فایل ورد کامل مقاله متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و سنتز پروتئین؛ تحلیل علمی مسیرهای زیستی و نقش آنها در حیات سلولی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و سنتز پروتئین؛ تحلیل علمی مسیرهای زیستی و نقش آنها در حیات سلولی دارای ۳۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و سنتز پروتئین؛ تحلیل علمی مسیرهای زیستی و نقش آنها در حیات سلولی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و سنتز پروتئین؛ تحلیل علمی مسیرهای زیستی و نقش آنها در حیات سلولی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و سنتز پروتئین؛ تحلیل علمی مسیرهای زیستی و نقش آنها در حیات سلولی :
متابولیسم اسیدهای هسته ای و سنتز پروتئین
متابولیسم اسیدهای هسته ای و سنتز پروتئین که در ارتباط نزدیک هستند، مرحله بحرانی متابولیسم می باشند. این مواد عمدتاً مسئول انتقال اطلاعات ژنتیکی از DNA به پروتئینهای فعال آنزیم ها و پروتئین های ساختمانی می باشند.
این مولکولها فاکتورهای اصلی در تعیین شکل و عمل ارگانیسم ها می باشند. این فرایند با مضاعف شدن DNA آغاز شده و از طریق نسخه برداری RNA و ترجمه رمز به صورت پروتئین ها دنبال می شود. این فرآیند پیچیده شامل واکنش های بسیاری است که به فاکتورهای متعددی نیاز دارد. جزئیات این گروه از واکنش ها به طور مشروح در کلیه کتابهای بیوشیمی و فیزوبیولوژی عمومی آورده شده و در اینجا بررسی نخواهد شد.
با اطمینان باید گفت علف کشی که هر یک از واکنش های این فرآیند را به طور قابل ملاحظه ای تغییر می دهد، می تواند تأثیر عمیقی بر رشد و نموگیاه داشته باشد. اثر ۲,۴-D بر روی این فرآیند به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج این مطالعات توسط چری (۱۹۷۶) گردآوری شده است که در فصل مربوط به فونوکسی در همین کتاب ارائه می شود.
نتیجه تیمار کردن یک گیاه حساس با ۲,۴-D تشدید فعالیت RNA پلیمراز و افزایش سنتز RNA و پروتئین است که با تکثیر توده ای سلول در بافت بعضی از اندام ها همراه می باشد. البته در غلظت های زیاد علف کش امکان جلوگیری از این فرایندها وجود دارد.
کلروپلاست و میتوکندریها هر دو حاوی DNA هستند که از ترکیب بازی خود با DNA هسته ای تفاوت دارند. رویداد سنتز DNA، سنتز RNA از روی DNA و سنتز پروتئین نیز در این اندامکها مشاهده شده است. اغلب علف کش هایی که از جذب اکسیژن به وسیله میتوکندری و آزاد شدن اکسیژن توسط کلروپلاستها جلوگیری می کنند، نیز با متابولیسم اسیدهای هسته ای و سنتز پروتئین تداخل عمل دارند. سایر محل های واکنش به وسیله این علف کش ها که در مطالعات اندازه گیری کوتاه مدت اکسیژن مشخص نمی شوند نیز ممکن است در مجموعه عکس العمل های بیوشیمیایی این علف کش ها سهیم باشند.
تنظیم سنتز RNA و پروتئین جلوگیری را تحریک فعالیت آنزیم های DNase و RNase و ناقص ماندن فسفریلاسیون اکسیداتیو نیز با عمل بعضی از علف کش های مرتبط بوده است.
کروئن هاگن و مورلند (۱۹۷۱) در مقاله ای که نتایج آزمایش در مورد اثر حدود ۲۲ ترکیب را به محتوی ATP در بافت هیپوکوتیل سویا تشریح می کند، سعی کردند که تأثیر علف کش ها را به مقدار ATP فسفریلاسیون اکسیداتیو و سنتز RNA و پروتئین به تصویر بکشند. دینوزب، آیوکسینیل، پروپانیل و کلروپروفام میزان ATP را ۸۸ تا ۹۰ درصد کاهش دادند، در حالیکه پروپاکلر ۲,۴,۵-T فناک ۶۵% تا ۶۹% از میزان ATP کاستند. گزارش شده است که تمام این ترکیبات به استثنای پروپاکلر و فناک که برای این منظور ارزیابی نشدند از فسفریلاسیون اکسیداتیو جلوگیری می کنند.
