فایل ورد کامل نگرش‌های مذهبی و کیفیت زندگی؛ تحلیل رابطه باورهای دینی با رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی

مقدمه 

خانواده به لحاظ قدمت ، ابتدایی ترین و از لحاظ گستردگی ، جهان شمول ترین نهاد اجتماعی می باشد.این امر نشان می دهد که تشکیل خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیاز های انسان محسوب می شود .اولین گام برای ارضای این نیاز اساسی و طبیعی ،ازدواج است .اما به رغم خوشایند بودن پیوند ازدواج،داده های آماری حکایت از آن دارد که رضایت زوجین به آسانی قابل دسترس نیست . درنتیجه قوی ترین پیوند انسانی یعنی ازدواج در مستحکم ترین قرارگاه آن یعنی سامانه خانواده در معرض خطر جدی قرار دارد؛افزایش میزان طلاق در جوامع مختلف و نیز کشور ما موید این مطلب است .از این رو ضروری است نقش مذهب و عوامل موثر بر رضایت مندی زناشویی و سازگاری زناشویی مورد توجه قرار گیرد .با شناسایی این عوامل می توان میزان ازدواج های باخطر بالا را کاهش داد و رضایت و شادکامی ازدواج های موجود  را افزود و از این طریق از پیامد های ناگوار نابسامانی های خانوادگی جلوگیری نمود . (اسلامی نسب ، ۱۳۷۳ ) 

رضایت و سازگاری زناشویی یکی از مهمترین تعیین کننده های عملکرد سالم نهاد می باشد (گریف ،۲۰۰۰) .الیس (۱۹۸۹،ص ۵۵) رضایت مندی زناشویی را «احساس عینی خشنودی ،رضایت و لذت زن و شوهر از تمامی روابط خود »تعریف می نمایدو همچنین بیان می کند که سازگاری زناشویی می تواند به طور کامل بر کیفیت زندگی تاثیر بگذارد .عوامل متعددی،رضایت مندی زناشویی و همچنین سازگاری زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد که از آن جمله می توان به رضایت از خلق و خوی همسر(بلوم و مهرابیان ،۱۹۹۹) اعتماد ،وفاداری وعشق( روزبلات و همکاران ،۱۹۹۹) و در آمد اشتغال همسر (وییجینتیمالا ،کوماری پاندا، ۲۰۰۴) اشاره کرد.

بنابرین از سازگاری به عنوان یکی از  مولفه های این پژوهش می توان نام برد  که با نگرش مذهبی و عواملی مثل سلامت روانی  رابطه تنگاتنگ و نزدیکی دارد.زیرا اساساً هر جا که بشود از سازگاری مطلوب و آرمانی سخن گفت همان جا باید سراغ سلامت روان را گرفت. در گذشته های دور بیماران روانی را از آن رو که رفتاری متفاوت از سایر مردم داشته اند به طرق مختلف طرد می کردند  (اسلامی نسب ، ۱۳۷۳ ) 

پس همانطور که اشاره شدسازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند (سین ها و ماکرجک،۱۹۹۰). 

معمولا رفتارهای فردی موجب شکل گیری قواعد مراودات در بین زوجین می شود بنابراین پذیرش سلیقه ها و رفتار همسر و یا به عبارتی دیگر ، بروز رفتارهای مقبول از سوی همسر می تواند روابط دوتایی را شکل دهد و زمینه را برای برقراری تفاهم در بین زوجین ایجاد کند و در واقع می توان گفت رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط ارائه می دهد (احمدی، ۱۳۸۲). 

پدید آمدن  اختلاف و تعارض بین زن و شوهر طبیعی است و به دلیل ماهیت کنش ورزی  همسران گاه پیش می آید که اختلاف دیدگاه روی دهد یا نیاز ها بر آورده نشود و در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم ناامیدی و ناخشنودی می کنند. بعضی از موضوع های شناخته شده ای که می تواند پدید آورنده اختلاف های زناشویی باشد چنین است پول، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، خیانت جنسی، مشکلات عاطفی، مشکلات مالی، مشکلات ارتباطی(گفت و شنود)، درگیری های کاری و مانند این ها (ثنایی و ذاکر، ۱۳۷۸)

