فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی۲ ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی :
فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی
|
|
مقدمه
تأثیر نفس گرم و نفوذ کلام پرشور مولانا جلالالدین محمد مولوی عارف بیبدیل سده هفتم هجری، چنان ژرف و گسترده است که هنوز، با گذشت قرنها از حیات جسمانی این شیخ شوریده، حیات روحانیاش آرامبخش ذهن و قلب و روح سالکان و عارفانی است که جویای حق و حقیقتاند و میخواهند به کشف بایستهها و شایستههای طریقت راه یابند؛ تا آنجا که حتی مولوی شناسی نزد انسان سده بیست و یکم به شاخهای مهم در شرق شناسی تبدیل شد
محقق حاضر به هدف آشنایی با جنبههای مختلف شخصیت مولانا و آثار، سلوک، کرامات و نحوه زندگانی او تدوین شده و در آن، از رابطه او با سایر عرفای هم عصرش نیز سخن رفته است.
ولادت
ولادت مولانا جلالالدین محمد طبق نوشتههای تاریخی در ششم ربیعاول سنه ۶۰۴ق، در شهر بلخ، واقع در افغانستان امروزی بوده است و این تاریخ را تقریباً همه تذکرهنویسان و کسانی که شرح احوال مولانا را نوشتهاند به اتفاق پذیرفته و آثارشان را ثبت کردهاند.
با این که همه تاریخ نویسان و احوال نگاران مولانا به تاریخ مذکور توجه کردهاند و حوادث و آمد و شدها و رویکردهای او را بر مبنای همین تاریخ برنگاشتهاند، اما گویا با توجه به آثار و اقوال خود مولانا میتوان به تاریخی پیش از این، که شاید به واقع هم نزدیکتر باشد، اشاره کرد و براساس این تاریخ جدید، که از قول آثار خود مولانا به آن اشارت خواهیم کرد، درست باشد، بدیهی است که همه نوشتههای پیشینان در احوال مولانا را دچار اشکال خواهد کرد؛ و البته اگر این تاریخ درست باشد، چه اشکالی است که به تاریخ گذشته اشکال وارد کند؟!
برای مولانا جلالالدین و این که وی به سال ۶۰۴ق، متولد شده است، دو ماده تاریخی نیز به حساب جمل ترتیب دادهاند ه یکی: «مولوی مهتاب دین» و دیگری «مولوی پیر مکرم» است که با عدد ۶۰۴ برابری میکند. این مقوله نیز از این بابت ذکر شد تا توجه خواننده را بیشتر به تاریخ مذکور جلب نماید و چنان چه تاریخ دیگری از بابت تولد او قید شد بتواند به تحلیل بهتر آن را پیدا کند.
وفات مولانا نیز طبق همه گزارشهای تاریخی و صوفیانه روز یکشنبه به پنجم ماه جمادیالآخر سال ۶۷۲ق، اتفاق افتاده است و با این حساب سن مولانا به هنگام عروج ۶۸ بوده است.
چنان که گفتیم ذکر چند مورد در آثار مولانا تاریخ ۶۰۴ را مردد میکند، یکی داستان «حصر سمرقند» است که مولانا خاطرهای به این شرح از آن دوران بیان میکند:
در سمرقند بودیم و خوارزمشاه سمرقند را در حصار گرفته بود و لشکر کشیده، جنگ میکرد و در آن محله دختری بود عظیم صاحب جمال چنان که در آن شهر او را نظیر نبود: خر لحظه میشنیدیم که میگفت خداوندا کی روا داری که مرا به دست ظالمان دهی و میدانم که هرگز روا نداری و برتو اعتماد دارم. چون شهر را غارت کردند و همه خلق را اسیر میبردند و کنیزان آن زن را اسیر میبردند و او را همچ المی نرسید؛ و با غایت صاحب جمالی کس او را نظر نمیکرد تا بدانی که هر که خود را به حق سپرد از آفتها ایمن گشت و به سلامت ماند و حاجت هیچ کس در حضرت او ضایع نشد.[۱]با توجه به اینکه واقعه لشکرکشی خوارزمشاه را حدود سال ۴-۶۰۲ق ذکر کردهاند، چنان چه مولانا متولد آن سال، یعنی ۶۰۴، باشد، این سؤال پیش میآید که او چگونه میتوانسته شاهد آن حوادث باشد و حال آنکه هنوز حداقل یک سال به ولادت آن مانده است. برای فهم این حادثه و این کلمات آن دختر زیبا و فهم زیبایی را حاصل کرده باشد باید حداقل او را در حول و حوش پانزدهسالگی تلقی کنیم و اگر او را در این سال یعنی ۴-۶۰۲ پانزده ساله بدانیم حداقل بدانیم ۱۹-۲۰ سال از آن چه گفتهاند بزرگتر باشد.
