فایل ورد کامل مقاله صادق هدایت میان خلق و تحقیق؛ بررسی علمی جدال اندیشههای مردمی و پژوهشی در آثار او
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله صادق هدایت میان خلق و تحقیق؛ بررسی علمی جدال اندیشههای مردمی و پژوهشی در آثار او دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله صادق هدایت میان خلق و تحقیق؛ بررسی علمی جدال اندیشههای مردمی و پژوهشی در آثار او کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله صادق هدایت میان خلق و تحقیق؛ بررسی علمی جدال اندیشههای مردمی و پژوهشی در آثار او،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله صادق هدایت میان خلق و تحقیق؛ بررسی علمی جدال اندیشههای مردمی و پژوهشی در آثار او :
جدال خلق و تحقیق در صادق هدایت
«گفت وگو با هوشنگ اتحاد درباره کتاب «صادق هدایت» از مجموعه پژوهشگران معاصر ایران»
•آقای اتحاد، تا به امروز هشت جلد از مجموعه پژوهشگران معاصر ایران منتشر شده است. بفرمایید که در نهایت این مجموعه به چند جلد خواهد رسید؟ همچنین بفرمایید که در این انتخاب، چه معیارهایی مورد نظر شما بوده است؟ و ترتیب شخصیت ها برچه مبنایی قرار دارد؟ و برای نوشتن زندگینامه آنها به چه صورتی عمل کرده اید؟
مجموعه «پژوهشگران معاصر ایران» به دوازده جلد خواهد رسید. برای این کار پژوهشگرانی را در نظر گرفتم که متون قدیمی ما را اعم از نثر و نظم تصحیح و بر آنها تحشیه نوشته اند. مبنا را از تولد علامه محمد قزوینی بنیانگذار تحقیقات علمی در ایران قرار دادم که متولد ۱۲۵۶ شمسی است. و آخرین شخصیت، دکتر احمد تفضلی که متولد ۱۳۱۶ است. ناگفته نماند که در بررسی هر شخصیت اصلی، چهار بخش را در نظر گرفته ایم:
۱- زندگینامه شخصیت اصلی.
۲- نمونه یا نمونه هایی از نثر شخصیت اصلی براساس چندگانگی شیوه نثر آنها.
۳- فهرست آثار شخصیت اصلی.
۴- یادداشت ها، که شامل اسم های خاصی است که در متن شرح زندگی شخصیت اصلی آمده است. به طور مثال در شرح زندگی علی اصغر حکمت به عنوان شخصیت اصلی، آمده است که او برای نخستین بار سفر به شهرستان ها را برای بازرسی وضع آموزش و پرورش باب کرد و در اولین سفری که به این منظور به خراسان رفت، چهار نفر با او همراه بودند: روح الله خالقی (موسیقیدان)، آندره گدار (خاورشناس فرانسوی)، اسماعیل مرآت (از وزیران فرهنگ بعد از مرآت)، ابوالقاسم فیوضات (بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسه حرفه ای در ایران) که در آن موقع در وزارت فرهنگ شاغل بودند. هر یک از این شخصیت ها شماره خورده و در بخش یادداشت ها به تفصیل به شرح احوال و آثار آنان پرداخته شده است. به طوری که مجموعه یادداشت های این دوازده جلد، آگاهی های گسترده ای را در اختیار خوانندگان قرار می دهد.
کلیه منابعی که برای نوشتن هر جلد از این دوازده دوره مورد استفاده قرار گرفته است، به صورت فهرست الفبایی تدوین شده و با عنوان کتابنامه در آخر کتاب آمده است. ضمناً با آنکه شخصیت های بسیاری در این کتاب سخن گفته اند، کوشش کرده ام کتاب یکدست و روان باشد.
