فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه حجاب؛ بررسی علمی سیر تحول پوشش در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف :

مقدمه :
حجاب وپوشش برای بانوان ـ بویژه حجاب برتر ـ وتوجه به تحریم عفاف وحراست آن درزن از اصیل ترین سنگرزنان واز مهمترین وسودمند ترین قانون الزامی آفرینش برای آنها درجامعه است ، به عبارت روشنتر ،حجاب وپوشش ،سنگر سعادت وپیروزی ورستگاری زنان وجامعه است،که اگراین سنگر آسیب ببیند ویافرو ریزد ،عوامل سعادت ،پاکزیستی وشرافت آنها فرو می ریزد. لزوم پوشیدگی زن دربرابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است،درخود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است ،پوشیدن زن ازمرد بیگانه یکی ازمظاهر لزوم حریم میان مردان وزنان اجنبی است ،همانطورکه عدم جوازخلوت میان اجنبی واجنبیه یکی از مظاهر آن است.

با کمال تأسف دینای غرب ودنباله روهای آنان این مسئله بسیار مهم اسلامی واخلاقی را نادیده گرفته ،بلکه به عکس با کمال گستاخی برضد آن ،گام بر می دارند وآنرا عامل تخدیر ورکود وواپس گرایی دانسته،تا آنجا که دردانشگاههای خود ،دختران دارای پوشش را اخراج می کنند، با اینکه : حجاب ؛سنگر حفظ عفت ومعرف شخصیت زن وجامعه ،سنگر حفظ زیبایی وشکوه زن ،سنگرحفظ صحیح ارتباطها ورشته های اجتماعی ،سنگر حفظ اخلاق فردی واجتماعی ،سنگر ودژ خلل ناپذیر،برای حفظ مرزها وشیرازه های روابط مختلف بوده وکیان خانه وخانواده را از هرگونه انحراف وگمراهی ،حفظ می کند.

براستی درچه دنیای جاهلیتی قرار گرفته ایم که دنیای غرب والگو تراشان غربزده ،حتی در کشورهای اسلامی شکستن چنین سنگر و دژی را علامت ترقی ،رشد وتمدن می دانند ،وبه عکس حجاب وحفظ حریم عفاف را نشانه عقب گرد و واپس گرایی.
دزدان عفت وغارتگران استعمار،برای فریب اذهان ،و وسیله قرار دادن زنان به عنوان یک کالا ،می خواهند زنان را که نیمی از جامعه انسانی هستند از همین راه ،از درون تهی کنند،وبا این کار به تهاجم فرهنگی خود ادامه دهند،آنها چنین القاء می کنند که:
حجاب ؛سدی بر سرراه تکامل آنهاست.

تاریخچه ی حجاب :
در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.ویل دورانت در صفحه ۳۰جلد ۱۲ ” تاریخ تمدن ” ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمودمی‏نویسد :
” اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد . ” علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است .

در جلد اول ” تاریخ تمدن ” صفحه ۵۵۲راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید :
” در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند.”
آنگاه چنین می‏گوید :
” پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ،

و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای‏ مانده هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد ” چنانکه ملاحظه می‏فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی‏ درباره زن حائض اجرا می‏شده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از معاشرت با او پرهیز داشته‏اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است .

در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می‏شده است .
اما اینکه می‏گوید : ” و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می‏رود”منظورش چیست ؟
آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات‏ خشنی است که درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد

. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشه‏نشینی شود و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به‏ حجاب نازل شده است .

از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می‏شود یعنی هم مدعی است‏ که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشه‏گیری آنان مؤثر بوده است .
فلسفه پوشش در اسلام :
فلسفه‏هائی که قبلا برای پوشش ذکر کردیم غالبا توجیهاتی بود که مخالفین‏ پوشش تراشیده‏اند و خواسته‏اند آن را حتی در صورت اسلامیش امری غیر منطقی و نامعقول معرفی کنند . روشن است که اگر انسان مسأله‏ای را از اول خرافه‏ فرض کند ، توجیهی هم که برای آن ذکر می‏کند متناسب با خرافه خواهد بود اگر بحث کنندگان ، مسأله را با بیطرفی مورد کاوش قرار می‏دادند در می‏یافتند که فلسفه پوشش و حجاب اسلامی هیچیک از سخنان پوچ و بی‏اساس‏آنها نیست ، ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی آن را موجه می‏سازد و از نظر تحلیل می‏توان آنرا مبنای حجاب در اسلام دانست .