همچنین گزارش شده است که تمام ترکیبات فوق سنتز RNA و پروتئین را کاهش می دهند. این اطلاعات نشان می دهد که جلوگیری از سنتز RNA و پروتئین در مورد این علف کش ها مربوط به فقدان ATP است البته ون هوگستراتن (۱۹۷۲) دریافت حتی هنگامی که ATP محدود نشده باشد نیز از سنتز پروتئین به وسیله PCP (98%)، آیوکسینیل (۹۳%) ، دینوزب (۹۰%)، فناک (۳۷%) و کلرپروفام (۲۹%) جلوگیری می شود. این محقق از نوعی سیستم با سلولهای آزاد استفاده نمود که مخلوط تلقیحی آن حاوی ATP و GTP و نیز یک سیستم تولید کننده ATP بود.
اسیدهای زنجیره ای کلردار
این دو علف کش زنجیره ای و اسیدی کلردار معمولاً به صورت نمک سدیم یا مخلوطی از نمکهای سدیم و منیزیم دالاپون به کار می رود. هر دو ترکیب به ویژه، بر روی گندمیان مؤثر می باشند ولی بعضی از علف های هرز پهن برگ را نیز کنترل می کنند. TCA فقط جهت استفاده روی تعداد محدودی از گیاهان زراعی به ثبت رسیده است
در حالی که دالاپون را در مورد بسیاری از گیاهان زراعی می توان بکار برد. مهمترین کاربرد این گروه از علف کش ها استفاده از دالاپون به صورت تیمار برگی جهت کنترل گندمیان دائمی در بعضی از گیاهان زراعی و اراضی غیر زراعی می باشد. موقعیت در این عمل با داشتن برنامه سیستماتیک در تکرار سمپاشی بستگی دارد.
ردمن و هاماکر (۱۹۵۷) گزارش دادند که دالاپون و TCAرسوب دهنده پروتئین هستند و در غلظت ppm 200 باعث رسوب قابل رویت پروتئین در زرده و سفیده تخم مرغ می شوند. این مقدار غلظت نسبتاً زیادی است. البته یکی از جنبه های اثر علف کش ها اسیدی زنجیره ای، که مورد تحقیق قرار نگرفته ولی مطالعات جدی را طلب می کند اثر این ترکیبات بر تغییرات ساختمانی در پروتئین ها و از جمله آنزیم ها می باشد.
فوی (۱۹۷۵) اشاره می کند که استات ها و پروپیونات های هالوژن دار از نظر تئوری می توانند گروه های سولفیدریل یا آمینی موجود در آنزیم را طبق قانون فریدل – کرافت (م) آلکیله کنند. چنانچه این اعمال واقعاً انجام بگیرند، می توانند تغییرات ساختمانی را به بار آورند.
ایجاد پیوند هیدروژنی بین دالاپون و N- متیل استامید که یک مدل پروتئینی است، گزارش شده است (کمپ و همکاران ۱۹۶۹). از بحث های قبلی دریافتیم که ظاهراً بسیاری از واکنش های آنزیمی تحت تأثیر این علف کش ها قرار می گیرند ولی این امر از مسیر خاصی که بتوانند توجیه کننده مکانیسم عمل آنها باشد، انجام نمی گیرد. ترکیباتی که در غلظت ppm 200 باعث رسوب پروتئین ها می شوند، باید در غلظت خیلی کمتر که احتمالاً در محدوده فیزیولوژی عمل آنها می باشد، برخی تغییرات ساختمانی را در پروتئین ها بوجود آورند. چنانچه چنین تغییراتی واقعاً روی دهند، می توانند بسیاری از نتایجی را که گزارش شده است، توجیه نمایند.
آمیدها
علف کش های آمیدی گروه کثیر از مواد شیمیایی را در بر می گیرند. زیرگروه اصلی در علف کش های کلاس آمیدکلرواستامیدها هستند این ترکیبات در موقعیت R1 خود یک گروه متیل مونوکلره (Cl-CH2-) دارند و شامل آلاکلر، بوتاکلر، CDAA، متولاکلر، پروپاکلر و تربوکلر هستند اما ساختمان شیمیایی بقیه علف کش های آمیدی، بجز وجود ساختمان آمید مرکزی وجه اشتراک اندکی دارند، با این حال بیشتر آنها در موقعیت R3 یک استخلاف هیدروژن دارند. به همین ترتیب، خواص بیولوژیکی و کاربرد آنها نیز بسیار متغیر است.
