوابرقدرت روس و انگلیس کرد ودر امور داخلی ایران صاحب مناصبی شد .

انگلیس اززمان آغاز فعالیت کمپانی نفت ایران و انگلیس درسال ۱۹۰۹ جای پای محکمی درایران داشت سایر قدرتهای بزرگ نیز شدیدا به نفت ایران علاقمند بودند این امر درمورد آمریکا نیز صادق بود و شرکتهای نفتی آمریکایی ازدهه ۱۳۰۰برای دستیابی به امتیازاتی درایران تلاشی کرده بودند کمپانی نفتی ( استاندارد اویل ) که از شرکتهای بسیار بزرگ آمریکایی بود درسال ۱۲۹۹ برای کسب امتیاز نفت شمال ایران مذاکراتی را آغاز کرد .کمپانی نفتی (سینکلر) نیز دوسال بعد گفتگوهای مشابهی انجام داد ( کمپانی نفت آمریکا ) نیز که شعبه ای ازکمپانی نفتی ( سی بورد) بود درسال ۱۳۱۶ وکمپانی نفتی ( استاندارد و کیوم) درسال ۱۳۱۹ درهمین راستا تلاش کردند اما لرد دکرزن وزیر امورخارجه انگلیس درگفتگو باوزیر خارجه ایران درباره ورود کمپانی استاندارد اویل به خاک ایران به شدت هشدار داد و تاکید کرد که این اقدام به معنای رقابتی است که درآینده منبع دردسر خواهد شد و نمی توان انتظار داشت که دولت انگلیس نظر مساعدی نسبت به آن داشته باشد .

حضورفزاینده آمریکا درایران دراویل دهه ۱۳۲۰ تشنج موجود میان آمریکا و انگلیس رابه شدت افزایش داد .هرچند تلاش کمپانی های نفتی آمریکا به شکست انجامید اما نمایانگر علاقمندی آمریکا به حوزه های نفتی ایران بود شکست تلاشهای کمپانی های آمریکایی برای کسب امتیاز درطول این دوره ۲۰ساله تااندازه زیادی به دلیل مخالفت انگلیسی ها بود بااین وجود چند سال پس ازپایان جنگ جهانی دوم هنگامی که دولت دکتر مصدق برسرکار آمد وصنعت نفت رادرایران اعلام کرد هنوز هم ایرانیان نظر مساعد به ایالات متحده آمریکا داشتند هنوز خاطره حمایت دربرابر شوروی درسازمان ملل متحده تشویقهای جورج آلن درباز پس گیری آذربایجان ورد موافقت نامه نفت با شوروی دراذهان زنده بود هنوز ایرانیان آمریکا را نیروی سومی می پنداشتند که حاضر است آنان رادربرابر فشار همسایگان شمالی و جنوبی حمایت کند و انتظار داشتند همانطور که درقضیه آذربایجان و فشارهای شوروی ازایران پشتیبانی کرده بود اکنون نیز درقضیه نفت جنوب و کشمکش با دولت انگلیس ازکمک به آنان دریغ ننماید امااین حسن نظر ایرانیان نسبت به دولت آمریکا دوام چندانی نیافت .

بخش اول
منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه
مهمترین موضوع برای آمریکا درمنطقه خاورمیانه عبارت است از حفظ و تداوم موجودیت رژیم غاصب اسرائیل ازآنجا که رژیم صهیونیستی اسرائیل بزرگترین هم پیمان و حافظ منافع آمریکا درمنطقه می باشد لذا تامین امنیت آن برای آمریکا حائز اهمیت بوده است .
برای درک اهمیت حفظ امنیت اسرائیل برای آمریکا باید توجه داشت که :

۱ _ یهودیان درآمریکا نقش و نفوذ قابل توجه ودر برخی مواقع تعیین کننده دارند . لابی یهودیان درکنگره رسانه های گروهی آمریکا بسیار قوی است . نامزدهای ریاست جمهوری معمولا تلاش می کنند این لابی را به نفع خود در انتخابات جذب کنند . متقابل یهودیان نیز به عنوان اهرم موثری درجهت حفظ و تامین امنیت اسرائیل کوشیده اند .
۲ _ حضوراسرائیل درمنطقه خاورمیانه _ کانون تولید نفت _ درست درمحل اتصال سه قاره بسیار با اهمیت است . اسرائیل نقطه اطمینان خاطر سیاست آمریکا درمنطقه است .۳

۳ _ کشورهای منطقه بویژه کشورهای نفت خیز عربی درسایه مخاطره اسرائیل به آمریکا وابسته شده اند و دلار های نفتی خود را مجددا دراختیارآمریکاو غرب قرار داده اند تابرای تامین امنیت خود اسلحه بیشتری بخرند .

بقای اسرائیل درواقع تضمین تجارت اسلحه آمریکا وحاکمیت و سلطه سیاسی این کشور درمنطقه است موضع گیریهای آمریکا در سالهای اخیر درقبال جمهوری اسلامی ایران و آنچه که آمریکاییها به عنوان پیش شرط برای هرگونه مذاکرده احتمالی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده اند این واقعیت مشخص می شود که رژیم اشغالگر قدس هم به دلیل نفوذ صهیونیست ها دردستگاه حاکمه آمریکا و مراکز قدرت آن کشور و هم به دلیل نقش این رژیم درمنطقه خاورمیانه درطی نیم قرن گذشته برای آمریکا ازاهمیت راهبرداری برخورداری بوده و دولتمردان آمریکا به هیچ وجه قادر به نادیده گرفتن این رژیم و یاحتی تضعیف آن نمی باشند به طوری که رژیم اشغالگر قدس به عنوان هسته مرکزی معدلات سیاسی _ منطقه ای آمریکا حتی برای تداوم جریان نفت منطقه خلیج فارس به سوی غرب و مقابله با جمهوری اسلامی ایران درآمده است .

