فایل ورد کامل مقاله مسجد جامع تبریز؛ تحلیل تاریخی و معماری این بنای شاخص در فرهنگ و تمدن اسلامی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله مسجد جامع تبریز؛ تحلیل تاریخی و معماری این بنای شاخص در فرهنگ و تمدن اسلامی دارای ۶۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله مسجد جامع تبریز؛ تحلیل تاریخی و معماری این بنای شاخص در فرهنگ و تمدن اسلامی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله مسجد جامع تبریز؛ تحلیل تاریخی و معماری این بنای شاخص در فرهنگ و تمدن اسلامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله مسجد جامع تبریز؛ تحلیل تاریخی و معماری این بنای شاخص در فرهنگ و تمدن اسلامی :
مسجد جامع تبریز
این بنا در آخر بازار تبریز وضلع جنوبی صحن مدرسه طالبیه و بین مسجد حجت الاسلام ومسجد میرزا اسماعیل خاله اوغلی و الچاق مسجد واقع گردیده است ویکی از قدیمی ترین ابنیه تاریخی شهر به شمار می رود. متاسفانه امروزه از بنای اولیه مسجد وشواهد و مدارک مربوط به آن چیزی زیادی بر جای نمانده است وبدین لحاظ نمی توان تاریخ ساخت ونام بانی بنای اولیه مسجد را مشخص ساخت. سید محمدرضا طباطبایی تبریزی، درکتاب ” تاریخ اولاد اطهار ” بدون ارائه مدرکی، بنای مسجد را مربوط به صدر اسلام وبانی آن را عبدالله بن عامری ذکر می کند.
پاره ای دیگر، بنای اولیه را مربوط به دوره سلجوقی می دانند. در کتاب ” مرزبان نامه “، به جامع تبریز اشاراتی شده که موید آبادانی وشکوه آن در بین سالهای ۶۲۲-۶۰۷ ه.ق-عصر اتابک ازبک بن محمد بن ایلدیگز- است. حاج طالب خان تبریزی-بانی مدرسه طالبیه تبریز درسال ۱۰۸۷ه.ق- در وقف نامه مدرسه خود ازاین مسجد به نام جامع کبیر تبریز نام می برد. با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد که بنای اولیه مسجد حداقل مربوط به دوره سلجوقی بوده و در دوره های مختلف، از شکوه واعتبار خاصی برخوردار بوده است.
بنای اولیه مسجد در زلزله سال ۱۱۹۳ هجری آسیب زیادی دید؛ به طوری که چندطاق آن فرو ریخت . بعد از این واقعه، حسینقلی خان دنبلی، آن را مرمت وبازسازی کرد. در دوره قاجار نیز تعمیراتی در این بنا صورت گرفت. در دوره معاصر، حاج محمد باقر کلکته چی- ازتجار تبریز- تعمیرات مفصلی در این مسجد به عمل آورد ویک کتابخانه جدید و تالار مناسبی برای مطالعه طلاب علوم دینی احداث کرد.
تعمیرات صورت گرفته هر چند شکل جدیدی به بنا داده، امّا پایه های قطور وطاق های رفیع و آجرهای فوق العاده بزرگ آن، نشانه قدمت زیاد بنای اولیه مسجداست. بنای کنونی مسجد، مستطیل شکل است وکلاً با آجر و گچ بنا شده و دارای دو ورودی است که یکی در جانب شمال قرار دارد واز طریق صحن، ودیگری از طرف جنوب به کوچه مجاور باز می شود. از در دومی ابتدا وارد آلچاق مسجد واز آنجا وارد مسجد جامع می شوند. کف مسجد، از سطح زمین های اطراف پایین تر است که گواهی بر قدمت بنا محسوب می گردد.
طول مسجد که از جنوب به شمال امتداد دارد، حدود ۶۲متر است وقسمت وسط آن که دارای طاق بلند وبزرگی است، ۱۵متر عرض دارد. طول مسجد به دوقسمت تقسیم می شود: قسمت اول که قدری کم عرض است، به طول ۲۸متر، از بخش جنوبی که به طول ۳۲متر است، به وسیله دو جرز عریض مجزا می شود. در انتهای این قسمت، محرابی از سنگ مرمر سفید ساده با طرح های مارپیچ تزیینی به شیوه صفوی به چشم می خورد.
در دیوارهای شرقی و غربی قسمت جنوبی، پنج طاق دوطبقه به عرض ۶۰/۳ وطول ۶۰/۴ متر در تعمیرات اوایل دوره قاجار ساخته شده است.