این ترکیبات در تعدادی از گیاهان زراعی منحصراً بعنوان علف کش های انتخابی مصرف می شوند. بیشتر این مواد، از جمله کلرواستامید، سیس آنیلید، دی فن آمید، ناپتالام، پرونامید، ناپروپامید به عنوان علف کش هایی که پیش از کاشت یا پیش از سبز شدن، در خاک وارد می شوند، بکار می روند. البته، بنزادوکس، سیپرومید و پروپانیل جهت کنترل علفهای هرز، بر روی شاخ و برگ آنها مصرف می شوند.
مان و همکاران (۱۹۶۵) و مورلند و همکاران (۱۹۶۹) اثر CDAA را بر روی سنتز پروتئین در قطعات بافتی با استفاده از لوسین ۱۴C مورد بررسی قرار دادند. مان و همکاران (۱۹۶۵) گزارش دادند که CDAA از سنتز پروتئین در جو و سزبانیا (Sesbania exaltata) جلوگیری می نماید ولی مورلندو همکاران (۱۹۶۹) هیچگونه ممانعت معنی داری در سنتز پروتئن در سویا را مشاهده نکردند.
شاید این واقعیت که سویاها به خسارت CDAA مقاوم اند، بتوانند توجیه کننده نتایج متضاد این دو تحقیق باشد. مورلند و همکاران (۱۹۶۹) و اسمیت و جاورسکی (چاپ نشده) پی بردند که CDAA از سنتز -y آمیلاز بوسیله اسید جیبرلیک در نیمه بذرهای بدون جنین جو جلوگیری می کند. معلوم شده است که CDAA از گسترش فعالیت آنزیم های پروتئولیتیک در لپه های کدو ممانعت می نماید ( اشتون و همکاران ۱۹۶۸). این که آیا جلوگیری از این آنزیمهای هیدرولیتیکی بوسیله CDAA به دلیل اختلال در سنتز پروتئین یا اختلال در مکانیزم کنترل هورمونی آنها می باشد مشخص نیست. مورلند و همکاران (۱۹۶۹) گزارش دادند که CDAA از
سنتز RNA در قطعات بافتی سویا ممانعت نمی کند.
معلوم شده است که پروپاکلر از رشد ریشه و ساقه در خیار جلوگیری می کندس ولی قبل از توقف رشد نوعی ممانعت از سنتز پروتئین در ریشه روی می دهد (دوک ۱۹۶۷، دوک و همکاران۱۹۷۵). ممانعت از سنتز RNA نیز بعد از توقف سنتز پروتئین توسط پروپاکلر به وقوع می پیوندد. از آنجاکه فسفریلاسیون اکسیداتیو و اتصال ریبوزومها به mRNA هیچکدام به وسیله پروپاکلرتحت تأثیر قرار نمی گیرند،
احتمالاً جلوگیری از سنتز پروتئین به دلیل ممانعت از فعال شدن اسیدهای آمینه و تشکیل آمینواسیل -tRNA و یا اختلال در انتقال آمینواسیل – rRNA جهت تشکیل پلی پپتید می باشددهیلون (۱۹۷۱) فرض کرد که مکانیزم عمده پرو پاکلر جلوگیری از فعال شدن اسیدهای آمینه می باشد. جاورسکی (۱۹۶۹) بیان داشت – هالوژن موجود در – کلرواستامیدها به علت طبیعت واکنش کنندگی خود با گروه آمینی متیونیل –
rRNA یک استخلاف نوکلئوفیلی انجام می دهد. این امر مانع از شروع اتصال در زنجیره پپتیدی می شود،زیرا طبق نظریه لیس و کلر (۱۹۷۰) ممکن است متیونیل . rRNA در بعضی از گیاهان بعنوان آغازگر زنجیره پپتیدی عمل کند. در صورتی که پروپاکلر از شروع زنجیر پپتیدی جلوگیری کند، از سنتز پروتئین نیز ممانعت خواهد شد.
