فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره پولس و دیدگاه او پیرامون الوهیت حضرت عیسی مسیح در سنت مسیحی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره پولس و دیدگاه او پیرامون الوهیت حضرت عیسی مسیح در سنت مسیحی دارای ۳۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره پولس و دیدگاه او پیرامون الوهیت حضرت عیسی مسیح در سنت مسیحی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره پولس و دیدگاه او پیرامون الوهیت حضرت عیسی مسیح در سنت مسیحی
چکیده
مقدّمه
پولس کیست؟
اندیشههای پولس
انسانشناسی پولس
انسانشناسی و گناه
شریعت
دیدگاه پولس درباره الوهیت حضرت عیسی(ع)
نقد دیدگاه پولس
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره پولس و دیدگاه او پیرامون الوهیت حضرت عیسی مسیح در سنت مسیحی
عهدین (قدیم و جدید)
آشتیانی، جلالالدین، تحقیقی در دین یهود، تهران، نگارش، ۱۳۶۸
القس، رجال الکتاب المقدس، ج ۴
الیاس علیایی، دایرهالمعارف کتاب مقدس، بهرام محمدیان، تهران، نشر سرخدار،
البستانی، پطرس، دایرهالمعارف، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۰۰
ایلخانی، محمد، «پولس»، ارغوان، ش ۵ و ۶، ص ۳۹۴
بولتمان ردولف، متفکران مسیحی، دیوید فرگوسن، انشاء الله رحمتی، تهران، گام نو،
پالما آنتونی، بررسی رسالههای پولس به غلاطیان و رومیان، آرمان رشدی، بیجا، آموزشگاه کتاب مقدس، ۱۹۹۳
جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ هفتم، ۱۳۷۲
خاچیکی، سارو، اصول مسیحیت، تهران، حیات ابدی، ۱۹۸۲
دورانت، ویل، تاریخ تمدن، حمید عنایت و;، تهران، سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۶
ژیلسون، اتین، روح فلسفه قرون وسطی، ع داوودی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰
طاهر، احمد، الاناجیل دراسه مقارنه، قاهره، دارالمعارف، ۱۹۹۱
علومی عاملی، احمد بن زین الدین، مصقل صفا، قم، بینا، ۱۳۷۳
کونگ، هانس، تاریخ کلیسای کاتولیک، حسن قنبری، قم مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، بیتا
لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، روبرت آسریان، تهران، فرزان روز، ۱۳۸۰
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالتراث الاسلامیه، بیروت،
محمدیان بهرام و دیگران، دایرهالمعارف کتاب مقدس، تهران سرخدار، ۱۳۸۱
مک گراث، آلیستر، درسنامه الاهیات مسیحی، بهروز حدادی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴
چکیده
الوهیت حضرت عیسی(ع) یکی از باورهای رسمی مسیحیت است. سرآغاز این اندیشه به پولس برمیگردد که رسول خودخوانده جهان مسیحیت است. او که در ابتدا یهودی متعصّبی بود، سالها پس از حیات زمینیِ آن حضرت، مدّعی شد که حضرت عیسی(ع) را در مکاشفهای ملاقات کرده و با دعوت آن حضرت، به آیین مسیحیت گرویده است. وی سالهای متمادی در تبلیغ مسیحیت کوشید و در واقع، تفسیری از شخصیت مسیح و رسالت او ارائه کرد که با آموزههای خود آن حضرت و نیز باورهای مسیحیان اولیه در تعارض بود. امّا سرانجام، در قرون بعدی، دیدگاههای وی از سوی برخی از عالمان مسیحی مورد پذیرش قرار گرفت و هرچند مخالفانی نیز داشت، در شوراهای مسیحی به تصویب رسید. گفتنی است که این آموزهها، از جمله الوهیت آن حضرت، جزء باورهای رسمی مسیحیان شد
کلیدواژهها: عیسی(ع)، مسیح، گناه ذاتی، مرگ فدیهوار، پولس، الوهیت، آیین گنوسی.
