فایل ورد کامل مقاله رشته تجزیه و تحلیل سیستم‌ها؛ تحلیل علمی روش‌های ارزیابی و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
3 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله رشته تجزیه و تحلیل سیستم‌ها؛ تحلیل علمی روش‌های ارزیابی و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی دارای ۹۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله رشته تجزیه و تحلیل سیستم‌ها؛ تحلیل علمی روش‌های ارزیابی و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله رشته تجزیه و تحلیل سیستم‌ها؛ تحلیل علمی روش‌های ارزیابی و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله رشته تجزیه و تحلیل سیستم‌ها؛ تحلیل علمی روش‌های ارزیابی و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی :

فصل یک

تجزیه وتحلیل سیستم
برای آشنایی بیشتر با سیستم باید ادبیات سیستم بررسی شودکه در ابتدا مختصری از تا ریخچه جهان بینی های مربوطه را میاوریم و سپس به تعریف سیستم خواهیم پردا خت .

۱-تاریخچه جهان بینی ها
در تاریخ بشر عمدتاً دو مسیر فکری داشته است خط فکری اول بنامهای اتمیسم A tomism عنصر گرایی lementalism E و تجزیه گرایی Reducationism شناخته شده است ومسیر دوم تفکرات بشری بنام های ارگانیکی organism وکل گرایی wholism معرفی شده اند این دو طرز تفکر زیر بنای تفکرات سیستمی یا جهان بینی سیستم هستند که بصورت خلاصه ومجمل بررسی میشوند.

۱ – مکتب اتمیسم
این مکتب از قدیمی ترین شیوه های جهان بینی است که در طول تاریخ تحولات فراوانی داشته است و از قرن سوم وچهارم قبل از میلاد شروع شد لئوسیپوس و دموکریت از پایه گذاران این مکتب بشمار میروند.
نظریه این دو نفر مبنی بر این است که :
جهان از تعداد بیشماری ذرات تقسیم ناپذیروتجزیه نشدنی تشکیل شده است این ذرات همان اتم های (زبان یونانی ) هستند که خود دارای اشکال متفاوت میباشند اجسام مادی از اتمهای نسبتاً سنگین وارواح از اتمها ی سبک ساخته شده اند دراین مکتب پدیده های جهان نتیجه برخورد اتفاقی اتمها است و بر تعادل اتمها علت و غایتی متصور نمی باشد .

نظریه اتمی در قرون پس از میلاد تا قرن ۱۵ در حوزه تفکرات پیروان زیادی نداشت وبعد از آن با تحولات فکری و فرهنگی احیا گردید و ابعاد جدیدی پیدا کرد کشف قوانین و پیشرفتهایی که در علوم فیزیک و سیستمی و تغییراتی در جهان بینی اتمی ایجاد کرد و شاخه های جدید تجزیه گرایی و عنصر گرایی متولد شدند در نظریه تجزیه گرایی موجودیت را می توان به اجزایی تقسیم بندی کرد و از راه مطالعه اجزاء موجودیت اصل را شناسایی کرد. تفکرات عنصر گرایی نیز با تفکرات تجزیه گرایانه شباهتی نزدیک و زیاد داشت . در ادامه تحول مکتب اتمیسم جهان بینی مکانیستی یا جهان بینی مادی پا به عرصه هستی گذاشتند . در نگرش مکانیستی ماشین های حیاتی یا مکانیزمهای زنده همانند دستگاههای مکانیکی از قوانین فیزیک و شیمی پیروی می کنند به عبارت دیگر بین اشیاء زنده و اشیاء بی جان تفاوتی متصور نمی شوند در این دیدگاه ماشین ازاجزایی تشکیل می شود که هر کدام دارای شکل و عملکردی هستند و کارکرد کل ماشین را می توان با شناخت رفتار هر کدام از اجزاء به شناخت اصل علت و معلولی از ارکان اصلی جهان بینی مکانیستی بوده بر مبنای این اصل شناخت تمامی فرایند ها و پدیده ها در نهایت شناخت حلقه های این زنجیره منجر می شود . در مقابل این تفکرات پدیده ای پیچیده ارگانیکی قرار داشت آیا موجود زنده ماشین است یا فراتر از یک ماشین است آیا جوامع زنده بشری دارای قوانین متفاوتی از قوانین فیزیک هستند و تفکرات مکانیستی را تا مرز بطلان پیش برد .

۱- ۱ کل بینی و ارگانیسم organism

این تفکر نیز تاریخچه ای طولانی دارد در این دیدگاه جهان مجموعه ای در هم و تصادفی از اتمها به شمار نمی رود بر عکس جهان و کلیه موجودات یک وحدت ارتباطی و ذاتی دارند به عبارت دیگر هستی قانون است و بر آنها قوانینی عمومی و جهان شمول حاکم است . اندیشه کل گرایانه در تاریخ فرهنگهای باستانی چین – هند – ایران و یونان ریشه های عمیقی دارد . در ادامه این تفکرات باورهای اعتقادبه سلسله مراتب وجود و سلسله مراتب قوانین وجود باورهای دیگر همراه شد . از نظر حکمای اسلامی جهان یک کل و یک موجودیت مرتبط می باشد آنها معتقدند که ارتباط موجود جهان بر طبق سلسله مراتبی و در درجاتی صورت می گیرد .

۲-بینش سیستمی
روند تکاملی علوم فیزیک نظریه های جدید نسبیت و کوانتوم همراه بود در فیزیک کلاسیک تمام فرآیند ها به ارتباط اتمیک ختم
می شد ولی در فیزیک جدید ضمن تأیید واقعیت وجود اتمها به کلیت پدیده ها نیز توجه شده است با تحولات جدید در علوم فیزیک و شیمی بشر به قلمروهای ناشناخته ای از اسرار جهان رسید . در علوم مادی که در حصار جهان بینی مکانیستی محصور بوده است رها شده و به سوی اتحاد و ارتباط با شعب دیگر علوم گام بر می دارد و تفکر ارگانیستی را پایه گذاری کرد در این نظریه موجود زنده یک سیستم متعالی است که یک پدیده پویاست و مادامی که زنده است این پویندگی را از دست نمی دهد و آرامشی بنام تعادل استاتیکی وجود دارد و به طور مستمر در حال شدن است و برشدن های او اصولی حکم فرماست و تحت دو نیروی متضاد متحول می شوند این تفکر در علوم دیگری مانند روانشناسی ، جامعه شناسی و … تحولات عمده ای پدید آورده است . این نگرش زیربنای جهان بینی سیستمی است .پیشرفتهایی که در سایر دانش ها حاصل شده به طور کلی در پیدایش بینش ها و روشهای جدید علوم انسانی تأثیر به سزایی داشته است . انسان و جوامع انسانی از دیدگاههای جدید سیستمهای باز هستند که همانند سیستمهای متعالی دارای خواصی چون سلسله مراتب نظام قانونمندی و پویایی می باشد .

۲- تفکر سیستمی
نگرش مکانیستی با ایجاد مکتب ارگانیسمی مورد انتقاد قرار گرفت برتا لنفی (von bertalanffy )معتقد بود که یک ارگانیسم صرفاًیک مجموعه عناصر جداگانه نیست بلکه سیستمی است که دارای نظام و کلیت می باشد به اعتقاد وی یک ارگانسیم را نمی توان باشناخت تفکر و روشهای معمول در مکاتب مکانیستی شناخت و باید طرز تفکر نوینی را برای شناخت موجودیت های ارگانیک اختراع کرد به عبارت دیگر ارگانیسم یک منظومه دینامیک که از کلیّت و نظام فعالیت ذاتی برخوردار است و به اجزای موجودات به عنوان یک سیستم می نگرد پیشرفتهای عظیمی که در زمینه علوم و تکنولوژی موجب تغییرات شگرف اجتماعی شد و مبنای تفکرات سیستماتیک را پایه گذاری کرد .

۳- مبنای تفکرات سیستمی
مبنای تفکرات سیستمی که چشم انداز بینش سیستمی را روشن می کند در قالب های زیر بیان می شود:
۱-۴ .نقطه آغازین این تفکر مفهوم کلیتی دارد در این اندیشه بر خلاف تفکر اتمیک هر پدیده اساس کار است .
۲-۴ مفهوم سیستم و تصور یک کل با مفهوم ارتباط بین اجزای سیستم قرین و دارای اهمیت ویژه ای است .
۳-۴ تمامیت ارتباط های یک سیستم در قالب یک مفهوم و کلی بنام ساخت structure یا نظام organization قابل بیان است .

تعریف سیستم
واژه (سیستم ) از علوم دقیقه ، بویژه فیزیک ، به علوم اجتماعی راه یافته است . فیزیک با ماده ، انرژی ، حرکت و نیرو سر و کار دارد که همگی قابل سنجش بوده ، از قوانینی معین پیروی می کنند . به همین دلیل ، در فیزیک ( سیستم ) را با واژگانی بسیار دقیق و در قالب یک مدل ریاضی که بر وجود روابط معینی میان متغیر ها دلالت دارد تعریف می کنند. به هر حال در علوم اجتماعی که در متغیرهایی بسیار پیچیده تر و اغلب چندی بعدی سر و کار دارند این نوع تعریف کاربرد کمتری دارد . تعریفی که در اینجا ارائه می شود ، یک تعریف کاربردی است . با وجود آنکه این تعریف غیر کمی است ، ولی مانند آنچه که در علوم دقیقه مطرح می شود ، تعریفی کاملاً جامع و کامل است :
« سیستم ، مجموعه از اجزاء و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهایی معین ، به هم وابسته و یامرتبط می شوند و این اجــزاء بــا
محیط شان یک کل را تشکیل می دهند »

این تعریف دو ویژگی دارد :
۱ – به اندازه کافی جامع است و کاربرد گسترده دارد .
۲ – به اندازه کافی ژرف نگری دارد ؛ به گونه ای که همه عناصر لازم برای تمییز و شناسایی سیستم ها را معرفی می کند .

