فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی دارای ۲۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی :

فایل ورد کامل مطالعه گویش‌های ایران با بررسی تنوع زبانی، ریشه‌های تاریخی و نقش فرهنگی ـ اجتماعی

مقدمه

گویشی که در حال حاضر کلیمیان ایران به آن صحبت می‏کنند از جمل گویشهای ایرانی است که جزو دست گویشهای مرکزی ایران به شمار می‏رود. این گویش امروزه در شهرهای اصفهان، همدان، کاشان، یزد، بروجرد و چند شهر دیگر ایران و نیز در نقاطی در خارج از ایران، چون قفقاز، سمرقند و بخارا رایج است. گفته شده است که گویش فعلی کلیمیان اصفهان، گویش سابق مردم اصفهان بوده که کلیمیان آن را بین خود حفظ کرده‏اند.[i][۱] اگر این نظر را بپذیریم می‏توان آن را نیز در مورد سایر انواع گویش کلیمی در ایران و یا خارج از ایران تعمیم داد و چنین نتیجه گرفت که کلیمیان ایران در هر نقطه که ساکن شده‏اند حافظ زبان سابق آن ناحیه گردیده‏اند.

راجع به ورود کلیمیان به ایران و تاریخ آن نظریات مختلفی وجود دارد که از عهد این مقاله خارج است[ii][۲]. تنها ذکر این نکته ضروری به نظر می‏رسد که طبق سرشماری سال ۱۳۵۰، جمعیت کلیمیان اصفهان در حدود ۲۳۰۰ نفر بوده است. [iii][۳]. (آمار جمعیت آنها در سالهای اخیر به دست نیامد).

واژه در گویش کلیمیان اصفهان از نظر ساخت اشتقاقی[iv][۴] (و نه تصریقی[v][۵]) به سه نوع تقسیم می‏گردد: ساده[vi][۶]، مشتق[vii][۷] و مرکب[viii][۸].

واژ “ساده” تنها از یک واژک آزاد[ix][۹] ساخته شده است، مانند tou (تاب)[x][۱۰] ،teu (تب).

واژ “مشتق” علاوه بر یک یا چند واژک آزاد دارای یک یا چند وند اشتقاقی[xi][۱۱] است، مانند pil-ak (پولک)، gand-a (گندیده).

واژ “مرکب” بیش از یک واژک آزاد دارد، مانند an-e-buvâ (زن پدر) bâbâ-bele (پدر بزرگ).

“فعل” چون در مقایسه با سایر انواع واژه ساخت متفاوتی دارد، در این مقاله، در ابتدا افعال غیر بسیط و سپس سایر انواع واژه مورد بحث قرار می‏گیرند.

گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که دارای بن مایه لری می باشد . برای مرزبندی انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش تقسیم شمالی و جنوبی تقسیم می کنیم که هر قسمت ویژگی خاص خود را داراست . و دارای تفاوتی اندک می باشد . زبان های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه ، کنگان ، جزیره شیف ، و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است .

در همه گویشها واژه های فارسی باستان ، اوستایی و پهلوی دیده می شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی ) رایج است . این موضوع نوید تکامل زبان از فارسی قدیم به فارسی نو در منطقه می باشد . حکایت از قدمت و دیرینگی منطقه می کند .

بعلت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیزتسلط انگلیسیها هلندیها در منطقه پاره ای واژه های بیگانه دیده می شود که هنوز هم مورد استعمال است . گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان ، گناوه و دیلم می باشد .

گویش جنوبی شامل گویش شهرستانهای تنگستان ، دشتی ، گنکان و دیر می باشد . خود شهر بوشهر هم اکنون فارسی صحبت می کنند ولی گویش آنها همسو با گویش تنگستان بوده است . گویش شمالی نیز تنوع در عین خود دارد . در شهرستان دشتستان شناسه می در جلو افعال بکار می رود و این واژه ی می در شهرستان گناوه و دیلم تبدیل به ای می شود.

