فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره امام غزالی و بررسی آثار فلسفی، عرفانی و نقش او در اندیشه اسلامی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره امام غزالی و بررسی آثار فلسفی، عرفانی و نقش او در اندیشه اسلامی دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره امام غزالی و بررسی آثار فلسفی، عرفانی و نقش او در اندیشه اسلامی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره امام غزالی و بررسی آثار فلسفی، عرفانی و نقش او در اندیشه اسلامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره امام غزالی و بررسی آثار فلسفی، عرفانی و نقش او در اندیشه اسلامی :
امام غزالی و برادرش
بحث وجستجو در تصوف خراسان را بدون اشاراتی به حالات وسخنان امام ابوحامد غزالی و برادرش شیخ احمد نمی توان به پایان آورد. هر چند بین تصوف آنها تفاوت بسیار است و تصوف ابوحامد از نوع مقالات اهل صحوست وطریقه برادرش احمد، از مقوله تصوف اهل سکر. درهر حال با آنکه حوزه فعالیت و نفوذ این دو برادر هم به هیچوجه محدود به خراسان نماند باز این مهد دیرینه تصوف اسلامی خاستگاه اصلی تعلیم آنها به شمارست. در واقع ابوحامد در عراق بیشتر به عنوان فقیه ومتکلم شناخته می شد و در شامل و قدس هم فقط، مراحل نخستین سیرو سلوک خویش را آغاز کرد. اما خانقاه او که در کنار مدرسه و همچون نشانه یی از جمع بین طریقت و شریعت محسوب می شد در خراسان بود وتأثیر آن نیز درخراسان بیشتر محسوس شد. برادرش احمد هم با آنکه به عنوان صوفی و واعظ درجبال وعراق مسافرت میکرد تصوف خود را از مشایخ خراسان اخذ کرده بود و با سنتهای متصوفه آن ولایت ارتباط داشت. درهر صورت تصوف امام غزالی وبرادرش شیخ احمد دوجنبه مختلف از تصوف خراسان و از میراث با یزید و بوسعید وامام قشیری وامثال آنها را ارائه می کند.
ابوحامد محمد بن محمد غزالی در سنه ۴۵۰ در طابران طوس به دنیا آمد و هنوز طفل خردسالی بود که پدرش محمد غزالی ]۱[ درگذشت و اورا با برادش کهترش احمد یتیم گذاشت. سرپرستی دو کودک با مختصر اندوخته پدرشان به یک دوست صوفی واگذار شد اما تمام شدن این اندوخته که احتمالا در دنبال یک قحطی و سختی عام روی داد ابوحامد و برادرش را واداشت تا با اشارات صوفی سرپرست خویش به مدرسه پناه جویند. در مدرسه، ابوحامد یک چند نزد امام ابوعلی احمدالراذ کانی مقدمات فقه شافعی آموخت. چندی بعد به جرجان رفت و آنجا نزد فقیه شافعی از خاندان معروف اسمعیلی به تلمذ پرداخت و آن اندازه در آن شهر توقف کرد که توانست از تقریر استاد تعلیقه یی فراهم آورد که قابل ضبط و حفظ باشد. در بازگشت به طوس، در راه گرفتار دزدان شد و تعلیقه جرجان را از آنها به التماس و تضرع باز ستاند. وقتی به طوس بازآمد چند سالی همانجا ماند و ظاهرأ ضمن استفاده از علماء محل به حفظ وضبط تعلیقه های جرجان پرداخت. چندی بعد با عده یی از یاران به نشابور رفت و در نظامیه نشابور نزد ابوالمعالی امام الحرمین جوینی به تلمذ اشتغال جست. با ابوعلی فارمدی صوفی معروف وحکیم عمر خیام منجم و فیلسوف پرآوازه عصر آشنایی یافت. همدرسانش کیاالهراسی، ابوالمظفر خوافی، ابوالمظفر ابیوردی، ابوالقاسم حاکمی، و ابراهیم شباک هم از نام آوران عصر بودند. با وفات امام الحرمین (۴۷۸) دوران اقامت او در نشابور پایان یافت و او به عسکر سلطان رفت و در موکب وزیر یکچند به مسافرت پرداخت. مناظره با علماء و فقهاء معروف عصر که به عسکر آمد و رفت داشتند تدریجأ وی را نزد وزیر مقبول و مقرب کرد. شش سالی بعد از ورود به عسکر نظام الملک وی را با لقب زین الدین و شرف الائمه به عنوان مدرس به نظامیه بغداد فرستاد(۴۸۴). غزالی د ربغداد ضمن اشتغال به تدریس وتصنیف اختیار تاهل هم کرد چنانچه چهار سال بعد که بغداد را ترک می کرد برخلاف وقتی که به بغداد می آمد مجرد نبود. هنگام قتل خواجه نظام الملک و مرگ سلطان ملکشاه