فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره رابطه عصمت و استغفار و بررسی تعارض، تلائم یا تلازم میان آنها
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره رابطه عصمت و استغفار و بررسی تعارض، تلائم یا تلازم میان آنها دارای ۳۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره رابطه عصمت و استغفار و بررسی تعارض، تلائم یا تلازم میان آنها کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره رابطه عصمت و استغفار و بررسی تعارض، تلائم یا تلازم میان آنها
چکیده
مقدمه
مفهومشناسی
عصمت
تـوبه
استـغفار
راز استغفار معصومان
۱ عبادت ذاتی
۲ توبه از توسل به اسباب
۳ استغفار از اشتغال به مباحات
۴ توبه از قصور ذاتی
۵ توبه از نقصان ذاتی عمل
۶ استغفار از قصور در مراتب پیشین
۷ استغفار از رؤیت نور حق در حجاب خلق
۸ دفع حجب نوری
۹ استغفار شاکرانه
۱۰ استغفار از واردات نفسانی
۱۱ آموزش و تربیت
۱۲ استغفار برای امت
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره رابطه عصمت و استغفار و بررسی تعارض، تلائم یا تلازم میان آنها
نهج البلاغه، قم، پارسایان، ۱۳۷۹ق
ابنعربی، محیی الدین، رسائل ابن عربی، تصحیح نجیب مایل هروی، تهران، مولی، ۱۳۶۷
ـــــ ، فتوحات مکیه (۴ جلدی)، بیروت، نشر دارصادر، بیتا
ابنفارس، ابوالحسین احمد بن زکریا، معجم المقاییس اللغه، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق
ابنمنظور، ابوالفضل محمدبن مکرم، لسان العرب، چ دوم، بیروت، دارالجبل و دارالسان العرب، ۱۴۰۸ق
اربلی، علیبن عیسی، کشف الغمه، قم، المجمع العالمی لاهل البیت(ع)، ۱۴۱۶ق
آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و دررالکلم، تصحیح میرجلال الدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، بیتا
آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم فی تأویل کتاب الله الاعظم، قم، مؤسسه فرهنگی و نشر نور علی نور، ۱۳۸۱
بحرانی، علی، منار الهدی فی النص علی الامامه الائمه الأثنی عشر(ع)، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۰۵ق
تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۳۷۰
جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم، اسراء، ۱۳۸۱
ـــــ ، تفسیر موضوعی، قم، اسراء، ۱۳۷۶
حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، امام شناسی، چ سوم، مشهد، علامه طباطبائی، ۱۴۲۵ق
محمدحسین بن محمدنصیر نائیجی نوری، آداب راز و نیاز به درگاه بینیاز، (ترجمه عدهالدعی)قم، مطبوعات دینی، ۱۳۸۴
امام خمینی، تعلیقات علی فصوص الحکم، تهران، مؤسسه پاسدار اسلام، ۱۳۶۵
ـــــ ، شرح دعای سحر، ترجمه سیداحمد فهری، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱
ـــــ ، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۳
ـــــ ، آداب نماز، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۲
ـــــ ، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۶
ـــــ ، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۸
دیلمی، شیخ حسن، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، شریف رضی، ۱۳۶۸
سبحانی، جعفر، (به قلم مکی العاملی، حسن محمد)، الالهیات علی ضوء الکتاب و السنه و العقل، چ پنجم، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۳ق