با وجود تضعیف روز افزون زبان ایرانی آذربایجان از زمان غلبه مغول گویش های این زبان به کلی از میان نرفته بلکه هنوز در نقاط مختلف آذربایجان و دیگر نواحی ایران بزرگ بطــور پراکنـده و غالبآ به نام تاتــی به آنها سخن می گوینــد این گویش ها از شمــال به جنوب به اجمال عبارتند از :

۱- گویش هــای تاتی طـارم علیـا استــان زنجان شامل روستاهای : نوکیان ،سیاهورود، بنــدرگاه، کلاسر، هزار رود، جمال آباد، باکلور، چرزه، جیش آباد و قــوچان می باشد.

۲- عمده روستاهای بخش شاهرود خلخال شامل: اسکستان، اسبو، درو، کلور، شال، دیز، کرین، لرد ، کهل، طهارم، گلوزان، گیلوان ، گرد آو ، گندم آباد و همچنین کرنق در دهستـــان خوروش رستـم و کجل در بخـش کاغذ کنان همان شهرستان .

۳- گویش کرینگان ، ازدهات دیزقار خاوری در بخش ورزقان شهرستان اهر.

۴- گویش کلاسور لاوینه رود، ازدهات بخش گلیبر شهرستان اهر.

۵- گویش گلین قیه ازدهات دهستان هرزند در بخش زنور شهرستان مرند.

۶- گویش عنبران در بخش نمین شهرستان اردبیل .

۷- گویش های تاتی اطراف کوه رامند در جنوب و جنوب غربی قزوین و طالقان و اشتهارد.

۸- گویش های تاکستان، چال، اسفرورین، خیارج ،خوزنین، دانسفــان، ابراهیم آباد و سگز آباد که به تاتی خلخال نزدیک اند.

۹- گویش های تالش ، از الله بخش محله شاندرمین در جنوب تالش شوروی و در شمال ایران که اصولاً به زبانهای تاتی آذربایجان وابسته اند.

گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که بن‌مایه لری دارد. برای مرزبندی آن، انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌کنند که هر قسمت ویژگی خاص خود را دارد و دارای تفاوت‌های اندکی است. زبان‌های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه، کنگان، جزیره شیف و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است.
در همه گویش‌های منطقه واژه‌های فارسی باستان، اوستایی و پهلوی دیده می‌شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی) رایج است.
گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان، گناوه و دیلم است.
به علت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیز تسلط انگلیسی‌ها و هلندی‌ها در منطقه، پاره‌ای واژه‌های بیگانه نیز در گفتار مردم این منطقه شنیده می‌شود.
گویش جنوبی شامل گویش شهرستان‌های تنگستان، دشتی، گنکان و دیر است. مردم در شهر بوشهر هم اکنون فارسی صحبت می‌کنند اما گویش آنها همسو با گویش تنگستانی است.
در شهرستان دشتستان شناسه «می» در جلو افعال به کار می‌رود و این واژه «می» در شهرستان گناوه و دیلم تبدیل به «ای» می‌شود.
می‌کنم؛ ایکنمekonom
می‌کرد؛ ekerd
لهجه دشتیانی از قدیمی‌ترین لهجه‌های استان بوشهر است که به وضوح صرف و نحو دستور زبان پهلوی ساسانی هنوز در آن استعمال می‌شود.
ویژگی‌های دستوری
یکی از مشخصه‌های گویش‌های جنوبی جایگزینی فتحه‌ها به ضمه است که معمولا روی شناسه‌های افعال قرار دارند.
رفتم؛ رفتُم rafto
دارم؛ دارُُم rom da
دیدم؛ دیدُُم didom
همچنین در اسامی نیز اکثرا فتحه به کسره تبدیل می‌شود.
مُرد؛ مِرد merd
امین؛ اِمین emin
عباس؛ عِباس ebas
برای ساختن فعل جعلی بعد از بن مضارع شناسه esi به کار می‌رود که بازمانده ist زبان پهلوی ساسانی است .
خندید؛ خندس xandes
ترسید؛ ترسس tarses
که در زبان پهلوی خندِست ( xandist) و ترسِست (tarsist) بوده است.
صرف افعال در گویش شمالی مانند فارسی‌نو است ولی در گویش جنوبی یعنی دشتیانی فرق دارد و ضمایر به جای شناسه در ابتدا فعل قرار می‌گیرد.
صرف فعل شنیدن در گویش دشتیانی
من شنیدم؛ ام اسد um sed
تو شنیدی؛ اُت اشد ut esed
او شنید؛ اُس شنید us sened
ما شنیدیم؛ ُمم شنید mom sened
شما شنیدید؛ شما شنی soma seni
آنها شنیدند؛ اونا شنی owna seni
حرف «ب» که در آخر کلمات چند حرفی فارسی بعد از «الف» بیاید و ساکن باشد در گویش بوشهری بدل به «واو» می‌شود.