 اختلافات زناشویی می توانند نتایج زیان باری را به همراه داشته باشند و سازگاری بین زوجین را از بین ببرد . همانطور که مازلو در سلسله مراتب نیاز ها بیان می کند که ارضای نیازهای بالاتر مستلزم ارضا نمودن نیازهای پایین تر است، زوجین نیز با وجود تعارضات و به دلیل برآورده نشدن نیاز آنها به عشق و محبت و احترام ممکن است نتوانند به خود شکوفایی دست یابند و علاوه بر آن فرزندان را نیز در این اثرات زیان بار سهیم می کنند و باعث می شود که حتی نیازهای سطح پایین آنها از جمله نیاز به محبت و امنیت تامین نشود و این امر موجب عدم دستیابی کودکان به نیازهای سطح بالاتر و رسیدن به خود شکوفایی و تکامل می شود. (شعاری نژاد،۱۳۷۳). 

در کنار سازگاری زناشویی با توجه به مبحث بالا برای رسیدن به رضایت در زندگی زناشویی عوامل مختلفی بر اساس تحقیقات نیو من  و نیومن، ( ۱۹۹۱ ) ذگر گردیده که  این عوامل عبارتند از : تحصیلات بالا،سطح اقتصادی و اجتماعی بالا، شباهت در علایق و هماهنگی جنسی . البته لازم به ذکر است که ساز و کار های دقیق این عوامل کاملا شناخته شده نیستند احتمالا تحصیلات و موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر به دلیل به رضایت زناشویی بیشتر می انجامد که افراد دارای این موقعیت ها احتمالا دارای مهارت های حل مشکل بهتری هستند و استرس های مزمن کمتری (مانند زندگی محیط شلوغ) داشته اند. اگرچه اعتقاد عمومی (بخشی از فرهنگ) این است که افراد جذب ضد خود می شوند اما تحقیقات نشان می دهد که شباهت بیشتر با رضایت زناشویی بالاتر دارای ضریب همبستگی مثبت است، زیرا افراد احساس راحتی بیشتری با فرد مشابه خود دارند و می توانند با یکدیگر بهتر همدردی کرده و علایق مشترک فی ما بین را دنبال کنند (موسوی، ۱۳۸۲) 

بنابراین برای بررسی سازگاری و رضایت زناشویی از سوی دیگر نقش مذهب مهم تلقی می گردد که  نگرش های افراد خانواده در مورد مذهب، استمرار و انتقال ارزش ها و رفتار های مذهبی به نسل های دیگر را شکل می دهد .از این رو رابطه مذهب و خانواده را می توان یک رابطه اثر گذاری و اثر پذیری  در روابط زوجین می توان در نظر گرفت. (شعاری نژاد،۱۳۷۳). 

از آن جایی که دو نهاد مذهب و خانواده ارزش های مشابهی را مورد تاکید قرار می دهند ، و برای تقویت اجتماعی شدن به هم وابسته هستند ، پژوهشگران رابطه نزدیکی بین آن دورا پیش بینی می کنند .این جهت گیری منجر به بیان عباراتی از این قبیل گردید که مذهب می تواند روابط زناشویی را تقویت و استحکام بخشد. (کال و هیتون ،۱۹۹۷). ونگرش مذهبی می تواند در ارتباط زناشویی موثر باشد ،زیرا مذهب شامل رهنمود هایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باور ها و ارزش ها است که این ویژگی ها می تواند زندگی زناشویی و متاثر سازند (هانلرو گنچوز،۲۰۰۵).

اینکه افراد موضوعی مانند ازدواج به منزله مسئولیتی برای تمام عمر ، مهرورزی به یکدیگر ،فراهم آوردن اسباب آرامش همدیگر و وفاداری و تعهد همسر را ، چگونه بر مبنای مذهب تفسر می نمایند ،تاثیر پذیری روابط زناشویی ازمذهب را نشان می دهد(ماهونی ،۲۰۰۵).

پژوهش های بسیاری رابطه بین دینداری زوجین و رضایت مندی وسازگاری زناشویی را مورد بررسی قرار دادند 

سالیوان (۲۰۰۱) نشان داده است که افرادی که در سطح بالاتری از مذهبی بودن قرار دارند نسبت به افراد دارای سطح مذهبی پایین تر، ثبات زناشویی بیشتری دارند و از ازدواج خود راضی تر به نظر می رسند . 