عناصر سیستم :
عناصر هر سیستم همان اجزای تشکیل دهنده ( یا رخداد های قابل توصیف ) آن هستند . البته بسیاری از این عناصر ، خودشان یک سیستم بحساب می آیند . برای مثال ، یک کلاس درس را یک سیستمی متشکل از دانشجویان ، استاد ، میز ، کتاب و غیره دانسته اند . در حالی که دانشجویان و اساتید نیز سیستم های بسیار پیچیده هایی هستند که از سیستم های متعدد تشکیل شده اند هنگامی که بتوان عنصر از یک سیستم را به منزله سیستمی جداگانه در نظر گرفت ، آن عنصر «خرده سیستمی » از سیستم بزرگ تلقی می شود هر خرده سیستم نیز به منزله یک سیستم ممکن است از خرده سیستم های دیگر تشکیل شده باشد همانطور که ذکر شد

فقط به رخدادهایی قابل توصیف را به منزله عناصر شناخته شده سیستم به شمار می آوریم و هنگامی که نتوانیم درون یا محتوای یک خرده سیستم را شناسایی کنیم آن را « جعبه سیاه » می نامیم . جعبه های سیاه ، عناصر ضروری اولیه یا اتم های اولیه تشکیل دهنده یک سیستم هستند . یک نگرش ایستا ، عناصر هر سیستم ، همان بخش هایی هستند که سیستم را تشکیل می دهند . در حالی که در یک نگرش کارکردی ، بخشهایی که وظایف اساسی سیستم را بر عهده دارند ، عناصر آن هستند . به این ترتیب عناصر یک سیستم ، عبارتند :
۱- ورودیها
۲- فراگرد ( خانه پردازش )
۳- خروجیها
۴- باز خور کنترلی

ورودیها :
ورودی یک سیستم ممکن است ماده ، انرژی ، انسان ، محصول ، خدمت و اطلاعات باشد . ورودی همان نیروی محرکه سیستم است که نیازهای عملیاتی آن را برطرف می کنند . برای نمونه ، ورودیهای مورد استفاده در برخی از سیتمها عبارتند از : مواد اولیه ای که فراگردهای تولیدی را بکار می اندازند . ورودیهای هر سیستم ، به سه طبقه اساسی زیر قابل تقسیم هستند :
الف) ورودیهای زنجیره ای
ب) ورودیهای تصادفی
ج) ورودیهای بازخور

الف ) ورودی های زنجیره های : ورودی زنجیره ای نوعی ورودی است که خودش نتیجه و خروجی سیستم دیگری است « مانند خروجی سیستم پیش بینی که ورودی برخی سیستم های دیگر – نظیر سیستم طراحی محصول – است » که با سیستم مورد نظر به طور زنجیره ای یا مستقیم مرتبط است .
ب ) ورودی های تصادفی : وجود ورودی های تصادفی در مفهوم آماری آن بر وجود ورودی های بالقوه برای یک سیستم دلالت دارد . سیستم ، ورودی های خود را از میان خروجی های خرده سیستم های گوناگون موجود انتخاب می کند . به این ترتیب می توان هر یک از خروجیهای سیستمهای دیگر را به مثابه یک ورودی متحمل برای سیستم مورد بررسی در نظر گرفت . در نتیجه برای هریک از ورودی های بالقوه در دسترس ، یک احتمال وقوع – بین « صفر» و « یک » – معین می شود .

ج) ورودی های باز خور : برخی از ورودی های یک سیستم ، در واقع بخشی از خروجی های قبلی همان سیستم هستند . این نوع ورودی ها را باز خور می نامند . باز خور فقط نشان دهنده بخش کوچکی از یک سیستم است که برای نشان دادن تفاوت میان وضع مطلوب « دستیابی به هدف » و وضع موجود « عملکرد واقعی سیستم » ، در نظر گرفته می شود .

۲- فراگرد « خانه پردازش »
در فراگرد سیستم ورودی به خروجی تبدیل می شود . ممکن است عواملی نظیر ماشین ، انسان ، سازمان ، کامپیوتر، مواد شیمیایی و مانند آن انجام دهنده عمل تبدیل در فراگرد یک سیستم باشند. تحلیلگران همواره مترصد آن هستند که نحوه تبدیل ورودی به خروجی را در فراگرد سیستم شناسایی کنند . هنگامی که نحوه این تبدیل مشخص باشد ، فراگرد را «جعبه سفید » می نامند . معمولاً فراگرد ها یا خانه های پردازش توسط مدیران طراحی می شود . با وجود این ، در بیشتر موارد فراگیری تبدیل بسیار پیچیده است و نحوه تلفیق ورودی ها یا ترتیب تنظیم آنها در آن ممکن است و به تولید خروجی های متفاوتی می انجامد . در این حـالت فراگـرد را
« جعبه سیاه می نامند »بسیاری از مدیران سازمانهای بزرگ توان تشخیص روابط موجود میان اجزای متعدد تشکیل دهنده سازمان خود را ندارند به همین دلیل نمی تواند عوامل موثر در کسب هدف آن را شناسایی کند .

۳ – خروجیها
خروجیهای یک سیستم مانند ورودی های آن ،ممکن است نوعی ماده ، انرژی ، محصول ، خدمت و اطلاعات باشد نظیر کار برگهای کامپیوتر ( خروجی های یک سیستم اطلاعاتی ) برق تولید شده ( خروجی یک نیروگاه برق و افراد آموزش دیده )خروجی یک سیستم آموزش دیده . معمولاً فراگردهای تبدیل بیش از یک نوع خروجی دارند . این خروجی ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد :

دسته اول ) خروجی هایی هستند که به طور مستقیم توسط سیستم های دیگر مصرف می شوند برای مثال خروجی اصلی یک شرکت تولیدی برای مصرف یا پردازش بیشتر در اختیار مشتریان شرکت قرار می گیرد . یک بیماستان یا واحد آموزشی خدمات خود را بطور مستقیم به ارباب رجوع ارائه می دهد . در واقع هدف همه سیستم ها به حداکثر رساندن این نوع خروجی است معمولاً نسبت به این خروجی به کل ورودی ها را کارائی می نامند .

دسته دوم ) خروجی هایی هستند که در فراگرد تولید همان سیستم در مرحله بعد مصرف می شود گاهی اوقات نیز ضرورت دارد که محصول معیوب خروجی دوباره به فراگرد تولید بازگردد برای مثال در فراگرد تولید شیشه که مقدار خورده شیشه به مواد اولیه صاف شیشه افزوده شود . همچنین خروجی خرده سیستم حسابداری بانک یا بیمارستان علاوه بر برآورده ساختن انتظارات سهام داران و دستگاه های نظارتی برای بهبود و اصلاح عملکرد سیستم بانک و بیمارستان نیز به کار می رود
دسته سوم ) خروجی ها برای خود سیستم با سایر سیستم ها قابل استفاده نیستند بلکه ضایعات دور ریختنی هستند که وارد سیستم کلوژیکی می شوند . همه سیستم ها برای به حد اقل رساندن این نوع خروجی تلاش می کنند بطوری که کنترل ضایعات « خروجی های دسته سوم » یکی از مهمترین معضلات سازمانهای معاصر است .

۴ – بازخور کنترلی
باز خور ها ، ابزار ایجاد تعادل در سیستم هستند در مباحث قبلی مطالب مختصری در مورد « ورودی های بازخور » ذکر شد . در مباحث بعدی نیز تحت عنوان « حلقه بازخود » و « باز خود به مثابه ابزاری برای کنترل » توضیحات بیشتر در این مورد ارائه خواهد شد
۱- روابط :
مسیر های ارتباطی عناصر سیستم با یکدیگر را « روابط » می نامند . در سیستم های پیچیده ای که هر عنصر آن یک خرده سیستم ( یا یک جعبه سیاه ) به شمار می آید اصطلاح « روابط » بر مسیر های پیوند دهنده خرده سیستم ها دلالت دارد . با وجود آنکه هر رابطه وضعیتی مختص به فرد دارد همه روابط را باید دریافت عناصر سیستم بررسی کرد . بطور کلی روابط موجود در عالم در عالم واقع در یکی از سه طبقه ذیل جا می گیرند :
۱ – روابط حیاتی ( منطقی )
۲ – روابط هم نیروزایی ( مراوده ای )
۳ – روابط مکرر لازم (موقتی یا زمانی )
۱ – روابط حیاتی : روابط حیاتی ، رابطه ای است که در هر صورت قطع آن سیستم های وابسته به آن نمی توانند به وظیفه خود عمل کنند در برخی از روابط حیاطی یک سویه است و در یک جهت جریان دارد . در حالی که در برخی از موارد روابط حیاتی دو سویه است .

۲- رابطه هم نیروزایی :
وجود رابطه « هم نیروزایی » از حیث کارکردی ضرورت ندارد ولی به طور قابل ملاحظه ای بر عملکرد سیستم تأثیر می گذارد . « هم نیروزایی » در اثر «اقدام تلفیقی » ایجاد می شود . در متون علمی سیستم ها واژه هم نیروزایی بر مفهومی متفاوت با « تلاش و مبتنی بر همکاری و تشریک مساعی مجموعه ای از خرده سیستم های نیمه مستقل خروجی و بازده کل سیستم پیش از جمع بازده و خروجیهای هر یک از خرده سیستم ها در حالتی که تنها و مستقل عمل می کنند خواهد شد ، یعنی هم نیروزایی موجب می شود که حاصل تلاش جمعی دو عنصر که برای مثال هر یک « دو واحد » نیرو دارند ، چیزی بیش از « چهار » شود .