گویش بختیاری

زبان بومی ایل بختیاری یا گویش لری بختیاری: از گویش‌های جنوب غربی ایران است و متناسب با شرایط زیستی، اقتصادی، طبیعی و فرهنگ بومی این قوم سامان و غنا یافته است. راولینسون در سفرنامه خود می‌‌نویسد: «تاکنون این گویشهای رایج در منطقه زاگرس را بازمانده زبان پهلوی می‌‌دانستند ولی به نظر می‌‌رسد زبان لری از فارس باستان مشتق شده است که هم‌زمان با زبان پهلوی به صورت جداگانه با آن تکلم می‌‌شده است». محسن فارسانی در مقدمه دیوان ملا زلفعلی بختیاری می‌‌نویسد: «خاک این منطقه به لحاظ کوهستانی بودن از هجوم اقوام بیگانه مصون مانده و گویش آنان کمتر با زبان ترکی و عربی مخلوط شده است». وی این گویش ظریف را از مشتقات نزدیک زبان پهلوی می‌‌داند.این سخن درکل درست است . گویش بختیاری از جمله گویشهای جنوب غربی ایران – شاخه لری – به شمار می‌رود، گویشهای لری تفاوتهایی باهمدیگر دارند – این تفاوتها بیشتر با لرهای لرستان فیلی مصداق می یابد اما با لرستان جنوبی به ویژه در استان کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی اختلاف چندان چشمیگر نیست. مجموعا گفته می‌شود زبانهای لری نزدیکترین همسایه و همدسته زبان فارسی هستند.

گویش بختیاری مانند اکثر گویش‌های دیگر کشورمان لهجه‌های متعدد دارد که به طور کلی از نظر جغرافیایی می‌توان آن را به چهار نوع گویش تقسیم نمود :

اول: منطق شرقی که قسمتی از دنبال رودخان کارون را شامل می‌شود و همسای کوه گیلویه و بویر احمد است و طبعاً از گویش بویر احمدی تأثیر پذیری داشته است. مثلاً تمام بختیاری‌ها به «شما» می‌گویند «ایسا» (isA) اما در آن منطقه بر اساس گویش بویر احمد می‌گویند «ایشا» (ishA)

دوم: منطق جنوبی که بیشتر طایف مکوندی را در بر می‌گیرد و از رود زرد تا رامهرمز و هفتکل است و تحت تأثیر گویش طایف بهمئی قرار گرفته است .

سوم: منطقه چهار لنگ که از فریدن تا دورود را شامل می‌شود. اگرچه در این منطقه تأثیر پذیری صورت نگرفته است اما در بعضی واژه‌ها فطرتاً و از روزگار دراز این تفاوت وجود داشته است. مثلاً به عمو می‌گویند تتا در حالی که در مناطق دیگر به عمو می‌گویند تاته

چهارم: بختیاری میانی که شامل کلی هفت لنگ(که از الیگودرز شروع و تا مناطق جنوبی ادامه دارد) و قسمتی از چهار لنگ کیان ارثی است. گویش حالت اصلی خودش را داشته و روان و یک‌دست است و اختلاط با واژه‌های بیگانه کمتر در آن صورت گرفته است .