هانلرو گنچوز(۲۰۰۵)در مطالعه ای که روی زوجین ترکیه ای انجام دادند پس از کنترل متغیرهایی مانند سطح تحصیلات و مدت زمانی که از زندگی زناشویی آنها می گذشت ، به این نتیجه رسیدند که مذهبی بودن تاثیر عمده ای بر سازگاری و رضایت زناشویی دارد .اما مذهبی بودن زوجین نمی تواند حل مسائل زناشویی را در زوجین افزایش دهد .

کال و هیتون (۱۹۹۷) با انجام مطالعه ای روی ۴۵۸۷ زن و شوهر به این نتیجه رسیدند که از میان ابعاد مختلف دینداری ،حضور در کلیسا بیشترین رابطه را با ثبات زناشویی دارد و اختلاف بین زوجین در مورد حضور در کلیسا ، خطر جدایی را افزایش می دهد . این مطالعه همچنین نشان داد زوجینی که به طور منظم با هم به کلیسا می روند ،کمترین خطر را برای طلاق دارند . مارگارت ، دالی فردریش و کونینسکی (۱۹۹۰) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تجانس مذهبی با همسر ،عبادت و حضور در کلیسا (متغیر های دینداری) مهمترین پیش بینی کننده سازگاری زناشویی فردو رضایت مندی او می باشند .

بیان مسئله :

خانواده نظامی اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد پس از ازدواج هر یک از همسران انتظار دارند خانواده جدید همان شکلی را پیدا کند که برای او مطلوب و آشناست هر کدام  می کوشند واحد زن و شوهری را در راستای مطلوب و پذیرفته خود سازمان دهد و دیگری را برای هم سازی با خود تحت فشار گذارد (مینوچین، ۱۳۸۰).و هرکدام درتلاش اند تا زندگی توام با رضایتمندی کامل را فراهم نمایند .همانگونه که مطرح گردید سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند (سین ها و ماکرجک،۱۹۹۰). و درکنار سازگاری طبق نظر هاکنیز می توان از  رضایت زناشویی (MaritalSatisfaction)  نام برد که در بردارنده ی احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه های ازدواج خود را در نظر می گیرند است.به اعتقاد قلی زاده ، (۱۳۸۵)یکی از اساسی ترین عواملی که در زندگی زناشویی مخصوصا  به هنگام انتخاب همسر بر تصمیم افراد در جامعه به ویژه در جوامع حافظ ارزش های مذهبی اثر می گذارد همگونی اعتقادات مذهبی است. مذهب،  جلوه معنوی، الهی است که در اندیشه، باور، اعتقاد و شیوه زندگی افراد تاثیر همه جانبه دارد. علی رقم دگرگونی های جدید که گاه مسیر حرکت آنها به سوی ماده گرایی افراطی جدایی پدیده های اجتماعی از حیات دینی و استقرار گونه ای از خرد گرایی و تضعیف حس مذهبی در جوانان است. در جامعه ما تاثیر  اعتقاد مذهبی بر رفتار و کردار زندگی زناشویی جوانان  شایان توجه است. سین ها و ماکرجک،۱۹۹۰).

زناشویی میان زن و مردی که وابسته به مذاهب  گوناگون هستند و یا در صورت تعلق به یک مذهب از درجه ایمان و اعتقادات مذهبی مختلف برخوردارند  چندان استوار و محکم نیست، لوگان معتقد است که ناباوری دینی یکی از طرفین ازدواج دشواری های فراوانی برای آن ها فراهم  می کند و باعث بگو مگوهای دائمی می وشد. جالب این جاست که این ناهمگونی در اعتقادات مذهبی یا پیشرفت زندگی زناشویی افزایش یافته و تبدیل به عاملی مخرب در عشق و علاقه و سعادت زوجین می گردد. (سین ها و ماکرجک،۱۹۹۰).

هانت سازگاری زناشویی ۶۴ زوج را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که مذهب به طور مثبت با سازگاری زناشویی خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است. 