واژه حجاب :
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم :
آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست ؟ کلمه‏ حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‏دهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی‏ حجاب نیست ، آن پوشش حجاب نامیده می‏شودکه از طریق پشت پرده واقع‏
شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان ، غروب خورشید را اینطور توصیف می‏کند : ” « حتی توارت بالحجاب »” یعنی ” تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد پرده حاجز میان قلب و شکم را حجاب ” می‏نامند ( ) .

در دستوری که امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است می‏فرماید :
« فلا تطولن احتجابک عن رعیتک » ( ) . یعنی در میان مردم‏ باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن ، حاجب و دربان‏ تورا از مردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایت خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان مورد نظر بی‏اطلاع نمانی .

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان ” فصل فی الحجاب کیف‏ یقع فی الدول و انه یعظم عند الهرم ” در این فصل بیان می‏کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله‏ای قرار نمی‏دهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیمتر می‏شود تا باعخره عواقب ناگواری به وجود می‏آورد .ابن خلدون کلمه حجاب را به معنی پرده و حائل – نه پوشش – به کار برده‏ است .
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه ” ستر ” که به معنی پوشش است به‏ کار رفته است . فقهاء چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که‏ متعرض این مطلب شده‏اند کلمه ” ستر ” را به کار برده‏اند نه کلمه حجاب‏ را بهتر این بود که این کلمه عوض نمی‏شد و ما همیشه همان کلمه ” پوشش ” را به کار می‏بردیم . زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است ، و اگر در مورد پوشش به کار برده می‏شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن

است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است‏ زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود ، وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی‏ از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهائی وجود داشته است ولی‏ در اسلام وجود ندارد ، پوشش زن در اسلام اینست که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمائی نپردازد . آیات مربوطه همین معنی را ذکر می‏کند و فتوای فقهاء هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت‏ حجاب به کار نرفته است .

آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون‏ آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . آیه‏ای که در آن ، کلمه حجاب به‏ کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام و می‏دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است . اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می‏شود : ‹‹ یا نساء النبی لستن کأحد من النساء » یعنی شما با سایر زنان فرق دارید.
اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان ، در خانه‏های خود بمانند ، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحا به زنان‏ پیغمبر می‏گوید: ‹‹ و قرن فی بیوتکن » یعنی در خانه‏های خود بمانید .
اسلام‏ می‏خواسته است ” امهات المؤمنین ” که خواه ناخواه احترام زیادی درمیان مسلمانان داشتند ازاحترام خود سوء استفاده نکنند ، و احیانا ابزارعناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانکه می‏دانیم یکی از ” امهات المؤمنین ” ( عایشه ) که از این دستور تخلف‏ کرد ، ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد .

خود او همیشه اظهار تأسف می‏کرد و می‏گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می‏داشتم و می‏مردند اما به چنین ماجرائی دست نمی‏زدم سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص‏ دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است . یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده می‏کرد و ماجراها می‏آفرید بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است به هر حال آیه‏ای که در آن آیه کلمه ” حجاب ” به کار رفته آیه ۵۴ از سوره احزاب است که می‏فرماید : « و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من‏ وراء حجاب » . یعنی اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه‏ می‏کنید از پشت پرده از آنها بخواهید .

در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام ” آیه حجاب ” آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب‏ چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد ، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است ( ) ، نه آیات سوره نور که می‏فرماید : ‹‹ قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم »- الی آخر – « قل للمؤمنات یغضضن من‏ ابصارهن ›› یا آیه سوره احزاب که می‏فرماید: ‹‹ یدنین علیهن من جلابیبهن » – الی آخر. اما اینکه چطور شد در عصر اخیر به جای اصطلاح رائج فقهاء یعنی ستر و پوشش ، کلمه حجاب و پرده و پردگی شایع شده است شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجابهائی که در سایر ملل مرسوم‏بوده است باشد .