پایه های این مسجد، بسیار قطور وآجرهای آن فوق العاده بزرگ است. مجموعه مسجد بسیار ساده وبی آلایش وعاری از هرگونه کاشیکاری یا حجاری است. فقط در بالای طاق محراب، کتیبه ای گچبری به خط کوفی از دوره ایلخانان مغول باقی مانده است.
پشت دیوار شرقی این بنا، مسجد بزرگ وتاریکی با ده ستون وطاق های ضربی آجری وجود دارد که به مسجد زمستانی معروف است واحتمالاً قدمت زیادی نیز دارد. این قسمت، در سالهای اخیر، تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی به شکل اولیه بازسازی شده است.
مسجد جامع دارای دو سنگ نوشته تاریخی است. سنگ نوشته اول که بر دیوار پایه غربی طاق میانی نصب شده، از جنس مرمر به ابعاد ۱۲/۱×۷۰/۱ متر مشتمل است بر رویای شاه تهماسب صفوی که حضرت ولی عصر ” عج ” را دیده و آن حضرت، وی را به لغو تمغاالت (بخشی از مالیات ها) واحسان و گذشت درباره مردم امر فرموده اند. این کتیبه در سال ۹۷۲ هجری قمری به خط ثلث شیوا به قلم علاءالدین محمد تبریزی- خوشنویس معروف دربار صفوی- به رشته تحریر در آمده است. کتیبه دوم نیز در بالای در شمالی مسجد جامع نصب شده و مشتمل بر فرمانی از شاه سلطان حسین صفوی و به خط محمدبن مومن تبریزی است. این کتیبه، مورخ به سال ۱۱۰۶ه.ق و به خط ثلث عالی است که در آن، فرمان شاه صفوی به رستم خان سالار سپه وبیگلربیگی آذربایجان صادر شده که قمارخانه ها و روسپی خانه ها وچرس فروش ها راببندند وحد شرعی در حق مرتکبین جاری گردد. همچنین اهالی و اوباش رااز کبوتر پرانی، گرگ دوانی، قوچ بازی وگاوبازی که باعث خصومت وفساداست، منع کرده، مرتکب را مجازات کنند. این بنا به شماره ۱۷۱ به ثبت تاریخی رسیده است.
مسجد کبود ( تبریز):
این بنا در مرکز شهر تبریز واقع است ویکی از شاهکارهای معماری دوره اسلامی به شمار می آید. این مسجد، درمحل، گوی مسجد( مسجد کبود) ودر منابع گاه مسجد جهان شاه نامیده می شود؛ اما در گذشته به مسجد وعمارت مظفریه معروف بوده است. بانی بنا، میرزا جهان شاه بن قرا یوسف ترکمن- وبه روایت دیگر، همسر وی: جان بیگم خاتون یادخترش صالحه خاتون- سومین پادشاه از سلاطین طایفه قراقویونلو است که درسال ۸۳۹ه.ق در آذربایجان ونواحی شمال غرب ایران حکومت می کرده است وبرطبق بقایای کتیبه موجود، این بنا را درسال ۸۷۰ه.ق به پایان رسانده است.
از قرار گفته بعضی از متخلفین، عمارت مظفریه منحصر به مسجد نبوده؛ بلکه عمارات وساختمانها وتفرعات زیادی- از خانقاه وملحقات وزوایا وصحن ورواق وحوضخانه- داشته است که همگی از بین رفته اند. بقایای این مسجد در طی قرون گذشته در اثر زلزله و بی توجهی، متحمل صدمات جبران ناپذیری شده است؛ به طوری که تا دوره اخیر، گنبد ومناره های آن ریخته وبه صورت ویران و مخروبه ای در آمده بوده است. درگاه عالی وطاق بی نظیر وبلند این مسجد گرچه آسیب زیادی دیده است، اما هنوز با آن عظمت خودبرپا و بیانگر گوشه ای از زیبایی وشکوه گذشته آن است.
بقایای مسجدکبود-که به جز چند طاق شکسته وسر در خارجی نبود- در دوره اخیر، به همت مسئولین مربوطه بازسازی وتعمیر اساسی گردیده است.
سیاحان ونویسندگان متعددی در قرون گذشته از این بنا دیدن کرده وشرح هایی از آن ارائه داده اند. کاتب چلبی، مورخ عثمانی در تاریخ ۱۰۴۵ به تبریز آمده،در ” تاریخ جهان نما” می نویسد:
” درگاه مسجد جهان شاه، بلندتر از طاق کسری است. بنایی عالی است که با کاشی های زیبا آراسته شده. گنبدهای بلندی دارد;جای دل انگیزی است که هرکس داخل آن شود، دلش اجازه بیرون شدن را نمی دهد؛ لیکن شیعیان غالباً از رفتن بدان مسجد خودداری می کنند. این بنا با کاشیهای زیبا آراسته شده…” تاورنیه-سیاح فرانسوی که یک سال بعد از کاتب چلیی از تبریز دیده کرده- در خصوص این مسجد می نویسد: ” در اطراف میدان بزرگ تبریز ومجاورت آن، بقیه آثار وبناهای عالی دیده می شود.