ظاهراً پرونامید از طریق تغییر دادن متابولیسم RNA , DNA، پروتئین و دیواره، سلولی عمل می کند. اسمیت و همکاران (۱۹۷۱) گزارش دادند که پرونامید میزان RNA , DNA و پروتئین در ریزوم های مرغ را افزایش می دهد. مقدار سلولز نیز به شدت افزایش می یابد. دسای (۱۹۷۳) نیز در نوکریشه گندم های تیمار شده با پرونامید افزایش در میزان RNA که پرونامید شرکت لوسین ۱۴C- را در پروتئین شرکت گلوکز ۱۴C- در دیوارهای سلولی نوک ریشه های یولاف را افزایش می دهد. البته این محققین جلوگیری از تقسیم میتوز را اولین جایگاه عمل پرونامید محسوب نمودند.
آمیترول
این ترکیب نخستین بار در سال ۱۹۵۴ بوسیله شرکت آم کم بعنوان علف کش معرفی گردید. با وجودی که این ترکیب جهت کنترل علف های هرز چندین گیاه زراعی مورد استفاده قرار گرفته است، در حال حاضر در ایالات متحده برای مصرف بر روی هیچ نوع گیاه زراعی به ثبت نرسیده است. و تنها جهت کنترل علف های هرز در اراضی آیش (کاشته نشده) بکار می رود.
این ترکیب بصورت اسپری روی برگ مصرف شده و در خاک های گرم و مرطوب بسرعت تجزیه می گردد. این علف کش غالباً همراه با یک علف کش بادوام خاک بکار می رود زیرا ، آمیترول گیاهان در حال سبز شدن را کنترل نموده و علف کش خاکی علف های هرزی را که بعداً جوانه می زنند، کنترل می کند. افزودن تیوسیانات آمونیوم فعالیت آمیترول بر روی برگ را افزایش می دهد.
در گیاهان تیمار شده با آمیترول که رد نور رشد می کنند کاهش مقدار پروتئین با افزایش اسیدهای آمینه آزاد موازنه می شود (مک وتر ۱۹۶۳، بارتلس وولف ۱۹۶۵) این امر افزایش هیدرولیز پروتئین و یا کاهش سنتز آن را نشان می دهد. معلوم شده است که آمیترول بر روی فعالیت پروتئاز و دی پیتید از استخراج شده از لپه های کدو اثر نداشته تأثیر آن بر افزایش طبیعی این آنزیم ها در جریان جوانه زنی ناچیز است (اشتون و همکاران ۱۹۶۸، تسای و اشتون ۱۹۷۱) .
بارتلس و ولف (۱۹۶۵) گزارش دادند در گیاهچه های گندم که در ظروف بیشتری حاوی ۴-۱۰ مول محلول آمیترول جوانه زده بودند بعد از ۳ روز از ورودگلیسین علامت دار -۱۴C به درون پروتئین های ساقه دار حدود ۵۰% جلوگیری گردید.
البته مان و همکاران (۱۹۶۹) نتیجه گرفتند که آمیترول از ورود لوسین ۱۴C به درون پروتئین های ساقه یا قطعات کلئوپتیل ممانعت نمی کند. براون و کارتر (۱۹۶۸) نیز موفق نشدند که اثر مستقیم آمیترول بر سنتز پروتئین را بیابند. ظاهراً این نتایج نشان می دهد که به طور کلی آمیترول از واکنش های سنتز پروتئین جلوگیری نمی کند ولی در عوض مانع از تشکیل اجزاء لازم جهت سنتز پروتئین می گردد.
بنزوئیک ها
در بعضی از اسید بنزوئیک های کلره با استخلاف گروه متوکسی (-OCH3) یا آمین (-NH2) بجای یکی از اتمهای کلر خاصیت انتخابی قابل قبولی در چندین گونه زراعی به دست آمده است. دی کامبا بر روی جو، ذرت، علف های چمنی (مراتع و علفزارها) یولاف، سورگوم و گندم مصرف می شود. کلرامبن روی مارچوبه، انواع لوبیا، ذرت، بادام زمینی، فلفل، کدو تنبل، سویا، کدو، آفتابگردان، سیب زمینی و گوجه فرنگی بکار می رود. ثابت شده است که دی کامبا شدت آلودگی علف جادو در ذرت را تقلیل می دهد. ولی به دلیل کاهش عملکرد نمی توان آن را بدین منظور توصیه نمود (ساند و همکاران ۱۹۷۱) بیشتر مورد مصرف علف کش های نوع اسیدبنزوئیک مربوط به کلرامبن بر روی سویا می باشد.