دوره ریاست جمهوری کارتر که مقارن بود با پیروزی انقلاب اسلامی ایران وسقوط ومهمترین هم پیمان آمریکا درمنطقه خلیج فارس درسال ۵۷ شاهد وارد آمدن ضربات بزرگی برمنافع آمریکا در خاورمیانه بود.

فصل دوم : ( اقدامات خصمانه آمریکا برعلیه ایران دردوره کارتر )
بخش اول
حمایت ازگروههای به اصطلاح میانه رو

برطبق یکی ازاسناد به دست آمده ازسفارت آمریکا درتهران سیاست آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دوبخش سیاست کوتاه مدت و سیاست بلندمدت تقسیم می گردد دراین رابطه لینگین کاردار سفارت آمریکا درنامه ای که برای وزارت امورخارجه امریکا ارسال داشته است چنین می گوید سیاست کوتاه مدت : تاقبل ازتشکیل دولت جدید مامی خواهیم تمام مسایل گذشته حل شود و ازبیان هرگونه بحث و مجادله دوری شود .
سیاست بلندمدت : براین اساس قرار گرفت که میانه روها برسرکار باشند و ناسیونالیست های مخالف مذهب تسلط بیشتری دراداره مملکت داشته باشند . درضمن تاقبل ازاستقرار دولت جدیدما می توانیم

راه های نفوذ درایران را امتحان کنیم بایستی یک موقعیت توام با اطمینان و احترام را درایران بیازماییم وآن را رواج دهیم .
دراین نامه به حمایت از میانه روها برای حفظ قدرت و پشتیبانی از ناسیونالیست های مخالف مذهب جهت تسلط بیشتر دراداره مملکت اشاره صریح می شود.
طیف گسترده خط میانه از روحانی نمایان و لیبرال های مذهبی گرفته تا گروهها و عناصر سلطنت طلب وغیر مذهبی علی رغم اختلافات ظاهری در حفاظت ازمنافع آمریکا و مقابله با خط اصیل اسلامی با یکدیگر مشترک و متفق القول بودند تماس ها و ملاقاتهایی که دراین مرحله با عناصر خط میانه رو صورت می گرفت بیشتر مبتنی برتشویق وترغیب این عناصر درجهت اتخاذ یک موضع واخذ وتشکیل جناحی منسجم برعلیه خط امام و همگام با منافع غرب بود . تکیه آمریکا براین جناح بخاطر ظاهر و وجهه اسلامی آنها بود تابتواند ازاحساسات مذهبی مردم درجهت اعمال سیاستهای سوء خود استفاده کند سیاست کلی آمریکا در تقویت خط میانه رو به طور اعم ودولت موقت به طور اخص به خاطر شناختی بود که ازآنان داشت زیرا موضع گیریها و سیاست های ضد امپریالیستی امام راهی نبود که باب طبع آمریکا و یا حافظ منافع آنان درایران ومنطقه باشد و آمریکا تنها چاره برای ازمیدان بدرکردن امام و پیروانش رادر تقویت جناح میانه روها ودرراس آنان دولت موقت می دید .

هدف دولت آمریکا ازحمایت گروههای میانه رو و ملی گرا تقویت عناصر غرب گرا و غرب زده جهت به دست گرفتن سررشته امور انقلاب و سپس به انحراف کشیدن انفلاب ودرنهایت
مسلط نبودن دوباره آمریکا برمقدرات این کشور بوده است .

بخش دوم :
نقشه تجزیه ایران و حمایت ازگروههای تجزیه طلب
آمریکایی ها ازهمان اوایل سال۵۸ درفکر تجزیه ایران به چند منطقه کوچک تر بودند تاازاین راه بتوانند حاکمیت مرزی را تضعیف نموده و سپس انقلاب اسلامی را به شکست بکشانند .

درراستای این هدف امریکا توطئه های گوناگونی را طرح ریزی کرده که دراین قسمت به برخی ازآنان اشاره میشود دریکی ازاسناد خیلی محرمانه سفارت آمریکا یکی از دیپلماتهای آمریکایی به نام جان گریوز اظهار می دارد .

هیچ یک از گروهها اعم ازرهبران سنتی نیروهای مسلح مدیران و تکنیسین های غرب زده سیاستمداران لیبرال دمکرات آرمان گرایان شبه نظامی و بالاخره افراطیون چپ گرا که شامل کمونیست ها نیز می شوند نمی توانند به نحو آشکار برای به دست گرفتن قدرت اقدام نمایند چون همیشه این خطر هست که بنیادگران اسلامی که ازحمایت بی دریغ توده ها برخوردارند آنها را نیست و نابود کنند لذا بنیادگرایان اسلامی نیز آسیب پذیر هستند به نظر من حداقل دو سناریو وجود دارد که می توان آشوب به پا کرد و باعث سقوط نهایی آنان شد.