•اگر اجازه بدهید محور گفت وگو را به جلد ششم که اختصاص به هدایت دارد، قرار دهیم. آقای اتحاد، آوردن نام صادق هدایت به عنوان یکی از پژوهشگران معاصر جالب است. چرا که هدایت را بیشتر به عنوان داستان نویس می شناسند تا یک محقق. هر چند او با دو کتاب «فرهنگ عامیانه مردم ایران» و «نیرنگستان» اولین کار پژوهشی در حوزه مردم شناسی را در ایران انجام داده است.
ابتدا بگویم که قبل از مجموعه «پژوهشگران معاصر ایران» تذکره هایی از شاعران، نویسندگان، موسیقیدانان، خوشنویسان و; به چاپ رسیده بود. ولی تذکره ای در احوال و آثار پژوهشگران وجود نداشت. بعضی از شخصیت ها فقط پژوهشگر بودند، نظیر علامه قزوینی و عبدالعظیم خان قریب. بعضی دیگر نظیر ملک الشعرای بهار، شخصیتی جامع الاطراف بودند که در تذکره های شاعران معاصر به عنوان شاعر و در تذکره «چهره مطبوعات معاصر» به عنوان روزنامه نگار از او یاد شده است. ولی در عین حال می بایستی به عنوان پژوهشگری ارجمند نیز برای او حقی قائل بود و خدمات او را از این نظر مورد یادآوری قرار داد.
به منظور رفع این کمبود، کتاب «پژوهشگران معاصر ایران» را تدارک دیدم و از سال ۱۳۶۰ به آن پرداختم. معیار انتخاب من، پژوهشگرانی بودند که متون قدیمی را تصحیح کرده اند و بر آنها تحشیه نوشته اند. در خلال کار دریافتم هدایت نیز از معدود افرادی است که جامع الاطراف است. او نه تنها نویسنده ای بزرگ و صاحب سبک، بلکه خیام شناس و بنیانگذار خیام شناسی در ایران است؛ و از معدود کسانی است که توانسته به ژرفنای اندیشه خیام نزدیک شود. زنده یاد استاد دکتر زرین کوب هم بر این باور است که: «صادق هدایت بینش عمیقی در نقد خیام (ترانه های خیام) نشان داده است و در این مورد نیز مثل داستان نویسی، صادق هدایت یک سرمشق بی بدیل و ملامت ناپذیر است.»
صادق هدایت در سال ۱۳۰۳ در حالی که بیش از بیست ودو سال نداشت، جزوه ای با عنوان «رباعیات خیام» به چاپ رساند و در مقدمه آن اشاره کرده است که با روش اهل تحقیق غرب و با توجه به دستاوردهای فرهنگ دوران جدید، برای نخستین بار یکی از شاعران و متفکران ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفته و از دید و جهان بینی وی به تفصیل گفت وگو می شود. او برای شناختن هرچه بیشتر خیام از هیچگونه کوششی فروگذاری نکرده و تا حد امکان با دستیابی به کهن ترین مجموعه های ترانه های منسوب به خیام، کتاب هایی که درباره خیام چیزی در آن نوشته شده،
ترجمه ها، جست وجوها و پژوهش هایی که فرنگیان درباره او کرده اند، با باریک بینی ویژه خویش خوانده و حتی افسانه هایی را که درباره او نگاشته اند و برخی از آنها بر سر زبان ها است، بررسی یا تحلیل کرده است.او در داوری، شتاب نورزیده و بر سر آن بسی اندیشیده است. نتیجه پژوهش های خود را در سال ۱۳۱۳ در کتاب «ترانه های خیام» منتشر کرد که در واقع مفصل ترین و جدی ترین پژوهش او در ادبیات فارسی به شمار می رود.
در این پژوهش نخست طی پنجاه صفحه، مقدمه ای انتقادی درباره زندگی و اندیشه های خیام نگاشته و با وسواس بیشتری رباعی هایی را که به نظر او اصیل تر بوده اند انتخاب و در بخش هایی با عناوین مختلف قرار داده است. به این ترتیب او با نگارش دو مقاله درباره رباعیات خیام و ویس و رامین فخرالدین اسعدگرگانی، پایه «نقد تحلیلی» را گذاشت. هشت سال پس از انتشار «ترانه های خیام» در سال ۱۳۲۱ کتاب «رباعیات حکیم خیام نیشابوری» با مقدمه و حواشی محمدعلی فروغی و قاسم غنی به چاپ رسید. آنها کم ترین یادی از «ترانه های خیام» هدایت نکردند.