سیمای حقیقی مسأله حجاب :
حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب
سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات‏ را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین‏ می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از اینکه مردان در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل‏ ممنوع می‏باشند درست است که صورت ظاهر مسأله اینست که زن چه بکند ؟

پوشیده بیرون‏ بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان می‏شود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانه‏ای طرح می‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است‏ و آن اینکه آیا مرد باید در بهره‏کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی‏ مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه‏ زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع‏تر است . به قول ویل دورانت ” دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است

” پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام‏ طرفدار فرضیه اول است. از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع‏ ، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند ، و از جنبه‏ خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین‏ زوجین می‏گردد ، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب می‏گردد که‏ ارزش زن در برابر مرد بالا رود فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضی از آنها جنبه روانی‏ دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی ، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی‏ مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او .

حجاب در اسلام از یک مسأله کلی‏تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد و آن اینست‏ که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به‏ محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد . برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوئیهای جنسی به هم می‏آمیز دل ، اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند. اکنون به شرح چهار قسمت فوق می‏پردازیم :

۱- آرامش روانی :
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون می‏بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی‏ و یک خواست اشباع نشدنی در می‏آورد . غریزه جنسی ، غریزه‏ای نیرومند ، عمیق و ” دریا صفت ” است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش‏تر می‏گردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر می‏شود . برای درک این مطلب به دو چیز باید توجه داشت : ۱ – تاریخ :همانطوری که از آزمندان ثروت یاد می‏کند که با حرص و آزی‏ حیرت‏آور در پی گرد آوردن پول و ثروت بوده‏اند و هرچه بیشتر جمع‏ می‏کرده‏اند حریصتر می‏شده‏اند ، همچنین از آزمندانی در زمینه مسائل جنسی یاد می‏کند . اینها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف تملک زیبا رو یان در یک‏ حدی متوقف نشده‏اند . صاحبان حرمسراها و در واقع همه کسانی که قدرت‏استفاده داشته‏اند چنین بوده‏اند.

کریستن سن نویسنده کتاب ” ایران در زمان ساسانیان ” در فصل نهم‏ کتاب خویش می‏نویسد :
” در نقش شکار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنی که خسرو ( پرویز ( در حرم داشت می‏بینیم . این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمی‏شد دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان می‏دادند ، به حرم‏ خود می‏آورد . هر زمان که میل تجدید حرم می‏کرد

، نامه‏ای چند به فرمانروایان اطراف می‏فرستاد و در آن وصف زن کامل عیار را درج می‏کرد . پس عمال او هرجا زنی را با وصف نامه مناسب می‏دیدند ، به خدمت می‏بردند از اینگونه جریانها در تاریخ قدیم بسیار می‏توان یافت . در جدیدترین‏ جریانها به شکل حرمسرا نیست ، به شکل دیگر است ، با این تفاوت که درجدید لزومی ندارد کسی به اندازه خسرو پرویز و هارون الرشید امکانات‏ داشته باشد . در جدید به برکت تجدد فرنگی ، برای مردی که یک صد هزارم‏ پرویز و هارون امکانات داشته باشد میسر است که به اندازه آنها از جنس‏ زن بهره‏کشی کند .

۲ – هیچ فکر کرده‏اید که حس ” تغزل ” در بشر چه حسی است ؟ قسمتی از
ادبیات جهان عشق و غزل است . در این بخش از ادبیات ، مرد ، محبوب و معشوق خود را ستایش می‏کند ، به پیشگاه او نیاز می‏برد ، او را بزرگ و خود را کوچک جلوه می‏دهد ، خود را نیاز می‏برد ، او را بزرگ و خود را کوچک جلوه می‏دهد ، خود را نیازمند کوچکترین عنایت او می‏داند ، مدعی می‏شود که محبوب و معشوق ” صد ملک جان به نیم نظر می‏تواند بخرد ، پس‏ چرا در این معامله تقصیر می‏کند ” از فراق او دردمندانه می‏نالد .این چیست ؟