سناریوی اول : نیروهای روبه تفرق ناشی از نارضایتی های نژادی و منطقه ای که اگر به نحو نامناسبی با آنها برخورد شود می توانند سبب بسته شدن حوزه های نفتی ورکود در اقتصاد سنتی شده و یا ناسیونالیسم آن قدر بی اثر شود که توده های مردم ازعدم استعداد و توانایی رهبران اسلامی خود نا راضی و ناامید شوند .

سناریوی دوم: ایجاد اختلاف درمیان محصلین ودانشجویان نیز میتواند منجر به بروز نارضایتی عمومی و یا خشونت شده و سبب به وجود آمدن همان دوره های چهل روزشهادت طلبی می شود که منتهی به سقوط شاه گردید .
درراستای پیاده کردن سناریوهای فوق الذکر بعداز پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا به حمایت پنهانی از گروههای تجزیه طلب می پردازد . حزب دموکرات کردستان ایران که برای تجزیه کردستان ازایران دست به فعالیت زده بود درهمان نخستین ماههای فعالیت خود اوایل تابستان ۱۳۵۸ میلیونها دلار کمک از پیمان ناتو دریافت کرد و هم زمان با گروهک پیکار نخستین جریانی بود که وارد مبارزه مسلحانه با نظام نوپای جمهوری اسلامی شد و به سرعت به اخذ مبالغ کلان پول و مقادیر زیادی اسلحه از رژیم صدام موفق گردید.

دولت آمریکا درسال ۵۸ تلاش بسیاری برای حمایت از طرحهای تجزیه طلبانه گروههای مختلف به عمل آورده بود با توجه به وضعیت نه چندان مساعد کشور دران مقطع آن چنان به موفقیت این طرح هادل بسته بود که یکی از سناریوهای آمریکایی به نام سناتور جکسون در طی مصاحبه ای درمهر ماه ۵۸ اظهار می دارد که : انقلاب ایران محکوم به شکست است وآن کشوردرآستانه تجزیه به قطعات کوچک است.

بخش سوم :
اعمال فشارهای اقتصادی
پس از تسخیر سفارت آمریکا درتهران به دست دانشجویان سلمان پیرو خط امام در سیزدهم آبان ماه ۵۸ دولت کارتر علاوه بر انجام یک سری اقدامات دیپلماتیک برای آزادی گروگانها تصمیم گرفت تا از فشارهای اقتصادی نیز برای به زانو درآوردن حکومت انقلابی ایران استفاده کند لذا کارتر در روز بیست ویکم آبان دستور قطع خرید نفت ازایران را صادر کرد . سپس در واکنش به گزارشهایی مبنی بر اینکه ایرانی ها می خواهند سپرده های خود را ازبانکهای آمریکایی خارج کنند

رئیس جمهور امریکا دستور توقیف همه درائی های دولتی ایران را صادر کرد . این اقدام درفرمان اجرائی ۲۳ آبان رسمیت یافت و شامل این دارائی ها دربانک ها شعب خارجی و نمایندگی آنها می شد برژینسکی نیز در تشریح شرایط این برهه اززمان می گوید فشار برای اقدامات جامع تر علنا افزایش می یافت صرف نظر ازراه نظامی گام منطقی بعدی افزایش فشار اقتصادی برایران بود درجلسه سیزدهم آذر کمیته رئیس جمهور برای گسترش مجازاتهای اقتصادی بیشتر مصمم شد . گروههایی از وزارتخانه های امورخارجه و خزانه داری برای مشورت و هماهنگی با متحدانمان به خارج اعزام شدند این برنامه ریزی درنهایت می بایست به قطع روابط دیپلماتیک و منع اغلب صادرات و معاملات ملی با ایران که در تاریخ ۱۸ فروردین اعلام شد منجر گردید اعمال تحریم ها به قصد افزایش ابزار سلطه ما درمقابله با ایران بود طبق فرمانی که کارتر صادر کرد صادرات به ایران ممنوع و هرگونه واردات از ایران نیز قطع گردید درضمن کلیه لوازم و تجهیزات نظامی که درزمان شاه پول آنها نیز پرداخت شده بود توقیف واز ارسال آنها به ایران جلوگیری به عمل آمد .

درکنار این اقدامات کارتر در کنفرانس سران هفت کشور صنعتی جهان نیز متحدان اروپایی خودرادعوت به تحریم اقتصادی ایران کرد اما هنگامی که آمریکا برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه کرد گرچه قطعنامه پیشنهادی با اکثریت ده رای موافق در برابر دو رای مخالف ودو رای ممتنع به تصویب رسید ولی دولت شوروی این قطعنامه را وتو کرد .

هدف دولت آمریکا ازکلیه این اقدامات تحت فشار قرارادادن دولت ایران بود تا دراثر کمبودهای مالی و اقتصادی با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مواجه شده و زمینه برای براندازی جمهوری اسلامی مهیا گردد البته دولت کارتر این اقدامات را با توجیه وادار ساختن ایران به آزادی گروگانهای آمریکایی انجام می داد .