حروف ویژه در گویش بختیاری

در بختیاری حروفی وجود دارد که در فارسی رایج تلفظ نمی‌شوند. شاید آن‌ها بازماندگان فارسی پهلوی باشند.

ذال معجم: حرف «د» وقتی که پس از a ،A ،o ،i ،e ،y بیاید به گونه‌ای دیگر تلفظ می‌شود («A» را «آ» فرض کنید و «a» را «فتحه») تلفظ به این طورت است که قسمت زیرین نوک زبان با دندانهای پیش فک زیرین مماس شده اما با دندانهای پیش فک بالا تماس بسیار نامحسوس است. اما «د» پس از صامت‌ها به همان صورت معمول تلفظ می‌شود .

هاء میان تهی: گونه‌ای «هـ» است که با تلفظی نرمتر از «هـ» تلفظ می‌شود. مانند پهل (pohl) به معنی پُل

واو غنه: کلم «نو» در فارسی رایج تقریباً با واو غنه تلفظ می‌شود. در گویش بختیاری برخی کلمات با این واو تلفظ می‌شوند. مثل nّon (یعنی نان)

ضمایر

ضمایر شخصی منفصل:

مو (mo) … من

تو (to) … تو

هو (Ho) … او/آن

ایما (imA) … ما

ایسا (isA) … شما

هونو/اونو (ono/hono) … آنها

ضمایر ملکی متصل:

اُم (om-) تَوَرُم (tavarom) تبرم (تبر من)

اِت (et-) تَوَر ِت (tavaret) تبرت

اِس (es-) تَوَر ِس (tavares) تبرش

اِمون (emun-) تَوَر ِمون (tavaremun) تبرمان

اِتون (etun-) تَوَر ِتون (tavaretun) تبرتان

اِسون (esun-) تَوَر ِ سون (tavaresun) تبرشان

اسامی مختوم به مصوت هنگام گرفتن ضمیر ملکی متصل تنها m یا t یا s یا mun یا tun و یا sun می‌گیرد. مثل :

دام (dAm) مادرم

داسون (dasun) مادرشان

ضمایر اشاره:

یو (yo) این

هو (ho) آن

یونو (yono) اینها

هونو (hono) آنها

زمان افعال

مضارع اخباری:

شناسه + بن مضارع + -e

مثلاً خَردَن (xardan) به معنی خوردن بن مضارعش «خور» (xor) است:

می‌خورم: اِخورُم (exorom)

می‌خوری: اِخوری (exori)

می‌خورد: اِخوره (exore)

می‌خوریم: اِخوریم (exorim)

می‌خورید: اِخورین (exorin)

می‌خورند: اِخور ِن (exoren)

مضارع التزامی: دستور ساختش مثل فارسی است

ماضی مطلق: دستور ساختش مثل فارسی است (شناسه + بن ماضی)

ماضی استمراری: شناسه + بن ماضی + -e

مثل: اِخَردُم (exardom) می‌خوردم

ماضی نقلی: e- + ماضی مطلق

خورده‌ام: خَردُمِه (xardome)

خورده‌ای: خَردیه (xardiye)

خورده است: خَردِه (xarde)

خورده‌ایم: خَردیمِه (xardime)

خورده‌اید: خَردینِه (xardine)

خورده‌اند: خَردِنِه (xardene)

ماضی بعید: مثل فارسی است فقط به جای «بود» از «بید» استفاده می‌شود. مثلاً :

خورده بودند = خَردِه بیدِن (xarde biden)

آینده: برای بیان زمان آینده معمولاً همان مضارع اخباری به کار می‌رود

نفی مضارع اخباری:

نمی‌خورم: نیخورُم (nixorom)

نمی‌گویم: نیگُم (nigom)

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.