فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون دارای ۴۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
چکیده
مقدمه
پیشزمینههای دینی و فکری و فلسفی و روش تحقیقی آلستون
۱ موضع دینی
۲ پیشزمینههای فلسفی آلستون
الف. ضد پوزیتویسم
ب. واقعگرایی
ج. منابع چندگانه علم دینی
۳ روششناسی کار آلستون
الف. میانهروی
ب. تناسب اهداف
ج. استفاده از فلسفه و علم روز
۴ دیدگاه آلستون درباره ماهیت و اوصاف الاهی
کارکردگرایی از دیدگاه آلستون
الاهیات و اسناد ظاهری
تعیین دقیق محل بحث
قلمرو بحث از نظر آلستون
معنای صحبت کردن ظاهری
تمایز گفتار از زبان
تمایز حقیقی (ظاهری) از استعاری
زبان الاهیات و نظریه کارکردگرایی
بررسی و نقد
پیشزمینههای دینی و فکری و فلسفی و روش تحقیقی علامه طباطبایی
۱ موضع دینی
۲ جامعیت علامه
۳ رویکرد فلسفی
الف. علامه طباطبایی و فلسفه اسلامی
ب. ضدپوزیتویسم
ج. واقعگرایی
د. ضدانحصارگرایی
۴ روش علامه
الف. روش عقلی
ب. روش تحلیلی
ج. روش تفسیری
۵ صفات و ذات خدا از نظر علامه
توحید
دیدگاههای زبانی علامه و معناشناسی اوصاف الاهی
الف. تأویل کلامی
ب. اشتراک معنوی و تشکیک وجودی ملاصدرا
ج. نظریه غائیت
تبیین نظریه غائیت
کیفیت کاربرد
نظریه غائیت و اوصاف الاهی
مقایسه و جمعبندی
موارد اختلافی
موارد توافقی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
آمدی،عبدالواحدبن محمد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، نجف، دارالثقافه العامه، بیتا
اسلامی، علی، “گفت وگوی اختصاصی کیان با ویلیام آلستون”، کیان، ش ۵۰، دی و بهمن ۱۳۷۸ ، ص ۴ –
الأوسی، علی، روش علامه در تفسیر المیزان، ترجمه سیدحسین میرجلیلی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰
پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، ۱۳۷۹
صدرالدین الشیرازی، محمد، مفاتیحالغیب، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۳
ـــــ ، الحکمه المتعالیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم، ۱۹۸۱م
طباطبایی، سیدمحمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران، صدرا، ۱۳۶۴
ـــــ ، بدایهالحکمه، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۳۶۲
ـــــ ، حاشیه الکفایه، بیجا، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، دوجلد در یک مجلد
ـــــ ، نهایهالحکمه، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۳۷۴
ـــــ ، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴
ـــــ ، الرسائل التوحیدیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق
ـــــ ، المیزان فی تفسیر القران، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ ق
ـــــ ، تعلیقه بر بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲
ـــــ ، علی و الفلسفه الالهیه، بیروت، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق
علیزمانی، امیرعباس ، علم، عقلانیت و دین، قم، دانشگاه قم، ۱۳۸۳
عنایتیراد،محمدجواد، “زبانشناسی دین در نگاه المیزان”، پژوهشهای قرآنی، ش ۹ و ۱۰، بهار و تابستان ۱۳۷۶، ص ۲۸ ـ
فیض کاشانی، تفسیرصافی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۲ق
لگنهاوزن، محمد، سیاحت اندیشه در سپهر دین، قم، مؤسسه امام خمینی۱۳۸۳
نقوی، حسین، زبان الاهیات از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون، پایاننامه، موجود در کتابخانه مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۸۵