بخش چهارم :
حمله نظامی طبس و کودتای نوژه
حمله نظامی طبس و کودتای نوژه نیز از طرحهایی بود که درزمان کارتر برعلیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شد در حمله نظامی طبس بهانه تجاوز نجات گروگانها بود ولی انطور که کارتر اعتراف می کند علت واقعی چیز دیگری بود کارتر گفته بود من می خواهم به محض آزاد شدن افرادمان ایرانیان را تنبیه کنم واقعا به آنها ضربه بزنم آنها باید بدانند که نمی توانند مارابه بازی بگیرند این حمله به شکست انجامید اما به هرحال اگر عملیات نجات گروگانها با موفقیت انجام می گرفت هدف بعدی آنها بمباران پایگاههای هوایی در سرتاسر ایران بوده است .

کودتای نوژه
در کودتای نوژه نحوه عملیات چنین بود که کودتا با استفاده از فرماندهان پیشین نیروی هوایی ژاندرمری و واحدهای دیگر ارتش رژیم شاه انجام می شد و کشتی های جنگی بیگانه نیز در آستانه کودتا به سواحل ایران نزدیک می شدند و با حملات موضعی کودتا رایاری می نمود و پس از وقوع کودتا دول بزرگ از جمله دولت آمریکا بلافاصله دولت جدید را به رسمیت می شناختند . عملیات کودتا قرار بودبه طور هم زمان درتهران و سایر شهرهای بزرگ به اجرا درآید و اماکنی مانند مدرسه فیضیه اقامتگاه امام کمیته مرکزی نخست وزیری میعادگاههای نمازجمعه توسط هواپیماها بمباران شود. بنابود کودتاگران دراین بمباران ها از بمب های خوشه ای و آتش زا استفاده کنند آنان حدود ۳۰ فروند هواپیما ۶۰ نفر خلبان و حدود ۵۰۰ نفر افرد فنی و نظامی رابرای شرکت درعملیات آماده کرده بودند .

خوشبختانه علی رغم زیاد چینی های ضد انقلاب و سازمانهای جاسوسی بیگانه و دولتهای مرتجع منطقه توطئه کودتا با الطاف خدای متعال کشف وبسیار ی از دست اندرکاران آن درروز هجدهم تیرماه ۱۳۵۹ چند ساعت پیش از اجرای کودتا شناسایی ودستگیرشدند . و به این ترتیب یکی از گسترده ترین و خطرناک ترین طرحهای آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی نقش برآب شد.
بخش پنجم :
تشویق و تحریک عراق به آغاز جنگ تحمیلی
آمریکا دراوایل دهه ۱۹۸۰ توان حمله نظامی موفقیت آمیزی علیه ایران رانداشت بدین خاطر درراه رسیدن به یک توان نظامی مناسب نیازمند زمان بود . درنتیجه اولویت را به براندازی جمهوری اسلامی ایران توسط دیگران می داد. به این دلیل وظیفه حمله به ایران را به عراق سپرد .
برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر برای زمینه سازی و اطلاع از وضع عراق برای شروع جنگ سفرهای محرمانه مکرری به بغداد کرد . مجله ژورنال استریت مورخ ۱۹ بهمن ۱۳۵۸ یکی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت و تایمز لندن مورخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۹ به ملاقات برژینسکی و صدام حسین اشاره کرد .در یکی از این گزارشات چنین آمده است .

برژینسکی پس از سفر محرمانه خود به بغداد دراواخر سال ۱۳۵۸ دریک مصاحبه تلویزیونی گفت : ماتضاد قابل ملاحظه ای بین ایالات متحده و عراق نمی بینیم ما معتقدیم عراق که تصمیم به استقلال دارددر آرزوی امنیت خلیج عربی است و تصور نمی کنیم که روابط آمریکا و عراق سست گردد .
ویلیام لیمن نیز که از مفسرین برنامه های تلویزیونی آمریکا می باشد دربرنامه تلویزیونی
frontline درتاریخ ۱۶ فوریه ۱۹۹۳ می گوید پرهزینه ترین طرح مشترک آمریکا _ عربستان مربوط به کوشش برای مهارکردن انقلاب ایران بود و صدام حسین وسیله انجام این مقصودگردید .لیمن نیز درادامه همین برنامه دررابطه با مطلب فوق می گوید

در۱۴ مرداد ۱۳۵۹ صدام حسین یک سفر رسمی به عربستان کرد دولت سعودی رااز مقصد خود برای حمله به ایران آگاه نمود . شش هفته بعد نیروهای عراقی حمله را آغاز نمودند با توجه به زمینه سازیهایی که از سال ۱۳۵۸ صورت پذیرفته بود عراق درروز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ به طور ناگهانی و بدون هیچ اخطاری به ایران حمله کرد البته دولت عراق در ۲۷ شهریورعهدنامه مرزی و حسن همجواری ۱۹۷۵ با ایران را به طور یک جانبه لغو و سپس در۳۱ شهریور اززمین و هوا ودریا به ایران حمله کرده و به این ترتیب جنگ بین دو کشور آغاز شد.