سروش، عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط، ۱۳۷۶
شاکرین، حمیدرضا، عصمت، قم، معارف، ۱۳۸۹
شریفی، احمدحسین و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۷
صدوق، محمدبن علی بن بابویه، علل الشرائع، ترجمه سیدجواد ذهنی تهرانی، قم، مؤمنین، ۱۳۸۲
طباطبائی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ق
طبرسی، فضلبن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق لجنه من المحققین، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ ق
طوسی، خواجه نصیرالدین، نقد المحصل، بیروت، دارالاضواء، ۱۹۸۵م
عسکری، سیدمرتضی، عقائدالاسلام من القرآن الکریم، تهران، شرکه التوحید،
قرشی، باقر شریف، تحلیلی از زندگی امام سجاد(ع)، ترجمه محمدرضا عطایی، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، ۱۳۷۲
قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، اسوه، ۱۳۷۹
قونوی، صدرالدین، الفکوک، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، ۱۳۷۱
کاتب، احمد، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایه الفقیه، بیروت، دارالجدید، ۱۹۹۸م
کفعمی، ابراهیمبن علی، المصباح المنیر، قم، رضی، ۱۴۰۵ ق
کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ ق
لاهیجی، فیاض، گوهر مراد، تصحیح زینالعابدین قربانی، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۵
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، قم، دارالفقه للطباعه والنشر، ۱۳۷۹
مصباح، محمدتقی، نجوای عاشقانه با مناجات شعبانیه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۳
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰
معرفت، محمدهادی، تنزیه الانبیاء، قم، نبوغ، ۱۳۷۴
مفید، محمدبن محمد نعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل،
مولوی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی، چ دوازدهم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶
نوری، حسین، مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث،
چکیده
عصمت پیامبران و امامان از مسائل بسیار مهم در قلمرو عقاید دینی است و بخش حجیمی از ادبیات دینی و معارف اسلامی را به خود اختصاص داده است. در عین حال در دعاها و مناجاتهای پیامبر(ص) و امامان(ع) به فرازهایی برمیخوریم که ایشان به خود نسبت گناه داده و از پیشگاه ربوبی خواستار آمرزش شدهاند. منکران عصمت، این مسئله را دلیلی بر نفی عصمت امامان(ع) قلمداد کردهاند. در این مقاله بر آنیم تا نسبت این رفتار پیامبر(ص) و امامان(ع) را با عصمت بازکاویم و روشن سازیم که با معناکاوی توبه و استغفار و بررسی وجوه مختلف برای توبه و استغفار، هیچ زمینهای برای منافیانگاری عصمت و استغفار نیست و بین آنها سازگاری کامل برقرار است. افزون بر آن میتوان وجوهی از توبه و استغفار را در نظر گرفت که نهتنها تلائم، بلکه بر تلازم عصمت و استغفار دلالت دارد
کلیدواژهها: عصمت، توبه، استغفار، تلائم، تعاند، تلازم، دفع.
مقدمه