واعظی، احمد،” کارکردگرایی و زبان الاهیات”، معرفت، ش ۱۹، زمستان ۱۳۷۵، ص ۵۷ ـ
یزدانپناه، یدالله، جزوه درسی رمز و راز تأویل عرفانی از دیدگاه اهل معرفت، موجود در مرکز پژوهشی دائره المعارف عقلی اسلامی مؤسسه امام خمینی (ره)
بابایی، حبیبالله، اصول و مبانی «تأویل» در فهم و تفسیر قرآن، پایاننامه موجود در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۱
Alston, William P, “Speaking Literally of God” in Michael Peterson and others, Philosophy of Religion, Oxford University Press,
_____ , A Realist Conception of Truth, Cornell University Press,
_____ , A Sensible Metaphysical Realism, Marquette University Press,
_____ , Divine Nature and Human Language, Cornell University Press,
_____ , Realism and Christian Faith, In International Journal for Philosophy of Religion، ۱۹۹۵, p.37-
Legenhousen, Mohammad, “Religious Deascours” in Al~Tawhid, Vol XII, No2,
Papineau, David, “Functionalism” in Routledge Encyclopedia of Philosophy
چکیده
موضوع زبان دینی مسئلهای است که شاید بتوان گفت در تمام ادیان آسمانی مطرح است. مباحث زبان دینی، شامل چیستی زبان دینی، معناداری و معرفتبخش بودن انواع گزارههای دینی است. مهمترین بخش آن مربوط به گزارههای کلامی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان دینی بوده است
این نوشتار با رویکرد تحلیلی، بررسیِ تطبیقی آرای علامه طباطبایی و ویلیام آلستون فیلسوف دین امریکایی معاصر، در زمینه زبان الاهیات (کلام) مدّ نظر است. آلستون برای توجیه مشکل اطلاق گزارههای کلامی بر خدا، نظریه «کارکردگرایی» را مطرح میکند. علامه برای توجیه این مشکل، نظریههای «اشتراک معنوی و تشکیک در وجود»، «تأویل کلامی» و «غائیت» را مطرح میسازد که هر کدام در جایی کاربرد دارند. نظریه اشتراک معنوی درباره اوصافی نظیر علم، قدرت، حیات و وجود کاربرد دارد و اطلاق آنها را توجیه میکند. نظریه تأویل کلامی در مورد اوصافی مانند سمیع، بصیر، دارای دست بودن و مکان داشتن کاربرد دارد که این اوصاف، متعلق به ممکنات، و از ساحت الاهی دور است. این اوصاف، به اوصاف دسته اول تأویل برده میشود و نظریه غائیت در زبان عرفی و دینی و درباره تمام اوصاف استفاده میشود و کاربرد و صدق آنها را توجیه میکند
کلید واژهها: زبان دین، کلام، کارکردگرایی، غائیت، اشتراک معنوی و تشکیک در وجود، تأویل، اوصاف خدا.
مقدمه
زبان دین موضوعی است که در فلسفه دین به آن پرداخته میشود و درباره ماهیت زبان دینی، معناداری یا بیمعنایی آن، حقیقی یا مجازی و یا سمبلیک بودن آن و درباره انواع مختلف گزارههای دینی مانند گزارههای تاریخی، موعظهای و گزارههای کلامی بحث میکند. الاهیات تقریباً معادل علم کلام است و هر دو، وظیفه دفاع از مدعیات دینی را بر عهده دارند. یکی از مهمترین مسائل علم کلام و الاهیات، مسئله زبان گزارههای کلامی است. بنابراین، «زبان الاهیات» بررسی ماهیت گزارههای کلامی و معناداری یا بیمعنایی آنها و دیگر مسائل مربوط به آن را عهدهدار است