چرا بشر در مورد سایر نیازهای خود چنین نمی‏کند ؟ آیا اکنون دیده‏اید که یک آدم پول پرست برای پول ، و یک آدم جاه‏پرست برای‏ جاه و مقام غزلسرائی کرده است ؟ ! آیا تاکنون کسی برای نان غزلسرائی‏ کرده است ؟ چرا هر کسی از شعر و غزل دیگری خوشش می‏آید ؟ چرا همه از دیوان حافظ اینقدر لذت می‏برند ؟ آیا جز این است که همه کس آنرا با زبان یک غریزه عمیق که سراپای وجودش را گرفته است منطبق می‏بیند ؟ چه‏ قدر اشتباه می‏کنند کسانی که می‏گویند یگانه عامل اساسی فعالیتهای بشر عامل‏ اقتصاد است . بشر برای عشقهای جنسی خود موسیقی خاصی دارد ،

همچنانکه برای معنویات‏ نیز موسیقی خاص دارد ، در صورتی که برای حاجتهای صرفا مادی از قبیل آب‏ و نان و موسیقی ندارد . البته نمی توان ادعا کرد که تمام عشقها جنسی است و من هم هرگز نمی‏گویم که حافظ و سعدی و سایر غزلسرایان صرفا از زبان غریزه جنسی سخن گفته‏اند . این مبحث ، مبحث دیگری است که جداگانه باید بحث شود ولی قدر مسلم اینست که بسیاری از عشقها و غزلها عشق و غزلهائی است که‏ مرد برای زن داشته است . همین قدر کافی است که بدانیم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نیست که با سیر شدن شکم اقناع شود ،

بلکه یا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی در می‏آید و یا به صورت عشق و غزل به هر حال اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است و روایات زیادی درباره خطرناک بودن غریزه‏ای که مرد و زن را به یکدیگر پیوند می‏دهد وارد شده است اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این‏ زمینه هم برای زنان و هم برای مردان ، تکلیف معین کرده است . یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است :
‹‹ قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات‏ یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن ››
خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند ، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند ، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند . یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه‏گری و دلربائی نپردازند . به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه‏ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند .روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است .

اشتباه است که گمان کنیم‏ تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می‏گیرد همانطور که بشر اعم از مرد و زن – در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب‏ ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی‏شود و اشباع نمی‏گردد ، در ناحیه جنسی‏ نیز چنین است . هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن‏ مردان و تصاحب قلب آنان و بلا خره هیچ دلی از هوس سیر نمی‏شود و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت . دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی می‏گردد چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است ؟ علتش آزادی‏ اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچه‏ها انجام می‏شود .

اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این‏ است که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است . از نظر تصاحب‏ قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی ، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شکار است و مرد شکارچی . میل زن به خودآرائی از این نوع حس‏شکارچیگری او ناشی می‏شود . در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای‏ بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند . این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‏خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد . لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان‏ است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است اما درباره طغیان پذیری غریزه جنسی و اینکه بر خلاف ادعای افرادی مانند راسل ، غریزه جنسی با آزاد گذاشتن کامل و خصوصا با فراهم کردن وسائل تحریک هرگز سیر نمی‏شود و اشباع نمی‏گردد و همچنین درباره انحراف ” چشم چرانی ” در مردان و انحراف ” تبرج ” در زنان ، باز هم بحث خواهیم کرد .

۲-استحکام پیوند خانوادگی :
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که‏ باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی‏ زیانمند است و باید با آنمبارزه کرد .اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادرازدواج مشروع ، پیوند زن و شوهری را محکم می‏سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می‏شود .

فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع‏ خانوادگی اینست که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود ، در حالی که در سیستم آزادی کامیابی همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می‏رود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه‏گذاری می‏شود علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و هر وقت به آنان پیشنهاد می‏شود ، جواب می‏دهند که حالا زود است ، ما هنوز بچه‏ایم ، و یا به عناوین‏ دیگر از زیر بار آن شانه خالی می‏کنند همین است