درطی جنگ استراتژی کارتر براین استواربود که ایران رااز دریافت اسلحه و بویژه قطعات یدکی سلاحهای ساخت ایالات متحده محروم نگه دارد تا مجبور شود گروگانهارا آزاد کند. وی امیدوار بود این کارقبل از آنکه مردم درماه نوامبر به پای صندوقهای رای بروند انجام شود . اما نقشه تشویق صدام حسین به جنگ
( به منظور تحت فشار گذاشتن ایران ) نتیجه دلخواه کارتر را به بار نیاورد و ریگان انتخابات رابرد .
آنان نقشه جغرافیایی ایران و عراق را آنگونه که خود آرزو داشتند .ترسیم و منتشر کردند و هم اکنون این نقشه ها در برخی از کتابهای آنان موجود است. آنها همه چیز را تمام شده می داستند… این امر که حرکت رژیم عراق حرکتی از پیش طراحی شده بود از ابتدا روشن بودو با گذشت زمان نیز روشن تر شد که این تجاوز با تشویق قدرتهای بزرگ برای نابود کردن انقلابی جوان دراین منطقه ازجهان صورت گرفته است.
.

فصل سوم
اقدامات دولت ریگان درجهت براندازی ج.ا.ا
بخش اول : طراحی کودتاها ی مختلف به منظور سرنگونی نظام ج.ا.ا
کودتای نوژه که نمونه های بسیار کوچک تران رژیم های بسیاری رادر سراسر جهان سرنگون کرده بود وبه جرات می توان ادعا کرد که کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ درمقایسه با آن بازی کودکانه ای بیش نبود درتاریخ ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ خنثی شد اما سازمان سیا ازاین شکست درس نگرفته و به تلاشهای خودبرای اجرای کودتاهای دیگر ادامه داد درفاصله شکست کودتای نوژه با کودتای قطب زاده _ شریعتمداری درفروردین ماه ۱۳۶۱ یعنی درطول یک سال ونیم سه توطئه کودتای دیگر نیز به سرنوشت کودتای نوژه دچارشد

(رونالدریگان) درحالی فعالیت خودرابه عنوان رئیس جمهوری آمریکا آغاز نمود که وارث سرخوردگی های شدید ومکرردرمقابله با ج.ا.ا. بود ریگان که در میان گروههای حاکم درآمریکا اصطلاحا جناح بازها تعلق داشت طرفدار اعمال خشونت ونشان دادن قدرت آمریکا درسطح جهان بود ومی خواست که حیثیت ابرقدرتی آمریکا رادوباره به این کشور بازگرداند بدین خاطر بود که ازهمان ابتدا شروع به طراحی انواع توطئه ها درجهت تضعیف وبراندازی نظام ج.ا.ا. کرد.
حجت الا سلام ری شهری رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش درطی مصاحبه ای درمورد کودتاهای کشف شده مطالبی به این شرح اظهارداشت :

دراولین گروه براندازی گروهی به نام پارس بود که مخفف عبارت پاسداری رژیم سلطنتی است دومین گروه براندازی عنوان نمارا و سومین گروه عنوان نیما راداشت جدیدترین گروه کشف شده عبارت از گروهی بود که اگر قطب زاده نام آنرا نجات انقلاب ایران گذارد بود ارتباط تمام این گروهها با واسطه یا بی واسطه به سازمان جاسوسی سیا و شیطان بزرگ برمی گردد طبق مدارکی که در دست است شخصی به نام آرمین و بانام مستعار آرش ضمن تماس خانواده منحوس پهلوی در مصر و ژنرال علا درآن کشور گروه پارس را تشکیل می دهد . اعضای این گروه یک سال ونیم قبل دستگیر شدند یکی از اعضای این باند به اسم مهاجری با قطب زاده تماس داشته است پس از دستگیری این باند متوجه توطئه شبکه دیگری به اسم نمارا شدیم عامل ارتباطی این شبکه پزشک پور بود که درتماس مستقیم با اسرائیل بود ورهبرآن سرهنگ رضازاده بود

پس از دستگیری اینها شبکه دیگری به نام نیما کشف شد حدود یک ماه قبل برادران سپاه موفق به کشف این شبکه ودستگیری اعضایش شدند که دراین رابطه حدود ۲۵ نفرشناسایی ودستگیر شدند خط ارتباطی این شبکه باسازمان سیا ازطریق جبهه ملی ودکتر منوچهر شایگان بوده است .جالب این است که این افراد حتی کابینه خودراتشکیل داده بودند ودکتر منوچهر محمدی نیز درکتاب تحلیلی برانقلاب درباره توطئه کودتای قطب زاده می نویسند : کشف توطئه کودتای آمریکا یی قطب زاده باحمایت شریعتمداری ازجمله پیروزیهای مهم نیروی حزب الهی درانقلاب سوم بود برای انجام توطئه براندازی ازمیان لیبرالها فردی ماجراجو وجنجال برانگیز مانند قطب زاده انتخاب مناسبی بود و باتماسهایی که باعوامل بیگانه داشت به خیال خود می توانستند بااز میان بردن رهبر انقلاب قدرت رابه دست گرفته و شریعتمداری هم به عنوان مرجع تقلید و رهبر آینده کشور عمل آنها راتائید نماید.