چهار-پنج مسجد راکه درعظمت بنا بی نظیر هستند، به خرابی واگذارده اند. یکی از آن مساجد که بهتر وعالی تر از سایرمساجد تبریز است، در خارج شهر، سرره اصفهان واقع شده; بنای این مسجد بسیار عالی و نمای آن که پنجاه قدم ارتفاع دارد، هشت پله از سطح زمین معبرکرسی دارد واز خارج، دیوارهای آن همه از کاشی وبه رنگ های مختلف پوشیده شده واز طرف داخل، با نقش و نگارهای عالی به سبک معماری اعراب وبا کلمات بسیار به خط عربی از طلاو لاجورد زینت یافته. از دوطرف نما، دو مناره استوانه ای خیلی بلند اما کم قطر ساخته اندکه در میان آنها راه پله تعبیه شده است که از آن بالامی روند. سطح ظاهر مناره ها هم کاشی است، درمسجد، چهار پا بیشتر عرض ندارد ودر وسط، تخته سنگ سفید شفاف تراشیده شده که بیست وچهار پا طول دارد-یعنی ارتفاع دوازده پا عرض آن سنگ است و درمیان سطحه آن نمای بزرگ خوبی نمایش دارد; از راهرو مسجد داخل گنبد می شود که سی وشش قطر آن است.
دایره گنبد، سه برابر قطر آن می شود. این گنبد بزرگ مسجد، از طرف داخل، روی دوازده مجردی بنا شده که شانزده مجردی هم از خارج تکیه گاه آن است، واین مجردی ها شش مربع حجم آنهاست. طرف پایین، در اطراف، سکویی از مرمر ساخته شده که زیر آن خالی وبرای نهادن کفشها، خانه خانه است این گنبد، ازطرف داخل با آجرهای کوچک مربع از کاش های الوان مختلف گل وبوته دار موزاییک شده که درمیان آنها به تناسب، کلمات عربی گنجانیده وبه قدری خوب جفتکاری کرده اند که گویا یک پرده نقاشی است که تمام با مقراض وپرگار ساخته شده است. از این گنبد (شبستان ) داخل گنبد کوچکتری می شودکه خیلی قشنگ از اولی است و در قعر آن، از سنگ مرمر سفید شفاف، محراب ساخته شده است. این گنبد، مجردی ندارد؛ اما ازاره آن به طول هشت پا ارتفاع، از سنگ مرمرسفید است وسنگ ها به یک عرض وطول دیده می شود. تمام این گنبد( شبستان) پوشیده از کاشی مینایی بنفشه رنگ است که روی آن، اقسام گل های صاف نقاشی شده. سطح خارجی هر دو گنبد هم از همین کاشی ها پوشیده شده؛ ولی نقاشی آنها برجسته است. روی گنبد اولی، گل های سفید روی زمینه سبز، وروی گنبد دومی، ستاره های سفید روی زمینه سیاه و همه رنگ ها به باصره لذت وفرح می دهند; روبه روی مسجد در طرف دیگر معبر، یک کرباس عالی ونمای دیگری دیده می شود که از یک بنای دیگر باقی مانده وبقیه آن به کلی خراب شده است”.