در حالی که بنا به گفته محمدپروین گنابادی، در نوشتن مقدمه کتاب خود از فکر هدایت استفاده کرده بودند. بعدها جلال الدین همایی، علی دشتی و اسماعیل یکانی هم رباعیات خیام را منتشر کردند. تنها دشتی در «دمی با خیام» خود چند جا از هدایت و «ترانه های خیام» او یاد کرده است. نتیجه آنکه به نظرم، پژوهش هدایت در نحوه انتخاب رباعی های خیام، به قول ابوالفضل بیهقی، از لونی دیگر بود. هدایت در زمینه فرهنگ عامیانه نیز که به فولکلور معروف است،
برای نخستین بار به پژوهش درباره ادبیات عامیانه، گردآوری ترانه ها، قصه ها و اعتقادات مردم به شیوه علمی پرداخت، که بخش مهمی از آثار پژوهشی او را تشکیل می دهد. از این نظر او پیشگام است. با آنکه پیش از او آقا جمال خوانساری معتقدات عوامانه زنان زمان خود را در کتاب «کلثوم ننه» یا «عقاید نسا» گردآورده بود. به طوری که «هانری ماسه» خاورشناس فرانسوی اظهار داشته او برای نخستین بار نظر هدایت را به پژوهش درباره فولکلور ایران جلب کرده و او را به این کار تشویق کرده بود. و او با آنکه هنوز دانش آموز بود، برای این منظور با هزاران زحمت همه جا می گشت. حتی قهوه خانه ها، کاروانسراها و دهات را که افسانه ها، ترانه ها و مثل ها و; رایج مردم را از زبان خود آنان یادداشت کند.ناگفته نماند
هنگامی که علامه دهخدا کتاب «امثال و حکم» را می نوشت، هدایت مجموعه ای از حدود هزار امثال عامیانه را که در یک دفتر دویست برگی تهیه کرده بود، بی مضایقه به او تقدیم کرد، و بعد ها دهخدا از میان شخصیت هایی که در قید حیات بودند، تنها شرح زندگی او را به دست خود نوشت و در آن برای او سنگ تمام گذاشت و در چاپ اول «لغت نامه» منتشر کرد. زمینه دیگر پژوهش هدایت، زبان و ادبیات پهلوی بود. به این منظور او در سال ۱۳۱۵ به هندوستان سفر کرد و نزدیک به دو سال نزد بهرام گور انکلساریا، دانشمند نامی پارسی، پهلوی آموخت. پیشرفت او در این رشته به حدی بود که موجب اعجاب معلمش شد.
او پس از بازگشت به ایران آثاری از متون پهلوی به فارسی ترجمه کرد و چند مقاله نیز که در آنها ملاحظات خود را درباره هنر و ادبیات دوره ساسانی بیان کرده، به جای گذاشته است. چندی بعد استاد پورداوود از هدایت به عنوان یکی از پهلوی دان های خیلی خوب یاد کرده و اشاره می کند که بهرام گور نماینده برازنده ای به مرز و بوم باستانی خود فرستاد.این ویژگی ها بود که موجب گردید، همان طور که فرمودید، جلد ششم «پژوهشگران معاصر ایران» را به صادق هدایت اختصاص دهم و در کنار دیگر کارهای ارجمند او به طور گسترده از آنها یاد کنم. در واقع می خواستم با نگارش این جلد بگویم که صادق هدایت نه تنها حیثیت ایران در ادبیات معاصر است، بلکه پژوهشگری ارجمند به شمار می رود.