مقدّمه
بحث از الوهیت حضرت عیسی(ع) اولین بار از سوی پولس مطرح شده و پس از سالها نزاع عقیدتی، به عنوان باور رسمی مسیحیت، در شورای نیقیه(۳۲۵م) که اولین شورای جهانی مسیحیت بود، به تصویب رسیده است. بنابراین، ضروری است که ابتدا به صورت اجمالی درباره کیفیت ایمان پولس به مسیح، نقش و جایگاهش در مسیحیت، و همچنین اصول اندیشههای او ـ که در تفسیر شخصیت حضرت عیسی(ع) نقش داشته است ـ بحث کنیم
به جرأت میتوان گفت پولس مهمترین شخصیتی است که آیین مسیحیت، متضمّن آموزهها و اندیشههای مبدع اوست؛ تأثیر او در مسیحیت تا آنجاست که برخی او را معمار مسیحیت کنونی میدانند و برخی دیگر از او به عنوان مؤسسِ دومِ مسیحیت یاد میکنند.۱ بنابراین، آنچه امروزه با نام «مسیحیت» شناخته میشود، تفسیر پولس از گفتار و کردار حضرت عیسی مسیح(ع)است؛ این تفسیر بر اساس مبانی خاصّی است که وی به آنها معتقد بوده است. به هر حال، پولس بخش مهمی از تاریخ کلیسای رسولی را تشکیل میدهد.۲ پولس و اندیشههایش همواره مخالفان و موافقان فراوانی داشته است، تا آنجا که برخی او را بزرگترین تحریفکننده مسیحیت و آموزههایش میدانند و برخی، در جبهه مقابل، او و اندیشههایش را تأیید میکنند. (یکی از متفکران معاصر، هانس کونگ، از مدافعانِ پولس است که در کتاب خود، با عنوان متفکران بزرگ مسیحی، سعی فراوانی برای دفاع از پولس و اندیشهها و عملکرد او دارد. در پایان این بحث، اشارهای به آن خواهیم کرد. یهودیان میپرسند «آیا او به کلی از یهودیت دست کشید» و مسیحیان سؤال میکنند «آیا او واقعاً عیسای ناصری را درست شناخت یا چیز دیگری از او فهمید»؟)
پولس کیست؟
پولس در میان سالهای ۵-۱۵م در شهر طرسوس (Tarsus)، (شهری در قسمت آسیایی ترکیه)، در خانوادهای ثروتمند و اشرافی به دنیا آمد.۴ تاریخ تولد او نشاندهنده آن است که کوچکتر از حضرت عیسی(ع) بوده است. پولس به واسطه پدرش توانسته است تابعیت روم را به دست آورد؛ و در عین یهودی بودن، شهروند روم نیز محسوب میشده است. پولس از نظر دینی، به فرقه فریسیان تعلّق داشته است. به گفته خود وی، “روز هشتم مختون شده و از قبیله اسراییل، از سبط بنیامین، عبرانیای از عبرانیان، از جهت شریعت فریسی”بوده است.۵ پیش از گرایش به مسیحیت، نام او شائول بوده که نامی عبری، و تلفظ یونانی آن «سَولُس» است؛ امّا بعد از پیوستن به مسیحیت، او نام «پولس» را برای خود انتخاب کرده که ترجمه یونانی شائول، و به معنای کوچک است.۶ پولس در جوانی مدتی را برای تحصیل شریعت یهود در اورشلیم گذرانده، و در این شهر با کتاب مقدّس و اعتقادات یهودی آشنا شده است؛ همانگونه که در شهر طرسوس، فرهنگ یونانی را فراگرفته است. شایان ذکر است که آشنایی با این دو فرهنگ، در شکل دادن به عقاید او نقش اساسی داشته است
پولس از رسولان حضرت عیسی(ع) نبوده و اساساً هیچگاه آن حضرت را ندیده بود. خود وی میگوید: در ابتدا نه تنها مسیحی نبوده، بلکه دشمن سرسخت مسیحیان بودهام.۷ و نام او در عهد جدید، اولین بار، در جریان شکنجه و شهادت استیفان ـ که برگزیده حواریون بوده ـ ذکر شده است؛۸ در عهد جدید از وی به عنوان ناظر۹ و راضی به۱۰ شکنجه و شهادت استیفان یاد میشود. پس از شهادت استیفان، که در روزگار رویارویی مسیحیان با انواع دشواریها رخ داده، پولس نامهای از مجمع یهودیان اورشلیم دریافت کرده، و برای دستگیری و شکنجه تازه مسیحیان، راهی دمشق شده است؛ امّا به گفته خود وی، هنگام پیمودن این مسیر، مکاشفهای را تجربه کرده و به دیدار و حضرت عیسی(ع) نائل آمده است. در این دیدار، آن حضرت او را به دین مسیحیت دعوت کرده است
سولس [پولس] هنوز تهدید و قتل بر شاگردان خداوند همی دمید و نزد رئیس کهَنه آمد و از او نامهها خواست به سوی کنایسی که در دمشق بود تا اگر کسی را از اهل طریقت خواه مرد و خواه زن بیابد، ایشان را بند برنهاده، به اورشلیم بیاورد؛ و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری در آسمان دور او درخشید، و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت: ای شائول، برای چه بر من جفا میکنی؟ گفت: خداوندا، تو کیستی؟ خداوند گفت: من آن عیسی هستم که تو بدو جفا میکنی؛ لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته میشود [که] چه باید کرد.”