یکی از مسائل مهم در قلمرو عقاید دینی، عصمت پیامبران و امامان است. متکلمان از دیرزمان درباره این مسئله و گستره و مراتب آن بحثهای پردامنهای را رقم زده و بر لزوم عصمت آنان از گناه و خطا استدلال کردهاند؛۱ اما دعاها و مناجاتهای پیامبر(ص) و امامان(ع) آکنده از اقرار و اعتراف به گناه و توبه و استغفار از آن است. منکران عصمت این مسئله را دلیلی بر نفی عصمت انگاشتهاند.۲ پیشفرض بنیادین این انکار، تنافیانگاری بین عصمت و توبه و استغفار است. پاسخهایی به این اشکال، جسته گریخته در لابهلای متون به چشم میخورد. در عین حال بررسی جامع و چندبعدی این مسئله، یافتن پاسخهای جدید و بازتبیین پاسخهای پیشین بر غنای این بحث میافزاید و نتیجه پربارتری را فراروی چالشهای نوپدید قرار میدهد. در این مقاله برآنیم تا به یاری خداوند از چند جهت، نسبت این رفتار پیامبر(ص) و امامان(ع) را با عصمت بازکاویم و روشن سازیم که توبه و استغفار نافی عصمت نیستند. سویههایی که این مقاله از آن بهره میگیرد عبارتاند از: ۱ بازشناسی معنای توبه، استغفار، مراتب گناه و;؛ ۲ معناکاوی آنچه پیشوایان اسلام در دعاها به خود نسبت دادهاند، از طریق شخصیتسنجی آنان؛ ۳ بررسی وجوه گوناگون سازگاری توبه، استغفار و عصمت. نیز به وجوهی از توبه و استغفار اشاره کنیم که نهتنها بر سازگاری، بل به تلازم عصمت و استغفار دلالت دارند
درخور بیان آنکه در این پژوهش تا حدی نگاه عرفانی غالب است. افزون بر آن توجهی ویژه به انگاره استغفار برای امت کردهایم و کوشیدهایم توجیه و تبیین عرفانی نوینی را در اینباره ارائه دهیم
مفهومشناسی
عصمت
«عصمت» در لغت از ماده «عصم»، به معنای منع کردن، بازداشتن یا محافظت کردن آمده است: «عصم اصل واحد صحیح یدل علی امساک ومنع وملازمه.»۳ کاربردهای این واژه، اغلب دلالت بر محافظت و ممانعت از شر و امور ناپسند و ناگوار دارند.۴ برخی نیز عصمت را به معنای «وسیله بازداشتن» و «ابزار مصونیت» گرفتهاند. برای مثال اگر برای نجات غریق طنابی به درون آب افکنیم، چنانچه او طناب را بگیرد و نجات مییابد، گویند که این طناب برای او «عصمت» بود. برخی از مفسران، آیه شریفه «وَاعتَصِموا بِحبلِاللهِ جمیعاً ولاتَفرّقوُا» (آلعمران: ۱۰۳) را به همین معنا تفسیرکردهاند؛ یعنی ریسمان الهی را «عصمت» خویش قرار دهید.۵ از امیرمؤمنان(ع) نیز چنین نقل شده است: «تقوا عصمت (نگاهدارنده) تو در زندگانی است.»۶ این معنای عصمت دربردارنده دو نکته است: الف) کمک به دیگری از طریق ارائه ابزار حفاظتی لازم، ب) استفاده حفاظتشونده از ابزار ارائهشده به اختیار خود
در تعریف اصطلاحی عصمت نیز آمده است: «عصمت لطفی [از ناحیه پروردگار] است که هر که را شامل شود از خطا بازمیدارد، اما نه به صورت جبری؛ زیرا اگر جبری باشد برای معصوم پاداشی دربر نخواهد داشت.»
فیلسوفان مشهور و برخی متکلمان گفتهاند: عصمت ملکهای نفسانی (یعنی صفتی راسخ و پایدار) است که انسان را از ارتکاب گناه بازمیدارد؛ هرچند قدرت انجام آن را از او سلب نمیکند.۸ برایناساس عصمت مستند به اختیار آدمی است، اما به امداد الهی هم نیاز دارد و بدون آن تحققپذیر نیست
تـوبه
توبه در لغت به معنای بازگشت، توجه و التفات است. در بنمایه این واژه بازگشت از گناه نهفته نیست، بلکه واژه مزبور، هرگونه بازگشت و توجه به خدا را که همراه با اعتراف به ناتوانی خود از به جای آوردن حق بندگی است، دربرمیگیرد. بنابراین توبه به لحاظ معنایی، دلالتی بر گناهکار بودن فاعل ندارد
استـغفار