کویمبی (۱۹۶۷) گزارش داد که دی کامبا بر خواص هیستون در روسوب دادن DNA تأثیر می گذارد. همچنین معلوم شده است که دی کامبا بر روی حرکت انتقال و ترسیب نوکلئو هیستون های (هیستون های هسته ای) جدید التأسیس، تأثیر می گذارد (آرنولد و ناله واجا ۱۹۷۱) این محققین اظهار داشتند که کمپلکس DNA- هیستون های مختلف جدا شده از ریشه های خیار (گیاه حساس) را تغییر می دهد ولی بر هیستون های ریشه گندم گیاه مقاوم اثر ناچیزی دارد. آرنولد و ناله واجا (۱۹۷۱) نشان دادند که دی کامبا در گیاهان حساس با برداشتن هیستون از پایگاه DNA، سنتز RNA و پروتئین را افزایش می دهد.
دی کامبا مقدار DNA و پروتئین را در ریشه گیاهچه های خیار و گندم افزایش می دهد. (چن و همکاران ۱۹۷۲). غلظت مورد نیاز برای این افزایش در گندم حدود ۵۰% کاهش یافت. در مقابل مورلند و همکاران (۱۹۶۹) گزارش دادند که دی کامبا بر سنتز RNA یا پروتئین در قطعات هیپوکوتیل سویا اثر اندکی داشته و یا بی تأثیر است. لالووا (۱۹۷۵) پی برد که دی کامبا فعالیت نیترات ریداکتاز و سنتز پروتئین در برگ های ذرت را کاهش می دهد. لادونین و همکاران (۱۹۷۴) نیز به کاهش سنتز پروتئین در گیاهچه های نخود پی بردند.
دی کوات و پاراکوات پر مصرف ترین اعضاء کلاس بی پیریدیلیوم (یا دی پیریدیلیوم) می باشند. این ترکیبات بویژه هنگامی که به صورت معرف اکسیداسیون و احیاء بکار روند، به عنوان ویالوژن شناخته می شوند. با وجودی که از مدتها پیش شیمی این مواد شناخته شده بود ولی تا اواسط دهه ۵۰، خواص علف کشی دی کوات ( یون ۶ و ۷ – دی هیدرودی پیریدو ]۱، ۲- a : ‘2، ‘۱- c [ پیرازیندیوم) کشف نشده بود. بدنبال این کشف، فعالیت علف کشی پاراکوات (یون ۱، ‘۱- دی متیل، ۴، ، ‘۴- بی پیریدنیوم) نیز در مدت کوتاهی شناخته شد.
خواص علف کشی این ترکیبات با قدرت اکسیداسیون و احیائی منفی تر از ۸۰۰- میلی ولت دارای خصوصیات علف کشی هستند. فعال ترین علف کش ها، آنهایی هستند که قدرت اکسیداسیون و احیائی آنها در محدوده ۳۰۰- تا ۵۰۰- میلی ولت قرار دارد. قدرت اکسیداسیون احیائی دی کوات معادل ۳۴۹- میلی ولت، و پاراکوات معادل ۴۶۱- میلی ولت می باشد، (هومر و همکاران ۱۹۶۰).
اشتون و همکاران (۱۹۷۷) گزارش دادندکه پاراکوات در غلظت ۳-۱۰ مولار ۲ ساعت بعد از تیمار به ترتیب به میزان ۹۴، ۸۰ و ۴۰% از فتوسنتز، سنتز RNA و سنتز پروتئین جلوگیری می کند. از سنتز چربی و تنفس نیز به ترتیب به میزان ۷۷ و ۳۴% ممانعت می گردد، حداکثر تحریک سنتز چربی به میزان ۸/۲۶% بعد از ۳۰ دقیقه مشاهده می شود، در این هنگام از فتوسنتز به میزان ۸۳% جلوگیری شده است.
کاربامات ها
در سال ۱۹۴۵ تمپلمن و سکستون خواص علف کشی پروفام را تشریح کردند. این علف کش جهت کنترل علف های چمنی در گیاهان زراعی مقاوم مانند چغندر قند، سویا، پیاز سیر، نخود، کتان، آفتابگردان، کلزا، و خردل در سطح وسیع مورد استفاده قرار می گیرد. پروفام برای یولاف، جو، گندم، مرغ (Agropyron repens) ، برنج (Oryza sativa) چمن فستوک (Festuca spp.) ذرت و تیموتی سمی می باشد.