در یک تقسیمبندی کلی میتوان گزارهها را به دو گروه معنادار و بیمعنا تقسیم کرد. پوزیتویستها گزارههای دینی را همانند شعر و داستان، بیمعنا تلقی میکردند، ولی امروزه دیدگاههای آنها ردّ شده، و این پرسش مطرح است که آیا گزارههای دینی معرفتبخشاند یا غیرمعرفتبخش. بدین معنا که امکان دارد گزارهای معنادار باشد، ولی مطابق با واقع و نفس الامر نباشد؟ برای مثال، برخی اعتقاد دارند این گزارهها فقط برای ابراز احساسات و عواطفِ معتقدین به این گزارهها به کار میروند و معنای مطابق با واقع ندارند و معرفتبخش نیستند. بنابراین، دیدگاههایی که گزارههای دینی را معنادار میدانند، به دو شاخه اصلیِ شناختگرا و غیرشناختگرا تقسیم میشوند. علامه طباطبایی و ویلیام آلستون، هر دو شناختگرا هستند
برای فیلسوفان، فهم گزارههای دینیای که موضوع آنها خداست، یعنی گزارههای کلامی، مهم است؛ زیرا گزارههای کلامی مهمترین مبنا در عقاید دینی هستند و بدون رفع ابهام از آنها، ابهام از سایر مسائل دینی رفع نمیشود. بنابراین، مهمترین بحث در زبان دینی، موضوع گزارههای کلامی است. یکی از مسائل کلیدی برای فیلسوفان زبان دینی درباره گزارههای کلامی این است که ما چگونه میتوانیم به طور معنادار درباره خدا صحبت کنیم. نکته دیگر اینکه بحث فیلسوفانِ دین در مورد محمول گزارههای دینی است، نه موضوع آنها؛ به این دلیل که راه شناخت خدا اوصاف اوست و باید ابتدا اوصاف خدا بررسی و ابهامزدایی شود
این مسئله، معرکه آراست و از قدیم تا به امروز دیدگاههای مختلفی در اینباره ارائه شده است. نظریه تمثیل آکویناس، نظریههای کارکردگرایانهگزارههای دینی و نظریهبازیهای زبان دینی در محافل غربی و مباحث تشبیه، تعطیل، تفویض و نظریه اشتراک معنوی یا اشتراک لفظی درباره اوصاف الاهی و الاهیات سلبی در حوزه کلام و فلسفهاسلامی همه در همین راستا بودهاند
بنابراین، موضوع اصلی این نوشتار، گزارههای کلامی است و پرسش اساسی درباره گزارههای کلامی این است که چگونه ممکن است خدایِ نامحدود، با مفاهیمِ محدود و مادّی زبان انسانی توصیف شود؟ پرسش دیگری که ممکن است به ذهن آید، این است که کار تطبیقی چه ضرورتی دارد و چرا باید دیدگاههای متفکران غربی و اسلامی مقایسه شود؟ چرا از بین متفکران،این دو فیلسوف خاص انتخاب شدهاند؟
پاسخ پرسش اول این است که با مقایسه و تطبیق، نقاط ضعف و قوت دو طرف آشکار شده، نکاتی که از آن غفلت شده است، بررسی، و این امر باعث رشد علمی میشود. افزون بر این، برای سنّت اسلامی امتیازهای دیگری نیز دارد؛ یکی اینکه با ارائه پاسخهای اسلامی به مسائل، عزت اسلامیای که متأسفانه به دلایل سیاسی و غیر آن، خدشهدار شده است دوباره باز میگردد؛ دیگر اینکه برای متفکران غربی که معمولاً با اندیشههای اسلامی محدود به قرون میانه آشنا هستند، فرصتی پیش میآید تا با سنت پویای اندیشههای اسلامی جدید و معاصر آشنا شوند
پاسخ پرسش دوم این است که این دو متفکر در برخی موارد دیدگاههایی شبیه به هم دارند. برای نمونه، در حوزه «الاهیات فلسفی» که رویکرد فلسفی خاصی به موضوعهای کلامی و الاهیاتی دارد و در آن، به وسیله فلسفه از آموزههای دینی دفاع میشود، الاهیات علامه طباطبایی همانند الاهیات فلسفی معاصر غرب از تعریفهای دقیق، برهانهای قیاسی و تمایزهای دقیق موجود در مواضع رقیب استفاده میکند. از طرف دیگر، بیشک نمیتوان برای الاهیات فلسفی معاصر مسیحیت نمایندهای بهتر از ویلیام آلستون یافت. دلیل این مدعا آن است که آلستون در بین فیلسوفان غربی کاملاً پایبند به مسیحیت است و در حلّ مسائل دینی و فلسفی، موضعی میانهرو و معتدل دارد و کمتر فیلسوف دین معاصری است که در دفاع عقلانی و واقعگرایانه همطراز او باشد. آلستون خود میگوید که نداشتن موضع واقعگرایانه در بین متفکران الاهیات و ادیان در غرب، به دلیل ضعف ایمان و عقل است
