فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره تحلیل و بررسی مفهوم فطرت در آثار استاد شهید مطهری و جایگاه آن در اندیشه اسلامی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره تحلیل و بررسی مفهوم فطرت در آثار استاد شهید مطهری و جایگاه آن در اندیشه اسلامی دارای ۳۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره تحلیل و بررسی مفهوم فطرت در آثار استاد شهید مطهری و جایگاه آن در اندیشه اسلامی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره تحلیل و بررسی مفهوم فطرت در آثار استاد شهید مطهری و جایگاه آن در اندیشه اسلامی
چکیده
مقدّمه
۱ مفهوم شناسی
۲-۱ نسبت مفهوم فطرت با مفاهیم مشابه
۲ ابعاد فطرت
۱-۲ فطرت ادراکی
۱-۱-۲ معنای فطرت ادراکی
۲-۱-۲ اقسام ادراکهای فطری
دیدگاه افلاطون و ارسطو در باب ادراکات فطری تصوری
دیدگاه فلاسفه جدید غرب در باب تصور فطری
۲-۲ گرایشهای فطرت
۱-۲-۲ انواع گرایشهای فطری
گرایش به کمال مطلق
تکمله
۱ آیا ادراکهای فطری به گونه کامل از گرایشهای فطری متمایزند؟
۲ آیا همه انسانها به گونه یکسان از استعدادهای فطری برخوردارند؟
۳ رشد، انحراف و مسخ فطرت
۱-۳ رشد فطرت
۲-۳ انحراف فطرت
۳-۳ مسخ فطرت
خلاصه و نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره تحلیل و بررسی مفهوم فطرت در آثار استاد شهید مطهری و جایگاه آن در اندیشه اسلامی
طباطبائی، سید محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، پاورقی مرتضی مطهری، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۵۹، ج ۱-۳
ـــــ ، اصول فلسفه و روش رئالیسم، پاورقی مرتضی مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۷۷، ج ۵
فرامرز قراملکی، احد، استاد مطهّری و کلام جدید، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۳
مطهّری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۷۷
ـــــ ، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۷۸
ـــــ ، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۸۵
ـــــ ، فطرت، تهران، صدرا، ۱۳۷۳
ـــــ ، فلسفه تاریخ، تهران، صدرا، ۱۳۷۴، ج۱
ـــــ ، فلسفه تاریخ، تهران، صدرا، ۱۳۸۳، ج
ـــــ ، قیام و انقلاب مهدی ازدیدگاه فلسفه تاریخ، تهران، صدرا،
ـــــ ، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی(۵)، جامعه و تاریخ، تهران، صدرا، ۱۳۷۰
ـــــ ، نقدی بر مارکسیسم، تهران، صدرا، ۱۳۶۲
معلمی، حسن، نگاهی به معرفتشناسی در فلسفه اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۷
چکیده
مقاله پیشرو در پی تحلیل و بررسی فطرت از نگاه استاد مطهّری با روشی توصیفی- تحلیلی است. نگارنده با طرح پرسشهایی در باب فطرت، کوشیده است تا با رجوع به آثار استاد مطهّری، پاسخی درخور بیابد. مهمترین پرسش در باب فطرت این است که آیا از بدو تولد، معارف و گرایشهایی ذاتی در نهاد انسان تعبیه شده است و یا این ذات، لوح سفیدی است که دست جامعه پس از تولد آن را منقش میکند؟
نویسنده با استفاده از آثار استاد مطهّری دریافته است که از دیدگاه ایشان، انسان تصور فطری ندارد، ولی تصدیق فطری به معنای تصدیق بدیهی اولی دارد. همچنین در نهاد انسان شماری گرایشهای فطری وجود دارند که از رشدی خودبهخودی برخوردارند و با کمک عوامل و شرایط محیطی باید فعلیت یافته، شکوفا شوند
همه انسانها از همه استعدادهای فطری برخوردارند؛ تفاوت ایشان در شدت و ضعف استعدادهاست. همچنین استعدادهای فطری امکان رشد دارند؛ ولی نه منحرف و بیمار میشوند و نه مسخ، بلکه انسان است که از فطرت خود فاصله میگیرد
کلیدواژهها: فطرت، مطهّری، ادراک فطری، گرایشهای فطری، رشد، انحراف، مسخ.