۳ – رابطه مکرر لازم ( موقتی یا زمانی ( :
رابطه مکرر و لازم بر تکرار یا بیان دیگری از روابط موجود دلالت دارد هدف از این تکرار افزایش قابلیت اعتماد ( اعتبار ) است ، زیرا وجود رابطه مکرر و لازم احتمال عدم توقف سیستم واستمرارفعالیت آن را افزایش می دهد . هر چه اینگونه روابط بیشتر باشند ، قابلیت اعتماد به سیستم بیشتر می شود ، ولی هزینه آن نیز افزایش می یابد . از روابط مکرر و لازم ( یا روابط پشتیبانی ) به وفور در مجموعه ساخته های بشری استفاده می شود ، برای مثال : در طراحی سیستم های مورد استفاده فضا پیما ها ، ماهواره ها و هواپیما ها با استفاده از روابط مکرر تلاش می شود که عملیات سیستم در همه وضعیت های بالقوه ایمن گردد .
ویژگیها :
خواص اجزاء ، عناصر و روابط درون هر سیستم را ویژگی های آن سیستم می نامند . شناخت ، مشاهده و معرفی هر چیز به منزله یک فراگرد ، با استفاده از ویژگی های آن صورت می پذیرد .
برای نمونه : یک ماشین اداری ویژگی های ذیل را دارا است :
۱ – شماره معین
۲ – ظرفیت ورودی و خروجی معین بر حسب واحد زمان
۳ – جریان الکتریکی معین
۴ – عمر فنی
۵ – عمر مفید

به این ترتیب می توان ویژگی ها را به دو نوع کلی تقسیم کرد :
الف : ویژگی های توصیفی
ب : ویژگی های همراه
ویژگی های توصیفی ) ویژگی هایی هستند که یک موجودیت را آنگونه که هست توصیف می کنند ،
ویژگی های همراه ویژگی هایی هستند که مطرح شدن یا نشدن آنها ، برای توصیف جنبه های مورد نظر از یک موجودیت ، تفاوتی نداشته باشند .

پویایی سیستم :
سیستم ها در طی زمان تغییر می کنند این تغییرات بر پویایی سیستم دلالت دارند . از این رو سیستم های تغییر پذیر را سیستم های پویا نیز می نامند . در واقع روابطی که دو سویه عناصر و همچنین تعامل عـناصر با محیط را باری تعقیب هـدف های سیستم مـحدود
می سازند ، منشأ اصلی این تغییرات هستند .

مرز سیستم :
هرگاه پرسشی در مورد « محیط سیستم » مطرح می شود در پاسخ سخن از « مرز سیستم » به میان می آید. مرز سیستم، مجموعه ای از عناصر سیستم است که علاوه بر عناصر درونی سیستم عوامل دیگری نیز در تعیین رفتار آن مؤثر هستند . در واقع رفتار عناصر درون سیستم تحت تأثیر محدودیت هایی است که از سوی همسایگان سیستم « در محیط خارجی » به آنها تحمیل می شود . البته عناصر در طول مرزهای سیستم نیز نسبت به محیط خارجی واکنش نشان می دهند .

مرز سیستم ) بر اساس یک تعریف عملیاتی،عبارت است از« یک خط منحنی بسته که دور متغیرهائی معین قرار دارد و در محدوده ای که از پیرامون این خط تا درون آن امتداد می یابد ، میزان ارتباط و تبادل انرژی کمتر است » . در واقع « مرز» جداکننده سیستم از محیط آن است . البته معمولاً مرز سیستم را به صورت قراردادی ؛ بر اساس متغیر های مورد نظر ترسیم می کنند . تحلیلگر می تواند مرز سیستم را به گونه ای تنظیم کند تا معلوم شود که « آیا متغیر های معیین موجود در محیط یا خارج از آن ، به سیستم مربوط یا
نا مربوط هستند ».

رفتار عناصر خارجی دور از « مرز سیستم » نیز تا حدودی قابل پیش بینی است : ولی این پیش بینی به میزان آگاهی سیستم از آن عناصر بستگی دارد . رفتار یک سیستم بر خلاف رفتار عناصر آن تا حدی به محیط وابسته است . زیرا محیط همواره با سیستم سر و کار دارد و اغلب بر آن اثر می گذارد البته سیستم نیز به یکی از سه شیوه ذیل در برابر محیط عکس والعمل نشان می دهد :
۱ – تعمیر و نگهداری
۲ – دفاع
۳ – رشد

۱ – تعمیر و نگهداری:
فعالیت های تعمیر و نگهداری ، کارهایی هستند که سیستم در درون مرز خود انجام می دهد و هدف از انجام آنها اصول اطمینان از انجام صحیح وظایف از راه های درست و مناسب است .
فعالیت های « تعمیر و نگهداری » دربر گیرنده موارد ذیل هستند :
الف – شناسایی زمان وقوع مسئله
ب – کسب دانش لازم برای حل مسئله
ج – تأمین زمان و منابع لازم برای حل مسئله

برخی از سیستم ها ، واحد هایی تخصصی برای تعمیر و نگهداری دارند . تجزیه و تحلیل سیستم نیز در شمار وظایف تعمیر و نگهداری قرار می گیرد ؛ زیرا تجزیه و تحلیل سیستم ، برای بهینه شدن عملیات و روان شدن نحوه فعالیت سیستم انجام می شود .

۲ – دفاع :
هر سیستم هدف هایی دارد و ممکن است اهداف سیستم های مختلف با هم در تضاد باشند ، بنا بر این ، تلاش سیستم های مختلف برای تحصیل منابع ضروری ، تضاد هایی را در میان آنها ایجاد می کند و به ایجاد رقابت بین آنها می انجامد . به این ترتیب که هر سیستم از دیدگاه سایر سیستم ها یک « منبع » تلقی می شود . بنا بر این ، برای حفظ موجودیت خود باید از خود دفاع کند . این فعالیت های دفاعی در طول مرز سیستم یا نزدیک آن انجام می شوند . وجود تلاش های دفاعی ، همواره حیاتی است . هنگامی که مرز یک سیستم بشکند ، موجودیت آن به خطر می افتد و به نابودی تهدید می شود .

۳ – رشد
رشد سومین نوع فعالیت هر سیستم است که در مرز سیستم و ماورای آن انجام می شود . وقتی سیستم رشد می کند به تعداد عناصر آن افزوده می شود . بر اساس تعریف سیستم افزون عناصر جدید ، متضمن برقراری رابطه بــا آنـها است . ایـن مــفهوم در واژه
« سازماندهی » نیز مستر است . به این ترتیب ، سیستم ها با برقراری رابطه یمان « عناصر درون خود » و « عـوامل محیطـی » رشـد
می کنند .

تعادل و تخصص گرایی
رشد سیستم ، متضمن رقابت و تلاش سیستم برای دستیابی به منابع و دفاع از خود است و هنگامی که منابع مورد نیاز کمیاب هستند برای تصاحب آنها تشدید می شود ، ولی هنگامی که منابع فراوانند رقابت کمتر به وجود می آید . تلاش برای کسب تعادل نسبی در مواجهه با یک محیط بزرگ و فعال به شکل گیری واحد هایی تخصصی به نام « سلول » منجر می شود .

انواع سلول ها :
۱- سلول های تعمیراتی
سلول های تعمیراتی ، واحد هایی هستند که در امر نگهداری عناصر موظف در سیستم ، تخصص دارند . این سلول ها به سرعت به سوی محلی که خوب عمل نمی کند حرکت می کنند و آنها را تحت تعمیر و تعمیم قرار می دهد .
سلول های تعمیراتی بر دو نوع هستند :
الف ) سلول های بر قرار کننده یک رابطه : این نوع سلول های تعمیراتی ، رابطه ( داد و ستد ) متوقف شده میان دو یا چند سلول را
بر قرار می کنند
ب ) سلول های تثبیت کننده یک سلول : این نوع سلول های تعمیراتی ، مبادرت به باز سازی عناصر متلاشی می کنند . در این حالت ، ممکن است ابتدا عهده دار انجام کار سلول متلاشی شده و سپس به نحوه مقتضی آن را جایگزین کنند . همچنین ممکن است که سلول متلاشی شده را با مواد خامی که به همین منظور با خود می آورند ، بازسازی کنند . گاهی نیز ممکن است از « سلول های جایگزین » برای تعویض سلول متلاشی شده استفاده کنند .

۲ – سلول های دفاعی
سلول های دفاعی ، واحد هایی هستند که بطور ویژه ای سخت و مقاوم شده اند تا بتوانند در برابر تحرکات بی نظم کننده سیستم در محیط متفاوت کنند ، زیرا بی نظمی موجب آزاد سازی عناصر سیستم می شود و آنها را به منزله منابع آزاد در اختیار سایر سیستم ها قرار می دهد سلول های دفاعی دو کار انجام می دهند :
الف ) حفاظت از سیستم : یعنی بهره گیری از توان مقاومتی که در خود ایجاد کرده انـد از فعالیت هـای بی نظم کننده جلوگیــری
می کنند . البته این مقاومت پس از مدتی کاهش می یابد و ممکن است به نابودی سلول های دفاعی بی انجامد .
ب ) هشتار دادن به سیستم : برخی از سلول های دفاعی با ارائه اطلاعاتی درباره خطر احتمالی برای سیستم به آن هشدار می دهند . به اینگونه سلول های دفاعی سلول های حسی می گویند زیرا سیستم را از تحرکات سیستم های دیگر در محیط آگاه می سازند و توان سیستم را برای مواجهه با آنها افزایش می دهند .