این علف کش معمولاً از طریق خاک بکار برده می شود و در اغلب گونه ها چنانچه روی شاخ و برگ بکار رود بی اثر می باشد. پروفام در خاک، به سرعت بوسیله میکروارگانیسم ها تجزیه می شود و این تجزیه در اثر گرما و رطوبت تسریع می گردد. به همین دلیل پروفام در مورد گیاهان زراعی سرما دوست بسیار مفید می باشد.
به دنبال کشف خواص علف کشی پروفام، مشخص شد که کلروپروفام در مقابل علف های هرز چمنی سمیت بیشتری دارد. این علف کش تا حدودی خاصیت انتخابی متفاوتی را نیز دارا می باشد. فراریت کلروپروفام از پروفام کمتر بوده و در خاک بویژه در طی فصول گرم تر سال پایدارتر است. کلروپروفام بسرعت بعنوان علف کشی جهت گیاهان زراعی جانشین پروفام گردید.
فن مدیفام در هر ملکول دارای دو بنیان کاربامات است. این ماده نوعی علف کش بعد از سبز شدن است بخصوص در مورد چغندر قند مؤثر می باشد. مصرف این علف کش علیه بسیاری از علف های هرز یکساله توصیه می گردد. فن مدیفام از طریق جذب برگی اثر کرده و نزول باران بلافاصله بعد از مصرف آن ممکن است میزان تأثیر آنرا کاهش دهد. دس مدیفام که آنالوگ فن مدیفام است تاج خروس ریشه قرمز را که در مقابل فن مدیفام مقاوم می باشد، کنترل می کند. این علف کش سایر علف های هرز یکساله را نیز کنترل کرده و در چغندر قند کاربرد دارد.
آشتون و همکاران (۱۹۷۷) با استفاده از سلول های جدا شده برگ لوبیا تأثیر کلروپروفام را روی پنج فرآیند متابولیکی مورد بررسی قرار دادند – در غلظت ۱/۰ میلی مول و دوره تلقیح ۲ ساعته، ممانعت های زیر مشاهده گردید: سنتز RNA به میزان ۵۳%، تنفس ۴۹%، سنتز پروتئین ۴۳% و سنتز چربی به میزان ۲۶%، این اطلاعات نشان می دهد که اثر علف کشی کلروپروفام مشتمل بر جلوگیری از چندین فرآیند متابولیکی می باشد.
مان و همکاران (a 1965) گزارش دادند که پروفاک و کلروپروفام از شرکت متیونین در بخش پلیمری قطعات اتیوله شده گیاهچه جلوگیری می کند این بخش پلیمری عمدتاً پروتئین بوده ولی حاوی مقداری لیگنین نیز می باشد. در این آزمایش چندین گونه گیاهی مورد استفاده قرار گرفتند و شدت جلوگیری بوسیله کلروپورفام با میزان حساسیت گونه ها به این علف کش در ارتباط بود. این افراد همچنین با استفاده از کلئوپتیل جو و هیپوکوتیل سزبانیا نشان دادند که کلروپروفام از شرکت لوسین ۱۴C- در پروتئین به میزان قابل ملاحظه ای جلوگیری می کند.
مان و همکاران (۱۹۶۷)، مورلند و همکاران (۱۹۶۹) و دولین و کانینگهام (۱۹۷۰) دریافتند که کلروپروفام در نیمه بذرهای جو سنتز آمیلاز ناشی از تحریک جیبرلین را متوقف می کند. مورلند و همکاران (۱۹۶۹) ثابت کردند که کلروپروفام بطور چشمگیری از شرکت ۱۴C- لوسین در پروتئین ممانعت می کند. این محققین همچنین نشان دادند که کلروپروفام از سنتز RNA هم بوسیله اسید ۶- اروتک ۱۴C- و هم بوسیله ۱۴C – 8-ATP اندازه گیری شده بود،
به میزان قابل ملاحظه ای جلوگیری می نماید. گروئن هاگن و مورلند (۱۹۷۱) بعد از این که این نتایج را با اثرات کلروپروفام بر سنتز ATP و فسفریلاسیون اکسیداتیو که قبلاً بدست آمده بود، مقایسه کردند، اظهار داشتند که کلروپروفام با اختلال در تولید انرژی (ATP) مورد نیاز برای پیش بردن واکنش های بیوسنتزی از سنتز RNA و پروتئین جلوگیری می کند. در مقابل بریکت وویاکس (۱۹۶۸) گزارش دادند که پروفام در ریشه های نخود که گیاهی نسبتاً مقاوم است باعث تحریک چشمگیری در سنتز RNA می گردد. در حالی که کلروپروفام اثر بازدارندگی نشان می دهد. این دو علف کش در ریشه های یولاف گونه ای احساس است سنتز RNA را بطور کامل متوقف می سازند.