بعد از این ماجرا که در بین سالهای ۳۲ تا ۳۶م. رخ داد، پولس به مسیحیان پیوست و تا هنگام مرگ، در بین سالهای ۶۲ تا ۶۴م، به به عنوان مبلّغ دین مسیح به سفرهای تبلیغی پرداخت؛ او در راه تبلیغ و ترویج برداشت خود از مسیحیت تلاش فراوانی کرد و در این راه، سختیهای زیادی را متحمّل و چندین بار زندانی شد که شرح آنها در کتاب اعمال رسولان (از باب دهم به بعد)، آمده است. وی سرانجام در سال۶۴م. یا ۶۵م. کشته شد
پولس کتاب یا رسالهای ندارد که افکارش را به صورت سازمانیافته بیان کرده باشد؛ ضمناً در منابع مستقل تاریخی که در قرن اول میلادی نوشته شدهاند، مطلبی درباره او یافت نمیشود. از اینرو، برای آشنایی با افکار پولس، باید به نامههای او و نیز کتاب اعمال رسولان مراجعه کرد که در عهد جدید قرار دارد. او در نامههای خود، به طرح مسائل اعتقادی و ارشاد خوانندگان خویش میپردازد؛ هر نامه معمولاً مشکلات جامعه یا فرد خاصّی را بازگو و برطرف میکند
اندیشههای پولس
در نوشتههای پولس، با مسیحیت متأثر از فضای یونانیمآب مواجه هستیم۱۴ به عبارت دیگر، اندیشههای پولس درباره مسیح و پیام او ـ و تفسیری که وی از مسیحیت ارائه کرده است ـ تحتتأثیر تفکرات فلسفی و جریاناتِ عرفانیای است که از حدود یک قرن پیش از میلاد مسیح تا زمان وی رواج داشته است
از ابتدای قرن سوم قبل از میلاد، با تلاش رواقیون، مذهب در فکر یونانی نقش بیشتری پیدا کرد و از یک قرن قبل از میلاد مسیح نیز جریانات عرفانی مهمترین عامل در شکل دادن فکر یونانیمآب بود. در این دوره است که عرفان (که گاهی ثنویت آن کاملاً جهانشناختی است و به صورت آیینهای گنوسی نمایان میشود) ادیان شرقی از آن جمله میتراییسم، و مذاهب اسرارآمیز، با اصول فلسفی و باورهای ارسطویی، رواقی، و فیثاغوری جمع شده و در چارچوب تفکر افلاطونی، فلسفه افلاطونی میانه را میسازد که گرایشی کاملاً عارفانه دارد و همراه با عرفان ثنوی، جهانبینیهای حاکم در این دوره را (یعنی یک قرن قبل از میلاد تا قرن سوم میلادی) شکل میدهد. پولس نیز به عنوان متفکری در آن عصر، همراه و تحتتأثیر این جریانات است. البته، این دو نوع فکر ـ یعنی فلسفه افلاطونی میانه و عرفان ثنوی ـ نزد یهودیان نیز مشاهده میشد: از یکطرف، جریانات عرفانی را با رنگی ثنوی همراه با زندگی رهبانی نزد اسنیها میبینیم و از سوی دیگر، فیلون اسکندرانی کتاب «تورات» را تفسیری افلاطونی میانه میکند
مخالفت پولس با رسولان درباره مسیح و پیام او، در همین چارچوب (تأثیریپذیری از فرهنگ یونانیمآبی)، قابل ارزیابی است. برای شناخت تفکرات پولس، باید اندیشههای او را در مقایسه با اندیشههای مسیحیان اولیه بررسی کرد. در این بخش، به مهمترین اندیشههای او اشاره میکنیم
انسانشناسی پولس