۳- سلول های حرکت دهنده و استفاده کننده از شرایط محیطی
سیستمهای متحرک سلول های دفاعی با سلول های « حرکت دهنده و استفاده کننده از شرایط محیطی » همکاری می کنند تا کل سیستم را از منابع دور ساخته یا به آنها نزدیک کنند ؛ به این ترتیب به نحو مطلوبی از محیط بهره برداری می شود و منابع موجود برای استفاده مطلوب تر در سیستم آماده می شوند ؛ در حالی که سیستم های ایستا فاقد تحرک لازم برای دریافت منابع و رشد و توسعه و حفظ خود هستند بنا بر این احتمال بیشتری وجود دارد که این گونه سیستم ها طعمه سایر سیستم ها شوند .

۴ – سلول های جذب
سلول های جذب واحد هایی هستند که در امر کسب و ربودن « منابع قابل مصرف آزاد» و « سلول های عامل بی نظمی » در محیط تخصص دارند و پس از جذب منابع مذکور آنها را در دسترس سیستم قرار می دهند . نحوه فعالیت سلول های جذب را هنگام کسب منابع از سیستم های مجاور و انتقال آنها به داخل سیستم نشان می دهد . مراحل جذب منابع عبارتند از :
۱ – قطع روابط موجود میان منابع مورد نظر و سیستمی که به آن تعلق داشته اند بخشی از آن بوده اند .
۲ – برقراری روابط جدید بین منابع آزاد و سیستم جذب کننده.
۳ – توسعه روابط مذکور به ساختار داخلی سیستم .

۵- سلول های کنترلی
سلول های کنترلی واحد هایی هستند که به نظارت و هدایت سایر سلول های تخصصی می پردازند و فعالیت آنها را برای نیل به اهداف کلی سیستم هماهنگی می کنند سلول های کنترل این وظیفه را با نگهداری و ارزیابی اطلاعاتی مربوط به جایگاه فعلی سیستم در مقایسه با اهداف آن انجام می دهد اطلاعات مورد نیاز درباره سیستم توسط سلول های حسی و آن دسته از سلول های تعمیر و نگهداری که موظف به ذخیره سازی اطلاعات هستند فراهم می شوند ، البته سلول های تعمیر و نگهداری فقط عهده دار وظیفه و نگهداری و یادآوری باشند و کار تعمیراتی انجام ندهند سلول های حافظه نامیده می شوند .

سلول های کنترل عهده دار چهار وظیفه عمده هستند :
۱ – ثبت و یادآوری اطلاعات مربوط به وضعیت سیستم به کمک سیستم های حسی .
۲ – ثبت و یادآوری اطلاعات مربوط به وضعیت سیستم به کمک سلول های تعمیراتی .
۳ – مقایسه سیستم باهدف های آن بر مبنای اطلاعات اخذ شده در مورد وضعیت و اهداف سیستم که در سلول های حافظه موجود است .
۴ – انتخاب پاسخهای مناسب با استفاده از اطلاعات ارزیابی شده از سلول های حافظه و هدایت عملیات سایر سلول ها افزایش انواع سلول های تخصصی ( تعمیراتی ، حافظه ، دفاعی حسی ، جذب ، حرکت دهده استفاده کننده از شرایط محیطی و کنترل ) برای تمایل کلی سیستم به تخصص گرایی دلالت دارد . وضعیتی که این سلول های تخصصی در آن شکل می گیرند به دو چیز وابسته است:
۱ – سیستم و هدف های آن ۲- میزان حساسیت و نحوه واکنش سیستم در برابر محیط .

محیط سیستم
هر سیستم علاوه بر چیزهایی در درون خود ( که همان عناصر و روابط آن است ) یا چیز هایی خارج از خود و مربوط به محیط نیز سر و کار دارد . در واقع محیط هر سیستم شامل آن چیز هایی است که خارج از کنترل کامل سیستم هستند ولی به گونه ای بر عملکرد آن اثر دارند . با توجه به آنکه محیط خارج از سیستم قرارداد سیستم نمی تواند کار چندانی برای « کنترل مستقیم » تغییر و تحولات آن انجام دهد به همین دلیل می توان محیط سیستم را به منزله عامل ثابت یا « داده شده » در مسائل سازمانی در نظر گرفت .
برای تشخیص عوامل محیطی ، می توان از پرسشهای ذیل که توسط چرچمن مطرح شده اند استفاده کرد :
۱- آیا عوامل مورد نظر با هدف سیستم ارتباط دارد ؟
۲- آیا این عوامل تحت کنترل سیستم قرار دارد ؟

سلسله مراتب سیستم ها
سیستم ها دارای سلسله مراتب آشکار هستند . سیستم کلان هستی به سیستم های متنوع و متعددی تقسیم می شود . هر سیستم به خرده سیستم های متعددی قابل تقسیم است و به همین صورت این خرده سیستم ها نیز بر حسب سطح خـاص تجزیه و تحلیـل
خود به خرده سیستم های دیگر تقسیم می شوند به این ترتیب سلسله مراتب سیستم ها در زنجیره سیستم های طبیعی و حتی سیستم های مصنوع انسان قابل رؤیت است .

سیستم های باز و بسته
طبقه بندی سیستم ها به سیستم های باز و بسته مبتنی بر مفاهیم « مرز » و « منابع» سیستم است . در واقع همه آنها چیزهایی که برای اجرای فعالیت ها و تحقق اهداف سیستم در دسترس آن قرار می گیرند . جزئی از منابع سیستم هستند .در سیستم های بسته میزان منابع ثابت است و همه منابع یکباره عرضه می شوند یعنی ورودی منابع اضافی یا نفوذ انرژی جدید از محیط به مرز سیستم و درون آن امکان پذیر نیست در حالی که سیستم های باز می توانند به تبادل منابع و انرژی اضافه خود بپردازند .

سیستم بسته ، سیستمی است که عملیات خودش را بطور خودکار ، از طریق ابزار واکنش نسبت به اطلاعات تولید شده توسط خود ، کنترل یا تعدیل می کند . سیستم بسته به محیط خودش وابسته نیست بلکه خوداتکاست و رابطه اش با خارج قطع است سیستم بسته ، همه انرژی لازم را برای انجام دادن وظیفه اش را دارا است و بدن صرف منابع خارجی عمل می کند .
سیستم باز : سیستمی است که با محیط خود تبادل انرژی ، ماده ، و اطلاعات دارد به دیگر سخن ، سیستم باز سازگار و کار خود کنترلی یا خود تعدیلی ندارد . « سیستم های باز فاقد بازخور » نسبت به عملکرد خودشان آگاهی ندارند و نمی توانند بر آن نظارت کنند ، بنا بر این باید تحت نظارت یک عامل خارجی ، نظیر انسان ، قرار گیرد .

ویژگیهای سیستم باز
همه سیستم های باز با برخورداری از ورودی ها ، فراگرد تبدیل ، و خروجی ها چیزهایی نظیر مواد خام ، انرژی ، اطلاعات و منابع انسانی را گرفته و طی فراگردی خاص به محصول ، خدمت ، سود ، مواد زاید و مانند آن تبدیل می کنند .
سیستم های باز ویژگی های دیگری نیز دارند که شناخت آنها برای مطالعه سازمان مفید است این ویژگیها عبارتند از :

۱ – آگاهی نسبت به محیط
یکی از بارزترین ویژگی های یک سیستم باز ، آگاهی آن سیستم از وابستگی موجود بین خود و محیطش است هر سیستم مرزی دارد که آن را از محیطش جدا می سازد . هیچ سیستمی بدون مرز نیست . مرزها ، شروع و پایان هر سیستم یا خـرده سیستم را مشخـص
می کنند . مرز یک سیستم ممکن است ماهیت فیزیکی داشته باشد .

۲ – بازخورد
سیستم های باز بطور مستمر اطلاعاتی را از محیط دریافت می کنند . وجود این اطلاعات ، به تنظیم روابط سیستم به محیط کمـک
می کند و امکانات انجام اقدامات اصلاحی برای رفع انحرافات ایجاد شده از مسیر اصلی را میسر می سازد .بطور کلی دریافت اطلاعات را از محیط باز خور می نامند .

سیستم های باز خود به دو دسته تقسیم می شوند :
الف ) سیستم بازخور مثبت : سیستم باز خور مثبت سیستمی است که فراگرد های رشد را ایجاد می کند در این نوع سیستم ها عملکرد نتیجه ای را به بار می آورد که بتوان مولد عملکرد بیشتری برای آینده باشد .
ب ) سیستم بازخور منفی : سیستم بازخور منفی سیستمی است که نسبت به عدم تحقق هدف واکنش نشان می دهد .
حلقه باز خور – حلقه بازخور مسیر بسته ای است که به ترتیب تصمیم مبتنی بر کنترل یک عمل سطح سیستم و اطلاعات مربوط به سطح سیستم را به هم متصل می کند و به نقطه تصمیم گیری بازگشت می دهد .

۳- تبعیت از الگوی تناوبی
سیتم های باز با دوره های متناوبی از حوادث سر و کار دارند به این ترتیب که باز داده های سیستم تأمین کننده داده های جدید هستند که تکرار دوره تناوب را ممکن می سازند .

۴- واژه آنتروپی منفی
واژه آنتروپی منفی از تمایل سیستم ها به کهولت و بی نظمی است . سیستم ها بسته به مرور زمان از هم گسیخته می شوند زیرا انرژی یا داده جدیدی از محیط دریافت نمی کنند ولی سیستم های باز آنتروپی منفی دارند یعنی می توانند خود را ترمیم کرده با حفظ ساختار خود زنده بمانند و حتی با وارد کردن انرژی اضافی یعنی ورود انرژی رشد کنند .