•آقای اتحاد، علت توجه بیش از اندازه هدایت به فرهنگ عامیانه و فولکلور ایران، که در سرتاسر نوول ها و آثارش به چشم می خورد چیست؟ و چگونه است که در زمان حیات او، علما و نویسندگان آن دوران (البته استثناهایی چون جیمز موریه و جمالزاده وجود داشتند) کمتر به زبان و افسانه ها و مثل های ایرانی پرداخته اند؟
علت توجه بیش از حد هدایت به فرهنگ عامه و اینکه بخش عمده ای از آثار پژوهشی خود را به آن اختصاص داده است، این است که او «هنر و ادبیات توده» را شالوده بهترین آثار معنوی و هنری بشر می دانست و معتقد بود که هنر و ادبیات توده، مصالح اولیه بهترین شاهکار های بشر به شمار می آید. به خصوص ادبیات، هنرهای زیبا، فلسفه و ادیان مستقیماً از این سرچشمه سیراب شده اند و هنوز هم می شوند.
این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی، همه اندیشه های گرانبها و عواطف و نتایج فکر، ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند، گنجینه زوال ناپذیری است که شالوده آثار معنوی و کاخ باشکوه زیبایی های بشریت به شمار می آید. هدایت به خصوص برای سه مورد از فرهنگ عامه، یعنی اشعار و ترانه ها، قصه ها و افسانه ها و پندار و خرافات اهمیت بیشتری قائل شده بود. در نتیجه به آنها توجه بیشتری نشان داده و از اینکه در جریان تجدد، جنبه های مهم فرهنگ عوام به تدریج فراموش و بالاخره نابود شوند، تاسف می خورد. معتقد بود «ایران روبه تجدد می رود. این تجدد در همه طبقات مردم به خوبی مشاهده می شود.
رفته رفته افکار عوض شده و روش دیرین تغییر می کند و آنچه قدیمی است منسوخ و متروک می گردد. تنها چیزی که در این تغییرات مایه تاسف است، فراموش شدن و از بین رفتن دسته ای از افسانه ها، قصه ها، پندار ها و ترانه های ملی است که از پیشینیان به یادگار مانده و تنها در سینه ها محفوظ است، زیرا تاکنون این گونه تراوش های ملی را کوچک شمرده و علاوه بر اینکه در گردآوری آن نکوشیده اند، بلکه آنها را زیادی دانسته و فراموش شدنش را مایل بوده اند.» هدایت معتقد بود ترانه های عامیانه اساس غزل سرایی انسان به شمار می رود و از نظر هنری جایگاه والایی دارد. باید آنها را از هر جایی که پنهان است، مثلاً محفوظات مردم و عوام و روستایی ها بیرون آورد و ثبت کرد.
در غیر این صورت با پیشرفت تمدن به تدریج نابود خواهد شد. هدایت قصه ها، افسانه ها و متل های فارسی را نیز بسیار گرانبها می دانست و آنها را از کهن ترین و عمیق ترین آثار بشری به شمار می آورد، که از نظر موضوع و شیوه بسیار متنوع هستند. مثلاً وجود موجوداتی خیالی مثل جن و پری و دیو، یا عملیات جادویی، مادر و سرچشمه رمان و نوول های جدید قرار گرفته اند.هدایت گردآوری خرافات و پندارهای عامیانه را نیز ضروری می دانست و این نه تنها به روشن شدن برخی از نکات تاریک فلسفی و تاریخی کمک می کند، بلکه برای پژوهش های علمی و روانشناسی نیز مفید است.
از این رو پندارها و خرافات ایرانیان را گرد آورد و در کتابی به نام «نیرنگستان» منتشر کرد، که مهم ترین و جامع ترین کار او در زمینه فرهنگ عوام به شمار می رود.اما اینکه چرا در زمان هدایت، چندان به پژوهش و جمع آوری آثار عامیانه پرداخته نشد باید اشاره کرد که شخصیت های علمی و ادبی آن زمان، برای فرهنگ عامه اهمیتی قائل نبودند و به آن به چشم یک چیز بی ارزش و بی محتوا نگاه می کردند و در شأن خود نمی دانستند که به پژوهش فرهنگ عامه بپردازند.