تاثیر شگرف مذهبی بر گزینش همسر  وحفظ رضایت مندی زناشویی مخصوصا از آن جهت اهمیت پیدا می کند که اعتقاد مذهبی فقط منحصر به تنظیم روابط انسان با خدا نیست بلکه باورهای مذهبی منشاء بنیادین تلقیات جمعی، شخصیت اساسی و نوع جهان بینی افراد است که این عوامل به نوبه خود می توانند بر تکوین تداوم روابط اجتماعی همه افراد خصوصا زن و شوهر بسیار اثر گذار باشند . در نتیجه استدلال این  است که آنهایی که با هم دعا می کنند با هم زندگی می کنند زیرا بنا بر گزارش های تحقیقاتی در صورت ناهمسوگرایی مذهبی حفظ اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت به هم غیر محتمل به نظر می رسد. .( پالوتسیان و کرک بتریک ،۱۳۸۷)

بنابراین طبق مطالعات تاریخی که بیان کننده این واقعیت است نیایش و دعا به عنوان یک واقعیت موجود در جهان هستی، از بدو خلقت انسان مطرح بوده است و مردم برای نیل به کمال از آن استفاده می‌کرده‌اند. امروزه روان‌شناسان دریافته‌اند که دعا، نماز و داشتن ایمان محکم، تشویش، نگرانی، یأس و ترس را برطرف می‌سازد. قرآن کریم می‌فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ (رعد: ۲۸) آگاه باشید که با ذکر و یاد خدا، دل‌های شما آرامش می‌یابد و احساس امنیت می‌کنید.( پالوتسیان و کرک بتریک ،۱۳۸۷)

امروزه بیش ازهر زمان دیگرمیل به کنکاش و چالش گرفتن مذهب در حل بسیاری از معضلات اخلاقی خانوادگی  انسان بوجود آمده است و هیچ کس نیست که بتواند نقش مذهب را انکار نماید.این مذهب آثار نیک فراوان داردکه یکی از آنها کاهش و رفع ناراحتیهاست.از جمله آثار نیک مذهب کاهش بیماریها و افزایش سطح سازگاری در انسان است و پیروان همه ادیان،عقیده دارند که علت ماندگاری مذهب این است که هم جزء خواسته های فطری و عاطفی بشر است و هم برخی از نیازهای اساسی انسان را به صورت منحصر به فرد تا مین می کند. (رزن گراندن و همکاران ۲۰۰۴).

پس با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقاء خانواده و سلامت بهداشت روانی افراد جامعه قائل است،بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر می گردد و سرانجام ریشه دار شدن این مشکلات که منجر به جدایی میگردد ضروری به نظر میرسد ،چرا که ازدواج را به عنوان مهمترین و اساسی ترین رابطه بشری توصیف کرده اند  زیرا ساختاری اولیه برای بنا نهادن رابطه خانوادگی در تربیت کودکان نسل آینده را فراهم می سازد (لارسون و هولمن ۱۹۹۴). بدون شک، خانواده نخستین و مهم ترین بستر رشد همه جانبه ای انسان محسوب می شود و از دیرباز نقش ها و کارکردهای خانواده مورد توجه روانشناسان، جامعه شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بوده است. زندگی زناشویی زن و مرد با ازدواج و تشکیل خانواده شروع می شود و رضایت زناشویی تضمین کننده سلامت روانی و سازگاری فرد در  خانواده محسوب می شود. که نقش مذهب در آن تاثیر به سزایی دارد . (رزن گراندن و همکاران ۲۰۰۴).

یکی از جوانب بسیار مهم یک نظام زناشویی رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند (تانی گوچی و همکاران،۲۰۰۶). لیکن آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است (هالفورد ۲۰۰۱؛ ترجمه تبریزی، ۱۳۸۴) نشانگر آن است که رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی  به آسانی قابل دسترسی نیست. (رزن گراندن و همکاران ۲۰۰۴).

رضایتمندی زناشویی حاصل خشنودی و سازگاری زن و شوهر در ابعاد مختلف زندگی مشترکا ست واستحکام بنیان خانواده وسلامت خانواده راتضمین میکند. (رزن گراندن و همکاران ۲۰۰۴).

پس با توجه به این که انتظار می رود بین نگرش مذهبی با  رضایتمندی زناشویی و سازگاری  زوجین رابطه مثبت وجود داشته باشد لذا پژوهشگر قصد دارد ارتباط نگرشهای مذهبی و رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی  را مورد سنجش و بررسی قراردهد.