مقدّمه
فطرت، سنگ زیرین معارف الهی و گوهر مباحث انسانشناسی است؛ به گونهای که اگر مفهوم فطرت را از مباحث انسانشناسی حذف کنیم، کل ساختمان این دانش فرومیریزد و از اینروست که استاد مطهّری فطرت را «ام المعارف مسائل انسانی»۱ دانستهاند
مباحث فطرت اگرچه از هنگام نزول قرآن کریم مطمح نظر بودهاند و لغتشناسان و مفسّران به بحث درباره آن پرداختهاند، توجه ویژه بدان را میتوان مربوط به زمان معاصر دانست؛ چراکه اهمیت انسان و انسانشناسی و پرسشهای مربوط به آن، برآمده از نگاه نوین انسان معاصر به انسان است
در میان مفسّران و متکلمان برجسته معاصر کسانی همچون امام خمینی(ره)، علّامه طباطبائی و استاد مطهّری میکوشیدند تا انسانشناسی را بر پایه فطرت تبیین و تفسیر کنند. البته نقش استاد مطهّری به دلیل نگارش کتابی جداگانه در این باب با زبان ساده و روان و پرداختن به جنبههای گوناگون فطرت و تئوریزه کردن آن، بیمانند است
پس از استاد مطهّری، مباحث فطرت فراگیر و آثاری به صورت مقاله و کتاب منتشر شدند که از میان آنها میتوان به کتاب فطرت در قرآن اثر وزین استاد جوادی آملی اشاره کرد. همچنین مطالبی از استادان جعفر سبحانی و مصباح یزدی منتشر شد
مهمترین پرسش و بحث بنیادین در باب معرفت فطرت این است که آیا هنگامی که انسان پای به قلمرو گیتی مینهد، معارفی در او تعبیه شده یا اینکه ظرف وجودش از هرگونه معرفتی تهی است؟ ۲ همچنین در باب ویژگیها و گرایشهای فطری، پرسش اصلی این است که آیا آنچه «انسانیت» نامیده و به منزله مجموعه ملاکهای انسانی شناخته میشود، اکتسابی است یا غیراکتسابی؟ آیا آن ملاکها از بیرون بر انسان تحمیل شدهاند یا از ذات انسان میجوشند؟
در باب فطرت از دیدگاه استاد مطهّری، مقالات و کتابهایی منتشر شدهاند که اغلب رویکردی کلامی دارند و نسبت و رابطه فطرت را با اموری همچون خداشناسی و دین میسنجند، و به پرسشهایی از این دست میپردازند: آیا خداشناسی و یا خدایابی، فطریِ آدمی است؟ آیا دین فطری است؟ با اینهمه، رویکرد مقاله پیشرو «انسانمدارانه» است؛ یعنی، تنها به مباحثی پرداختهایم که به گونه ویژه درباره انسان مطرح میشوند؛ با این همه، مانند استعدادهای انسان، وجود و عدم و یا شدت و ضعف این استعدادها، و سرانجام رشد، انحراف و مسخ استعدادهای فطری انسان
۱. مفهوم شناسی
۱-۱ چیستی فطرت
در علوم ادبی، معنای یک واژه را «ماده» و «صورت» آن تعیین میکند. به عبارت دیگر در واژههایی که از یک مادهاند، شکل و صورت واژه است که تفاوت معنایی ایجاد میکند. واژه فطرت نیز مانند هر واژه عربی دیگر، مادهای دارد و صورتی. ترکیب این دو، ساختار معنایی فطرت را تشکیل میدهد
فطرت از ماده فَطر است. ماده فَطر در هر جای قرآن که به کار رفته، ابداع و خلق در مفهومش نهفته شده است. ابناثیر به مناسبت حدیث معروف «کل مولود یولد علی الفطره;» کلمه فَطر را «ابتدا و اختراع، یعنی خلقت ابتدایی» معنا کرده است.۴ پس فَطر، به معنای خلق است؛ اما خلق ابتدایی و بدون طرح و نقشه قبلی، یا همان خلق از عدم؛ چراکه خلق، به معنای ایجاد صورت از ماده است؛ مانند ساختن یک بنا با استفاده از موادی چون آجر و سنگ؛ اما فَطر به معنای خلق و ابداع از عدم است