علامه طباطبایی و ویلیام آلستون در حوزه الاهیات فلسفی، حوزه زبان دین و بحث اوصاف الاهی، اشتراکهایی دارند. هر دو برای حل مشکل اطلاق اوصاف مشترک بین خدا و مخلوقات بر خداوند، نظریه کارکردگرایی را ارائه کردهاند. این نوشتار، کارکردگرایی از دیدگاه این دو متفکر را بررسی و نقاط اشتراک و افتراق دیدگاههای آنان را معرفی میکند
پیشزمینههای دینی و فکری و فلسفی و روش تحقیقی آلستون
۱ موضع دینی
دین آلستون مسیحت پروتستان است وی در ۱۵ سالگی دچار شک میشود ولی مجدداً در دهه ۵۰ در دوره دکتری جذب کلیسا میشود و به طور جدّی در برنامههای آن شرکت میکند. آلستون دوباره دچار اوهام و تخیلات جوانی میشود و حدود ۱۵ سال دوباره از کلیسا جدا میشود؛ ولی خود او میگوید که در این دوران هیچگاه به معنای واقعی ملحد نبوده است، تا اینکه در سال ۷۵ـ۱۹۷۴ دوباره جذب کلیسای جامع میشود و مشتاقانه به مسیحیت باز میگردد و در راه آن فعالیت بسیار گستردهای را شروع میکند
۲. پیشزمینههای فلسفی آلستون
الف. ضد پوزیتویسم
آلستون واقعیت را به مواردی که قابل کشف یا اثبات تجربی یا با حواس و یا با دلیلی که مبتنی بر حواس است، محدود نمیکند و نظر مساعدی درباره پذیرش محدودیتهای اثباتگرایان بر معناداری ندارد. او میپذیرد که سنتهای دینی، حقایق بنیادینی را درباره واقعیت تحقق میبخشند؛ حتی اگر برخی یا تمام این حقایق به طور دقیق، درست تنظیم نشده باشند. البته این بدین معنا نیست که او به طور غیرنقادانه هر ادعای دینیای را بپذیرد؛ بلکه بدین معناست که با پیشداوریهای فلسفی عام مانند اثباتگرایی و طبیعتگرایی و;، ذهن خود را از قبل به روی آنها نبسته است
ب. واقعگرایی
واقعگرایی انواع مختلفی نظیر واقعگرایی متافیزیکی، معناشناختی و ; دارد. واقعگرایی متافیزیکی که آلستون طرفدار آن است، به این معناست که جهانی عینی وجود دارد که دارای قانون است و ساخته ذهن ما نیست. واقعگرایی متافیزیکی به دو نوع بیرونی و درونی تقسیم میشود؛ واقعگرایی بیرونی بدین معناست که ساختار جهان خارج، ساخته و پرداخته معرفت ما نیست و این جهان، مستقل از معرفت انسانها وجود دارد؛ ولی واقعگرایی متافیزیکی درونی بدین معناست که اوصاف و ساختار جهان خارجی، در چارچوب مفاهیم معرفتی ما تعیّن مییابند؛ یعنی جهانی عینی و مستقل از ذهن وجود دارد، ولی اوصاف منسوب به آن را ذهن به وجود میآورد. آلستون از واقعگرایی متافیزیکی بیرونی دفاع میکند
به نظر آلستون، واقعگرایی متافیزیکی اعتقاد به واقعی بودن بخشهای بزرگی از واقعیت است که وجود آنها به گزینشهای نظری و مفهومی ما وابسته نیست؛ یعنی قبول دارد که بخشهایی از واقعیت به گزینشهای مفهومی وابسته است؛ ولی بسیاری از واقعیتها چنین وابستگیای ندارند
بر اساس این تعریف، ضدواقعگرایی عبارت است از هر چیزی یا هر حقیقتی که لااقل به صورت جزء وابسته به گزینشهای نظری ـ مفهومی خاصی باشد و واقعگرایی عبارت است از اینکه بخشهای عظیمی از واقعیت مطلقاً هیچ وابستگی به گزینشهای نظری ـ مفهومی خاصی نداشته باشند
از نظر آلستون، واقعگرایی هیچ تعهد معرفتشناختی را در برندارد. نکته دیگر اینکه واقعگراییِ او با نظریه صدق او تعامل و ارتباط تنگاتنگی دارد؛ تا جایی که آلستون کتابی با عنوان مفهوم واقعگرایانه از صدق دارد
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله علمی درباره کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