۵ – حالت ثبات – تعادل
سیستم برای جلوگیری از بی نظمی در ورود انرژی به خود حتی المقدور تعادل در تبادل انرژی را حفظ کرده و حالتی از ثبات نسبی را ایجاد می کند هرچند همواره جریان پیوسته ای از ورود داده های جدید به سیستم و خروج بازده ها از آن استمرار دارد ولی بطور نسبی شخصیت سیستم ثابت باقی می ماند .

۶ – حرکت به سوی رشد و توسعه
حالت ثبات ویژگی های سیستم ساده یا ابتدائی است . به تدریج که سیستم ها ی بازپیچیده تر می شوند و بـه سـوی خنثی سـازی
بی نظمی پیش می روند رشد و توسعه می یابند البته این امر تناقضی با حفظ حالت ثبات ندارد.

۷ – موازنه میان فعالیت های انطباقی و نگهدارنده
سیستم های باز درگیر ایجاد سازگاری میان دو دسته از فعالیت ها هستند که اغلب تضاد دارند :
۱ – فعالیت های نگهدارنده که موجب ایجاد تعادل میان خرده سیستم های گوناگون و همچنین هماهنگ ساختن کل سیستم با محیط می شوند . در نتیجه این فعالیت ها از تغییرات سریعی که ممکن است سیستم را از حالت تعادل خارج کنند ممانعت می شود .
۲ – فعالیت های انطباقی که برای تنظیم نحوه دگرگونی نیاز های داخلی و خارجی سیستم در طی زمان ضروری هستند .

۸ – همپایانی
مفهوم همپایانی این است که برای انجام هر کار شیوه های گوناگون وجود دارد به بیان دقیقتر هر سیستم می تواند به طرق گوناگون و از نقاط شروع و ضعف های متفاوت به یک حالت نهایی برسد یعنی هر سیستم سازمانی می تواند با داده ها و فراگرد های تبدیل گوناگون به اهداف خود دست یابد این ویژگی این کاربرد مدیریتی را دارد که مدیر را ترغیب می کند تا برای حل یک مسئله راههای مختلف را بیاموزد و فقط به یک راه حل مطلوب بسنده نکند .

اهمیت نگرش سیستمی
نگرش سیستم چهارچوب سودمندی را در اختیار دانشجویان رشته مدیریت قرار می دهد تا بتوانند سازمان اجزای در هم پیچیده آن را درک کنند . نگرش سیستمی این امکان را برای آنها ایجاد می کند که سازمان را به منزله یک کل متشکل از اجزای در هم تافته در نظر بگیرند این نگرش مدیران عملیاتی را از ساده اندیشی و پندار مبتنی بر فرض ایستایی و مجزا بودن عوامل سازمانی باز می دارد و آنان را تشویق می کند تا محیطی را که سیستمشان در آن عمل می کند بررسی می کرده آن را به خوبی شناسایی کنند بعلاوه این نگرش به مدیران کمک می کند تا سازمان خود را در قالب الگو ها و فراگردهای پایدار در یک محدوده در نظر بگیرند و در مورد علل مقاومت سازمانها در تغییر و تحول بینش کافی بدست بیاورند و سرانجام توجه مدیران را به وجود داده ها و فراگردهای جایگزین برای رسیدن به هدف معطوف می دارد .

سیستم های همشکل
به وفور می توان سیستم هایی را یافت که از حیث ساختاری به هم شباهت دارند گاهی نیز سیستمهایی یافت می شوند که روابط ساختار آنها یکسان است . به طور کلی هدف از طراحی مدلها به نمایش گذاردن تشابهات ساختاری اینگونه سیستم ها از طریق مدلسازی عناصر واقعی آنها ست .

سازگاری سیستم
قدرت سازگاری یک سیستم مبتنی بر توان آن سیستم برای یادگیری و تغییر عملیات درونی در پاسخ به تغییراتی محیط بیرونی است . معمولاً تغییرات از بیرون بر سازمانها تحمیل می شوند بنا بر این برای بررسی میزان سازگاری بجای مطالعه تغییرات درونی بسیاری از خرده سیستم ها سازمان باید تغییرات در نوع ورودی های سازمان مطالعه شود . به هر حال با وجود آنکه این تغییرات تحمیلی محیط بیرونی به واحد های داخلی سیستم ( افراد و گروه ها ) نیز منتقل می شوند معمولاً قدرت سازگاری سیستم مانع از آن می شود که بازداده های سیستم اصلی تغییر یابند یکی از پیش نیاز های سازگاری سیستمها هم در سیستم های طبیعی و هم در سیستم های مصنوعی بشرآشنایی آنها با محیطشان است .

انواع رفتار سیستم
سبب تغییر نرخها با جریان های سیستم چیست ؟ چه چیز ویژگی های عناصر یا متغیر های سیستم را در فاصله دو مقطع زمانی معین تغییر می دهد ؟ گاهی در پاسخ به چنین سئوالاتی گفته می شود که سبب تغییر حالت سیستم « یک واکنش » یا « پاسخ » یا « اقدام» است .
واکنش: تغییری است که در ویژگی های ساختاری سیستم با محیط که در برابر یک تغییر دیگر که به طور تقریباً قطعی ایجاد شده است رخ می دهد بنا بر این واکنش رخدادی است که به دلیل وقوع رخداد دیگر در سیستم یا محیط به وقوع می پیونــدد در
این گونه مواقع واکنش سیستم امری لازم و کافی است برای مثال تغییر قانون و مقررات مربوط به تأمین ایمنی و سلامت کارکنان در محیط کار مستلزم تجدید ساختار سازمانی است .

پاسخ : نیز رخدادی سیستمی است که در برابر رخداد دیگری در همان سیستم یا محیط به وقوع می پیوندد . ارائه پاسخ توسط سیستم امری لازم است ولی کافی نیست زیرا در اینجا سیستم خواص ساختارخود را در برابر محرک محیطی تغییر نمی دهد . به عبارتی دیگر « پاسخ » به تغییری در حالت سیستم دلالت دارد که توأم با تحریک یک سیستم یا محرک خارجی صورت می پذیرد . تفاوت اساسی « واکنش » با « پاسخ » در این است که در هنگام پاسخ دادن ، سیستم سازمانی نمی خواهد ترتیبات ساختاری خود را
( بطور خودکار ) تغییر دهد .

اقدام : به منزله نوعی رفتار ارادی ، رخدادی است که ضرورت آن ناشی از تغییر در سیستم یا محیط نیست ؛ تعیین وقوع رخداد اجباری لازم نیست ، بلکه سیستم خود آن را اراده می کند ؛ از این رو نمی توان حد کفایتی برای اقدام قائل شد . تغییرات ارادی ، تغییراتی هستند که از درون سیستم و توسط خود آن پدید می آیند . نظیر ایجاد تنوع در محصولات و خدمات ، ابداع ، نوآوری ، خلاقیت و سایر اقداماتی که نتیجه رفتار ارادی خود سیستم هستند . در واقع اقدام ها ، رخدادهایی ارادی و برنامه ریزی شده هستند.

آرایش درونی سیستم
نحوه پذیرش اطلاعات محیطی برای تطبیق با آن بر روی یک پیوستار به شرح ذیل ( با سه نوع آرایش عمده ) قابل تصور است :
۱ – آرایش ساده
۲ – آرایش خودتنظیم ( سایبرنتیکی )
۳ – آرایش سیستم معرفت پذیر ( فراگیرنده )

۱- آرایش ساده
نوع تعادل ایجاد شده در سیستم های ساده ، صرفاً به اندازه سیستم و محیط آن و نیروهای نسبی آنها بستگی دارد . این تعادل از طریق حلقه کنش و واکنش ایجاد می شود که آن را « حلقه عمل » یا « حلقه نخستین » می نامند .

۲ – آرایش خود تنظیم ( سایبرنتیکی )
در حلقه نخستین سیستم های خود تنظیم ، سیستمی به شکل ساده ای از تعامل قرار دارد . ( حلقه اول ) که قلمرو آن « عمل و کردار» است ؛ زیرا این نوع تعامل باحجم و نوع عملیات مشخص می شود . ولی تعامل در سیستم های خود تنظیم از تعامل های فیزیکی حلقه نخستین ، پیچیده تر شده به برقراری تعامل اطلاعاتی با محیط می انجامد که «حلقه دوم »یا « حلقه کنترل » نامـیده
می شود .

حلقه های کنترل ، سلول های کنترل کننده ای هستند که نحوه رفتار سایر سلول ها را برای مواجه با محیـط همـاهنگ می کنـد
سلول های حسی نیز رخداد های خاص و محیطی را شناسایی می کنند و به اصطلاح زنگ خطر را به صدا در می آورند .

۳- آرایش سیستم معرفت پذیر ( یادگیرنده )
در سیستم های یادگیرنده حلقه های بازخور اول و دوم به وسیله حلقه بازخور سوم ( یا حلقه خط مشی ) حمایت می شود . وجود این نوع حلقه سیستم را قادر می سازد تا برنامه پاسخگویی ( ارائه خط مشی های ) خود را با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل میزان موفقیت پاسخ ها و خط مشی های قبلی تغییر بدهد در واقع سیستم های یاد گیرنده ( قلمرو و اصلاح خط مشی ) به جمع آوری اطلاعات درباره ارزش خط مشی های مورد نظر می پردازند و آنها را بر اساس آنچه ( با استفاده از سلول های حسی ) قرا می گیرند تغییر می دهند این عمل که در مدیریت « خط مشی گذاری » نامیده می شود در مدیریت منابع اطلاعاتی « برنامه نویسی » نام دارد . حلقه خط مشی ، سیستم را قادر می سازد تا هرچند وقت یکبار خودش را بر اساس دانشی که از نتایج تعامل های گذشته به دست آورده است ، « بازسازی » یا « بازشناسی » کند .