«انسانشناسی» یکی از اندیشههای زیربنایی پولس است؛ که نقش تعیین کنندهای در تفسیر او از حضرت عیسی(ع)و پیامش ایفا میکند. گرچه برخی مانند ساندرس معتقدند که محور بحث از پولس باید مسیحشناسی او باشد (چون محور بحث پولس، مسیحشناسی است)، و برخی نیز مانند بولتمان محور بحث از پولس را انسانشناسی او قرار دادهاند؛۱۶ امّا به نظر میرسد، در شناسایی پولس و اندیشههایش، توجه به هر دو محور یاد شده ضروری است بر این اساس، ما نیز در بحث از الوهیت عیسی(ع) به مسیح شناسی او توجه خواهیم کرد
انسانشناسی و گناه
بررسی دیدگاه پولس درباره انسان، بدون توجه به مسئله گناه، امکانپذیر نیست؛ از اینرو، باید انسانشناسی او را همراه با بحث گناه ارائه کرد. پولس نگاهی ارزشی به انسان دارد و بیان تورات را مبنی بر اینکه انسان شبیه خدا آفریده شده، و نشاندهنده جلال اوست، میپذیرد؛ امّا از نظر او، انسان، به واسطه گناه آدم، آلوده شده است: سرپیچی آدم از فرمان الاهی سبب گناهکار شدن همه انسانها گردید و بدین ترتیب، مرگ و گناه وارد این جهان شد و به سقوط انسان انجامید
مفهوم «گناه» نقطه ثقل انسانشناسی پولس است. از نظر او، همه انسانهایی که متولد میشوند، گناهکار هستند؛ زیرا گناه آدم گناه شخصی نبوده و نزد او باقی نمانده است (آدم با گناه خود، ذات و جوهر انسان را فاسد کرد، و انسان تحت سلطه گناه درآمد). وی معتقد است: اراده خود را تنها اراده دانستن، و آن را در مقابل اراده خدا قرار دادن، گناه است. در انسان بودن و دوری جستن از خداوند و خویشتنِ انسانی خود را در مقابل الوهیت قرار دادن، گناه است. گناه نیرویی شیطانی است که به جهان وارد شده است؛ هیچکس از گناه فرار نکرده است و نخواهد کرد، چراکه انسان برده گناه است و گناه اساس زندگی او را تشکیل میدهد. گناه، مرگ را با خود به همراه میآورد و مرگ نتیجه گناه است؛ این گناه از راه جسم انسانها اشاعه یافته و به همگان رسیده است. گرچه در ابتدای خلقت گناهکاری نبود و اراده خدا بر گناهکار بودن انسان تعلّق نگرفته بود؛ امّا با اشتباه آدم، گناه به جهان سرایت کرد و کسانی که به گناه گرایش یافتند به خداوند کافر شدند و به شرک و بتپرستی روی آوردند. با اینهمه، انسان موجودی مسئول است که میتواند بین خیر و شر، دست به انتخاب بزند و راه سعادت را برگزیند؛ هرچند به تنهایی نمیتواند خود را نجات دهد، بلکه لطف الاهی باید شامل حال او بشود
از نظر پولس انسانِ گناهکار تحت فرمان گناه است.۱۹ وی جسم را در مقابل روح قرار میدهد و این دیدگاهی است که با دیدگاه عرفانیِ ثنوی روزگار او هماهنگ است؛ امّا پولس جسم را مظهر گناه میداند، زیرا جسم مرگ را میآورد و مرگ شر است (البته او جسم را ذاتاً شر نمیداند، زیرا معتقد است که خدا آن را خلق کرده است، نه اهریمن؛ و همچنین، پسر او یعنی حضرت عیسی(ع) نیز باید جسم به خود بگیرد و نجات را فراهم کند)
شریعت
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 