بر خلاف انحصارگرایان (بنیادگرایان کتاب مقدس، سنتگرایان، عقلگرایان) آلستون عقیده دارد که برای علم دینی و باور عقلانی، منابع چندگانه وجود دارد. او بر تجربه، وحی، سنّت دینی و حتی روش الاهیات طبیعی تأکید میکند و بر این باور است که تمام این منابع، ما را در فهم خدا، ماهیت، اهداف و ارتباط او با ما، کمک میکنند. به باور آلستون، بدون کمک گرفتن از تمام این منابع، منابعی که در اختیار دارد فایده کامل نخواهند داشت و گویا منابع در اختیار او نیستند
۳. روششناسی کار آلستون
الف. میانهروی
آلستون به وضوح بر جهت معتدل و خردمندانه تأکید میکند. برای مثال، آلستون در چهار مقاله اوّلِ کتاب سرشت الاهی و زبان بشری یک روش میانه را بین نمادگرایی افراطی و دیدگاه ظاهری و مشترک معنوی بودن گزارههای کلامی، مطرح میکند. مقاله چهارم به وضوح دیدگاه «اشتراک معنوی جزئی» را انتخاب میکند که همگان در حمایت از دیدگاههای افراطیتر، آن را نادیده گرفتهاند. مقاله ششم با «روش میانه» در عنوان خود دیدگاهی میانه بین الاهیات «مدرسی» و «نومدرسی» را پیشنهاد میکند. به طور عامتر، مقالات بخش دوّم و سوّم بین مکتب فراطبیعی محض و طبیعتگرایی تحویلگرا، بین پیروی کورکورانه از الاهیات فلسفی قرون وسطا و این دیدگاه سنتشکنانه که هر چیزی پیش از سال ۱۹۵۰ میلادی از دور خارج شده است، و در واقع، بین عقلگرایی و توجه به حقایق حیات دینی، دیدگاهی میانه را مشخص میکند
ب. تناسب اهداف
با توجه به متعادل کردن دیدگاهها و اتخاذ روش میانه در مسائل مختلف، آلستون اهداف خود را نیز با دیدگاههای خود متناسب میکند و به جای استدلالآوری، در صدد ارائه احتمالات است. بیشتر استدلالآوریهای آلستون برای مانع نبودن چیزی برای چیز دیگر است و اثباتی نیست. برای مثال، مقاله دوّمِ کتابِ سرشت الاهی و زبان بشری به این استدلال منحصر است که جسمانی نبودن، مانع استعمال محمولهای شخصی و محمولهای ناظر به فعل در مورد خدا نیست. آلستون سطح اهداف خود را پایین آورده، آنها را معتدل و متناسب با دیدگاه و روش فلسفی خود کرده است. آلستون بر این باور است که بسیاری از اندیشمندان الاهیات فلسفی، دارای سطح آرمان بسیار بالاییاند و انتظار دارند مسائل به حلّ قطعی برسد؛ امّا به اعتقاد آلستون توقع راهحل قطعی درباره بسیاری از مسائل مهم، غیرمعقول است. برای نمونه، درباره مسئله شرّ، آلستون نسبت به احتمال قابل حلّ نهایی بودن نظریه عدل الاهی خوشبین نیست و معتقد است که به طور دقیق نمیتوان مشخص کرد چرا خدا شرور خاصی را روا میدارد
ج. استفاده از فلسفه و علم روز
آلستون از ابزار فلسفی امروزین بهره میگیرد. برای مثال، در کتاب سرشت الاهی و زبان بشری در مقالات دوم، سوم و چهارم از نظریه کارکردگرایی در روانشناسی فلسفی و در مقاله پنجم از نظریه ارجاع کریپکی استفاده میکند. او یادآور میشود که فاصله دو دهه یادگیری فلسفه زبان، روانشناسی فلسفی و معرفتشناسی مرا در موقعیتی قرار داد که مسائل الاهیاتی فلسفی را مؤثرتر حل کنم. بهرهگیری از فلسفه تحلیلی معاصر در بسیاری از کارهای اخیر الاهیات فلسفی نمود دارد و آلستون نیز از این امر مستثنا نیست
آلستون بر این باور است که در این دوره روشنگری، ارجاع به آنچه که واقعاً قابل استناد است، مانند فیزیک نسبیت، میکروبشناسی یا روانشناسی شناختی، برای هر کار جدّی در فلسفه علم الزامی است
۴. دیدگاه آلستون درباره ماهیت و اوصاف الاهی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 