واژه فطرت نیز از آنجا که از همین ماده فطر است، خلق و ابداع ابتدایی یا خلق از عدم در معنایش نهفته است؛ اما اگر شکل و وزن ویژه این کلمه-وزن فِعلَه- را در نظر بگیریم، معنایش اندکی تفاوت مییابد. استاد مطهّری با توجه به همین مسئله میفرمایند: «وزن فعله دلالت بر نوع-یعنی گونه- میکند. جلسه یعنی نشستن و جِلسَه یعنی نوع خاصی از نشستن.» ایشان تصریح میکنند که فطرت در قرآن، درباره انسان و رابطه او با دین آمده است: «فطره الله التی فطر الناس علیها»؛ یعنی این خاص بودن آفرینش انسان مربوط است به دینداری او؛ یعنی شناخت و گرایش به دین و خدا
با اینهمه استاد مطهّری در آثار خود، توسعی در مفهوم فطرت (دینی) قایل شده و دایره آن را فراتر از مفهوم پیشگفته «ادراک و گرایش به الله» دانستهاند. ایشان فطرت را وجه تمایز انسان و حیوان دانستهاند که همه استعدادهای انسانی انسان (ادراکها و گرایشها) را دربر میگیرد
بنابراین میتوان گفت که فطرت در آثار استاد مطهّری به دو معنای خاص و عام به کار میرود. فطرت به معنای خاص، که در قرآن کریم به کار رفته، همان فطرت توحیدی و الهی انسان (فطرت دینی) است که عبارت است از توانایی ذاتی و سرشتی شناخت و گرایش به الله در انسان؛ اما فطرت به معنای عام، که استاد مطهّری با تحلیلی فلسفی به آن رسیده، عبارت است از مجموعه ویژگیهای سرشتی نوع انسان که بالقوه در او وجود دارند. این استعدادها و تواناییهای سرشتی که فصل ممیز انسان از دیگر موجوداتاند، استعدادهایی چون حقیقتجویی و خلاقیت را دربر میگیرند
۲-۱. نسبت مفهوم فطرت با مفاهیم مشابه
استاد مطهّری با رویکردی تحلیلی رابطه اصطلاح فطرت را با اصطلاحات سرشت، صبغه، حنیف، طبیعت و غریزه بررسی کردهاند
صبغه: صبغه مفهومی است که در قرآن کریم مانند فطرت درباره دین آمده است. استاد در باب صبغه میفرمایند
این لغت نیز بر وزن فعله است. صبغ یعنی رنگ کردن، صباغ یعنی رنگرز و صبغه یعنی نوع رنگ کردن و صبغهالله یعنی نوع رنگی که خدا در متن تکوین زده است؛ یعنی رنگ خدایی. درباره دین آمده است که دین رنگ خدایی است، رنگی که دست حق در متن تکوین و در متن خلقت، انسان را به آن رنگ، متلون کرده است. (در واقع در رابطه بین صبغه و فطرت میتوان گفت که) فطرت رنگی است که خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است
حنیف: استاد مطهّری پس از بیان آیاتی که ماده حنف در آنها آمده است به بررسی آن در کتابهای معتبر حدیثی (کتاب توحید شیخ صدوق) و لغوی (کتاب النهایه ابن اثیر) میپردازد و و نتیجه میگیرد معنای لغت حنیف؛ یعنی: «حقگرا، حقیقتگرا و یا خداگرا، توحیدگرا. (وقتی گفته میشود) در فطرت انسان حنیفیت هست، یعنی در فطرت او حقگرایی و حقیقتگرایی هست.»