بر این تصور بودند که به زحمتش نمی ارزد که مثل ها، قصه ها، فحش ها، کنایه ها و سرودهای عامیانه را جمع آوری کنند. در حالی که هدایت این کار را که بعدها قدر آن معلوم شد، انجام داد و حتی آنها را در داستان های خود نیز گنجاند. از این نظر هم آثار او به صورت گنجینه ای گرانبها از فرهنگ عامیانه ملت ایران درآمد. به قول دکتر غلامحسین یوسفی،این خصیصه اعجاب انگیز را هم باید به حساب استعداد و قریحه درخشان و دقت نظر و قدرت دریافت او گذاشت.
•آقای اتحاد، آیا قبل از رفتن هدایت به اروپا (یعنی در اوایل جوانی) عواملی در شکل گیری شخصیت او، اعم از علمی و روحی نقش داشته است؟
به نکته جالبی اشاره فرمودید، زیرا کمتر مورد بحث قرار گرفته است. تصور می کنم با توجه به اینکه هدایت عاشق زبان و ادبیات فرانسه بوده، رفتنش به مدرسه «سن لویی» و تکمیل زبان فرانسه و استفاده از موقعیت های موجود آنجا در موفقیت های بعدی او نقش اساسی داشته است به این ترتیب که هدایت طی دوره اول دبیرستان در مدرسه دارالفنون با آنکه معلم خصوصی زبان فرانسه داشته است، دوره دوم دبیرستان را در مدرسه سن لویی آغاز کرد. جایی که درس ها به زبان فرانسه و فارسی تدریس می شد.
اما موقعیت استثنایی که در مدرسه سن لویی برای هدایت شکل گرفت، آمدن معلمی به نام «پرپروتیکه» به مدرسه سن لویی بود. این معلم باستان شناسی خوانده بود و فارسی هم می دانست.با تعریفی که در دفتر مدرسه از هدایت شنیده بود، با او ملاقات کرد و چون رفتار و معلومات هدایت او را تحت تاثیر قرار داد، خواست که با هم حشر و نشر بیشتری داشته باشند. بعدها هدایت خود به این موضوع اشاره کرد که در مدرسه سن لویی کشیشی بود که با او مبادله درسی داشته است.
به این ترتیب کشیش که همان پرپروتیکه باشد، به او زبان فرانسه تدریس می کرده و در مقابل او به کشیش فارسی یاد می داده است. در سال سوم مدرسه سن لویی زبانش به نحو شگفت انگیزی پیشرفت کرد و چندی نگذشت که با کتابخانه های مهم اروپا شروع به مکاتبه کرد. پرپروتیکه انسان عجیبی بود و با وجود کشیش بودن، سلیقه خاصی در ادبیات داشته و چشم و گوش باز بوده است.
اصلاً او هدایت را به نوشتن تشویق می کرده و کتاب های نویسندگانی نظیر تئوفیل گوتیه، گی دوموپاسان، کنت دوگوبینو، بودلر، ادگارآلن پو و سروانتس را به هدایت می داده تا او آنها را بخواند. این کشیش تعصب ادبی نداشت و فرقی بین ادبیات کشور های مختلف قائل نبود؛ و عجیب اینکه حتی نویسنده هایی را هم که بعداً مشهور شدند، می شناخته است. او چنان از پاریس و کوچه پس کوچه های آن برای هدایت تعریف می کرد، که وقتی هدایت به پاریس رسید، مثل این بود که سال ها در آنجا زندگی کرده بود.