بخش دوم : حمایتهای آمریکاازعراق درطی جنگ تحمیلی
الف از سرگیری روابط با عراق
دولت آمریکا که می پنداشت درجنگی که با تحریک و تشویق وی علیه ایران آغاز شده . رژیم بعثی عراق می تواند مدت کوتاهی ایران رابه تصرف خوددرآورد و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران راسرنگون سازد . هنگامیکه دید نه تنها این رویا تحقق نیافت بلکه نیروهای رزمنده ایران درجبهه های نبرد دشمن بعثی راگام به گام وادار به عقب نشینی و تحمل ضربات کوبنده کرده اند تصمیم گرفت که روابط خود را با عراق به طور رسمی ازسرگیرد و حمایتهای خودراازعراق رابه صورت قانونی و موجه درآورد یکی از نویسندگان آمریکایی درکتاب خود دراین باره می نویسد زمانی که به نظر میرسید ایران درحال تفوق برعراق است آمریکا و متحدانش نگران شده واشنگتن تصمیم گرفت که از عراق حمایتهای مالی و تسلیحاتی به عمل آورد امایک مشکل عمده وجودداشت وآن اینکه از لحاظ قوانین آمریکا اعطای اعتباروام و برقراری ارتباطات گسترده با کشورهایی که درلیست کشورهای حامی تروریسم قراردارند منع شده است لذا درماه اسفند ۱۳۶۰ وزارت خارجه آمریکا به سرعت عراق رااز لیست این کشورها حذف کرد.

رادیو آمریکا نیز با اشاره به این قضیه گفت : پس از حذف نام عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم ناگهان سیل اعتبارات از سوی بانک بین المللی صادرات و واردات و تضمین وام بین المللی از سوی موسسه اعتبارات بازرگانی به جانب بغداد روان شد.
به دنبال این زمینه چینی ها ریگان درآذرماه ۱۳۶۲ دونالد رامسفیلد فرستاده ویژه خودرا با نامه ای به خط خودبه بغداد فرستاد و به صدام حسین پیشنهاد کرد که مناسبات دو کشور ازسرگرفته شود.

ریگان خواهان گسترش پیوندهای نظامی فنی و تجاری دوکشورشد و صدام حسین نیز ازاین پیشنهاد به گرمی استقبال کرد و به این ترتیب بود که روابط دیپلماتیک دو کشور به طور رسمی از سر گرفته شد

ب : کمکهای آمریکا به عراق درطی جنگ
دولت ریگان از نخستین ماههای ۱۳۶۴ درهای فروش تکنولوژی بسیارپیشرفته آمریکایی رابه روی
عراقی ها کاملا بازکرد و حتی صدورتکنولوژی وکالاهایی که فروش آنها به شوروی و بلوک شرق ممنوع شده بود برای عراق ممنوعیتی نداشت .
روزنامه واشنگتن پست نیز درآذرماه ۱۳۶۹ به استناد یک سند رسمی دولت آمریکایی می نویسد

دولت آمریکا در۵ سال گذشته معادل یک ونیم میلیارد دلار تجهیزات الکترونیک انواع ماشین آلات دستگاههای حساس و کامپیوترهای فوق العاده قوی که درامر تولید سلاحهای شیمیایی موشکی و هسته ای نقش حساسی دارند به دولت عراق فروخته است … یک بازپرس کنگره آمریکاکه مشغول بررسی عملکرد دولت آمریکا درقبال عراق است می گوید دامنه و وسعت انواع تجهیزات و تکنولوژیهای حساس که از طرف دولت آمریکا به عراق ارسال شده آدم را شوکه می کند روزنامه وال استریت ژورنال درتاریخ ۱۹ دی ۱۳۷۰ درمورد کمکهای آمریکا به عراق درزمینه تاسیسات هسته ای طی مقاله ای نوشت به اعتقاد کارشناسان نظامی آمریکا چهل درصد تجهیزات بکاررفته درمجتمع هسته ای سعد _۱۶ عراق که دارای ساختار طرح و تولید موشک و سلاحهای هسته ای درآمریکا ساخته شده است شبکه تلویزیونی ان .بی .سی. آمریکا نیز درگزارشی اعلام کرد که دراوایل دهه ی ۱۳۶۰ مرکز کنترل بیماریهای ایالات متحده باکتریهای کشنده برای دانشمندان عراقی ( به منظور ساخت سلاحهای میکروبی) ارسال کرده است .

ج _ همکاری های اطلاعاتی آمریکا با عراق درجنگ علیه ایران
پس از آنکه آثار ضعف درصفوف ارتش نمایان شد دولت آمریکا تصمیم گرفت به هر نحو که شده ازنابودی نیروهای عراقی و پیروزی قوای ایران جلوگیری به عمل آورد بدین خاطر تصمیم گرفته شد که کلیه اخبار و اطلاعات مورد نیاز ارتش عراق دراختیارش قرار گیرد . دربهمن ماه ۱۳۶۰ ویلیام کیسی رییس سازمان سیا به طور محرمانه وارد امان پایتخت اردن شد و پس از ملاقات باشاه حسین به دیدار بارزان ابراهیم التکریتی برادر ناتنی صدام که رئیس دفتر مرکزی اطلاعات عراق بود رفت دراین ملاقات کیسی گفت : ایالات متحده مایل است یک رابطه مستقیم اطلاعاتی با عراق برقرار کند تامطمئن شود عراق قادر است ازخودش درمقابل حملات ایران دفاع کند . میانجی گران این مذاکرات ازجمله شاه اردن و فهد شاه سعودی به رهبر عراق اطمینان داده بودند که ایالات متحده امریکا اطلاعات مهمی دراختیار دارد که لازم است اوازآن آگاه شود بدین ترتیب میان ایالات متحده آمریکا و عراق قراردادهایی منعقد شد که به موجب آن دو طرف باید یکدیگر رادر اطلاعاتی که درباره ایران به دست می آورند شریک می کردند ضمنا سیا متعهد شده بودند گروهی از کارشناسان خودرا به بغداد بفرستند تابه مساعی عراق درجنگ با ایران کمک کنند .