مادام دیو لافوا که در دوره قاجار از این بنا دیدن کرده، می نویسد: ” این بنای قشنگ، شایسته مطالعه دقیقی است. عظمت بنا وزیبایی سر در آن وظرافت معماری وکاشیکاریی که در اطراف این سردر به کار رفته، هم حیرت آور است وبسیار جای تاسف است که گنبد این بنای زیبا به واسطه زلزله خراب شده وقسمتی از دیوارها را نیز با خود فرو ریخته است. این مسجد، حیاط بزرگی داشته که دراطراف آن، طاقنماهای جالب توجهی بوده ودر مرکز آن، حوض بزرگی برای وضو گرفتن وجود داشته است. امروز، تمام این بنای عالی خراب شده؛ حتی زمین ومصالح فرو ریخته آن را نیز مردم تصرف کرده اند. سر در این مسجد، در زمین مرتفعی بنا شده و در قسمت فوقانی آن، قوس بیضی شکلی وجود دارد. در دو کنار این سردر، ستون هایی متصل به بنا به شکل مارپیچ بالارفته که در قسمت فوقانی، هلال بیضی شکلی را تشکیل می دهند. این ستون ها کلاً از کاشی های نفیس فیروزه ای رنگ زیبا وبا نقش ونگارهای خوش نما پوشیده شده اند.سطوح داخلی رواق، از کاشیهای رنگارنگ پوشیده است. این کاشی ها به صورت قطعات کوچک بریده شده وتامهارت تمام چنان به هم اتصال یافته اند که گویی یکپارچه هستند. در نقاشی و ترکیب رنگ ها به اندازه ای لطف وظرافت به کار رفته که انسان خود را در مقابل تابلویی بسیار عالی پر از سبزه وگل می بیند;
این سبک کاشیکاری، قابل مقایسه با ترکیبات هندی خاص صنایع سلجوقی ومغولی نیست وبرتری و مزیت زیادی بر آنها دارد. در کوتاهی، سردر اصلی را به عبادتگاه مربوط می سازد. عبادتگاه، مرکب از دو تالار بزرگ است که از هم متمایز وهر دوسابقاً دارای گنیدی بوده اند. تالار اول با کاشیهای رنگارنگ زینت یافته و تالار دوم که محراب در آن واقع شده، با کاشی های هشت ضلعی کوچک مزین است که رنگ مینایی لاجوردی آنها به شکل های کتیبه ها جان می بخشد. کتیبه ها دارای نوشته هایی با خط عربی هستند که با شاخ و برگ وگل ها آمیخته شده است. سنگفرش کف این بنا بسیار با شکوه وخوش منظره است. این سنگ ها را از معان مجاور ارومیه استخراج کرده اند که هنوز هم آسیبی ندیده ومحفوظ مانده اند.”
با توجه به بقایای برجای مانده وبازسازی های به عمل آمده، مسجد کبود تبریز، از نوع مساجد مسقف بوده که مناسب آب وهوای سرد منطقه است. بخش های مختلف این مسجد عبارتنداز سردر، شبستان بزرگ، رواق های دورا دور شبستان بزرگ وشبستان هشت ضلعی کوچک.
سردر بنا که رو به شمال است، به طول ۷و عرض ۵متر، از سطح کوچه مقابل به اندازه ۵ پله سنگی، هر یک به ارتفاع ۵۰سانتیمتر و در ازای ۳تا ۵/۳ متر، بلندتر است. بر روی این صفه سنگی، سردر طاقداری به ارتفاع حدود ۹ متر قرارگرفته که بخش های فوقانی آن آسیب دیده است. سردر طاق مزبور، از سنگهای ازاره به بالا با کاشی های معرق بسیار ممتازی پوشیده شده است. طاق سردر با طرح جناغی ساخته شده وحاشیه سراسری سردر را تزیین کاشی پیچی ضخیمی به رنگ فیروزه ای احاطه کرده است.
سطح سردر، علاوه بر کاشی ها و طرح های بسیار زیبا،با کاتیبه های متعدد تزیین و نما سازی شده است .در کتیبه اصلی و تاریخی بنا، باکاشی معرق سفید رنگ در زمینه لاجوردی و به خط ثلث بسیار عالی چنین آمده است:{ریختگی } “السطان الاعظم المطاع الخاقان الاعلم اللازم {ریختگی} ابن المظفر{سلطان جهان شاه }بن شاه یوسف نویان رفع الله الاعلی بدوام خلافته لواء الدین {ریختگی}الافاصه مبراته مبانی الملک و دعائم قباب الحق المبین آمین”.
درحاشیه طاق درگاه مشرف به خیابان سمت راست نیز چنین مسطور است “بسم الله الرحمن الرحیم انما یعمر مساجدالله من آمن بالله والیوم الاخر و اقام الصلوه و آتی الزکوه و لم یخش الا الله {ریختگی} ان یکونو امن المهتدین {ریختگی}”.بالای درگاه قسمت فوقانی تماماریخته واز بین رفته،درحاشیه طرف چپ مشرف به خیابان نیز مقداری از اول ریخته وبقیه آن چنین است :”المبین والصلوه علی نبیه محمد وصبحه {ریختگی}العماره المبارکه المظفریه فی رابع ربیع الاول من سنته سبعین وثمانمائه اقل العباد نعمه الله ابن محمد البواب “.باتوجه به کتیبه فوق ،معماربنا ، “نعمت الله بن محمد البواب “. بوده است. در بالای کتیبه تاریخی بنا، همچنین عباراتی متضمن استعانت از پروردگار و ذکر و ثنای الهی در بین طرح های گوناگونی از گل و بوته و اسلیمی و اشکال مختلف هندسی با خطوط، نسخ ، ثلث و کوفی جا داده شده است.