•به نظر می رسد که در کنار نویسنده های بنامی مانند کیرکه گور، سارتر، کامو و; که هدایت با آثار و اندیشه های آنان آشنا بود و تاثیر آنها را بر آثارش می بینیم، دو تن هستند که بیشترین تاثیر را بر هدایت گذاشته اند: خیام و کافکا. لطفاً بفرمایید که افکار و اندیشه های خیام و کافکا دارای چه ویژگی هایی است که هدایت را مجذوب خود کرده بودند؟
هدایت، خیام را بزرگترین شاعر فارسی زبان می دانست و بیشتر از هر شاعر ایرانی از نظر تفکر با او هم افق بود و برخی از افکار خود را با او هماهنگ می دیده است. نظیر: اندیشیدن درباره مرگ و تحیر و سرگردانی و نگرانی دردناک بشر از فنای محض و ستایش زیبایی که آنها را با سادگی و روانی کلام و بدون هرگونه سالوس و ریا و تکلف توام با صدق و صفا و شهامت، در رباعی های خود آورده است.
به خاطر علاقه به خیام بود که هدایت در جوانی به پژوهش در افکار و آثار خیام پرداخت که حاصل آن «رباعیات خیام» و «ترانه های خیام» بود.اما درباره تاثیر کافکا بر هدایت شک نیست که بر هدایت تاثیر گذار بوده است و از نظر طرز تفکر با هم وجه اشتراک داشته اند. اما این مورد به کافکا خاتمه نمی یابد و بحث بسیار گسترده ای را می طلبد.
مسلماً شخصیت ها و نویسندگان خارجی بسیاری از نظر جهان بینی با هدایت وجه اشتراک داشته اند.نظیر: سارتر، کامو، گی دوموپاسان، ادگار آلن پو، شوپنهاور. با این حال وقتی یک بار مصطفی فرزانه از هدایت پرسیده بود که آیا نمونه داشته است؟ جواب داده بود که: «مضحک این است که اغلب مرا به این و آن می بندند; بی جا; موپاسان، ادگار آلن پو، چخوف و; درست است،
اول ها و بعضی وقت ها حتی بدون اینکه خودم متوجه باشم، به نسبت موضوع یک چیزهایی از این هست; ولی اصل مطلب جای دیگری است. اصل مطلب توی نگاه است. توی گوش است. همان مطلب را و همان چیز را همان داستان را می شود به صورت های مختلف نقل کرد و شاید کسی که بیش از همه بر من تاثیر کرد، گوبینو باشد یا پی یر لوتی; توی نوول ها و قصه های شرقی شان. به خصوص گوبینو، وقتی معلوماتش را خواندیم، دیدیم داستان تو همین نواحی می گذرد، اما جور دیگر غیر از آنچه خود اینجایی ها دیده و شنیده و نقل کرده اند.»
•در فرهنگ عامه برداشت غلطی نسبت به داستان های هدایت وجود دارد. عقیده بر این است که اندیشه هدایت منحرف بوده و بدآموزی دارد! حتی گروهی معتقدند که تفکرات هدایت نهیلیستی بوده و سرانجام به پوچ انگاری ختم می شود. آقای اتحاد، شما که عمری را با اندیشه و آثار هدایت پشت سر گذاشته اید، چه پاسخی به این دو نظر دارید؟
درباره بخش اول سئوال جنابعالی باید عرض کنم که همین طور است. یعنی بعضی افراد نوشته های هدایت را نظیر «بوف کور» بدبینانه، یاس آور و برای جوانان مضر می دانند و بر این باورند که سخنان بدآموز او در اشخاص مستعد، آنچنان را آنچنان تر می کند! در حالی که سارتر معتقد است نوشته های خوش بینانه ذهن را تنبل و فلج می کند و خواننده را به تفکر وانمی دارد. از این رو می توان گفت کتاب «تهوع» او «بوف کور» فرانسوی است. اثری ادبی و فلسفی که در ادبیات و افکار فرنگی ها، به خصوص فرانسوی ها تاثیر عظیم داشته است. «بوف کور» هم که به زبان های بسیاری (حتی به زبان چینی) ترجمه شده است.