غیر از این مطلب که در کتاب خود نوشته مولانا، یعنی فیفه مافیه، نقل شده است، در دیوان کبیر که به دیوان شمس تبریزی شهرت دارد نیز مواردی یافت می شود که ذکر ۶۰۴ را در ولادت او خدشهدار میسازد، چند نمونه از این موارد بدین شرح است:
۱- به اندیشه فرو برد مرا عقل چهل سال
به شصت و دو شدم صید و ز تدبیر بجستم[۲]
۲- شمس تبریزی جوانم کرد باز
تا ببینم بعد ستین شیوهها[۳]
۳- پیر، ما را ز سر جوان کرده است
لاجرم هم جوان و هم پیرم[۴]
۴- مرا واجب کند که من برون آیم چون گل از تن
که عمرم شد به شصت و من چو سین و شین در این شستم[۵]
با توجه به موارد فوق که مولانا یاد میکند، در بیت نخست و بیت آخر به سالهای شصت و دو سالگی خود اشاره میکند که در این سال به صید افتاده است و نیز در بیت دوم به عدد شصت یعنی ستین اشاره میکند و هم به پیر بودن خود که در این سال شصت باز جوان گشته است و در بیت سوم اشاره به پیری خود میکند، بدیهی است که این ابیات مربوط به دوران تحول درونی مولاناست که با پدیدارشدن «شمس تبریزی» برای او حاصل شدهاست؛ و لذا به نقل صریح تاریخهای صوفیانه شمس تبریزی به سال ۶۴۲ ق به شهر قونیه آمده است و در همان سال با مولانا برخورد نموده و در او تحول و دگرگونی ایجاد کرده است. اگر در سال ۶۴۲ق سن مولانا بنابر ابیات مذکور بین شصت و شش و دو سالگی باشد باید او پیش از سال ۶۰۴ق متولد شده باشد یعنی حدود سال ۵۸۰ق و براین اساس به هنگام واقعه حصر سمرقند، احتمالاً سن او حدود ۲۴ تا ۲۹ سال بوده و لذا سن آن شریف به هنگام مرگ حدود ۹۲ سال خواهد بود نه ۶۸ سال و این با حدود سن پدر مولانا و فرزند ارشد مولانا نیز تقریباً مناسب میاید که یکی (پدر) ۸۵ سال و آن دیگری (سلطان ولد، فرزند مولانا) ۸۹ سال زیست کرده است.
اگر سال اخیر را عمر مولانا تلقی کنیم بدیهی است که باید تحلیلی نو از زندگی و سلوک مولانا داشته باشیم که راقم این سطور در رسالهای دیگر در صدد تنظیم این متن درآمده است، و اگر به انجام برسد قهراً تحولی در مبحث مولوی شناسی پدید خواهد امد! چه، بسیاری از حوادثی که به دوران کودکی مولانا نسب داده میشود با طل می شود و آنچه به جوانی او مربوط می شود، به میان سالی مرتبط خواهد بود.
به هر جهت طبق هر دو روایت مولانا متولد بلخ بوده و در سال ۶۰۴ق یا ۵۸۰ق در خانوادهای سرشناس و اهل علم و تقوا متولد شده است. نام این کودک را محمد گذاشتند و جهت تکریم و تجلیل او «جلالالدین» لقبش دادند و پدرش بهاءالدین ولد، که خطیبی بزرگ و شخصیتی سرشناس در زمان خود بوده، این فرزند محبوب را «خداوندگار» خطاب میکرد.
کودکی و نوجوانی مولانا چنان که اشارت دادیم دردوران بلوا و آشوب سپری شده است، آشوبی که اسباب مهاجرت خانواده وی از شهر بلخ را به همراه داشت؛ و دراین آشوب، او حادثهها و خشونتها دیده و قتل و غارتها را شاهد بوده است. کلماتی که بعداً از خود مولانا نقل شده و ابیاتی که در آثارش آورده یادآور آن دوران نامطلوب و خون ریز است. یادآور آشوبی که مغولان برانگیختندو خامیای که از سوی خوارزمشاه در این پدیداری آشوب دخیل بود؛ و نتیجه آن نیز فساد، قتل، خونریزی، مرگ و ویرانی بود.
اگر شعر به نوعی غلیان و طغیان مناسب احساسات پاک و صاف روحی مواج باشد بدون شک مولانا جلالالدین از همه شاعران شاعرتر است و شعر او از همه اشعار احساسیتر مینماید و رمز تأثیرگذاری آن نیز در همین حالت باطنی خود مولاناست.