۳-۱-اهمیت  و ضرورت تحقیق:

شناخت چگونگی سازگاری و رضایت مندی زن و شوهر از یکدیگر و بررسی نقش مذهب در  تغییرات آن از جنبه ی علمی بسیار ارزشمند است زیرا که شناخت ارزش گزاری ها و معیارهای افراد کمک می کند تا آگاهانه و با پیش بینی های نسبتاً دقیق به رفع معضلات زندگی اجتماعی پرداخت و در مسیر برقراری نظم اجتماعی گام برداشت و موانع آن را برطرف نمود از طرف دیگر تحقیقات علمی می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی واقعیت یک پدیده مورد نظر قرار گیرند و از قضاوت های شخصی و احیاناً غیر واقعی صرف نظرمی شود . ازدواج این موهبت الهی که به واسطه ی آن زنان و مردان می توانند در سایه ی مهر یکدیگر بیاسایند از زمان آفرینش انسان تا کنون مسئله ای مهم برای هر فرد بوده است ، به طوریکه گفته می شود یکی از سه رویداد مهم زندگی هر شخص ازدواج می باشد که دو واقعه ی دیگر یعنی تولد و مرگ در اختیار انسان نبوده ولی ازدواج و تشکیل خانواده امری است که خواست فرد در آن دخیل است ، و از آن جا که سنگ های زیر بنایی هر جامعه خانواده ها می باشند ، هر عامل مؤثر در سلامت خانواده ، در سلامت جامعه تأثیر دارد . (فیتنس ۲۰۰۱).

بنابراین ازدواج و زندگی زناشویی مستلزم وجود پایداری و سازگاری، از جانب زوج ها است و احساس رضایت از ازدواج نقش مهمی در میزان کارکرد بهنجار خانواده ایفا می کند. در این راستا، محققان معتقدند که مذهب و نگرشهای مذهبی توانایی غنی سازی یک ازدواج سازگارانه و توأم با رضایت مطلوب و با ثبات را دارد (فیتنس ۲۰۰۱).

شواهد فراوانی گویای آنند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی ودوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند. در حقیقت معضل پریشانی زناشویی، بیشتر از هر طبقه تشخیص روانپزشکی دیگر، دلیل مراجعه درمانجویان به مراکز بهداشت روانی است (برنشتاین و برنشتاین، ۱۹۹۰). رایج ترین مشکلی که زوجین بیان می کنند ناتوانی در برقراری ارتباط است. بیش از ۹۰ درصد زوجین آشفته این مشکلات را به عنوان مساله اصلی در رابطه خود بیان می کنند (برنشتاین و برنشتاین ۱۹۸۶).

با توجه به روند فعلی می توان انتظار داشت که فقط در طول یکسال، تقریباً دو نیم میلیون سند ازدواج در ایالات متحد آمریکا صادر خواهد شد (مرکز ملی آمارهای بهداشتی ، ۱۹۸۴). متاسفانه، بطور مشابه می توان پیش بینی کرد که در همان دوره زمانی، یک و یک چهارم میلیون طلاق نیز اتفاق خواهد افتاد. این اعداد، بعنوان آمارهای خام خیلی دور از انتظار نیستند. (مرکز ملی آمارهای بهداشتی ، ۱۹۸۴).

همچنین میزان آمار طلاق در ایران  در حال نوسان می باشد بطوری که  آمار نشان می دهد در سال ۱۳۵۵ میزان طلاق ۷/۱۰ درصد بود در سال ۱۳۶۰کاهش یافته و به ۳/۸ درصد رسیده است در اوایل دهه ۶۰ شروع به افزایش نموده و در سال ۱۳۶۵ به ۳/۱۰ درصد رسیده از سال ۱۳۶۶تا۱۳۷۰ نسبت طلاق  به ازدواج  نوسانهای خفیفی دارد  و در سال ۱۳۷۲ به کمترین حد ممکن در ۱۷ سال قبل یعنی ۳/۶درصد رسید . از سال ۱۳۷۳تا ۱۳۷۹نسبت طلاق به ازدواج بتدریج افزایش یافته به طوری که در سال ۱۳۷۹ رشد ۳/۸ درصدی را نشان می دهد .افزایش ۱۲ درصدی طلاق در آمارهای موجود سال ۱۳۷۹ نسبت به سال ۱۳۷۸ افزایش ۱۴ درصدی در سال ۱۳۸۰ نسبت به سال ۱۳۷۹ روند افزایش این معضل را در جامعه کنونی ما گوشزد می کند و در دو، سه سال اخیر این روند افزایشی  همچنان به قوت خود باقیست. (مرکز ملی آمارهای بهداشتی ، ۱۹۸۴).