استـغفار از ماده «غفر» مشتق شده است. غفر در لغت به معنای پردهافکنی روی چیزی و پوشاندن و پنهان کردن است. در التحقیق به نقل از التهذیب آمده است: «اصل معنای
غفر، پوشاندن و پرده انداختن است.»۹ کلاه را نیز مِغْفَر گفتهاند؛ زیرا سر را میپوشاند و محافظت میکند. بنابراین غفر در اصل به معنای بخشیدن و آمرزیدن و امثال آنها نیست و اگر در این معانی به کار میرود، از باب مجاز و استعاره است. این معنا شواهدی نیز در قرآن دارد. برای نمونه خداوند میفرماید: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَکَ» (فتح: ۱و۲). در این آیه، علت پیروز گرداندن پیامبر(ص)، ایجاد نوعی پوشش برای پیامبر(ص) قلمداد شده است؛ زیرا پیروزی یادشده میتوانست سبب دفع شر کافران و تأمین امنیت پیامبر(ص) شود
امام رضا(ع) در روایتی میفرماید
در نظر مشرکان عرب، هیچکس گناهکارتر از رسول خدا و گناهش عظیمتر از او نبود؛ برای اینکه آنها ۳۶۰ بت داشتند و پیامبر(ص) همه آنها را از خدایی انداخت و مردم را به توحید و اخلاص فراخواند. این در نظر آنها بسیار سنگین و عظیم بود [و گفتند:] آیا آن همه خدا را یکی کرده؟ این بسیار شگفتآور است. بزرگانشان برای تحریک مردم به راه افتادند که برخیزید و از خدایان دفاع کنید که این وظیفهای است مهم. ما چنین چیزی را در هیچ کیشی نشنیدهایم! این جز سخنی خودساخته نیست. (ص: ۵-۷)
بر این اساس وقتی خدای سبحان، مکه را برای پیامبرش فتح کرد، فرمود: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً»؛ یعنی این فتح آشکار را برایت کردیم تا دیگر درصدد آزارت برنیایند و چنین نیز شد. پس از فتح مکه، عدهای مسلمان شدند و برخی از مکه فرار کردند و کسانی که ماندند، توان انکار توحید نداشتند و با دعوت مردم آن را پذیرفتند (هرچند در ظاهر). پس با فتح مکه، گناهانی که رسول خدا نزد مشرکان مکه داشت، بخشیده شد؛ یعنی دیگر نتوانستند دست از پا خطا کنند
بر اساس آنچه گذشت روشن میشود که استغفار در حقیقت به معنای طلب پوشاندن، پنهانکردن و از بینبردن تبعات و آثار نامطلوب چیزی است؛ هرچند آن چیز بهخودیخود گناه و نافرمانی خداوند نباشد
راز استغفار معصومان
پیش از بررسی حکم و علل استغفار پیامبر(ص) و امامان(ع) دو نکته درخور توجه است
الف) مسئله عصمت از راه ادله قطعی اثبات شده است. بنابراین اکنون نه در پی اثبات عصمت، بلکه بهدنبال بازکاوی نسبت آن با توبه و استغفارهای صادره از پیامبر(ص) و امامان(ع) هستیم و میخواهیم بدانیم که آیا انتساب گناه به خود از سوی آن ذوات مقدس و توبه و استغفار آنان نافی عصمت است، یا با آن سازگاری و بلکه تلازم دارد؛
ب) بیشک شخصیتشناسی و رفتارشناسی آن بزرگواران، مسدودکننده هرگونه راه حمل (به معنای ظاهری و عرفی) خطاها، عیوب و نواقصی است که ایشان در دعاها و مناجاتها به خود نسبت دادهاند. بهعبارتدیگر حتی اگر ادله قاطع عصمت نیز در میان نبودند، این سخنان از آن اولیای بزرگ الهی، هرگز همانند سخنان افراد عادی فهمیدنی نیست؛ و با آنچه از شخصیت و رفتار آنان مشهودِ همگان و مورد اعتراف دوست و دشمن است، تعارض آشکار دارد. برای مثال این فرازها را که نمونهای از خروار است بنگرید و با آنچه از ویژگیها و اوصاف آن عزیزان مألوف و مشهور است، مقایسه کنید
پیامبر(ص): «أنت الجواد وأنا البخیل. أنت الغافر وأنا المسییء.»