در ورودی مسجد-در اصل، چارچوبی از سنگ مرمر قرار داشته که از بین رفته است. درگذشته، در طرفین سردر-در دوگوشه بنا- دومناره بلند وکم قطر وجود داشته که از میان آنها راه پله ای به پشت بام می رفته است.
در قسمت داخلی طرفین پاطاق در ورودی فعلی مسجد، در میان کاشی های معرق، دولوح، هر یک تقریباً به طول ۵۰سانتی متر، وجود دارد که برآن به خط سفید برزمینه کاشی مشکی، درمصراع شعر- درسمت شرقی پاطاق: ” کردار بیار وگرد گفتار مگرد” و روی پاطاق سمت غربی: “چون کرده شود کاربگویند که کرد”- به خط خیلی عالی نوشته اند.
پس از سردر، دهلیز گنبددار یا رواق واقع است. این رواق، در سه سمت شمالی، غربی وشرقی شبستان بزرگ واقع گردیده و ۴۰/۴متر عرض آن است. این رواق با گنبدهای کم خیز وطاق های ضربی پوشیده شده و ازاره های آن با کاشی های معرق، با تزیینات هندسی وکتیبه های متعدد پوشش یافته است. این رواق توسط جرزهای بزرگی، از شبستان بزرگ مجزا می شود واز طریق راه های ارتباطی متعددی به شبستان راه دارد.
شبستان بزرگ مسجد به شکل مربع وبه طول وعرض ۵۰/۱۶متر است واز چهار جهت به رواق وشبستان کوچک مرتبط می شود.در قسمت پایین ازاره این شبستان، به اندازه سی سانتی متر سنگ مرمر باطرحهای طاق گونه کار کرده اند که درحال حاضر، نمونه هایی از آنها بر جای مانده است. بالای این قسمت را تا کمره دیوار،کاشیکاری معرق با طرح های هندسی که ترکیب دل انگیزی از انواع کثیرالاضلاع های مکرر دارد، پوشانده است.
بالای این قسمت را حاشیه ای از کاشی معرق با طرح های گیاهی اسلیمی، ختایی وبالای آن، کتیبه ای از آیات قرآنی به خط ثلث سفید در زمینه فیروزه ای بسیار خوش وبالای این کتیبه نیز طرح های متنوعی از انواع گل ها، بوته ها، اسلیمی ها، ترنج ها وکتیبه هایی با خطوط مختلف نسخ، ثلث،کوفی وتعلیق پوشاند است.در این کتیبه ها،اسامی جلاله، آیات قرآنی واحادیث نبوی نوشته شده است. این نوشته ها،در حین اینکه خود شیوه تزیینی دارند، در ترکیب با همدیگر،اشکال هندسی بدیعی رابه وجود می آورند. به عنوان مثال، با شش عبارت”یا مّعز”، ستاره ای شش پر طراحی کرده اند که خود این ستاره نیز در داخل مربعی قرار دارد که از عبارت های ” یا حمید” و “یا غنی” به طرز زیبایی شکل گرفته است. در چهارسوی این مربع نیزکلمات”یا مرهوب”، “یا مرغوب”، “یا مشکور” ویا ” مذکور” به خط ثلث در داخل ترنجی بیضی شکل قرار گرفته است. طرح جالبتری نیز به خط کوفی از چهار عبارت ” الحمدولله” شکل گرفته است. در این تزیینات، در میان کاشیها، از سفال های بی لعاب، به شیوه تخمیری استفاده شده که بسیار جالب توجه است.
از باقیمانده جرزها ودهانه های طاق بالای شبستان چنین معلوم می شود که بر فر از بنا، گنبدی بر روی هشت چشمه طاق یا دوازده جرزبنا شده بوده وشانزده جرز هم از خارج تکیه گاه آن بوده است. برهمین اساس، در دوره اخیر برای حفظ ونگهداری بنا، به تقلید از گنبد اصلی، گنبد دو پوسته پیوسته جدیدی با دهانه ای به قطر بیش از ۱۵متر با آهیانه ای خاکی شکل درخودی با منحنی شبدری تند برروی بنا زده شده است. گوشه سازی گنبد به صورتی ساده اجرا شده وفقط پا باریک دارد که روی آن، سنبوسه وروی آن، گریوار وسپس گنبد قرار می گیرد. درزمان آبادانی مسجد، گنبد این بنا با کاشی فیروزه ای مفروش بوده است. پلکان واقع در چهار جرز شبستان، به یک غلام گردشی درطبقه فوقانی راه می یابد. در وسط شبستان، گودالی وجود دارد که احتمالاً همانند مساجد سرپوشیده دوره عثمانی، جای فواره یا منبع آبی بوده است.