آمریکاییها یک سلسله طرح های جدید از آرایش نظامی نیروهای عراقی و ایرانی به همراه خودداشتند که با دقت زیاد توسط گروهی از کارشناسان نظامی جامعه اطلاعاتی آمریکا تهیه شده بود . این بار علاوه بر بارزان آنها با صدام حسین نیز ملاقات کردند خودصدام نیز دراردیبهشت ۱۳۶۳ درنهایت صراحت گفته بود از اطلاعاتی که خلبانهای آمریکایی با به پرواز درآوردن آواکس های عربستان سعودی به دست می آورند برخوردار بوده است .
هوارد تیچر یکی از افسران ارشد سازمان سیا می گوید مابه عراق آنچه را که لازم داشت تاازایرانی ها شکست نخورد دادیم ماتمام آسیب پذیریهای آنها رادرخطوط دفاعی شان تشخیص دادیم و ازاین نقاط ضعف مطلع شان ساختیم . مامی دانستیم که اگراین کاررا نمی کردیم ارتش ایران تاخودبغداد پیش می رفت همه این تلاشها برای آن بود که یک حکومت متجاوز و جنایتکار رازا سراشیبی سقوط نجات دهند تابتوانید به عنوان سدی دربرابر نفوذ انقلاب اسلامی درمنطقه عمل کند .

د_ تشویق عراق به بمباران مراکز صنعتی و نظامی ایران
درمردادماه ۱۳۶۵ سازمان سیا یک سیستم الکترونیکی بسیار پیچیده وامن ارتباطی گسترده به راه انداخت که واشنگتن را مستقیما به بغداد مربوط می کرد .
بنابر گزارشی که درروزنامه واشنگتن پست درسال ۱۹۸۶ منتشر شد حتی کیسی رییس سازمان سیا بامقامات عراقی درواشنگتن ملاقات کرد تامطمئن شود که این شبکه ارتباطی به درستی کار می کند ودرضمن عراقی ها را به انجام حملات بیشتری به خاک ایران تشویق کرد .آمریکا بادر خطر قرار گرفتن تلاشهایش درچهارچوب قطعنامه ۵۹۸ عراق را به آغاز یک دوره جدید از جنگ نفت کش ها واداشت . با شروع این دوره از جنگ نفت کش ها ( درآستانه سفردبیر کل سازمان ملل به ایران ) خبرگزاری یونایتد پرس به نقل ازیکی از خبرنگاران خوداعلام داشت : گروهی از مقامات دولت آمریکا به وی گفته اند که برخی از سیاست گذاران کاخ سفید عقیده دارند که عراق باید حملات خودرا علیه ایران تشدید سازد . تشدید حملات عراق باید بر تاسیسات صدور نفت ایران به حدی آسیب پذیر برساند که این تاسیسات غیر قابل تغییر باشد .

هفته نامه نیویورکر نیزکه در آمریکا منتشر می شود پرده از نقش آمریکا در تشویق عراق به بمباران مناطق شهری ایران برداشته طی گزارشی فاش ساخت که جرج بوش درتابستان سال ۶۵ هنگامی که سمت معاونت رییس جمهوری رد دولت ریگان رابر عهده داشت دولت عراق را تشویق کرد که ایران را مورد بمباران شدید قرار دهد تاتهران مجبور شود برای خرید اسلحه به آمریکا روی آورد ودر آن صورت واشنگتن بتواند خواستار آزادی گروگان ها غربی شود . جالب آنکه به فاصله ۴۸ ساعت پس ازاقدامات دولت آمریکا سیاست جنگی عراق تغییر کرد بمباران شهرها شروع شد ودر طول چند هفته هواپیماهای عراقی نزدیک به ۳۶۰ پرواز به داخل ایران داشته و بابمباران وسیع شرایط جنگی رادر شهرها تشدید کردند.

ه_ همراهی با عراق درحمله به نیروهای ایرانی
درطی هشت سال جنگ تحمیلی آمریکا در موارد متعددی ضمن همکاری با نیروهای عراق به مواضع و نیروهای ایرانی در خلیج فارس و همچنین جزیره فاو حمله کرد .
دراوایل زمستان ۱۳۶۶ واحدهای ارتش عراق با یک نقشه به دقت طراحی شده و مانور نظامی پیچیده که با کمک آمریکا برنامه ریزی شده بود جزیره استراتژیک فاو راپس گرفتند کارشناسان نظامی آمریکا با کمک نقشه هایی که توسط سیا تهیه شده بود تمام راههای تعرض واحدهای عراق را به دقت مشخص کرده وبرای انجام این تعرض فرماندهان عراقی زیر نظر دقیق افسران اطلاعاتی آمریکا به مدت یکسال تمام تحت آموزش قرار گرفتند به طوری که پس از شروع حمله عراقی ها توانستند تمامی شبه جزیره را ظرف ۳۶ ساعت دوباره اشغال کنند .

روزنامه لوس آنجلس تایمز نیز در مردادماه ۱۳۶۹ به نقل از یک متخصص مسائل خاورمیانه در انستیتوی مطالعاتی بنیاد کارنگی چنین می نویسد:
بدون کمک آمریکا بی تردید بغداد ماهها و حتی سالها در جنگ درجا می زد و طبعا عراق در یک جنگ فرسایشی هم از نظر نظامی و هم از نظر اقتصاد بازنده بود.