به طوری که «فرهنگ چیمبرز» آن را جزء دوازده رمان بزرگ جهان در قرن بیستم به شمار آورده است. همچنین «بوف کور» نمونه درخشانی از مکتب سوررئالیستی است. از نظر رولن ژکار منتقد معروف فرانسوی امروزه بوف کور برای رئالیست ها به عنوان یکی از کتاب های مرجع و یکی از کلاسیک های این مکتب به شمار می رود. (ژکار رولن. ،۱۳۶۶ «نویسنده و سایه اش» ترجمه قاسم روبین، دوره جدید، س ،۳ ش ،۸ ص ۳۱) هنری میلر نویسنده معروف آمریکایی نیز در مصاحبه ای گفته بود: من بوف کور هدایت را خوانده ام.
نویسنده بزرگی است. آرزو دارم روزی نظیر بوف کور را بنویسم. نظیر آن را در هیچ زبانی ندیده ام و واقعاً آن را دوست دارم. پس از ترجمه بوف کور به زبان فرانسه بسیاری از منتقدان اروپایی نظیر آندره برتون،آندره روسو، فیلیپ سوپو، رنه لالو، ریمون دسنی و پاستور والری رادو، با انتشار مقالات ستایش آمیز، هدایت را ستودند.
در حالی که هیچ گونه وابستگی و ارتباطی با هدایت نداشتند. بعدها آندره روسو ادیب و نویسنده معروف فرانسوی، یک دوره کتاب درباره ادبیات قرن بیستم تالیف کرد که جلد پنجم آن شامل مباحثی درباره گروهی از نویسندگان بزرگ معاصر از جمله مارسل پروست، ژان پل سارتر، پل الوار، ویلیام فاکنر، مونترلان و فرانسوا موریاک است و فصلی از آن را نیز به تفصیل درباره احوال و آثار هدایت اختصاص داده است. در مجموع این نظرات گواه بر جایگاه والای هدایت است.
اما شگفت آنکه روحیه بدبینانه و منفی گرایانه هدایت با سرنوشت او که خودکشی اش باشد، گره خورده است. در حالی که نویسندگان و هنرمندانی نظیر ارنست همینگوی، ژرارد و نروال، ویرجینیا وولف و ون گوگ هم خودکشی کرده اند و در میان آثارشان مواردی از آنچه که به هدایت نسبت می دهند نیز مشاهده می شود.
اما هرگز ارزش ادبی و هنری میراث آنان نفی نشده و مانع از بحث و بررسی درباره آثار آنان نشده و ممانعتی نیز از نظر چاپ و انتشار آثارشان وجود نداشته و ندارد.ناگفته نماند که کسانی نیز آثار هدایت را به گونه ای دیگر یافته اند، از جمله محمود تفضلی که درباره چگونگی روحیه هدایت حکایت کرده است. او می گوید: شبی از شب های آخرین بهار که هدایت در ایران بود،
با هم در منزل یکی از دوستان در قلهک که فضایی گشاده و مصفا داشت، مهمان بودیم. میز شام را در بیرون و کنار استخر گذاشته بودند. هدایت در کنار او نشسته بود و به همان نسبت که آشامیدنی در او اثر می کرد، زبانش بازتر و لحنش جدی تر می شده و به تدریج آن نقاب شوخی و لاابالی گری که همیشه بر چهره نجیبش بود و عواطف واقعی اش را پنهان می داشت، فرو افتاد.
ضمن صحبت با هم از چند کار مثبت که در آن روز انجام داده بود و داشت برای هدایت تعریف می کرد، هدایت با لحنی بسیار تشویق کننده با چهره افروخته و با همان حالاتی که دوستانش در او خوب می شناختند و با زبانی که کمی شتاب آمیز بود، گفته بود: خوبه، خوبه. خیلی خوبه ; باید این کارها را دنبال کنید. از من گذشته، من دیگه تموم شدم; اما شماها باید دنبال کار را بگیرین و هر چی می تونین بکنین ; تفضلی می گفت: انگار همین حالا هم طنین این کلمات را در گوشم می شنوم.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 