شبستان کوچک مسجد به صورت کثیرالاضاع هشت پهلویی در پشت شبستان بزرگ واقع گردیده دتنهاراه ارتباطی آن نیز ازهمان جهت است. زیبایی و ویژگی خاص این شبستان، گویای آن است که احتمالاً به منظور خاص یا استفاده بزرگان حکومتی طراحی شده است. ازاره این شبستان، از سنگ مرمر صاف به ارتفاع ۲متر پوشیده شده است. قسمت عمده این سنگ ها شکسته وریخته است.
درتعمیرات سال ۱۳۱۹ شمسی، تعدادی از آنها از زیر خاک بیرون آورده ودر جای خود نصب شدند. این تخته سنگ ها دارای ۱۵سانتی متر ضخامت و بین ۲تا۳ متر عرض هستند. برقسمت فوقانی ازاره سنگی، کتیبه ای قرآنی به خط ثلث بسیار عالی درزمینه ای از پیچک وگل های تزیینی حجاری شده است. به نظر می رسد که بالای این بخش- حتی سطح زیرین گنبد-باکاشی های شش ضلعی پوشیده بوده است. طاق های این شبستان، از بالای جرزها آغاز می شود بخش هشت ضلعی زیرگنبد را تشکیل می دهد. ظاهراً میان این هشت قوس، تعدادی قوس ثانوی از جنس آجر ساده ساخته بوده اند که به عنوان عناصری استوار کننده برای نگهداری گنبد محسوب می شده است. این قوس های ثانوی، در پشت سطوح پوشش تزیینی یی از کاشی های شش ضلعی آبی سیر پنهان بوده است.
سطوح تزیینی کاشی طوری طراحی شده بوده که دایره ای بر بالای راس های قوس های سراسری در قاعده گنبد دیده نمی شود.در این بخش مسجد، قبری وجود دارد که به نظر می رسد از آن جهان شاه یا یکی از اعضای خاندان او باشد.
شایان ذکر است که در قسمت های مختلف مسجد.، از تیرها وچوب های سخت جهت کلاف کشی واستحکام بخشی بنا استفاده شده است.
تزیینات کاشیکاری این بنا درحد کمال ویکی از غنی ترین تزیینات کاشی موجود در بناهای اسلامی ایران است- علی رغم اینکه بخش وسیعی از بنا وتزیینات آن از بین رفته- ودرست به همین خاطر وهمچنین تسلط رنگ آبی در کاشی ها، این مسجد به ” فیروزه اسلام” شهرت یافته است. رنگ های کاشی معرق که در سراسر بنا یافت می شوند، شامل آبی روشن، آبی سیر، سفید، سبز، زرد وقهوه ای می شود ودر این میان، رنگ آبی بیشترین درصد را به خوداختصاص داده است.
مسجد جامع علی شاه (تبریز):
این بنا درمرکز شهر تبریز وضلع جنوبی خیابان امام خمینی واقع گردیده وامروزه فضای اطراف آن برای برگزاری نماز جمعه مورد استفاده است. این مسجد در طی سالهای ۷۲۴ –۷۱۶ ه.ق توسط تاج الدین علی شاه گیلانی-وزیر الجایتو و ابوسعید بهادر خان- ظاهراً براساس نقشه ای که خود وی به تقلید از ایوان مداین کشیده بود، ساخته شد؛ امّا به نظرمی رسد که با مرگ وی در سال ۷۲۴ه.ق وفروریختن طاق ایوان، کار ساختمان مسجد ناتمام مانده و هرگز تجدید نشده است. بخاطر مسائل فوق وهمچنین حوادث طبیعی وانسانی، متاسفانه امروزه بقایای ناچیزی از این بنای عظیم وباشکوه برجای مانده است. براین اساس هرگز نمی توان تصویری روشن ازاین بنا ارائه داد. با این حال سعی می شود باتکیه بر بقایای موجود منابع مکتوب، تصویری کلی از این بنا ارائه گردد.
حمدالله مستوفی در کتاب “نزهت القلوب”در خصوص این مسجد می نویسد:”وزیر خواجه تاج الدین علی شاه جیلانی،در تبریز، در خارج محله نارمیان (مهادمهین)، ومسجد جامع بزرگی ساخته که صحنش دویست وپنجاه گز در دویست گز می باشد ودر آن صفه بزرگی از ایوان کسری به مداین بزرگتر ساخته است؛ اما چون در عمارتش تعجیل کردند، فرو آمد ودر آن مسجد، انواع تکلفات به تقدیم رسانیده وسنگ مرمر زیاد در او بکار بردند که شرح آن را زمان بسیار باید.”