استاد فروزانفر در سخنانی در باب شعر مولوی گفته است:
مولانا درست و راست از ۳۸ سالگی شاعری را آغاز کرد و بدین معنی میتوان گفت که مولانا نابغه است. یعنی ناگهان کسی که مقدمات شاعری نداشته، شعر سروده است و عجب است که این کسی که سابقه شاعری نداشته، و در مکتب شعر و شاعری مشق نکرده و تلمذ ننموده است، بسیار شعر گفته و همه را زیبا سروده است هرگاه مولانا را با ستارگان قدر اول ادبیات فارسی که امروز مابین ما مشهورند و عبارتند از استاد طوس مظهر ممکلت ایران و حضرت شیخ اجل سعدی شیرازی و خواجه بزرگوار حافظ مقایسه کنیم مقدار شعری که از مولانا باقی مانده است به نسبت از همه بیشتر است. مقصود این است که شاعری مولانا امری است خارقالعاده و با سابقه تحصیل و کار او مناسبتی نداشته است.[۶]
صفت کلام و شعر حقیقی این است که در خواننده تأثیر کند و خواننده را به عالم شاعر ببرد. در شعر مولانا این اثر به طور قطع و به حد اشد موجود است یعنی هیچ یک از شعرای ما این اندازه نمیتوانند وجد و حال و شور در خواننده ایجاد کنند که مولانا ایجاد کرده است و از این حیث یعنی از جهت وجد و شور و حال خارقالعاده که در غزلیات مولانا هست غزلیات مولانا امتیاز دارد. کثرت غزلیات او نیز ممتاز است. یعنی مولانا ۳۵۰۰ غزل ساخته است. در پنجاه و پنج بحر مختلف شعر ساخته است. در زبان فارسی هیچ یک از شعرای ما نیستند که این اندازه توسعه در اوزان داده باشند.
آن اوزان متروکی که در شعر قدیم وجود داشته و متروک شده و شمس قیس آنها را جزء اوزان متروکه نام برده است تمام آن اوزان را مولانا ساخته و بهتر از اوزان معموله ساخته است و این توسع در وزن مولود موسیقی است. از این جهت که مولانا رباب میزده و در رباب اختراعی داشته است و موسیقی میدانسته است. دانستن موسیقی که در حقیقت مایه وزن است به مولانا این سرمایه را داده که در اشعارش تفنن در اوزان از هر شاعری بیشتر است و بسیاری از اوزان هم در غزلیات مولانا است که در اشعار سایر شعرا نیست.
استاد فروزانفر پدیداری شعر مولانا را در ۳۸ سالگی میداند و آن هم بداهه و غیر تمهیدی، یعنی یکباره و دفعتاً؛ و این سن با توجه به تاریخ ولادت مولانا اگر در ۶۰۴ باشد زمان رویارویی با شمس تبریزی است که به زعم او شعر را در او پدیدار کرده است. البته اسناد و مدارک این نظر را تأیید و تصدیق نمیکند و در واقع سخن بی اساسی است، چه مولانا با اشرافی که بر ادبیات داشته قهراً مشق شعری هم میکرده است و با توجه به انسی که با دیوانهای شعری، بویژه دیوان متنبی داشته و شمس از خواندن آن منع میکرده است، به خوبی میرساند که شعر مولانا دفعتاً و بدون مقدمه نبوده است.
به قول استاد زرین کوب:
شعر مولانا ورای این احوال است، ترتیب ذوقی و تجربه ادبی او که مربوط به سالهای قبل عهد صحبت شمس است او را تاحدی به سنتهای شعر مرهون میدارد و پیداست که طول ممارست او در دیوانهای شعر و در سفینهها و مجموعههای منتخب و رایج در عصر او تأثیر کلام قدما خاصه شعرای خراسان و ماوراءالنهر را در بنای شعرش باید قابل تشخیص کرده باشد. این که خود او خویشتن را قبل از مولاقات با شمس «عطارد وار دفترباره» میخواند و از سابقه ارتباط خویش با «ادیبان» یاد میکند تأثیر شیوه فکر و بیان شاعران گذشته را در کلام او توجیه میکند.[۷]
باری مولانا به دنبال کلمات نو و تأثیرگذار بوده است لذا بیشترینه شعر او یا تعلیمی است یا در حالتیکه سکر بر او غالب شده و در چرخ و سماءع بوده است، هویدا شده است. چون روح او نوبه نو درحال شدن و غلیان احساسات پاک بوده است کلام اونیز نوبه نو تازه و شاداب می نماید و به قول خود مولانا:
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود.[۸]
و نیز:
نوبت کهنه فروشان در گذشت
نو فروشانیم و این بازار ماست.[۹]
فایل ورد کامل مطالعه جامع درباره مولانا به عنوان پیر عشق و سماع با بررسی اندیشهها و آثار عرفانی
فهرست
مقدمه…………………………………………………………………………………………………. ۱
ولادت…………………………………………………………………………………………………. ۲
مولانا و شعر………………………………………………………………………………………. ۶
مولانا و شب……………………………………………………………………………………….. ۱۱
مولانا و موسیقی و سماع……………………………………………………………………… ۱۶
وصیت مولانا………………………………………………………………………………………. ۲۰
منابع…………………………………………………………………………………………………… ۲۲
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 