بنا بر این اثر بخشی خط مشی گذاری به مواردی نظیرموارد ذیل بستگی دارد :
۱ – میزان تلاطم واقعی در محیط .
۲ – میزان حافظه موجود برای ذخیره سازی تجارب گذشته .
۳ – توان تغییر سریع و دقیق خط مشی .
۴ – میزان حافظه موجود برای ذخیره سازی خط مشی جدید .
۵ – توان سلول کنترل و سرعت آن در پیدا کردن خط مشی جدید .

۷- طبقه بندی سیستمها :
دانشمندان و متفکران طبقه بندیهای گوناگونی را برای سیستمها قائل شده اند که از آن جمله سیستمهای بسته و باز ، سیستمهای اصلی و فرعی سیستمهای پیچیده را می توان نام برد که در ذیل به توضیح هر یک از آنها می پردازیم :

۱-۷ سیستم بسته : Closed System :
همانطور که از نام آن پیداست سیستمی است که با محیطش هیچگونه ارتباطی ندارد به محیط وابسته نیست خود مختار است ، مسدود است به اصطلاح مهر و موم شده و با دنیای خارج هیچ رابطه ای ندارد و همه انرژی مورد نیاز را در خود دارد و بدون استفاده منابع خارجی می تواند به حیات خود ادامه دهد . خصوصیات اینگونه سیستمها این است که تمایل فزاینده ای برای رسیدن به وضعیت تعادل ایستا (سکون ) و آنتروپی (بی نظمی )‌دارند . آنتروپی مبحثی در ترمودینامیک است که تشریح کننده موقعیت سیستمهای بسته است .

طبق اصل دوم ترمو دینامیک اجزای یک سیستم بسته به تدریج به طرف بی نظمی حرکت می کند و در کسب و پردازش داده ها ناتوان می شود تا به حالت استاتیکی و سکون می رسد و در واقع این سرنوشت تمام سیستمها ئیست که با محیط ارتباطی ندارند البته در دنیای واقعیت سیستمی که صد در صد بسته باشد وجود ندارد و این مفهوم نسبی است ، اما موضوع این است که اثر عوامل محیطی بر اینگونه سیستمها ناچیز است . کارهایی که در درون یک سازمان صورت می گیرد می تواند نمودی از آن باشد نخستین تحقیقاتی که روی یک چنین سیستمهایی داخلی یا درونی انجام می شد بر اساس این فرض قرار داشت که مفاهیم اولیه مدیریت مثل مدیریت علمی ، شیوه رهبری و مهندسی صنایع نوعی سیستم بسته بودند زیرا محیط شناخته شده بودند و چنین فرض می شد که سازمــان
می تواند در سایه توجه کردن به طرح داخلی مؤ ثرتر عمل کند و کارایی بیشتری داشته باشد در این سیستم بسته ، مدیریت کار چندان مشکلی نیست ، محیط پایدار و قابل پیش بینی است و در سیستم دخالت نمی کند تا موجب بروز مسائل یا مشکلاتی شود . مسئله اصلی مدیریت چنین سیستمی که بتواند آن را به صورتی مؤثر وباکارآیی بالا اداره کند .

۲-۷ سیستم باز Open System :
سیستمی است که بطور مستمر درون داده ها یی از محیط دریافت می کند و پس از تبدیل به صورت دیگر آنر ابه محیط باز می گرداند، سیستمهای بیولوژیکی و اجتماعی از اینگونه اند با دریافت درون داده ها به صورتهای مواد ، انرژی ، اطلاعات ، سیستم باز از افزایش آنتروپی جلوگیری می کند و در واقع با محیط به تعادل پویا می رسد . یک سیستم باز برای بقاء و ادامه حیات خود باید با محیط رابطه متقابل داشته باشد از منابع موجود در محیط استفاده کند و محصولاتی را هم به محیط صادر نماید . سیستم نمی تواند به دور خود حصار بکشد و خود را ازدنیای خارج جدا سازد

. سیستم باید به صورت مرتب تغییر کند و خود را با محیط وفق دهد . سازمان بعنوان یک سیستم باز باید به صورت مرتب تغییر کند و خود را با محیط وفق دهد .سازمان بعنوان یک سیستم باز باید منابع مورد نیاز را به دست آورد ،تغییرات محیط را تفسیر وبرآن اساس عمل کند ،تولیداتش را به خارج صادر نماید ودر صورت روبرو شدن با محیط متزلزل یااختلالهای خارجی واکنش نشان دهد وتغییرات را بپذیرد. حتی شرکتهای بسیار بزرگ هم ،چون ای-بی-ام وجنرال موتور .در برابر نیروهای خارجی صدمه پذیرند .در یک سیستم باز ، هریک از اجزا برای بقا و ادامه حیات خود باید با محیط روابط متقابل (تعامل ) داشته باشد . برخی از مدیران عالی سازمان ها فراموش میکنند که انها جزیی از یک سیستم باز هستند .

آنها بجای اینکه روی مسائلی چون رابطه با مشتریان یا با سایر سازمان ها ی موجود در محیط توجه کنند . فقط به مسأله کار ایی درون سازمان توجه مینمایند . برای اینکه بتوان کل سازمان را درک کرد ، باید آن را به عنوان یک سیستم به حساب آورد واز این زاویه به آن نگاه کرد . در نمودار زیر نمونه ای از یک سیستم باز ارائه شده است . چیز هایی که به سیستم وارد میشود عبارتند: از کارکنان ،مواد خام وسایر منابع فیزیکی ، اطلاعات ومنابع مالی ، در فرایند تبدیل ، این چیز ها تغییر میکنند وبه چیز ارزشمند دیگری تبدیل میشوند که به محیط باز پس داده میشود . محصولات سیستم یاچیزهایی که از سیستم خارج میشوند عبارتند از: کالاها یا خدمات ویژه ای که به مشتری یاارباب رجوع داده می شود .امکان دارد که محصولات سیستم به صورت رضایت شغلی کارکنان ،آلودگی محیط زیست یا سایر محصولات فرعی باشد که در فرایند تبدیل به دست می آید و به محیط خارج صادر می شود .

۳-۷ سیستم های ساده و پیچیده :
سادگی وپیچیدگی هر سیستم به میزان ارتباط یا تعامل آن با محیط اطرافش بستگی دارد. هرقدر یک سیستم نسبت به محیط باز تر وبا عوامل محیطی بیشتر سر وکار داشته باشد در سطح پیچیده تری قرار خواهد داشت . مشهور ترین تقسیم بندی از این دیدگاه به بولدینگ منسوب است بولدینگ سیستم ها را از نظر ساده یا پیچیده بودن به ۹ طبقه تقسیم کرده است . این طبقه بندی سلسله مراتبی دارد . بدین ترتیب که صفات و مشخصات سیستمهای سطح پایین در سطوح بالاتر صدق میکند ولی سیستمهای طبقات بالا دارای صفات خاص خود میباشند . طبقات نه گانه به ترتیب زیر میباشد :

طبقه اول : سیستمهای استاتیک
در این طبقه سیستمها حالت ایستا دارند ، مثل نقشه زمین ، نمودارهای درجه حرارت (طبقه چارچوبهای وجودی یا سازه ای ایستایی که تابع قوانین ایستا میشوند ).

طبقه دوم : سیستمهای دینامیک ساده یا ساعت گونه ها
در این طبقه حرکت پویایی آغاز میشود و سیستمها از خود حرکت نشان میدهند مانند دو چرخه ، موتور اتومبیل ،که تابع قوانین دینامیک است گاهی سیستمهای مکانیکی نیز خوانده میشوند .

طبقه سوم : سیستمهای سایبرناتیک
سیستمهای سایبر ناتیک یا سیستمهایی که با مکانیزم بازخورد کنترل میشوند مثل ترموستات از ویژگیهای این طبقه ، انتقال وتبادل اطلاعات است (مثل الگوهای تعادل بدن ) (وجود ارتباط وکنترل بدون دخالت عامل خارجی ، لازمه تعادل سیستم است) .

طبقه چهارم : سیستم باز یاسلول (یا طبقه یافته با خصوصیت تولیدمثل )
حیات ازاین طبقه آغاز میشود این طبقه مرز جدایی موجود زنده از جماد است .

طبقه پنجم : طبقه گیاه ( نبات ) یا طبقه اورگانیسمهای پست
مشخصه این طبقه تقسیم کار بین یافته هاست ارگانیسمهای حسی در این سطح ، درحدی بسیار ابتدایی شروع به فعالیت میکنند مثلا؛گیاه باکمک ریشه ، ساقه ، برگ گل وسایر اجزای خود ، گرما ،سرما یا تاریکی وروشنایی را حس میکند وعکس العمل مناسب از خود نشان میدهد .

طبقه ششم : حیوان
سطح یادگیری ، هوشیاری وآگاهی نسبت به وجود خود وبا تحرک ورفتار قابل پیش بینی ، تکامل گیرنده ها ودستگاههای عصبی .

طبقه هفتم : سطح انسان
باخصوصیت تحرک زیاد ورفتارغیر قابل پیش بینی ، باگیرنده های اطلاعاتی پیشرفته ونیز آگاهی نه تنها نسبت به وجود خود ، بلکه نسبت به غیر ، ارتباط به وسیله زبان وغیره .

طبقه هشتم : سیستمهای اجتماعی
اجتماع انسانها با خصوصیت فرهنگی و نظام ارزش ها ورفتار های خاص اجتماعات بشری ، بالاترین سیستمی است که تا به حال مورد تجزیه وتحلیل علمی قرار گرفته است . واحد تشکیل دهنده این سیستم نه خود انسان بلکه نقشی است که او در جامعه به عهده میگیرد بحث عمده ما در زمینه مدیریت مربوط به این طبقه از سیستمها است . زیرا مدیریت معمولا در رابطه با سازمان است وسازمان مرکب از اجتماعی ازانسان ها است .