وی در نظامیه بغداد کار تدریس خود را دنبال می کرد. در مراسم جلوس و بیعت با خلیفه المستظهربالله هم به عنوان مدرس نظامیه و فقیه عراق شرکت کرد و خلیفه از وی خواست تا کتابی در رد باطنیه بنویسد و وی آن را به همین مناسبت المستظهری نام نهاد. در دنبال یک بحران روحی و جسمانی که شش ماه طول کشید غزالی نظامیه و بغداد را ترک کرد و با لباس صوفیه به بهانه حج از بغداد بیرون رفت (۴۸۸). سیر و سیاحت در شام و بیت المقدس و به جا آوردن مناسک حج و به سرآوردن چله واعتکاف درجامع دمشق نزدیک دو سال وی را در آن نواحی مشغول داشت. در این مدت از اشتغال به درس وبازگشت به سودای اهل مدرسه با اصرار تمام اجتناب می ورزید و اوقات خود را درعزلت وانزوا
می گذرانید و از طریق کسب دست – واستنساخ قرآن- معیشت می کرد. اینکه گفته اند دو سال در شام اقامت کرد ظاهرأ موافق واقع نیست اما از وقتی که نظامیه بغداد را ترک کرد تا وقتی که دوباره در نشابور به اصرار سلطان و وزیر به تدریس پرداخت بیش از دوسال درعزلت به سر برده بود و ازین مدت قسمتی درشام و قدس گذشته بود و بیشترش درخراسان. در شام در جا مع اموی دمشق زاویه یی داشت که پیش از وی شیخ نصر مقدسی از مشایخ و زهاد عصر در آنجا به سر می برد وغزالی درکتا احیاء علوم الدین خویش با لحنی ازین شیخ نصر مقدس یاد می کند که پیداست بین آنها ملاقاتی نبوده است]۲[. هرچند بعضی مولفان، از ملاقات آنها صبحت کرده اند وحتی ادعا کرده اند که ملاقات با وی نیز از اسبابی بوده است که امام غزالی را درهنگام ترک نظامیه به جانب دمشق کشانیده است. می گویند در دمشق غزالی درصحن جامع اموی، روستاییی را دید که از فقهاء جامع مساله یی پرسید و آنها به اوجوابی نداند. چون غزالی دریافت که مساله سایل بی جواب ماند او را بخواند و جوابش بداد اما روستایی آن جواب را نپذیرفت و چون فقهاء جوابی را که این فقیر عامی داد از روستایی شنیدیند وپسندیدند و ازین ناشناس در خواستند تا به آنها چیزی تدریس کند وی ناچار آن را به روز دیگری موکول کرد وازآنجا بیرون رفت. همچنین می گویند در یک مدرسه دمشق، که باز ناشناخته بدانجا وارد شد، مدرس آنجا را دید که ضمن درس، قول غزالی را نقل می کند ترسید که این امر او را دچار عجب سازد، ناشناخته از مدرسه بیرون آمد و شهر را ترک کرد. باری در تمام مسافرت در شام و قدس وحجاز سعی کرد از وسوسه عجب و شهرت دور بماند و بالاخره راه « وطن» را پیش گرفت و از طریق بغداد، عازم خراسان شد. در راه بازگشت به « وطن» یک چند در بغداد و در رباط ابوسعد توقف کرد و آن قسمت از کتاب معروف احیاء علوم الدین خویش را که در سفر شام وقدس تصنیف کرده بود به تعدادی از طالبان علم که بر وی سماع کردند تدریس نمود. در طوس نیز که به خاطر اهل وعیال بدانجا بازگشت همچنان با سالها عزلت وانزوای خود را ادامه داد واوقات خویش را غالبأ به ریاضت صوفیانه یا تفکر وتصنیف می گذرانید. در آغاز دوازدهمین سالی که از ماجرای ترک نظامیه بغداد می گذشت، دعوت فخرالملک پسر نظام الملک را برای تدریس در نظامیه نشابور پذیرفت و جهت تدریس به نشابور رفت(۴۹۹). هنگام کشته شدن فخرالملک بردست باطنیه تدریس وی در نشابور همچنان ادامه داشت. معهذا دردنبال جاروجنجالی که به تحریک فقهاء نشابور بر ضد وی شد به درگاه سلطان خراسان، سنجرین ملکشاه، احضار گشت و سرانجام تدریس نظامیه را دوباره ترک کرد و به خلوت انزوای خویش در طوس بازگشت. در ۵۰۴ در دنبال وفات کیاالهراسی مدرس نظامیه بغداد دعوت مجددی را که از وی برای تدریس در نظامیه بغداد شد رد کرد وسال بعد درهمان خلوت انزوای طوس وفات یافت(جمادی الاخر۵۰۵). زندگی او در سالهای آخر عمر در بین مدرسه و خانقاه طوس، صرف تدریس طالبان علم ومجالست با صوفیه واربات قلوب می شد ودرعین اشتغال به تصنیف کتب، قسمت عمده اوقاتش مصروف عبادت وتفکر بود.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 