. و حال آنکه در قدیم یکی‏ از شیرین‏ترین آرزوهای جوانان ازدواج بود . جوانان پیش از آنکه به برکت‏ دنیای اروپا کالای زن اینهمه ارزان و فراوان گردد ، ” شب زفاف را کم از تخت پادشاهی ” نمی‏دانستند .ازدواج در قدیم پس از یک دوران انتظار و آرزومندی انجام می‏گرفت و به‏ همین دلیل زوجین یکدیگر را عامل نیکبختی و سعادت خود می‏دانستند ، ولی امروز کامجوئیهای جنسی در غیر کادر ازدواج به‏ حد اعلی فراهم است و دلیلی برای آن اشتیاقها وجود ندارد معاشرتهای آزاد و بی‏بند وبار پسران و دختران ، ازدواج را به صورت یک‏ وظیفه و تکلیف و محدودیت در آورده است که باید آن را با توصیه‏های‏ اخلاقی و یا احیانا – چنانکه برخی از جرائد پیشنهاد می‏کنند – با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد. تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می‏کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی ، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می‏شود اینست‏ که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت ، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است

. در سیستم روابط آزاد جنسی ، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می‏دهد و آنها را ملزم می‏سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می‏بخشد . سیستم روابط آزاد اولا موجب می‏شود که پسران تا جائی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی می‏نهد ، اقدام به ازدواج کنند و در این‏ موقع زن را فقط برای فرزند زادن و احیانا برای خدمتکاری و کلفتی بخواهند ،

و ثانیا پیوند ازدواجهای موجود را سست می‏کند و سبب می‏گردد به جای اینکه خانواده بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک‏ از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند امثال راسل و تقلید از صاحبان مکتب ” اخلاق نوین جنسی ” با داشتن همسرقانونی ، عشق خود را در جای دیگر جستجو می‏کند

و با مرد مورد عشق و علاقه‏ خود هم بستر می‏شود ، چه اطمینانی هست که به خاطر همسر قانونی که چندان‏ مورد علاقه‏اش نیست وسائل ضد آبستنی به کار برد و از مرد مورد عشق و علاقه‏ خود آبستن نشود و فرزند را به ریش همسر قانونی نبندد . قطعا چنین زنی‏ مایل است که فرزندی که به دنیا می‏آورد از مرد مورد علاقه‏اش باشد نه از مردی که فقط به حکم قانون همسر او است و الزاما به حکم قانون نباید از غیر او آبستن بشود . همچنان مرد نیز طبعا علاقه‏مند است که از زن مورد عشق‏ و علاقه‏اش فرزند داشته باشد نه از زنی که با زور قانون به او پیوند کرده‏اند . دنیای اروپا عملا نشان داده است که با وجود وسائل ضد آبستنی ، آمار فرزندان غیر مشروع وحشت‏آور است .

۳- استواری اجتماع: کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع ، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‏کند . برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده‏گیری کرده‏اند و گفته‏اند: ” حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است” بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است . آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد . اسلام نه می‏گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‏گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد – بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است – و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‏کند .

اسلام‏ هرگز نمی‏خواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید , پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده‏ کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی است. اما آیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانه‏ای تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس می‏خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می‏خوانند و فکر می‏کنند و به سخن استاد گوش می‏کنند

یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد ؟ آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافه‏های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم‏ کار و فعالیت می‏شود یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود ؟ اگر باور ندارید از کسانی که در این محیط کار می‏کنند بپرسید . هر مؤسسه یا شرکت یا اداره‏ای که سخت مایل است کارها به خوبی جریان یابد ، از این‏ نوع آمیزشها جلوگیری می‏کند . اگر باور ندارید تحقیق کنید . حقیقت اینست که این وضع بی حجابی رسوا که در میان ما است و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو می‏افتیم از مختصات جامعه‏های پلید سرمایه‏داری غربی‏ است و یکی از نتائج سوء پول پرستی‏ها و شهوترانیهای سرمایه‏داران غرب است ، بلکه یکی از طرق و وسائلی است که آنها برای تخدیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و در آوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار می‏برند .