دی نیتروآنیلین
نمایندگان شرکت الی لیل در سال ۱۹۶۰ گزارشاتی در مورد خواص علف کشی ۲، ۶- دی نیتروآنیلین ها ارائه کردند (آلدر و همکاران ۱۹۶۰) شرکت های دیگر نیز علف کش های این گروه از ترکیبات را گسترش دادند. بطور کلی این ترکیبات به رنگ زرد نارنجی بوده، در آب حلالیت اندکی دارند و تا حدودی فرار هستند. این علف کش ها معمولاً جهت کنترل انتخابی علف های هرز بصورت تیمار قبل از کاشت در خاک و قبل از جوانه زدن بذور علف های هرز بکار برده می شوند. بیشترین مورد مصرف آنها در پنبه است ولی برخی از آنها جهت استفاده در چندین نوع از محصولات زراعی، سبزیجات و درختان میوه به ثبت رسیده اند.
عکس العمل های بیوشیمیایی
محققین متعددی بروز تغییرات در ترکیب شیمیایی بافت های مختلف را بعد از کاربرد تری فلورالین گزارش نموده اند. بدنبال مصرف تری فلورالین روی چغندر قند، در ناحیه گردن هیپوکوتیل (محور زیر لپه) و بافت های ریشه آن، میزان قند کاهش یافته و مقدار ازت افزایش می یابد (شوایزر ۱۹۷۰) در حالی که عملکرد کاهش نمی یابد لانتیکان (۱۹۶۹) گزارش داد که تری فلورالین در نوک ریشه های برنج گلوکز، فروکتوز و آلانین را به میزان نامشخصی کاهش داده ولی مقدار پروتئین را تغییر نمی دهد.
لاپید و مرکادو (۱۹۷۱) دریافتند که تری فلورالین در گیاهچه های برنج موجب افزایش آرژینین، آسپارژین و گلوتامین می گردد. کاهش میزان آسپارات و گلوتامات و چند اسیدآمینه دیگر نیز صورت می گیرد. این محققین فرض کردند که تری فلورالین باعث نوعی جابجائی در متابولیسم گلوتامات و آسپارتات به آرژینین، آسپارژین و گلوتامین می شود. البته ثابت شده است که تری فلورالین در گیاهچه های لوبیای مانگ میزان اسیدگلوتامیک و آسپارژین را افزایش داده و مقدار آرژینین را کاهش می دهد (مرکادو و بالتازار ۱۹۷۱).
دی ام و همکاران(۱۹۶۸) پی بردند که تری فلورالین باعث افزایش میرزان ازت در قسمتهای هوایی و ریشه های سورگوم و ذرت می گردد. جانسون و جلوم (۱۹۶۹) گزارش دادند که تری -فلورالین بر پروتئین، روغن، و یا ترکیبات اسیدهای چرب دانه های سویا تأثیری ندارد. پنیر و مگیت (۱۹۷۰) نیز به همین ترتیب تأثیری از تری فلورالین روی میزان روغن کل دانه های سویا مشاهده نکردند، البته تأثیر جزئی ولی معنی داری بر کیفیت روغن بدست آمد. میزان اسید استئاریک کاهش یافت در حالی که در میزان اسیدلینولئیک افزایش دیده شد.
گزارشات در مورد تأثیر دی نیتروآنیلین ها روی اسیدهای هسته ای در یافته های آنها نتیجه ثابتی نداشته است. به نظر می رسد که نتایج به مواد آزمایشی، غلظت علف کش مورد استفاده و مدتی که گیاه قبل از برداشت در معرض علف کش بوده بستگی دارد. شولتز و ذرت که بمدت ۳ روز در محلول pmm 5 تری فلورالین جوانه زدند، به ترتیب در حدود ۱۸ و ۳۱% کاهش می یابد. البته این مواد در قسمت های هوائی به اندازه شاهد باقی می ماند.