پس  می توان گفت که آماریهای خام طلاق در سال ۱۳۷۰ در ایران نشان می دهد که «39336» مورد طلاق در این سال به ثبت رسیده است. همچنین بیشترین موارد ازدواج که در سال ۱۳۵۷ ثبت شده «479263» مورد می باشد. در واقع این دو آمار نشان دهنده بیشترین موارد ثبت شده طلاق و ازدواج می باشد. (مرکز ملی آمارهای بهداشتی ، ۱۹۸۴).

می توان گفت طبق یافته های پژوهشی زوج های پریشان و ناراحتی در مدیریت سازنده ی تعارض ها وحل مسائل دچار نارسایی و شکست هستند و از این بابت، تلاش زیادی برای ترمیم فعالیت های ارتباطی خود میکنند (مورس و کارتر ۲۰۰۰). بنابر نظر کریستینسن وشنگ (۱۹۹۱)، اگر یک زوج قادر به حفظ یک رویکرد دو طرفه حل سازنده ی مسائل برای رفع اختلاف های اجتناب ناپذیر خود نباشند، تعارض بین آنها رشد خواهد کرد و آن چیزی که به عنوان رضایتمندی وسازگاری است از درون زندکی آنها کاهش  می یابد .که با توجه به اهداف و رویکرد های دین و نگرش دینی که افراد در زندگی دارند  می توان تبادلات مثبت و سازگاری و حل مسائل ارتباطی  را به شیوه ای موثرو کار آمد جز اهداف برنامه های مداخل زناشویی برشمرد. .(کیسیر و همکاران ۱۹۹۸). 

لذا در تحقیق سعی می شود به ارتباط بین نگرشهای مذهبی افراد در رضایت  و سازگاری آنها از زندگی زناشویی پرداخته شود تا روشن سازد آیا افرادی که از نظر نگرش(پایبندی) های مذهبی در سطح بالایی هستند آیا در رضایت  و سازگاری از زندگی زناشویی هم نمره بالایی کسب می کنند یا خیر.

۴-۱-اهداف تحقیق :

اهدف اصلی تحقیق:

تعیین رابطه بین نگرشهای مذهبی با رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی

اهداف فرعی تحقیق:

۱-تعیین رابطه بین نگرش مذهبی با  مولفه های رضایت زناشویی(پاسخ قراردادی-رضایت زناشویی-موضوعات شخصی –ارتباط زناشویی-حل تعارض-نظارت مالی-فعالیت مربوط به اوقات فراغت –روابط جنسی –ازدواج و بچه ها –بستگان و دوستان –نقش های مربوط به برابری زن و مرد –جهت گیری عقیدتی )

۱-تعیین رابطه بین نگرش مذهبی با مولفه های سازگاری زناشویی (رضایت دونفری –همبستگی دو نفری –توافق دو نفری –ابراز محبت )

۵-۱-فرضیه ی اصلی تحقیق:

نگرشهای مذهبی پیش بینی کننده  با رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی می باشد . رگرسیون

فرضیه های فرعی تحقیق

رابطه معنی داری  بین نگرش مذهبی با  رضایت زناشویی وجود دارد . پیرسون

-رابطه معنی داری  بین نگرش مذهبی با  مولفه های رضایت زناشویی وجود دارد رگرسیون

-رابطه معنی داری بین نگرش مذهبی با سازگاری زناشویی وجود دارد پیرسون

– رابطه معنی داری بین نگرش مذهبی با مولفه های سازگاری زناشویی وجود دارد. رگرسیون

– نگرش مذهبی اثرمعنی داری بر سازگاری و رضایت زناشوئی دارد . تحلیل کوواریانس

– تفاوت معنی داری بین زوجین در نگرش مذهبی وجود دارد . روش مقایسه بین دو گروه مستقل 

– تفاوت معنی داری بین زوجین در رضایت از زندگی وجود دارد روش مقایسه بین دو گروه مستقل

– تفاوت معنی داری بین زوجین در سازگاری زناشوئی  وجود دارد روش مقایسه بین دو گروه مستقل