طبقه نهم : سیستمهای نمادین وسطح استعلایی یاسطح ناشناخته ها ومطلق ها
سیستمهای نمادین ، مثل زبان ، منطق ، ریا ضیا ت ، علوم ، هنرها ، اخلاق و…. سطح ناشتاخته ها سطحی است ما فوق اجتماعات بشری و سطحی بر تر از آن است که در حال حاضر بتوان آن را درک کرد .

ناشناخته ها
سازمانهای اجتماعی
سطح ا نسان
سطح حیوان
سطح گیاه
سطح سلول
سایبرنتیک
سیستمهای مکانیکی
سیستمهای ایستا

طبقه بندی دیگری که از سوی ای کاف Aekoff پیشنهاد شده وبیشتر با بحث های سازمانی هم سازی دارد ، سیستمها را در سه گروه ماشینی ، بیولوژیک واجتماعی قرار می دهد . از نظر وی حرکت از الگوی ماشینی به الگوی بیولوژیک وسپس به الگوی اجتماعی قیاس نیکویی را برای تحول نظریه های سازمان ومدیریت در راستای سده حاضر بدست میدهد .

سیستمهای اجتماعی
سیستمهای بیولوژیک
سیستمهای ماشینی

۴-۷ سیستمهای ماشینی:
سیستمهایی هستند که برای هدف یا هدفهای ویژه ای از سوی آفریینده آن به وجود می آیند . رفتار مورد انتظار سیستم ، ارتباط زیادی به نوع طراحی آن دارد و سیستم زیر کنترل دقیق به کارگیرنده آن است عملیات سیستم بر اساس برنامه و دستوری که دریافت می کند انجام می پذیرد و اجزای سیستم برای تأمین هدف اصلی آن با هم در ارتباط و هماهنگی نزدیک هستند. نمونه این سیستم ها، انواع ماشینها و دستگاههای مکانیکی است .

۵-۷ سیستمهای بیولوژیک :
این سیستم ها در مقایسه با سیستمهای ماشینی از بافت پیشرفته تری برخوردارند و ویژگی اصلی آنها توانایی تغییر هرچند در سطح محدود واکنش نسبت به شرایط محیطی است . اجزای این سیستمها عموماً در مراوده یا دادوستد نزدیک با یکدیگرند و هر جزءبرای ایفای نقش خود به همیاری و همکاری دست کم یک جزء یا زیر سیستم دیگر نیازدارد . نمونه بارز این سیستمها بدن انسان است که از
ا جزای به هم وابسته تشکیل شده است هریک از اجزا یا زیر سیستمها برای انجام کار خود به همیاری جزء دیگر نیازدارند برای نمونه کار قلب بستگی به کار ریه و حرکت دست نیاز به فرمان مغز دارد سیستمهای بیولوژیک عموماً از یک مرکز فرماندهی برای تنظیم عملیات خود یاری می گیرند . اجزای این سیستمها معمولاً از خود هدف ویژه ای ندارند و نقش و فعالیت آنها در راستای هدف سیستم انجام می شود .

۶-۷سیستمهای اجتماعی :
این سیستمها یک گام از سیستمهای بیولوژیک پیچیده تر و پیشرفته ترند وابستگی جزءهای سیستم بسیارنزدیک تر ومراوده های آنان چند جانبه است . ساختار این سیستمها پویا و برحسب نیاز دست خوش تغییر های بنیادی و یا تغییر های جزئی می شوند . برجسته ترین ویژگی این سیستمها هدف دار بودن زیر سیستمها است . بارزترین نمونه این زیر سیستمها ، زیر سیستم انسانی است که ممکن است هدف های متفاوت و حتی مغایر با هدف یا هدفهای کل سیستم داشته باشد . سیستمهای اجتماعی پیچیده ترین سیستم شناخته شده زندگی انسانها است.که مسئله ها ومشکل های زیادی را از نظر طراحی ، مدیریت ویکپارچه سازی سیستــم

به وجود می آورد .نمونه های متداول سیستم های اجتماعی ، سازمانها ونهاد های گوناگون ، اجتماعی ، اقتصادی ، تولیدی ، آموزشی و خدماتی است که در هر جامعه برای گذراندن وسامان دادن به زندگی انسانها بوجود میاید .به تعبیر (ای کاف ) مدیریت سنتی به ویژه نظام دیوان سالاری بر پایه الگوی ماشینی طراحی شده بود . فرض اصلی در این نظام طراحی دقیق وقابل پیش بینی اجزاء سیستم وعملیات آن در چارچوب تعیین شده وبه سود آفرینندگان آن بود . روند روابط انسانی در الگوی بیولوژیک برای چنددهه الگوی غالب سازمان ها ی اجتماعی به شمار می رفت . بر پایه الزامات همین الگو بود که یگان های سازمانی وشرکتها از لحاظ الزامات قانونی و حقوقی درست مانند یک سیستم بیولوژیک (یک فرد یا انسان )دارای (شخصیت حقوقی )شدند . افزون برآن همانگونه که عملیات یک سیستم بیولوژیک از سوی یک مرکز فرماندهی وکنترل ( مغز) هدایت میشود ، برای سازمان ها ونهاد های اجتماعی هم برهمین قیاس، یک مغز کنترل کننده تعیین گردید و واژه (رأس سازمان ) HEAD OF ORGANIZATION برای مدیر ارشد ی که تصمیم گیری نهایی و سر نخ کنترل عملیات را به عهده داشت به کار گرفته شد .

روند های نوین ودر حال تکوین مدیریت جدایی مشخصی را از الگوهای بیولوژیکی و نزدیکی ملموسی به الگوهای سیستم اجتماعی از خودشان میدهند . اهمیت روز افزون عامل انسانی در طرا حی واداره این سیستم ها ، تأکید بر ساختار وفرایند گروهی ودر نظر گرفتن گروه به عنوان هسته تشکیل دهنده سازمان و همینطور پراکندگی اختیار وتصمیم گیری در سرتاسر سیستم نشانگر یک سلسله تغییرهای بنیادی در معماری وطرز عمل این نهاد وگرایش روشن به سمت الگوی سیستمهای اجتماعی است .

۸-سیستمهای اصلی وفرعی
محدوده مرزهای یک سیستم قراردادی است . زیرا هر سیستم نسبت به سیستم های فرعی تلقی میشود . مثلا انسان در رابطه با سیستم های ساز مان یا جامعه خود سیستم فرعی است .برای شناخت یک سیستم اجتماعی علاوه بر عناصر داخلی سیستم ، بایستی سیستم فراگیر ان نیز که محیط سیستم تلقی میشود مورد مطالعه و شناسایی قرار گیرد . حاصل این که ، اصلی و فرعی بودن سیستم یک چارچوب فکری است وممکن است سیستمی از یک جهت فرعی و از لحاظ دیگر اصلی محسوب شود .

۹-سیستم های قطعی و احتمالی
استافورد بیر سیستمها را به قطعی و احتمالی تقسیم کرده است سیستم قطعی به آن نوع از سیستمها اتلاق میشود که نتایج عملیات آن قابل پیش بینی باشد . مانند یک ماشین تولید که با در دست داشتن اطلاعاتی از قبیل ظرفیت تولیدی ماشین ، مقدار مواد اولیه لازم ، فرصت زمانی مورد نیاز می توان نوع ومیزان محصول را پیش بینی کرد ، سیستم احتمالی شامل سیستم هایی است که پیش بینی دقیق وقطعی نتایج عملکرد آن امکان پذیر نیست مانند سیستمهای اجتماعی که پیش بینی نتایج کار اغلب آنها متکی بر احتمالات است زیرا که انسان از اجزاء ضروری آنهاست .

۱۰- سیستمهای طبیعی و مصنوعی :
طبقه بندی دیگر از سیستمها ، تقسیم بندی آنها به سیستمهای طبیعی و مصنوعی است که توسط لازلو انجام شده است . سیستم طبیعی سیستمی است که برخلاف سیستم مصنوعی موجودیت آن ناشی از برنامه ریزی و عملکرد آگاهانه انسان نیست . این سیستم شامل انسان و بسیاری از سیستمهای گروهی می شود که انسان در آن شرکت دارد . مانند فرقه های مذهبی ، لازلو سیستمهای طبیعی را به سه دسته دون اورگانیک ، اورگانیک ، و فوق اورگانیک طبقه بندی می کند که مصادیق آنها به ترتیب سیستمهای فیزیکی ، زیستی ، و اجتماعی می باشد . او همچنین سیستمهای مصنوعی را به سیستمهای فیزیکی ، انسانی و فیزیکی انسانی تقسیم می کند . نظیر : ماشین ، سازمان و انسان – ماشین .

۱۱-خصوصیات سیستم های باز :
همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، تعریف سیستم مشتمل بر مفاهیمی به هم وابسته و متعامل نظیر کل گرائی ، نظم ، به هم وابستگی ، و … است که در این جا آنها را روشن می سازیم ، مفاهیم فوق و همچنین خصوصیات دیگری که بر خواهیم شمرد ممکن است در پاره ای موارد قابل تعمیم به هر نوع سیستم باز باشد . اما با توجه باین که هدف نهائی ما شناخت و بررسی سیستم های سازمانی است هر جا که صحبت از سیستم می کنیم منظور ، سیستم باز است .

۱-۱۱ هدف گرائی Purposful
هر سیستم اجتماعی دارای هدف یا هدفهای ویژه ای است که با بهره گیری از انرژی و منابعی که از محیط خود می گیرد و آنها را بشکل برون دادنهائی دگرگون می سازد به هدفهای خود دست می یابد . هدف از سیستم حسابهای دریافتنی ، جمع آوری مطالبات و رسیدگی به وضعیت حسابهای آن در یک مؤسسه است و هدف سیستم هواپیمائی ، حمل مسافر و بار به مقصد است .
سیستم ممکن است خود دارای هدف ( اهداف ) باشد مثل انسان یا این که هدف ( اهداف ) در آن تعبیه شده باشد مثل یک ماشین که به منظور انجام کار خاصی طراحی شده است .