در شرایطی که این محققین اثر تری فلورالین را روی سنتز اسیدهای هسته ای در گیاهان سالم ذرت بوسیله عرضه ۳۲P از طریق ریشه در فاصله قبل از برداشت مطالعه می کردند، دریافتند که ppm 5 تری فلورالین در فاصله ۴۸، ۷۲ و ۹۶ ساعت بعد از تیمار روی ریشه و در فاصله ۴۸ ساعت بعد از تیمار روی قسمت های هوائی از ورود ۳۲P به درون sRNA ، rRNA و DNA جلوگیری می کند
. البته در قسمتهای هوایی ۷۲ و ۹۶ ساعت بعد از تیمار با علف کش سنتز این اسیدهای هسته ای بطور چشمگیری تحریک می گردد. این افزایش بیشتر در sRNA و DNA است با وجود این rRNA نیز تا حدودی افزایش پیدا می کند.
ریشه های حاصل از این مطالعه رشد شعاعی ویژه سلول های پوستی و سلول های چند هسته ای در منطقه مریستکی را نشان می دادند. با وجودی که گزارشات فوق نشان می دهد که تری فلورالین بر میزان و سنتز اسیدهای هسته ای در گیاهان سالم تأثیر می گذارد،
لیگنوسکی (۱۹۶۹) گزارش داد که ۵-۱۰ مول تری فلورالین بر میزان RNA موجود در نوک ریشه های گندم تأثیر معنی داری ندارد. مورلند و همکاران (۱۹۶۹) نتوانستند تأثیری ناشی از تری فلورالین با غلظت ۴-۱۰ ۲ مولار روی سنتز RNA در قطعات مزوکوتیل ذرت (وارد کردن ۶- اوروتیک اسید ۱۴C-) یا قطعات هیپوکوتیل سویا (وارد کردن ATP- 8-14C) بدست آوردند.
اثر دی فنیل اترها روی اسید آمینه
علف کشهای گروه های فنیل اگر در بسیاری از گیاهان زراعی جهت کنترل علفهای هرز یکساله بصورت کاربرد قبل از سبز شدن ویا ابتدای سبز شدن به مصرف می رسند. اولین ترکیب از این رده نیزوفن بوده که بوسیله شرکت روم وهاس تکامل یافت. سالها در سبزیجات و مزارع برنج ژاپن بکار گرفته می شده است . نمونه هایی از این علف شامل :
۱- اسی فلورفن a 2-بای فنوکس ۳-دیکلوفوپ b4-فلورودی فن ۵- نیژوفن ۶- نیزوفلوروفن ۷- اسکی فلوروفن
مطالعاتی که فریروموانسون (۱۹۷۳) با استخراج و۳۲ مرتبه خالص سازی آنزیم «علدل»گلوتاتیرن ها ترانسفراز را در بافت اپی کرتیل گیاهچه های نخود شناسایی کردند این آنزیم عمل شکافتن ملکول فلورودی فن راکاتالیز می کند.
شیما بروکورو وهمکاران (۱۹۷۳) نشان دادند که کونژوگه گلوتایتونی که در شرایط آزمایشگاهی از واکنش آنزیم گلوتاتیون ۶ ترانسفراز اپی کوتیل نخود ایجاد می شود و کونژوگرای که در برگهای بادام زمینی یافت می گردد یکسان بود(۲-نیترو-۴-تری فلورومتیل) گلوتایتون نامیده شد لوک وبارون (۱۹۷۲) با استفاده از سلول های توتون در کشتاسوسپانسیون (معلق ) متابولیسم
c11 -1- فلورودی فن و CF314 فلورودی فن را مورد مطالعه قرارد دادند. c14-1- فلورودی فن، P- نیتروفنل وگونژوگه های P-نیتروفپل – (احتمالاً شامل گلوگوزید) وکونژگه های اسید آمینه یا پروتئین ونیز نوعی کونژوگه اسیدی ناشناخته راتولیدنمود. CF3 14 فلورودی فن تنها متابولیت هایی را بوجودآوردکه بنظر می رسد متابولیت های طبیعی بوده و احتمالاً از اکسید اسیون وشکافته شدن گروه CF914 از ملکول اولیه حاصل می شدند.
اثر گلایفوسایت بر روی اسیدهای آمینه
گلایفوسیت علف کش نسبتاً جدیدی است که بوسیله کارخانه مونتسانتو تولید شده و کشت بسیار مهمی محسوب می شود .این ، علف کش تقریباً غیر انتخابی بوده و بویژه جهت کنترل بسیاری ازعلفهای هرز دائمی مفید می باشد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 