ابن بطوطه که در سال ۷۲۷ه.ق به تبریز آمده، می نویسد: ” ;بعد به مسجد جامعی رسیدیم وزیر علی شاه معروف به جیلان آنرا بنا کرده است و در بیرون، ازسمت راست شخصی که رو به قبله ایستاده، مدرسه وازسمت چپ، زاویه ای وجود دارد وصحن آن با سنگهای مرمر فرش گردیده ودیوارها بوسیله کاشی پوشانده شده و جوی آبی از وسط آن می گذرد وانواع درختان، موها ویاسمین در آن به عمل آورده اند.”
از میان شرحی که جوان مصری- یکی از همراهان سفیر قاهره به دربار ابوسعید- داده وبدرالدین محمود العینی- صاحب کتاب “عقد الجمان فی تاریخ اهل الزمان ” –آورده است، مطالب زیر استخراج می شود:” دروسط صحن مسجد، حوض مربعی بوده که یکصدوپنجاه ذرا عرض وطول داشت واز مرمر پوشیده شده بود.
سکویی دروسط آن بود که در هر سوی آن، از دهان شیری آب فرو می ریخت. بالای سکو نیز فواره هشت گوشی بود که دو دهانه آب پران داشت; طاق نوک تیز( جناقی) محراب بوسیله دو ستون مصری اندلسی نگاه داشته می شد وقاب محراب با طلاو نقره تزیین ونقاشی شده بود چراغهای مزین به زروسیم با زنجیرهای مسی از سقف آویزان بودند وداخل طاق را روشن می کردند. پنجره های مشبک نیز هر کدام بیست شیشه دایره ای مزین به طلاونقره داشت. مسجد، دومناره یا برج داشت که هرکدام ۷۰ذرا بلندی و۵ ذرا عرض داشته اند.”
نام برده همچین ذکر می کند که علی شاه دستور داد آنرا شبیه ایوان مداین بسازند وبر ارتفاع وعرض آن ده ذرا بیفزایند.
تاجری ونیزی که پس از ابن بطوطه از این مسجد دیدن کرده، می نویسد:” مسجدی بسیار بزرگ است؛ ولی وسط آن هرگز پوشیده نشده است در سمتی که مسلمان به دعا می ایستند محلی است که طاق بزرگی دارد وبلندی آن به قدری است که تیر به آن نمی رسد؛ ولی ساختمان محل تمام نشده است… در اطراف صحن مسجد، با سنگهای عالی، طاق هایی ساخته شده که ستونهای مرمر آنرا نگاه داشته اند این ستونها به قدری عالی وشفافند که به بلور شباهت دارند کلفتی وبلندی همه آنها یکسان وحدود پنج پا یا شش پا است. در کنار در اصلی- زیر طاق های سنگی- جوی آبی در جریان است ودر سطح بنا، چشمه بزرگی وجود دارد یک صد قدم طول آن وبه همین اندازه عرض آن است ودر وسط شش پا عمق دارد. سکویی نیز در وسط ساخته شده است این مسجد، سه در دارد که فقط دو در آن مورد ا ستفاده قرار می گیرد ودارای طاق است این درها، چهار قدم عرض وبیست قدم بلندی دارد ستونهای دو سوی درها، از مرمر نیستند بلکه از سنگهایی به رنگهای مختلف است.بقیه طاق با گچ مقرنس کاری وتزیین شده است. در هر درگاه، لوحه ای از مرمر شفاف است. حتی از مسافت یک میل، این لوحها که ازهر طرف سه یا ( تقریباً سه متر) هستند، دیده می شود دری که باز وبسته
می شود سه یارد عرض وپنج یارد بلندی دارد واز الوارهای بزرگ ساخته شده وروی آن، قطعات بزرگ برنز به صیقل ومطلاشده، کوبیده اند.”
کاتب چلبی، مورخ مشهور عثمانی که در تاریخ ۱۰۴۵هجری به تبریز آمده شرح مسجد علی شاه وتخریب حصارها ودیوارهای آنرا که بدست نظامیان عثمانی صورت گرفته، چنین می نویسد:” وزیر خواجه تاج الدین علی شاه، درطرف جنوب غربی شهر تبریز، در محله نیامیان، مسجد جامع عظیمی بنا کرده که بزرگتر از ایوان کسری صفه ای دارد; ودر سنه ۱۰۴۵هجری، بامرحوم سلطان مراد خان- پادشاه عثمانی- سه روز متوالی در آنجا بودیم ودر حالی که آنجارا خراب می کردند، برای العین دیدیم باروها وحصارهای بنا به کلی خراب واثاری از آنها باقی نمانده بود. تنها یک قسمت ازباقیمانده بنای خراب شده که عبارت از یک طاق عالی مسجد جامع وصفه آن باقی بود; مسجد، مناره های بزرگی داشت که بر اثر زلزله های متعدد وحملات قشون ها وپیکارها خراب ونابود شدند.”