۲-۱۱ کل گرائی
منظور از کلمه « مجموعه » در تعریف سیستم ، جمع عناصر تشکیل دهنده آن نیست ، بلکه به مفهوم کلیتholism) ) و یکپارچگی (integration) آن اشاره می کند . یک سیستم کل و پدیده ای یکپارچه است که فراتر از عناصر تشکیل دهنده و متمایز با آنها ست (synergic) و به آن « سرشت ترکیبی » سیستم می گویند .
سینرژی بدان معنی است که از هم سازی مناسب میان اجزاء سیستم ( هم از نظر ساختاری و هم عملیاتی ) نتیجه بدست آمده از جمع جبری توانائی ها و فعالیت های اجزای آن بیشتر خواهد بود این ویژگی تأثیر زیادی در کاربرد روش های نوین مدیریت از جمله بهره گیری از روشهای گروهی و الگوئی مانند گروه های بهبود کیفیت کار ، گروههای خود گردان ، گروه های پروژه ، سیسـتم هـای

کار ساز و شیوه های مانند آنها برجای گذاشته است .مثلاً آب از نظر شیمیایی حاصل ترکیب گاز اکسیژن و ئیدروژن است . خود دارای صفاتی متمایز از اجزای تشکیل دهنده آن است . یا انسان چیزی فراتر از هر یک از اجزای بدن خود یا مجموع آنهاست . یک شرکت تولیدی فراتر از هر یک از بخش های تشکیل دهنده آن مانند ساخت ، بازاریابی ، مالی و غیره است . کلیت و یکپارچگی سیستم ، نشان دهنده آن است که عناصر تشکیل دهنده آن چگونه در هم گره خورده است گرچه هر یک از بخش های سیستم ، وظایف منحصر به فردی را انجام می دهند . اما همه با هم کار می کنند . در این صورت برای مطالعه یک سیستم باید کلیت آن را مورد مطالعه قرار داد . مطالعه مجرد هر یک از عناصر تشکیل دهنده سیستم به تنهایی مفهومی ندارد و فقط زمانی دارای معنا و مفهوم خواهد بود که در ارتباط با کل مورد بررسی قرار گیرد .

۳-۱۱ نظم :
نظم حکایت از سازمان (organization) و ساختار (structure) دارد . اجزای یک سیستم به گونه ای مرتبط سازماندهی شده است که بتواند بر اساس یک برنامه از پیش تعیین شده ( اعم از طبیعی یا تعیین شده توسط بشر ) ، با هم کار کنند . مثلاً هر یک از اعضای بدن انسان ( مثل دست یا سر ) نقش خاصی را بر عهده دارد و همه آنها طوری با هم نظم یافته است که در مجموع ، سیستم بدن انسان را به حرکت در می آورد . سازمانها و مؤسسه ها که سیستم هایی متشکل از انسان و ماشین هستند نیز ، طبق ساختار و سازمان مشخصی شکل می گیرند . این ساختار که معمولاً در نمودار سازمانی یک مؤسسه متجلی می شود به صورت سلسله مراتبی از ارتباطات و مسئولیتها نشان داده می شود و از مدیر عامل و هیئت مدیره در سطوح بالا شروع می شود و به تعداد زیادی از کارکنان عملیاتی و خدماتی در سطوح پایین ختم می شود .

۴-۱۱تعامل :
مفهوم تعامل به ارتباط متقابل اجزای یک سیستم با هم ، اشاره می کند شکل زیر مثلاً در یک مؤسسه سیستم حقوق و دستمزد یا سیستم پرسنلی ، تبلیغات با فروش و خرید با تولید در تعامل است .

۵-۱۱ همبستگی بین اجزا (interdependence):
یکی از مهمترین مشخصه های سیستم ، وجود همبستگی بین اجزاء تشکیل دهنده آن است منظور از همبستگی این است که هر جزء در سیستم به نحوی با سایر اجزاء مرتبط است . و به علت وجود این همبستگی ، چنانچه در جزئی خللی وارد شود ، سایر اجزاء نیز از آن خلل ، متأثر می گردند . اگر عضوی بدرد آید ، دیگر عضو های نیز بی قرار می شوند . به عنوان مثال در سیستم بدن ، چنانچه اختلالی در سیستم گردش خون پدید آید . کار سایر اجزای بدن نیز مختل می گردد یا در صورت بروز اختلالاتی در سیستم عصبی ، امراضی جسمی بر فرد چیره می شوند . در سیستمهای اجتماعی و مکانیکی نیز نمونه های بسیاری در این زمینه یافت می شود . در یک سیستم اقتصادی نیز نقص در نظام برنامه ریزی به سایر بخشهای نظام راه می یابد و مانع حرکت صحیح سیستم در جهت تحقق هدفهای تعیین شده می شود . وانگهی هر سیستم برای انجام وظیفه ( رسیدن به هدف ) باید از سایر سیستم ها درون داده هایی دریافت کند تاطبق هدف آن را به برون داده ها تبدیل نماید . این برون داده ها خود درون داده سیستم دیگری می شود.

۶-۱۱ تناسب اجزاء :
بین اجزای هر سیستم ، تناسب ، سنخیت و اکمال متقابل موجود است وجود تناسب بین اجزاء سبب حفظ هویت و کـلیت سیستـم
می شود . چنانچه سیستم با هم متناسب نباشند ، در کار سیستم خلل ایجاد می شود . در یک نظام دانشگاهی ، تعداد دانشجویان بایستی با تعداد استادان متناسب باشد و همچنین بایستی بین کار علمی و کار اداری و واحدهای خدماتی تناسب لازم برقرار شود . در صورت عدم تناسب در هر یک از موارد مذکور ، در کار نظام ، اختلالاتی به وجود می آید و نظام نمی تواند در حد مطلوب به هدفهایش نایل شود .

۷-۱۱خاصیت تولید مثل :
از دیگر ویژگیهای سیستمهای باز ، میل به جاودانگی است . سیستمها گرایش به جاودانه سازی خود دارند و تا جایی که امکان داشته باشد به حیات خویش ادامه می دهند . چنانچه در کار سیستم از طریق تولید مثل وجود خود را در دیگری ادامه می دهد . این ویژگی را در موجودات زنده به خوبی می توان مشاهده کرد . ما تا جایی که ممکن باشد برای بقاء و هستی خویش می کوشیم و پس از آن نیز هستی خود را از طریق فرزندانمان ادامه می دهیم . گاهی سازمانها برای ادامه حیات دست به ترکیب با دیگر سازمانها می زنند و یکی می شوند .

۸-۱۱ گرایش به فنا (intropy):
در دوره سیستمها عواملی به وجود می آیند که سیستم را از جهت اصلی آن منحرف می سازند و تمایل در جهت عدم تعادل دارند همان طوری که قبلاً گفته شد این عامل را آنتروپی می خوانند . آنتروپی در سیستمهای بسته ، معیار کهولت یا از هم پاشیدگی سیستم است و باعث می شود که سیستم در درون آن ، خلاف جهت نظم سیستم فعالیت می کند که آن را آنتروپی مثبت می خوانند سیستم برای آن که بتواند با این گرایش به فنا مقابله کند و به حیات خویش ادامه دهد ، ناچار است که آنتروپی مثبت را به طریقی از بین ببرد و با ایجاد آنتروپی منفی که در خلاف جهت آنتروپی مثبت عمل می کند نیروهای ضد خویش را به وجود آورد و به این ترتیب ادامه حیات خود را تضمین می کند . آنتروپی منفی ، نقش کاهنده آنتروپی مثبت را دارد و با مفهوم نظم و سازمان در سیستم ، مترادف است از این رو ایجاد آنتروپی منفی ، نظم دوباره را به سیستم بر می گرداند . سیستمها ناچار هستند به منظور مبارزه با نیروهای ضد نظم ، بیشتر از آنچه که صادر می کنند ، انرژی و مواد اولیه وارد کنند و این اضافه وارده را صرف مبارزه با آنتروپی مثبت و تعدیل آن نماید و یا در سیستم ، ذخیره سازنده تا در مواقع لزوم از آن استفاده کنند .

۹-۱۱ گرایش به تکامل :
منظور از تکامل ، عبارت از پیچیدگی ساخت و تنوع خواص است . چنانچه ساختار سیستم ، پیچیده تر شود و در اثر آن پیچیدگی ، عملکرد های متنوع تری از سیستم به ظهور رسد و خواص بیشتری ارائه شود ، سیستم مکاملتر شده است . تکامل سیستمها ممکن است به طور تدریجی یا جهشی و ناگهانی صورت گیرد . در اغلب موارد برای آن که تغییری حادث شود ، لازم است که ابتدا عناصر مناسب فراهم شوند و سپس ناگهان این تجمع ، کالبدکهن را بشکند و با شدت و سرعت ، کالبد جدیدی را به وجود آورد . لذا در این گونه موارد جریان تکامل در مراحل اولیه ، تدریجی و در مرحله نهایی ، ناگهانی یا جهشی و انقلابی صورت می گیرد . یکی از بارزترین مثالها در طبیعت ، جریان پیدایش جنین ، طی رشد تکاملی و در نهایت ، تولد نوزاد است . در سیستمها مکانیکی نیز موارد مثال بسیار است . کامپیوتر های ساده نسلهای اولیه به ساختهای پیچیده تری تبدیل شده اند و خواص متنوع تری را از خود ظاهر ساخته اند .

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.