” اطلاعات ” ۴۷ / ۹ / ۵ گزارشی از اداره کل نظارت بر مواد خوردنی ، آشامیدنی ، آرایشی نقل کرده است. درباره لوازم آرایش چنین می‏نویسد : ” ها در ظرف یک سال ۲۱۰ هزار کیلو مواد و لوازم آرایش از قبیل‏ ماتیک ، سرخاب ، کرم ، پودر ، سایه چشم برای مصرف خانمها وارد شده‏ است . از این مقدار ۱۸۱ هزار کیلوگرم آن انواع کرم بوده است . در این‏ مدت به ۱۶۵۰ قوطی و ۲۵۰۰ دوجین پودر صورت و ۴۶۰۴ عدد روژلب ، ۲۲۸۰ عدد صابون لاغری ، ۲۲۸۰ آمپول آرایشی اجازه ورود داده شده است .

البته باید ۳۱۰۰ عدد سایه چشم و ۲۴۰۰ خط چشم را نیز به آن اضافه کرد. آری باید زن ایرانی به بهانه ” تجدد ” و ” تقدم ” و ” مقتضیات زمان ” هر روز و هر ساعت با وسائلی که در دنیای سرمایه‏داری تهیه می‏شود خود را در معرض نمایش بگذارد تا بتواند چنین مصرف کننده لایقی برای‏ کارخانه‏های اروپائی باشد . اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید ، نه مصرف کننده‏ لایقی برای سرمایه‏داران غربی خواهد بود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان وایجاد رکود در فعالیت اجتماعی ، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد . در جامعه‏های غیر سرمایه‏داری با همه احساسات ضد مذهبی که در آنجا وجود دارد کمتر شنیده می‏شود که چنین رسوائیها به نام‏ آزادی زن وجود داشته باشد.

۴- ارزش و احترام زن:
قبلا گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد . از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است . زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد ، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق‏ خود را بر مرد ثابت کرده است . حریم نگه‏داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است , اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند .

اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متین‏تر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می‏شود در تفسیر آیات سوره احزاب دیده شده است که قرآن کریم پس از آنکه‏ توصیه می‏کند زنان خود را بپوشانند می‏فرماید : ” « ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین »” . یعنی این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی‏دهند بهتر است ، و در نتیجه دور باش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبکسر می‏گردد .

حجاب؛زنان را در زندان زندگی حبس کرده وآنها را ا ز تعالی و رشد باز می دارد.
حجاب ؛از توسعه علمی،فکری ،فرهنگی ،هنری زنان می کاهدو;
درحالیکه حجاب اسلامی ،آنگونه پیامدهای شوم راندارد،بلکه وسیله وسنگر محکمی برا ی استواری زندگی بانوان بوده وپشتوانه نیرومندی برای آنها درراستای توسعه علمی ،فکری ،فرهنگی و هنری است.

ای خواهرانم حجاب تیغ شما ست تیغ خود را از کف نیندازید
ونیز شرف زن به یمن عصمت اوست این شرف را از تن نرنجانید
و این را بدانید که:
هر شاخه ای که از باغ برون آرد سر در میوه آن طمع کند راهگذر
بخش اول : حجاب از نظر قران
اشاره: اصل وجوب حجاب برای زنان ازضروریات دین اسلام است،ومنکر آن در حکم منکر دستورات ضروری اسلام است وکسی که ازروی عمدوآگاهی منکر ضروریات اسلام شود،درحکم کفراست ،مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا ویارسول خدا نیست.
ضروری و وجوب حجاب داشتن برای زنان ازنظر قرآن ،وگفتار پیامبر وامامان وبه حکم عقل واجماع واتفاق رأی علمای اسلام ثابت است.
درقرآن برای وجوب حجاب وحدود آن ،به چهارآیه که صراحت برآن دارند تمسک شده ولی درمورد حفظ عفت وپاسداری از حریم آن ،درقرآن بیش از ده آیه وجود دارد.

تجزیه وتحلیل آیه ۳۰سوره نور
درآیه ۳۰سوره نور (به عنوان نخستین آیه ای که صراحت بر وجوب حجاب دارد) می خوانیم:
«وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن ;»
ای پیامبر به زنان با ایمان بگو چشمهای خودرا (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند ،ودامان خویش را حفظ کنند ،وزینت خود را ـ جزآن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند،و(اطراف ،روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن وسینه با آن پوشیده شود.)وزینت خود را آشکا رنسازند مگر برای شوهرانشان وسایر افراد محرمشان;

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.