فایل ورد کامل مقاله نقش هوش هیجانی و اعتماد در روابط سازمانی و تأثیر آن بر تعهد کارکنان

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله نقش هوش هیجانی و اعتماد در روابط سازمانی و تأثیر آن بر تعهد کارکنان دارای ۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله نقش هوش هیجانی و اعتماد در روابط سازمانی و تأثیر آن بر تعهد کارکنان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله نقش هوش هیجانی و اعتماد در روابط سازمانی و تأثیر آن بر تعهد کارکنان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله نقش هوش هیجانی و اعتماد در روابط سازمانی و تأثیر آن بر تعهد کارکنان :

خلاصه

فعالیت های سیاسی همواره به عنوان واقعیتی در یک سازمان هستند که ممکن است سودمند باشند یا مضر. هدف این مقاله بررسی رابطه بین ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی و تعهد سازمانی، بررسی نقش هوش هیجانی به عنوان تعدیل کننده و نقش اعتماد به عنوان میانجی گر در ارتباط بین ادراک سیاست های سازمانی و تعهد سازمانی است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که هرچه ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی بیشتر باشد تعهد سازمانی کارکنان، و اعتماد آنها کمتر می شود. در مقابل، هر چه اعتماد کارمندان بیشتر باشد تعهد سازمانی آنها نیز بیشتر می شود.

همچنین اعتماد به عنوان یک متغیر میانجی در ارتباط بین ادراک سیاست های سازمانی و تعهد سازمانی می باشد و هوش هیجانی تعدیل کننده ی رابطه ی بین ادراک سیاست های سازمانی و تعهد سازمانی است.

کلمات کلیدی: سیاست سازمانی، تعهد سازمانی، اعتماد، هوش هیجانی.

۱ مقدمه

سازماندهی و نگهداری نظام سازمانی یکی از مهم ترین وظایف و مسئولیت های مدیر محسوب می شود و انجام چنین وظیفه خطیری بدان معناست که تعهد سازمانی کارمندان و احساس مسئولیت شاغلان رشد روز افزونی یابد. بنابراین مدیر یک سازمان، در واقع مسئول میزان و نوع تعهد کارمندان نسبت به ارزش های رسمی و سیاست های سازمانی است.

تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی سازمانی است که در طول سالهای گذشته مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی در روانشناسی، خصوصا روانشناسی اجتماعی بوده است. همچنین با توجه به تحولات اخیر در حیطه ی کسب و کار از جمله کوچک سازی ها و ادغام شرکت ها در یکدیگر عده ای از صاحبنظران را بر آن داشته تا اظهار کنند که اثر تعهد سازمانی بر دیگر متغیر های مهم در حوزه ی مدیریت همچون:

ترک شغل، غیبت و عملکرد کاهش یافته است و به همین جهت بررسی آن بی مورد است. اما عده ای دیگر از صاحبنظران این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند تعهد سازمانی اهمیت خود را از دست نداده و همچنان می تواند مورد تحقیق قرار گیرد.

پایبندی به گروه، متعهد بودن به اهداف و التزام به شرایط تیم شاید معنایی دقیق از تعهد باشد. تعهد به کار و تیم کاری در شرایط سخت کاری مهم تر و سرنوشت ساز تر است. شاید زمان مناسب برای آزمایش تعهد کارمندان، در مشکلات و سختی های کاری باشد. البته تعهد اعضای گروه هنگامی استوارتر خواهد بود که مبتنی بر ارزش های اخلاقی و فطری (انسانی) بوده و همچنین در نتیجه ی انتخاب آگاهانه صورت گرفته باشد زیرا که اجبار و تحمیل در جهت عکس تعهد عمل می کند.

بررسی رابطه ی میان تعهد کارمندان با سیاست های سازمانی ار آن جهت حائز اهمیت است که می تواند بر رفتار کارمند اثر بگذارد و تحقیقات نشان می دهند که بین تعهد کاری، غیبت و جابجایی کارکنان رابطه ی معکوس وجود دارد. برای پیش بینی و توجیه رفتار افراد تعهد به مراتب

۱ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
۲دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازاریابی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران

۱

بیش از رضایت شغلی مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین تعهد کارمندان بر میزان وفاداری آنها به سازمان و رضایتمندی ارباب رجوع نیز اثرگذار است.

۲ سیاست سازمانی

طی دو دهه ی گذشته، برخی پژوهشگران تلاش کرده اند تعریف مناسبی از سیاست سازمانی بیان کنند. با مرور متون مرتبط، تعریف پیشنهادی سیاست سازمانی عبارت است از: نفوذ ارادی و عمدی افراد در موقعیت متضاد، برای افزایش یا حفاظت از منافع خود به منظور بدست آوردن، توسعه و استفاده از قدرت و منابع دیگر برای دستیابی به پیامدهای مورد نظر فرد در موقعیتی که عدم اطمینان در انتخاب ها وجود دارد .[۱]

رفتار سیاسی در سازمان اغلب پنهان و تحت تاثیر تفاوت در ادراکات و نگرشهای کارکنان است و بر اساس ماهیت عمل یا درک افراد از واقعیت تعیین می شود .[۲] به اعتقاد جاج و بارتز (۱۹۹۴) رفتار سیاسی رفتاری عینی است. چنین رفتاری از ادراک فرد و واکنش برای نفع شخصی سرچشمه می گیرد .[۳] به نظر گاندز و میوری (۱۹۸۰) به جای اینکه سیاست را حالتی عینی در نظر بگیریم، بهتر است آن را تجربه ای ذهنی و یک حالت ذهن بدانیم .[۴] رفتار سیاسی و ادراک سیاست سازمانی سازه های جداگانه ای اند که به طور متقابلاندبا یکدیگر مرتبط . سطوح بالای ادراک سیاست سازمانی، تمایل به رفتار سیاسی را افزایش می دهد، که خود، ادراک سیاست را تقویت می کند .[۵]