طبیعت: طبیعت دلالت بر ویژگی ذاتی شیء بیجان میکند. تفاوت اشیا با هم از نظر خواص و آثاری که از خود بروز میدهند، مربوط به ویژگی ذاتی (طبیعت) آنهاست. برای نمونه آب و آتش دو جسم بیجاناند؛ ولی دارای آثار متفاوتاند که این آثار متفاوت معلول طبع یا همان ویژگی ذاتی آنهاست
استاد معتقدند که واژه طبیعت، اگرچه در باب جاندارها به کار برده میشود، به گونه اختصاصی در باب بیجانها کاربرد دارد و حتی آنجا که در درباره جاندارها به کار میرود، در آن جنبههایی است که با بیجانها مشترکاند؛ زیرا جاندارها از ویژگیهای بیجانها نیز برخوردارند. البته جاندارها چیزهایی دارند که بیجانها از آن بیبهرهاند
غریزه: یکی از مفاهیمی که از نظر معنایی به مفهوم فطرت نزدیک است و حتی گاه به جای فطرت به کار میرود، غریزه است. میتوان بنا بر گفتههای استاد مطهّری، سه تفاوت مهم میان غریزه و فطرت را برشمرد
فطرت درباره انسان به کار میرود؛ ولی غریزه به گونه اختصاصی درباره حیوان کاربرد دارد
فطرت از غریزه آگاهانهتر است؛ یعنی انسان آنچه را که میداند، به سبب قدرت او بر دانستن است. او از سلسله فطریاتی برخوردار است و میداند که چنین فطریاتی دارد
فطریات مربوط به مسائل انسانی (ماورای حیوانی) است؛ ولی غریزه محدود به مسائل مادی زندگی حیوان است
فطرت و سرشت: در اینجا بایسته است تا مفهوم سرشت را از مفهوم فطرت تمییز دهیم. استاد مطهّری میفرماید
ممکن است فطرت را معنا کنند به امر سرشتی؛ ولی این تعبیر نارساست. امر فطری سرشتی هست؛ ولی هر [امر] سرشتیای فطری نیست. امر سرشتی در مقابل امر اکتسابی برای خود فرد است. یک وقت انسان یک حالتی را اکتساب کرده و یک وقت نه. این حالت در سرشت اوست؛ موروثی است
به عبارت دیگر سرشتی اعم از فطری است و رابطه عموم و خصوص مطلق میان آنها برقرار است؛ به این معنا که ممکن است ویژگی و صفتی برای فرد سرشتی باشد، ولی فطری نباشد؛ مانند بسیاری از صفات ارثی (رنگ چشم، قد و;) که فرد آنها را کسب نکرده، ولی سرشتی فرد شمره میشوند. بنابراین هر امر فطریای، سرشتی هست؛ ولی هر امر سرشتی، فطری نیست
با توجه به توضیحاتی که داده شد، ملاک فطری بودن (فطرت به معنای عام) دو چیز است: ۱ سرشتی و غیراکتسابی بودن؛ ۲ مربوط بودن آن ویژگی به بعد انسانی انسان
نتیجه اینکه دو واژه صبغه و حنیف با فطرت (به معنای خاص) مساوقاند. صبغه در قرآن به معنای رنگی است که خدا به روح انسان زده است و مقصود از این رنگ، همان رنگ توحید است. منظور از حنیف نیز گرایش حقیقتطلبانه روح انسان است؛ یعنی در سرشت انسان گرایشی به حقیقت، که مصداق اتم آن خداوند است، وجود دارد
در باب دو مفهوم دیگر نیز باید گفت مراد از طبیعت، ویژگی ذاتی شیء بیجان است که این ویژگی ذاتی منشأ خواص و آثار در این اشیای بیجان است و مراد از غریزه، میل مبهم و ناآگاهانه حیوان و عامل حرکت او برای اطفای نیازهایش است. حیوان به این میل تنها آگاهی حضوری، و نه حصولی، دارد
۲ ابعاد فطرت
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 