امام متقیان حضرت علیبن ابیطالب(ع) چنین با خدا نجوا میکند
إِلَهِی ذُنُوبِی بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاعْتَلَتْ
وَصَفْحُکَ عَنْ ذَنْبِی أَجَلُّ وَ أَرْفَعُ
در دعای صباح آمده است
الهی قلبی محجوب ونفسی معیوب وعقلی مغلوب وهوائی غالب و طاعتی قلیل ومعصیتی کثیر ولسانی مقرّ بالذّنوب فکیف حیلتی یا ستّار العیوب ویا علّام الغیوب ویا کاشف الکروب اغفر ذنوبی کلّها بحرمه محمّد وآل محمد یا غفّار یا غفّار یا غفّار برحمتک یا ارحم الرّاحمین
امام سجّاد(ع) به پیشگاه خدا عرض میکند
خدایا! به تو شکایت میکنم از نفسی که مرا بسیار به بدیها وامیدارد و به هر خطا سبقت میگیرد و به معصیت تو حرص میورزد و مرا در معرض خشم و غضب تو میافکند. ; ای آقای من! تو را میخوانم به زبانی که از بسیاری گناه گنگ شده است. پروردگارا! با تو راز و نیاز میکنم با دلی که از فراوانیِ جرم و خطا به وادی هلاکت درافتاده است. ; ای مولای من! آنگاه که به گناهان خود مینگرم، سخت بیمناک میشوم. پروردگارا گناهان بیشمار بر من چیره شده و زبان مرا از عرض معذرت بسته است. دیگر عذری ندارم که به پیشگاه تو آورم و بهانهای برایم نمانده که آن را بازگویم و از کرده خود پوزش طلبم
آنچه گفته آمد و صدها نمونه مشابه و شدیدتر، در کاربست متعارف هیچ تناسبی با شخصیت این عزیزان ندارند و از معنایی ژرفتر حکایت میکنند. پس این توبهها و استغفارها چگونه توجیهپذیرند؟
۱. عبادت ذاتی
استغفار از مصادیق بارز بزرگداشت خدا، زیباترین جلوه خضوع و خشوع، اظهار تذلل و خواری و اعتراف به قصور و تقصیر بندهای بینهایت کوچک، در برابر آفریدگاری بینهایت بزرگ است. استغفار دائمی، از نشانههای ایمان و تقوا، شرط بندگی، گشاینده درهای رحمت الهی و یکی از بهترین موجبات تقرب و وصال معبود است. در نگاه قرآن، توبه و استغفار از عبادات بزرگ به شمار میآیند. برخی از آیات قرآن در اینباره بدین شرحاند
الف) قرآن در فراخوانی فراگیر، همه مؤمنان را به توبه دعوت کرده است: «ای مؤمنان! همه با هم به درگاه خدا توبه کنید؛ باشد که رستگار شوید.»(نور: ۳۱)؛
ب) «خداوند دوستدار توبهکنندگان و پاکیزگیپیشگان است.»(بقره: ۲۲۲)
ج) در نگاه قرآن، استغفار سحرگاهی عمل مداوم شب زندهداران و مؤمنان است: «آنان شکیبایند و راستگو؛ همواره اطاعت پیشهاند و انفاقگر و سحرگاهان به استغفار میپردازند.» (آلعمران: ۱۷). قرآن در جای دیگر مؤمنان حقیقی را چنین معرفی میفرماید: «شبانگاه اندکی میآرَمَند و سحرگاهان به استغفار میپردازند» (ذاریات: ۱۷ و ۱۸)
رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «بهترین دعاها استغفار است.»۱۵ امام صادق(ع) نیز میفرماید: «استغفار و گفتن لا إله إلّا اللّه، بهترین عبادت است»
از آنچه گذشت، روشن میشود که در نگاه قرآن، استغفار عبادتی است که همه مؤمنان، به آن دعوت شدهاند. ازاینرو شایسته است که اولیای الهی، پیش، بیش و بهتر از همه، این دعوت الهی را لبیک گویند و در همه حالات خود، بر توبه و استغفار مداومت ورزند تا به این وسیله، به فیض تقرب هرچه بیشتر در درگاه الهی دست یابند. بنابراین توبه، خود عبادتی مستقل و اطاعت از فرمان و فراخوان الهی و وسیله ارتقا و تقرب بیشتر به درگاه ربوبی است
۲. توبه از توسل به اسباب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 