شاردن-سیاح اروپایی که درسال ۱۰۸۴هجری به تبریز آمده-می نویسد:” مساجد معظمعه تبریز، آنچه به شمار آمده، دویست وپنجاه است. ازآن جمله یکی مسجد موسوم به علی شاه که الحال خراب می باشد. چندسال قبل،مرتبه تحتانی آن را تعمیر نمودند ومناره آن را که بلندترین مناره های مساجد تبریز است نیز تعمیر نمودند”
از دوره قاجار، نادر میرزا- مولف کتاب ” تاریخ وجغرافیای دار السطنه تبریز”- به نقل از پسر عم خود، مرتضی میرزا، در وصف این مسجد می نویسد:” این مسجد را به فرمان پادشاه عمارت کرد و به اتمام آن تعجیل کرد. چون گنبد آن مسجد عمارت کردند، بنیان که تازه بود وهنوز سخت نشده، فرو نشست وطاق بشکست. این بنا عبارت بوده از چهار دیوار و در انتهای مسجد، این بنا راساخته اند. طول این مسجد، از دراول تااطاق، یکصدوهشتاد وپنج قدم است و خود طاق رابه صورت مربع با گچ وآجر بالابرده اند که طول هر ضلع ازاضلاع چهارگانه، نود قدم است. جلوی دهنه این طاق، محرابی سی وهشت قدم است که ارتفاع این طاق، از سطح محراب تاقله طاق، بیست وچهارذرع تبریزی است وشصت نه پله که ارتفاع هر پله، قریب نیم ذرع است تاکله طاق. ودر کله طاق، به قدر یک ذرع ونیم، غلام گردشی ساخته شده است و دور این غلام گردش، نودوهفت قدم است. در انتهای این غلام گردش، رو به مغرب، بالاخانه ای ساخته شده است به طول شش ذرع چیزی کم;دیوار اصلی اطراف مسجد به کلی خراب ونابود شده است.
این دیوار حالیه که ازگچ وآجر ساخته شده، تازه ساز است. به قدر ده-پانزده ذرع از دیوار قدیم این بنا، طرف دست راست در اولی مسجد، باقی مانده و پشت آن خانه ساخته اند. یک طرف دیوار خانه را همین دیوار خراب شده باقیمانده قرار داده اند. باقی نمایان است. تقریباً هشت-نه ذرع ارتفاع وچهار عرض دارد. دور این دیوار را با آجرهای تراش وکاشیهای الوان بسیار ممتاز کاشیکاری نموده اند;بنای خودطاق،درمحکمی مافوق ندارد وهیچ جای این طاق، کاشی به کار نبرده اند. پاره جاهای این طاق را به طور محراب ساخته وبا گچ سفیدکاری نموده اند که الان هم گچکاری دیوار باقی است… نوشته اند که سنگ رخام بسیاری به این بنا به کاربرده بودندکه به ظاهر هیچ اثری نباشد. به سال یکهزار ودویست وهشت، انباری در یک سوی این بنا می ساختند… ستونی از رخام، درعمق چهار ذرع تبریز خاک بود، بیرون کشیدند، ستونی است بی عیب. در اصل، یک ذرع ونیم تبریز وبه ارتفاع سه ذرع ونیم، سخت موزون وبه قانون هندسی حجاری کرده، هنوز تمام نشده وصیقل نزده بودند.”
ظاهراً به جهت استحکام وارتفاع بسیار این بنا،از روزگار صفویه، از آن به عنوان قلعه ومقر دیده بانی استفاده می شده است وشاید به همین دلیل باشدکه نظامیان عثمانی به هنگام فتح تبریز به خراب کردن آن اقدام کرده اند
در دوره قاجار، خاصه در دوره نایب السلطنه عباس میرزا که این بنا را دارالحکومه خودقرار داده بود، در اطراف این بنا، عمارت مفصل وحصارها وباروهای بزرگی ساخته بودند وقسمتی از بنا را انبار اسلحه وغلات دیوانی قرار دادند. نیز نوشته اند که عباس میرزا، دفعه آخر که مشغول جنگ با روسها بود، در این محل، توپخانه وزراد خانه مفصلی ساخته بود.درحفرباستان شناسی این محل، بقایای کوره های آهن گذاری که جهت ریخته گری گلوله های توپ مورد استفاده قرار می گرفت، کشف شده است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 