و _ حمله به سکوهای نفتی و کشتی های نظامی و تجاری ایران
آمریکا سعی داشت تا با استراتژیکی جنگ محدود علیه ایران دولت جمهوری اسلامی ایران را به پای میز مذاکره بنشاند همکاری ناوهای جنگی آمریکا با جنگنده های عراقی در راستای از بین بردن نفت کش های ایرانی در خلیج فارس و انهدام ترمینالهای نفتی ایران جزیی از این استراتژی بود درتاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ هلی کوپترهای آمریکایی با شلیک موشک یک کشتی تجاری ایران را غرق کردند در طول این حمله سه نفر از پرسنل کشتی ایرانی به شهادت رسیدند و نیروهای آمریکایی ۲۶ نفر را به گروگان گرفتند سخنگوی کاخ سفید گفت که ریگان شخصا دستور حمله به کشتی ایرانی را صادر کرده است درتاریخ ۱۷ مهر همان سال چهار ناو آمریکایی به دو سکوی نفتی ایران حمله کردند و پس از محاصره به سوی آنها آتش گشودند چند ساعت پس از حمله ریگان طی بیانیه ای گفت که وی شخصا دستور حمله راداده است در فروردین ماه ۱۳۶۷ نیز نیروی دریایی ایالت متحده در نزدیکی تنگه هرمز با کشتی های جنگی ایرانی درگیر شدند هواپیماهای جنگنده اف ۱۴تا مکت سه قایق ایرانی را غرق کرده ودو ناوچه ایرانی سهندوسبلان را از کار انداختند دولت عراق نیز به خاطر همکاریهایی که دولت آمریکا با نیروهای عراقی برای حمله به اهداف ایران انجام داده بود از نقش آمریکادر حمایت از نفت کشهای عراقی و حمله به اهداف ایرانی در خلیج فارس ستایش و قدردانی کرد .

بخش سوم :
تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران
پس از شروع جنگ تحمیلی آمریکا نه تنها حاضر نبود هیچ گونه تسلیحاتی به ایران بفروشد بلکه سلاحهایی را نیز که درزمان شاه پول آنها پرداخت شده بود درانبارها بلوکه کرد و از تحویل آنها به ایران امتناع ورزید در مرحله بعد دولت آمریکا سعی کرد که یک تحریم تسلیحاتی همه جانبه را علیه ایران به مرحله اجرا درآورد درست در اوج تجاوز عراق علیه ایران از سال ۱۳۶۳ به بعد آمریکا تحریمی یک جانبه موسوم به قطع جریان هرگونه کمک به عملیات را اعمال کرد که هدف آن جلوگیری از دسترسی ایران به تسلیحات یا تجهیرات دارای استفاده دوگانه در هر کجای جهان بود این تحریم به منظور کمک به عراق بودکه آمریکا طی دهه ۱۳۶۰ برآن سرپوش گذاشته بود بدین خاطر در سال ۱۳۶۲ وزارت خارجه آمریکا تلاشهای خودرابرای ممانعت کشورهای دیگر از عرضه تسلیحاتی که ایران در جنگ خود با عراق شدیدا به آنها نیاز داشت افزایش داد عملیات جلوگیری از ورود اسلحه به ایران عملیات استانچ نام گرفت مسولیت این امر به یکی از طرفداران اعراب در وزارت امو.ر خارجه آمریکا به نام ریچارد فربنکز واگذار شد

هدف این بود که با قطع صدور اسلحه به ایران حکومت ایران را تضعیف کنند ایران که در دهه های ۱۳۴۰و۱۳۵۰ تقریبا اغلب جنگ افزارهایش را از آمریکا خریداری کرده بود اکنون شدیدا به وسایل یدکی و جنگ افزارهای جدید نیاز داشت تابتواند به جنگ ادامه دهد عملیات استانچ به این منظور به راه افتاد تا آمریکا از متحدانش بخواهد در صورت لزوم برآنها فشار وارد آورد تادست از فروش اسلحه به ایران بردارند لنت تیمرمن دراین زمینه می گوید : در یک نکته هیج جای تردید نیست : صدام حسین بدون یاری گرفتن از غرب قادر نبود صنعت تسلیحاتی متعارف خود را بنا نهد و آن همه سلاح در کشور ذخیره کند ماشین ومرگ آفرین صدام حسین به یاری شرکتهای غربی ساخته شد گاسپارواینبرگر وزیر دفاع آمریکادردولت ریگان کتاب خاطرات خود تحت عنوان مبارزه با صلح می نویسد در بشر مواقع آمریکا تلاش داشت که جانبداریش از بغداد به طور علنی بروز نکند پنتاگون با اجرای عملیات استانچ مانع رسیدن اسلحه به ایران شد پنتاگون در این عملیات از کمکهای عربستان . کویت. عمان. بحرین وامارات متحده عربی نیز بهره مند بود درنتیجه عملیات استانچ ایرانیان از دستیابی به سلاحهای پیشرفته محروم شدند تحریم تسلیحاتی ایران از جانب آمریکا حتی درسالهای پس از پایان جنگ همچنان ادامه داشت .

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.